هدف این پژوهش بررسی نقش ویژگیهای فردی و محیطی در انتقال یادگیری معلمان ششم ابتدایی است. برای بررسی روابط بین متغیرهای مؤثر بر انتقال یادگیری، پژوهش با روش همبستگی انجام شده است. جامعه آماری شامل معلمان پایه ششم ابتدایی ناحیه یک و دو شهر اردبیل میباشد که در دورههای آ چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی نقش ویژگیهای فردی و محیطی در انتقال یادگیری معلمان ششم ابتدایی است. برای بررسی روابط بین متغیرهای مؤثر بر انتقال یادگیری، پژوهش با روش همبستگی انجام شده است. جامعه آماری شامل معلمان پایه ششم ابتدایی ناحیه یک و دو شهر اردبیل میباشد که در دورههای آموزشی تابستان سال تحصیلی 1393-1392، شرکت کردهاند. با توجه به تعداد سؤالهای پرسشنامه، 205 پرسشنامه به صورت تصادفی بین شرکتکنندگان توزیع شد. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای حرفهایگرایی معلم، خودکارآمدی معلم، حمایت مدیر، حمایت همکار و انتقال یادگیری استفاده شده است. روایی سازه ابزار با استفاده از تحلیل عامل تأییدی مورد بررسی قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش و یافتههای تحلیل مسیر در قالب آزمون مدل درونداد و فرضیههای پژوهش بیانگر آن است: حمایت همکار به عنوان یکی از عوامل محیطی مدارس به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق حرفهایگرایی معلمان بر انتقال یادگیری اثر مثبت دارد، اما اثر این متغیر بر خودکارآمدی معلمان معنیدار نمیباشد. همچنین اثر غیرمستقیم حمایت مدیر از طریق حرفهایگرایی بر انتقال یادگیری معلمان مثبت است، اما اثر مستقیم حمایت مدیر و خودکارآمدی بر انتقال یادگیری معلمان معنیدار نمیباشد. نتایج پژوهش نشان میدهد انتقال آموختهها به محیط کار تا حد زیادی در گرو حرفهایگرایی معلمان و حمایت همکاران از فرایند انتقال و استفاده از آموختهها در کلاس درس است. این نتایج میتواند در جهت بهبود جو مدارس و مدیریت عوامل فردی و محیطی و در نهایت تسهیل انتقال یادگیری مؤثر واقع شود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت حمایت مدیران از آموزش و بهسازی کارکنان شهرداری تهران انجام گرفته است. روش پژوهش، آمیخته اکتشافی بوده است که در آن دادههای کمی و کیفی مورد نیاز، از طریق مصاحبه و پرسشنامه جمعآوری شده است. به منظور انجام مصاحبه، با استفاده از روش نمونهگیری چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت حمایت مدیران از آموزش و بهسازی کارکنان شهرداری تهران انجام گرفته است. روش پژوهش، آمیخته اکتشافی بوده است که در آن دادههای کمی و کیفی مورد نیاز، از طریق مصاحبه و پرسشنامه جمعآوری شده است. به منظور انجام مصاحبه، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، 8 مدیر آموزش و برای اجرای پرسشنامه، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم جامعه تعداد 61 نفر مدیر و 315 نفر از کارکنان شرکتکننده دورههای آموزشی مناطق 22 گانه شهرداری تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر برای تحلیل دادههای کیفی از روش توصیفی، تحلیلی و تفسیری استفاده شده است و دادههای بخش کمی نیز با استفاده از روشهای t تک گروهی، t دو گروه مستقل مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتههای بخش کمی پژوهش بیانگر آن است که مهمترین زمینههای حمایت مدیران از دیدگاه کارکنان "اختصاص منابع (زمان و تجهیزات مناسب) برای استفاده از آموختهها میباشد. مهمترین سطوح حمایت مدیران از دیدگاه کارکنان و مدیران به ترتیب عبارتند از: "کمک به افزایش سطح علاقه و انگیزه کارکنان نسبت به آموزش" و "برای کارکنانم فرصت بهرهمندی از مزایای آموزش (مزایای مالی، دریافت گواهینامه) را ایجاد میکنم". همچنین از دیدگاه مدیران و کارکنان شهرداری تهران، "حجم کاری بسیار زیاد کارمند"، مهمترین مانع حمایت مدیران از فعالیتهای آموزش و بهسازی این سازمان شناخته شد. برای ترغیب کارکنان به حضور در دورههای آموزشی و همچنین پشتیبانی لازم از آموزش از سوی سرپرستان و مدیران پیشنهاد میگردد که مدیران ارشد به عنوان الگو، ایفای نقش نمایند و ضمن مشارکت در فعالیتهای آموزش و بهسازی کارکنان، دورههای آموزشی برای این رده از مدیران هم برگزار شود
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش، ارائه چارچوبی مفهومی برای بهرهگیری از رسانههای اجتماعی در مدیریت فرایند یادگیری الکترونیکی است. در این پژوهش، با بررسی ادبیات موضوع، رسانههای اجتماعی بر اساس ارتباط با موضوع و فراوانی استفاده شناسایی و یک چارچوب مفهومی اولیه مبتنی بر کاربرد رسانهه چکیده کامل
هدف از این پژوهش، ارائه چارچوبی مفهومی برای بهرهگیری از رسانههای اجتماعی در مدیریت فرایند یادگیری الکترونیکی است. در این پژوهش، با بررسی ادبیات موضوع، رسانههای اجتماعی بر اساس ارتباط با موضوع و فراوانی استفاده شناسایی و یک چارچوب مفهومی اولیه مبتنی بر کاربرد رسانههای اجتماعی در هر یک از مراحل مدیریت فرایند یادگیری الکترونیکی ارائه گردید و با استفاده از نظرسنجی خبرگان موضوعی، اعتبار چارچوب پیشنهادی مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی میباشد. با بررسی ادبیات موضوع، هشت نرمافزار بلاگ، ویکی، شبکههای اجتماعی، آر. اس. اس، پادکست، مشآپ، نشانهگذاری اجتماعی و آی. ام شناسایی گردید. یافتههای حاصل از تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری شده از خبرگان نشان داد که در مرحله برنامهریزی مدیریت فرایند یادگیری الکترونیکی، سه نرمافزار ویکی، شبکههای اجتماعی و نشانهگذاری اجتماعی، در مرحله کنترل ، چهار نرمافزار شبکههای اجتماعی، آر. اس. اس، نشانهگذاری اجتماعی و آی. ام و نیز در مراحل سازماندهی و بهبود، همه رسانههای شناسایی شده، از نظر کاربرد مورد تأیید قرار گرفتند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ویژگیهای فراگیر، طراحی آموزشی و محیط کاری بر انتقال یادگیری در صنعت بانکداری انجام شد. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان موسسه مالی و اعتباری فرشتگان که در دوره آموزشی بانکداری 1 به مدت 80 ساعت در سال 1391 چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ویژگیهای فراگیر، طراحی آموزشی و محیط کاری بر انتقال یادگیری در صنعت بانکداری انجام شد. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان موسسه مالی و اعتباری فرشتگان که در دوره آموزشی بانکداری 1 به مدت 80 ساعت در سال 1391 شرکت کرده بودند که تعداد آنها 74 نفر بود و از این بین داده های مربوط به 55 نفر جمعآوری شد. ابزار اندازه گیری هر دو متغیر پیش بین (ویژگیهای فراگیر، طراحی آموزشی محیط کاری) و ملاک (انتقال یادگیری) پرسشنامه محقق بود. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آزمون t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده و چندگانه انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بر اساس سؤال اصلی پژوهش، تغییر رفتار در این سازمان نامطلوب است و فاصله معناداری با میانگین مطلوب دارد. یافته های مربوط به فرضیه اول پژوهش حاکی از آن است که ویژگیهای فراگیر با مؤلفه های شرایط فردی، انگیزه، خودکارآمدی و ادراک بهره وری آموزش، رابطه معناداری با انتقال یادگیری نداشت و نتوانست انتقال یادگیری را پیش بینی کند. بر اساس فرضیه دوم پژوهش طراحی آموزشی رابطه مثبت و معناداری با انتقال یادگیری داشت و توانست انتقال یادگیری را پیش بینی کند، محیط کاری نیز با مؤلفه های پشتیبانی های محیط-کاری و مشوق های محیطی، رابطه معناداری با انتقال یادگیری نداشت و نتوانست انتقال یادگیری را پیش بینی کند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی ا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی این فرایند اقدام گردید. در مرحله پایانی نیز به منظور اعتباربخشی نظریه پایانی از معیارهای تناسب (بازنگری توسط شرکت کنندگان)، جامعیت (بازنگری توسط شرکتکنندگان)، قابلیت فهم (طراحی مدل و بازبینی توسط متخصصان و شرکتکنندگان)، شفافیت (توضیح روندکار) استفاده شد. رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش نظریه مبنایی بود که محیط پژوهش (جامعه) شامل تمامی معلمان با سابقه در زمینه حضور در دورههای آموزشی ضمنخدمت بود. اطلاعرسانها (نمونه) نیز شامل 23 نفر از معلمان استان خراسان رضوی بودکه براساس روش نمونهگیری هدفمند و قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبههای عمیق نیمهساختارمند و روش تجزیه و تحلیل دادهها، روش پیشنهادی استراس و کوربین بود. نتایج حاوی دو پدیده محوری "انتقال آموزش" و "یادگیری" بود که متأثر از عوامل زمینهای مؤثر یادگیری (یادگیرنده، آموزشدهنده، محتوا، امکانات و تجهیزات آموزشی، زمان و مکان آموزش، ارزشیابی و بازخورد) بودند. این دو پدیده شامل پیامدهای نیز بودند که به دو دسته پیامد برای معلمان (دید منفی و بیانگیزگی نسبت به سایر ضمن خدمتها، اتلاف وقت، کاهش سطح و کیفیت تدریس) و پیامد برای دانشآموزان (بینظمی و شلوغی در کلاس، بهرهمندی از روشهای کلیشهای و تکراری، عدم بهرهمندی از مطالب روز، دلمردگی و روزمرگی) تقسیم شدند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی ا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی این فرایند اقدام گردید. در مرحله پایانی نیز به منظور اعتباربخشی نظریه پایانی از معیارهای تناسب (بازنگری توسط شرکت کنندگان)، جامعیت (بازنگری توسط شرکتکنندگان)، قابلیت فهم (طراحی مدل و بازبینی توسط متخصصان و شرکتکنندگان)، شفافیت (توضیح روندکار) استفاده شد. رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش نظریه مبنایی بود که محیط پژوهش (جامعه) شامل تمامی معلمان با سابقه در زمینه حضور در دورههای آموزشی ضمنخدمت بود. اطلاعرسانها (نمونه) نیز شامل 23 نفر از معلمان استان خراسان رضوی بودکه براساس روش نمونهگیری هدفمند و قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبههای عمیق نیمهساختارمند و روش تجزیه و تحلیل دادهها، روش پیشنهادی استراس و کوربین بود. نتایج حاوی دو پدیده محوری "انتقال آموزش" و "یادگیری" بود که متأثر از عوامل زمینهای مؤثر یادگیری (یادگیرنده، آموزشدهنده، محتوا، امکانات و تجهیزات آموزشی، زمان و مکان آموزش، ارزشیابی و بازخورد) بودند. این دو پدیده شامل پیامدهای نیز بودند که به دو دسته پیامد برای معلمان (دید منفی و بیانگیزگی نسبت به سایر ضمن خدمتها، اتلاف وقت، کاهش سطح و کیفیت تدریس) و پیامد برای دانشآموزان (بینظمی و شلوغی در کلاس، بهرهمندی از روشهای کلیشهای و تکراری، عدم بهرهمندی از مطالب روز، دلمردگی و روزمرگی) تقسیم شدند
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی ا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی این فرایند اقدام گردید. در مرحله پایانی نیز به منظور اعتباربخشی نظریه پایانی از معیارهای تناسب (بازنگری توسط شرکت کنندگان)، جامعیت (بازنگری توسط شرکتکنندگان)، قابلیت فهم (طراحی مدل و بازبینی توسط متخصصان و شرکتکنندگان)، شفافیت (توضیح روندکار) استفاده شد. رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش نظریه مبنایی بود که محیط پژوهش (جامعه) شامل تمامی معلمان با سابقه در زمینه حضور در دورههای آموزشی ضمنخدمت بود. اطلاعرسانها (نمونه) نیز شامل 23 نفر از معلمان استان خراسان رضوی بودکه براساس روش نمونهگیری هدفمند و قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبههای عمیق نیمهساختارمند و روش تجزیه و تحلیل دادهها، روش پیشنهادی استراس و کوربین بود. نتایج حاوی دو پدیده محوری "انتقال آموزش" و "یادگیری" بود که متأثر از عوامل زمینهای مؤثر یادگیری (یادگیرنده، آموزشدهنده، محتوا، امکانات و تجهیزات آموزشی، زمان و مکان آموزش، ارزشیابی و بازخورد) بودند. این دو پدیده شامل پیامدهای نیز بودند که به دو دسته پیامد برای معلمان (دید منفی و بیانگیزگی نسبت به سایر ضمن خدمتها، اتلاف وقت، کاهش سطح و کیفیت تدریس) و پیامد برای دانشآموزان (بینظمی و شلوغی در کلاس، بهرهمندی از روشهای کلیشهای و تکراری، عدم بهرهمندی از مطالب روز، دلمردگی و روزمرگی) تقسیم شدند.
پرونده مقاله
نیازهای متنوع و متعدد آموزشی سازمانها از یک سو و هزینههای بالا و صرف زمان زیاد برای آموزش از سوی دیگر باعث شده است که هرچه بیشتر روشهاي نوين آموزش و از جمله آموزشهای از راه دور مورد توجه قرار گیرد. در این میان پیشرفتهای سریع تکنولوژی به این امر سرعت بخشیده است. در چکیده کامل
نیازهای متنوع و متعدد آموزشی سازمانها از یک سو و هزینههای بالا و صرف زمان زیاد برای آموزش از سوی دیگر باعث شده است که هرچه بیشتر روشهاي نوين آموزش و از جمله آموزشهای از راه دور مورد توجه قرار گیرد. در این میان پیشرفتهای سریع تکنولوژی به این امر سرعت بخشیده است. در این تحقیق سعی بر آن است که امکان پیادهسازی آموزش از طریق موبایل به عنوان یکی از زیر مجموعههای آموزش از راه دور، در شهرداری تهران مورد بررسی قرار گیرد. جامعه آماری این تحقیق را کارکنان مالی و اداری شهرداری تهران تشکیل میدهند که تعداد 330 نفر از میان آنها به عنوان حجم نمونه به صورت تصادفی انتخاب شده است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه میباشد که روایی و پایایی آن از طریق روشهای استاندارد مورد تأیید قرار گرفته است. از آزمون tتک نمونهای و آزمون فریدمن برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد شهرداری تهران به ترتیب اولویت از جنبه یادگیرنده، ابزاری و اجتماعی، آمادگی لازم برای پیادهسازی آموزش موبایلی را دارد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به منظور تعیین میزان اعمال نقش های منابع انسانی عنوان شایستگی های مدیران منابع انسانی شرکت های تولیدی با الگوی شایستگی های اولریش، در شرکت فولاد مبارکه انجام شده است. از جامعه آماری 32 نفری متولیان منابع انسانی 16 نفر و از جامعه 120 نفری مدیران اجرایی 90 نفر چکیده کامل
پژوهش حاضر به منظور تعیین میزان اعمال نقش های منابع انسانی عنوان شایستگی های مدیران منابع انسانی شرکت های تولیدی با الگوی شایستگی های اولریش، در شرکت فولاد مبارکه انجام شده است. از جامعه آماری 32 نفری متولیان منابع انسانی 16 نفر و از جامعه 120 نفری مدیران اجرایی 90 نفر به روش تصادفی و بر اساس جدول مورگان انتخاب گردید و با استفاده از الگوی شایستگی های اولریش دو نوع پرسشنامه برای مقایسه دیدگاه مدیران منابع انسانی از عملکرد خودشان و دیدگاه مدیران اجرایی از عملکرد متولیان منابع انسانی شرکت طراحی گردید. پس از آزمون آنوا، آزمون نرمالیتی، آزمون تی تک نمونهای، آزمون تی دو نمونه مستقل نرمال و ضريب همبستگي پيرسون به منظور تجزيه و تحليل يافتهها استفاده شد و نهایتاً نتایج زیر بدست آمده است: عملگرای معتبر با میانگین 12/3، عامل فرهنگ و تغییر با میانگین 98/2، مدیر استعداد/ طراح سازمان با میانگین 04/3، معمار استراتژی با میانگین 89/2، مجری عملیاتی با میانگین 98/2، هم پیمان کسب و کار با میانگین 96/2 و میانگین کل موارد 00/3 برآورد شده است
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر ادامه تحصیل کارکنان بانک انصار انجام گرفته است. روش پژوهش، آمیخته (ترکیبی) است که در آن دادههای کمی و کیفی مورد نیاز، از طریق مصاحبه و پرسشنامه، جمعآوری شده است. پایایی پرسشنامه، با استفاده از روش آلفای کرونباخ (817/0)، محاسب چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر ادامه تحصیل کارکنان بانک انصار انجام گرفته است. روش پژوهش، آمیخته (ترکیبی) است که در آن دادههای کمی و کیفی مورد نیاز، از طریق مصاحبه و پرسشنامه، جمعآوری شده است. پایایی پرسشنامه، با استفاده از روش آلفای کرونباخ (817/0)، محاسبه گردید. به منظور انجام مصاحبه، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، 13 نفر از مدیران بانک انصار و برای اجرای پرسشنامه، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم جامعه، تعداد 380 نفر از پرسنل شاغل در بانک انصار به عنوان نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر برای تحلیل دادههای کیفی از روش کدگذاری استفاده شده است و دادههای بخش کمی نیز با استفاده از روش t تکگروهی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج یافتهها نشان داد که در حال حاضر انگیزه لازم برای ادامه تحصیل در افراد شاغل در بانک انصار وجود دارد ولی تدابیر و امکانات برای همگان مهیا نمیباشد
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب استانداردسازی توسعه منابع انسانی در نظامهای آموزشی است که به روش توصیفی از نوع پیمایشی اجرا گردید. جامعه آماری کلیه اساتید و مدرسین رشتهها و گرایشهای علوم تربیتی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 12 کشوری به تعداد 255 نفراست و نمونه آماری چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب استانداردسازی توسعه منابع انسانی در نظامهای آموزشی است که به روش توصیفی از نوع پیمایشی اجرا گردید. جامعه آماری کلیه اساتید و مدرسین رشتهها و گرایشهای علوم تربیتی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 12 کشوری به تعداد 255 نفراست و نمونه آماری نیز مساوی جامعه آماری، که با استفاده از روش سرشماری انتخاب گردید. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته میباشد. نتایج به دست آمده نشان دادکه ، چارچوب استانداردسازی توسعه منابع انسانی دارای چهار بعد و بیست و سه مؤلفه به شرح زیر میباشد. بعد تعهد، شامل: تعهد علنی جهت توسعه افراد در تمامی سطوح، آگاهی کليه کارکنان از چشمانداز و اهداف کلان، تدوين طرح جامع کسب و کار، تدوين نيازهای آموزشی و توسعه کارکنان، آگاهی کليه کارکنان از نقش خود در موفقيت سازمان، ارتباط مديريت ارشد با نمايندگان کارکنان و ارتباط مديريت ارشد با نمايندگان کارکنان میباشد. بعد طرحریزی، شامل: تدوين منابع لازم آموزش و توسعه، ارزيابی نيازهای آموزش و توسعه با توجه به اهداف، طراحی فرايند ارزيابی نيازهای آموزش و توسعه، تعيين مسئوليت توسعه افراد در سراسر سازمان، صلاحيت مديران جهت توسعه کارکنان، تناسب اهداف و استانداردهای توسعهای و پيوند اهداف آموزشی به استانداردهای خارجی است. بعد اقدام، شامل: معارفه کارکنان جديد و تعيين نيازهای آموزش و توسعه آنها، توسعه مهارتهای کارکنان متناسب با اهداف، آگاهی کارکنان از فرصتهای توسعه، تشويق کارکنان در تعيين نيازهای آموزشی و نحوه تأمين آنها، اقدامات مؤثر جهت تحقق اهداف آموزش و توسعه و اقدامات مؤثر جهت تحقق اهداف آموزش و توسعه میباشد. بعد ارزیابی، شامل: ارزيابی نقش توسعه کارکنان در اهداف، ارزيابی نتايج آموزش و توسعه در سطوح فردی، گروهی و سازمانی و آگاهی مديريت ارشد از هزينهها و منافع توسعه افراد است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر طراحی و تدوین مدل علی شایستگی مدیریت بر کسب و کار مشاغل مدیریتی مدیران بانک انصار میباشد. اين پژوهش يك مطالعه توصيفي- پيمايشي میباشد كه در آن 150 نفر از مدیران بانک انصار در سال 1391 به روش نمونهگیری هدفمند مورد بررسي قرار گرفتند. جمعآوری اطلاعات از ط چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر طراحی و تدوین مدل علی شایستگی مدیریت بر کسب و کار مشاغل مدیریتی مدیران بانک انصار میباشد. اين پژوهش يك مطالعه توصيفي- پيمايشي میباشد كه در آن 150 نفر از مدیران بانک انصار در سال 1391 به روش نمونهگیری هدفمند مورد بررسي قرار گرفتند. جمعآوری اطلاعات از طريق پرسشنامه محقق ساخته در مورد نمونه انجام گردید. روايي ابزار با استفاده از نظر اساتيد مرتبط با موضوع پژوهش با كمك روش تحليل مولفههاي اصلي و برازش مدل اندازهگیری متغیرهای نهفته با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد ارزیابی و تأييد قرار گرفت و جهت تعیین پایایی آن از روش آلفای کرانباخ استفاده شد که نشان دهنده پایایی (864% R=) میباشد و میتوان گفت ابزار از ویژگی پایایی مناسب برخوردار است. همچنین برای آزمون فرضیههای این تحقیق از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد و نتایج نشان دهنده تایید کلیه فرضیههای اصلی و فرعی تحقیق و تأثیرگذاری شایستگیهای به وجود آورنده شایستگی مدیریت بر کسب و کار مدیران بانک انصار میباشد. همچنین متغیر مشتریمداری بيشترين تأثیر را يا به عبارت ديگر، بيشترين ارتباط با مدیریت بر کسب و کار را داراست و پس از آن متغیرهای ارتباطات، تغییر و تحول، مدیریت منابع به ترتیب بیشترین تأثیر را بر مدیریت بر کسب و کار مدیران میپذیرند.
پرونده مقاله
مقاله حاضر، مولفههای حرفهای مبتنی بر دانش عملی برنامه درسی برای مدرسی/آموزشگری در محیط آموزش عالی از نگاه مدرسان حوزه مطالعات برنامهدرسی را مورد کاوش و توصیف قرار داده است. دادههای مورد مطالعه بر اساس پژوهش کیفی اکتشافی و از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختارمند با 12 مدرس ح چکیده کامل
مقاله حاضر، مولفههای حرفهای مبتنی بر دانش عملی برنامه درسی برای مدرسی/آموزشگری در محیط آموزش عالی از نگاه مدرسان حوزه مطالعات برنامهدرسی را مورد کاوش و توصیف قرار داده است. دادههای مورد مطالعه بر اساس پژوهش کیفی اکتشافی و از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختارمند با 12 مدرس حوزه مطالعات برنامه درسی انجام یافته است. یافتهها نشان دادند که مدرسان مورد مصاحبه نگاه یکسانی نسبت به قلمرو برنامه درسی در آموزشگری نداشته اند. یافتهها در سه طبقه: نگاه تخصص محور، نگاه مشارکت محور و نگاه مدرس محور تفکیک شدند.
مولفههای اصلی دانش عملی برنامه درسی در سه نگاه مشتمل بر دو مولفه اصلی: آمادگی برای عمل و اقدام برای عمل برنامه درسی بوده است. اما حدود و ثغور مولفههای حرفهای مربوط به هر کدام از مولفههای اصلی در سه نگاه یکسان نبوده است. در نگاه تخصص محور، مولفههای حرفهای عمل برنامه درسی: فعلیت بخشیدن به طراحی آموزشی، ارتباط برقرار کردن و تأمل بعد از عمل را شامل شده است. در نگاه مشارکت محور، مولفههای حرفهای عمل برنامه درسی: فعلیت بخشیدن به برنامه درسی، ارتباط برقرار کردن و تأمل بعد از عمل را در برگرفته است. در نگاه مدرس محور، مولفههای حرفهای عمل برنامه درسی شامل: فعلیت بخشیدن به برنامه درسی، ارتباط برقرار کردن، تجسم، تأمل حین عمل و تأمل بعد از عمل بوده اس.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش، بررسی میزان آمادگی شرکت های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائۀ الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در شرکت ملی صنایع پتروشیمی است. برای دستیابی به این مقصود از روش تحقیق آمیختۀ کمی- کیفی استفاده شده است. برای شناخت وضع موج چکیده کامل
هدف از این پژوهش، بررسی میزان آمادگی شرکت های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائۀ الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در شرکت ملی صنایع پتروشیمی است. برای دستیابی به این مقصود از روش تحقیق آمیختۀ کمی- کیفی استفاده شده است. برای شناخت وضع موجود، روش کمّی پیمایش/ زمینه-یابی به صورت الکترونیکی در سطح کشوری و با بازگشت 801 پرسشنامه از مجموع 18 شرکت تابعه پتروشیمی به کار رفته و متغیرهای فرهنگ سازمانی، سبک های یادگیری و گرایش های غالب یادگیری مورد بررسی قرار گرفته است. برای مداقه در وضع موجود و سطح مطلوب انتظارات در شرکت، از رویکرد کیفی و نظریه مبنایی استفاده شده و در نهایت نتایج دو بخش کمی و کیفی پژوهش در هم آمیخته و تلفیق شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ سازمانی شرکت پتروشیمی در وضع موجود از میان چهار سنخ بیشتر به جانب سلسله مراتب و سپس تا اندازه ای بازار چولگی دارد و مؤلفه های فرهنگ خانواده و بویژه ادهوک در آن ضعیف است. همچنین، از چهار سبک یادگیری، در وضع موجود شرکت غلبه با قطب های همگرا و واگراست وسبک های جذب كننده و تطابق دهنده از فراوانی کمتری برخوردار است. از حیث برنامه های آموزشی موجود نیز به طور کلی گرایش غالب به پیگیری و کسب شخصی دانش، به جای حضور در برنامه های آموزشی رسمی شرکت مشاهده می شود. همچنین یافته های کیفی و نتایج مصاحبه های عمیق تغییرات در سه حوزه؛ الزامات، فرایندهای کلیدی، عملیات یادگیری را برای استقرار یادگیری سازمانی را نمایان ساخته است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت برنامه های درسی رشته مهندسی صنایع از بعد کارایی برنامه های درسی به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در کیفیت بروندادهای نظام آموزش عالی بود. جهت انجام تحقیق از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده گردیده و از نظر هدف کاربردی بوده است. جهت جمع چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت برنامه های درسی رشته مهندسی صنایع از بعد کارایی برنامه های درسی به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در کیفیت بروندادهای نظام آموزش عالی بود. جهت انجام تحقیق از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده گردیده و از نظر هدف کاربردی بوده است. جهت جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانهای، نظر صاحبنظران و ابزار پرسشنامه استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق متشکل از متخصصان حوزه مهندسی صنایع دانشگاههای تهران، شریف، امیرکبیر، علم و صنعت و انجمن مهندسی صنایع ایران بوده است که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس پس از حذف پرسشنامههای مخدوش، تعداد 135 پرسشنامه جمعآوری گردید. دادههای تحقیق پس از تجزیه و تحلیل با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی، نشان داده است که برنامه درسی رشته مهندسی صنایع میبایست از نظر محتوای آموزشی، امکانات، گرایشهای تحصیلی و روش ارائه در واحدهای دانشی مدیریت سیستمهای اطلاعاتی، مدیریت، برنامهریزی و کنترل پروژه، امکانسنجی و طرحریزی طرح بازمهندسی شده و متناسب با تحولات دانشگاههای دنیا و همچنین نیازهای دانشجویان و بازارکار طراحی و ارائه گردد.
پرونده مقاله
نسبت دادن ويژگيهاي شخصيتي افراد و تخصصشان به برندهاي تجاري موضوعي است كه ميتواند در ايجاد ارزش ويژه برند در فضاهای رقابتی کسب و کار نقش اساسي داشته باشد. با چنين پيش زمينهاي، هدف پژوهش حاضر شناسائی مولفه های موثر بر برند شخصی مبتنی بر شایستگیهای فردی است. این پژوهش چکیده کامل
نسبت دادن ويژگيهاي شخصيتي افراد و تخصصشان به برندهاي تجاري موضوعي است كه ميتواند در ايجاد ارزش ويژه برند در فضاهای رقابتی کسب و کار نقش اساسي داشته باشد. با چنين پيش زمينهاي، هدف پژوهش حاضر شناسائی مولفه های موثر بر برند شخصی مبتنی بر شایستگیهای فردی است. این پژوهش از طریق پرسشنامه ای محقق ساخته، در 94 نفر از افراد صاحب برند کشور در سال 1392 و در قالب مدلی پیشنهادی آزمون شد. مقدار پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ، مقدار 0.85 بدست آمد كه نشان دهنده پایایی بالاي ابزار پژوهش مي باشد. همچنین به منظور محاسبه روایی از روایی محتوا و سازه استفاده شد که نتایج بیانگر روا بودن پرسشنامه بود. روش حداقل مربعات جزئي به كمك نرم افزار SmartPLS نشان داد که مولفه های فرهنگی (0.107=β،3.10=t)، اجتماعی (0.075=β، 5.38=t) و تخصصی (0.550=β، 5.41=t) بر برند شخصی مبتنی بر شایستگیهای فردی در حوزه های دانش، مهارت و نگرش تأثیر معنادار دارد. همچنین یافته ها نشان داد که ابعاد سبک زندگی و سطح خانوادگی بر برند شخصی به طور مستقيم، تأثیر معناداري نداشته اند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت کننده در این دوره می باشد. برای جمع آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه ساختمند چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت کننده در این دوره می باشد. برای جمع آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه ساختمند و پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آنها با مقدار قابل قبول مورد تأیید قرار گرفته، استفاده شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای Spss و Excel و به منظور تجزیه و تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه نیمه ساختمند و سؤالات باز-پاسخ پرسشنامه از روش تحلیل محتوا به روش مقوله بندی اقدام شده است. یافته-ها نشان می دهند شرکت کنندگان نسبت به طراحی، محتوا، مدرس و سازماندهی دوره مذکور رضایت بالایی دارند و تا حدودی آموخته های خود را از طریق «گفتگوهای غیر رسمی» در محیط کار بکار می گیرند. از طرفی دیگر وجود ارتباط نزدیک بین نتایج مورد انتظار و از قبل تعیین شده با نتایج حاصل شده از برگزاری دوره، می توان نتیجه گرفت دوره مدیریت اجرایی، اثربخش بوده است.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش بررسي اثر شیوههای مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در دانشگاه شیراز است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها، جزء پژوهشهای توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه مذ چکیده کامل
هدف از این پژوهش بررسي اثر شیوههای مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در دانشگاه شیراز است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها، جزء پژوهشهای توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه مذکور بود که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای مرحلهای تعداد 201 نفر انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه شیوههای مدیریت منابع انسانی (راج و اسریواستاوا، 2013)، نوآوری سازمانی (شوهام و همکاران، 2012) و یادگیری سازمانی (جو و همکاران، 2006) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، در بین نمونههای پژوهش، توزیع و گردآوری شد. آزمون فرضيههاي پژوهش براساس روش مدليابي معادلات ساختاري صورت پذيرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که شیوههای مدیریت منابع انسانی به طور مستقیم بر نوآوری سازمانی اثر ساختاری ندارد؛ اما با واسطه یادگیری سازمانی پیشبینیکننده سطح نوآوری سازمان میباشد. مقاله رهنمودهای ضمنی به مدیران منابع انسانی جهت توجه به فرایند یادگیری سازمانی و اهمیت آن در تحقق نوآوری سازمانی ارایه مینماید.
پرونده مقاله
در این پژوهش، بررسی مؤلفه های اخلاق حرفه ای اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در وضع موجود و مقایسه آن با وضع مطلوب مد نظر قرار گرفته است. بدین منظور نمونه ای از خبرگان آموزش عالی، اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکترا به روش نمونه گیری هدفمند جهت بخش کیفی پژوهش انتخاب شدند. همچنی چکیده کامل
در این پژوهش، بررسی مؤلفه های اخلاق حرفه ای اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در وضع موجود و مقایسه آن با وضع مطلوب مد نظر قرار گرفته است. بدین منظور نمونه ای از خبرگان آموزش عالی، اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکترا به روش نمونه گیری هدفمند جهت بخش کیفی پژوهش انتخاب شدند. همچنین با مطالعه اسناد و مدارک و مصاحبه ای که با نخبگان دانشگاه ها و دانشجویان دکترا انجام شد مؤلفه های اخلاق حرفه ای شناسایی و استخراج شدند و بر این اساس پرسشنامه ای مشتمل بر 81 گویه تهیه و روی 600 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد اجرا شد. نتایج با استفاده از تجزیه و تحلیل عاملی بررسی شد و نشان داد که حیطه فردی مشتمل بر چهار مؤلفه می باشد که در مجموع 53/78% از واریانس آن را تبیین کردند، حیطه سازمانی متشکل از سه مؤلفه بود که 96/68% از واریانس آن را تبیین کردند و در حیطه محیطی یک عامل به دست آمد که 82/86% از واریانس آن را تبیین کرد، همچنین مشخص شد که در میان مؤلفه ها در وضع موجود بالاترین میانگین مربوط به مؤلفه صداقت و در وضع مطلوب بالاترین میانگین مربوط به مسئولیت پذیری بود. نتایج جهت تعیین شکاف نشان داد که بین خردهمقیاس حیطه فردی با حیطه محیطی، بین خردهمقیاس حیطه سازمانی و حیطه محیطی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بالاترین و پایین ترین میانگین مربوط به خرده مقیاس های حیطه محیطی و حیطه سازمانی بود.
پرونده مقاله
در این پژوهش، بررسی مؤلفه های اخلاق حرفه ای اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در وضع موجود و مقایسه آن با وضع مطلوب مد نظر قرار گرفته است. بدین منظور نمونه ای از خبرگان آموزش عالی، اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکترا به روش نمونه گیری هدفمند جهت بخش کیفی پژوهش انتخاب شدند. همچنی چکیده کامل
در این پژوهش، بررسی مؤلفه های اخلاق حرفه ای اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در وضع موجود و مقایسه آن با وضع مطلوب مد نظر قرار گرفته است. بدین منظور نمونه ای از خبرگان آموزش عالی، اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکترا به روش نمونه گیری هدفمند جهت بخش کیفی پژوهش انتخاب شدند. همچنین با مطالعه اسناد و مدارک و مصاحبه ای که با نخبگان دانشگاه ها و دانشجویان دکترا انجام شد مؤلفه های اخلاق حرفه ای شناسایی و استخراج شدند و بر این اساس پرسشنامه ای مشتمل بر 81 گویه تهیه و روی 600 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد اجرا شد. نتایج با استفاده از تجزیه و تحلیل عاملی بررسی شد و نشان داد که حیطه فردی مشتمل بر چهار مؤلفه می باشد که در مجموع 53/78% از واریانس آن را تبیین کردند، حیطه سازمانی متشکل از سه مؤلفه بود که 96/68% از واریانس آن را تبیین کردند و در حیطه محیطی یک عامل به دست آمد که 82/86% از واریانس آن را تبیین کرد، همچنین مشخص شد که در میان مؤلفه ها در وضع موجود بالاترین میانگین مربوط به مؤلفه صداقت و در وضع مطلوب بالاترین میانگین مربوط به مسئولیت پذیری بود. نتایج جهت تعیین شکاف نشان داد که بین خردهمقیاس حیطه فردی با حیطه محیطی، بین خردهمقیاس حیطه سازمانی و حیطه محیطی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بالاترین و پایین ترین میانگین مربوط به خرده مقیاس های حیطه محیطی و حیطه سازمانی بود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزشهای فنی و حرفهای بر شاخصهای توسعه انسانی میباشد. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی، تکگروهی با پیش آزمون و پس آزمون بوده و جامعه آماری این پژوهش 30 آموزشگاه آزاد فنی و حرفهای با تعداد 3800 نفر کارآموز که در سه ماهه چهارم سال 1391در این چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزشهای فنی و حرفهای بر شاخصهای توسعه انسانی میباشد. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی، تکگروهی با پیش آزمون و پس آزمون بوده و جامعه آماری این پژوهش 30 آموزشگاه آزاد فنی و حرفهای با تعداد 3800 نفر کارآموز که در سه ماهه چهارم سال 1391در این آموزشگاهها ثبتنام نموده بودند. تعداد نمونهها 246 نفر (123 نفر زن و 123 نفر مرد) به صورت تصادفی بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان، انتخاب گردیده و روش نمونهگیری به صورت تصادفی خوشهای انجام گرفت. ابزار سنجش، پرسشنامه محققساخته، که پایایی سؤالات پرسشنامه با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ برابر 0.85 محاسبه شده است. نتایج پژوهش نشان داد که، آموزشهای فنی و حرفهای بر کاهش میزان بیکاری و فقر تأثیر داشته است. همچنین در افزایش امید به زندگی و بهبود شرایط زندگی نیز مؤثر بوده و باعث افزایش توانمندسازی و سلامت روان در افراد آموزشدیده گردیده است. همچنین نشان داد که میزان تأثیر آموزشهای فنی و حرفهای بر مؤلفههای شاخص توسعه انسانی، در زنان و مردان در آموزشگاههای آزاد استان البرز تفاوت وجود دارد. بنابراین نتایج بدست آمده در این پژوهش حاکی از این امر است که آموزشهای فنی و حرفهای بر شاخص توسعه انسانی ازجمله کاهش میزان بیکاری و فقر و افزایش امید به زندگی و بهبود شرایط زندگی و افزایش توانمندسازی و سلامت روان فراگیران تأثیر داشته و تمامی فرضیهها با اطمینان 99% در سطح معناداری 0.001 مورد تأیید قرار گرفت.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش تعیین وضعیت فرآیند استعدادپروری در واحد منابع انسانی شرکت خودروسازی سایپا میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها جزء پژوهش های ارزشیابی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان واحد منابع انسانی شرکت خودروسازی سایپا به تعد چکیده کامل
هدف از این پژوهش تعیین وضعیت فرآیند استعدادپروری در واحد منابع انسانی شرکت خودروسازی سایپا میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها جزء پژوهش های ارزشیابی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان واحد منابع انسانی شرکت خودروسازی سایپا به تعداد 260 نفر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 155 نفر از آنان انتخاب و مورد سؤال قرار گرفته است. برای گردآوری داده ها از پرسش-نامه محققساخته شامل 20 سؤال بسته پاسخ استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر اساتید دانشگاهی بررسی و مورد تأیید قرار گرفته و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ 5/94/0 محاسبه شده است. پس از جمع آوری و تلخیص داده ها به منظور تحلیل و تفسیر سؤال های پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج نشان داد که از نظر کارکنان وضعیت فرآیند استعدادپروری در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارد. هم چنین نتایج نشان داد که بین وضعیت موجود در تمام مؤلفه های فرآیند استعدادپروری و حالت مطلوب آنها فاصله معنادار وجود دارد که در راستای کاهش این فاصله در جهت رفع آن پیشنهاداتی نیز ارایه شده است.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر مؤلفههای سرمایه اجتماعی بر توسعه منابع انسانی شرکتهای گروه سایپا با استفاده از مدل گوشال و ناهاپیت از دیدگاه کارشناسان آموزش این شرکتها میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها، جزء پژوهشهای توصیفی _ زمینه چکیده کامل
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر مؤلفههای سرمایه اجتماعی بر توسعه منابع انسانی شرکتهای گروه سایپا با استفاده از مدل گوشال و ناهاپیت از دیدگاه کارشناسان آموزش این شرکتها میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها، جزء پژوهشهای توصیفی _ زمینهیابی محسوب می شود. جامعه آماری این تحقیق کارشناسان آموزش شرکتهای سایپا بوده که از این تعداد 104 نفر طبق جدول مورگان و کرجسی تعیین و به صورت نمونهگیری طبقهای نسبتی انتخاب شدهاند. پس از جمعآوری و تلخیص دادهها، به منظور تحلیل و تفسیر سؤالهای پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر اساتید دانشگاهی بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که سرمایه اجتماعی بر توسعه منابع انسانی تأثیر دارد به نحوی که با افزایش و حفظ سرمایه اجتماعی، توسعه منابع انسانی درسازمانها بهتر تحقق مییابد.
پرونده مقاله
محیط کار امروز، محیطی رقابتی همراه با فعالیت های متنوع و پیچیده است. برای اینکه سازمان ها بتوانند در چنین محیطی فعالیت کنند و اهداف خود را تحقق بخشند، نیازمند استراتژی های مناسبی برای بخش های مختلف هستند. منابع انسانی، اجراکننده این استراتژی ها و عامل اصلی و حیاتی در مو چکیده کامل
محیط کار امروز، محیطی رقابتی همراه با فعالیت های متنوع و پیچیده است. برای اینکه سازمان ها بتوانند در چنین محیطی فعالیت کنند و اهداف خود را تحقق بخشند، نیازمند استراتژی های مناسبی برای بخش های مختلف هستند. منابع انسانی، اجراکننده این استراتژی ها و عامل اصلی و حیاتی در موفقیت سازمان هستند. پس آمادگی، توانایی و اثربخشی این سرمایه ها، برای سازمان اهمیت دارد. در حقیقت کارکنان سازمان ها با مسایل و مشکلات گوناگونی مواجه هستند که می تواند عملکرد آنها در محل کار و در خانواده را تحت تأثیر قرار دهد. پس مکانیزم هایی لازم است که راهحل هایی برای این مشکلات ارایه دهد. برنامه های کارمندیاری، که به منظور کمک به کارکنان در حل مسایل آن ها و اعضای خانواده ایجاد شده اند، یکی از این مکانیزم ها می باشند. در بین این مسایل میتوان به بحث تعادل کار- خانواده و اهمیت آن در سازمان های امروزی توجه کرد. وجود تعادل بین این دو حوزه، اثرات مثبتی بر عملکرد در زندگی کاری و خانوادگی خواهد داشت. بانک رفاه نیز به این مهم واقف بوده و در این راستا بعضی از انواع برنامه های کارمندیاری را به کارکنان خود ارایه می دهد. یکی از مشکلاتی که پرداختن به موضوع تعادل کار- خانواده را در بانک مهم جلوه داده است، اضافه کاری و ساعات کار طولانی و پیامدهای آن برای بانک می باشد. براساس آنچه گفته شد، هدف اصلی این تحقیق بررسی اثرگذاری برنامههای کارمندیاری بر روی تعادل کار – خانواده می باشد. در این راستا 385 پرسشنامه در بین کارکنان بانک رفاه توزیع شد. روش تحقیق این پژوهش، پیمایشی می باشد و برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان می دهد که برنامه های کارمندیاری از طریق کاهش تعارض کار- خانواده و افزایش تقویت کار- خانواده، روی تعادل کار- خانواده کارکنان بانک، تأثیرگذار است.
پرونده مقاله
این مقاله به بررسی وضعیت موجود و مطلوب انتقال آموزش و اولویتبندی عوامل مؤثر بر آن در شرکت ملی صنایع پتروشیمی پرداخته است. روش این پژوهش با توجه به ماهیت، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی به تعداد 500 نفر بودند، از میان آ چکیده کامل
این مقاله به بررسی وضعیت موجود و مطلوب انتقال آموزش و اولویتبندی عوامل مؤثر بر آن در شرکت ملی صنایع پتروشیمی پرداخته است. روش این پژوهش با توجه به ماهیت، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان شرکت ملی صنایع پتروشیمی به تعداد 500 نفر بودند، از میان آنان طبق جدول مورگان 220 نفر به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل دو پرسشنامه مجزا شامل پرسشنامه سیستم انتقال یادگیری با 46 گویه و پرسشنامه مقایسه زوجی با 16 عامل می باشد. نتايج حاصل از اجراي آزمون آماري t تک نمونه نشان داد که عوامل سازماني به همراه مؤلفههاي آن شامل نتايج فردي مثبت، نتايج فردي منفي، تصديق سرپرست و بازخورد سرپرستان/ مربیگری عملکرد در شرکت ملی صنایع پتروشيمي در وضعيت نامطلوبي قرار دارند. لکن مؤلفههاي حمايت همکار و حمايت سرپرست/ مديران در وضعيت مطلوبي ميباشد. عوامل آموزشي به همراه مؤلفه استعداد فردي براي انتقال در وضعيت مطلوب قرار دارد ولي مؤلفههاي اعتبار محتوا، طرح انتقال و فرصت کاربرد در يادگيري در وضعيت نامطلوبي قرار دارد. عوامل فردي به همراه مؤلفههاي آن شامل آمادگي يادگيرنده، خودکارآمدي عملکرد، انگيزش انتقال، انتظارات نتايج عملکرد و انتظارات تلاش عملکرد در شرکت پتروشيمي در وضعيت مطلوبي قرار دارد و در نهایت نتايج حاصل از بکارگيري تکنيک فرایند تحلیل سلسله مراتبی گروهی نشان داد عوامل سازمانی، عوامل آموزشی و عوامل فردی به ترتیب در اولویت اول، دوم و سوم بر روی انتقال یادگیری قرار دارند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرپذیری نیازهای روانشناختی محیط کار از آموزش ضمن خدمت؛ آزمون نقش میانجی جامعهپذیری کارکنان انجام شده است. روش تحقیق، توصيفي و طرح پژوهشي همبستگي از نوع مدلیابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه ارومیه میباشد که با ا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرپذیری نیازهای روانشناختی محیط کار از آموزش ضمن خدمت؛ آزمون نقش میانجی جامعهپذیری کارکنان انجام شده است. روش تحقیق، توصيفي و طرح پژوهشي همبستگي از نوع مدلیابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه ارومیه میباشد که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم هر طبقه 260 نفر به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری دادههای پژوهش از سه پرسشنامه آموزش ضمن خدمت، جامعهپذیری سازمانی و نیازهای روانشناختی محیط کار استفاده شد. نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین آموزش ضمن خدمت با نیازهای روانشناختی محیط کار و جامعهپذیری سازمانی مثبت و معنیدار است. رابطه بین جامعهپذیری سازمانی و نیازهای روانشناختی محیط کار مثبت و معنیدار است. همچنین رابطه آموزش ضمن خدمت و نیازهای روانشناختی محیط کار با نقش میانجی جامعهپذیری سازمانی مثبت و معنیدار میباشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت کننده در این دوره می باشد. برای جمع آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه ساختمند چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت کننده در این دوره می باشد. برای جمع آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه ساختمند و پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آنها با مقدار قابل قبول مورد تأیید قرار گرفته، استفاده شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای Spss و Excel و به منظور تجزیه و تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه نیمه ساختمند و سؤالات باز-پاسخ پرسشنامه از روش تحلیل محتوا به روش مقوله بندی اقدام شده است. یافته-ها نشان می دهند شرکت کنندگان نسبت به طراحی، محتوا، مدرس و سازماندهی دوره مذکور رضایت بالایی دارند و تا حدودی آموخته های خود را از طریق «گفتگوهای غیر رسمی» در محیط کار بکار می گیرند. از طرفی دیگر وجود ارتباط نزدیک بین نتایج مورد انتظار و از قبل تعیین شده با نتایج حاصل شده از برگزاری دوره، می توان نتیجه گرفت دوره مدیریت اجرایی، اثربخش بوده است
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش بررسي اثر شیوههای مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در دانشگاه شیراز است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها، جزء پژوهشهای توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه مذ چکیده کامل
هدف از این پژوهش بررسي اثر شیوههای مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در دانشگاه شیراز است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها، جزء پژوهشهای توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه مذکور بود که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای مرحلهای تعداد 201 نفر انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه شیوههای مدیریت منابع انسانی (راج و اسریواستاوا، 2013)، نوآوری سازمانی (شوهام و همکاران، 2012) و یادگیری سازمانی (جو و همکاران، 2006) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، در بین نمونههای پژوهش، توزیع و گردآوری شد. آزمون فرضيههاي پژوهش براساس روش مدليابي معادلات ساختاري صورت پذيرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که شیوههای مدیریت منابع انسانی به طور مستقیم بر نوآوری سازمانی اثر ساختاری ندارد؛ اما با واسطه یادگیری سازمانی پیشبینیکننده سطح نوآوری سازمان میباشد. مقاله رهنمودهای ضمنی به مدیران منابع انسانی جهت توجه به فرایند یادگیری سازمانی و اهمیت آن در تحقق نوآوری سازمانی ارایه مینماید
پرونده مقاله
در این پژوهش، بررسی مؤلفه های اخلاق حرفه ای اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در وضع موجود و مقایسه آن با وضع مطلوب مد نظر قرار گرفته است. بدین منظور نمونه ای از خبرگان آموزش عالی، اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکترا به روش نمونه گیری هدفمند جهت بخش کیفی پژوهش انتخاب شدند. همچنی چکیده کامل
در این پژوهش، بررسی مؤلفه های اخلاق حرفه ای اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در وضع موجود و مقایسه آن با وضع مطلوب مد نظر قرار گرفته است. بدین منظور نمونه ای از خبرگان آموزش عالی، اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکترا به روش نمونه گیری هدفمند جهت بخش کیفی پژوهش انتخاب شدند. همچنین با مطالعه اسناد و مدارک و مصاحبه ای که با نخبگان دانشگاه ها و دانشجویان دکترا انجام شد مؤلفه های اخلاق حرفه ای شناسایی و استخراج شدند و بر این اساس پرسشنامه ای مشتمل بر 81 گویه تهیه و روی 600 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد اجرا شد. نتایج با استفاده از تجزیه و تحلیل عاملی بررسی شد و نشان داد که حیطه فردی مشتمل بر چهار مؤلفه می باشد که در مجموع 53/78% از واریانس آن را تبیین کردند، حیطه سازمانی متشکل از سه مؤلفه بود که 96/68% از واریانس آن را تبیین کردند و در حیطه محیطی یک عامل به دست آمد که 82/86% از واریانس آن را تبیین کرد، همچنین مشخص شد که در میان مؤلفه ها در وضع موجود بالاترین میانگین مربوط به مؤلفه صداقت و در وضع مطلوب بالاترین میانگین مربوط به مسئولیت پذیری بود. نتایج جهت تعیین شکاف نشان داد که بین خردهمقیاس حیطه فردی با حیطه محیطی، بین خردهمقیاس حیطه سازمانی و حیطه محیطی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بالاترین و پایین ترین میانگین مربوط به خرده مقیاس های حیطه محیطی و حیطه سازمانی بود
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزشهای فنی و حرفهای بر شاخصهای توسعه انسانی میباشد. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی، تکگروهی با پیش آزمون و پس آزمون بوده و جامعه آماری این پژوهش 30 آموزشگاه آزاد فنی و حرفهای با تعداد 3800 نفر کارآموز که در سه ماهه چهارم سال 1391در این چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزشهای فنی و حرفهای بر شاخصهای توسعه انسانی میباشد. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی، تکگروهی با پیش آزمون و پس آزمون بوده و جامعه آماری این پژوهش 30 آموزشگاه آزاد فنی و حرفهای با تعداد 3800 نفر کارآموز که در سه ماهه چهارم سال 1391در این آموزشگاهها ثبتنام نموده بودند. تعداد نمونهها 246 نفر (123 نفر زن و 123 نفر مرد) به صورت تصادفی بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان، انتخاب گردیده و روش نمونهگیری به صورت تصادفی خوشهای انجام گرفت. ابزار سنجش، پرسشنامه محققساخته، که پایایی سؤالات پرسشنامه با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ برابر 0.85 محاسبه شده است. نتایج پژوهش نشان داد که، آموزشهای فنی و حرفهای بر کاهش میزان بیکاری و فقر تأثیر داشته است. همچنین در افزایش امید به زندگی و بهبود شرایط زندگی نیز مؤثر بوده و باعث افزایش توانمندسازی و سلامت روان در افراد آموزشدیده گردیده است. همچنین نشان داد که میزان تأثیر آموزشهای فنی و حرفهای بر مؤلفههای شاخص توسعه انسانی، در زنان و مردان در آموزشگاههای آزاد استان البرز تفاوت وجود دارد. بنابراین نتایج بدست آمده در این پژوهش حاکی از این امر است که آموزشهای فنی و حرفهای بر شاخص توسعه انسانی ازجمله کاهش میزان بیکاری و فقر و افزایش امید به زندگی و بهبود شرایط زندگی و افزایش توانمندسازی و سلامت روان فراگیران تأثیر داشته و تمامی فرضیهها با اطمینان 99% در سطح معناداری 0.001 مورد تأیید قرار گرفت
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران و معاونان منابع انسانی و استعدادهای صنعت برق بوده که با 19 نفر از آنها مصاحبههایی عمیق و هدفمند به عم چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران و معاونان منابع انسانی و استعدادهای صنعت برق بوده که با 19 نفر از آنها مصاحبههایی عمیق و هدفمند به عمل آمد. برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از فن تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد و روایی یافتههای پژوهش با استفاده از فنون بررسی توسط اعضاء، سه سویه نگری منابع دادهها و بررسی همتا تأیید گردید. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه استعدادهای صنعت برق بوده که مشتمل بر 279 نفر بودند و از این میان با استفاده از فرمول نمونهگیری لوی و لمشو (1981)، 134 نفر به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت گردآوری دادهها از یک پرسشنامه محقق ساخته 56 سؤالی استفاده شد. برای تحلیل دادهها از مدلیابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل موضوعی متون مصاحبهها نشان داد که مهمترین سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران شامل نشستهای درون/ برون سازمانی، مسیر پیشرفت شغلی مدیریتی، مسیر پیشرفت شغلی تخصصی، خودتوسعهای، مربیگری، جانشینپروری، آموزش، مدیریت عملکرد، تکنیکهای طراحی مشاغل، کار تیمی، یادگیری عملی، تسهیم دانش و شبکهسازی بود. نتایج آزمون تی نشان داد که همه سازوکارهای شناسایی شده از نظر استعدادهای صنعت برق در حد مطلوبی ارزیابی شدهاند. همچنین، نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که همه متغیرهای مشاهدهپذیر و مکنون دارای بار عاملی بالاتر از 70/0 روی متغیر مکنون متناظر خود هستند، لذا در سطح 01/0 معنیدار بوده و مورد تأیید قرار گرفتند. به عبارت دیگر، مؤلفههای 13 گانه شناسایی شده در بخش کیفی میتوانند به عنوان عوامل زیر بنایی سازوکارهای توسعه استعدادها به کارفته و آن را پیشبینی نمایند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران و معاونان منابع انسانی و استعدادهای صنعت برق بوده که با 19 نفر از آنها مصاحبههایی عمیق و هدفمند به عم چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران و معاونان منابع انسانی و استعدادهای صنعت برق بوده که با 19 نفر از آنها مصاحبههایی عمیق و هدفمند به عمل آمد. برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از فن تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد و روایی یافتههای پژوهش با استفاده از فنون بررسی توسط اعضاء، سه سویه نگری منابع دادهها و بررسی همتا تأیید گردید. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه استعدادهای صنعت برق بوده که مشتمل بر 279 نفر بودند و از این میان با استفاده از فرمول نمونهگیری لوی و لمشو (1981)، 134 نفر به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت گردآوری دادهها از یک پرسشنامه محقق ساخته 56 سؤالی استفاده شد. برای تحلیل دادهها از مدلیابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل موضوعی متون مصاحبهها نشان داد که مهمترین سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران شامل نشستهای درون/ برون سازمانی، مسیر پیشرفت شغلی مدیریتی، مسیر پیشرفت شغلی تخصصی، خودتوسعهای، مربیگری، جانشینپروری، آموزش، مدیریت عملکرد، تکنیکهای طراحی مشاغل، کار تیمی، یادگیری عملی، تسهیم دانش و شبکهسازی بود. نتایج آزمون تی نشان داد که همه سازوکارهای شناسایی شده از نظر استعدادهای صنعت برق در حد مطلوبی ارزیابی شدهاند. همچنین، نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که همه متغیرهای مشاهدهپذیر و مکنون دارای بار عاملی بالاتر از 70/0 روی متغیر مکنون متناظر خود هستند، لذا در سطح 01/0 معنیدار بوده و مورد تأیید قرار گرفتند. به عبارت دیگر، مؤلفههای 13 گانه شناسایی شده در بخش کیفی میتوانند به عنوان عوامل زیر بنایی سازوکارهای توسعه استعدادها به کارفته و آن را پیشبینی نمایند
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران و معاونان منابع انسانی و استعدادهای صنعت برق بوده که با 19 نفر از آنها مصاحبههایی عمیق و هدفمند به عم چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران و معاونان منابع انسانی و استعدادهای صنعت برق بوده که با 19 نفر از آنها مصاحبههایی عمیق و هدفمند به عمل آمد. برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از فن تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد و روایی یافتههای پژوهش با استفاده از فنون بررسی توسط اعضاء، سه سویه نگری منابع دادهها و بررسی همتا تأیید گردید. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه استعدادهای صنعت برق بوده که مشتمل بر 279 نفر بودند و از این میان با استفاده از فرمول نمونهگیری لوی و لمشو (1981)، 134 نفر به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت گردآوری دادهها از یک پرسشنامه محقق ساخته 56 سؤالی استفاده شد. برای تحلیل دادهها از مدلیابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل موضوعی متون مصاحبهها نشان داد که مهمترین سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران شامل نشستهای درون/ برون سازمانی، مسیر پیشرفت شغلی مدیریتی، مسیر پیشرفت شغلی تخصصی، خودتوسعهای، مربیگری، جانشینپروری، آموزش، مدیریت عملکرد، تکنیکهای طراحی مشاغل، کار تیمی، یادگیری عملی، تسهیم دانش و شبکهسازی بود. نتایج آزمون تی نشان داد که همه سازوکارهای شناسایی شده از نظر استعدادهای صنعت برق در حد مطلوبی ارزیابی شدهاند. همچنین، نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که همه متغیرهای مشاهدهپذیر و مکنون دارای بار عاملی بالاتر از 70/0 روی متغیر مکنون متناظر خود هستند، لذا در سطح 01/0 معنیدار بوده و مورد تأیید قرار گرفتند. به عبارت دیگر، مؤلفههای 13 گانه شناسایی شده در بخش کیفی میتوانند به عنوان عوامل زیر بنایی سازوکارهای توسعه استعدادها به کارفته و آن را پیشبینی نمایند
پرونده مقاله
هدف این مقاله بررسی چگونگی کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در تربیت معلم و در یک رویکرد وسیعتر در توسعه مدارس است. برای آمادهسازی دانشجویان تربیت معلم و معلمان آینده جهت کار در جامعه به شدت در حال تغییر و سرشار از اطلاعات و فناوری، مؤسسات آموزش عالی در کشورهای م چکیده کامل
هدف این مقاله بررسی چگونگی کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در تربیت معلم و در یک رویکرد وسیعتر در توسعه مدارس است. برای آمادهسازی دانشجویان تربیت معلم و معلمان آینده جهت کار در جامعه به شدت در حال تغییر و سرشار از اطلاعات و فناوری، مؤسسات آموزش عالی در کشورهای مختلف استراتژیهای گوناگونی را برای کاربست فاوا در تربیت معلم اعمال میکنند.
بررسی و تجزیه و تحلیل جهتگیریها و استراتژیهای به کار رفته در کاربست فاوا در سیستمهای آموزشی کشورهای مختلف میتواند مسیر حرکت ما را در بستری که تنها عنصر ثابت آن تغییر است، تا حدود زیادی روشنتر نماید. در همین راستا مقاله حاضر مطالعهای کیفی از نوع فراترکیبی جهت تحلیل و ترکیب مطالعات و کاربست فاوا در آموزش، به خصوص در تربیت معلم، میباشد. نتایج به دست آمده در دو مقوله اصلی شامل کاربست فاوا در آموزش ضمن خدمت معلمان و کاربست فاوا در آموزش پیش از خدمت معلمان، آورده شده است. جهتگیریها و استراتژیهای به کار رفته در کاربست فاوا در آموزش پیش از خدمت معلمان بایستی مبتنی بر رویکرد گلچین شدهای باشد که برنامه استراتژیک، دسترسی مناسب به نرمافزار و سختافزار و پشتیبانی در مؤسسات و رشته مورد نظر، ارائه فعالیتهای تدریس سازنده، ایجاد شبکه میان دانشجویان تربیت معلم و معلمان، افزایش مهارت فاوا مدرسان معلمی و ارشادگرها، و موارد مشابه را در خود داشته باشد. در همین راستا اثربخشترین نحوه کاربست فاوا در مؤسسات آموزشی، بهکارگیری ترکیبی از استراتژیهاست. برای کاربست فاوا در تربیت معلمان و در یک رویکرد کلیتر توسعه مدارس، لازم است بر هر دو نوع آموزش پیش و ضمن خدمت معلمان تأکید گردد. در ابتدا رویکردهای کاربست فاوا در توسعه مدارس بحث میشود؛ سپس روشهای کاربرد فاوا در آموزش پیش از خدمت و ضمن خدمت معلمان مورد بحث قرار میگیرد و نهایتاً این دو حوزه کاری به یکدیگر ارتباط داده شده و به جستجوی شباهتها و تفاوتهای آنها پرداخته میشود
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه گیری در دسترس به مطالعه اسناد و تحقیقات مرتبط پرداخته شد و پس از مقوله بندی آسیب ها بر اساس مدل تحقیق، چارچوب مصاحبه تدوین و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 10 نفر از کارکنان و مدیران به منظور شناسایی آسیب های فعالیت های آموزش و بهسازی صنایع الکترونیکی فجر، مصاحبه انجام شد. در مرحله کمی پژوهش، پس از تبدیل آسیب های شناسایی شده به گویه ها و تدوین ابزار پرسشنامه، نسبت به اجرای آن اقدام شد. این افراد با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران از جامعه آماری که 250 نفر، شامل کارمندان و مدیران صنایع الکترونیکی فجر بودند، 126 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک نمونه ای، طیف مطلوبیت نانلی، t گروه های مستقل، برآورد میانگین جامعه و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که واحد آموزش صنایع الکترونیکی فجر در تمام ابعاد مدل اعم از بعد فرایندی، ساختاری و محیطی و در تمامی مقوله-های هریک از ابعاد در وضعیت کاملاً آسیب و نسبتاً آسیب قرار دارد
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه گیری در دسترس به مطالعه اسناد و تحقیقات مرتبط پرداخته شد و پس از مقوله بندی آسیب ها بر اساس مدل تحقیق، چارچوب مصاحبه تدوین و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 10 نفر از کارکنان و مدیران به منظور شناسایی آسیب های فعالیت های آموزش و بهسازی صنایع الکترونیکی فجر، مصاحبه انجام شد. در مرحله کمی پژوهش، پس از تبدیل آسیب های شناسایی شده به گویه ها و تدوین ابزار پرسشنامه، نسبت به اجرای آن اقدام شد. این افراد با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران از جامعه آماری که 250 نفر، شامل کارمندان و مدیران صنایع الکترونیکی فجر بودند، 126 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک نمونه ای، طیف مطلوبیت نانلی، t گروه های مستقل، برآورد میانگین جامعه و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که واحد آموزش صنایع الکترونیکی فجر در تمام ابعاد مدل اعم از بعد فرایندی، ساختاری و محیطی و در تمامی مقوله-های هریک از ابعاد در وضعیت کاملاً آسیب و نسبتاً آسیب قرار دارد
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه گیری در دسترس به مطالعه اسناد و تحقیقات مرتبط پرداخته شد و پس از مقوله بندی آسیب ها بر اساس مدل تحقیق، چارچوب مصاحبه تدوین و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 10 نفر از کارکنان و مدیران به منظور شناسایی آسیب های فعالیت های آموزش و بهسازی صنایع الکترونیکی فجر، مصاحبه انجام شد. در مرحله کمی پژوهش، پس از تبدیل آسیب های شناسایی شده به گویه ها و تدوین ابزار پرسشنامه، نسبت به اجرای آن اقدام شد. این افراد با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران از جامعه آماری که 250 نفر، شامل کارمندان و مدیران صنایع الکترونیکی فجر بودند، 126 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک نمونه ای، طیف مطلوبیت نانلی، t گروه های مستقل، برآورد میانگین جامعه و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که واحد آموزش صنایع الکترونیکی فجر در تمام ابعاد مدل اعم از بعد فرایندی، ساختاری و محیطی و در تمامی مقوله-های هریک از ابعاد در وضعیت کاملاً آسیب و نسبتاً آسیب قرار دارد
پرونده مقاله
تحقيق حاضر با هدف «بررسی میزان رضایت ذینفعان از فرایند آموزش ضمنخدمت در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران» به روش توصيفي- تحليلي صورت گرفته است. جامعه آماری شامل ذینفعان فرایند آموزش ضمنخدمت سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران میباشد که در 9 ماهه اول سال 93 در دورهه چکیده کامل
تحقيق حاضر با هدف «بررسی میزان رضایت ذینفعان از فرایند آموزش ضمنخدمت در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران» به روش توصيفي- تحليلي صورت گرفته است. جامعه آماری شامل ذینفعان فرایند آموزش ضمنخدمت سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران میباشد که در 9 ماهه اول سال 93 در دورههای آموزشی کوتاهمدت سازمان شرکت کرده و شامل کارکنان سازمان، مدیران و معاونان سازمان و مدیران شرکتهای تابعه میباشد که در مجموع 1249 نفرند که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای نسبتی و تصادفی ساده 143 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محققساخته استفاده شد و پس از تأیید خبرگان و اساتید دانشگاهی به صورت مقدماتی اجرا و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ برآورد شد (89/.=α ). برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS و از روشهای آماری توصیفی (فراوانی، میانگین، نمودار و ...) و آمار استنباطی (آزمون تی تکنمونهای، تی گروههای مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه) استفاده شد. همچنین برای رتبهبندی نظرات شرکتکنندگان در دورههای آموزشی در خصوص سنجش میزان رضایت از فرایند آموزش از آزمون فریدمن استفاده گردید. یافتهها نشان داد که رضایت ذینفعان از تمامی مراحل فرایند آموزش ضمنخدمت (نیازسنجی، طراحی، اجرا، ارزشیابی و بازخورد) در حد متوسط میباشد و بیشترین میزان رضایت به ترتیب از مرحله بازخورد از دورههای آموزشی، اجرای دورههای آموزشی، ارزشیابی از دورههای آموزشی، طراحی دورههای آموزشی و نیازسنجی دورههای آموزشی است. همچنین در این پژوهش مشخص شد که بین میزان رضایت ذینفعان از فرایند آموزش بر حسب متغیرهای جمعیتشناختی (جنسیت، سمت سازمانی، میزان تحصیلات و سابقه خدمت) تفاوت معنیداری وجود ندارد
پرونده مقاله
بیمارستانها یکی از پرتعاملترین سازمانها هستند. تعاملاتی که میتواند موجب یادگیری و دانشآفرینی نیروی انسانی آن گردد به شرطی که فرهنگ این محیط به سمت سازمان یادگیرنده سمت و سو یابد. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه فکری بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانشآفرینی با در نظر گ چکیده کامل
بیمارستانها یکی از پرتعاملترین سازمانها هستند. تعاملاتی که میتواند موجب یادگیری و دانشآفرینی نیروی انسانی آن گردد به شرطی که فرهنگ این محیط به سمت سازمان یادگیرنده سمت و سو یابد. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه فکری بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانشآفرینی با در نظر گرفتن نقش میانجی فرهنگ سازمان یادگیرنده در سازمانهای درمانی است. پژوهش حاضر از نظر روششناسی، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان درمانی بیمارستان امام رضا (ع) شهر مشهد شامل 800 نفر میباشد. در این پژوهش از نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی استفاده شد که بر اساس بخشها و نسبتها تعداد نمونه هر یک از بخشها معین شد. حجم نمونه با توجه به جامعه آماری و با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر در نظر گرفته شد. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای استاندارد سرمایه فکری بنتیس (2004)، فرهنگ سازمان یادگیرنده یانگ و همکاران (2004)، پرسشنامه داﻧﺶآفرینی ﭼﻮي و ﻟﻲ (2002) و ظرفیت یادگیری سازمانی چیوا (2007) استفاده شد. همچنین، به منظور بررسی روابط متغیرها در الگوی مفهومی مدل معادلات ساختاری مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای پژوهش حاکی از بالاترین سطح همبستگی (77/0) میان سرمایه فکری با یادگیری سازمانی و کمترین سطح همبستگی (56/0) میان سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده میباشد. همچنین نقش میانجی فرهنگ سازمان یادگیرنده در این پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده با فرایندهای دانشآفرینی و ارتقای ظرفیت یادگیری سازمانی رابطه داشته و میتوانند نقش تبیین کنندهای را ایفا کنند
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش، اعتباریابی مدل تعالی آموزش و توسعه ایران است. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگي محسوب ميشود. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه محقق ساخته در 124 گویه بوده که با استفاده از آن نظرهای متخصصین، خبرگان و مطلعین کلیدی حوزه آموزش در خصوص مدل تعالی آموزش و چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش، اعتباریابی مدل تعالی آموزش و توسعه ایران است. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگي محسوب ميشود. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه محقق ساخته در 124 گویه بوده که با استفاده از آن نظرهای متخصصین، خبرگان و مطلعین کلیدی حوزه آموزش در خصوص مدل تعالی آموزش و توسعه ایران گردآوری شده -است. جامعه آماری پژوهش شامل 194 نفر از متخصصین، مدیران منابع انسانی، مدیران آموزش، کارشناسان منابع انسانی و آموزش کلیه سازمان های دولتی و خصوصی که نمونه آماری به روش طبقه ای منظم شامل 154 نفر می باشند که پرسشنامه پژوهش به شیوه کاغذی و الکترونیکی ارسال شد. نتايج به دست آمده با استفاده از روشهاي آماري مدل معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار آماری لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج پژوهش، مقدار شاخص نیکویی برازش اصلاح شده 91/0 و مقدار شاخص ریشه میانگین مربعات خطای برآورد نزدیک به 08/0 برآورد شد که بیانگر مطلوب بودن شاخص های اعتبار مدل است. همچنین با استفاده از آزمون های آماری تی به بررسی معیارهای مدل پرداخته شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش بیانگر شاخص های اعتبار مطلوب مدل تعالی آموزش و توسعه بوده است. بخش-بندی مدل به سه قسمت؛ توانمندسازها، فرایندها و نتایج نیز مورد حمایت یافته ها قرار گرفته است.
پرونده مقاله
در سازمانهايي که به امر آموزش نيروی انسانی اهميت بيشتری داده ميشود، نيروی انسانی اساساً درصدد کسب اطلاعات و راهکارهای عملی جديد به منظور دستيابی به بهرهوری و کارایی بهتر ميباشد و اينگونه سازمانها از خصوصيات پويايی، خلاقيت و بالندگی در جهت ايجاد تحولات اثربخش در عو چکیده کامل
در سازمانهايي که به امر آموزش نيروی انسانی اهميت بيشتری داده ميشود، نيروی انسانی اساساً درصدد کسب اطلاعات و راهکارهای عملی جديد به منظور دستيابی به بهرهوری و کارایی بهتر ميباشد و اينگونه سازمانها از خصوصيات پويايی، خلاقيت و بالندگی در جهت ايجاد تحولات اثربخش در عوامل درون سازمانی و تعامل با محيط اجتماعی خود برخوردار هستند. مسأله اصلی پژوهش حاضر آن بوده است که چه آسيبها و مشكلاتي در زمینه حمایت مدیران از توسعه و بالندگی منابع انسانی وجود دارد؟ و اينكه چگونه ميتوان وضعيت پشتيباني مديران از اين فعاليتها را بهبود بخشيد به گونهاي كه حداكثر بهرهوري و نتايج از اين سرمايهگذاري به دست آيد؟ بنابراين آنچه كه مسأله اصلي پژوهش حاضر را تشكيل ميدهد عبارت است از آسیبشناسی حمایت مديران سازمان منطقه آزاد كيش از توسعه و بالندگی منابع انساني به منظور دستيابي به راهكارهايي كه اثربخشي اين يادگيريها را افزايش دهد. جامعه آماري شامل 315 نفر از کارکنان سازمان منطقه آزاد کیش و 21 نفر از مدیران سازمان مذکور بود که بر طبق جدول كرجسي و مورگان و همچنین از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای 175 نفر به عنوان حجم نمونه کارکنان و 21 نفر به عنوان حجم نمونه مدیران انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی – پیمایشی بوده و دادههای مورد استفاده در این مطالعه از طریق پرسشنامه محققساخته مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پس از جمعآوری دادهها، تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصيفي شامل جداول توزیع فراوانی و نمودارها و آمار استنباطي شامل آزمون t تک نمونهای، آزمون t مستقل (t دو نمونهای)، آزمون فریدمن، آزمون کولموگوروف اسمیرنوف و تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) مورد پردازش قرار گرفت. نتايج به دست آمده از بررسي سؤالات تحقيق نشان داد که موانع اساسی در زمینه حمایت از مدیران وجود دارد و راهکارهایی برای غلبه بر این آسیبها پیشنهاد شده است.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش ارائه برنامهای منظم به منظور آموزش و توسعه کارشناسان و مدیران آموزش در شرکت ملی نفت ایران با رویکرد حرفهگرایی میباشد. این پژوهش از حیث رویکرد، کیفی و تکنیک مورد استفاده، دلفی میباشد؛ به این شکل که ضمن مطالعه اسناد بالادستی و شرح مشاغل، با خبرگان آموزش چکیده کامل
هدف این پژوهش ارائه برنامهای منظم به منظور آموزش و توسعه کارشناسان و مدیران آموزش در شرکت ملی نفت ایران با رویکرد حرفهگرایی میباشد. این پژوهش از حیث رویکرد، کیفی و تکنیک مورد استفاده، دلفی میباشد؛ به این شکل که ضمن مطالعه اسناد بالادستی و شرح مشاغل، با خبرگان آموزش نیز مصاحبه (با سؤالات نیمهساختارمند) به عمل آمده است. جامعه مورد مطالعه شامل خبرگان آموزش آشنا با صنعت نفت و نمونه 10 نفر از آنان را شامل شده است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات تحلیل محتوا است. جهت اعتباربخشی نتایج نیز از دو روش بازبینی اعضا و ممیزی خارجی استفاده شده است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که به منظور توسعه و بهسازی شاغلین فعال در حوزه آموزش صنعت نفت، بایستی آموزشها را در سه سطح متصدی آموزش، کارشناس آموزش و مدیر آموزش ارائه نمود و در هر یک از این سطوح دورههای آموزشی مناسب را در نظر گرفت. برای مثال در سطح متصدی آموزش دورههای آموزش بزرگسالان، مدیریت منابع انسانی، تاریخچه آموزش در صنعت نفت و ...، در سطح کارشناس آموزش دورههای نیازسنجی، طراحی آموزش، راهبردهای اجرایی آموزش و...، همچنین در سطح مدیر آموزش دورههای مدیریت پروژه، مدیریت دانش، سازمان یادگیرنده، سیاستگذاری آموزشی و .... مد نظر قرار گرفتهاند.
پرونده مقاله
فناوری اطلاعات، خمیرمایه توسعه در سازمان و جامعه است و محورهای اساسی توسعه و ماهیت آن را نیز متناسب با نیاز جامعه و کارکنان تعیین میکند و میتواند بر توسعه حرفهای کارکنان تأثیر بهسزایی داشته باشد. اما پذيرش فناوری اطلاعات به عنوان بخشي از موانع انساني -اجتماعي يكي از چکیده کامل
فناوری اطلاعات، خمیرمایه توسعه در سازمان و جامعه است و محورهای اساسی توسعه و ماهیت آن را نیز متناسب با نیاز جامعه و کارکنان تعیین میکند و میتواند بر توسعه حرفهای کارکنان تأثیر بهسزایی داشته باشد. اما پذيرش فناوری اطلاعات به عنوان بخشي از موانع انساني -اجتماعي يكي از مهمترين موانع موجود در سازمان است، زيرا مرتفع شدن موانع اقتصادي و فني بدون از ميان برداشتن موانع انساني اجتماعي در پذيرش فناوری اطلاعات بینتيجه خواهد ماند.
لذا هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیرات پذیرش فناوری اطلاعات بر توسعه حرفهای کارکنان شرکت مهندسی کانی کاوان شرق میباشد. بدین منظور ابتدا شاخصهای مرتبط با پذیرش فناوری شامل: سودمندی درک شده، سهولت درک شده، نگرش استفاده و تمایل به استفاده و شاخصهای مرتبط با توسعه حرفهای شامل: بهبود عملکرد کیفیت، دانش و آگاهی، توانمندی شغلی و رضایت شغلی، مسئولیت تصمیمگیری، فرصت های شغلی، خودکنترلی، ارتباطات حضوری، صرفهجویی در زمان و استقلالکاری را شناسایی نمودیم. سپس دو پرسشنامه طراحی شد. پرسشنامه مربوط به پذیرش فناوری با 21 سؤال و پرسشنامه توسعه حرفهای با 45 سؤال طراحی شد. اعتبار هر دو پرسشنامه با استفاده از روش اعتبار صوری و محتوایی تأیید و پایایی آنها با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 95/. و 92/. محاسبه گردید. نمونه آماری این تحقیق 92 نفر از کارشناسان خبره شرکت کانی کاوان میباشند که از میان 120 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از آنجاییکه مقياس اندازهگيري فاصلهاي و متغیرهای تحقیق نرمال ميباشند جهت آزمون فرضيات آماري از ضريب همبستگي پيرسون و برازش مدل رگرسیونی استفاده شده است.
یافتههای این پژوهش در بخش آزمون فرضیهها نشان داد که بین پذیرش فناوری اطلاعات و بهبود عملکرد کیفیت، دانش و آگاهی، توانمندسازی کارکنان، رضایت شغلی، مسئولیت تصمیمگیری، فرصتهای شغلی، خود کنترلی، ارتباطات حضوری، صرفهجویی در زمان و استقلالکاری رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد.
پرونده مقاله
امروزه بهبود اثربخشی برنامه های آموزش و توسعه قابلیت های مدیران یکی از مهم ترین و ارزشمند ترین دغدغه های سازمانهاست. این پژوهش با هدف کاربست و ارزیابی مدل آندراگوژی نولز در دوره های آموزش مدیران گروههای آموزشی دانشگاه فردوسی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش چکیده کامل
امروزه بهبود اثربخشی برنامه های آموزش و توسعه قابلیت های مدیران یکی از مهم ترین و ارزشمند ترین دغدغه های سازمانهاست. این پژوهش با هدف کاربست و ارزیابی مدل آندراگوژی نولز در دوره های آموزش مدیران گروههای آموزشی دانشگاه فردوسی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه و از حیث هدف جزو پژوهش های کاربردی بود. جامعه آماری دوره های آموزشی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه فردوسی مشهد در شش ماهه اول سال 1391 بودند؛ که شامل 11 دوره آموزشی بود؛ به طور تصادفی دوره رهبری در آموزش عالی انتخاب شد. مدیران به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند؛ که تعداد مدیران هر گروه 25 نفر بود. اثربخشی دوره با دو متغیر رضایت و میزان یادگیری فراگیران مورد ارزیابی قرار گرفت. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه رضایت فراگیران، پیش آزمون یادگیری، پسآزمون یادگیری و پرسشنامه خود ارزیابی بود. روایی همه ابزار ها از طریق روایی محتوایی محاسبه گردید. میزان پایایی پرسشنامه رضایت فراگیران با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ۹۷/0، پایایی آزمون های یادگیری با استفاده از روش پایایی مصححان 88/0 و پایایی پرسشنامه خود ارزیابی با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ برابر ۸۹ /0 محاسبه گردید. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل کوواریانس تک متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که کاربست مدل آندراگوژی نولز سبب افزایش اثربخشی دوره آموزش مدیران شده است. همچنین نتایج رضایت، یادگیری و خود ارزیابی فراگیران نشان داد که آن ها از دوره رضایت داشتند و یادگیری خود را در سطح مطلوب ارزیابی کردند.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش مطالعه تأثیر مدیریت دانش بر توسعه منابع انسانی در شهرداری منطقه 4 تهران جهت ارایه پیشنهادات کاربردی برای افزایش سطح توانمندیهای سرمایه انسانی از مجرای استقرار نظام مدیریت دانش بوده است. پس از مرور ادبیات و پیشینه پژوهش به منظور تعریف مدیریت دانش چهار مؤل چکیده کامل
هدف این پژوهش مطالعه تأثیر مدیریت دانش بر توسعه منابع انسانی در شهرداری منطقه 4 تهران جهت ارایه پیشنهادات کاربردی برای افزایش سطح توانمندیهای سرمایه انسانی از مجرای استقرار نظام مدیریت دانش بوده است. پس از مرور ادبیات و پیشینه پژوهش به منظور تعریف مدیریت دانش چهار مؤلفه شناسایی، کسب، توسعه و تسهیم و برای توسعه منابع انسانی چهار مؤلفه توسعه نگرشی، دانشی، رفتاری و مهارتی حاصل شدند. با پیروی از فسلفه اثباتباوری، رویکرد قیاسی (کمی) و روش پیمایش، از پرسشنامه (مشتمل بر 45 پرسش) جهت گردآوری دادهها استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه از طریق انتخاب پرسشنامه استاندارد و ارایه آن به خبرگان، روایی سازه از طریق انجام تحلیل عاملی تأییدی و پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ (91/0) تأیید شدند. جامعه آماری پژوهش کارشناسان، کارشناسان ارشد و مدیران این سازمان به تعداد 1100 نفر بود و نمونه آماری به روش تصادفی ساده و به حجم 285 نمونه انتخاب شدند. نرمال بودن دادهها از مجرای آزمون کولموگروف اسمیرنوف و روابط بین متغیرها و برازش مدل مفهومی پژوهش از طریق آزمون همبستگی پیرسون و آزمون معادلات ساختاری تأیید شدند. در نهایت مشخص شد که مدیریت دانش در توسعه منابع انسانی نقش معناداری (ضریب همبستگی 857/0 و بار عاملی 81/0) را ایفا میکند. همچنین مشخص شد که شناسایی، کسب، توسعه و تسهیم دانش بر توسعه دانشی، نگرشی، رفتاری و مهارتی سرمایه انسانی مؤثر است. در نتیجه یکی از نتایج مورد انتظار از توسعه نظام مدیریت دانش میتواند توسعه سرمایه انسانی در تمامی ابعاد باشد. همچنین، میتوان نتیجه گرفت که یکی از ابزارهای توسعه منابع انسانی استقرار نظام مدیریت دانش است.
پرونده مقاله
با ظهور اقتصاد دانشی، قابلیت های انسانی به عنوان مهمترین مزیت رقابتی پایدار و منحصربهفرد برای سازمانها در محیط های متلاطم امروزی شناخته شده است؛ بنابراین، توجه به دانش و مهارت منابع انسانی و توانمندسازي این سرمایه های بی بدیل در سازمان ها و به خصوص در این دوران امری چکیده کامل
با ظهور اقتصاد دانشی، قابلیت های انسانی به عنوان مهمترین مزیت رقابتی پایدار و منحصربهفرد برای سازمانها در محیط های متلاطم امروزی شناخته شده است؛ بنابراین، توجه به دانش و مهارت منابع انسانی و توانمندسازي این سرمایه های بی بدیل در سازمان ها و به خصوص در این دوران امری ضروری و غیرقابل انکار است. هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل تأثیرگذار بر توانمندسازي سرمايه هاي دانشي و در نهایت ارائه الگویی در پژوهشگاه صنعت نفت با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری در این راستا است. با بررسی های صورت گرفته از مرور ادبیات تحقیق به روش تطبیقی، هشت دسته عوامل تبیین توانمندسازي در پژوهشگاه صنعت نفت شناسایی شده و سپس با استفاده از روش مدل سازي ساختاري تفسیری در پنج سطح، قرار گرفتند. در ادامه پس از مشخص شدن سطوح هر کدام از عوامل و همچنین با در نظر گرفتن ماتریس در دسترسپذیری نهایی، مدل نهایی ساختار تفسیری ترسیم گردید. نتایج نشان داد عاملهایی همچون آموزش و توسعه، ویژگی های شخصیتی، ساختار سازمانی و ماهیت شغل در ارتباط با موضوع توانمندسازي در پژوهشگاه صنعت نفت از اثرپذیری بیشتری نسبت به بقیه عوامل برخوردارند.
پرونده مقاله
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی سازمانی بر تسهیم دانش در سازمان های رسانه ای می باشد. در این راستا مرکز رسانه های نوین سازمان صدا و سیما به عنوان یک سازمان رسانه ای بزرگ در کشور مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی پیمایشی می باشد. در ای چکیده کامل
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی سازمانی بر تسهیم دانش در سازمان های رسانه ای می باشد. در این راستا مرکز رسانه های نوین سازمان صدا و سیما به عنوان یک سازمان رسانه ای بزرگ در کشور مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق مورد استفاده، توصیفی پیمایشی می باشد. در این تحقیق به منظور بررسی سرمایه اجتماعی از مدل سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (۱۹۹۸) و همچنین برای بررسی وضعیت تسهیم دانش سازمانی از مدل چانگ و همکاران (2013) استفاده شده است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه برگرفته از دو مدل مذکور میباشد که پایایی دو پرسشنامه مطلوب گزارش شد. نمونه آماری تحقیق 97 نفر از کارشناسان مرکز رسانههای نوین سازمان صدا وسیما میباشد. دادههای گردآوری شده توسط نرمافزار معادلات ساختاریPLS مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی برازش مدل، مطلوب گزارش شد. نتایج بررسی تحلیل مسیر نشان داد که سرمایه اجتماعی سازمانی بر تسهیم دانش تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین مشخص شد از میان سه بعد سرمایه اجتماعی (ساختاری، رابطهای و شناختی)، دو بعد ساختاری و ارتباطی از سرمایه اجتماعی تأثیر معناداری بر تسهیم دانش دارند.
پرونده مقاله
یکی از سیاستگذاریهای مهم آموزش عالی در اغلب کشورها میتواند ساخت و تولید سرمایه اجتماعی از طریق توسعه کیفیت آموزش منابع انسانی باشد. سیستمهای آموزشی میتوانند با فراهمآوری فرصتهای کیفی آموزش برای همهی ذینفعان زمینه مناسبی برای حضور آنان در حوزههای مختلف عمومی و ا چکیده کامل
یکی از سیاستگذاریهای مهم آموزش عالی در اغلب کشورها میتواند ساخت و تولید سرمایه اجتماعی از طریق توسعه کیفیت آموزش منابع انسانی باشد. سیستمهای آموزشی میتوانند با فراهمآوری فرصتهای کیفی آموزش برای همهی ذینفعان زمینه مناسبی برای حضور آنان در حوزههای مختلف عمومی و اجتماعی را فراهم آورند. اما آنچه باید در ارزیابی این سیاستگذاری مدنظر قرار گیرد توجه به مفاهیم نظری مختلف کیفیسازی آموزش است. یکی از مهمترین مفاهیم نظری تأثیرگذار بر کیفیت توسعه منابع انسانی در دهههای اخیر، توجه به ارتباط و بسط کیفیت آموزش با ساخت و تولید سرمایه اجتماعی است. لذا در این مقاله با رویکرد توصیفی، تحلیلی و کیفی به بررسی این مقوله مهم میپردازد. بنابراین با تحلیل مفهوم سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با کیفیت مهارتهای آموزشی مورد نیاز منابع انسانی میتوان سیاستگذاری مناسبی برای ارتقاء کیفیت آموزش عالی به عمل آورد و در نهایت نتیجه گرفته شده است که برقراری توازن و تعادل در ابعاد اقتصادی و فرهنگی، ضرورت سیاستگذاری عالمانه در کیفیت آموزش عالی است.
پرونده مقاله
بالندگی اعضای هیئت علمی از ابزارهای مهم ایجاد تغییر و تحول در نظام آموزش عالی است که شامل تمام فعالیتهای برنامهریزی شده و هدفمندی است که دانش فردی و مهارتهای اساسی و لازم برای عملکرد بهتر در دانشگاه را برای اعضای هیئت علمی فراهم میکند. این پژوهش از نوع ترکیبی است. چکیده کامل
بالندگی اعضای هیئت علمی از ابزارهای مهم ایجاد تغییر و تحول در نظام آموزش عالی است که شامل تمام فعالیتهای برنامهریزی شده و هدفمندی است که دانش فردی و مهارتهای اساسی و لازم برای عملکرد بهتر در دانشگاه را برای اعضای هیئت علمی فراهم میکند. این پژوهش از نوع ترکیبی است. در بخش کیفی از روش نظریه مبنایی استفاده شده است و در بخش کمی به آزمون اعتبار الگو در بین اعضای هیئت علمی دانشگاههای شهر تهران میپردازد. جامعه آماری بخش کیفی شامل 17 نفر از افراد متخصص و صاحبنظر میباشد و بخش کمی شامل تمام اعضای هیئت علمی دانشگاههای تهران که از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای 307 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها، در بخش کیفی از روش مصاحبه عمیق و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است؛ اعتبار و روایی در بخش کیفی از طریق دو روش بازبینی توسط مشارکتکنندگان و مرور توسط خبرگان غیر شرکتکننده و در بخش کمی با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شد که میزان آن 90/0 بود. برای تحلیل دادههای بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و برای تأیید و آزمون مدل مفهومی از تحلیل عاملی تأییدی و از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشاندهنده 13 مقوله کلی هست که در قالب مدل پارادایمی شامل: شرایط علی؛ پدیدهمحوری (مشارکت در تصمیمگیریها)؛ شرایط زمینهای؛ شرایط مداخلهگر؛ راهبردهای بالندگی و پیامدها به دست آمده است که عوامل مؤثر بر فرایند بالندگی هیئت علمی و روابط آنها را نمایان میکنند.
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش، تدوین مدل شایستگی سربازرسان سازمان بازرسی کل کشور از طریق روش آمیخته اکتشافی است. رویکرد بخش کیفی، مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. ابزار گردآوري اطلاعات مصاحبه ساختیافته و نیمهساختیافته با 15 نفر از مدیران و سربازرسان که با روش نمونه گیری گلوله بر چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش، تدوین مدل شایستگی سربازرسان سازمان بازرسی کل کشور از طریق روش آمیخته اکتشافی است. رویکرد بخش کیفی، مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. ابزار گردآوري اطلاعات مصاحبه ساختیافته و نیمهساختیافته با 15 نفر از مدیران و سربازرسان که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات تحلیل محتوا است. کدها و مؤلفه های شایستگی (155مفهوم کلیدی، 33 مقوله، 11 مقوله اصلی) از مصاحبهها احصاء و در قالب مدل مفهومی داده بنیاد تدوین گردید. مقوله محوري «ویژگی های فردی سربازرسان» است که در چهار بعد ویژگی های شخصیتی، ویژگی های اخلاقی، نگرش و بینش تحلیل و با توجه به شرایط علی(عوامل فردی، عوامل سازمانی)، شرایط زمینه اي (شرایط فردی، شرایط سازمانی)، شرایط میانجی (محدودیت ها، شرایط محیط)، راهبردها (توسعه فردی سربازرسان، توسعه سازمانی) و پیامدها (توسعه شایستگی سربازرسان در سطح فردی، ارتقاء سطح کیفی سازمانی) تدوین و مدل نهایی ارائه شد. سپس با روش تحقیق دلفی، پرسشنامهای طراحی و مدل اولیه توسط خبرگان اصلاح و تأیید شد. در آزمون مدل، فرضیه های تحقیق تدوین و برای آزمون آنها پرسشنامهای طراحی و اطلاعات توسط 170 نفر از مدیران و سربازرسان گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها با روش های تحلیل عاملی تأییدی و مدل تحلیل مسیر با استفاده از نرمافزارهای SPSS و PLS صورت پذیرفت. نتایج مرحله کمی نشان داد که روابط موجود در مدل با ضرایب تأثیر مناسبی به تأیید رسید به جز 4 مورد از 16مورد که ضریب تأثیر عوامل سازمانی بر ویژگی های فردی، ویژگی های فردی بر راهبردهای توسعه سازمانی، شرایط فردی بر راهبردهای توسعه فردی سربازرسان و شرایط محیطی بر راهبردهای توسعه سازمانی که معنادار نبود و این مسیرها با مدل تدوین شده در بخش کیفی همخوانی نداشت و در بخش کمی مورد تأیید قرار نگرفت.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش بر استراتژیهای منابع انسانی با تأکید بر نقش واسطه ای توسعه حرفه ای و تسهیم دانش با استفاده از معادلات ساختاری است. بدین منظور، 230 نفر از کارکنان و مدیران منطقه 7 عملیات انتقال گاز ایران در پژوهش حاضر شرکت کردند. آنان به پرسشنامه های آ چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش بر استراتژیهای منابع انسانی با تأکید بر نقش واسطه ای توسعه حرفه ای و تسهیم دانش با استفاده از معادلات ساختاری است. بدین منظور، 230 نفر از کارکنان و مدیران منطقه 7 عملیات انتقال گاز ایران در پژوهش حاضر شرکت کردند. آنان به پرسشنامه های آموزش، توسعه حرفه ای، تسهیم دانش و استراتژی های منابع انسانی پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش یادگیری محور تأثیر مستقیم مثبت و معناداری بر تسهیم دانش، توسعه حرفه-ای و استراتژی های منابع انسانی دارد. تأثیر مستقیم تسهیم دانش برتوسعه حرفه ای و استراتژی های منابع انسانی مثبت و معنادار است. تأثیر مستقیم توسعه حرفه ای بر استراتژی های منابع انسانی مثبت و معنادار است. تأثیر غیرمستقیم آموزش یادگیری محور بر استراتژی های منابع انسانی از طریق توسعه حرفه ای و تسهیم دانش مثبت و معنادار است. در مجموع یافته ها نقش آموزش، تسهیم دانش و توسعه حرفه ای بر استراتژی های منابع انسانی را مورد تأکید قرار می دهند.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش ارایه برنامهای به منظور آموزش و توسعه مدیران و کارکنان شعب بانک با رویکرد حرفهای گرایی میباشد. برای نیل به مقصود مذکور از رویکرد کیفی و روش گروه کانونی استفاده شد. به عبارتی در گام نخست ادبیات و پیشینه موضوع "توسعه حرفهای" در پایگاههای اطلاعاتی، کتابخ چکیده کامل
هدف این پژوهش ارایه برنامهای به منظور آموزش و توسعه مدیران و کارکنان شعب بانک با رویکرد حرفهای گرایی میباشد. برای نیل به مقصود مذکور از رویکرد کیفی و روش گروه کانونی استفاده شد. به عبارتی در گام نخست ادبیات و پیشینه موضوع "توسعه حرفهای" در پایگاههای اطلاعاتی، کتابخانهها، اسناد بالادستی و گزارشهای داخلی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و در گام بعدی با انجام برخی مصاحبهها و برگزاری جلسات گروه کانونی میان اعضای گروه (خبرگان)، برنامه آموزش و توسعه حرفهای تدوین شد. جامعه مورد مطالعه خبرگان (بانکی- دانشگاهی) آشنا با حوزه بهسازی منابع انسانی در صنعت بانکداری و نمونه 12 نفر از آنان بود. ابزار گردآوری اطلاعات فرمهای مصاحبه و پرسشنامه و روش تجزیه و تحلیل، تحلیل محتوا بود.
یافتههای پژوهش شامل شناسایی شایستگیهای مشاغل موجود در شعب بانک یعنی، رئیس، معاون، رئیس دایره، متصدی و تحصیلدار شعب در چارچوب یک مدل با ابعاد 1) فردی و 2) سازمانی و حوزههای 1) شخصیتی، 2) نگرشی، 3) دانشی و 4) مهارتی بود. با معیار قرار دادن مدل دو بعدی و چهار حوزهای، برای هر شغل متناسب با سطح مهارت مورد نیاز در سه نوع مهارت ادراکی، انسانی و فنی، پودمانهای آموزشی تدوین شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از این است برای توسعه و بهسازی حرفهای مدیران و کارکنان شعب در حوزه پولی و بانکی بایستی برنامه آموزشی مبتنی بر شایستگیها با تأکید بر مهارتهای مورد نیاز هر شغل تدوین کرد. برای مثال در پودمان آموزشی رئیس و معاون شعبه شایستگیهای مدیریتی و مهارتهای ادراکی و در پودمان آموزشی متصدیان شعب، شایستگیهای شغلی و مهارتهای فنی میبایست مدنظر قرار گیرد.
پرونده مقاله
در دنیاي متحول امروزي، آموزش و توسعه علم کارکنان به شکل یک استراتژي کلیدي براي سازمانها میباشد تا از مزیت رقابتی برخوردار شوند. اما این مزیت تنها با برگزاري دورههاي آموزشی حاصل نمیگردد، آموزش در صورتی مؤثر است که کارآموزان به طور موفق، دانش، مهارتها و نگرشهاي آموز چکیده کامل
در دنیاي متحول امروزي، آموزش و توسعه علم کارکنان به شکل یک استراتژي کلیدي براي سازمانها میباشد تا از مزیت رقابتی برخوردار شوند. اما این مزیت تنها با برگزاري دورههاي آموزشی حاصل نمیگردد، آموزش در صورتی مؤثر است که کارآموزان به طور موفق، دانش، مهارتها و نگرشهاي آموزش داده شده را انتقال دهند و از این طریق، عملکرد خویش را بهبود بخشند. تحقيق حاضر پژوهشی كمي و به لحاظ هدف پژوهش، كاربردي ميباشد شيوه گردآوري دادهها در آن توصيفي و از نوع پيمايشي است. از حيث ارتباط بين متغيرهاي تحقيق از نوع همبستگي و به طور مشخص مبتنی بر مدلسازي معادله ساختاري میباشد. جامعه آماری پژوهش کارکنان یکی از یگانهای عملیاتی نیروهای مسلح به تعداد 460 نفر بودند که تعداد 210 نفر از آنها بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. روش جمعآوری داده از نوع میدانی است که جهت گردآوری اطلاعات برای آزمون فرضیههای تحقیق از پرسشنامه محققساخته بر اساس مطالعات بالدوین و همکاران (2009) با 20 گویه و با شاخصهایی همچون شاخص جو انتقال، حمایت مدیران، حمایت همکاران، و اقدامات پس از آموزش استفاده شد. تحلیل دادهها نشان داد که شاخصهای احصاء شده با تسهیل انتقال آموزش به محل کار رابطهای مثبت و معنادار دارند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف" ارزیابی رضایتمندی کارکنان از دورههای آموزش ضمنخدمت کارکنان گروه شرکتهای توربو کمپرسور نفت بر اساس مدل ارزشیابی سیپ" صورت گرفته است. پژوهش از نظر هدف از نوع پژوهشهای کاربردی میباشد و از لحاظ گردآوری دادهها در زمره پژوهشهای پیمایشی است. جهت ارز چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف" ارزیابی رضایتمندی کارکنان از دورههای آموزش ضمنخدمت کارکنان گروه شرکتهای توربو کمپرسور نفت بر اساس مدل ارزشیابی سیپ" صورت گرفته است. پژوهش از نظر هدف از نوع پژوهشهای کاربردی میباشد و از لحاظ گردآوری دادهها در زمره پژوهشهای پیمایشی است. جهت ارزیابی رضایتمندی کارکنان از دورههای آموزش ضمنخدمت، مؤلفههای مدل ارزشیابی سیپ با استفاده از پرسشنامه محققساخته اندازهگيری شده است. جامعه آماری اين پژوهش شامل کلیه کارکنان گروه شرکتهای توربو کمپرسور نفت میباشد که طی سال 1393 در دورههای آموزش ضمنخدمت شرکت کردهاند که تعداد کل آنها 1770 نفر و نمونه با استفاده از روش نمونهگيری مورگان 317 نفر میباشد. جهت تجزيه و تحليل دادهها از شاخصهای آمار توصيفی شامل فراوانی، درصد، ميانگين و انحراف استاندارد و آمار استنباطی شامل آزمونهای کای اسکوئر، یومان ویتنی و کروسکال والیس استفاده شده است. نتايج پژوهش حاکی از آناست که با بررسی کیفیت دورههای آموزش ضمنخدمت در ابعاد چهارگانه مدل ارزشیابی سیپ، کیفیت دورههای آموزش ضمنخدمت در ابعاد زمینه، درونداد، فرآیند و برونداد توانسته موجبات رضایت خاطر شرکت کنندگان را فراهم آورد.
پرونده مقاله
منابع انسانی متخصص و ماهر در شرکتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان شرکتهای ارائه دهنده خدمات دانشی و تخصصی، مهمترین منبع و سرمایه سازمانی هستند که جهت بقای بلندمدت سازمانی از اهمیت بسیاری برخوردارند. ورود رویکرد پایداری در مدیریت منابع انسانی با ایجاد تغییرات در چکیده کامل
منابع انسانی متخصص و ماهر در شرکتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان شرکتهای ارائه دهنده خدمات دانشی و تخصصی، مهمترین منبع و سرمایه سازمانی هستند که جهت بقای بلندمدت سازمانی از اهمیت بسیاری برخوردارند. ورود رویکرد پایداری در مدیریت منابع انسانی با ایجاد تغییرات در شیوه مدیریت منابع انسانی، نقش مهمی در جذب و نگهداشت افراد مستعد و متخصص ایفا میکند. هدف این پژوهش کیفی، ارائه کارت امتیازی مدیریت منابع انسانی پایدار بر اساس فرآیندهای مدیریت منابع انسانی بوده است که در شرکتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشبنیان ایران انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش، صاحبنظران و خبرگان داراي زمينه علمي و سابقه مرتبط با موضوع پژوهش در سه شرکت فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشبنیان ایریسا، همکاران سیستم و مهندسی نرمافزار رایورز بودند که این سه شرکت با استفاده از روش نمونهگیری موارد مطلوب، جهت مطالعه انتخاب شدند. دادههای این پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان گردآوری و با استفاده از تکنیک تحلیل موضوعی تجزیه و تحلیل شدند. از طریق نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها، اهداف، معیارهای ارزیابی و پیامدهای حاصل از مدیریت منابع انسانی پایدار در هر یک از کارکردهای مدیریت منابع انسانی (جذب و استخدام، آموزش و توسعه، نگهداشت، جبران خدمت و خروج کارکنان) شناسایی شدند. یافتههای پژوهش حاضر حاکی از پتانسیل بالای مدیریت منابع انسانی پایدار در بهبود مزیت رقابتی، پایداری سازمانی و افزایش بهرهوری و ایجاد موقعیت استراتژیک برای سازمانها بوده است.
پرونده مقاله
هدف تحقيق حاضر بررسي اثربخشي برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقيق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مد چکیده کامل
هدف تحقيق حاضر بررسي اثربخشي برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقيق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مدل کرک پاتریک جهت انجام این مهم استفاده شده است. جامعه آماري اين پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد که تعداد آن ها 421 نفر میباشند. براي ارزشيابي سطح واكنش فراگیران از پرسشنامه كرمی (1386)، براي ارزشيابي ميزان يادگيري از پيش آزمون و پس آزمون و براي ارزشيابي ميزان تغيير رفتار فراگیران از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گرديد. نتايج به دست آمده نشان داد که فراگیران واكنش مطلوبی به دوره هاي عمومي و تخصصي از خود نشان داده اند. سطح يادگيري در دوره هاي تخصصي و عمومي اثربخش بود و فراگیران دانش لازم را کسب کردند. از نظر تغییرات ایجاد شده در رفتار فراگیران نتایج نشان داد که دوره های تخصصی در سطح اثربخشی معناداری قرار نداشتند. در خصوص ميزان تفاوت در تغییر رفتار فراگيران براساس نظر سه گروه (خود فراگيران، مافوق و همكارانشان) نتایج نشان داد كه به جز در یک مورد بین این سه گروه تفاوت معناداری وجود نداشت.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی چکیده کامل
پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی از استان ها انتخاب شدند. همچنین دوره های آموزشی مالیاتی که طی دو سال اخیر برای کارشناسان اجرا شده است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه مورد تائید صاحبنظران آموزشی و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 گزارش گردید. تحلیل دادهها بیانگر آن بود که وضعیت موجود نیازسنجی دورههای آموزشی، اهداف دورههای آموزشی، محتوای دورههای آموزشی، مدرسان دورههای آموزشی، سازماندهی دورههای آموزشی، ارزشیابی دورههای آموزشی و انگیزش از دید کارشناسان سازمان امور مالیاتی در حد متوسط بوده است. نتایج فوق و انجام مصاحبه با خبرگان مالیاتی، نتایج نشان داد که عمده ترین آسیب های نظام آموزش سازمان امور مالیاتی شامل؛ نیازسنجی (سیستماتیک و علمی نبودن، جامع نبودن، کاربردی نبودن و عدم همکاری پرسنل سازمان در نیازسنجی)، اهداف دوره ها (عدم اطلاعرسانی، کلی بودن و محتوای نامناسب)، آسیب های محتوا (گستردگی سرفصل ها، نبود تیم تدوین محتوا و نظری بودن محتوا)، مدرسان (عدم صلاحیت، پرداخت نامناسب، روش تدریس نامناسب و معیوب بودن سیستم انتخاب مدرسان)، محیط و شرایط برگزاری دوره ها (امکانات و تجهیزات ضعیف و زمان نامناسب برگزاری دورهها)، آسیبهای اجرای دوره ها (عدم تفکیک کارآموزان، عدم حمایت مدیران، زمان اجرای دوره ها و اجرایی نبودن برخی دوره ها)، ارزشیابی آموزشی (پیگیری نکردن اثربخشی آموزش، واقعی نبودن نمرات ارزیابی دوره ها و عدم همکاری سرپرستان در خصوص ارزیابی دوره ها)، انگیزه (نبود مکانیزم های برای تشویق و تنبیه افراد، انگیزه ناکافی کارآموزان و انگیزه ناکافی مدرس ها)، مشکلات فرهنگی (عدم باور سرپرستان به آموزش و نگاه نامناسب مدیران ارشد به آموزش) و نیروی انسانی (کمبود نیروی انسانی و استفاده نادرست از تخصص ها در آموزش) می باشد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل علی پذیرش و به کارگیری یادگیری مجازی در کارکنان با تأکید بر نقش تناسب فناوری – شغل، خودکارآمدی و هنجار ذهنی در بین کارکنان صنعت نفت میباشد و تلاش شده است با بررسی عواملی مانند هنجارذهنی، خودکارآمدی رایانه، تناسب فناوری– شغل و اثرات آن ها با متغی چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل علی پذیرش و به کارگیری یادگیری مجازی در کارکنان با تأکید بر نقش تناسب فناوری – شغل، خودکارآمدی و هنجار ذهنی در بین کارکنان صنعت نفت میباشد و تلاش شده است با بررسی عواملی مانند هنجارذهنی، خودکارآمدی رایانه، تناسب فناوری– شغل و اثرات آن ها با متغیرهای مدل پذیرش فناوری یعنی سودمندی ادراک شده، سهولت استفاده ادراک شده و تمایل و به کارگیری آموزش مجازی را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و از نظر نحوه گردآوری و تحلیل داده ها از نوع توصیفی – همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان شرکت نفت که با آموزش مجازی آشنایی دارند (330 نفر) را شامل میشود. شرکت کنندگان چندین پرسشنامه مثل هنجارذهنی از پرسشنامه آژان و هارتشورن (2008)، فناوری - شغل از پرسشنامه واتاناساک داکول و همکاران(2010)، سهولت استفاده ادراک شده از پرسش نامه مون و کیم (2001)، سودمندی ادراک شده از پرسشنامه کیم و همکاران (2007)، تمایل استفاده یادگیری مجازی از پرسشنامه سامی ینتو (2009)، خودکارآمدی رایانه از پرسشنامه والترز، و داگرتی (2007) تکمیل نمودند. برای بررسی فرضیه های تحقیق از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان داد که متغیرهای تناسب فناوری – شغل، هنجارذهنی، خودکارآمدی رایانه به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق متغیرهای واسطه ای سهولت استفاده ادراک شده و سودمندی ادراک شده بر متغیر تمایل و به کارگیری یادگیری مجازی دربین کارکنان اثر معناداردارند. بیشترین اثر کل مربوط به متغیر تناسب فناوری – شغل و سهولت استفاده ادراک شده و کم ترین اثر کل مربوط به متغیر هنجار ذهنی بر تمایل و به کارگیری یادگیری مجازی میباشد.
پرونده مقاله
در حال حاضر اعضای هیأت علمی به عنوان رکن اساسی در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی در نظر گرفته می شوند. همچنین تحولات آینده دانشگاهها به شایستگی ها، نوآوری ها و برنامه های توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی بستگی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل و شایستگیهای اعضای هیئت علمی و چکیده کامل
در حال حاضر اعضای هیأت علمی به عنوان رکن اساسی در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی در نظر گرفته می شوند. همچنین تحولات آینده دانشگاهها به شایستگی ها، نوآوری ها و برنامه های توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی بستگی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل و شایستگیهای اعضای هیئت علمی و در چارچوب رویکرد کیفی و تحلیل محتوا صورت گرفته است. جامعه پژوهش شامل کلیه اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های دولتی می باشد، نمونه گیری در این پژوهش بر اساس منطق نمونه گیری در روشهای کیفی بصورت هدفمند و با استفاده از روش نمونه گیری ملاك محور و شبكه اي انجام شده است. تعداد اطلاع رسان های پژوهش بر مبنای اصل اشباع در تحقیقات کیفی و 23 نفر می باشد و از دانشگاه های مختلف انتخاب شده اند. اطلاعات مورد نیاز برای تحقیق با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شدهاند. تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از مصاحبه ها در چند مرحله و با استفاده از راهبرد تحليل مضموني صورت گرفت. براي حصول اطمينان از اعتبار نتايج از ممیزی همگنان و بازبيني اعضا استفاده شده است. نتایج بدست آمده از پژوهش نشان داد که می توان شایستگیهای اعضای هیئت علمی را در شش بعد شایستگیهای آموزشی، پژوهشی، سازمانی، اخلاقی، فردی و حرفه ای و 44 زیر شایستگی طبقه بندی نمود.
پرونده مقاله
از مهم ترین راهبردهای توسعه پایدار در دانشگاههای ارزش آفرین و پیشگام در عرصه خلق دانش و فناوری، بسترسازی برای فعالیت بهینه اعضای هیئت علمی است. در پژوهش حاضر، سعیشد چالش ها و موانع رشد و بالندگی اعضای هیئت علمي جدیدالاستخدام در دانشگاههای دولتی شهر تهران مورد مطالع چکیده کامل
از مهم ترین راهبردهای توسعه پایدار در دانشگاههای ارزش آفرین و پیشگام در عرصه خلق دانش و فناوری، بسترسازی برای فعالیت بهینه اعضای هیئت علمی است. در پژوهش حاضر، سعیشد چالش ها و موانع رشد و بالندگی اعضای هیئت علمي جدیدالاستخدام در دانشگاههای دولتی شهر تهران مورد مطالعه قرار گیرد. بدینمنظور از نمونهگیری هدفمند، از نوع ملاکی استفاده شد که پس از مصاحبه یازدهم، اشباع نظري دادهها حاصل گردید، اما در راستای اعتباربخشی به یافته ها، مصاحبه ها تا پانزدهمین نفر ادامه یافت. دادهها با استفاده از فن مصاحبه نیمهساختاریافته و در سه شیوه "حضوری"، "تلفنی" و "مکتوب" جمعآوري شده و مبتنی بر راهبرد هفت مرحلهای کُلایزی، تحلیل گردید. نتایج پژوهش، به شناسایی چالشها در دو بخش عمده «رشد و بالندگی» و «سلامت روانی» منتج گردید. چالشهای رشد و بالندگی شامل مقوله های: «حقوق و مزایای ناچیز در قبال حجم سنگین کار»؛ «ابهام در قوانین ارتقاء و نبود اطلاعرسانی کافی»؛ «ارایه نشدن خدمات لازم برای انجام وظایف سازمانی»؛ «مشکل فضا و مدیریت نامناسب آن»؛ «نبود مهد و شیرخوارگاه برای نگهداری فرزندان اساتید» است. در خصوص سلامت روانی، سه چالش عمده شامل: «فرسودگی شغلی بهدلیل حجم زیاد دروس ارائهشده»؛ «دغدغه عقد قرارداد طرح های پژوهشی با سازمانها»؛ «تحت فشار بودن برای چاپ مقاله نمایه شده در WOS برای تمدید قرارداد دو ساله»، شناسایی گردید. يافتهها نشان داد که اعضای هیئت علمی، با چالشهای متعدد و متفاوتي مواجهاند که استمرار آنها زمینه افت بهرهوری، تعهد، سلامتی و نشاط و پویایی ایشان را فراهم آورده و میتواند در سطوح، فردی، تیمی، سازمانی و اجتماعی، چالشها و آسیبهاي مضاعفي را بههمراه داشته باشد.
پرونده مقاله
عملکرد سازمان ها را نمی توان صرفاً بر اساس معیارهای مالی مورد ارزیابی و قضاوت قرار داد؛ زیرا پژوهش ها نشان داده است، ارزش بازاری شرکت ها و مؤسسات مالی را عمدتاً دارایی های غیرمالی که به آن ها دارایی های نامشهود یا سرمایه های فکری اطلاق می شود، تعیین می کند. بر این چکیده کامل
عملکرد سازمان ها را نمی توان صرفاً بر اساس معیارهای مالی مورد ارزیابی و قضاوت قرار داد؛ زیرا پژوهش ها نشان داده است، ارزش بازاری شرکت ها و مؤسسات مالی را عمدتاً دارایی های غیرمالی که به آن ها دارایی های نامشهود یا سرمایه های فکری اطلاق می شود، تعیین می کند. بر این اساس تحقیقِ حاضر با هدف شناسایی تأثیرِ ابعاد سرمایۀ فکری و مدیریت دانش و تأثیر آن ها بر عملکرد سازمانی در شرکت پایانه های نفتی ایران انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظِ روش، توصیفی تحلیلی و از لحاظِ هدف، کاربردی است. جامعۀ آماری شامل کلیۀ مدیران، رؤسا و سرپرستان (رتبه های بالای 17) و پرسنل ستادی می باشد که در زمان تحقیق 214 نفر بوده اند و به روش سرشماری انجام گرفته است. برای تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که مدل اصلی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. در این مدل سرمایۀ انسانی و ساختاری و رابطه ای بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت داشته و از سوی دیگر این اجزاء به طور غیرمستقیم با نقش میانجی مدیریت دانش بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت دارند، که با نتایج به دست آمده میزان تأثیر هر یک از عوامل، مشخص و رتبه بندی شده و بر این اساس پیشنهاداتی مطرح شدند.
پرونده مقاله
هدف از انجام این تحقیق، بررسی سطوح برونسپاری آموزش از دیدگاه کارشناسان آموزش ادارات دولتی خراسان جنوبی است. این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری تمامی کارشناسان آموزش ادارات دولتی استان خراسان جنوبی میباشد که تعداد آنها 60 نفر می باشد. با توجه به کو چکیده کامل
هدف از انجام این تحقیق، بررسی سطوح برونسپاری آموزش از دیدگاه کارشناسان آموزش ادارات دولتی خراسان جنوبی است. این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری تمامی کارشناسان آموزش ادارات دولتی استان خراسان جنوبی میباشد که تعداد آنها 60 نفر می باشد. با توجه به کوچک بودن حجم جامعه و امکان دسترسی به تمام اعضای جامعه در این تحقیق از روش سرشماری استفاده شد و كل جامعه آماري به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامه محقق ساخته جهت جمعآوری اطلاعات استفاده شد. روايي محتوايي اين پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتيد صاحبنظر در حوزه آموزش و برنامهريزي درسي و مديريت آموزشي با اندكي تغييرات مورد تأييد قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق آزمون آلفای کرانباخ 92/0 محاسبه شد. نتایج نشان داد، اکثر کارشناسان آموزش ادارات دولتی استان خراسان جنوبی با برونسپاری آموزش های سازمانی در ابعاد هدف، حيطه، محتوا، مدت و فرايند آموزش موافقند اما بین دیدگاه آنها در خصوص برونسپاری آموزشهای سازمانی (سطوح هدف، حيطه، محتوا، مدت و فرايند آموزش) به لحاظ سابقه شغلی و سطح تحصیلات تفاوت معناداری مشاهده نشد.
پرونده مقاله
هدف اصلي اين پژوهش، واکاوی اقدامات منتور و منتی در منتورینگ اعضای هیئت علمی جدیدالاستخدام دانشگاهها ميباشد. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی انجام شده است. به اين منظور، تعداد 20 نفر از اساتید و مطلعین نسبت به منتورینگ اعضای هیئت علمی به صورت هدفمند و با راهبرد نمونهگ چکیده کامل
هدف اصلي اين پژوهش، واکاوی اقدامات منتور و منتی در منتورینگ اعضای هیئت علمی جدیدالاستخدام دانشگاهها ميباشد. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی انجام شده است. به اين منظور، تعداد 20 نفر از اساتید و مطلعین نسبت به منتورینگ اعضای هیئت علمی به صورت هدفمند و با راهبرد نمونهگيري نظری انتخاب شده و به صورت نيمهساختاريافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. دادههاي حاصل از مصاحبهها مورد تحليل مضمون قرار گرفته است. به منظور اعتباربخشي نتايج از راهبردهاي بازبيني اعضا و تحليل همگنان استفاده شده و نتايج طي چندين مرحله تعديل شدند. یافتهها حاکی از آن است که اقدامات منتور و منتی در منتورینگ اعضای هیئت علمی جدیدالاستخدام دانشگاهها شامل سه دسته اقدامات اولیه (مقدماتی)، اقدامات یاددهی-یادگیری (توسعهای) و اقدامات بازخوردگیری است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین ابعاد، مولفه ها و شاخص های توسعه شایستگی مدیران بانکی انجام شده است. برای نیل به مقصود مذکور، از رویکرد پژوهش کیفی و روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. برای تدوین چارچوب پژوهش، نخست ادبیات و پیشینه توسعه مدیران با تاکید بر شا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین ابعاد، مولفه ها و شاخص های توسعه شایستگی مدیران بانکی انجام شده است. برای نیل به مقصود مذکور، از رویکرد پژوهش کیفی و روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. برای تدوین چارچوب پژوهش، نخست ادبیات و پیشینه توسعه مدیران با تاکید بر شایستگی های مدیریتی مطالعه و چارچوب و پرسش های مصاحبه تدوین شد. سپس مصاحبه ها در جامعه آماری مدیران ستادی بانک توسعه تعاون و با روش نمونه گیری هدفمند اجرایی شد. جامعه مورد مطالعه، مدیران خبره بانک و نمونه آماری 21 نفر از آنان بود. ابزار گردآوری اطلاعات فرم های مصاحبه و روش تجزیه و تحلیل، تحلیل محتوا بود. یافته های پژوهش نشان داد برای توسعه شایستگی مدیران می بایست پنج بعد، بیست مولفه و صد و سی و دو شاخص مورد توجه برنامه ریزان آموزشی قرار گیرد. ابعاد پنجگانه عبارتند از: 1)بعد فکری – ارزشی، 2)بعد ارتباطی، 3)بعد فنی – تخصصی، 4)بعد مدیریتی و 5)بعد توانایی. مولفه های بیستگانه عبارتند از ارزش های عمومی، ارزش های سازمانی، بینش و نگرش، ویژگی شخصی، ارتباط فردی، ارتباط بین فردی، ارتباط بانکی، رهبری، اعتبارحرفه ای، دانش مالی – بانکی، دانش فناوری، مهارت آموزشی – پژوهشی، مدیریت خود، مدیریت دیگران، مدیریت کسب و کار، توانایی عاطفی، توانایی ذهنی، توانایی تجربی، توانایی تحصیلی و توانایی فیزیکی. شاخص های صدو سی و دوگانه در مدل نهایی آورده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است برای توسعه شایستگی مدیران در حوزه پولی و بانکی، می بایست مدلی مشتمل بر یک هسته مرکزی، دربرگیرنده عناصر تشکیل دهنده شایستگی های مدیریتی و جامعه حامی توسعه مدیران که لایه دوم تاثیرگذار بر برنامه های توسعه مدیران است و ابعاد پنجگانه، مولفه های بیستگانه و شاخص-های صد و سی و دوگانه مورد توجه قرار گیرد.
پرونده مقاله
هدف تحقیق حاضر مدل یابی ساختاری تأثیر عوامل سازمانی برتوسعه منابع انسانی با نقش میانجی فرآیند مدیریت دانش و الگوی انتقال آموزش در دانشگاه های آزاد اسلامی هرمزگان بوده است . پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی با استفاده از روش های مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه چکیده کامل
هدف تحقیق حاضر مدل یابی ساختاری تأثیر عوامل سازمانی برتوسعه منابع انسانی با نقش میانجی فرآیند مدیریت دانش و الگوی انتقال آموزش در دانشگاه های آزاد اسلامی هرمزگان بوده است . پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی با استفاده از روش های مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان هرمزگان که شامل ۵۶۰ نفر کارمند بودند که ۲۲۸ با استفاده از فرمول کوکران نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های فرآیند مدیریت دانش شکرزاده (۱۳۹۱)، الگوی انتقال آموزش هالتون و بیتس ورونا(۲۰۰۰)، عوامل سازمانی منوس (۲۰۰۴)، توسعه منابع انسانی نجفی و همکاران (۱۳۹۱)استفاده شد، روایی سازه پرسشنامه ها از طریق تحلیل عاملی تأییدی تأیید شد، پایایی پرسشنامهها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 93/0؛ 89/0؛ 89/0 و 91/۰ گزارش شده است. نتایج نشان داد که عوامل سازمانی بر فرآیند مدیریت دانش تأثیر مستقیم ومعنادار دارد، الگوی انتقال دانش بر توسعه منابع انسانی تأثیر مستقیم و معنادار دارد، فرآیند مدیریت دانش بر توسعه منابع انسانی تأثیر مستقیم دارد، فرآیند مدیریت دانش از طریق سیستم انتقال آموزش برتوسعه منابع انسانی کارکنان تأثیر غیر مستقیم دارد، عوامل سازمانی از طریق فرآیند مدیریت دانش و الگوی انتقال آموزش بر توسعه منابع انسانی تأثیر غیر مستقیم دارد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی شاخصهای ارزیابی شایستگیهای آموزشی مدیران شهرداری تهران است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی قرار میگیرد. جامعه آماری در این پژوهش مدیران شهرداری تهران هستند که با استفاده از روش نمونهگ چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی شاخصهای ارزیابی شایستگیهای آموزشی مدیران شهرداری تهران است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی قرار میگیرد. جامعه آماری در این پژوهش مدیران شهرداری تهران هستند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده سه گروه از مدیران عالی 15 نفر، مدیران میانی 45 نفر و مدیران اجرایی 62 نفر انتخاب گردیدند. برای جمعآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته مولفهها و شاخصهای شایستگیهای آموزشی مدیران براساس نظریه رابرت ال کاتز (شناسایی سطوح سه گانه مدیریتی عالی، میانی، اجرایی) استفاده گردید. پرسشنامه مورد نظر، دارای 66 سوال و مطابق با مقیاس لیکرت تنظیم شده است. روایی پرسشنامه به تأیید اساتید و متخصصان حوزه مورد نظر رسید و ضریب پایایی آن نیز، با استفاده از روش آلفای کرونباخ 964/0برآورد گردید. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری شده، از آزمون استباطی t تک گروهی و آزمون تحلیل واریانس فریدمن استفاده گردید. نتایج دادههای پژوهش نشان دهنده شناسایی معیارها و شاخصهای هر یک از شایستگیهای آموزشی مدیران و همچنین مدل مفهومی شایستگیهای آموزشی مدیران شهرداری است. نتایج نشان داد که تمامی شاخصهای ارزیابی شایستگیهای ادراکی، شایستگیهای انسانی و شایستگیهای فنی مدیران ارشد در حد مطلوب است. نتایج نشان داد که تمامی شاخصهای ارزیابی شایستگیهای انسانی، شایستگیهای فنی مدیران میانی در حد مطلوب بوده و شایستگیهای ادارکی مدیران میانی در حد متوسط ارزیابی میگردد. نتایج نشان داد که تمامی شاخصهای ارزیابی شایستگیهای ادراکی، شایستگیهای انسانی و شایستگیهای فنی مدیران اجرایی در حد مطلوب است.
پرونده مقاله
امروزه نیروی انسانی مهمترین و راهبردیترین منبع برای هر سازمانی به حساب میآید و به روز نگاه داشتن دانش و اطلاعات کارکنان، یکی از عوامل موفقیت برای فعالیتهای سازمانی به شمار میرود. به همین سبب نمیتوان از نقش مهم آموزش، در پرورش کارکنان ماهر و متخصص چشمپوشی کرد. در چکیده کامل
امروزه نیروی انسانی مهمترین و راهبردیترین منبع برای هر سازمانی به حساب میآید و به روز نگاه داشتن دانش و اطلاعات کارکنان، یکی از عوامل موفقیت برای فعالیتهای سازمانی به شمار میرود. به همین سبب نمیتوان از نقش مهم آموزش، در پرورش کارکنان ماهر و متخصص چشمپوشی کرد. در این میان استفاده از مدرسان شایسته و باصلاحیت کمک شایانی به سازمانها در رسیدن به اهداف آموزشی موردنظر مینماید. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی شایستگی مدرسان صنعت خودروسازی انجام شد. روش پژوهش مطالعه موردی بود. جامعهی پژوهش شامل کلیهی اسناد مربوط به حوزه آموزش و توسعهی منابع انسانی گروه صنعتی خودروسازی و کلیهی مدرسان آموزشی این گروه بوده است. در بخش اسناد، به روش سرشماری کلیهی اسناد بررسی شد و در بخش مدرسان، نمونه لازم برای مصاحبه با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب گردید. طراحی الگوی شایستگی، با استفاده از پنج مرحله انجام گرفت. بر این اساس ابتدا ادبیات موضوع، منابع علمی، تجارب سازمانی و اسناد موجود بررسی شد و فهرستی مشتمل بر 56 شایستگی از منظر 44 صاحب نظر و سازمان و در مرحله بعد فهرستی مشتمل بر 26 شایستگی از اسناد موجود شناسایی شد. سپس با هفت تن از مدرسان موفق سازمان مصاحبه انجام شد و فهرستی مشتمل بر 24 شایستگی شناسایی گردید. شایستگیهای انتخاب شده در گروههای کانونی و توسط صاحبنظران اعتباریابی شد و در نهایت 25 شایستگی در قالب پنج حیطهی بنیانهای حرفهای، برنامهریزی و آمادهسازی، روشها و راهبردهای آموزشی، هدایت آموزش و نظارت و ارزیابی مداوم سازماندهی گردید.
پرونده مقاله
هدف اصلي این پژوهش، طراحی برنامههای آموزشی مدیران دانشگاهي برمبناي رویکرد شایستگی است. براي دستيابي به اين هدف از روش پژوهش آميخته بهره گرفته شد. بهمنظور گردآوري دادههای موردنياز از تحليل اسناد، مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. جمعيت موردمطالعه را كليه مديران دانشگاه فر چکیده کامل
هدف اصلي این پژوهش، طراحی برنامههای آموزشی مدیران دانشگاهي برمبناي رویکرد شایستگی است. براي دستيابي به اين هدف از روش پژوهش آميخته بهره گرفته شد. بهمنظور گردآوري دادههای موردنياز از تحليل اسناد، مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. جمعيت موردمطالعه را كليه مديران دانشگاه فردوسي مشهد در سطوح عالي، مياني و اجرايي تشكيل دادند. رویکرد موردنظر در طراحی الگوی شایستگی، اقتباسی- طراحی است. با اين توضيح كه با نظر به شواهد نظری و پژوهشی فراوان و تجربیات معتبر در این زمینه، فهرستی از شایستگیهای مورد انتظار مدیران در محیطهای دانشگاهی و غیردانشگاهی شناسایی و استخراج شد. علاوه براين، ضمن مصاحبه با خبرگان حوزه مديريت منابع انساني، اسناد مرتبط با جایگاه مدیران در دانشگاه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بهدستآمده از تحلیل منابع اطلاعاتی مختلف حاکی از شناسایی 71 شایستگی در پنج دسته شایستگیهای سازمانی، ادراکی، تغییر و نوآوری، فردی و میان فردی است. این مجموعه شامل 22 شايستگي سازماني، 12 شايستگي ميان فردي، 6 شايستگي تغيير و نوآوري، 7 شايستگي ادراكي، و 24 شايستگي فردي است. همچنین، یافتهها نشان داد شایستگیهای مديران دانشگاه فردوسي مشهد برحسب تناسب آن با نوع مسئولیت و سطح مدیریتی متفاوت است. لذا، شایستگیها برحسب این دو ویژگی در بین پاسخگویان به پرسشنامه شایستگیها رتبهبندی شدند. بهطورکلی، نتایج حاکی از اختصاص بالاترین رتبه به شایستگیهای سازماني، ميان فردي، سپس ادراكي و تغيير و نوآوري است. در ادامه، برمبنای مدل شایستگی پیشنهادی، 34 عنوان برنامه آموزشی مفهومسازی شد و مخاطبان آن برمبنای نتایج رتبهبندی شایستگیها مشخص شدند. سرانجام با رجوع به تعریف و شاخصهای رفتاری مرتبط با هر یک از شایستگیها، مشخصات برنامه آموزشی موردنظر بر اساس چهارچوب عناصر طراحی برنامه آموزشی تدوین گردید.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش شناسايي عوامل پدیداری و شرايط زمینهای يادگيري حين كار معلمان مدارس خاص شهر تهران میباشد. اين پژوهش کیفی و مبتني بر نظریه داده بنياد بوده، دادهها به روش بررسي متون مرتبط و مصاحبههای نیمهساختمند با 47 نفر(براي رسيدن به اشباع نظري و بيشترين اعتماد) از چکیده کامل
هدف از این پژوهش شناسايي عوامل پدیداری و شرايط زمینهای يادگيري حين كار معلمان مدارس خاص شهر تهران میباشد. اين پژوهش کیفی و مبتني بر نظریه داده بنياد بوده، دادهها به روش بررسي متون مرتبط و مصاحبههای نیمهساختمند با 47 نفر(براي رسيدن به اشباع نظري و بيشترين اعتماد) از افراد مطلع (مديران فعلي و قبلي، معلمان و كارشناسان آموزشي مدارس خاص) كه به روش هدفمند انتخاب شدند، جمعآوري شدهاند. دادهها به روش کدگذاری باز، محوري و گزينشي تحليل شد. نتايج پژوهش نشان داد دو دسته ويژگي موجب يادگيري حين كار معلمان ميشوند: 1-ویژگیهای فردي (استعداد و تواناييهاي كلي فرد، انگيزههاي دروني، و احساس معنا و هدفمندي در كار) 2- ويژگيهاي شغل معلمي (ضرورت رشد مستمر در شغل معلمی، رسالت و تکلیف انسان سازی، تلاش براي بهبود مستمر حرفهاي، فرصت بكارگيري آموختهها، اهميت ايدهپردازي و خلاقيت). شرايطي زمینهاي براي يادگيري حين كار معلمان عبارتند از: 1-فرهنگ سازماني (كيفيت تعاملات، فرصتهاي يادگيري، نظام بازخورد، سبك تصميمگيري، تاكيد بر نوآوري و ...)،2- الگوهای نقش (نفوذ پیشکسوتان، مدیران به عنوان الگوي يادگيري، بلندپروازي و اشتياق شغلي و ...)، 3-حمایت سازمانی (توجه به منافع مادی و معنوی معلمان)، و 4-کیفیت و کمیت دورههای آموزشی (تناسب هدفها، محتوا، روشها، ارزشيابي و امكانات آموزشي). بدينگونه اگر محل کار به محل يادگيري تبدیل شود، یادگیری حین کار افراد موجب تحول پیوسته خودشان و سازمانشان میشود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر باهدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای شایستگیهای دستیاران آموزشی در محیط یادگیری الکترونیکی انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربری و از منظر گردآوری اطلاعات ازنوع کیفی- اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش، دستیاران متخصص و باتجربه در محیط یادگیری الکترونیکی بوده اس چکیده کامل
پژوهش حاضر باهدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای شایستگیهای دستیاران آموزشی در محیط یادگیری الکترونیکی انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربری و از منظر گردآوری اطلاعات ازنوع کیفی- اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش، دستیاران متخصص و باتجربه در محیط یادگیری الکترونیکی بوده است. برای نیل به هدف پژوهش ادبیات، مبانی نظری و تجربی تحقیق مطالعه شد. هم چنین با استفاده از روش مصاحبه اکتشافی نیمه ساختار یافته با 22 نفر از متخصصین در زمینهی موضوع، به صورت هدفمند، اطلاعات گردآوری و با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج پژوهش، مدل شایستگیهای دستیاران در چهار بعد: شایستگیهای تخصصی- حرفهای (آموزشی، پژوهشی، دانش موضوعی، مدیریت کلاس) شایستگیهای میان فردی ارتباطی- اجتماعی (فعالیت تیمی و تعاملی)، شایستگی های مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات (تفکر فناوری اطلاعات و ارتباطات، دانش فناوری اطلاعات و ارتباطات، مهارت فناوری اطلاعات و ارتباطات) و شایستگیهای عمومی و فردی (ادراکی، خلاقیت و نوآوری، اخلاق و رفتاری) شناسایی و طراحی شد.
پرونده مقاله
برای توسعه سرمایه انسانی شیوهها و رویکردهای مختلفی وجود دارند که در سالهای اخیر از میان آنها به مربیگری اهمیت و توجه بیشتری شده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیهای خاص مربیگری کسبوکار انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش مربیان تخصصی کسبوکار هستند که از 23 چکیده کامل
برای توسعه سرمایه انسانی شیوهها و رویکردهای مختلفی وجود دارند که در سالهای اخیر از میان آنها به مربیگری اهمیت و توجه بیشتری شده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیهای خاص مربیگری کسبوکار انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش مربیان تخصصی کسبوکار هستند که از 231 نفر از آنها اطلاعات لازم جمعآوری شده است. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از پرسشنامه و برای تجزیهوتحلیل دادهها از مدل اندازهگیری معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس استفاده شده است. نتایج حاصل نشان داد که شاخصهایی چون"داشتن تجربه و آشنایی با چالشها و نقاط کور کسبوکار"، همترازی تخصص و تجربه مربی با حوزه فعالیت و نیازهای کارآفرین" از مولفه همترازی با کسبوکار، "اطلاعات مناسب از حوزه کسبوکار متربی"، شناخت مراحل تبدیل ایده به کسبوکار " اطلاعات اقتصادی و فهم تجاری"، "آشنایی با تسهیلات مربوط به کسبوکارها" از مولفه ورود به کسبوکار، " دانش عمیق در مورد نیازها و انتظارات مشتریان یا بازار هدف"، دانش روشهای ایجاد مزیت رقابتی"از مولفه دانش بازار، "شناسایی نیازها و خواستههای کارآفرینان"، از مولفه تمرکز بر متربی، "شناخت روندهای بازار، شناخت چرخه عمر کسبوکار، شناخت فناوریهای جایگزین، شرایط فردی، خانوادگی و اجتماعی کارآفرین و دانستن قوانین و مقررات خروج و ورشکستگی"، از مولفه خروج کسبوکار،"جذب همکار، مدیریت انگیزه و نگهداشت سرمایه انسانی، سیستم پرداخت و پاداش کارکنان و تیمسازی و مدیریت تیم"، از مولفه مدیریت سرمایه انسانی شاخصهایی هستند که دارای بیشترین اهمیت در چارچوب شایستگیهای خاص مربیگری کسبوکار بودهاند.
پرونده مقاله
توسعه حرفه ای اعضای هیات علمی به عنوان یک مؤلفه کلیدی و مهم در کیفیت آموزش و بهبود فرایند یاددهی-یادگیری تلقّی می شود. با توجه به خلاء موجود در زمینه الگوی مناسب توسعه حرفه ای اعضای هیات علمی آموزش الکترونیکی در داخل کشور، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه حرفه ای اعض چکیده کامل
توسعه حرفه ای اعضای هیات علمی به عنوان یک مؤلفه کلیدی و مهم در کیفیت آموزش و بهبود فرایند یاددهی-یادگیری تلقّی می شود. با توجه به خلاء موجود در زمینه الگوی مناسب توسعه حرفه ای اعضای هیات علمی آموزش الکترونیکی در داخل کشور، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه حرفه ای اعضای هیات علمی آموزش الکترونیکی انجام شده است. روش پژوهش به جهت هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع کیفی بوده که با استفاده از روش داده بنیاد با رویکرد نوخاسته (رویکرد گلیزری) انجام شد. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و جامعه آماری اعضای هیات علمی مجرب در زمینه آموزش الکترونیک بود که با شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 22 نفر از آ ن ها به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفت و داده ها با این تعداد مصاحبه به اشباع رسید. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق تحلیل مضمون (تم) صورت گرفت. یافته ها پژوهش در نهایت، 659 کد باز، 57 مقوله اولیه و 15 مقوله ثانویه را تشکیل داد. نتایج نشان داد برای توسعه اعضای هیات علمی آموزش الکترونیک باید به 5 بعد اصلی: بعد توسعه دانش (با 4 بعد)، توسعه مهارت (با 3 بعد)، توسعه توانایی (با 2 بعد)، توسعه نگرش (با 3 بعد) و توسعه ویژگی ها (با 3 بعد) توجه نمود.
پرونده مقاله
هدف از این تحقیق تبیین نقش گیمیفیکیشن بر رضایت شغلی و انگیزش کارکنان در صنایع آرایشی_بهداشتی میباشد. این تحقیق حاضر از نوع اثبات گرایانه و با رویکرد کمی صورت پذیرفته است. همچنین این تحقیق از نوع طرحهای توصیفی و از شاخه مطالعات میدانی بوده و به لحاظ رویکرد انجام تحقیق، چکیده کامل
هدف از این تحقیق تبیین نقش گیمیفیکیشن بر رضایت شغلی و انگیزش کارکنان در صنایع آرایشی_بهداشتی میباشد. این تحقیق حاضر از نوع اثبات گرایانه و با رویکرد کمی صورت پذیرفته است. همچنین این تحقیق از نوع طرحهای توصیفی و از شاخه مطالعات میدانی بوده و به لحاظ رویکرد انجام تحقیق، پژوهشی کمی میباشد. جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان واحدهای بازاریابی و فروش شرکتهای عضو انجمن صنایع آرایشی_بهداشتی ایران میباشند که محدوده فعالیت آنها در استان تهران است. در این پژوهش جهت نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشهای استفاده شده است. همچنین در این پژوهش جهت تعیین حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان استفاده شده و تعداد 350 نفر از اعضای جامعه مورد بررسی قرار گرفتهاند. در این پژوهش به منظور گردآوری دادهها از دو روش کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه استاندارد متشکل از 13 سؤال) استفاده شده است. در این تحقیق جهت اطمینان از پایایی پرسشنامه و اندازه گیری آن، از معیار آلفای کرونباخ استفاده شده و برای سنجش روایی ابزار، از روایی محتوا (ضریب نسبی روایی محتوا و شاخص روایی محتوا ) استفاده گردیده است. جهت بررسی رابطه بین متغیرها و تجزیه و تحلیل دادهها نیز از آزمون t زوجی و نرمافزار اسپیاساس استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که گیمیفیکیشن بر رضایت شغلی و انگیزش کارکنان تاثیر دارد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی در محیطهای کاری (ستاد سازمان امور مالیاتی کشور) انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع دادهها آمیخته، از نظر نحوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی است. بهمنظور گردآوری دادهها از روش کت چکیده کامل
این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی در محیطهای کاری (ستاد سازمان امور مالیاتی کشور) انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع دادهها آمیخته، از نظر نحوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی است. بهمنظور گردآوری دادهها از روش کتابخانهای، مصاحبه نیمهساختاریافته، پرسشنامه محقق ساخته عوامل موثر بر تداوم استفاده شد. روایی صوری پرسشنامه از طریق اجرای آزمایشی، روایی محتوایی از طریق مرور جامع ادبیات و قضاوت خبرگان، و روایی سازه نیز با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و اکتشافی بدست آمد. پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 93/0 برآورد شد. تحلیل دادههای کیفی از طریق کدگذاری صورت گرفت. تحلیل دادههای کمی نیز با استفاده از نرمافزار SPSS و LISREL انجام شد. از آمار توصیفی و آمار استنباطی که شامل تحلیل عاملی اکتشافی برای تعیین عوامل و مولفههای مدل و تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری برای ارائه مدل از طریق نرمافزار LISREL استفاده شده است. یافتهها نشان دادند که از نظر متخصصان کیفیت سیستم، حمایت سازمانی و عملکرد مورد انتظار با فراوانی12، اولویت اول را به ترتیب در عوامل سیستمی، عوامل سازمانی و عوامل فردی دارند. همچنین سن نیز با فروانی 7 در بین عوامل جمعیتشناختی (دموگرافیک) اولویت اول را دارد. سهم «عوامل سیستمی»، «عوامل سازمانی»، «عوامل انسانی» و «عوامل جمعیتشناختی»، برای تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی به ترتیب 48/0، 36/0، 28/0 و 19/0 بود. در نهایت مدلی برای تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی در ستاد سازمان امور مالیاتی کشور بر اساس عوامل موثر و مولفههای آن ارائه گردید.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی شیوه های پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند، موجب اطلاع رسانی درباره یادگیری سیار می شود. روش تحقیق نیمه تجربی بود. جامعه آماری را دانش آموزان پسر پایه سوم متوسطه اول مدارس هوشمند شهر گرمسار در نیم سال اول سال تحصیلی 97-96 تشکیل می دهند. بر اساس چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی شیوه های پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند، موجب اطلاع رسانی درباره یادگیری سیار می شود. روش تحقیق نیمه تجربی بود. جامعه آماری را دانش آموزان پسر پایه سوم متوسطه اول مدارس هوشمند شهر گرمسار در نیم سال اول سال تحصیلی 97-96 تشکیل می دهند. بر اساس جدول مورگان 102 نفر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب، و در دو گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. چند درس از کتاب زبان انگلیسی به عنوان محتوای آموزش انتخاب گردید و پیش از آموزش، از هر دو گروه پیش آزمونی گرفته شد. گروه گواه مطابق معمول، بر اساس سیستم های آموزشی هوشمند آموزش دیدند. اما یادگیری گروه آزمایش با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند به-واسطه ابزارهای سیار (تبلت و موبایل) بود. بعد از آموزش، پس آزمونی برگزار شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم-افزارSPSSv.18، در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی (آزمون آماری T مستقل) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن داد نمرات درس زبان انگلیسی گروه آزمایش که با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند در بستر یادگیری سیار آموزش دیدند، بیش از نمرات درس زبان انگلیسی گروه گواه که با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند آموزش دیدند بود (3.353t= و 0.001sig.=). بنابراین، می توان گفت پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند در بستر یادگیری سیار اثرات مثبتی بر آموزش دارد.
پرونده مقاله
رایانش ابری و خدمات ابر به عنوان یک راه حل فناورانه برای توسعه خدمات آموزشي میتواند در تسریع و توسعه خدمات این دسته از فعالیتها بسیار سودمند باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدلی منسجم برای طراحی و عرضه خدمات یادگیری توسط ارائهدهندگان خدمات یادگیری (LSPs) مبتنی بر چکیده کامل
رایانش ابری و خدمات ابر به عنوان یک راه حل فناورانه برای توسعه خدمات آموزشي میتواند در تسریع و توسعه خدمات این دسته از فعالیتها بسیار سودمند باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدلی منسجم برای طراحی و عرضه خدمات یادگیری توسط ارائهدهندگان خدمات یادگیری (LSPs) مبتنی بر امکانات رایانش ابری به منظور آموزش و یادگیری منابع انسانی میباشد. رویکرد پژوهش حاضر آمیخته و روش مورد استفاده، پژوهش نظریهای میباشد. برای شناسایی عناصر مدل طراحی و عرضه خدمات یادگیری مبتنی بر امکانات رایانش ابری با متخصصین حوزههای آموزش سازمانی و کسب و کار مصاحبههای نیمه ساختار یافته سازماندهی شد. شرکتکنندگان در فرآیند مصاحبه با روش نمونهگیری نظری انتخاب شدند. مصاحبهها با روش کدگذاری باز سازماندهی شدند. در این پژوهش به منظور محاسبه پايايي كدگذاريهاي انجام شده در مصاحبههاي تخصصی، از روش پايايي بازآزمايي استفاده شد. سطح توافق (PAQ) مساوی با عدد 0.83 میباشد که نشان دهنده سطح بالایی از توافق درونی دارد. در مرحله دوم برای انسجام بخشی به دادهها و تعیین ارتباط عناصر مدل از ساختار و روش مدیریت تعاملی (IM) و نرمافزار الگوسازي ساختاري تفسیري (ISM) استفاده شد. و در بخش سوم که مرتبط با بخش کمی پژوهش میباشد از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرمافزار (Expert Choice) برای وزندهی به عناصر مدل طراحی و عرضه خدمات یادگیری مبتنی بر امکانات رایانش ابری استفاده گردید. براساس نظر اجماعی مدل جامعی موسوم به BOM برای ارائه خدمات یادگیری مبتنی بر رایانش ابری ارائه گردید که عناصر اصلی مدل به ترتیب اهمیت و وزن عناصر در مدل، شامل ابزارها و مكانيزمهاي یادگیری فناورانه (0.215)، استقرار نظام برنامهریزی درسی (0.208)، طراحی خدمات یادگیری (0.151)، خدمات پشتیبانی یادگیری (0.105)، ارزیابی عملکرد نظام یادگیری (0.074)، مکانیزمها و ابزارهای انگیزشی بهرهبرداری از فضای ابر برای یادگیری (0.068)، ابعاد حقوقی بهرهبرداری از فضای ابر (0.046)، مدیریت كسب و كار خدمات یادگیری (0.040)، ارزشیابی برنامه درسی (0.038) و بازاریابی، تبلیغات و فروش خدمات يادگيري (0.033) میباشد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی این پرسش اساسی است که با توجه به تغییرات گسترده در تکنولوژی، کدام جنبه از مفاهیم و فرایندهای دانش مدیریت آموزشی، در صنعت چاپ و نشرکاربرد بیشتری دارد و لازم است جهت استقرار یک سیستم آموزشی کارآمد در این صنعت در اولویت قرار گیرند؟ نوع مطالعه کیفی با ر چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی این پرسش اساسی است که با توجه به تغییرات گسترده در تکنولوژی، کدام جنبه از مفاهیم و فرایندهای دانش مدیریت آموزشی، در صنعت چاپ و نشرکاربرد بیشتری دارد و لازم است جهت استقرار یک سیستم آموزشی کارآمد در این صنعت در اولویت قرار گیرند؟ نوع مطالعه کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بویژه تحلیل تجربه زیسته بود. مشارکت کنندگان اين پژوهش از طریق نمونهگیری هدفمند از نوع گلوله برفی تا مرز اشباع نظری، 8 تن از صاحب نظران عرصه آموزش های سازمانی و متخصصین و فعالین شناخته شده صنعت چاپ و نشر بودند. در این پژوهش جهت استحکام پایایی تحقیق از قابلیت وابستگی، باورپذیری و تأیید پذیری استفاده شد. دادههای حاصل از بازخوانی مصاحبهها در این پژوهش، با استفاده از روش هفت مرحلهای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. براساس نتایج حاصل از کدگذاری، 37 مؤلفه بازشناسی شدند که در 13 موضوع استنباطی قابل خوشه بندی بودند. در نهایت 6 سازه استاندارد سازی بستههای برنامههای درسی، متنوع سازی سیستمهای عرضه آموزش، بسط زیبایی شناسانه آموزش، بازاریابی و برندسازی، لجستیک جامع و مؤثر و نیز پایش مستمر مبتنی بر نرخ بازگشت سرمایه در آموزشهای صنعت چاپ و نشر ایران به عنوان بخشی از مفاهیم دانش مدیریت آموزشی تمیابی شدند. تحلیلهای ارائه شده در این پژوهش نشان میدهد کاربست مفاهیم اشاره شده، بهرهوری صنعت چاپ و نشر را در شرایط تغییرات گسترده درونی و بیرونی این صنعت ارتقاء خواهد داد.
پرونده مقاله
در دنیای امروز همواره سازمانها با تغییرات مختلف محیطی و فنی روبرو هستند، براي انطباق با این تغییرات به یادگیري و بهکارگیری دانش و فناوري جدید نیازمند هستند اما باید دانشی را که به هر دلیلی منسوخ و کهنهشده و داراي اثرات منفی احتمالی است، به شکل آگاهانه شناسایی نموده و چکیده کامل
در دنیای امروز همواره سازمانها با تغییرات مختلف محیطی و فنی روبرو هستند، براي انطباق با این تغییرات به یادگیري و بهکارگیری دانش و فناوري جدید نیازمند هستند اما باید دانشی را که به هر دلیلی منسوخ و کهنهشده و داراي اثرات منفی احتمالی است، به شکل آگاهانه شناسایی نموده و اقدامات مناسبی را جهت کاهش یا حذف میزان وابستگی به آن انجام دهند. هدف اصلی پژوهش تأثیر یادگیری زدایی بر توسعه کارکنان سازمان کار و رفاه اجتماعی استان البرز است. مؤلفههای یادگیری زدایی شامل آگاهی، توقف توسعه دانش منسوخ، ترک کردن، ایزوله کردن، یکپارچهسازی، ترغیب استفاده از دانش جدید است که در این پژوهش به بررسی اثر این مؤلفهها بر توسعه و توسعه کارکنان پرداختهشده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی - همبستگی به شمار میآید. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل سرپرستان، مدیران و کارکنان در سازمان کار و تأمین اجتماعی استان البرز به تعداد 1230 نفر است. بهمنظور تعيين حجم نمونه در این پژوهش از جدول مورگان استفاده شد که بر اساس تعداد جامعه آماری، حجم نمونه موردنظر بر مبنای جدول مورگان 293 نفر برآورد شده است. ابزار گردآوری در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است. جهت تجزیهوتحلیل دادههای جمعآوریشده از نرمافزار مدلسازی معادلات ساختاری ایموس استفاده گردید. نتايج پژوهش نشان داد که یادگیری زدایی و ابعاد آن بر توسعه کارکنان تأثیر مثبت و معناداری دارد.
پرونده مقاله
امروزه مدیران، بویژه مدیران منابع انسانی به عنوان شاخصترین هدایتکننده برنامههای توسعه شناخته میشوند و درصورتی میتوانند این مهم را به شیوهای مطلوب اجرایی نمایند که خود، برخوردار از روحیه یادگیری و برنامهای مدون برای طی مسیر تعالی فردی باشند. ین پژوهش با هدف ارائه چکیده کامل
امروزه مدیران، بویژه مدیران منابع انسانی به عنوان شاخصترین هدایتکننده برنامههای توسعه شناخته میشوند و درصورتی میتوانند این مهم را به شیوهای مطلوب اجرایی نمایند که خود، برخوردار از روحیه یادگیری و برنامهای مدون برای طی مسیر تعالی فردی باشند. ین پژوهش با هدف ارائه الگوی برنامه توسعه فردی مدیران منابع انسانی صنعت بانکداری و تبیین اجزا و مولفههای برنامه توسعه و روابط ميان آنها صورت پذیرفته است. نخست؛ پیشینه موضوع، دیدگاهها و تحقیقات مختلف درخصوص برنامه توسعه فردی به صورت گسترده مورد مطالعه قرار گرفت و با بهرهگیری از نتایج این گام، الگوی اولیه طراحی گردید. سپس مصاحبههای نیمهساختاریافته با 14 نفر از مدیران ارشد منابع انسانی سیستم بانکی صورت پذیرفت و دادههای حاصل با روش تحلیل تم و با بهره جستن از نرم افزار QSR Nvivo تحلیل شد. در ادامه مصاحبه گروهی در قالب تشکیل گروه کانونی با حضور 6 نفر از متخصصین منابع انسانی در صنعت بانکداری و اساتید صاحبنظر در این حوزه برای اعتباربخشی به چارچوب الگوی پیشنهادی انجام گرفت و در نهایت به منظور اعتباردهي و اولويتبندي مولفههاي مزبور، توزیع پرسشنامه بین تمامی 32 نفر مدير عالی منابع انساني بانکهای کشور به عنوان گام دیگر پژوهش مدنظر قرار گرفته است. همچنین روایی پژوهش از بعد محتوا و سازه و پایایی آن به کمک ضریب کاپا و روش هولستی سنجش شده است. در این پژوهش عوامل تاثیرگذار (استراتژی، فرهنگ و بافت سازمانی)، عوامل موفقیت (الزامات سازمانی، الزامات طراحی و الزامات فردی) و نتایج (شناختی، نگرشی، مهارتی و عملکردی) به عنوان مولفههای برنامه توسعه فردی تعیین شده است. همچنین شایستگیهای موردانتظار و محورهای قابل توسعه مبتنی بر شایستگی در مدیران منابع انسانی صنعت بانکداری شناسایی و چگونگی تحقق اقدامات توسعهای تبیین شده است.
پرونده مقاله
یکی از راهبردهای ارتقای کیفی دانشگاهها توجه به رشد و بالندگی اعضای هیئت علمی است. بر این اساس دانشگاهها تلاش میکنند تا با ارائه برنامههایی به منظور بالندگی اعضای هیئت علمی، گامی در جهت ارتقای کیفیت بردارند. علیرغم تاکید فوق، استقبال اساتید از برنامههای بالندگی ه چکیده کامل
یکی از راهبردهای ارتقای کیفی دانشگاهها توجه به رشد و بالندگی اعضای هیئت علمی است. بر این اساس دانشگاهها تلاش میکنند تا با ارائه برنامههایی به منظور بالندگی اعضای هیئت علمی، گامی در جهت ارتقای کیفیت بردارند. علیرغم تاکید فوق، استقبال اساتید از برنامههای بالندگی هیئت علمی در حد انتظار نبوده است و این موضوع نیازمند مطالعه و رسیدگی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارتقای برنامههای بالندگی هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، درصدد شناسایی نقاط ضعف آن از دیدگاه اساتید است. در طرحی کیفی و پدیدارشناسانه، مصاحبههای نیمهساختاریافتهای با 29 نفر از اساتید دانشگاه شهید بهشتی انجام و از آنان درباره نقاط ضعف برنامههای بالندگی هیئت علمی دانشگاه سوال شده است. مصاحبههای پیادهسازی شده با استفاده از روش اشتراوس-کوربین و در سه مرحله کدگذاری شدند. در نتیجه فرایند کدگذاری، چهارده نقطه ضعف برای برنامههای بالندگی شناسایی شدند که عبارتند از: «بیتوجهی به ابعاد گوناگون بالندگی هیئت علمی»، «بینظمی در برنامهها»، «بیتوجهی به انگیزانندههای درونی»، «بیتوجهی به تفاوتهای فردی»، «اجرا نشدن نیازسنجی»، «تعداد و تکرار کم برنامهها»، «منعطف نبودن زمان برنامهها»، «اطلاعرسانی ضعیف»، «موضوعات نامناسب»، «محتوای نامناسب»، «روشهای یاددهی-یادگیری غیراثربخش»، «تعامل و مشارکت پایین»، «نبود سازوکارهای کافی برای ارزیابی اثربخشی دوره» و «ضعف کانالهای بازخورد». برای دستیابی به دیدگاهی جامعتر درباره برنامههای بالندگی هیئت علمی، نقاط ضعف شناسایی شده، در قالب عناصر برنامه درسی طبقهبندی شدند و مورد بحث قرار گرفتند. در مجموع بر اساس یافتههای پژوهش میتوان گفت برنامههای بالندگی هیئت علمی دانشگاه در هر چهار گروه هدف، محتوا، روشهای یاددهی-یادگیری و روشهای ارزیابی نیاز به یک بازنگری اساسی دارد.
پرونده مقاله
امروزه سیستم آموزش الکترونیکی به بخشی جداناپذیر از یک سیستم آموزش در هرسازمانی تبدیل شده است. کارکنان سازمان ثبت اسناد و املاک بمنظور افزایش بهرهوری و بخصوص کاهش اتلاف وقت و انرژی و همچنین استفاده از سطوح کاربری بالا و انعطاف پذیری در دریافت خدمات آموزشی تمایل زیادی به چکیده کامل
امروزه سیستم آموزش الکترونیکی به بخشی جداناپذیر از یک سیستم آموزش در هرسازمانی تبدیل شده است. کارکنان سازمان ثبت اسناد و املاک بمنظور افزایش بهرهوری و بخصوص کاهش اتلاف وقت و انرژی و همچنین استفاده از سطوح کاربری بالا و انعطاف پذیری در دریافت خدمات آموزشی تمایل زیادی به استفاده از خدمات آموزش الکترونیکی دارند و این موضوع موجب گسترش این نوع آموزش در سازمان شده است. بدر پژوهش حاضر ابعاد مختلف ارزیابی سیستم آموزش الکترونیکی برپایه مدل ایکوال توسعه داده شده است. سازمان ثبت اسناد باتوجه به پراکندگی جغرافیایی سازمانهای اقماری و لزوم استفاده از این سیستم مورد مطالعه این پژوهش بوده است. مدل توسعه یافته از شاخص های مختلفی نظیر معیار ظاهری، محتوایی، امنیت، سازگاری با ابزارهای مجازی و غیره تشکیل شده است. بدین منظور، یک پرسشنامه 3 بعدی طراحی و توزیع شده است. در این پرسشنامه سوالات مورد نیاز برای ارزیابی میزان رضایت کارکنان طراحی شده و بین 80 نفر از کارمندان این سازمان توزیع شده است. نتایج ارزیابی و تحلیل آماری نشان می دهد که ویژگی ظاهری بالاترین اهمیت را از دید کاربران دارد و مسئله ی امنیت، از میزان اهمیت پائینی از نظر آنها برخوردار است. در انتها پیشنهادات اجرایی بمنظور بهبود کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی ارائه شد.
پرونده مقاله
آموزش و توسعه منابع انسانی به عنوان یک حوزه مطالعاتی بینرشتهای، امروزه به یک رشته دانشگاهی مهم تبدیل شده است؛ اما درباره ترکیب و حدود این رشته اتفاق نظر کاملی وجود ندارد. این پژوهش با هدف مطالعه وضعیت موجود و تعیین قلمرو این رشته ، با استفاده از رویکرد پژوهش کیفی و رو چکیده کامل
آموزش و توسعه منابع انسانی به عنوان یک حوزه مطالعاتی بینرشتهای، امروزه به یک رشته دانشگاهی مهم تبدیل شده است؛ اما درباره ترکیب و حدود این رشته اتفاق نظر کاملی وجود ندارد. این پژوهش با هدف مطالعه وضعیت موجود و تعیین قلمرو این رشته ، با استفاده از رویکرد پژوهش کیفی و روش مطالعه موردی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش کلیه منابع مربوط به پیشینه موضوع، برنامههای درسی دانشگاههای معتبر و همچنین متخصصان و متولیان حوزه آموزش و توسعه منابع انسانی بود. در این راستا، پس از مطالعه مبانی نظری، برنامه درسی 10 دانشگاه برتر دنیا مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین با هفت نفر از اساتید خبره و باتجربه مصاحبه انفرادی صورت گرفت و از طریق گروه کانونی چهار جلسه مصاحبه گروهی با کارفرمایان و متولیان آموزش و توسعه منابع انسانی در سازمان های مختلف انجام شد. مصاحبهشوندگان به شیوه هدفمند و با روش گلولهبرفی انتخاب شدند و برای تحلیل و تفسیر داده ها از روش کدگذاری استفاده شد. نتایج حاصل از این سه مرحله پژوهش نشان داد که مهمترین محورهای مطالعاتی رشته آموزش و توسعه منابع انسانی عبارتند از: طراحی آموزش، راهبردهای توسعه منابع انسانی، کاربرد فناوریهای نوین یادگیری در توسعه منابع انسانی، مدیریت برنامههای یادگیری، ارزیابی اثربخشی یادگیری، مدیریت استعداد، مربیگری و منتورینگ، مدیریت دانش، مدیریت تغییر و نوآوری، و مدیریت بهبود عملکرد. همچنین شایستگیهایی همچون توسعه رهبری، مدیریت استراتژیک منابع انسانی، شم کسبوکار، تحلیل رفتار سازمانی، مهارتهای ارتباطی، و بهینهکاوی توسعه منابع انسانی به عنوان موضوعات پایه در این حوزه شناسایی گردید.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی نقش مدیران ارشد در توسعه مدیریت دانش در دانشگاه شهید بهشتی انجامشده است. برای دستیابی به اهداف تحقیق نمونه آماری از بین اعضای هیئتعلمی دانشگاه که 831 نفر می باشد تعداد 135 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. برای جمعآوری داده ها چکیده کامل
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی نقش مدیران ارشد در توسعه مدیریت دانش در دانشگاه شهید بهشتی انجامشده است. برای دستیابی به اهداف تحقیق نمونه آماری از بین اعضای هیئتعلمی دانشگاه که 831 نفر می باشد تعداد 135 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. برای جمعآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته که توسط خبرگان روایی آن تائید شد استفاده گردید. 21 سؤال این پرسشنامه به بررسی مؤلفههای مدیریت دانش (حفظ، کسب، کاربرد و انتقال) می-پردازد و 19 سؤال دیگر تأثیر مدیر ارشد دانش بر این مؤلفهها را برآورد می کند. داده های پژوهش از طریق معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشاندهنده رابطه قوی و معنادار مبنی بر تأثیر مدیر ارشد دانش بر مؤلفههای مدیریت دانش است. با توجه به نتایج در بررسی جایگاه مدیران ارشد دانش، در توسعه مدیریت دانش، بیشترین نقش در بین عوامل مورد بررسی بر روی کاربرد دانش می باشد و سپس کسب دانش، انتقال دانش و حفظ و نگهداری دانش تحت تأثیر مدیران ارشد دانش، در توسعه مدیریت دانش میباشند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی آسیب های مرتبط با عملکرد نظام آموزش عالی در زمینه توسعه منابع انسانی استان یزد با بکارگیری پارادایم کیفی و اصول نظریه مبنایی یا داده بنیاد و ارائه پیشنهاداتی به منظور اتخاذ راهکارهای مناسب جهت جبران و رفع آسیب ها و نقاط ضعف شناسایی شده چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی آسیب های مرتبط با عملکرد نظام آموزش عالی در زمینه توسعه منابع انسانی استان یزد با بکارگیری پارادایم کیفی و اصول نظریه مبنایی یا داده بنیاد و ارائه پیشنهاداتی به منظور اتخاذ راهکارهای مناسب جهت جبران و رفع آسیب ها و نقاط ضعف شناسایی شده، انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از لحاظ نحوۀ گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات توصیفی و غیرآزمایشی است. داده های مورد نیاز این مطالعه از طریق انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند با 45 نفر از خبرگان، نخبگان، سياست گذاران، برنامهريزان و مديران استاني، متخصصان و کارشناسان منابع انسانی استان که به نوعي در فرايند توسعه منابع انساني استان يزد دخيل بودند، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مقایسه مداوم به شیوه استراوس و کوربین انجام شد. بر اساس یافته های این مطالعه، اصلیترین آسیبهای وارد بر عملکرد نظام آموزش عالی در زمینه توسعه نیروی انسانی استان یزد، ضعف منابع و کارکرد آموزشی موسسات آموزش عالی استان، نامناسب بودن سیاست های توسعه علم و فناوری و عدم توجه به آمایش در نظام آموزش عالی بود. بر این اساس مهم ترین راهکارها در جهت کاهش میزان آسیب های نظام آموزش عالی در زمینه توسعه منابع انسانی استان یزد، برقراری سازوکارهایی به منظور ایجاد ارتباط بین دانشگاه و بخش های اقتصادی استان، اجرای مطالعات آمایش در نظام آموزش عالی و بازنگری در شیوه-های آموزشی پیشنهاد شده است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر سنجش اثربخشی و کارایی سه روش کارآموزی، نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی و تجمیع کارآموزی با نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی بر بهبود عملکرد و افزایش کارایی کارکنان می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف و ماهیت، کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی و طرح پس آزمون با چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر سنجش اثربخشی و کارایی سه روش کارآموزی، نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی و تجمیع کارآموزی با نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی بر بهبود عملکرد و افزایش کارایی کارکنان می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف و ماهیت، کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی و طرح پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری در این پژوهش 570 نفر از نمایندگان شرکت بیمه دی در سراسر کشور بودند که از میان آنها، 60 نماینده به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به-صورت تصادفی در سه گروه "کارآموزی الکترونیکی"، " نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی" و "تجمیع کارآموزی الکترونیکی با نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی" جایگزین شدند. به منظور سنجش عملکرد واقعی نمایندگان، با کمک متخصصین موضوعی، پرسشنامه ای طراحی و برای تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوایی و برای تعیین پایایی از روش پایایی مصححان (ضریب همبستگی 79/0) استفاده گرید. جهت سنجش کارایی (میزان زمان صرف شده برای تکمیل وظیفه شغلی)، زمان ورود نمایندگان به محیط الکترونیکی صدور بیمه نامه و لحظه خروج آنها از این محیط برآورد گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون های تعقیبی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد نمایندگانی که در گروه "تجمیع نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی با کارآموزی" حضور داشتند، در مقایسه با نمایندگان حاضر در دو گروه "کارآموزی" و "نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی"، عملکرد بهتری داشته و فعالیت شغلی خود را در مدت زمان کوتاه تری انجام دادند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، به مطالعه هویت حرفهای از منظر تجارب مشترک بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه تبریز پرداخته است. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل رشته آمو چکیده کامل
پژوهش حاضر، به مطالعه هویت حرفهای از منظر تجارب مشترک بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه تبریز پرداخته است. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل رشته آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه تبریز هستند که با رشته آموزش و بهسازی منابع انسانی آشنایی دارند. بر اساس روش نمونهگیری هدفمند، مصاحبههای نیمهسازمان یافته با 21 نفر از دانشجویان این رشته انجام شد و جهت اطمینان از اعتبار، دقت و صحت دادهها ضمن بررسی و تائید سوالات مصاحبه توسط اساتید صاحبنظر از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر دادهها، خلاصهسازی و دسته بندی اطلاعات استفاده شد. دادهها با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت تجزیه و تحلیل شدند. پنج مضمون اصلی از یافتهها شامل نقش رشته، علل گرایش به رشته، ماهیت رشته، محدودیتهای رشته، ارتقاء جایگاه این رشته به دست آمد که هرکدام نیز دارای چندین مضمون فرعی میباشند. یافته ها نشان داد که از طریق معرفی رشته، ارتقاء جایگاه آن، فراهم کردن منابع لازم و تخصصیتر و هم چنین مشخص شدن حدود و ثغور رشته میتوان گامهای مفیدی در کسب هویت حرفهای دانشجویان آموزش و بهسازی منابع انسانی در مقطع تحصیلات تکمیلی برداشت.
پرونده مقاله
یادگیری تنها منبع مزیت استراتژیک پایدار برای شرکتهاست. فناوریهای نوین، از جمله یادگیری الکترونیکی، فرصتهای آموزشی متنوعی را برای کارکنان شرکتها بهوجود آورده است. اما استمرار و تداوم این دورهها از اهمیت بسزایی برخوردار است و هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر تداوم یادگی چکیده کامل
یادگیری تنها منبع مزیت استراتژیک پایدار برای شرکتهاست. فناوریهای نوین، از جمله یادگیری الکترونیکی، فرصتهای آموزشی متنوعی را برای کارکنان شرکتها بهوجود آورده است. اما استمرار و تداوم این دورهها از اهمیت بسزایی برخوردار است و هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر تداوم یادگیری الکترونیکی بر توسعه حرفهای کارکنان است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش 924 نفر از کارکنان شرکت خدمات ارتباطی است که 272 نفر به شیوه نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند و 260 نفر پرسشنامه استاندارد الکترونیکی را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تی، ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد وضعیت شرکت از نظر یادگیری الکترونیکی و توسعه حرفهای مثبت و در شرایط قابل قبولی است. قابلیت کاربرد و صمیمت ادراکشده، بالاترین نمره و شایستگی ادراکشده پایین نمره را داراست. یادگیری الکترونیکی در سه خردهمقیاس رضایت کاربر، صمیمیت ارتباط ادراکشده و علاقه به تداوم یادگیری الکترونیکی بر افزایش توسعه حرفهای کارکنان بیشترین تأثیر را داشته است. تداوم یادگیری الکترونیکی در شرکت خدمات ارتباطی از اثربخشی نسبتاً بالایی برخوردار است و به ترتیب مولفه ارتباط ادراکشده، قابلیت کاربرد، انگیزه درونی، علاقه به یادگیری الکترونیکی، خودمختاری ادراکشده، رضایت کاربر،کیفیت اطلاعات و شایستگی ادراکشده دارای بیشترین میانگین بودهاند.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود ارزشیابی آموزشی و شناسایی چالش های پیش روی آن در بانک های خصوصی کشور بود. پژوهش حاضر از نوع پژوهش توصیفی-کاربردی بوده و به روش کیفی انجام پذیرفته است. در همین راستا، مشارکت کنندگان پژوهش حاضر را کلیه ی کارشناسان و متخصصان شاغل در ادا چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود ارزشیابی آموزشی و شناسایی چالش های پیش روی آن در بانک های خصوصی کشور بود. پژوهش حاضر از نوع پژوهش توصیفی-کاربردی بوده و به روش کیفی انجام پذیرفته است. در همین راستا، مشارکت کنندگان پژوهش حاضر را کلیه ی کارشناسان و متخصصان شاغل در ادارات آموزش بانک های خصوصی تشکیل می دادند و نمونه گیری به صورت غیراحتمالی و با روش ملاک محور انجام شد. به منظور گردآوری داده های پژوهش از مصاحبه ی نیمه-ساختاریافته استفاده شد. همچنین، به منظور تجزیه و تحلیل داده های کیفی از تحلیل محتوای پیشنهادی گرانهیم و لاندمن استفاده شد. برای تعیین اعتبار و قابلیت اعتماد داده های گردآوری شده، از راهبردهای ارائه شده توسط کرسول و پوث استفاده شد. یافته ها نشان داد که به ازای هر 1000 نفر 6/2 نفر در ادارات آموزش سازمان های مورد مطالعه مشغول هستند. همچنین 78 درصد از کارکنان واحد آموزش در سازمان های مورد مطالعه تحصیلات دانشگاهی غیرمرتبط با حیطه شغلی خود دارند. یافته ی دیگر این بود که همه ی بانک های خصوصی از الگوی کرک پاتریک برای ارزشیابی دوره های آموزشی خود استفاده می کنند، و فقط سه مورد از سازمان ها از الگوهای دیگر نیز جهت ارزشیابی دوره های آموزشی خود استفاده کرده اند، و در نهایت چالش های پیش روی سازمان ها در زمینه ارزشیابی آموزشی در 13 مقوله طبقه بندی شدند.
پرونده مقاله
هدف: این پژوهش با روش سناریونویسی به بررسی وارائه مدل کفایت آموزشی کارکنان سازمان تامین اجتماعی پرداخته است.
روش شناسی: روش تحقیق ، ترکیبی از تحلیل تم و سیستم های پویا است. جامعه تحقیق ، سازمان تامین اجتماعی استان آذربایجان غربی است و خبرگان سازمان براساس شرایط خاص خ چکیده کامل
هدف: این پژوهش با روش سناریونویسی به بررسی وارائه مدل کفایت آموزشی کارکنان سازمان تامین اجتماعی پرداخته است.
روش شناسی: روش تحقیق ، ترکیبی از تحلیل تم و سیستم های پویا است. جامعه تحقیق ، سازمان تامین اجتماعی استان آذربایجان غربی است و خبرگان سازمان براساس شرایط خاص خبرگی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ایاقدام شده و همچنین جهت تبیین و شناخت بهتر موضوع، از مصاحبه باز استفاده شده است. مطالعه از نظر ماهیت حالت اکتشافی دارد و روش گردآوری اطلاعات نیز میدانی است. تحلیل داده ها با رویکرد سیستم های پویا، در محیط نرم افزار (Vensim) صورت گرفته و رفتار سیستم و تاثیر سیاست های مختلف بر آن مورد آزمون قرار گرفته است.
یافته ها: نتایج نشان داد که مدل مرجع کفایت آموزشی نمی تواند اهداف آموزش را در آینده پوشش دهد.ولازم است با بررسی سناریوها ی مختلف بهترین سیاست گذاری برای دستیابی به کفایت آموزشی فراهم گردد. از تعداد 10 سناریو طرح شده بترتیب سناریوهای احساس موثر بودن ، جانشین پروری ، و نیازسنجی برای افزایش کفایت آموزشی بهترین سیاست گذاری هستند.
نتیجه گیری: توانمند سازی روانشناختی وایجاد احساس موثر بودن در کارکنان فرایندی زمان بر است اما در صورت ایجاد این حس پتانسیل ها و توانایی های سرمایه انسانی شکوفا شده و در مرحله رشد ذهنی توانمندی افرد در حل، تعبیر، تغییر، تجزیه، تحلیل، نقد و ارزشیابی امور به منظور دستیابی به کفایت آموزشی در اختیار سازمان قرار خواهد گرفت.
پرونده مقاله
تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر بهره وری دانش بر عوامل توانمندسازی نیروی انسانی کارکنان شرکت بیمه، به روش همبستگی،از نظر ماهیت داده ها کمی و کیفی و ماهیت روش توصیفی می باشد. جامعه آماری تحقیق را کارمندان بیمه (380 نفر) ، از فرمول کوکران تعداد 191 نفر، به روش نمونهگیری چکیده کامل
تحقیق حاضر به منظور بررسی تأثیر بهره وری دانش بر عوامل توانمندسازی نیروی انسانی کارکنان شرکت بیمه، به روش همبستگی،از نظر ماهیت داده ها کمی و کیفی و ماهیت روش توصیفی می باشد. جامعه آماری تحقیق را کارمندان بیمه (380 نفر) ، از فرمول کوکران تعداد 191 نفر، به روش نمونهگیری تصادفی ساده، انتخاب شدند. جهت جمعآوری اطلاعات پرسشنامهای شامل سه بخش: اطلاعات جمعیتشناختی، پرسشنامه توانمندسازی اسپریتزر، پرسشنامه بهره وری دانش (سوالات کیفی - مصاحبه) می باشد.روائی پرسشنامهها توسط اساتید و پایائی نیز با اجرای اولیه در نمونهای 18 نفری تأیید شد. نتایج در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با نرم افزار لیزرل، مورد بررسی قرار گرفتند.
رابطه بین بهره وری دانش با احساس معناداری شغل (r=0.83)، بین بهره وری دانش و احساس شایستگی (0.86=r)،بین بهره وری دانش با احساس داشتن استقلال(0.92 =r)، بین بهره وری دانش با احساس مؤثر بودن در شغل (0.90= r)، بین بهره وری دانش و احساس اعتماد به همکاران (0.92 =r)، همچنین بین هر یک از مولفه های بهره وری دانش با توانمندسازی ارتباط قوی و مثبت وجود دارد. رابطه ی بین نوآوری تدریجی و توانمندسازی(0.66 =r) و بین نوآوری بنیادی و توانمندسازی (0.92=r)، به دست آمد.
در نتیجه بهره وری دانش با تأثیرپذیری از نوآوری تدریجی و بنیادی با توانمند سازی کارکنان ارتباط مستقیم دارد ولی تأثیر بر توانمندسازی کارکنان ندارد . بنابراین این عوامل تسهیل کننده برای توانمندساز کردن کارکنان نمیباشد. با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاداتی برای غنی تر ساختن توانمندسازی کارکنان و اهمیت دادن ، مواردی عنوان شده است.
پرونده مقاله
هدف تحقیق حاضر مرور جامع ادبیات نظریه پردازی توسعه منابع انسانی به منظور شناسایی جریانهای فکری و آموخته های کاربردی در تاریخ 28 ساله نظریه پردازی است. در این تحقیق روش کالاهان (۲۰۱۰) برای جمع آوری داده ها و روش کرسول (۲۰۰۸) برای بررسی تماتیک ادبیات تحقیق اجرا شده است. د چکیده کامل
هدف تحقیق حاضر مرور جامع ادبیات نظریه پردازی توسعه منابع انسانی به منظور شناسایی جریانهای فکری و آموخته های کاربردی در تاریخ 28 ساله نظریه پردازی است. در این تحقیق روش کالاهان (۲۰۱۰) برای جمع آوری داده ها و روش کرسول (۲۰۰۸) برای بررسی تماتیک ادبیات تحقیق اجرا شده است. دادههای تحقیق شامل مقالات و فصول کتابِ منتشر شده بین سال های ۱۹۹۰ الی ۲۰۱۸ در حوزه نظریه پردازی توسعه منابع انسانی میباشد. ملاک انتخاب دادهها شامل الف) نظریهپردازی، ب) نقش رشتههای علمی در نظریه و ج) توسعه نظریه بوده است. انتخاب دادهها با روشِ جستجو در پایگاههای اطلاعات علمی و گزینش محقق بوده است. در مجموع، تعداد ۱۸۳ مقاله و فصل کتاب گزینش شده است. یافتهها شامل ۳۴۱ تم میباشد؛ که با روش کدگذاری تماتیک و کشف الگوی ارتباطی میان مفاهیم، تحلیل شده است. نتایج تحلیل تماتیک شامل الف) جریان های فکری، ب) انتظارات از نظریه و ج) چهارچوب کاربرد توسعه منابع انسانی در عمل است. معیار تحلیل تمها عبارت از نظریه تحول فکری جامعه علمی تولمین (به منظور نیل به جریانهای فکری)، الگوی کریستوفر مابی (به منظور نیل به انتظارات از نظریه در عمل) و چهار گام ابتدایی الگوی دوبین (به منظور نیل به چهارچوب کاربرد توسعه منابع انسانی در عمل) می باشد. نتایج تحلیل، شامل جریانهای فکری (ایجاد و حفظ بهرهوری، ارتقاء بهرهوری، انسان ترقیخواه، نهاد ترقیخواه و هویت اجتماعی)، انتظارات از نظریه در عمل (نهادسازی تفکر توسعه، تطابق با عقلانیت مسلط، هویت انتقادی، انطباق با تنوع، همافزایی هدفمند، عملیاتی بودن و عاملیت اخلاقی) و چهارچوب کاربرد توسعه منابع انسانی در عمل (مبنای توسعه، رهیافت توسعه، روش شناسی توسعه و برنامه توسعه) میباشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف مدلیابی معادلات ساختاری خودتوسعهای رهبری مدیران دانشگاه تهران بوده است. برای این منظور از روش پژوهش توصیفی- همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران دانشگاهی دانشگاه تهران به تعداد حدود 524 نفر بوده است. نمونه پژوهش با روش نمونهگیری ط چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف مدلیابی معادلات ساختاری خودتوسعهای رهبری مدیران دانشگاه تهران بوده است. برای این منظور از روش پژوهش توصیفی- همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران دانشگاهی دانشگاه تهران به تعداد حدود 524 نفر بوده است. نمونه پژوهش با روش نمونهگیری طبقهای با اختصاص متناسب، و جدول مورگان 217 نفر از مدیران دانشگاهی انتخاب شدند. منظور از مدیران دانشگاهی در پژوهش حاضر، مدیران گروههای آموزشی، معاونین و رؤسای دانشکدهها، مدیران کل، معاونین و رؤسای دانشگاه بوده است. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته با پایایی(97/0=α) استفاده شد که 56 مؤلفه را در قالب 112 سؤال مورد ارزیابی قرار میدهد. نتایج مدلیابی معادلات ساختاری نشان داده است که عوامل زمینهای فردی با ضریب مسیر (97/0=γ)، بر فرایند خودتوسعهای رهبران دانشگاهی تأثیرگذار بوده است. فرایند خودتوسعهای نیز با ضریب مسیر(92/0=β) بر راهبردهای خودتوسعهای تأثیرگذار بوده است. همچنین راهبردها بر دستاوردهای خودتوسعهای با ضریب مسیر (91/0=β) تأثیرگذار بوده است. با این وجود، در پژوهش حاضر، عوامل زمینهای سازمانی با ضریب مسیر (09/0=γ) بر فرایند خودتوسعهای رهبران دانشگاهی تأثیرگذار نبوده است با این وجود در بسیاری از پژوهشها عوامل زمینهای سازمانی در خودتوسعهای نقش مؤثری داشته است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل سنجش شایستگی های کلیدی منابع انسانی مدیران سازمان های اجرائی استان یزد انجام پذیرفته است. بر این اساس پژوهش، آمیخته(کمی - کیفی) بود. بنابراین ابتدا از روش سنتزپژوهی، سپس برای طراحی الگوی از تکنیک دلفی و در نهایت جهت اعتبارسنجی از روش کمی(پیما چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل سنجش شایستگی های کلیدی منابع انسانی مدیران سازمان های اجرائی استان یزد انجام پذیرفته است. بر این اساس پژوهش، آمیخته(کمی - کیفی) بود. بنابراین ابتدا از روش سنتزپژوهی، سپس برای طراحی الگوی از تکنیک دلفی و در نهایت جهت اعتبارسنجی از روش کمی(پیمایشی) استفاده گردید. با توجه به ماهیت پژوهش در این تحقیق جامعه های آماری، نمونه و روش نمونه گیری متفاوتی وجود دارد. در بخش اول جامعه آماری شامل؛ کلیه مقاله ها مرتبط با شایستگی های کلیدی منابع انسانی، اسناد و مدارک علمی و کلیه متخصصان، اساتید دانشگاهی و نخبگان با مدرک و تجربه متناسب با موضوع است. نمونه آماری این بخش شامل 84 سند(45 منبع داخلی و 39 منبع خارجی) که با استفاده از روش سرشماری(تمام شماری) انتخاب شدند و در بخش دوم نیز با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 10 نفر (حد اشباع 10 نفر) انتخاب شدند. برای بخش طراحی الگو، جامعه آماری شامل خبرگان می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و به تعداد 31 نفر(حد اشباع 10 نفر) انتخاب شدند و برای اعتبارسنجی جامعه آماری شامل کارشناسان ارشد و مدیران حوزه منابع انسانی سازمانهای اجرایی استان اعم از معاونت توسعه نیروی انسانی سازمان مدیریت و برنامه، استانداری، کمیته نیروی انسانی و تحول اداری در استان با مدرک تحصیلی لیسانس به بالا و حداقل 4 سال کاری مرتبط به تعداد 828 نفر می باشد در این بخش نمونه آماری 267 نفر که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه سازمان یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. بر این اساس ابتدا پرسشنامه تهیه شد و سپس در اختیار اساتید راهنما و مشاوران قرار گرفت و سوالات مورد تغییر و تعدیل قرار گرفتند که پس از تأیید اساتید، پرسشنامه به تأیید 3 نفر از متخصصین نیز رسید میزان ضریب توافق برابر 81/0 به دست آمد. نتایج نشان داد که مولفه ها شایستگی های کلیدی منابع انسانی در دستگاه های اجرایی شامل 4 مولفه شامل ویژگی های فردی(36 شاخص)، دانش(16 شاخص)، مهارت(23 شاخص) و ارزش(36 شاخص) می باشد. در گام آخر و با استفاده از مدل معادلات ساختاری اعتبارسنجي الگوی انجام شد. نتایج حاکی از آن دارد که داده های پرسشنامه مورد نظر به تعدادی عامل های زیربنایی و بنیادی قابل تقلیل است و نتیجه آزمون بارتلت نشان داد که ماتریس همبستگی بین گویه ها، ماتریس واحد و همانی نمی باشد و در نهایت 4 عامل(مولفه) دارای مقدار ویژه بالاتر از یک می-باشد. این مولفه ها شامل 4 مولفه ها از جمله ویژگی های فردی، دانش، مهارت و ارزش می باشند.
پرونده مقاله
امروزه سازمانها از جمله مراکز دانشگاهی با تحولات و چالشهای بسیاری رو به رو هستند. از جمله این تحولات ظهور تکنولوژیهای در حال توسعه است. بنابراین عدم آگاهی نسبت به ظهور و جنبههای استراتژیک کاربردی تکنولوژیهای موجود میتواند سازمانها را با بحرانهای غیر قابل برگشتی چکیده کامل
امروزه سازمانها از جمله مراکز دانشگاهی با تحولات و چالشهای بسیاری رو به رو هستند. از جمله این تحولات ظهور تکنولوژیهای در حال توسعه است. بنابراین عدم آگاهی نسبت به ظهور و جنبههای استراتژیک کاربردی تکنولوژیهای موجود میتواند سازمانها را با بحرانهای غیر قابل برگشتی روبه رو کند. از جمله این تکنولوژیها ابزارهای وب 2.0 هستند که مورد توجه پژوهش حاضر قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی کارکردهای ابزارهای وب 2.0 در توسعه حرفهای منابع انسانی بوده است. به همین جهت پژوهش حاضر با مرور نظاممند ادبیات و تکنیک تحلیل محتوای کیفی (تحلیل مضمون) در میان منابع گردآوری شده از پایگاه علمی اِسکوپوس، تعداد 22 مقاله را بررسی کرده است. یافتهها حاکی از این هستند که فناوری وب 2.0 دارای چهار کارکرد اصلی؛ تغییر استراتژیهای فرآیند یادگیری کارکنان، تغییر استراتژیهای مدیریت دانش منابع انسانی، تغییر استراتژیهای تعاملات و ارتباطات منابع انسانی و تغییر چشم انداز توسعه منابع انسانی در فرآیندهای توسعه حرفهای کارکنان در سازمانها بوده است. همچنین سازمانهای ارائه دهنده خدمات از جمله آموزشی، پزشکی و کتابداران در استفاده از چنین ابزارهایی جهت فرآیندهای توسعه حرفهای کارکنان خود پیشرو بودند. در نهایت ساختاری مفهومی در کارکرد ابزارهای وب 2.0 در توسعه حرفهای منابع انسانی در سازمانها ارائه شده است. در نهایت پژوهش حاضر بر تعامل پژوهشگران و کارشناسان توسعه منابع انسانی در دانشگاهها و سازمانها تاکید دارد. تا کارشناسان توسعه منابع انسانی از وجود چنین ابزارها و فناوریهایی در جریان یادگیری و توسعه حرفهای منابع انسانی آگاهی یابند و در جهت کاربرد آنها گام بردارند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کمی و با بهره گیری از روش پیمایش، درصدد تحلیل عملکرد مدیریت منابع انسانی در شناسایی و رفع نیازهای توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی بوده است. بدین منظور از میان 850 عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی تعداد270 عضو بعنوان حجم نمونه تعیین و در چارچوب ن چکیده کامل
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کمی و با بهره گیری از روش پیمایش، درصدد تحلیل عملکرد مدیریت منابع انسانی در شناسایی و رفع نیازهای توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی بوده است. بدین منظور از میان 850 عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی تعداد270 عضو بعنوان حجم نمونه تعیین و در چارچوب نمونه گیری طبقه ای نسبی قرار گرفت. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. روایی پرسشنامه فوق به وسیله صاحب نظران امر مورد تائید و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کورنباخ .89 محاسبه شد. ضمن آنکه داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل واقع گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که میزان برخورداری اعضای هیأت علمی از نیازهای توسعه حرفه ای پژوهشی، آموزشی، فردی، سازمانی و اخلاقی در سطح بالایی گزارش شده است، لیکن عملکرد مدیریت منابع انسانی تنها در رفع نیازهای توسعه حرفه ای آموزشی در حد مطلوب گزارش شده است و در رفع سایر نیازها در سطح نامطلوبی گزارش شده است. بنابراین شکاف اساسی میان نیازهای توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی با عملکرد مدیریت منابع انسانی در رفع این نیازها قابل مشاهده است. چنین شکافی ضرورت تغییر و اصلاح رویه نظام مدیریت منابع انسانی در نیازسنجی و برنامه ریزی توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی را یادآور می شود.
پرونده مقاله
زمینه و هدف: تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل عوامل موثر بر شایستگی رهبری مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی انجام شده است.
روش کار : این پژوهش به روش ترکیبی بوده که در بخش کیفی از روش متوالی- اکتشافی و در بخش کمی روش توصیفی – پیمایشی استفاده شده است. مشارکت کنندگان در بخش ک چکیده کامل
زمینه و هدف: تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل عوامل موثر بر شایستگی رهبری مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی انجام شده است.
روش کار : این پژوهش به روش ترکیبی بوده که در بخش کیفی از روش متوالی- اکتشافی و در بخش کمی روش توصیفی – پیمایشی استفاده شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل 21 نفر از صاحبنظران دانشگاهی بوده اند که بصورت هدفمند و با روش صاحبنظران کلیدی و استفاده از روش اشباع نظری انتخاب شده اند و در بخش کمی جامعه آماری کلیه هیئت علمی و کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس به تعدا 1800 نفر بوده اند که برای تعیین حجم نمونه از جامعه آماری از جدول مورگان استفاده شده که براساس اين جدول از تعداد 1800 هیئت علمی و کارمنددانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس ،تعداد 317 نفر از آنها انتخاب شدند . ابزار پژوهش در بخش کیفی ، مصاحبه اکتشافی و نیمه ساختمند و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته ؛ عوامل موثر بر شایستگی رهبری مدیران که براساس مضامین بدست آمده در مرحله کیفی طراحی شده،استفاده گردیده است.
نتایج:نتایج بدست در بخش کیفی عوامل موثر بر شایستگی رهبری را در قالب21 ویژگی پایه،4 ویژگی سازمان دهنده(اخلاق گرایی،انگیزشی،مدیریتی،ساختاری) و دو عامل فراگیر(فردی و سازمانی) نشان داد که براساس این یافته ها مدل عوامل موثر بر شایستگی رهبری مدیران طراحی گردیدو نتایج بخش کمی نشان داد که عامل ساختاری در دانشگاه ها بر روی شایستگی های رهبران و مدیران تاثیر زیادی می گذارد و مدل بدست آمده از برازش مطلوبی برخوردار است.
نتیجه گیری:با توجه به نتایج تحقیق، چهار عامل تاثیر گذار بر شایستگی رهبری بدست آمده که عبارتند از:اخلاق گرایی،انگیزشی،مدیریتی،ساختاری است که لازم است راهبردهای کلان و خرد که موجبات بروز و ظهور شایستگی های رهبری در مدیران دانشگاه آزاد را فراهم می کند اتخاذ شود.
پرونده مقاله
هدف اصلی پژوهش ارائه مدلی برای شایستگی مربیگری عملکرد ویژه سرپرستان و مدیران شرکت ملی نفت است. تحقیق از نظر هدف کاربردی و اکتشافی بوده و در جمع آوری و تحلیل داده ها از روش های کیفی و کمی استفاده شده است. تحلیل دادهها در روش کیفی، تحلیل محتوای متون، مصاحبه و پرسشنامه چکیده کامل
هدف اصلی پژوهش ارائه مدلی برای شایستگی مربیگری عملکرد ویژه سرپرستان و مدیران شرکت ملی نفت است. تحقیق از نظر هدف کاربردی و اکتشافی بوده و در جمع آوری و تحلیل داده ها از روش های کیفی و کمی استفاده شده است. تحلیل دادهها در روش کیفی، تحلیل محتوای متون، مصاحبه و پرسشنامه های با رویکرد دلفی و در روش کمی پیمایشی
( پرسشنامه مقایسات زوجی شبکه ای) میباشد. روش نمونهگیری هدفمند بوده و حجم نمونه ادبیات براساس اشباع دادهها، مصاحبه نیمه ساختمند 12 نفر و در روش دلفی و مقایسات زوجی شبکهای20 نفر از متخصصان و مدیران آگاه به مربیگری میباشد. روایی محتوایی سؤالات مصاحبه و پرسشنامهها با استفاده از نظر متخصصین ، روایی صوری با اجرای آزمایشی ،پایایی مصاحبه با ضریب توافق دو کدگذار و پایایی پرسشنامه مقایسات زوجی شبکه ای به شیوه ضریب توافق بدست آمد. ابتدا مفاهیم مطرحشده در ادبیات و مصاحبهها استخراج شده و مفاهیم مشترک در قالب 16 مؤلفه جمعبندی و براساس منابع معتبر در حوزه شایستگی، ابعاد و شاخصها استخراج شد. پرسشنامههای دلفی در دو مرحله و سپس پرسشنامه مقایسات زوجی شبکهای ساخته و اجرا گردید. تجزیه و تحلیل دادههای متون و مصاحبهها به روش استقرایی و با نرمافزار MAXQDA، پرسشنامه های دلفی با نرم افزار SPSS، پرسشنامه مقایسات زوجی شبکهای با استفاده از نرمافزارهای Matlab وSuper Decision انجام شد. تحلیل یافتهها منجر به ارائه مدل مربیگری عملکرد شامل 15مؤلفه و 56 شاخص در سهبُعد فردی، سازمانی و مدیریتی با ذکر رتبهبندی و میزان تاثیر و تأثرات درونی مؤلفهها شد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف ارائه ی الگوی خودتوسعه ای رهبران بر اساس سنتزپژوهی پژوهش های گذشته صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع سنتزپژوهی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش ها و مطالعات انجام شده در بازه زمانی 1970 تا 2020 در حوزه خودتوسعه ای رهبری به تعداد 2890 که چکیده کامل
این پژوهش با هدف ارائه ی الگوی خودتوسعه ای رهبران بر اساس سنتزپژوهی پژوهش های گذشته صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع سنتزپژوهی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش ها و مطالعات انجام شده در بازه زمانی 1970 تا 2020 در حوزه خودتوسعه ای رهبری به تعداد 2890 که پس از مراحل مختلف حذف و کاهش، تعداد 61 پژوهش بعنوان نمونه انتخاب شد. منابع مرتبط بهوسیله کدگذاری سه مرحلهای باز، محوری و انتخابی کدگذاری شدند. بهمنظور بررسی کیفیت کدگذاری، از قابلیت اعتماد، تأیید پذیری و اطمینانپذیری برای یافتهها استفاده شده و ضریب کاپای کوهن برای توافق بین ارزیابان عدد 75/0به دست آمده است. طبق یافته های این پژوهش مدل فرآیند خودتوسعه ای رهبران بدینصورت میباشد که عوامل خودتوسعه ای از طریق یکی از انواع خودتوسعه ای (ساختاریافته، هدایتشده یا فردی) و با استفاده از یکی از سازوکارهای خودتوسعه ای (خودرهبری،خودمدیریتی، خودنظم دهی و خودراهبری یادگیری) فرآیند خودتوسعه ای رهبران را شکل می دهند.
پرونده مقاله
امروزه آموزش به عنوان یکی از مهمترین عواملی که موجب افزایش اثربخشی و کارایی کارکنان میشود، شناخته شده است. از آنجایی که در سالهای اخیر، رسانههای اجتماعی کاربرد فضایندهای در آموزش کارکنان داشته است، هدف این پژوهش شناسایی دیدگاهها و ادراکات مدیران و کارشناسان آموزش ا چکیده کامل
امروزه آموزش به عنوان یکی از مهمترین عواملی که موجب افزایش اثربخشی و کارایی کارکنان میشود، شناخته شده است. از آنجایی که در سالهای اخیر، رسانههای اجتماعی کاربرد فضایندهای در آموزش کارکنان داشته است، هدف این پژوهش شناسایی دیدگاهها و ادراکات مدیران و کارشناسان آموزش از ارزش رسانههای اجتماعی در محیطهای یادگیری سازمانی و ارائه الگوی بکارگیری رسانههای اجتماعی در آموزش کارکنان میباشد. بر این اساس در چارچوب روش کیفی و بکارگیری راهبرد نظریه داده بنیاد، اقدام به بررسی و جمعآوری دادههای پژوهش از طریق مصاحبههای نیمه ساختاریافته با 15 نفر از مدیران و کارشناسان آموزش بانکهای شهر تهران شد که با روش نمونهگیری قضاوتی انتخاب شدند. تحلیل دادهها در سه مرحله کدگذاري باز، کدگذاري محوري و کدگذاري انتخابی انجام گرفت و بر اساس آن الگوی کیفی پژوهش طراحی شد. نتایج پژوهش حاضر، نشان دهندهي استخراج بالغ بر 117 کد اولیه از مصاحبهها و 78 مفهوم و 18مقوله است که در قالب الگوی پارادایمی شامل مقوله محوری (یادگیری تعاملی فناورانه)، شرایط علّی (حمایت مدیریت ارشد، مدیریت تغییر، مدیریت منابع انسانی مبتنی بر شایستگی، مخاطب محوری)، شرایط زمینهای (فرهنگ سازمانی مشارکتی، چابکی سازمانی، خط مشیهای سازمانی، زیرساختهای فناورانه)، شرایط مداخلهگر (زیرساختهای فناورانه ضعیف، منابع مالی ناکافی، کمبود آگاهی کارکنان)، راهبردها (مدیریت دانش، فعالیتهای تیمی)، پیامدها (کاهش هزینههای آموزش، بهبود عملکرد کارکنان، اثربخشی آموزشی، یادگیری مستمر) قرار گرفت
پرونده مقاله
یکی از مبانی توسعه در هر جامعه ای، نظام اداری و مدیریت آن است. نظام اداری مطلوب و کارآمد میتواند زمینهساز و تسهیلکننده تحقق اهداف برنامه های توسعه قرار گیرد. سازمان سالم، سازمان متشکل از نیروی خلاق، سازنده و متعهد است که از روحیه و عملکرد خوبی برخوردار است و این نیرو چکیده کامل
یکی از مبانی توسعه در هر جامعه ای، نظام اداری و مدیریت آن است. نظام اداری مطلوب و کارآمد میتواند زمینهساز و تسهیلکننده تحقق اهداف برنامه های توسعه قرار گیرد. سازمان سالم، سازمان متشکل از نیروی خلاق، سازنده و متعهد است که از روحیه و عملکرد خوبی برخوردار است و این نیروی خلاق سازمان را قادر می سازد تا به اهداف خود برسد و حتی موجبات رشد و شکوفایی جامعه را فراهم سازد. عوامل متعددی در سالمسازی سازمان مؤثرند که یکی از آنها آموزش جامع کارکنان است. بهدلیل اهمیت و نقشی که نظام آموزش منابع انسانی در ارتقاء سلامت اداری و پیشگیری از فساد اداری دارد، پژوهش حاضر درصدد تبیین شاخصهای نظام آموزش منابع انسانی در راستاي ارتقاء سلامت نظام اداري در سازمانهاي دولتي است. پژوهش حاضر در چارچوب رويكرد كيفي و با استفاده از روش تحليل تم صورت گرفته است و براي استخراج شاخص های نظام آموزش منابع انسانی در راستاي ارتقاء سلامت نظام اداري با متخصصان سازمان اداري و استخدامي كشور با استفاده از شيوه نمونهگيري هدفمند مصاحبه انجام شده است. شاخص های نظام آموزش منابع انسانی در راستاي ارتقاء سلامت نظام اداري در قالب 4 تم اصلي، 13 تم فرعي و 48 مفهوم استخراج شد و یافتهها نشان داد که مؤلفههای سیستم آموزش منابع انسانی در راستای ارتقاء سلامت نظام اداری عبارتند از آموزش تخصص محور، آموزش اخلاق محور، بهبود مستمر و اولویت و استمرار دورههای ارتقاء سلامت اداری.
پرونده مقاله
یکی از چالشهای مدیریت منابع انسانی سازمانها بهخصوص در آموزشوپرورش، نحوه انتخاب و ارتقاء مدیران است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیها و توانمندی های مورد نیاز مدیران عالی آموزشوپرورش و ارائه مدل شایستگی مدیران جهت استفاده مراکز ارزیابی برای ارتقاء، انتخ چکیده کامل
یکی از چالشهای مدیریت منابع انسانی سازمانها بهخصوص در آموزشوپرورش، نحوه انتخاب و ارتقاء مدیران است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیها و توانمندی های مورد نیاز مدیران عالی آموزشوپرورش و ارائه مدل شایستگی مدیران جهت استفاده مراکز ارزیابی برای ارتقاء، انتخاب و انتصاب مدیران طراحي شد. برای انجام پژوهش از رويکرد پژوهش آميخته استفاده گرديد. این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی– کمی) بود. ابتدا در مرحله کیفی مطالعه اکتشافی انجام شد و رویکرد پژوهش قیاسی- استقرایی بوده است. روش پژوهش در قسمت کمی توصيفي (غير آزمايشي) و طرح پژوهش همبستگي از نوع تحليل معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، کلیه صاحبنظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزشوپرورش بود که با استفاده از نمونهگیری هدفمند مبتنی بر گلوله برفی با 17 نفر از صاحبنظران مصاحبه شد و در قسمت دلفی 25 نفر از آنها انتخاب شدند. و جامعه آماري در مرحله کمی کلیه مدیران آموزشوپرورش شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای 462 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مرحله کیفی مصاحبه نیمه ساختار و در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل اطلاعات در قسمت کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و تحلیل دلفی و در قسمت کمی از روشهای تحلیل توصیفی، تحلیل همبستگی و تحلیل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مؤلفههای الگوی شایستگی مدیران آموزشوپرورش عبارتاند از: شایستگی دانشی، شایستگی حرفهای، شایستگی شخصیتی، شایستگی اجرایی، شایستگی رهبری و هدایت، شایستگی ارتباطی و شایستگی ادراکی.
پرونده مقاله
مدیران ستادی آموزش و پرورش نقش کلیدی در سیاستگذاری، خطمشی گذاری، برنامهریزی کلان، و نظارت بر عملکرد دستگاه آموزش و پرورش ایفا می نمایند به همین دلیل انتخاب این دسته از مدیران از حساسیت ویژهای برخوردار است. با عنایت به تأکید سند تحول بنیادین مبنی گزینش مدیران در سطوح چکیده کامل
مدیران ستادی آموزش و پرورش نقش کلیدی در سیاستگذاری، خطمشی گذاری، برنامهریزی کلان، و نظارت بر عملکرد دستگاه آموزش و پرورش ایفا می نمایند به همین دلیل انتخاب این دسته از مدیران از حساسیت ویژهای برخوردار است. با عنایت به تأکید سند تحول بنیادین مبنی گزینش مدیران در سطوح مختلف بر اساس شایستهسالاری در راهکار 22- 6 "زیرنظام راهبری و مدیریت"، این مقاله به شناسایی معیارهای شایستگی مدیران ستادی آموزش و پرورش در تراز این زیرنظام و از دیدگاه تدوین کنندگان سند تحول بنیادین و متخصصان این حوزه می پردازد. با توجه به ماهیت پرسش و هدف این پژوهش، رویکرد آن کیفی و با روش نظریه برخاسته از داده ها و طرح ساختارگرای چارمرز انجام شده است. داده های موردنیاز پژوهش از طریق انجام مصاحبههای نیمه ساخت یافته و به روش نمونه گیری هدفمند با 22 نفر متخصص شامل نه نفر از تدوینکنندگان سند تحول بنیادین، هفت نفر از کارشناسان و مجریان زیرنظام راهبری و مدیریت و شش نفر از اعضای هیئتعلمی رشته مدیریت آموزشی گردآوری گردید. متن مصاحبهها که شامل 35 ساعت مصاحبه عمیق و انفرادی با جامعه پژوهش بودند، پیادهسازی و با روش تحلیل مضمون (تم) تحلیل شدند. در مجموع 63 شایستگی به عنوان شایستگیهای موردنیاز برای مدیران ستادی آموزش و پرورش شناسایی، که در قالب 17 زیر مقوله و شش مقوله اصلی یعنی ارزشها و نگرشها، مهارتها و توانمندیهای مدیریتی، ویژگیهای شخصیتی، دانش و مهارت شخصی، دانش و مهارت سازمانی، نظارت و کنترل و نهایتاً در دو بعد تخصصی و عمومی تعیین و تعریف گردیدند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر طراحي الگوي توسعه مديران مدارس بر اساس رويكرد شايستگي محور (مورد مطالعه: مدارس دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران) است. روش پژوهش عبارت است از روش آمیخته کیفی به روش تئوری زمینه ای و مدل معادلات ساختاری به روش کمی. جامعه پژوهش عبارت اند از کلیه مدیران مدارس چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر طراحي الگوي توسعه مديران مدارس بر اساس رويكرد شايستگي محور (مورد مطالعه: مدارس دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران) است. روش پژوهش عبارت است از روش آمیخته کیفی به روش تئوری زمینه ای و مدل معادلات ساختاری به روش کمی. جامعه پژوهش عبارت اند از کلیه مدیران مدارس دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران و نمونه در بخش کیفی 22 نفر از خبرگان و صاحبنظران مدیریت آموزشی از سازمان آموزش و پرورش و دانشگاه ها هستند، و در بخش کمی 330 نفر از مدیران مدارس متوسطه در مناطق آموزش و پرورش 22 گانه شهر تهران انتخاب شده است. ابزار های تحقیق عبارت است از مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته سنجش توسعه مديران شایسته. دادهها در بخش کیفی به روش گراندد تئوری اکتشافی جمعآوری شده و سپس با آزمون مدل معادله ساختاری در نرم افزار pls تحلیل شده است. یافتهها نشان داد 77 مفهوم، تحت 16 مولفه شناسایی شد. نتایج تحلیل اکتشافی نشان داد دو مقوله توسعه شایستگی ها، توسعه مهارت و صلاحیت به عنوان مقوله های اصلی بدست آمدند. چهار مورد مورد از شرایط علي شامل: مدیریت استعداد، توسعه مدیران، الزامات سازمان و منابع به عنوان عوامل علی اثر گذار بر توسعه شایستگی های مدیران بدست آمده است. چهار مورد از زمينه ها و بستر های پدیده شامل نگاه به شایسته سالاری و توسعه کارکنان، جو و فرهنگ سازمانی و شرایط محیطی بدست آمده است که نیازمند فراهم آوردن هستن، همچنین دو عامل مداخلهگر عوامل سازمانی و مقررات سازمانی بدست آمده است که نیاز مند کنترل و ایجاد هستند و یک پیامد که توسعه مدیران با رویکرد شایستگی محور در دو بعد فردی و سازمانی است، مدل توسعه شایستگی محور مدیران را تشکیل می دهد. در تایید مدل و مرحله کمی، تحلیل مسیر ارتباط بین متغیر ها نشان می دهد مسیر مستقیم بسترها، شرایط مداخله گر و مقوله های محوری به راهبرد ها همچنین مسیر های مستقیم راهبرد ها به پیامد ها و شرایط علی به مقوله محوری معنادار بود. از طرفی مسیر های غیر مستقیم شرایط علی به راهبرد ها از طریق مقوله محوری ، بستر و عوامل مداخله گر و مقوله محوری به پیامد از طریق راهبرد ها و همچنین شرایط علی به پیامد ها از طریق راهبرد ها و مقوله محوری معنادار بود.
پرونده مقاله
نوع مدیریت در شهرداری ها که نوعا سازمان های خدماتی هستند، با سایر سازمان ها متفاوت است. به همین جهت شایستگی های مدیران این گونه سازمان ها با سایر سازمان ها متفاوت خواهد بود. هدف پژوهش حاضر شناسایی و اعتباربخشی مدل شایستگی های مدیران میانی شهرداری می باشد که در مناطق ب چکیده کامل
نوع مدیریت در شهرداری ها که نوعا سازمان های خدماتی هستند، با سایر سازمان ها متفاوت است. به همین جهت شایستگی های مدیران این گونه سازمان ها با سایر سازمان ها متفاوت خواهد بود. هدف پژوهش حاضر شناسایی و اعتباربخشی مدل شایستگی های مدیران میانی شهرداری می باشد که در مناطق بیست و دو گانه شهرداری تهران انجام گرفته است . در این تحقیق ضمن ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺍﺩﺑﻴﺎﺕ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻭ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﻣﺪﻝ ﻫﺎ ﻭ ﺍﻟﮕﻮﻫﺎﻯ ﺷﺎیستگی، با 20 نفر از خبرگان سازمانی در 8 معاونت مختلف ، مصاحبه شد و مدل اولیه شایستگی های مدیران میانی شهرداری حاصل شد. با انجام سه مرحله پنل دلفی در بین 7 نفر از خبرگان، مدل اصلاح شده شایستگی ها حاصل شد. درفاز دوم برای اعتباربخشی مدل، از مدل معالات ساختاری استفاده شد و پرسشنامه ای تدوین و در بین 274 نفر از مدیران میانی شهرداری توزیع گردید و در نهایت، مدل شایستگی مدیران میانی شهرداری با 3 بعد ، 6 مولفه و 45 شاخص ارائه گردید.
پرونده مقاله
یکی از فرایندهای مهم و اصلی مدیریت منابع انسانی، توسعه منابع انسانی در سازمان است. فعالیتهای توسعه منابع انسانی در سازمان ها در سه دسته مبادلهای، سنتی و تحول گرایانه قرار می گیرد. رویکرد تحول گرایانه به استراتژی نتیجه گرا و مبتنی بر عملکرد تمرکز دارد و به سازمان در دس چکیده کامل
یکی از فرایندهای مهم و اصلی مدیریت منابع انسانی، توسعه منابع انسانی در سازمان است. فعالیتهای توسعه منابع انسانی در سازمان ها در سه دسته مبادلهای، سنتی و تحول گرایانه قرار می گیرد. رویکرد تحول گرایانه به استراتژی نتیجه گرا و مبتنی بر عملکرد تمرکز دارد و به سازمان در دستیابی به اهداف و استراتژیهای کسب وکار کمک میکند. درحالیکه در رویکرد مبادلهای و سنتی به فرایندهای ابتدایی آموزش و یادگیری کارکنان پرداخته میشود. با توجه به اهمیت اقدامات توسعه منابع انسانی در رویکرد تحول گرایانه این پژوهش به دنبال پاسخ به یک سوال اصلی، ارائه مدل توسعه منابع انسانی مبتنی بر رویکرد تحول گرایانه و چهار سوال مهم و وابسته به یکدیگر درباره چیستی، چرایی و چگونگی توسعه منابع انسانی مبتنی بر رویکرد تحول گرایانه و همچنین ورودی های مورد نیاز برای پیاده سازی این رویکرد در سازمان می باشد. روش مرور نظام مند در جمع آوری ادبیات و فراترکیب تفسیری کیفی در ترکیب و تفسیر مورد استفاده قرار گرفته است.در این پژوهش 31 مقاله، کتاب و پایان نامه اصلی در طی فرایند جستجو، ترکیب و تفسیر مورد تحلیل قرار گرفتند که در نهایت به پاسخ به سه سوال فرعی مهم تحقیق منجر شد. از طرفی با رجوع و کاوش در ادبیات مربوطه به این رویکرد و پس از پاسخ به سوالات سعی شد تا مدلی برای توسعه منابع انسانی مبتنی بر رویکرد تحول گرایانه ارائه شود که این مدل مبتنی بر ورودی، فرایند و خروجی می باشد.
پرونده مقاله
هدف: جامعه کسب و کار امروزی بیش از هر چیز به مربیان کارآفرینی نیاز دارد. مربیان کارآفرین، کارآفرینان را تشویق می کند تا چشم انداز استراتژیک خود را به عمل تبدیل کنند. این تحقیق با هدف شناسایی مولفه های مربیان کارآفرین در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنعت دارویی کشور است.
چکیده کامل
هدف: جامعه کسب و کار امروزی بیش از هر چیز به مربیان کارآفرینی نیاز دارد. مربیان کارآفرین، کارآفرینان را تشویق می کند تا چشم انداز استراتژیک خود را به عمل تبدیل کنند. این تحقیق با هدف شناسایی مولفه های مربیان کارآفرین در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنعت دارویی کشور است.
روش: روش تحقیق توسعه ای – کاربردی و گردآوری داده ها کیفی است. به منظور شناسایی مولفه های مربیان کارآفرین در کسب و کارهای کوچک و متوسط، 16 نفر از خبرگان تجربی و مطلعین در زمینه مربی گری که به شیوه هدفمند و به طور خاص از تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داد ها از روش کدگذاری باز و محوری استفاده شده است.
یافته ها: تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که عوامل و مولفه های مربیان کارآفرین در کسب و کارهای کوچک و متوسط از سه عامل دانش و مهارت های مربی گری، ویژگی های روان شناختی و اقدامات مربیان کارآفرین تشکیل می شوند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موفقیت مربی گری در سازمان است. همچنین این پژوهش الگوی جامعی برای عوامل موفقیت مربیگری ارائه میکند. این پژوهش در چهارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش فراترکیب با رویکرد هفت مرحلهای سندولوسکی و بارسو (2009) انجام شد. جامعه موردمطالعه شام چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موفقیت مربی گری در سازمان است. همچنین این پژوهش الگوی جامعی برای عوامل موفقیت مربیگری ارائه میکند. این پژوهش در چهارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش فراترکیب با رویکرد هفت مرحلهای سندولوسکی و بارسو (2009) انجام شد. جامعه موردمطالعه شامل کلیه تحقیقات و مطالعات فارسی و انگلیسی چاپشده در حوزه مربیگری در بین سالهای 2000 تا 2020 میباشد. در این راستا، کلیدواژههای مرتبط با هدف پژوهش مورد جستجو قرار گرفت و مقالات و اسناد بهدستآمده با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و با توجه به معیارهای پذیرش موردبررسی قرار گرفتند که درنهایت 25 مقاله که از معیارهای ورود به مطالعه برخوردار بودند با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری، انتخابی) تجزیهوتحلیل شدند. پایایی کدگذاریها با استفاده از ضریب توافق کاپا در نرمافزار SPSS و با مقدار 0.75 تأیید شد و برای بررسی روایی پژوهش نیز یافتهها در اختیار 2 تن از خبرگان تحقیق کیفی قرار گرفت. بر اساس نتایج تحلیل دادهها 129 کدباز شناسایی شد که در 6 مقوله و 23 زیر مقوله دستهبندی شد که عبارت اند از صلاحیتهای حرفه ای مربی (مهارت های ادراکی، مهارت های ارتباطی، مهارت های فنی، دانش و تجربه، ویژگی های شخصیتی و اخلاقی، اعتبار حرفهای)، شرایط و ویژگی های متربی (تمایل و انگیزه، ویژگی-های شخصی، تعهد و مسئولیت پذیری، مهارت های شناختی، دانش و صلاحیت، جایگاه سازمانی)، فرایند مربی گری (برنامه ریزی و سازماندهی، شیوه های ارزیابی)، کیفیت رابطه (سطح رابطه، همکاری و توافق، احترام و اعتماد متقابل، یادگیری حرفه ای)، زمینهسازمانی (حمایت مدیران ارشد، فرهنگسازمانی، عوامل ساختاری و استراتژیک) و زمینه بیرونی (عوامل فرهنگی، عوامل محیطی).
پرونده مقاله
در عصر حاضر، سازمانها و شرکتها خواستار شایستگی کارکنان در مجموعه گستردهای از دانش، مهارتها و نگرشهای ضروری هستند زیرا شایستگیها به عنوان پیشبینی کنندههای مهم عملکرد و موفقیت کارکنان مطرح می شوند. هدف پژوهش حاضر ارائه ی شایستگی های مدیریتی مدیران در سازمان امور م چکیده کامل
در عصر حاضر، سازمانها و شرکتها خواستار شایستگی کارکنان در مجموعه گستردهای از دانش، مهارتها و نگرشهای ضروری هستند زیرا شایستگیها به عنوان پیشبینی کنندههای مهم عملکرد و موفقیت کارکنان مطرح می شوند. هدف پژوهش حاضر ارائه ی شایستگی های مدیریتی مدیران در سازمان امور مالیاتی کشور و مقایسه آن با وضعیت موجود این شایستگی ها است. این تحقیق با روش ترکیبی انجام شده و به این منظور در بخش کمی با استفاده از جدول مورگان 356 نفر به روش تصادفی ساده و در بخش کیفی 30 نفر به روش هدفمند از مدیران سازمان امور مالیاتی کشور به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. داده های این پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و پرسش نامه جمع آوری گردید. در بخش کیفی از نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی از نرم افزارSPSS بهره گرفته شده است. با توجه به نرمال بودن توزیع دادهها، برای تحلیل داده های پرسش نامه از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد. با توجه به یافته های پژوهش، ابعاد سلامت فکری، کمال گرایی، ارتباطات، تعهد، توانایی فردی، سلامت روانی و اجتماعی، در حوزه شایستگی های عمومی، ابعاد شخصیت مدیریتی، ارتباطات مدیریتی، مهارت های مدیریتی و رهبری در حوزه شایستگی های مدیرتی، ابعاد هوش مالیاتی و دانش مالیاتی در حوزه مهارت های تخصصی احصا گردید. از کل مولفه ها 48 درصد نامطلوب و 52 درصد مطلوب بوده اند. به عبارت دیگر 42 درصد مربوط به شایستگی های عمومی، 41 درصد مربوط به شایستگی های مدیریتی و 17 درصد مربوط به شایستگی های تخصصی می باشد.
پرونده مقاله
یادگیری سازمانی مهمترین سرمایه برای تسهیل توسعه حرفهای کارکنان و نیز تحول سازمانی محسوب می شود. هدف پژوهش؛ بررسی تأثیر یادگیری سازمانی بر تحول سازمانی با توجه به نقش میانجی توسعه حرفهای کارکنان در بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش توصیفی- کاربردی و از نوع چکیده کامل
یادگیری سازمانی مهمترین سرمایه برای تسهیل توسعه حرفهای کارکنان و نیز تحول سازمانی محسوب می شود. هدف پژوهش؛ بررسی تأثیر یادگیری سازمانی بر تحول سازمانی با توجه به نقش میانجی توسعه حرفهای کارکنان در بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش توصیفی- کاربردی و از نوع معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری کلیه مدیران و کارشناسان مدیریتی سطوح بالای بانک مرکزی و سازمانهای تابعه(429 نفر) که از میان آنها 203 نفر نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد یادگیری سازمانی(عزیزی؛ 1393)، تحول سازمانی(جان گاتر و پیتر دراکر؛2005) و توسعه حرفهای کارکنان(لانگ و همکاران؛2015) استفاده شد که روایی آن از طریق روایی صوری و پایایی توسط آلفای کرونباخ (یادگیری سازمانی:95/0، تحول سازمانی:92/0، توسعه حرفهای کارکنان:88/0) ارزیابی گردید. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS تحلیل شدند. نتایج نشان داد یادگیری سازمانی بر توسعه حرفهای کارکنان و تحول سازمانی تأثیر مستقیم داشته و توسعه حرفهای کارکنان در رابطه بین یادگیری سازمانی و تحول سازمانی نقش میانجی معناداری دارد.
پرونده مقاله
هدف: هدف اصلی این پژوهش، طراحی و تبیین الگوی توسعه حرفهای مدیران گروههای آموزشی دانشگاه تهران بر اساس رویکرد ناب است.
روش: این پژوهش در دو مرحله كيفي و كمي، با بهكارگيري روش پژوهش آميخته اكتشافي انجام شد. بخش کیفی پژوهش در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول بخش کیفی، چکیده کامل
هدف: هدف اصلی این پژوهش، طراحی و تبیین الگوی توسعه حرفهای مدیران گروههای آموزشی دانشگاه تهران بر اساس رویکرد ناب است.
روش: این پژوهش در دو مرحله كيفي و كمي، با بهكارگيري روش پژوهش آميخته اكتشافي انجام شد. بخش کیفی پژوهش در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول بخش کیفی، به بررسی پیشینه پژوهش موجود مرتبط با مؤلفههای توسعه حرفهای مدیران گروههای آموزشی بر اساس رویکرد ناب به زبانهای فارسی و انگلیسی در فاصلۀ سالهای 2000 تا 2020 پرداخته شد. پس از جستجو، غربالگری و ارزیابی کیفی مطالعات، سنتز نهایی بر روی 72 مطالعه انجام شد. در مرحلۀ دوم بخش کیفی جهت شناسايي الگوي مناسب بافت دانشگاه تهران، با 20 نفر از خبرگان و صاحبنظران حوزۀ آموزش عالی که به روش هدفمند انتخابشده بودند مصاحبههای نيمه ساختاريافته انجام شد. تحليل دادههای كيفي با استفاده از کدگذاری باز و محوری (تحلیل تم) انجام و پايايي و روايي آن بررسي گرديد. در مرحله كمي، روش پژوهش توصيفي- تحليلي و جامعه آماري شامل تمامي مديران گروههای آموزشی دانشگاه تهران به تعداد 252 نفر بود كه با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران تعداد 152 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شد. روش نمونه گیری در این پژوهش، روش نمونه گیری طبقهای تصادفی بود. در بخش كمي دادههای موردنياز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوري شد. براي ارزيابي روايي ابزار كمي پژوهش، از روايي محتوا و روايي سازه و جهت بررسي پايايي ابزار از آلفاي كرونباخ استفاده شد كه پايايي و روايي مناسب ابزار پژوهش را تأييد كرد.
یافتهها: نتايج پژوهش نشان داد كه توسعه حرفهای مديران گروههای آموزشی دانشگاه تهران بر اساس رویکرد ناب داراي پنج مؤلفه اصلي (1. مهارتهای رهبری/ مدیریتی ناب، 2. مهارتهای دانشگری ناب، 3. مهارتهای پژوهشگری ناب، 4. مهارتهای رفتاری ناب و 5. مهارتهای فردی ناب) و 19 شاخص بود. نتايج تحليل عاملي تأييدي مرتبه دوم نشان داد كه مؤلفههای پنجگانه شناساييشده، داراي بار عاملي كافي جهت پيشبيني توسعه حرفهای مديران گروههای آموزشی دانشگاه تهران بر اساس رویکرد ناب است.
نتايج حاصل از آزمون t تك نمونهای نشان داد كه مديران گروههای آموزشی دانشگاه تهران وضعيت كلي توسعه حرفهای خود را بر اساس رویکرد ناب در حد متوسط ارزيابي كردند.
نتیجهگیری: پنج مؤلفه اصلی حاصل از این پژوهش، میتواند الگویی اثربخش برای توسعه حرفهای مدیران گروههای آموزشی در دانشگاه تهران باشد و نتایج مفیدی در ارتقای کیفیت، کارایی، اثربخشی و کاهش اتلافات در دانشگاه تهران داشته باشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدل ارتقای بالندگی حرفه ای مدیران ارشد صنعت مخابرات ایران انجام گرفت. بدین منظور از روش تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شد. بدین صورت که در بخش کیفی به منظور آگاهی از مؤلفه های اصلی تحقیق، مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته با 17 نفر از مدیران ار چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف طراحی و تبیین مدل ارتقای بالندگی حرفه ای مدیران ارشد صنعت مخابرات ایران انجام گرفت. بدین منظور از روش تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شد. بدین صورت که در بخش کیفی به منظور آگاهی از مؤلفه های اصلی تحقیق، مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته با 17 نفر از مدیران ارشد صنعت مخابرات و اعضای هیأت علمی دانشگاه که به طور بالقوه بیشتریت اطلاعات را در خصوص بالندگی حرفه ای مدیران داشتند صورت گرفت و با تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش کدگذاری سیستماتیک، یافته های به دست آمده به صورت 5 مؤلفه اصلی شامل «بالندگی فردی، بالندگی سازمانی، بالندگی آموزشی، بالندگی پژوهشی و بالندگی حرفه ای» و 25 عامل فرعی مشخص گردید.
در بخش کمّی پژوهش و بر مبنای یافته های کیفی، پرسشنامه ای محقق ساخته، طراحی و بر روی نمونه ای متشکل از 172 نفر از مدیران ارشد که با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی انتخاب گردیده اند اجرا شد. روایی پرسشنامه توسط چهار نفر از خبرگان موضوع تأیید و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ محاسبه شد که ضریب 876/. بیانگر انسجام سؤالات و عدم پراکندگی معنادار بین آنها است. داده ها به روش تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار AMOS بررسی گردید که نتایج به دست آمده تأیید کننده ابعاد مدل استخراج شده بود. در پایان، وضع موجود بالندگی حرفه ای مدیران ارشد در هریک از ابعاد مدل مورد مطالعه قرار گرفت که با توجه به نتایج به دست آمده مشخص گردید که بین همه میانگین های محاسبه شده و میانگین فرضی تفاوت معنادار وجود دارد. محاسبه تفاوت میانگین ها نیز بیانگر این موضوع بود که بالندگی پژوهشی و بالندگی حرفه ای از مقدار تفاوت منفی برخوردار هستند و مدیران ارشد صنعت مخابرات ایران به طور معناداری از میزان بالندگی پایین -تر از سطح متوسط برخوردار هستند که باید در برنامه های آموزشی لحاظ گردد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد، مولفه ها و شاخص های الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی کارکنان بندر شهید رجایی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد و از نظر ماهیت اجرا، توصیفی است. جامعه آماری متشکل از افراد خبرگان و چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد، مولفه ها و شاخص های الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی کارکنان بندر شهید رجایی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد و از نظر ماهیت اجرا، توصیفی است. جامعه آماری متشکل از افراد خبرگان و مطلعین کلیدی در حوزه قلمرو موضوعی تحقیق بودند که بر اساس رویکرد آگاهانه و به روش هدفمند و گلوله برفی تعداد 12 نفر برای مصاحبه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای(سندکاوی) و روش میدانی(مصاحبه و دلفی) استفاده شد. به منظور تعیین اعتبار یافته ها از مصاحبه با افراد کانونی و تکنیک های اشباع نظری، رویه هاي ویژه کدگذاری و برای تعیین روايي از تکنیک های جمع آوری داده ها از منابع متعدد، تحلیل موارد منفی و انعطاف روش استفاده شد. در نهایت برای تحلیل داده ها از تکنیک کدگذاری نظری استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی کارکنان بندر شهید رجایی دارای 8 بعد، 27 مولفه و 83 شاخص است که اجزای مدل پارادایمی نهایی عبارتند از: شرایط علی(محیط آموزشی)؛ شرایط مداخله گر(ویژگیهای شایستگی محور یادگیرندگان)؛ بستر و زمینه حاکم(زمینه-سازی فرایند آموزش)؛ مقوله محوری(آموزش مبتنی بر شایستگی)؛ راهبردها(تدوین مدل شایستگی و...)؛پیامدها(آموزش های اثربخش، تمایل به خودتوسعه ای و ...).
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی شایستگیهای تخصصی رؤسای دانشکدههای دانشگاه تهران و ارائه دورههای آموزشی مبتنی بر آن انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و از دو روش تحلیل محتوا و مرور نظام مند استفاده شده است. ابتدا با کدگذاری کیفی شرح وظایف رؤسای دانشکده های دانشگاه تهران، چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی شایستگیهای تخصصی رؤسای دانشکدههای دانشگاه تهران و ارائه دورههای آموزشی مبتنی بر آن انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و از دو روش تحلیل محتوا و مرور نظام مند استفاده شده است. ابتدا با کدگذاری کیفی شرح وظایف رؤسای دانشکده های دانشگاه تهران، شایستگی های مربوطه استخراج شدند؛ سپس با مرور نظاممند مطالعات پیشین شایستگی های به دست آمده تکمیل و اصلاح شدند. درنهایت اعتبار یافته های پژوهش با روش تحلیل و بازبینی نخبگان و همکاران مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، الگوی سه لایه شایستگی های تخصصی رؤسای دانشکده ها شامل 9 شایستگی تخصصی و 17 زیرشایستگی در قالب سه دسته بندی کلّی است. این دسته بندی ها شامل شایستگی های ارتباطی و حمایتی (توانایی نمایندگی مؤثر و دفاع از دانشکده و توانایی برقراری تعامل مؤثر)، شایستگی های آموزشی، پژوهشی و تخصصی (رهبری و مقبولیت علمی، توانمندی ارائه خدمات تخصصی دانشکده به جامعه، توانمندی ارتقاء فرآیندهای یاددهی- یادگیری دانشکده، توانایی ارتقاء فرآیندهای پژوهشی دانشکده و آگاهی از سیاست ها، قوانین و برنامه های مربوط به دانشکده) و شایستگی های مدیریت سرمایه انسانی (توانایی ارتقاء برنامه های کارکنان و دانشجویان دانشکده و توانایی جذب و توسعه مؤثر اعضای هیأت علمی دانشکده) می باشد. همچنین بر پایه الگوی شایستگیهای تخصصی طراحی شده و با استفاده از نظر خبرگان به منظور توسعه و ارتقاء شایستگیهای رؤسای دانشکدهها، عناوین دوره های آموزشی به همراه سرفصلهای آموزشی شان پیشنهاد شدهاند.
پرونده مقاله
مدیران لازم ست از قابلیت ها و توانایی های برخوردار باشند که منجر به عمکلرد موفق آنها شود که نه تنها نیازهای داخلی را پاسخ دهند بلکه بتوانند نیازهای بیرونی را نیز هدایت کنند. و در هر جامعه ای نظام آموزشی بخش مهم و حائز اهمیتی بشمار می رود. این نهاد، زمینه ساز رشد و توسعه چکیده کامل
مدیران لازم ست از قابلیت ها و توانایی های برخوردار باشند که منجر به عمکلرد موفق آنها شود که نه تنها نیازهای داخلی را پاسخ دهند بلکه بتوانند نیازهای بیرونی را نیز هدایت کنند. و در هر جامعه ای نظام آموزشی بخش مهم و حائز اهمیتی بشمار می رود. این نهاد، زمینه ساز رشد و توسعه فکری و زمینه ساز بلوغ و تحقق ظرفیت-های انسانی است. بنابراین مدیران آموزش وپرورش باید از شایستگی های لازم برای انجام موفقیت آمیز این مهم، برخوردار باشند. لذا پژوهش حاضر با هدف تدوين الگوی توسعه شایستگی های مدیران ایرانی اسلامی در سازمان های دولتی با تأکید بر مدیریت اسلامی در آموزش وپرورش طراحي شد. برای انجام پژوهش از برای انجام پژوهش از رويکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی و با روش گرانددتئوری استفاده گرديد. جامعه پژوهش، کلیه صاحبنظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی و مدیریت اسلامی در آموزش و پرورش بود که با استفاده از نمونهگیری هدفمند با 19 نفر از آنها مصاحبه شد. ابزار پژوهش مصاحبه نيمه ساختاريافته بود. برای تجزیه و تحلیل یافته های کیفی از روش کدگذاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد "توسعه شایستگی های اسلامی و توسعه شایستگی های رهبری و مدیریتی" به عنوان مقوله محوری، "جانشین پروری، ارزیابی مستمر، آموزش و یادگیری مستمر و مدیریت استعداد" به عنوان شرایط علی، " یادگیرنده محور بودن سازمان (سازمان یادگیرنده)، عدالت گرایی در گزینش، انتصاب و ارتقا، برنامه ریزی و برنامه محوری و توسعه کارراهه شغلی" به عنوان راهبردها، مقوله های " فرهنگ سازماني و گروه کارکنان" به عنوان بستر، " نگرش اسلامی به مدیریت و منابع انسانی و ساختار سازمانی" به عنوان شرایط مداخلهگر مطرح شدند و توسعه شایستگی های مدیران ایرانی اسلامی در سازمان های دولتی می تواند پیامدهای مثبت فردی و سازمانی در آموزش و پرورش داشته باشد. اگر مديران آموزش و پرورش با استفاده از شایستگیها و بر اساس الگوی مناسب اسلامی ایرانی توسعه یابند، و داراي دانش و مهارت کافي باشند، سازمان با بالا بردن روحيه کارکنان و ايجاد انگيزه کار و فعاليت در آنها قادر خواهد بود هدفهای سازمان را با صرف منابع کمتر و کيفيت بهتر تحقق بخشد و بهرهوری سازمان را افزايش دهد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر شناسایی موانع و چالش های موفقیت مربیگری مدیران در صنعت پتروشیمی می باشد که بدین منظور از روش پژوهش ترکیبی استفاده شده است. در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون از طریق مرور ادبیات و نظریه ها باعث استخراج پرسشنامه ای با 40 گویه شد و جهت آزمون آن از رو چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر شناسایی موانع و چالش های موفقیت مربیگری مدیران در صنعت پتروشیمی می باشد که بدین منظور از روش پژوهش ترکیبی استفاده شده است. در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون از طریق مرور ادبیات و نظریه ها باعث استخراج پرسشنامه ای با 40 گویه شد و جهت آزمون آن از روش تحلیل عاملی مرتبه سوم با رویکرد حداقل مجذورات جزئی استفاده شد. جامعه آماری 167 نفر از مدیران، معاونین و روسای پتروشیمی بودند که 116 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SMARTPLS استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی مرتبه سوم نشان داد که ضعف مهارت ارتباطی و حل مسئله، ضعف مهارت ارائه بازخورد، سبک مدیریتی نامناسب، عدم تدوین اهداف واقع بینانه و پایبندی به آن، رفتارها و نگرش نامناسب مربی، تمایل متربی به سبک دستوری، عدم اعتماد به مربیان، فقدان انگیزه متربی، فرهنگ سازمانی نامناسب و فقدان آگاهی، ضعف ساختاری و عدم حمایت مدیران ارشد، سیستم های حمایتی نامناسب مدیریت منابع انسانی و حامی نبودن فرهنگ ملی می توانند به عنوان موانع موفقیت مربیگری مدیران در صنایع پتروشیمی در نظر گرفته شوند. علاوه براین نتایج نشان داد که موانع مرتبط با مربی (91/0)، موانع درون سازمانی (81/0)، موانع برون سازمانی (68/0) و موانع مرتبط با متربی (55/0) به ترتیب دارای بیشترین و کمترین تأثیر بر موفقیت مربیگری مدیران هستند. نتيجه نهايي اينكه مدل آزمون شده موانع موفقیت مربیگری مدیران، از روايي و پايايي مناسبي برخوردار است و مي تواند در صنعت پتروشیمی مورد استفاده قرار گيرد.
پرونده مقاله
امروزه علاقه به اعمال سبک مربی گری در میان مدیران سازمانها در حال رشد است. سازمان ها به دنبال این روش مدیریتی هستند تا با استفاده از شایستگی های مربی گری، نیروی انسانی خود را متعهد ساخته و به بهبودعملکرد فردی و سازمانی نائل آیند. با وجود این، هیچ تحقیق یا ادبیاتی در ا چکیده کامل
امروزه علاقه به اعمال سبک مربی گری در میان مدیران سازمانها در حال رشد است. سازمان ها به دنبال این روش مدیریتی هستند تا با استفاده از شایستگی های مربی گری، نیروی انسانی خود را متعهد ساخته و به بهبودعملکرد فردی و سازمانی نائل آیند. با وجود این، هیچ تحقیق یا ادبیاتی در این زمینه وجود ندارد که کدامیک از عوامل شایستگی های مربی گری بیشترین بهبود عملکرد فردی و سازمانی را برای این سازمانها به ویژه بانک ها بوجود می آورند. که در تحقیق حاضر در راستای پاسخگویی به این چالش، به صورت جامع و نظام مند تمامی شاخص هایی که در حوزه شایستگی های مربی گری موثر هستند از طریق مطالعه اسنادی و به کمک روش دلفی فازی و نظر 10 نفر از خبرگان شناسایی و با استفاده از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری/ میک مک فازی جهت نظم بخشیدن و جهت دادن به پیچیدگی روابط بین شاخصها و از روش فرآیند تحلیل شبکهای به منظور شناسایی شاخصهایی که بیشترین بهبود عملکرد را در حوزه شایستگی های مربی گری برای بانک تجارت به ارمغان میآورند بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که خوشه "طرز فکر مربیگری" نسبت به دیگر خوشهها و شاخص " اشتیاق برای عملکرد بلند مدت" از اهمیت و تاثیر گذاری بیشتری در شاخصهای شایستگی های مربی گری در بانک تجارت برخوردار هستند.
پرونده مقاله
این تحقیق به اعتبار سنجی الگوی امنیت فرهنگی در تو سعه پایدار مبتنی بر دانش می پردازد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری دادهها توصیفی ـ پیمایشی و از نظر نوع دادهها آمیخته (کمی ـ کیفی) است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری دادهها توص چکیده کامل
این تحقیق به اعتبار سنجی الگوی امنیت فرهنگی در تو سعه پایدار مبتنی بر دانش می پردازد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری دادهها توصیفی ـ پیمایشی و از نظر نوع دادهها آمیخته (کمی ـ کیفی) است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری دادهها توصیفی ـ پیمایشی و از نظر نوع دادهها آمیخته (کمی ـ کیفی) است. جامعه آماری در بخش کیفی (بخش مصاحبه) 15 نفر از خبرگان و متخصصین، و صاحب نظران آشنا به مباحث فرهنگی و دانشی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بودند که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی شامل کارشناسان و مدیران وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال 99-98 به تعداد 551 نفر بودند که با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای 226 نفر انتخاب شدند. جهت جمع آوری دادهها از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. در روش میدانی جهت جمع آوری بخش کیفی به انجام مصاحبه با تعدادی از مدیران فرهنگی اقدام گردید و در بخش کمی نیز اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید پایایی این پرسشنامه بر پایه ضریب آلفای کرونباخ 86/0 برآورد گردید در ارتباط با روایی شاخص های بدست آمده از تحلیل عاملی تاییدی و نیز در ادامه برای بررسی اعتبار مدل پرسشنامه ای طراحی شد که ابعاد مدل نهایی را با استفاده از تی تک نمونه ای سنجید. نتایج نشان داد که مدل از روایی اعتبار برخوردار بوده و الگوی امنیت فرهنگی در توسعه پایدار دانشی با عوامل فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، عوامل محیط زیستی، عوامل سیاسی و عوامل ملی و مذهبی، اعتبار لازم را کسب نمود.
پرونده مقاله
از آنجا كه فهرست استانداردي از شايستگي ها وجود ندارد، سازمان هاي مختلف، شركت ها و موسسات، وزارتخانه ها و نهادهاي دولتي در سراسر جهان، همه بسته به شرايط و نيازهاي خود، چارچوبي را براي شايستگي هاي مورد انتظار خود تعريف مي كنند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبهبندی شایستگ چکیده کامل
از آنجا كه فهرست استانداردي از شايستگي ها وجود ندارد، سازمان هاي مختلف، شركت ها و موسسات، وزارتخانه ها و نهادهاي دولتي در سراسر جهان، همه بسته به شرايط و نيازهاي خود، چارچوبي را براي شايستگي هاي مورد انتظار خود تعريف مي كنند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبهبندی شایستگیهای مدیران راهبردی سازمان بهزیستی خراسان رضوی انجام گردید. روش پژوهش، اکتشافی آمیخته (کیفی- کمی) بوده که در بخش کیفی، تحلیل مضمون و در بخش کمی، پیمایشی لحاظ گردیده است. نمونه آماری در بخش کیفی، 15 نفر از اساتید هیئتعلمی رشته مدیریت و با روش نمونهگیری نظری و در قسمت کمی، نیز 12 نفر از اساتید شاغل در دانشگاههای خراسان رضوی با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. روش تجزیهوتحلیل دادههای مصاحبه در بخش کیفی، شبکه مضامین و در بخش کمی تحلیل آنتروپی شانون انتخابشده است. یافتههای پژوهش در بخش کیفی شامل 25 مضمون سازماندهند در قالب 4 مضمون فراگیر (فردی،راهبردی، سازمانی و رهبری) و نتایج بخش کمی نشان داد که شایستگی راهبردی به عنوان مهمترین و شایستگی فردی به عموان کم اهمیت ترین شاخص شناسایی شده اند. با توجه به یافتههای پژوهش میتوان گفت مولفه های شناسایی شده برای ارزیابی شایستگی مدیران راهبردی بهزیستی میتواند مورد توجه قرار گیرد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به منظور گزينش روشهاي مطلوب يادگيري توسعه ي مديران براساس معيارها و ابعادِ اثرگذار با بهرهگيري از تكنيك TOPSIS انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی میباشد. شرکت ملّي پالايش و پخش فرآورده هاي نفتي چکیده کامل
پژوهش حاضر به منظور گزينش روشهاي مطلوب يادگيري توسعه ي مديران براساس معيارها و ابعادِ اثرگذار با بهرهگيري از تكنيك TOPSIS انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی میباشد. شرکت ملّي پالايش و پخش فرآورده هاي نفتي ايران به عنوان جامعه آماري انتخاب گرديده و با استفاده از روش نمونه گيري هدف مند قضاوتی 15 نفر از مدیران و خبرگان در حوزه های مرتبط با یادگیری و توسعه مدیران برای مصاحبه برگزیده شدند. گردآوری دادهها با استفاده از دو روش کتابخانه ای یا اسنادی به منظور مرور ادبیات پژوهش و روش میدانی مشتمل بر مصاحبه های ساختاریافته، توزیع و جمعآوری پرسشنامه انجام گرفت. روایی پرسش نامه از سوی خبرگان سنجیده و از طریق تطبیق با ادبیات پژوهش مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن توسط تکرار دوباره آزمون تأیید شد. جهت تجزيه وتحليل داده ها و شناسايي وزن معيارهاي اثرگذار بر روش هاي يادگيري و تعيين اولويت آن ها از روش BWM و شناسايي ضريب نزديكي و اولويت هر يك از روش هاي يادگيري از تكنيك TOPSIS و نرم افزار Excel استفاده شد. يافته هاي پژوهش حاکی از آن است که روش بازي و شبيه سازي، مطلوب ترين روش يادگيري براي اجراي برنامه هاي توسعه ای مدیران در شرکت می باشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری توسعه فردی مدیران مخابرات ایران انجام شده است. توسعه فردی رویکردی مؤثر در توسعه نظاممند و توانمندسازی مدیران است.
مواد و روشها: روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است که، روابط اجزای مدل بررسی می شود. جامعه پژوهش شامل مدیران مخابرا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری توسعه فردی مدیران مخابرات ایران انجام شده است. توسعه فردی رویکردی مؤثر در توسعه نظاممند و توانمندسازی مدیران است.
مواد و روشها: روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی است که، روابط اجزای مدل بررسی می شود. جامعه پژوهش شامل مدیران مخابرات به تعداد 220 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی و از جدول مورگان، 140 نفر انتخاب. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته توسعه فردی مدیران با پایایی(96/0=α) استفاده که 16 مؤلفه و سه بعد توسعه شامل عوامل مؤثر بر توسعه فردی، فرایند و اقدامات توسعه فردی و شایستگیهای فردی مدیران مورد بررسی قرار گرفت.
نتیجهگیری: نتایج با کمک نرم افزار لیزرل و تحلیل مدلیابی معادلات ساختاری، نشان داد مدل ساختاری توسعه فردی مدیران مخابرات شامل سه بعد مؤثر بر توسعه فردی، فرایند و اقدامات توسعه فردی و شایستگیهای فردی مدیران مخابرات بوده که هر یک از این ابعاد دارای مؤلفههای مشخص بوده و مدل از برازش مناسبی برخوداراست. لذا توسعه فردی مدیران در یک ساختار نظاممند از عوامل مؤثر تا تحقق شایستگیهای فردی، مورد توجه قرار گرفت. همچنین، عوامل مؤثر فردی با ضریب مسیر (37/0=γ)، بر فرایند و اقدامات تأثیردارد. فرایند و اقدامات با ضریب مسیر (17/0=γ)، بر شایستگیهای فردی تأثیرگذاشته است. ارتباطات بین اجزای مدل حاکی از وجود فرایندی مشخص و به هم وابسته است به گونهای که عوامل مؤثر بر فرایند و اقدامات، فرایند و اقدامات بر شایستگیهای فردی تأثیر دارد. بررسی اعتبار مدل با معادلات ساختاری و روابط کمی بین ابعاد مدل مورد تأیید قرار گرفت.
پرونده مقاله
یادگیری زدایی سازمانی توجه محققان بسیاری را معطوف خود نموده است و این مهم به عنصر مهم نوآوری و فرآیندهای تغییرات پایدار فردی و سازمانی تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی پیامدهای یادگیری زدایی سازمانی با استفاده از روش فراترکیب است. در راستای این روش پس از فیلتر مقال چکیده کامل
یادگیری زدایی سازمانی توجه محققان بسیاری را معطوف خود نموده است و این مهم به عنصر مهم نوآوری و فرآیندهای تغییرات پایدار فردی و سازمانی تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی پیامدهای یادگیری زدایی سازمانی با استفاده از روش فراترکیب است. در راستای این روش پس از فیلتر مقالات، در نهایت تعداد 40 تحقیق که بطور مستقیم به موضوع پیامدهای یادگیری زدایی سازمانی پرداخته بودند وارد مرحله تحلیل در نرم افزار مکس کیودا شدند. پس از مرحله تلفیق تعداد 28 رمز متمایز شناسایی، و از بین رمزهای شناسایی شده رمزهای؛ خروجی های نوآوری با 6 ارجاع، یادگیری مجدد و انعطاف-پذیری سازمانی با 4 ارجاع، و نوآوری رادیکال و عملکرد کلی با 3 ارجاع به ترتیب بالاترین تعداد ارجاعات را در متون پژوهشی داشتند. در سطوح انتزاع بالاتر رمزها در قالب 11 مفهوم و در نهایت در قالب 6 مقوله (توانمندی های نوآورانه، ارتقاء موضع رقابتی در زنجیره ارزش، کارآفرینی سازمانی، چابکی و تحول سازمانی، مدیریت دانش مشارکتی، و توانمندسازی منابع انسانی) قرار داده شدند.
پرونده مقاله
کارشناسان مالی نقش کلیدی در تصمیم سازی آگاهانه مدیران در برنامه های استراتژیک بانک ها دارند،به همین دلیل عملکرد این دسته از کارشناسان از حساسیت ویژه ای برخوردار است.با عنایت به این مسئله،این مقاله به شناسایی شایستگی های کارشناسان مالی در حوزه بانکی می پردازد.با توجه به چکیده کامل
کارشناسان مالی نقش کلیدی در تصمیم سازی آگاهانه مدیران در برنامه های استراتژیک بانک ها دارند،به همین دلیل عملکرد این دسته از کارشناسان از حساسیت ویژه ای برخوردار است.با عنایت به این مسئله،این مقاله به شناسایی شایستگی های کارشناسان مالی در حوزه بانکی می پردازد.با توجه به ماهیت و هدف این پژوهش،رویکرد آن کیفی و با روش نظریه داده بنیاد و طرح ساختارگرای چارمز انجام شده است.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارشناسان مالی شاغل در معاونت مالی (اداره خزانه و اوراق بهادار،اداره حسابداری کل،مدیریت نقدینگی و حسابداری مدیریت) و رؤسای شعب بانک دی است.ابزار پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته،دفترچه یادداشت و ضبط صوت است.داده های این پژوهش حاصل مصاحبه با 30 نفر از کارشناسان مالی است که با روش نمونه گیری گلوله برفی(نمونه گیری تا مرحله اشباع نظری در اطلاعات گردآوری شده ادامه یافت)انتخاب شدند.متن مصاحبه ها که شامل 33ساعت مصاحبه انفرادی با نمونه پژوهش بود،پیاده سازی و با روش تحلیل مضمون(تم)تحلیل شدند.در مجموع 79شایستگی به عنوان شایستگی های مورد نیاز برای کارشناسان مالی بانک دی شناسایی شد که در قالب 12مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی با عناوین فردی،میان فردی،دانش پایه ای و عمومی شغل،دانش فنی و کلیدی شغل،و نهایتاً در دو بعد شایستگی های تخصصی و عمومی تعیین و تعریف گردیدند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی با رویکرد پدیدار شناسانه است که جهت شناسایی ابعاد و مؤلفه های توسعه حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی و تدوین چارچوب آن انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، مدیران مدارس دولتی مقطع ابتدایی شهر تهران درسال تحصیلی 99-98 بودند. طی دو مرحله نمونه چکیده کامل
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی با رویکرد پدیدار شناسانه است که جهت شناسایی ابعاد و مؤلفه های توسعه حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی و تدوین چارچوب آن انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، مدیران مدارس دولتی مقطع ابتدایی شهر تهران درسال تحصیلی 99-98 بودند. طی دو مرحله نمونه گیری، با روش های نمونه گیری سهمیه ای و سپس هدفمند نمونه ها انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته به کار گرفته شد . مصاحبه تا جایی ادامه یافت که فرایند اکتشاف و جمع آوری داده ها پس از مصاحبه با 14 نفر به نقطه اشباع نظری رسید. با انجام مراحل کدگذاری باز و محوری ، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از دو روش تأیید مصاحبه شوندگان و تأیید یک خبره بیرونی برای کنترل روایی استفاده شد. برای تعیین پایایی نیز از دو روش بررسی مجدد نوشته ها و نیز از روش کدگذاری مجدد استفاده گردید. توافق در همسانی کدگذاری ها محاسبه شد و ضریب توافق 86% به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که چارچوب توسعه حرفه ای برای مدیران مدارس ابتدایی دارای 3 بُعد، 14 مؤلفه با 117 نشانگر است که شامل بُعد محتوای توسعه حرفه ای ( با مؤلفه های دانش مدیریت عمومی، دانش مدیریت تخصصی، مهارت تعاملی، مهارت مدیریت منابع، مهارت حرفه ای، تمایلات فردی، نگرش مدیریتی، توانایی جسمی و روانی و توانایی فکری و ذهنی)، بُعد فرایند توسعه حرفه ای (با مؤلفه های اقدامات خود-توسعه ای، روابط توسعه دهنده) و بُعد الزامات سازمانی ( با مؤلفه های زمینه سازی دانش افزایی و کسب مهارت، اصلاح روشهای انتخاب و انتصاب مدیران، بهبود ساختار و فرایندهای سازمانی) می باشد.
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی شایستگی مدیران مبتنی بر جانشینپروری سازمان آموزش و پرورش استان خراسان رضوی است. اين تحقيق از حيث هدف، كاربردي و از نظر گرداوری داده ها از نوع توصیفی-همبستگی است در ابتدا مدل شایستگی مدیران با تاکید بر جانشین پروری به روش مدلسازی معادلا چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی شایستگی مدیران مبتنی بر جانشینپروری سازمان آموزش و پرورش استان خراسان رضوی است. اين تحقيق از حيث هدف، كاربردي و از نظر گرداوری داده ها از نوع توصیفی-همبستگی است در ابتدا مدل شایستگی مدیران با تاکید بر جانشین پروری به روش مدلسازی معادلات ساختاری تست شده است . جامعه تحقیق برای بخش مدلسازی تفسیری ساختاری از گروه خبرگان شامل 15 نفر از خبرگان و اساتید دانشگاهی و پژوهشگران مدیریت استفاده شده است. همچنین در بخشی کمی، از دیدگاه 180 نفر از کارکنان باتجربه در این حوزه استفاده شده است.که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند . بر اساس ادبیات نظری تحقیق و بررسی مدل ها به همراه نظرات خبرگان ، تغییر محیط سازمانهای دولتی بهطور چشمگیری مستلزم بهروزرسانی صلاحیتها و شایستگیهای ضروری یک مدیر است. برای مدیریت و سازماندهی، شایستگی یکسری از رفتارهایی است که به یک هدف عملکردی میرسد. در مجموع الگوی بهدست آمده در پژوهش حاضر به ترتیب اولویت مشتمل بر 9 بعد، 23 مولفه و 80 شاخص است. تحقیقات بررسی شده و مرتبط با شایستگی مدیران با تأکید بر جانشین پروری، نشان داد اولاً تحقیقات انجام شده به صورت آمیخته نظامند نبوده است. به این معنی که 9 عامل موثر بر شایستگی های مدیریتی مبتنی بر جانشین پروری شناسایی و ذکر نشده است؛ ثانیاً از همه جوانب نظیر فردی، خانوادگی، اجتماعی، شغلی، فرهنگی، اقتصادی، فیزیکی و .. به موضوع شایستگی های مدیریتی مبتنی بر جانشین پروری نگاه نکرده اند در حالی که به تمام جوانب پیش گفته در تحقیق حاضر پرداخته شده و برای هر کدام شاخص ها و مولفه هایی شناسایی شده است که جامعیت الگو را نشان می دهد. اما به طور کلی تحقیقات انجام شده در این زمینه تاحدودی موید شاخص ها و مولفه-های بدست آمده در این تحقیق بوده اند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی شایستگیهای حرفهای مهندسان برای سازمانهای صنعتی نوین ، انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر گردآوری دادهها کمی ازنوع توصیفی- تحلیلی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل؛ 1)اعضای هیئتعلمی متخصص، دارای دکتری مهندسی و فعال در چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی شایستگیهای حرفهای مهندسان برای سازمانهای صنعتی نوین ، انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر گردآوری دادهها کمی ازنوع توصیفی- تحلیلی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل؛ 1)اعضای هیئتعلمی متخصص، دارای دکتری مهندسی و فعال در حوزه صنعت، 2)مدیران و کارشناسان خبره شاغل در سازمانهای صنعتی با تجربه 5 سال یا بیشتر و و دارای مدرک مهندسی که از 5 دانشگاه و 4 سازمان صنعتی برتر به تعداد 467 نفر که با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران، حجم نمونهای به تعداد 216 نفر به شیوهی نمونهگیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. جهت شناسایی شایستگیهای حرفه ای مهندسان برای ورود به سازمانهای صنعتی، پیشینه پژوهشهای انجام شده و سایت onet مورد بررسی قرار گرفته، سپس شایستگیهای استخراج و بر مبنای آن به دو دسته کلی ؛ عمومی و تخصصی طبقه بندی شدند. به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته 42 گویهای استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ برای همه شاخصها زیربنایی ابزار 3/82 به دست آمد. جهت بررسی روایی پرسشنامه نیز از نظر خبرگان مرتبط و هم چنین روایی سازه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد: 1- شایستگیهای حرفهای مورد نیار شامل؛ شایستگی های عمومی (شایستگی شخصیتی، برنامهریزی، شناختی) و تخصصی (سیستماتیک، کاربردی، اخلاق حرفهای و استراتژیک) می باشد 2- مدل کلی پژوهش با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد برازش قرار گرفت. 3- همه نشانگرها به طور معنیداری با عامل زیربنایی خود مرتبطبودند و مدل اندازهگیری طی ارزیابی شاخصهای جزئی مطلوب بود.
پرونده مقاله
پژوﻫش حاضر با ﻫدف طراحي الگوي آموزش راهبردی و تبیین نقش آن در توسعه منابع انسانی انجام شده است. اين پژوﻫش از نوع تحقيقات كاربردي مي باشد كه از روش آميخته از نوع اكتشافي به عنوان روش پژوﻫش استفاده كرده است. جامعه آماری در بخش کیفی27 نفر و کمی 400 نفر از متخصصان حوزه آمو چکیده کامل
پژوﻫش حاضر با ﻫدف طراحي الگوي آموزش راهبردی و تبیین نقش آن در توسعه منابع انسانی انجام شده است. اين پژوﻫش از نوع تحقيقات كاربردي مي باشد كه از روش آميخته از نوع اكتشافي به عنوان روش پژوﻫش استفاده كرده است. جامعه آماری در بخش کیفی27 نفر و کمی 400 نفر از متخصصان حوزه آموزش و توسعه منابع انسانی و استراتژی گروه خودروسازی سایپا به عنوان مشارکت کننده استفاده شده است.از روش نمونه گیری هدفمند در بخش کیفی و تصادفی طبقه ای در بخش کمی استفاده شده است . ابزار جمع آوري داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نيمه ساختاريافته و در بخش كمي شامل پرسشنامه محقق ساخته بود. براي تجـزيه و تحليل داده ﻫا در بخش كیفی از نرم افزار excel و كمي از نرم افزار AMOS و 19SPSS استفاده شد. روش تجزيه و تحليل داده ﻫا در بخش كيفي شامل روش داده بنياد (كدگذاري باز، محوري و انتخابي)در بخش کمی از روش تحليل مسير، ﻫمبستگي پيرسون و تحلیل عاملی استفاده شده است. نتايج اين پژوﻫش در بخش كيفي منجر به شكل گيري الگوي آموزش راهبردی با هدف توسعه منابع انسانی در گروه خودرو سازی سایپا شد و در بخش كمي تاثیر الگوی آموزش راهبردی در تبین توسعه منابع انسانی مورد بررسي قرار گرفت كه نتايج آن حاكي از تأثير مثبت الگوي آموزش راهبردی بر توسعه منابع انساني بود. يافته ﻫاي اين پژوﻫش مي تواند دﻻلت ﻫاي كاربردي و عملياتي در راستاي توسعه منابع انساني در گروه خودرو سازی سایپا ارائه دﻫد.
پرونده مقاله
امروزه سازمان ها نسبت به گذشته بسیار پیچیده شده اند و لازم است مدیران شایستگی های جدید و مهمی را کسب کنند تا بتوانند سازمان ها را در رسیدن به اهداف خود یاری دهند. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی شایستگی های مدیران در سازمان های پیچیده می باشد که پژوهشی کاربردی محسوب می شود. چکیده کامل
امروزه سازمان ها نسبت به گذشته بسیار پیچیده شده اند و لازم است مدیران شایستگی های جدید و مهمی را کسب کنند تا بتوانند سازمان ها را در رسیدن به اهداف خود یاری دهند. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی شایستگی های مدیران در سازمان های پیچیده می باشد که پژوهشی کاربردی محسوب می شود. این پژوهش در دو فاز صورت گرفته است که در فاز اول طراحی مدل و در فاز دوم اعتبار بخشی آن صورت گرفته است. در اولین مرحله از فاز نخست، بر اساس فراوانی پیچیدگی های مشاهده شده در ادبیات تحقیق و با مطالعه سیستماتیک مبانی نظری و همچنین بر اساس مصاحبه با خبرگان، سه نوع پیچیدگی ساختاری، فناوری و محیطی، مبنای ارزیابی پیچیدگی سازمان در نظر گرفته شد. در مرحله دوم که رویکردی کمی داشت و هدف آن شناسایی و انتخاب سازمان پیچیده بود، پرسشنامه ای 21 سوالی طراحی شد و روایی آن با نظر خبرگان و پایایی آن با محاسبه آّلفای کرونباخ تایید گردید و دربین291 نفر از مدیران میانی شهرداری توزیع شد که با انجام آزمون تی یک نمونه ای، سازمان پیچیده انتخاب گردید. در مرحله بعد که رویکردی کیفی داشت با 18نفر از خبرگان که با روش گلوله برفی انتخاب شده بودند، مصاحبه ای نیمه ساختاریافته انجام شد و مدل اولیه شایستگی های مدیران متناسب با هرنوع پیچیدگی، حاصل شد. در مرحله چهارم که رویکردی کمی داشت بر اساس مدل اولیه، پرسشنامه ای طراحی گردید و دربین 5 نفر از خبرگان به روش دلفی توزیع شده و بعد از انجام سه مرحله رفت و برگشت، مدل اصلاح شده حاصل گردید. در فاز دوم پژوهش که هدف آن اعتبار بخشی مدل اصلاح شده بود و رویکردی کمی داشت، بر اساس مدل اصلاح شده پرسشنامه ای طراحی شد و دربین 15 نفر از خبرگان توزیع گردید و با محاسبه ضریب نسبی روایی محتوا، مدل نهایی شایستگی مدیران متناسب با هر نوع پیچیدگی تدوین شد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل توانمندسازی کارکنان سازمان تأمین اجتماعی بر اساس آموزههای نهج البلاغه انجام پذیرفت. براین اساس ابتدا با استفاده از رویکرد تحلیل اسنادی کتاب نهجالبلاغه ترجمه دشتى (1330 ش)، که شامل 625 صفحه و 241 خطبه، 79 نامه و 480 حکمت است، مورد تحلیل قرار چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل توانمندسازی کارکنان سازمان تأمین اجتماعی بر اساس آموزههای نهج البلاغه انجام پذیرفت. براین اساس ابتدا با استفاده از رویکرد تحلیل اسنادی کتاب نهجالبلاغه ترجمه دشتى (1330 ش)، که شامل 625 صفحه و 241 خطبه، 79 نامه و 480 حکمت است، مورد تحلیل قرار گرفت و مواردی را که با مضامین مدنظر همخوانی داشتند استخراج شد. سپس از روی مضامین استخراج شده شاخصها و از روی شاخصها مولفهها انتخاب شدند. تحلیل انجام شده در این پژوهش از نوع تحلیل محتوی کیفی به صورت استقرایی بود. سپس مضامین استخراج شده با استفاده از تکنیک دلفی در اختیار متخصصان قرار گرفت و بعد از تایید دلفی، مدل طراحی شد. برای اعتبارسنجی الگوی طراحی شده، الگوی در قالب پرسشنامه مناسب تدوین و پرسشنامه در اختیار 281 نفر از کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان چهارمحال و بختیاری قرار گرفت و سپس نتایج براساس مدل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی اکتشافی) مورد تحلیل قرار گرفتند. بنابراین با توجه به تحلیل عاملی 8 عامل و 45 گویه استخراج شده که شامل: عامل اول: استقلال (شامل 4 ماده)؛ عامل دوم: مسولیتپذیری (شامل6 ماده)؛ عامل سوم: خودکنترلی (شامل 8 ماده)؛ عامل چهارم: عزت نفس (شامل 6 ماده)؛ عامل پنجم: اعتمادسازی (شامل 4 ماده)؛ عامل ششم: الگوگیری (شامل 5 ماده)؛ عامل هفتم: دانشافزایی (شامل 6 ماده) و عامل هشتم: انضباط کاری (شامل 6 ماده) است و در نهایت نتایح تحلیل مسیر با استفاده از نرمافزار PLS اسمارت حاکی از برازندگی ساختاری مدل دارد.
پرونده مقاله
مساله و هدف: کنارگذاشتن دانش های منسوخ شده در سازمان برای جایگزینی دانش های جدید و ایجاد تغییرات در سازمان و انطباق سازمان با شرایط روز بسیار حائز اهمیت است. بدین منظور، در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر زمینه یادگیری زدایی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی سرمایه انسانی در دا چکیده کامل
مساله و هدف: کنارگذاشتن دانش های منسوخ شده در سازمان برای جایگزینی دانش های جدید و ایجاد تغییرات در سازمان و انطباق سازمان با شرایط روز بسیار حائز اهمیت است. بدین منظور، در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر زمینه یادگیری زدایی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی سرمایه انسانی در دانشگاه رازی پرداخته شد.
روش شناسی: در این پژوهش از پرسشنامه های استاندارد زمینه یادگیری زدایی و سرمایه انسانی سگارا-ناوارو (2017) و پرسشنامه نوآوری سازمانی یانگ و احمد (2004) استفاده گردید. جامعه مورد مطالعه کارکنان دانشگاه رازی به تعداد 585 نفر و با استفاده از جدول مورگان 230 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده از روش معادالات ساختاری و تحلیل مسیر به روش حداقل مربعات جزئی در محیط نرم افزار (PLS) صورت گرفت.
یافته ها : زمینه یادگیری زدایی بر نوآوری سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد همچنین اثر مثبت و معنادار بین سرمایه انسانی و نوآوری سازمانی را تأیید می نماید و در نهایت اثر مثبت و معناداری بین زمینه یادگیری زدایی بر نوآوری سازمانی با نقش سرمایه انسانی را نشان می دهد.
نتیجه گیری: در راستای ارائه خدمات نوآورانه مدیران و کارکنان دانشگاه باید دانش قدیمی خود را کنار گذاشته و از دانش جدید و بروز استفاده نمایند. لذا اتخاذ رویکرد نوآوری در دانشگاه ها منجر به ارتقا شایستگی های نیروی انسانی، علمی و فناورانه می شود. این تأثیر در نهایت منجر به بهبود وضع اقتصادی و گامی در جهت تغییر رویکرد دانشگاه به سمت دانشگاه نسل سوم و کارآفرین می گردد.
پرونده مقاله
هدف از تحقیق حاضر بیان لزوم توسعه آموزش معنادار به عنوان بخشی از اصلاحات سیستم آموزشی در دوره متوسطه و طراحی الگوی آموزش مدیریت به دانش آموزان است، چراکه آمادهسازی رهبران آینده مسئولیت امروز ماست. این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع اکتشافی انجام شد. بدین منظور پس از بررسی چکیده کامل
هدف از تحقیق حاضر بیان لزوم توسعه آموزش معنادار به عنوان بخشی از اصلاحات سیستم آموزشی در دوره متوسطه و طراحی الگوی آموزش مدیریت به دانش آموزان است، چراکه آمادهسازی رهبران آینده مسئولیت امروز ماست. این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع اکتشافی انجام شد. بدین منظور پس از بررسی تحقیقات پیشین، 15 نفر از مدیران ارشد فعال در وزارت آموزش و پرورش و همچنین خبرگان و نخبگان فعال در حوزه آموزش مدیریت که دارای تجربه عملی در مدارس بودند، به طور هدفمند مبتنی بر روش گلوله برفی دعوت به مشارکت شدند. مصاحبه ها تا رسیدن به درجه اشباع ادامه یافت. از مصاحبه های نیمه ساختار یافته برای گردآوری دادهها استفاده شد. محتوای مصاحبهها با استفاده از روش تجزیه و تحلیل مضمون، تحلیل شدند. پس از تحلیل مصاحبهها، 47 مضمون پایه شناسایی شد و در نهایت تعداد 18 مضمون سازمان دهنده در قالب 5 مضمون فراگیر به عنوان اجزای الگوی تحول آموزش در دوره متوسطه با تمرکز بر تربیت مدیر آینده دسته بندی شدند. پنج مضمون فراگیر تحت عناوین مدیریت خود، عوامل اجتماعی، مدیریت دیگران، برنامه ریزی و سیاست نظام آموزش و پرورش و مهارت-های آموزشی نامگذاری شدند. در نهایت با کشف ارتباط بین مضامین، طراحی الگو انجام شد. بنابراین براساس یافتههای پژوهش، آموزش مدیریت به نوجوانان در قالب الگوی تحول سیستم آموزشی در دوره متوسطه، منجر به ایجاد تغییر در خط مشی گذاری آموزشی و ایجاد مهارتهای مدیریتی از قبیل مهارتهای ارتباطی، تفکر انتقادی، رهبری و کار تیمی در جوانان میشود که کمک میکند با مهارت بیشتر به آینده وارد شوند.
پرونده مقاله
هدف كلي اين پژوهش ارائه الگوی آموزش مدیریت استرس و رابطه آن با خودکارآمدی کارکنان است . جامعه آماري اين پژوهش، شامل مدیران و کارکنان سازمانهای دولتی در سال 1399است. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 220نفر به عنوان حجم نمونه استفاده شد به نحوی که در بخش کیفی چکیده کامل
هدف كلي اين پژوهش ارائه الگوی آموزش مدیریت استرس و رابطه آن با خودکارآمدی کارکنان است . جامعه آماري اين پژوهش، شامل مدیران و کارکنان سازمانهای دولتی در سال 1399است. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 220نفر به عنوان حجم نمونه استفاده شد به نحوی که در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ملاک ورود (متخصصان و صاحب نظران با حداقل5 سال سابقه کارکه دوره آموزش مدیریت استرس را گذرانده اند) انتخاب شده اند.ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش دو پرسشنامه استانداردوهنجاریابی شده شامل پرسشنامه استانداردمقابله باشرایط پراسترس توسط اندلروپارکر(1990)، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شوارترز و جروسالم (1992) بوده است.بعد از جمع آوري دادههاي پژوهش،اطلاعات و نتايج به دست آمده بااستفاده ازآمار توصيفي(ميانگين وانحراف معیار)و آمار استنباطي( تحليل رگرسیون) مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. نتايج نشان دادكه راهبردهای مقابله با شرایط پر استرس بر خودکارآمدی افراد تاثیر متفاوتی دارند به نحوی که راهبرد مقابله مسئله مدار با خودکارآمدی رابطه مثبت معناداری دارد و اثر راهبرد مقابله مسئله مدار بر خودکارآمدی افزایشی است (05/0< p ) .به معنای دیگر هرچه برراهبرد مقابله مسئله مدار تاکید شود، خودکارآمدی افراد هم افزایش مییابد و در مقابل راهبرد مقابله هیجان مدار و راهبرد مقابله اجتناب مدار با خودکارآمدی رابطه منفی و کاهشی دارد (05/0< p ) به نحوی که هرچه برراهبرد هیجان مدار و راهبرد مقابله اجتناب مدار تاکید شود، خودکارآمدی افراد هم کاهش مییابد.
پرونده مقاله
در این پژوهش، یک الگو برای شایستگی مدیران مالی در شرکت ملی نفت ایران، طراحی شد. لذا، این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر رویکرد، کیفی و از نظر روش، اکتشافی و توصیفی–پیمایشی است. تجزیهوتحلیل دادهها در دو بخش صورت گرفت. در بخش اول با کمک روش تحليل مضمون ابعاد الگو شن چکیده کامل
در این پژوهش، یک الگو برای شایستگی مدیران مالی در شرکت ملی نفت ایران، طراحی شد. لذا، این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر رویکرد، کیفی و از نظر روش، اکتشافی و توصیفی–پیمایشی است. تجزیهوتحلیل دادهها در دو بخش صورت گرفت. در بخش اول با کمک روش تحليل مضمون ابعاد الگو شناسایی شد، سپس در بخش دوم به منظور تأیید اعتبار الگوی پیشنهادی از روش دلفی، استفاده شد. از این رو، در تحقیق حاضر، دو دسته جامعه مورد مطالعه قرار گرفت. 1. جامعه آماری روش تحلیل مضمون که شامل مدیران ارشد، معاونین، رؤسا و خبرگان در حوزه مالی در شرکت ملی نفت و شرکتهای تابعه، بودند. روش نمونهگیری این بخش به صورت هدفمند و گلوله برفی، بود. 2. جامعه آماری روش دلفی شامل 20 نفر از خبرگان، رؤسا و متخصصان در حوزه مدیریت مالی شرکت نفت، بود. روش نمونهگیری در این بخش، براساس انتخاب افراد برمبنای خبرگی و تجربه بود. اطلاعات بخش اول از طریق مصاحبه و بخش دوم با کمک پرسشنامه گردآوری شدند. براساس یافتههای پژوهش، تعداد 26 مؤلفه در قالب 4 بعد برای شایستگی مدیران مالی شرکت نفت، شناسايي و تأیید شدند. ابعاد چهارگانه شامل، مهارتهای فنی، مهارتهای رهبری، مهارتهای فردی و مهارتهای تجاری، است. به نظر میرسد مدل و نتایج حاصل از تحقیق میتواند در انتخاب مناسب مدیران مالی و رشد و توسعه آنها مؤثر باشد.
پرونده مقاله
معلمکارآفرینی طی دهه گذشته توجه زیادی را در سطح جهانی به خود معطوف داشته است و چگونگی ترکیب حرفه معلمی و کارآفرینی مبهم است. هدف این پژوهش شناسایی ویژگی و مهارت های معلمکارآفرینان است. به منظور تحقق این هدف با استفاده از روش فراترکیب به بررسی منظم و سیستماتیک ادبیات چکیده کامل
معلمکارآفرینی طی دهه گذشته توجه زیادی را در سطح جهانی به خود معطوف داشته است و چگونگی ترکیب حرفه معلمی و کارآفرینی مبهم است. هدف این پژوهش شناسایی ویژگی و مهارت های معلمکارآفرینان است. به منظور تحقق این هدف با استفاده از روش فراترکیب به بررسی منظم و سیستماتیک ادبیات این موضوع پرداخته و به شیوه تماتیک ترکیبی تجزیه و تحلیل منابع مطالعاتی صورت گرفته است. نتایج پژوهش در چهار بعد ویژگی های شخصی با 8 تم، رفتارهای کارآفرینانه 11 تم، تخصص معلمی 5 تم و رهبری10 تم تفکیک شده است. در بعد ویژگی شخصی معلمکارآفرینان افراد دارای خلاقیت، دانش، یادگیرندگی، پایداری و استقامت، فعال، همدل، دارای تعهد و مسئولیت نسبت به جامعه و انگیزه اجتماعی شناخته می شوند. معلمان کارآفرینان تلاش های و رفتار های کارآفرینانه چون نوآوری مستمر و خلق ارزش های آموزشی، حل مسئله (شناسایی فرصت ها)، ریسک پذیری، مهارت شبکه سازی و کسب و کار، جذب یادگیرنده/ مخاطب، جذب سرمایه و منابع، و داشتن رویا مشترک و به دنبال آن ایجاد مشترک را از خود نشان می دهند. معلمکارآفرینان به عنوان متخصصان تدریسی در نظر گرفته می شوند که در یک یا چند مولفه تدریس چون روش تدریس نوآورانه، شیوه ارزیابی، مدیریت کلاس سرآمد است. آنها چون رهبران آموزشی دانش آموزان و همکاران و سیاست های آموزشی را تحت تاثیر می گذارند، اجتماعات یادگیری حرفه ای با رویکرد ارشادگری متقابل راه اندازی می کنند، راهبری تیم نوآوری را برعهده می گیرند و چشم انداز های تازه ای از آموزش و یادگیری را شکل می دهد. نتایج این پژوهش می تواند مبنایی برای کارهای علمی جدید در این حوزه باشد و فرآیند حمایت از معلمکارآفرینان فعلی را تسهیل و زمینه توسعه معلمکارآفرینان جدید را فراهم کند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، باهدف شناسايي عوامل مؤثر بر توسعه حرفهای مدیران مدارس مقطع متوسطه آموزشوپرورش استان خراسان جنوبي با رويکرد آیندهپژوهی انجام شد. اين پژوهش بر مبنای هدف، در ذیل پژوهشهای کاربردی و بر مبنای ماهیت پژوهش؛ جزء پژوهشهای توصیفی- همبستگی محسوب میشود که به روش چکیده کامل
پژوهش حاضر، باهدف شناسايي عوامل مؤثر بر توسعه حرفهای مدیران مدارس مقطع متوسطه آموزشوپرورش استان خراسان جنوبي با رويکرد آیندهپژوهی انجام شد. اين پژوهش بر مبنای هدف، در ذیل پژوهشهای کاربردی و بر مبنای ماهیت پژوهش؛ جزء پژوهشهای توصیفی- همبستگی محسوب میشود که به روش ترکیبی و طرح اکتشافی متوالی انجامشده است. در اين پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند (18 نفر)؛ به بررسي نظر و ديدگاه مدیران ستادی آموزشوپرورش استان خراسان جنوبي در ارتباط با عوامل مؤثر بر توسعه حرفهای مدیران مدارس در آينده پرداخته شد. در ادامه براي تأیید عوامل شناساییشده پرسشنامهای محقق ساخته در بين 201 از مدیران و معاونین مدارس مقطع متوسطه استان خراسان جنوبي توزيع شد. اعتبار ابزار اندازهگیری در بخش کیفی با استفاده از روش توافق کدگذاران و در بخش کمی، از طریق روایی همگرا و روایی واگرا مورد تأیید واقع شد. همچنین؛ پایایی پرسشنامه محقق ساخته بر اساس سه معیار ضرایب بارهای عاملی، آلفای کرونباخ (81/0) و پایایی ترکیبی (87/0) با استفاده از نرمافزار PLS موردبررسی قرار گرفت. برای آزمون سؤالهای پژوهش، از نرمافزار MAXQDA10 و نرمافزار PLS3 استفاده شد. نتایج بخش کیفی پژوهش، بیانگر 39 کدباز، 6 کد سازمان دهنده و 3 کد انتخابي بود. نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد که عوامل مؤثر بر توسعه حرفهای مدارس با رويکرد آیندهپژوهی را مي توان در قالب سه سه بعد (فردی، سازماني و محیطی) و 6 مؤلفه (مدیریتی، ارتباطي، رفتاري، روانشناختی، اعتقادي، عوامل محیطی و زمینهای) و 39 شاخص طبقه بندي کرد که در اين بين، بعد سازماني (62/0) نقش مؤثرتری در تبیین توسعه حرفهای مدیران مقطع متوسطه آموزشوپرورش استان خراسان جنوبی دارد. بنابراین؛ بر مبنای یافتههای حاصل از این پژوهش، بهمنظور برنامهریزی براي بهبود فرايند توسعه حرفهای مدیران در آينده، در گام اول؛ میبایست مؤلفههای سازمانی موردتوجه قرار گيرد.
پرونده مقاله
مطالعه حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و روش تئوری زمینه ای برای طراحی مدل بازاریابی مؤسسات ارائه دهنده خدمات آموزش و توسعه منابع انسانی انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران مؤسسات ارئه دهنده خدمات آموزشی و توسعه منابع انسانی بود که از طریق نمونه گیری هدفمند شناسایی و چکیده کامل
مطالعه حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و روش تئوری زمینه ای برای طراحی مدل بازاریابی مؤسسات ارائه دهنده خدمات آموزش و توسعه منابع انسانی انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران مؤسسات ارئه دهنده خدمات آموزشی و توسعه منابع انسانی بود که از طریق نمونه گیری هدفمند شناسایی و انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ها جمع آوری شد. یافته ها حاکی از آن است که عواملی نظیر شناخت سازمان های بزرگ و صنایع و دانستن مسائل و مشکلات آنها، مهارت های کارکنان موسسات آموزشی، انگیزه کارکنان موسسه، بانک های اطلاعاتی قوی ، استفاده از فناوری های نوین آموزشی، بسته بندی مناسب خدمات آموزشی، خدمات جانبی جذاب در موسسه، ارائه نمونه های موفق کارهای قبل، مدرسان باتجربه، برخورداری از استانداردهای آموزشی، مناسب بودن فضای آموزش ، سیستم تامین رضایت مشتری ، اعتبار مدارک و اخذ مجوزهای موسسه، شناخت رقبا ، شرایط اقتصادی جامعه و مردم، بحران های سیاسی، اجتماعی و زیستی و قیمت ها از جمله عوامل اصلی تأثیرگذار بر بازاریابی مؤسسات آموزش و توسعه منابع انسانی می باشند. در مدل تحقیق، افزایش درآمد، توسعه برند، افزایش قدرت در توسعه مدرسان و مربیان و توسعه اعتبار ملی، از پیامدهای به کارگیری راهبردهای مناسب برای بازاریابی مؤسسه آموزش و توسعه منابع انسانی استخراج گردید.
پرونده مقاله
بهسازی اعضای هیئت علمی با رویکرد کارآفرینی می تواند منجر به تحول و ارتقاء در زمینه های آموزشی و پژوهشی منطبق با اهداف کارآفرینانه شود و آنگاه می توان انتظار داشت خروجی این تحولات، پژوهشگران و دانشجویانی خلاق و نوآور باشد که قدرت تعریف، مسلهشناسی و ارائه راهکارهای خلا چکیده کامل
بهسازی اعضای هیئت علمی با رویکرد کارآفرینی می تواند منجر به تحول و ارتقاء در زمینه های آموزشی و پژوهشی منطبق با اهداف کارآفرینانه شود و آنگاه می توان انتظار داشت خروجی این تحولات، پژوهشگران و دانشجویانی خلاق و نوآور باشد که قدرت تعریف، مسلهشناسی و ارائه راهکارهای خلاقانه جهت اهداف کسبوکار و صنعت را داشته باشند و توسعه مستمر کیفیت در فعالیتها و مأموریتهای مختلف دانشگاه رخ دهد. بهسازی اعضای هیئت علمی با رویکرد کارآفرینی تلاشی است از سوی نظام دانشگاهی که به منظور اصلاح دانش، نگرش و مهارتهای اساتید در قالب دورههای آموزشی، بازآموزی، فرصتهای مطالعاتی، بورسیه تحصیلی و... منطبق با اهداف کارآفرینانه صورت میگیرد. جهت موفقیت در پیشبُرد فرآیند بهسازی اعضای هیئت علمی با رویکرد کارآفرینی به منظور سیاستگذاری مطلوب می بایست مجموعه ای از عوامل کلیدی مؤثر شناسایی شوند. در همین راستا، در مقاله حاضر، محقق با استفاده از شیوه تحلیل مضمون، به شناسایی عوامل مؤثر بر بهسازی اعضای هیئت علمی با رویکرد کارآفرینی در سطح دانشگاه پیام نور استان هرمزگان می پردازد. به همین منظور، با مصاحبه های انجام شده با افراد خبره در زمینه بهسازی منابع انسانی، 71 مضمون پایه به همراه 25 مضمون سازمان دهنده شناسایی شد که بر اساس استنتاج محقق در 5 بُعد فراگیر شامل ابعاد بهسازی فردی، بهسازی سازمانی، بهسازی آموزشی، بهسازی پژوهشی و بهسازی حرفه ای دسته بندی شدند و در نهایت به ارائه پیشنهادات علمی و عملیاتی منتج گردید.
پرونده مقاله
دانش زیربنای توسعه و رفاه اجتماعی کشورها است و در این بین نقش مدیران پانهاده به مراکز آموزشی و پژوهشی دانشگاهها بسیار حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف طراحي مدل شایستگي مدیران آموزش با رویکرد مهارت هاي حرفه اي در دانشگاههای آزاد اسلامی خراسان رضوی انجام شده است. این چکیده کامل
دانش زیربنای توسعه و رفاه اجتماعی کشورها است و در این بین نقش مدیران پانهاده به مراکز آموزشی و پژوهشی دانشگاهها بسیار حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف طراحي مدل شایستگي مدیران آموزش با رویکرد مهارت هاي حرفه اي در دانشگاههای آزاد اسلامی خراسان رضوی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش آمیخته اکتشافی (کیفی ـ کمی) است. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی با تخصص مرتبط بودند، که از طریق نمونهگیری هدفمند وارد مطالعه شدند. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، و ابزار اندازه گیری در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی شامل پرسشنامه محققساخته، که سؤالات آن برگرفته از داده های حاصل از مصاحبه بود، استفاده شده است. یافته ها نشان داد كه 75 درصد شایستگي مدیران آموزش دانشگاههای آزاد خراسان رضوی به ابعاد و مولفههای مهارت هاي حرفهاي، که دارای شش بعد فنی، انسانی، ادراکی، ارتباطی، مهارت کار تیمی، و مهارت ابتکاری وابسته است. این ابعاد می توانند شایستگي مدیران آموزش که دارای هشت بعد به شرح: ویژگیهای فردی، مهارتهای مدیریتی، عوامل سازمانی، شایستگی کارآفرینی، شایستگی کسب و کار، رهبری، تصمیمگیری، و همکاری را تبیین و پیشبینی کنند. همچنین، پیشنهاد شد دانشگاه آزاد اسلامی در راستای تحقق این مفاهیم گامبهگام و بهتدریج با توجه به یک نقشه راه و برنامه استراتژیک درازمدت عمل نمایند و به منظور جامه عمل پوشاندن آن تدوین یک برنامه عملیاتی و داشتن رویکرد پارادایمی با نگاه بومی و منطقه ای ضرورت دارد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، شناسایی شایستگیهای مورد نیاز کارشناسان آموزش سازمانهای دولتی در ایران است. به این منظور ابتدا مدلهای شایستگی تدوین شده در سطح دنیا شناسایی شده و مولفههای مشترک آنها استخراج شدند. سپس از طریق بکارگیری روش دلفی و مصاحبه با متخصصان دانشگاهی و مسئولان آم چکیده کامل
هدف این پژوهش، شناسایی شایستگیهای مورد نیاز کارشناسان آموزش سازمانهای دولتی در ایران است. به این منظور ابتدا مدلهای شایستگی تدوین شده در سطح دنیا شناسایی شده و مولفههای مشترک آنها استخراج شدند. سپس از طریق بکارگیری روش دلفی و مصاحبه با متخصصان دانشگاهی و مسئولان آموزش سازمانهای دولتی(نمونهگیری هدفمند ملاکمحور) فهرستی از شایستگیها با توجه به ماموریت ادارات آموزش در این سازمانها استخراج شدند. جهت اعتباربخشی شایستگیها مدل تدوین شده سه نوبت در اختیار خبرگان مربوطه قرار گرفت تا نهایتا توافق لازم در مورد فهرست نهایی به دست آمد. بر طبق نتایج این تحقیق، شایستگیهای کارکنان آموزش را میتوان به دو دسته شایستگیهای پایه(ارتباط موثر، شناخت صنعت، سواد فنآوری، کلاننگری) و شایستگیهای تخصصی(تحلیل نیازهای آموزشی، طراحی آموزشی، روانشناسی یادگیری، راهبردهای آموزش و توسعه، سنجش یادگیری و عملکرد، تکنولوژی آموزشی، استانداردهای آموزش و توسعه) تقسیم نمود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به اين سوال پاسخ مي دهد كه شاخص ها و معیارهای تأثیرگذار بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های سازمان در شرکت پالایش نفت آبادان کدام است؟ بنابراین با هدف شناسایی و رتبه بندی شاخص ها و معیارهای تأثیرگذار بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های س چکیده کامل
پژوهش حاضر به اين سوال پاسخ مي دهد كه شاخص ها و معیارهای تأثیرگذار بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های سازمان در شرکت پالایش نفت آبادان کدام است؟ بنابراین با هدف شناسایی و رتبه بندی شاخص ها و معیارهای تأثیرگذار بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های سازمان در شرکت پالایش نفت آبادان انجام شد. روش این تحقيق توصیفی (پیمایشی) از نوع دلفی است. به این منظور، با استفاده از مطالعات میدانی معیارهای مؤثر بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های سازمان در اختیار 15 نفر از خبرگان قرار داده شد تا براساس قلمرو مکانی تحقیق امتیازدهی صورت گیرد. سپس با طراحی پرسشنامه دلفی باز و تایید روایی از سوی صاحبنظران و پایایی شش عامل اصلی (88/0 ) شناسایی گردید. در گام بعد براساس نتایج استخراج شده شش شاخص و 33 مولفه مشخص شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش DEMATEL و فرایند تحلیل شبکه ای استفاده شد. نتایج نشان می دهد که عوامل مدیریتی (46/7) دارای تأثیرگذارترین معیار و عوامل محیطی (59/6) دارای تأثیرپذیرترین معیار است. همچنین نتایج نشان داد که عامل محیطی (240/. ) بيشترين اهميت را دارد و عامل ساختاری (106/0) در رتبه آخر قرار دارد.
پرونده مقاله
چکیده
با توجه به اهمیت رویکرد شایستگی به عنوان ابزاری در دست سازمان ها و مدیران منابع انسانی به منظور تامین، حفظ و نگهداری و توسعه منابع انسانی و همسوسازی آن ها با استراتژی ها و اهداف سازمان طراحی مدل نیم رخ شایستگی برای شرکت های بزرگ امروزه به یک خواسته ضروری تبدیل شد چکیده کامل
چکیده
با توجه به اهمیت رویکرد شایستگی به عنوان ابزاری در دست سازمان ها و مدیران منابع انسانی به منظور تامین، حفظ و نگهداری و توسعه منابع انسانی و همسوسازی آن ها با استراتژی ها و اهداف سازمان طراحی مدل نیم رخ شایستگی برای شرکت های بزرگ امروزه به یک خواسته ضروری تبدیل شده-است. این تحقیق با هدف تدوین مدل نیم رخ شایستگی کارکنان در گروه صنعتی انتخاب سرویس و با تمرکز بر کارکنان مرکز تماس و تکنسین ها انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش کیفی است. داده های کیفی این پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با مدیران، سرپرستان و کارشناسان ارشد، تکنسین ها، از استان های مختلف و سرپرستان و مدیران مرکز تماس ( کال سنتر) گروه صنعتی انتخاب سرویس حامی گردآوری شد. پس از شناسایی کدهای شایستگی و تدوین مضامین فرعی و اصلی به منظور اطمینان از تناسب این کدها با مضامین پرسشنامه ای تهیه شد و مورد تایید خبرگان قرار گرفت. 35 کد، 8 مضمون فرعی و 2 مضمون اصلی از یافته های این پژوهش بود که نهایتا با مشورت خبرگان، مدل نیم رخ شایستگی نهایی طراحی شد. مضامین اصلی مدل نیم رخ شایستگی کارکنان مرکز تماس و تکنسین های گروه صنعتی انتخاب سرویس، شامل دو مضمون اصلی شایستگی فردی و شایستگی سازمانی و 8 شایستگی فرعی شامل: ویژگی های شخصیتی، مهارت ارتباطی، تفکر سیستمی و تصمیم گیری، اخلاق حرفه ای، کارتیمی و مشارکت، توان رهبری، بهبود و توسعه سازمانی و توان اجرایی و عملیاتی تعیین شد.
پرونده مقاله
یکی از جنبه های ارزش آفرینی در حوزه منابع انسانی توجه و تمرکز بر شایسته محوری سرمایه انسانی است تا بتوان از آن طریق بر موفقیت سازمان کمک کرد. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی شایستگی مدیران منابع انسانی مبتنی بر معنویت در محیط کار است که در این تحقیق با استفاده از نظرات اس چکیده کامل
یکی از جنبه های ارزش آفرینی در حوزه منابع انسانی توجه و تمرکز بر شایسته محوری سرمایه انسانی است تا بتوان از آن طریق بر موفقیت سازمان کمک کرد. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی شایستگی مدیران منابع انسانی مبتنی بر معنویت در محیط کار است که در این تحقیق با استفاده از نظرات اساتید دانشگاهی و خبرگان منابع انسانی در شرکت گاز الگویی مطلوب با روش ترکیبی اکتشافی تدوین گردید. و با دو شاخص ضرایب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب، پایایی ابزارهای اندازهگیری و با استفاده از شاخص میانگین و واریانس روایی همگرای ابزارهای اندازهگیری و تایید شد.که طبق یافتههای تحقیق هفت عامل شامل عوامل فردی، شایستگیهای معنوی، مهارتهای مدیریتی، مدیریت مشارکتی، ارزش آفرینی منابع انسانی، مدیریت منابع انسانی، پایبندی به قوانین بعنوان ابعاد اصلی مدل شناسایی شدند از هفت عامل شناسایی شده مدل پایبندی به قوانین، مدیریت منابع انسانی و ارزش آفرینی منابع انسانی در سطح اول قرار گرفتند که همانند سنگ زیربنای مدل عمل می کنند که معنویت در محیط کار باید از این متغیرها شروع و به سایر متغیرها سرایت کند. این سه عاملها دارای ارتباط متقابل با یکدیگر هستند. برای تدوین مدل از نرم افزار AMOS استفاده شده است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی برای شاخصهای مربیگری عملکرد برای مدیران روابط عمومی شرکتهای پتروشیمی منطقه پارس جنوبی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و در عین حال اکتشافی از نوع مقولهبندی (ابعاد ، مولفهها و شاخصهای رفتاری) میباشد. در جمعآوری و تحلیل دادهها، چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی برای شاخصهای مربیگری عملکرد برای مدیران روابط عمومی شرکتهای پتروشیمی منطقه پارس جنوبی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و در عین حال اکتشافی از نوع مقولهبندی (ابعاد ، مولفهها و شاخصهای رفتاری) میباشد. در جمعآوری و تحلیل دادهها، از روش تحقیق ترکیبی استفاده شده است. روش گرد آوری داده ها در روش کیفی مصاحبه با متخصصان حوزه مربی گری بوده و استراتژی تحلیل دادهها در روش تحقیق کیفی، تحلیل محتوای متون ، مصاحبه و پرسشنامهها با رویکرد دلفی است .ابزار جمع آوری داده ها در روش کمی نظر خواهی از طریق پرسشنامه مقایسات زوجی شبکه ای و پرسشنامه استاندارد سنجش عملکرد اچیو است.مشارکت کنندگان در روش کیفی 20 نفر متخصص و در روش کمی 160 نفر مدیران روابط عمومی میباشند. نتیجه تحقیق نشان میدهد که خبرگان بر روی سه بعد فردی، اجتماعی و سازمانی با توافق 100 درصد اجماع نظر دارند. متخصصان بر روی شاخصهای بدست آمده از ادبیات تحقیق و مصاحبه های انجام شده که در بعد فردی شامل 8 شاخص ، در بعد اجتماعی شامل 6 شاخص و در بعد سازمانی شامل5 شاخص است به اجماع نظر رسیدند. در بررسی تاثیر بر مدیریت عملکرد بعد سازمانی با ضریب مسیر 6/4 در اولویت اول تاثیر سپس بعد فردی با ضریب مسیر 55/2 و پس از آن بعد اجتماعی با ضریب مسیر 46/2 در رتبه سوم قرار دارد. در بعد فردی براساس تحلیل ضریب مسیر در معادلات ساختاری به ترتیب اولویت شاخص رفتار و منش با ضریب 9/36، شاخص سواد رسانه با ضریب مسیر 2/33، شاخص هوش شناختی و توانمندی با ضریب مسیر7/25، شاخص شخصیت با ضریب مسیر 5/19 و شاخص مسئولیتپذیری با ضریب مسیر 8/9 ، در بعد اجتماعی شاخص مهارت ارتباط با ضریب مسیر 4/28 ، منزلت و جایگاه با ضریب مسیر3/26 ، مشارکت با ضریب مسیر 2/24 ، پویا بودن با ضریب 5/19، نوع دوستی با ضریب 3/17 و برنامهریزی گروهی با ضریب 1/14 است. برای آزمون شاخصهای بدست آمده ارتباط آنها با مولفه های عملکرد براساس مدل اچیو بررسی شد. نتایج آزمون نشان داد که مقدار ضریب مسیر عوامل فردی بر مدیریت عملکرد برابر با 0.190 مقدار ضریب مسیر عوامل اجتماعی بر مدیریت عملکرد برابر با 0.267 مقدار ضریب مسیر عوامل سازمانی بر مدیریت عملکرد برابر با 0.397 میباشد. به این معنا که عوامل بر مدیریت عملکرد تأثیر مثبت و معناداری دارند و مدل طراحی شده مورد تأیید میباشد.
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تبیین شایستگی های مدیران دانشگاه های کارآفرین در دانشگاه های آزاد خراسان رضوی انجام شده است. لذا، اين مطالعه از نظر رويکرد، کيفی و از نظر نوع توسعه ای-کاربردی است. روش گردآوری داده ها بر اساس روش دلفی است. مشارکت کنندگان شامل 20 نفر از صاحبن چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تبیین شایستگی های مدیران دانشگاه های کارآفرین در دانشگاه های آزاد خراسان رضوی انجام شده است. لذا، اين مطالعه از نظر رويکرد، کيفی و از نظر نوع توسعه ای-کاربردی است. روش گردآوری داده ها بر اساس روش دلفی است. مشارکت کنندگان شامل 20 نفر از صاحبنظران دانشگاهی و افراد خبره در حوزه آموزش کارآفرینی و یا اعضای فعال در مراکز کارآفرینی بوده و با استفاده از شاخصهای انتخاب نمونه مانند فارغ التحصیل رشته کارآفرینی از دانشگاه یا تدریس در زمینه کارآفرینی و یا عضو فعال انجمن ها و مراکز کارآفرینی و به شيوه هدفمند و بر مبنای خبرگی و تجربه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از صاحبنظران، در زمینه شایستگی های مدیران دانشگاه کارآفرین در دانشگاههای آزاد خراسان رضوی از ابزار پرسشنامه دلفی استفاده شد. نتایج بدست آمده پس از سه مرحله دلفی، شایستگی های مدیران دانشگاههای کارآفرین را در قالب 5 بعد اصلی و 25 مولفه نشان داد که بر اساس این یافته ها ابعاد اصلی عبارتند از: 1. دانش و آگاهی ها 2. نگرش ها 3. مهارت ها و تجربیات 4. ویژگی های شخصی 5. ارزش ها و اخلاق. به نظر می رسد مدل و نتايج حاصل از تحقيق می تواند در انتخاب مناسب مديران دانشگاه های کارآفرین و رشد و توسعه آنها مؤثر باشد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر مقایسه سطوح سه گانه نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی (درونزا، برونزا و بیرونی) بر بهبود عملکرد و افزایش کارایی کارکنان می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی و طرح پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری در این پژوهش 750 نفر چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر مقایسه سطوح سه گانه نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی (درونزا، برونزا و بیرونی) بر بهبود عملکرد و افزایش کارایی کارکنان می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی و طرح پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری در این پژوهش 750 نفر از نمایندگان شرکت بیمه دی بودند که 90 نماینده به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی درونزا، برونزا و بیرونی جایگزین شدند. به-منظور سنجش عملکرد واقعی نمایندگان، با کمک متخصصین موضوعی، پرسشنامه ای طراحی و برای تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوایی و برای تعیین پایایی از روش پایایی مصححان (ضریب همبستگی 79/0 ) استفاده گرید. جهت سنجش کارایی، زمان ورود و خروج نمایندگان به محیط الکترونیکی صدور بیمه نامه برآورد گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون های تعقیبی تحلیل شد. نتایج بدست آمده نشان داد نمایندگان حاضر در گروه نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی درونزا و برونزا، نسبت به نمایندگانی که از نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی بیرونی استفاده کرده بودند، عملکرد بهتری داشتند. همچنین نمایندگان حاضر در گروه نظام پشتیبانی عملکرد درونزا نسبت به نمایندگان دو گروه دیگر توانسته بودند فعالیت شغلی خود را در مدت زمان کوتاه تری انجام دهند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بهینهسازی شایستگیها برای مدیران راهبردی سازمانهای دولتی انجام شده است این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده به روش کمی بوده است.در این پژوهش پرسشنامهای محقق ساخته جهت تعیین میزان توافق و اشتراک نظر پاسخدهندگان نسبت به اولویت چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بهینهسازی شایستگیها برای مدیران راهبردی سازمانهای دولتی انجام شده است این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده به روش کمی بوده است.در این پژوهش پرسشنامهای محقق ساخته جهت تعیین میزان توافق و اشتراک نظر پاسخدهندگان نسبت به اولویت نشانگرهای پیشنهاد شده برای شایستگی مدیران راهبردی و تعیین روابط عناصر و اجزای مدل با استفاده از نمونه گیری طبقه ای تصادفی بین 122 نفر از مدیران عالی و میانی سازمانهای مورد مطالعه (استانداری تهران، سازمان اداری و استخدامی کشور، دیوان محاسبات کشور، سازمان بهزیستی کشور، بیمه سلامت) اجرا گردیده است . تحلیل داده ها با استفاده از روش فراابتکاري مبتني بر الگوريتم ژنتيک و درخت تصميم و کاربرد نرم افزارهاي WEKA و RAPIDMINER انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بر مبنای نتایج تکنیک شانون بالاترین اولویت به مولفه اخلاق مداری داده شد. با توجه به نتایج از 16 مولفه موثر در شایستگی مدیران راهبردی سازمانهای دولتی، تعداد 11 عامل بهعنوان ویژگیهای بهینه انتخابشده با استفاده از الگوریتمهای فراابتکاری استخراج شد که عبارتند از: شايستگي هاي دانشي، شايستگي هاي مهارتي، شايستگي هاي اوليه، شايستگي هاي روانشناختي، اخلاق مداري، شايستگي هاي عام، تعاملات و ارتباطات، مديريت منابع، تفکر راهبردي، تحول گرايي و رهبري.همچنین نتایج نشان می دهد که در شناسایی و بررسی شایستگیهای مدیران راهبردی در سازمانهای دولتی لازم است موثرترین عوامل باید مورد بررسی قرار گیرند.
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش ارائه مدل شایستگی های مدیران جهت ایجاد مزیت رقابتی در سازمان بوده و این تحقیق ترکیبی انجام شده و بخش کیفی بصورت اکتشافی و بخش کمی بصورت توصیفی-پیمایشی بوده و داده های کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته از 20 نفر مدیران، افراد خبره و اعضای هیات چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش ارائه مدل شایستگی های مدیران جهت ایجاد مزیت رقابتی در سازمان بوده و این تحقیق ترکیبی انجام شده و بخش کیفی بصورت اکتشافی و بخش کمی بصورت توصیفی-پیمایشی بوده و داده های کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته از 20 نفر مدیران، افراد خبره و اعضای هیات علمی به روش نمونه گیری هدفمند و قضاوتی تا اشباع نظری جمع آوری شده و برای بررسی پایایی داده های کیفی، نمونه ای از متون برای کدگذاری به فرد خبره دیگر داده شد و نتایج کدگذاری وی با کدگذاری محقق مقایسه شد. حدود 86% توافق بین دو کدگذاری وجود داشته است. در بخش کمی داده های پژوهش از طریق پرسشنامه محقق ساخته از تعداد 322 نمونه که براساس روش کوکران تعیین شده از جامعه آماری پژوهش که شامل مدیران واحدهای صنعتی و تولیدی استان قزوین بوده، جمع آوری شده است. نتایج حاصل از بررسی پایایی پرسشنامه نشان می دهد که میزان ضرایب آلفای کرونباخ محاسبه شده در تمامی موارد بزرگتر از 7/0 است. مدل پژوهش براساس یافته های کیفی شامل مقوله های شایستگی فردی با 30 مفهوم، شایستگی میان فردی با 15 مفهوم، شایستگی مدیریتی با 18 مفهوم، شایستگی تخصصی مدیران 18 مفهوم، و مقوله مزیت رقابتی با 15 مفهوم شناسایی و تعیین شده و با استفاده از معادلات ساختاری برازش و آزمون شده است و بر مبنای نتایج بدست آمده از پژوهش، شایستگی های مدیران در مقوله های شایستگی های فردی و میان فردی، مدیریتی و تخصصی مدیران با مفاهیم و زیر مجموعه خاص هر مقوله شناسایی و تاثیرات آنها بر روی مقوله مزیت رقابتی به تفکیک مورد بررسی قرار گرفته که نتایج پژوهش نشان می دهد بر مزیت رقابتی در سازمان تاثیر معناداری دارند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی ساختاری خودتوسعهای حرفهای اعضای هیأت علمی انجام شده است. روش پژوهش آمیخته بوده است. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل صاحبنظران که با 16 و براساس قاعده اشباع مصاحبه شد. در بخش کمی نیز جامعه شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاههای تهران، شهید به چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی ساختاری خودتوسعهای حرفهای اعضای هیأت علمی انجام شده است. روش پژوهش آمیخته بوده است. جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل صاحبنظران که با 16 و براساس قاعده اشباع مصاحبه شد. در بخش کمی نیز جامعه شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاههای تهران، شهید بهشتی و علامه طباطبائی به تعداد 3460 نفر بوده است که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی و با کمک جدول مورگان، 346 نفر تعیین شد. برای جمعآوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و همچنین پرسشنامه محقق ساخته خودتوسعهای حرفهای با پایایی(97/0=α) استفاده شد که 5بعد خودتوسعهای حرفهای را مورد بررسی قرار میدهد. نتایج تحلیل کیفی منجر به شناسایی 5 بعد خودتوسعهای حرفهای گردید که تحلیل با کمک نرم افزار لیزرل و تحلیل مدلیابی معادلات ساختاری، نشان داد مدل ساختاری خودتوسعهای حرفهای اعضای هیأت علمی دارای پنج بعد کلیدی از جمله شایستگیهای خودتوسعهای حرفهای، اقدام و اجرای خودتوسعهای، برنامهریزی خودتوسعهای، تمایل به خودتوسعهای و عوامل مؤثر بر خودتوسعهای بوده است که از برازش مناسبی با دادهها برخودار بوده است. نتایج نشان داد، عوامل مؤثر با ضریب مسیر (52/0=γ)، بر تمایل به خودتوسعهای حرفهای تأثیرگذاشته است. همچنین، تمایل به خود توسعه ای حرفه ای با ضریب مسیر (92/0=γ)، بر برنامهریزی خودتوسعهای تأثیرگذاشته است. علاوه بر آن، برنامهریزی با ضریب مسیر (95/0=γ)، بر اقدام و عمل خودتوسعهای تأثیرگذاشته است. در نهایت، اقدام و عمل بر شایستگیهای خودتوسعهای حرفهای با ضریب مسیر (83/0=γ)، تأثیرگذاشته است.
پرونده مقاله
این مقاله با هدف ارائه الگوی جذب منابع انسانی با رویکرد توسعه منابع انسانی در سازمانهای دولتی انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی-توسعهای است و از منظر روش گردآوری دادهها، یک پژوهشهای پیمایشی-مقطعی قرار میگیرد. برای دستیابی به هدف پژوهش از طرح چکیده کامل
این مقاله با هدف ارائه الگوی جذب منابع انسانی با رویکرد توسعه منابع انسانی در سازمانهای دولتی انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی-توسعهای است و از منظر روش گردآوری دادهها، یک پژوهشهای پیمایشی-مقطعی قرار میگیرد. برای دستیابی به هدف پژوهش از طرح آمیخته اکتشافی استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل مدیران با سابقه سازمانهای دولتی در استان خراسان رضوی است. نمونهگیری به روش هدفمند انجام شد و 15 نفر به اشباع نظری دست پیدا شد. جامعه آماری بخش کمی نیز شامل 6000 نفر از کارشناسان منابع انسانی سازمانهای دولتی است که با فرمول کوکران حجم نمونه 345 نفر برآورد گردید. با روش نمونهگیری چینهای در چهار منطقه از استان خراسان رضوی حجم نمونه مورد نیاز تامین شد. برای گردآوری دادهها از مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. مقولههای زیربنایی توسعه منابع انسانی با روش تحلیل مضمون شناسایی شد و الگوی نهایی با روش مدلیابی معادلات ساختاری اعتبارسنجی گردید. تحلیل دادههای کیفی با نرمافزار Maxqda و بخش کمی با LISREL انجام شد. نتایج نشان داده است مقولههای فراگیر در قالب عوامل فنی، انسانی و ارزشی دستهبندی شدهاند. عوامل سازماندهنده نیز شامل مهارت، دانش، نگرش، رفتار، پایبندی به ارزشها، عملگرا بودن، اقتصادی، تکنولوژیکی، اجتماعی، فرهنگی، انقلابی، مقتدر هستند. عوامل فنی از دانش، مهارت، عوامل اقتصادی و فناوری تشکیل شده است. عوامل انسانی شامل نگرش، رفتار، عوامل اجتماعی و فرهنگی است. در نهایت عوامل ارزشی نیز شامل پایبندی به ارزشها، عملگرا بودن، عوامل انقلابی و اقتداری است.
پرونده مقاله
نیازسنجی به عنوان اولین مرحله از مراحل فرآیند طراحی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی مطرح میباشد؛ و رعایت دقت لازم در آن، اثربخشی این برنامهها را افزایش خواهد داد. تحقیق حاضر به نیازسنجی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی در ساز چکیده کامل
نیازسنجی به عنوان اولین مرحله از مراحل فرآیند طراحی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی مطرح میباشد؛ و رعایت دقت لازم در آن، اثربخشی این برنامهها را افزایش خواهد داد. تحقیق حاضر به نیازسنجی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی در سازمانهای دولتی پرداخته است. عدم توجه به تفاوتهای ماهوی میان مهارتهای نرم و سخت در مرحله نیازسنجی، سبب بروز مشکلات در مراحل بعدی فرآیند توسعه کارکنان خواهد گردید. بر این اساس ابتدا مولفههای مهارتهای نرم منابع انسانی با استفاده از روش مرورنظاممند، شناسایی گردید؛ سپس جهت شناسایی سایر اجزاء نیازسنجی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم، با 23 تن از خبرگان امر آموزش و توسعه منابع انسانی مصاحبه نیمهساختار یافته صورت گرفته و تحلیل مضمون انجام شد. در ادامه نیز اعتبار یافتههای حاصل از تحلیل مضمون با بهرهگیری از روش دلفی و استفاده از آمار توصیفی محاسبه گردید و با دستیابی به اجماع حداکثری پانلیستهای شرکتکننده در تحقیق تائید شد. در نهایت مهارتهای نرم با 20 مولفه، در دو دسته مهارتهای نرم فردی و اجتماعی و اجزاء نیازسنجی با دو مضمون اصلی، چهار مضمون فرعی و هشت کد شناسایی گردید. عدم توجه درخور سازمانهای دولتی به مهارتهای نرم نشاندهنده نیاز این نوع سازمانها به طراحی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی بوده و همچنین شایسته است تا در مرحله نیازسنجی، به مدون بودن مهارتهای نرم در شرحمشاغل سازمان توجه نموده و دستهبندی لازم میان مشاغل مدیریتی و غیرمدیریتی به لحاظ نوع نیاز به مهارتهای نرم مشخصگردد.
پرونده مقاله
امروزه در سازمانهای پیشرو، توانمندسازی منابع انسانی به عنوان یک فرایند ضروری و پراهمیت، دنبال میشود. با توجه به تفاوت و تنوع تعاریف و تعابیر موجود در حوزه توانمندسازی منابع انسانی، برخورداری از مدلی معتبر و اجرایی، از جمله نیازهای اساسی سازمانهای هزاره سوم ب چکیده کامل
امروزه در سازمانهای پیشرو، توانمندسازی منابع انسانی به عنوان یک فرایند ضروری و پراهمیت، دنبال میشود. با توجه به تفاوت و تنوع تعاریف و تعابیر موجود در حوزه توانمندسازی منابع انسانی، برخورداری از مدلی معتبر و اجرایی، از جمله نیازهای اساسی سازمانهای هزاره سوم به شمار میرود که بر این اساس، هدف از تحقیق حاضر طراحی مدل توانمندسازی منابع انسانی در سازمان ملی استاندارد ایران، بوده است. بر این اساس، رویکرد مورد استفاده در تحقیق حاضر، رویکرد آمیخته است که جهت طراحی و تدوین مدل جامع از رویکرد کمی و کیفی (آمیخته) استفاده گردید. همچنین تحقیق حاضر از نظر روششناسی در دسته مطالعات اکتشافی، پيمایشي، علّي، كاربردي و بنیادی جای دارد. جامعه آماری تحقیق نیز شامل کارکنان سازمان ملی استاندارد ایران (400 نفر) و همچنین خبرگان و اساتید دانشگاهی حوزه توانمندسازی منابع انسانی و مدیران منابع انسانی سازمان ملی استاندارد بود که از این بین در ابتدا به روش مصاحبه در بین خبرگان و اساتید دانشگاهی حوزه توانمندسازی منابع انسانی و مدیران منابع انسانی سازمان ملی استاندارد، مقولههای مورد نظر به منظور طراحی مدل استخراج شده و بعد از آن پرسشنامه تحقیق تهیه و در بین کارکنان سازمان توزیع و با نرخ بازگشت75.5 درصد، تعداد 302 پرسشنامه بازگشت و مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج نشان از معناداری روابط و اجزای مدل ارائه شده دارد.
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی بهسازی معلمان دوره ابتدایی در نظام آموزشی ایران است. این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه دادهبنیاد (نوع کلاسیک) انجام شده است. جامعه آماری شامل صاحبنظران و دستاندرکاران در زمینه بهسازی معلمان دوره ابتدایی است که شیوه انتخا چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی بهسازی معلمان دوره ابتدایی در نظام آموزشی ایران است. این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه دادهبنیاد (نوع کلاسیک) انجام شده است. جامعه آماری شامل صاحبنظران و دستاندرکاران در زمینه بهسازی معلمان دوره ابتدایی است که شیوه انتخاب آنها هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در مجموع با 21 نفر که شامل 14 عضو هیأت علمی دانشگاه و 7 متخصص و دستاندرکار حوزه بهسازی معلمان بود، مصاحبه به عمل آمد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختارمند در طی سه مرحله رمزگذاری باز، انتخابی و نظری تحلیل و مقولهسازی شد که در قالب الگوی مفهومی بدین صورت شکل گرفت: علل و ضرورت (تحقق اهداف نظام آموزشی، بهروزرسانی قابلیتهای معلم، پیچیده و منعطف بودن نقش معلم، اصلاحگری، بالندگی معلمان و بهبود یادگیری دانشآموزان)، اصول و شرایط (معلم محوری، تداوم و پایداری، مدرسهمحوری و شغلمحوری، محتوامحوری و ابتنا بر نیازهای دانشآموزان)، مولفهها (محتوا، زمینه و فرایند)، عوامل همبسته (شخصی، محیطی، اهمیت و اولویت، کمیت و کیفیت و زمان) و نتایج یا پیامدها (معلمان، برنامهها و دانشآموزان). برای تأمین روایی و پایایی نیز از رویکرد لینکلن و گوبا شامل: قابل قبول بودن، انتقالپذیری، اطمینانپذیری و تأییدپذیری استفاده شد. در پایان نیز بر مبنای یافتهها و نتایج به دست آمده، رهنمودهایی برای عملی شدن برنامه ارائه شده است.
پرونده مقاله
هدف: اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر در دو بُعد نظری و کاربردی قابلبررسی میباشد . در بُعد نظری، با توجه به اینکه تاکنون تحقیقی درزمینه طراحی و تبین مدل شایستگی افراد مدیر در شرکتهای مختلف در شهرداری تهران انجامنشده، این تحقیق میتواند از جهت پر کردن خلأ نظری حوزه شایستگی چکیده کامل
هدف: اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر در دو بُعد نظری و کاربردی قابلبررسی میباشد . در بُعد نظری، با توجه به اینکه تاکنون تحقیقی درزمینه طراحی و تبین مدل شایستگی افراد مدیر در شرکتهای مختلف در شهرداری تهران انجامنشده، این تحقیق میتواند از جهت پر کردن خلأ نظری حوزه شایستگی در شهرداری تهران، به شناسایی هر چه بیشتر مفهوم شایستگی، ابعاد، شاخصها و نحوه گسترش و بهبود و بهبود آن بهصورت دقیقتر و عملیاتیتر یاری رسانده و منجر به یک الگوی یکپارچه و منسجم گردد. ازنقطهنظر کاربردی، نیز این تحقیق میتواند با تعیین و مشخص کردن وضع موجود شایستگی افراد مدیر در شرکتهای مختلف سازمان مذکور، نقش مؤثری در ارتقای عملکرد آنها و درنهایت بهبود عملکرد سازمان گردد. همچنین عدم مطالعه موضوع باعث میشود تا افراد مدیر در شرکتهای مختلف بر اساس سلایق مختلف و برداشت شخصی خود، نگاه ناقص و نادرستی نسبت به موضوع داشته باشند.
روش: نوع تحقیق ازنظر هدف، گسترش و بهبود ای و ازلحاظ نحوه گردآوری، کاربردی میباشد و ازلحاظ نوع دادهها ترکیبی میباشد. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی شامل 15 نفر از خبرگان و صاحبنظران بود که با روش نمونهگیری غیر احتمالی قضاوتی و هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمی شامل کلیه افراد مدیر در شرکتهای مختلف شهرداری شهر تهران بود و حجم نمونه برابر با 384 نفر و به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند.
پرونده مقاله
نظام آموزشی زمینه ساز رشد و توسعه فکری و زمینه ساز بلوغ و تحقق ظرفیت های انسانی است و مدیران آموزش وپرورش باید از لحاظ حرفه ای برای انجام موفقیت آمیز این رسالت توسعه یابند زیرا بخش عظیمی از پیچیدگی و حساسیت نظام آموزشی به رفتار مدیران برمیگردد و موفقیت سازمان در رسیدن چکیده کامل
نظام آموزشی زمینه ساز رشد و توسعه فکری و زمینه ساز بلوغ و تحقق ظرفیت های انسانی است و مدیران آموزش وپرورش باید از لحاظ حرفه ای برای انجام موفقیت آمیز این رسالت توسعه یابند زیرا بخش عظیمی از پیچیدگی و حساسیت نظام آموزشی به رفتار مدیران برمیگردد و موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف و مأموریت های سازمانی منوط به وجود مدیران کاردان و لایق است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف تدوين الگوي توسعه حرفه ای مدیران آموزش وپرورش طراحي شد. برای انجام پژوهش از رويکرد کیفی با روش گرانددتئوری استفاده گرديد. جامعه پژوهش، کلیه صاحبنظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزش و پرورش بود که با استفاده از نمونهگیری هدفمند با 21 نفر از صاحبنظران مصاحبه شد. ابزار پژوهش مصاحبه نيمه ساختاريافته بود. برای تجزیه و تحلیل یافته های کیفی از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد "توسعه مهارت های شناختی-رهبری- مدیریتی و توسعه اخلاق حرفه ای" به عنوان مقوله های محوری، "برنامه ریزی توسعه حرفه ای، استعداد سازمان، فرصت های آموزشی و یادگیری و خودتوسعه ای" به عنوان شرایط علی، " شبکه سازی، ارشادگری، امکانات و منابع و مدیریت مسیر شغلی" به عنوان راهبردها، مقوله های " ارزش ها و فرهنگ سازماني، گروه مدیران و شرایط کاری" به عنوان بستر، " عوامل سازمانی، جو یادگیری- بهسازی- توسعه و موانع و درگیری مدیران" به عنوان شرایط مداخلهگر مطرح شدند و جانشین پروری می تواند پیامدهایی برای توسعه فردی و سازمانی در آموزش و پرورش و اثرات مثبت فراسازمانی برای جامعه داشته باشد. این مدل می تواند در راستای توسعه حرفه ای و بهبود کیفیت آموزش و مدیریت منابع انسانی و شایسته سالاری در آموزش وپرورش بسیار موثر و سودمند باشد.
پرونده مقاله
از تحمل ابهام به عنوان یکی از شایستگی های استراتژیک رهبران یاد می شود که در اثربخشی تصمیمات آنان در شرایط ابهام، نقش چشمگیری دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل فردی موثر بر تحمل ابهام رهبران، طراحی الگوی جامعی از این عوامل و ارائه راهکارهایی در جهت توسعه این شایستگی چکیده کامل
از تحمل ابهام به عنوان یکی از شایستگی های استراتژیک رهبران یاد می شود که در اثربخشی تصمیمات آنان در شرایط ابهام، نقش چشمگیری دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل فردی موثر بر تحمل ابهام رهبران، طراحی الگوی جامعی از این عوامل و ارائه راهکارهایی در جهت توسعه این شایستگی بر مبنای عوامل شناسایی شده صورت گرفته است. به منظور دستیابی به شواهد بیشتر برای درک پدیده، با رویکرد کیفی عمل و دادهها از طریق مصاحبه با نوزده نفر از خبرگان گردآوری گردید. جامعه آماری این پژوهش عبارتند از خبرگان دانشگاهی و خبرگان اجرایی وزارت نفت که تجربه مدیریت و تصمیم گیری در شرایط ابهام را دارند. نمونه گیری این پژوهش هدفمند انجام شده است. برای کد گذاری از روش آتراید استرلینگ و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل شبکه مضامین استفاده شده است. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، عوامل فردی موثر بر تحمل ابهام رهبران در شش مضمون فراگیر ویژگی های جمعیت شناختی، ویژگی های شخصیتی، شایستگی ها، انگیزه ها و نیازها، ادراکات و عواطف دسته بندی شدند. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد ویژگی های جمعیت شناختی شامل ویژگی های عمومی و شغلی، ویژگی های شخصیتی شامل برونگرایی، مسئولیت پذیری، سازگاری، گشودگی نسبت به تجربه، ثبات عاطفی، شهودی بودن، مرکز کنترل، مخاطره-پذیری و صبر، شایستگی ها شامل دانش، مهارت، توانایی و تجربه، انگیزه ها و نیازها شامل احترام و خودشکوفایی، ادراکات شامل ادراکات نسبت به ابهام، نسبت به شغل، نسبت به سازمان و نسبت به زندگی و عواطف شامل عواطف در مواجهه با ابهام و عواطف کلی به عنوان عوامل فردی در تعامل با یکدیگر در سطح تحمل ابهام رهبران موثرند و می توان از آنها برای توسعه این شایستگی رهبری بهره برد.
پرونده مقاله
انتخاب اساتید ریاضی در دانشگاهها مسئله مهمی است و استادان از ارکان اصلی دانشگاهها هستند و ارتقا کیفیت عملکرد آنها، منجر به ارتقای کیفیت رشته ریاضی دانشگاهها میشود. از فرایندهایی که بهمنظور این ارتقا کیفیت انجام میشود، ارزیابی و توسعه صلاحیتهای حرفهای اساتید ری چکیده کامل
انتخاب اساتید ریاضی در دانشگاهها مسئله مهمی است و استادان از ارکان اصلی دانشگاهها هستند و ارتقا کیفیت عملکرد آنها، منجر به ارتقای کیفیت رشته ریاضی دانشگاهها میشود. از فرایندهایی که بهمنظور این ارتقا کیفیت انجام میشود، ارزیابی و توسعه صلاحیتهای حرفهای اساتید ریاضی است. هدف از اجرای این تحقیق اولویتبندی صلاحیتهای حرفهای اساتید ریاضی دانشگاههای فرهنگیان کشور از طریق تاپسیس فازی است. تحقيق حاضر ازنظر هدف، كاربردي و ازنظر ماهيت و روش، تلفیقی از روشهای تحلیل محتوای اسنادی، توصيفي- تحليلـــــي است. جامعه آماری این تحقیق با توجه به استفاده از تکنیک دلفی، در بخش شناسایی مولفه ها شامل 12 نفر از خبرگان با تجربه ای است که در زمینه ریاضی فعال می باشند انتخاب گردید. متدولوژی این تحقیق بدین گونه است که در ابتدا با انجام مطالعه بر روی ادبیات موضوعی و پژوهش های مرتبط پیشین، 80 مؤلفه برای صلاحیتهای حرفهای اساتید ریاضی فهرست گردید، که پس از تهیه پرسشنامه و تکمیل کردن آن توسط خبرگان با استفاده از تکنیک دلفی به چهار مؤلفه و 13 زیرمولفه تلخیص شدند که این چهار مؤلفه بهصورت صلاحیت دانش حرفهای (با سه مشخصه)، صلاحیت توانایی حرفهای (با سه مشخصه)، صلاحیت مهارت حرفهای (با چهار مشخصه) و صلاحیت ویژگی حرفهای (با سه مشخصه) دستهبندی شدند. برای بررسی روایی محتوایی، پرسش نامه طراحی شده در اختیار اعضای خبرگان قرار گرفت و بر اساس نظرات اعلام شده، شاخص روایی محتوایی(CVI=0/90) و نسبت روایی محتوایی (CVR=0/87) محاسبه گردید. پایایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ 89/0 تعیین شد. در مرحله دوم برای رتبهبندی صلاحیتهای انتخابشده تعداد پنج نفر از اساتید ریاضی دانشگاه فرهنگیان هرمزگان (پردیسهای شهید بهشتی و فاطمه الزهرا هرمزگان) بهصورت هدفمند انتخاب شدند که میزان اهمیت هركدام از شاخصها را در یك پرســـــشنامه طراحیشده تعیین نمودهاند و سپس اطلاعات با استفاده از روش تاپسیس فازی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. بر اساس یافتهها صلاحیت دانش حرفه ای ، توانایی حرفه ای ، ویژگی حرفه ای و مهارت حرفه ای به ترتیب بیشترین اهمیت را داشتند و همچنین از بین زیر مؤلفهها دانش برقراری ارتباط، دانش تخصصی، مهارت تدریس و ویژگیهای اخلاقی بیشترین وزن دهی را به خود اختصاص دادند. با توجه به نتایج بیانشده میتوان دریافت که دانشگاههای فرهنگیان میتوانند جهت انتخاب صلاحیتهای حرفهای اساتید ریاضی خود از نتایج این تحقیق استفاده نمایند.
پرونده مقاله
این پژوهش باهدف ارائه الگوی بالندگی اعضای هیئتعلمی انجام شد. روش پژوهش حاضر ازنظر اهداف کاربردی، ازنظر دادهها آمیخته اکتشافی و ازنظر ماهیت و نوع مطالعه پیمایشی مقطعی بود. مدل پژوهش بر اساس مطالعات پیشین در داخل و خارج از کشور و دیدگاه خبرگان این حوزه پیشنهاد گردید. جا چکیده کامل
این پژوهش باهدف ارائه الگوی بالندگی اعضای هیئتعلمی انجام شد. روش پژوهش حاضر ازنظر اهداف کاربردی، ازنظر دادهها آمیخته اکتشافی و ازنظر ماهیت و نوع مطالعه پیمایشی مقطعی بود. مدل پژوهش بر اساس مطالعات پیشین در داخل و خارج از کشور و دیدگاه خبرگان این حوزه پیشنهاد گردید. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی تعداد 15 نفر از خبرگان حوزه آموزش عالی و در بعد کمی اعضای هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی بودند و نمونه آماری تعداد 280 نفر از آنان که بر اساس جدول مورگان مشخص شدند. ابزار اصلی گردآوری دادهها در ابتدا مصاحبه با خبرگان این حوزه و سپس تدوین پرسشنامه هفت پیوستاری بود. روایی ابزار سنجش از طریق (CVR) و اعتبار آن بهوسیله آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت و تائید شد. بر اساس تجزیهوتحلیل دادهها الگویی بهینه ارائه شد که دارای سه بعد: 1) تواناییهای علمی با اعتبار 91/0 با سه مؤلفه بالندگیهای آموزشی، بالندگیهای پژوهشی، بالندگیهای تخصصی، 2) تواناییهای شخصی با اعتبار 89/0 با دو مؤلفه: بالندگیهای فردی، بالندگیهای سازمانی 3) تواناییهای معنوی / اجتماعی با اعتبار 90/0 با دو مؤلفه بالندگیهای دینی و بالندگیهای اجتماعی درمجموع با 138 شاخص بر بالندگی اعضای هیئتعلمی تأثیر داشتند. این الگو میتواند مددکار مدیران و اساتید سایر دانشگاه باشد.
پرونده مقاله
نیروی انسانی توانمند یکی از مؤلفههای ورود سازمانها به عرصههای پیچیده رقابت است. ازآنجاییکه عوامل متعددی در توانمندسازی مدیران، نقش دارند. بررسی نقطه اشتراک این عوامل، عوامل حیاتی موفقیت در توانمندسازی مدیران را شناسایی و آشکار میکند. توانمندسازی بهعنوان یکی از ابزا چکیده کامل
نیروی انسانی توانمند یکی از مؤلفههای ورود سازمانها به عرصههای پیچیده رقابت است. ازآنجاییکه عوامل متعددی در توانمندسازی مدیران، نقش دارند. بررسی نقطه اشتراک این عوامل، عوامل حیاتی موفقیت در توانمندسازی مدیران را شناسایی و آشکار میکند. توانمندسازی بهعنوان یکی از ابزارهای سودمند ارتقاء کیفی کارکنان و افزایش اثربخشی سازمانی تلقی میگردد؛ سازمانهای توانمند ماحصل اندیشه مدیران توانمند است؛ ازاینرو، پژوهش حاضر باهدف شناسایی عوامل حیاتی موفقیت در توانمندسازی مدیران شرکتهای پیمانکاری شهرداری اصفهان، انجامشده است. پژوهش حاضر، پژوهشی کاربردی است که برای انجام آن از روش توصیفی (پیمایشی) استفادهشده است. جامعه آماری آن شامل مدیران شرکتهای پیمانکاری شهرداری اصفهان بوده و حجم نمونه، با استفاده از فرمول کوکران، 120 نفر برآورد شد. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته به روش دلفی و برای تجزیهوتحلیل دادهها، از نرمافزار SPSS و شاخصهای آمار توصیفی و نیز آزمون تی تکنمونهای، بهره گرفته شد. عوامل حیاتی موفقیت در توانمندسازی جامعه مخاطب، تأثیر دارد و در سطح بالاتر از متوسط (179/4) نقش دارند. نتایج این پژوهش نشان داد که شش عامل: انگیزش، آموزش، مهارت های مدیریتی، تمرکز بر توسعه منابع انسانی، تقویت آگاهی، تفکر تحلیلی، در موفقیت توانمندسازی مدیران نقش حیاتی دارند و نقش این عوامل، در سطح بالاتر از متوسط در توانمندسازی مدیران این شرکتها، تأیید شد.
پرونده مقاله
نظر به نقش محوری بازاریابی بینالملل در توسعه و موفقیت مناطق آزاد تجاری، مدیران بازاریابی بینالمللی باید از مهارتها و شایستگیهای ویژهای برخوردار باشند. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی طراحی و اعتبارسنجی الگوی شایستگی مدیران بازاریابی بینالمللی در مناطق آزاد تجاری انج چکیده کامل
نظر به نقش محوری بازاریابی بینالملل در توسعه و موفقیت مناطق آزاد تجاری، مدیران بازاریابی بینالمللی باید از مهارتها و شایستگیهای ویژهای برخوردار باشند. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی طراحی و اعتبارسنجی الگوی شایستگی مدیران بازاریابی بینالمللی در مناطق آزاد تجاری انجام شده است. مطالعه حاضر از منظر هدف یک پژوهش کاربردی-توسعه ای است که با روش آمیخته اکتشافی صورت گرفته است. همچنین از نظر روش و بازه زمانی گردآوری دادهها یک پژوهش پیمایش مقطعی است. جامعه آماری بخش کیفی شامل 23 نفر از مدیران مناطق آزاد تجاری است. در بخش کمی نیز از دیدگاه 186 نفر از مدیران بازاریابی بینالمللی مناطق آزاد تجاری استفاده شده است. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته میباشد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل مضمون و حداقل مربعات جزئی استفاده گردیده است. نتایج نشان داده است شایستگی مدیران بازاریابی بینالمللی شامل دانش، مهارت، ویژگیهای فردی، توانایی و اعتبار میباشند. شایستگی مهارتی شامل مهارت حرفهای و مهارت میانفردی است. شایستگی دانشی شامل دانش تخصصی، دانش عمومی و دانش بینالمللی است. شایستگی اعتباری به دو مقوله اعتبار عمومی و حرفهای افراز میشود. شایستگی توانایی شامل توانایی مدیریتی، بازاریابی و عاطفی است. در نهایت شایستگیهای فردی نیز شامل ویژگیهای اخلاقی، شخصیتی و حرفهای است.
پرونده مقاله
توسعه منابع انسانی سبز رویکردی جدید از طراحی مشاغل است که بر نوآوری کارکنان استوار است و چنانچه براساس اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی صورت گیرد در نهایت میتواند به تولید پایدار منجر شود. نظر به اهمیت و گستردگی موضوع این پژوهش با هدف بررسی تاثیر توسعه منابع انسانی چکیده کامل
توسعه منابع انسانی سبز رویکردی جدید از طراحی مشاغل است که بر نوآوری کارکنان استوار است و چنانچه براساس اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی صورت گیرد در نهایت میتواند به تولید پایدار منجر شود. نظر به اهمیت و گستردگی موضوع این پژوهش با هدف بررسی تاثیر توسعه منابع انسانی سبز بر تولید پایدار در شرکتهای تولیدی انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی و از نظر روش و بازه زمانی گردآوری دادهها، یک پژوهش پیمایشی-مقطعی میباشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 19 نفر از خبرگان حوزه توسعه منابع انسانی و مدیران فعال شهرک صنعتی شیراز و در بخش کمی شامل کارکنان شهرک صنعتی شیراز میباشد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 212 نفر برآورد گردید و نمونهگیری با روش تصادفی ساده انجام گرفت. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه است که با روش روایی سازه، روایی همگرا و روایی واگرا اعتبارسنجی گردید. با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز قابلیت اعتماد پرسشنامه مطلوب ارزیابی شد. برای اعتبارسنجی الگوی توسعه منابع انسانی سبز از روش حداقل مربعات جزئی و نرمافزار Smart PLS استفاده شد. براساس نتایج بدست آمده مشخص گردید، توسعه منابع انسانی سبز بر خودکارآمدی سبز، رفتار سبز کارکنان و رفتار شهروندی سبز تاثیر میگذارد. رفتار سبز کارکنان به عنوان یک عامل مهم در این رابطه از رفتار شهروندی سبز و خودکارآمدی نیز تاثیر میگیرد و بر تولید پایدار تاثیر میگذارد. همچنین توسعه منابع انسانی سبز از طریق رفتار شهروندی سبز نیز بر تولید پایدار موثر است.
پرونده مقاله
موفقیت سازمان ها در تحقق اهداف استراتژیک بسیار وابسته به نحوه عملکرد مدیران آن سازمان می باشد و این موفقیت بیش از هر چیز ارتباط مستقیم به انتخاب و انتصاب مدیران شایسته و با دانش در راس هرم سازمانی دارد. مدیریت بر مبنای شایستگی رویکردی قوی در توسعه و نگهداشت سرمایه های ا چکیده کامل
موفقیت سازمان ها در تحقق اهداف استراتژیک بسیار وابسته به نحوه عملکرد مدیران آن سازمان می باشد و این موفقیت بیش از هر چیز ارتباط مستقیم به انتخاب و انتصاب مدیران شایسته و با دانش در راس هرم سازمانی دارد. مدیریت بر مبنای شایستگی رویکردی قوی در توسعه و نگهداشت سرمایه های انسانی سازمان در بلندمدت بوده و مدل های شایستگی ابزاری مفید برای شناسایی و توسعه دانش، مهارت و تواناییهای مورد نیاز مدیران به شمار می رود. از سال 1973 که آقای مک کللند به مفهوم شایستگی پرداخت تا به امروز، از زوایای مختلفی به تعریف شایستگی پرداخته شده است. به صورت کلی شايستگي"مجموعه دانش، مهارت، نگرش، توانمندی، علایق و ویژگی های شخصیتی و ... می باشدکه کارکنان را قادر می سازد به صورتی اثربخش، فعالیت های مربوط به شغل را انجام دهند و عملکرد شغلی را در حد انتظار و یا فراتر از حد انتظار انجام دهند." ازسوی دیگر عناصر شایستگی درمدل ها و تعاریف مختلف می تواند متفاوت باشد. مطابق با شایستگی های تعریف شده درکانون ارزیابی مدیران شرکت ملی گاز ایران و با توجه به ماهیت آموزش پذیر بودن شایستگی ها، سه دسته شایستگی " ارتباطی"، " مدیریتی و رهبری"، " شناختی" و یک دسته شایستگی آموزش ناپذیر "شخصیتی" تعریف شده است. در این تحقیق با سه مفهوم بنیادین و پایه ای مواجه هستیم که عبارت است از: مدل تعالی سازمانی، مدل شایستگی و خوشه بندی. هر یک از این مفاهیم به ترتیب با مفاهیم عمیق تری از سازمان و فناوری شامل عملکرد سازمانی، منابع انسانی و فناوری هوش مصنوعی در ارتباط هستند که در پیشبرد اهداف استراتژیک سازمان در دنیای امروزی نقش مهمی ایفا می نمایند.
در این مقاله تلاش شده تا در حوزه شایستگی های مدیران صنعت گاز به مجموعه ای از شایستگی های محوری مدیران ارشد سازمان دست یابیم که براساس عملکرد مدیران در تعالی سازمانی حاصل شده است. این شایستگی های محوری چراغ راه سازمان در دستیابی به اهداف استراتژیک بوده و می تواند به صورت هدفمند در کمترین زمان و با حداقل هزینه اثربخشی مناسبی در روند توسعه مدیران سازمان ایفا نماید.
پرونده مقاله
آموزش با کیفیت پیشنیاز اقتصاد شکوفا یک کشور است. با در نظر گرفتن رویکردهای جدید میتوان کیفیت آموزش را ارتقا داد. از سوی دیگر توجه به ویژگیها و شایستگیهای متخصصان حوزه آموزش و تمرکز بر شایسته محوری نیروی انسانی این حوزه، رویکردی دیگر است که ارتباط مستقیمی با کیفیت آم چکیده کامل
آموزش با کیفیت پیشنیاز اقتصاد شکوفا یک کشور است. با در نظر گرفتن رویکردهای جدید میتوان کیفیت آموزش را ارتقا داد. از سوی دیگر توجه به ویژگیها و شایستگیهای متخصصان حوزه آموزش و تمرکز بر شایسته محوری نیروی انسانی این حوزه، رویکردی دیگر است که ارتباط مستقیمی با کیفیت آموزش و بهبود رقابت در این بازار خواهد داشت. لذا هدف پژوهش حاضر، تبیین شایستگیهای کلیدی نیروی انسانی حوزه آموزش با رویکرد بازاریابی خدمات آموزشی است. این مطالعه، با بکارگیری از روش فراتحلیل به منظور تحلیل نتایج پژوهشهای انجام شده مرتبط با شایستگیهای لازم در خدمات آموزشی طی سالهاي (2005-2020) و (1385-1399) صورت گرفته است. از 91 منبع اولیه، ابتدا 67 منبع براساس چکیده انتخاب، سپس 39 منبع بر اساس محتوا گزینش و در نهایت 12 منبع به عنوان منابع مرتبط، بررسی شدند. ابتدا ناهمگنی اندازه اثر مورد تایید قرار گرفت و سپس اندازه اثر هر شاخص با بکارگیری نرم افزار CMA بررسی شد. با نتایج آزمون Q مبنی بر ناهمگن بودن مطالعات با اطمینان 99 درصد، استفاده از ترکیب نتایج مدل آثار تصادفی مورد تایید قرار گرفت. با توجه به نتایج آثار تصادفی در تحلیل نرم افزار ، 24 شایستگی کلیدی در حیطه بازاریابی خدمات آموزشی احصا شد. یافتهها نشان داد که شایستگیهای "مدیریت زمان" و "خلاقیت و نوآوری" به ترتیب با اندازه اثر0.584 و 0.538 بیشترین و شایستگیهای "مهارت شنوندگی" و "قدرت تجزیه و تحلیل" با مقدار برابر 0.285 کمترین مقدار اندازه اثر را در میان شایستگیهای کلیدی داشتند.
پرونده مقاله
توسعه و بهبود منایع انسانی مستلزم شناسایی نیازهای آموزشی متناسب با هر شغل برای کارکنان آن شغل می باشد. رویکرد شایستگی نقطه عطف مهمی است که روشن می سازد برای عملکرد موفقیت آمیز چه چیزهایی موردنیاز است. لذا هدف از پژوهش حاضر نیازسنجی آموزشی کارکنان دادگستری شهر زابل بر مب چکیده کامل
توسعه و بهبود منایع انسانی مستلزم شناسایی نیازهای آموزشی متناسب با هر شغل برای کارکنان آن شغل می باشد. رویکرد شایستگی نقطه عطف مهمی است که روشن می سازد برای عملکرد موفقیت آمیز چه چیزهایی موردنیاز است. لذا هدف از پژوهش حاضر نیازسنجی آموزشی کارکنان دادگستری شهر زابل بر مبنای تحلیل شایستگی ها می باشد. نوع تحقیق از نظر هدف؛ کاربردی، از نظر ماهیت و روش گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری کارکنان دادگستری شهر زابل به تعداد 79 که به دلیل کم بودن حجم جامعه، تمامی اعضای جامعه به روش تمام شمار بعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش؛ پرسشنامه محقق ساخته که روايي آن به روش محتوايي و با استفاده از نظرات اساتید و متخصصان سازمانی بررسی و تایید شد. پایایی نیز از طریق روش آلفای کرونباخ(0.91) بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی( تحلیل داده های جمعیت شناسی نمونه آماری) و آمار استنباطی( آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف، تحليل عاملي اكتشافي ، تحلیل عاملی تاییدی و آزمون تی تک نمونه ای) بهره گرفته شد. نتایج تحقیق حاکی از شناسایی نیازهای آموزشی کارکنان دادگستری در سه بعد دانش و آگاهی، مهارت و ویژگی های فردی در قالب 10 مؤلفه بوده است که به ترتیب اولویت عبارتند از: مهارت هیجانی و تعاملات اجتماعی با میانگین(2.517)، دانش اطلاعاتی با میانگین (2.711)، دانش استدلالی با میانگین (2.717)، دانش فنی با میانگین (2.825)، ویژگی های شخصیتی و ارزشی(2.963)، دانش ارتباطی با میانگین (2.983)، مهارت رهبری با میانگین (3.027)، آگاهی(3.067)، شایستگی های فردی(3.131)، مهارت حل مسأله(3.158) .
پرونده مقاله
ارائه یک راهنمای عملیاتی برای انتخاب و به کارگیری روش های یادگیری در سازمان ها به عنوان یکی از ابزارهای مورد استفاده مدیران و کارشناسان آموزش در انتقال موثر آموزشی و ارتقاء بهینه فرآیندهای آموزش تأثیر ارزنده ای دارد. خلأ مدل نظری در این زمینه و تقاضای روز افزون سازمان ه چکیده کامل
ارائه یک راهنمای عملیاتی برای انتخاب و به کارگیری روش های یادگیری در سازمان ها به عنوان یکی از ابزارهای مورد استفاده مدیران و کارشناسان آموزش در انتقال موثر آموزشی و ارتقاء بهینه فرآیندهای آموزش تأثیر ارزنده ای دارد. خلأ مدل نظری در این زمینه و تقاضای روز افزون سازمان ها برای تصمیم گیری در سازمان ها، انگیزه اصلی نویسنده جهت پژوهش و بسط شده است. رویکرد پژوهشی مورد استفاده در این پژوهش آمیخته می باشد. در بخش کیفی پژوهش برای مدل سازی نظری از روش پژوهش نظریه ای بهره گرفته شده است و در بخش کمی از روش پیمایش استفاده گردید. در بخش کیفی پس از انتخاب متخصصین از میان مدیران و کارشناسان آموزش به صورت هدفمند (از نوع گلوله برفی) تلاش شده با استفاده از روش نیمه ساختار یافته عوامل اصلی مدل تصمیم گیری تعیین شود. مشارکت کنندگان در این بخش 12 نفر از متخصصین بودند و نتایج پژوهش بخش کیفی با روش تحلیل مضمون استخراج گردید برای بخش کمی با استفاده از روش پیمایشی، ابتدا روایی سوالات با روش CVR مورد تأیید متخصصین قرار گرفت و بعد از توزیع و گردآوری آن ها با استفاده از آزمون های کولموگروف- اسمیرنوف، آزمون T و شاخص های مرکزی مورد تحلیل قرار گرفت و بعد از آن عوامل موثر در تعیین روش های آموزش و توسعه منابع انسانی تعیین شد و برای وزن دهی به آن ها تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار Expert choice استفاده شد. عوامل موثر بعد ازشناسایی با ضریب وزنی شامل سطح مخاطبین (0.161)، دامنه برنامه توسعه شایستگی (0.162)، سطح پوشش دهی شایستگی (0.139)، هدف توسعه شایستگی (0.044)، میزان هزینه تخصیص برای توسعه شایستگی (0.284)، مدت زمان مطلوب توسعه شایستگی (0.067)، امکان تجربه واقعی پدیده های شایستگی توسط فراگیر(0.076) و مدت زمان انتقال یادگیری مطلوب (0.064) می باشند.
پرونده مقاله
در آموزش مجازی ضمن خدمت معلمان پشتیبانی آموزشی یا داربست سازی یک جزء اساسی آموزش مؤثر محسوب میشود که میتواند به صورت داربست سازی رایانهای ارائه شود. شخصی سازی داربست سازی رایانهای با داربست سازی پویای رایانهای محقق میشود. هدف این پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی دار چکیده کامل
در آموزش مجازی ضمن خدمت معلمان پشتیبانی آموزشی یا داربست سازی یک جزء اساسی آموزش مؤثر محسوب میشود که میتواند به صورت داربست سازی رایانهای ارائه شود. شخصی سازی داربست سازی رایانهای با داربست سازی پویای رایانهای محقق میشود. هدف این پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی داربست سازی پویای رایانهای در آموزش ضمن خدمت مجازی معلمان میباشد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش آمیخته با طرح متوالی اکتشافی بود. در تحقیق کیفی، روش سنتزپژوهی مورد استفاده قرار گرفت. در سنتزپژوهی، میدان پژوهش شامل اسناد و مدارک علمی معتبر پیرامون موضوع پژوهش بود که در ده پایگاه داده EBSCO، Google Scholar، Taylor & Francis، Emerald Insight، Scopus، Springer، ProQuest، ScienceDirect، Wiley، و SAGE در بازه زمانی 2015 تا 2020 مورد جستجو قرار گرفت. جستجوهای اینترنتی با کلمات کلیدی مرتبط انجام شد که 396 سند و مدرک علمی بدست آمد. در نهايت تعداد 133 نمونه که بیشترین هماهنگی و تناسب را با هدف این پژوهش داشتند به صورت هدفمند و طبق اشباع نظری داده ها انتخاب شدند. مطالعات انتخابی مورد تحلیل محتوای کیفی به شیوه استقرایی قرار گرفتند. سپس با كدگذاری باز و طبقه بندی آنها، مؤلفههای الگو استخراج شدند و الگوی مفهومی طراحی گردید. تحقیق کمی برای اعتباربخشی الگو به کار رفت و از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی استفاده شد. اساتید، دانشجویان و فارغ التحصیلان مقطع دکتری رشته تکنولوژی آموزشی، علوم رایانه، و سنجش و اندازه گیری، معلمانی که دورههای آموزش ضمن خدمت مجازی را گذرانده بودند و مدرسان و کارشناسان آموزش ضمن خدمت مجازی معلمان، جامعه آماری پژوهش با رویکرد کمی را تشکیل میدادند. به صورت هدفمند، 25 نفر به عنوان نمونه مورد نظر از میان آنان انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه توسط 3 نفر از متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. هم چنین پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 91/0 بدست آمد. برای تحلیل داده های کمی از شاخصهای آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و در بخش آمار استنباطی از آزمون تی تک نمونهای استفاده شد. یافته های اعتباریابی درونی از نظر متخصصان نشان داد که الگوی مفهومی از اعتبار درونی بالایی برخوردار می باشد. الگوی داربست سازی پویای رایانهای در آموزش ضمن خدمت مجازی معلمان میتواند برای طراحی پشتیبانی آموزشی به صورت پویا و مبتنی بر رایانه به کار رود و منجر به یادگیری و عملکرد مستقل در آینده شود.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش شناسایی شایستگی های حرفه ای مورد نیاز مدیران کیفیت جهت انطباق با الزامات صنعت نسل 4 است. محقق سعی نموده تا با بررسی تغییرات مورد انتظار در صنعت 4 از چهار جنبه؛ کارخانه (افراد و فرآیند)، کسبوکار، محصول و مشتریان، شایستگیهای فنی، روششناختی، اجتماعی و شخصی چکیده کامل
هدف این پژوهش شناسایی شایستگی های حرفه ای مورد نیاز مدیران کیفیت جهت انطباق با الزامات صنعت نسل 4 است. محقق سعی نموده تا با بررسی تغییرات مورد انتظار در صنعت 4 از چهار جنبه؛ کارخانه (افراد و فرآیند)، کسبوکار، محصول و مشتریان، شایستگیهای فنی، روششناختی، اجتماعی و شخصی مدیران کیفیت را جهت ورود به صنعت 4 شناسایی کند. این مطالعه، کیفی است و با روش تحلیل مضمون، مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده با شانزده نفر از مدیران کیفیت و مدیران منابع انسانی شرکت های دریافت کننده سطوح مختلف تعالی در بخش ساخت و تولید در سال 1400، تحلیل و مضامین پایه ای و مضامین سازمان دهنده شناسایی شدند. یافته ها نشان می دهد که مدیران کیفیت برای تفسیر داده های بزرگ مربوط به فرآیندها جهت اتخاذ تصمیمات راهبردی، استفاده از فناوری های دیجیتالی، و آگاهی از ریسک امنیتی داده ها، به شایستگی های فنی نیاز دارند. برای استفاده از داده ها جهت شناسایی منشأ مشکلات، دسترسی به منابع قابل اعتماد یادگیری و توانایی استفاده از ابزارهای جدید به منظور حل مؤثر مسائل پیچیده، شایستگی های روش شناختی مورد نیاز خواهد بود. شایستگی های اجتماعی در ارتباطات بین سازمانی، ارتباط با تأمین کنندگان و مشتریان در پلتفرم های مجازی مشترک جدید، همراه با توانایی حفظ دانش ضمنی و صریح در یک محیط غیرمتمرکز که نیازمند توانایی رهبری برای تصمیم گیری است، ضروری خواهد بود. توانایی انجام وظایف شغلی در محل های کاری منعطف و در زمان های انعطاف پذیر، و نیز سازگاری با تغییرات مکرر مرتبط با کار ازجمله شایستگی های شخصی مورد نیاز محسوب می شوند.
پرونده مقاله
هدف تحقیق حاضر، ارایه مدلی برای توسعه شایستگی های مربی گری مدیران آموزش مناطق 22 گانه شهرداری تهران می باشد. این پژوهش به دلیل ماهیت موضوع، از نوع توصیفی و از نوع پیمایشی است. ابزار به کارگرفته شده در این پژوهش مصاحبه های باز و پرسشنامه ساختار یافته می باشد. به منظور گر چکیده کامل
هدف تحقیق حاضر، ارایه مدلی برای توسعه شایستگی های مربی گری مدیران آموزش مناطق 22 گانه شهرداری تهران می باشد. این پژوهش به دلیل ماهیت موضوع، از نوع توصیفی و از نوع پیمایشی است. ابزار به کارگرفته شده در این پژوهش مصاحبه های باز و پرسشنامه ساختار یافته می باشد. به منظور گردآوري اطلاعات، با به کارگیري روش نمونه گیري هدفمند با 30نفر از خبرگان مربی گری کشوری به روش دلفی مصاحبه انجام شد. سپس مدل نهایی با استفاده از پرسشنامه بین 210نفر از مدیران و مسئولین آموزش شهرداری تهران توزیع گردید و با استفاده از معادلات ساختاری در نرم افزار Amos24 و تحلیل عاملی تایید مورد ارزیابی گسترده تر قرار گرفت. براساس نتایج بدست آمده، متغیرهای شایستگی های کنش مربی، شایستگی رفتاری مربی، شایستگی اجرایی مربی و شایستگی پایش کردن مربی به عنوان ابعاد متغیر توسعه شایستگی های مربی گری در مدیران آموزش شهرداری تهران شناسایی گردیدند. ابعاد شایستگی های کنش مربی عبارتند از : تجزیه و تحلیل فردی و راهبردی، وضع مقاصد راهبردی و توسعه طرحهای عملیاتی. رهبری تحول آفرین، اعتماد، گوش کردن فعال و پرسشگری قدرتمند به عنوان مولفه های شایستگی رفتاری مربی، توانمندسازی، توسعه و تشویق وهدایت در انجام وظیفه به عنوان مولفه-های شایستگی اجرایی مربی، همچنین پایش مثبت، پایش منفی و بازخورد به عنوان مولفه های شایستگی پایش کردن مربی به شناخته شدند.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف کاوش و توصیف ابعاد فرهنگ سازمانی دانشگاه فرهنگیان از منظر توسعه شایستگی های معلمی انجام شد. بر اساس هدف دو سوال پژوهش طرح گردید و به کمک طرح پژوهش کیفی با رویکرد پدیدار شناسی دنبال شد. مشارکت کنندگان مبتنی بر شیوه نمونه گیری هدفمند و با رعایت تنوع گروه چکیده کامل
این پژوهش با هدف کاوش و توصیف ابعاد فرهنگ سازمانی دانشگاه فرهنگیان از منظر توسعه شایستگی های معلمی انجام شد. بر اساس هدف دو سوال پژوهش طرح گردید و به کمک طرح پژوهش کیفی با رویکرد پدیدار شناسی دنبال شد. مشارکت کنندگان مبتنی بر شیوه نمونه گیری هدفمند و با رعایت تنوع گروه ها به تعداد 44 نفر در چهار گروه: مدیران و کارشناسان سازمان مرکزی، اساتید و دانشجویان از دانشگاه فرهنگیان؛ اساتید دانشگاه در حوزه های تعلیم و تربیت و تربیت معلم از دانشگاه های خوارزمی، تهران، تربیت مدرس، شهید بهشتی و علامه طباطبایی تهران انتخاب شدند. داده ها به کمک مصاحبه عمیق اکتشافی جمع آوری شدند. مصاحبه با اساتید، مدیران و کارشناسان سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان و همچنین اساتید دیگر دانشگاه ها به شیوه انفرادی و مصاحبه با دانشجویان به شیوه گروه های کانونی انجام شد. از تحلیل داده ها ابعاد شش گانه شایستگی های معلمی: دانش نظری، دانش عملی، زاویه دید، باورهای حرفه ای، توانمندی های فردی و فراشایستگی ها با 15 مولفه؛ و در بخش فرهنگ سازمانی دانشگاه فرهنگیان، ابعاد شش گانه فلسفه تربیت، اعتماد، تربیت معلم، تعاملات درون و برون سازمانی، ارزشهای سازمانی و فاصله قدرت با 17 مولفه استنباط شد.
پرونده مقاله
یکی از جنبه های ارزش آفرینی در حوزه منابع انسانی توجه و تمرکز بر شایسته محوری سرمایه انسانی است تا بتوان از آن طریق بر موفقیت سازمان کمک کرد. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی شایستگی مدیران منابع انسانی مبتنی بر معنویت در محیط کار است که در این تحقیق با استفاده از نظرات اس چکیده کامل
یکی از جنبه های ارزش آفرینی در حوزه منابع انسانی توجه و تمرکز بر شایسته محوری سرمایه انسانی است تا بتوان از آن طریق بر موفقیت سازمان کمک کرد. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی شایستگی مدیران منابع انسانی مبتنی بر معنویت در محیط کار است که در این تحقیق با استفاده از نظرات اساتید دانشگاهی و خبرگان منابع انسانی در شرکت گاز الگویی مطلوب با روش ترکیبی اکتشافی تدوین گردید. و با دو شاخص ضرایب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب، پایایی ابزارهای اندازهگیری و با استفاده از شاخص میانگین و واریانس روایی همگرای ابزارهای اندازهگیری و تایید شد.که طبق یافتههای تحقیق هفت عامل شامل عوامل فردی، شایستگیهای معنوی، مهارتهای مدیریتی، مدیریت مشارکتی، ارزش آفرینی منابع انسانی، مدیریت منابع انسانی، پایبندی به قوانین بعنوان ابعاد اصلی مدل شناسایی شدند از هفت عامل شناسایی شده مدل پایبندی به قوانین، مدیریت منابع انسانی و ارزش آفرینی منابع انسانی در سطح اول قرار گرفتند که همانند سنگ زیربنای مدل عمل می کنند که معنویت در محیط کار باید از این متغیرها شروع و به سایر متغیرها سرایت کند. این سه عاملها دارای ارتباط متقابل با یکدیگر هستند. برای تدوین مدل از نرم افزار AMOS استفاده شده است.
پرونده مقاله
توجه به نظریات یادگیری در آموزش نقش مهمی در طراحی برنامه های درسی دارد. نظریه سازنده گرایی اجتماعی به عنوان نظریه نوین در محیط های آموزشگاهی مورد توجه برنامه ریزان است که نیازمند توجه هر چه بیشتر به شاخص های آن می باشد. از این رو هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص ها و مؤلفه ه چکیده کامل
توجه به نظریات یادگیری در آموزش نقش مهمی در طراحی برنامه های درسی دارد. نظریه سازنده گرایی اجتماعی به عنوان نظریه نوین در محیط های آموزشگاهی مورد توجه برنامه ریزان است که نیازمند توجه هر چه بیشتر به شاخص های آن می باشد. از این رو هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص ها و مؤلفه های فرهنگ یادگیری مبتنی بر نظریه سازنده گرایی اجتماعی است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن سنتزپژوهی است. جامعه پژوهش کلیه مقالاتی می باشند (148 مقاله) که از سال 2012 میلادی و 1390 شمسی تاکنون در مورد فرهنگ یادگیری مبتنی بر نظریه سازنده گرایی اجتماعی است که در پایگاه های تخصصی و علمی ارائه شده اند. نمونه پژوهش 33 مقاله است که این تعداد بر اساس پایش موضوعی، اشباع نظری داده ها و به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل محتوا به شیوه مقولهبندی برمبنای الگوی سنتزپژوهی روبرتس استفاده شده است. جهت بررسی اعتبار یافته ها از کدگذاری مجدد یافته ها بر مبنای روش اسکات (2012) استفاده شده و ضریب توافق بین ارزشیابان 79 درصد محاسبه گردید. مؤلفه ها و شاخص های فرهنگ یادگیری مبتنی بر سازنده گرایی اجتماعی در 8 بُعد، 36 محور و 124 مقوله شامل اهداف، ویژگی های فراگیران، ویژگی مربی، رویکردهای یاددهی-یادگیری، محتوا، محیط، ویژگی های ارزشیابی و عوامل مؤثر شدند.
پرونده مقاله
هر قدر نظام آموزشی بهتر و بیشتر بتواند توانایی های بالقوه کارکنان را به فعل درآورد نه تنها، انسان در خود اعتبار و ارزش والاتری می بیند بلکه جامعه نیز بر او ارج بیشتری می نهد و این خود از هر جهت تقویت کننده ی روح و روان انسان است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلف چکیده کامل
هر قدر نظام آموزشی بهتر و بیشتر بتواند توانایی های بالقوه کارکنان را به فعل درآورد نه تنها، انسان در خود اعتبار و ارزش والاتری می بیند بلکه جامعه نیز بر او ارج بیشتری می نهد و این خود از هر جهت تقویت کننده ی روح و روان انسان است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلفه های نظام آموزش اثربخش برای مدیران دوره ی ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد (خودظهور) انجام شده است. جامعه آماری شامل صاحبنظران حوزه ی علوم تربیتی و مدیریت آموزشی، در حوزه ی آموزش و پرورش است که شیوه انتخاب آن ها هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در مجموع با 30 نفر متخصص و دست اندرکار حوزه ی آموزش و پرورش، مصاحبه به عمل آمد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند تا رسیدن به نقطه اشباع نظری و حداکثر اطلاعات ادامه یافت. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. که در قالب الگوی مفهومی بدین صورت شکل گرفت: شرایط علی (رهبری و خط مشی گذاری، ساختار مدیریتی)، مقوله اصلی (آموزش اثربخش)، شرایط زمینه-ای (مدیریت اجرایی)، شرایط مداخله گر (الزامات اجرایی)، راهبردها (طراحی آموزشی، برنامه ریزی آموزشی) و پیامد (ارزشیابی و پایش) است که به عنوان ابعاد آموزش اثربخش نقش مهمی در تحقق رسالت مدیران مدارس ایفا می کنند. در نهایت نیز بر مبنای یافته ها و نتایج به دست آمده، رهنمودهایی برای عملی شدن برنامه ارائه شده است.
پرونده مقاله
با توجه به اهمیت و نقش فزاینده نیازسنجی آموزشی به عنوان اولین گام فرایند آموزش بهینه کارکنان و کمتوجهی به شناسایی جامع موانع این فرایند ارزشآفرین، در پژوهش حاضر تلاش گردید تا با استفاده از رویکردی کیفی، ضمن واکاوی عمیق این پدیده، موانع فرایند نیازسنجی آموزشی در شرکت م چکیده کامل
با توجه به اهمیت و نقش فزاینده نیازسنجی آموزشی به عنوان اولین گام فرایند آموزش بهینه کارکنان و کمتوجهی به شناسایی جامع موانع این فرایند ارزشآفرین، در پژوهش حاضر تلاش گردید تا با استفاده از رویکردی کیفی، ضمن واکاوی عمیق این پدیده، موانع فرایند نیازسنجی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران شناسایی شده و راهکارهایی برای بهبود آن پیشنهاد گردد. بدین منظور از روش گروههای کانونی استفاده شد. میدان پژوهش شرکت ملی گاز ایران بود و شرکتکنندگان با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از نوع ملاکی از بین کارکنان واحد آموزش و تجهیز نیروی انسانی انتخاب شدند. گردآوری دادهها با استفاده از فن مصاحبه کانونی انجام شد و در چهارمین مصاحبه کانونی (شامل 20 نفر) به سطح اشباع دادهها رسید. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل مضمون، به شناسایی 207 گزاره مفهومی، 19 مضمون پایه و 4 مضمون اصلی منتج گردید. مضامین اصلی شامل موانع فردی (مشارکت ناکافی کارکنان سازمان در فرایند نیازسنجی آموزشی و غیره)، موانع سازمانی (اشکال در فرایندهای واحد برنامهریزی نیروی انسانی سازمان و غیره)، موانع مدیریتی (مشارکت ناکافی مدیران، رؤسا و سرپرستان سازمان در فرایند نیازسنجی آموزشی و غیره) و موانع محیطی (کمبود زیرساختهای لازم و مناسب در سازمان و غیره) است. با توجه به یافتههای پژوهش، توجه به موانع شناسایی شده به منظور اجرای بهینه فرایند نیازسنجی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران ضرورت دارد؛ لذا در پایان راهکارهایی به منظور کاهش تأثیر موانع بر اجرای بهینه فرایند نیازسنجی آموزشی و بهبود آن ارائه شد.
پرونده مقاله
توسعه مربیان ورزشی هر کشوری دارای اهمیت فراوانی می باشد و موفقیت در حوزه ورزش نتایج مهم فرهنگی، تربیتی و اقتصادی را به همراه خواهد داشت. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می شود که فدراسیون جهانی رشته مورد مطالعه در داخل کشور باشد و متولی اصلی مدیریت این رشته در سطح بین الملل چکیده کامل
توسعه مربیان ورزشی هر کشوری دارای اهمیت فراوانی می باشد و موفقیت در حوزه ورزش نتایج مهم فرهنگی، تربیتی و اقتصادی را به همراه خواهد داشت. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می شود که فدراسیون جهانی رشته مورد مطالعه در داخل کشور باشد و متولی اصلی مدیریت این رشته در سطح بین المللی متعلق به کشور ایران باشد. توسعه مربیان می تواند منجر به تحول و ارتقاء در حوزه ورزشی گردد. تربیت و توسعه مربیان در همه سطوح دارای اهمیت است و از لحاظ اعتبار جهانی این گروه دارای بیشترین تأثیر را در کسب افتخارت بر عهده دارند. هدف از انجام این مطالعه، تعیین نیازهای آموزشی مربیان ورزشی در رشته های مرتبط با فدراسیون زورخانه ای و پهلوانی می باشد. برای تحقق چنین هدفی پژوهشی با رویکرد ترکیبی (آمیخته) انجام شد. در بخش کیفی با استفاده از روش اکتشافی و با دو ابزار دیکوم (تعداد مشارکت کنندگان 9 نفر) و مصاحبه نیمه ساختاریافته (تعداد مشارکت کنندگان 12 نفر و انتخاب شده با رویکرد گلومه برفی) و روش تحلیل آزمون با مدل آتراید و استیرلینگ، نیازهای مرتبط با مربیان فدراسیون پهلوانی و زورخانه ای استخراج گردید و سپس با روش پیمایش (و به کارگیری آزمون های تی تگ گروهه، تحلیل واریانس یک طرفه یا آنوا و همچنین آزمون فریدمن) نیازهای آموزشی تعیین و اولویت بندی شد. نیازهای آموزشی پس از بررسی و تحلیل در قالب پنج گروه اصلی توانایی های اخلاقی، توانایی های بین المللی، توانایی های تخصصی، توانایی های نرم و توانایی های همراستایی سازمانی طبقه بندی و ارائه گردید.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش که با رویکرد کیفی و پدیدارشناسانه انجام شد، شناسایی شایستگی¬های مورد نیاز دانش¬آموختگان ارشد مدیریت آموزشی برای رهبری آموزشی در شرایط ووکا بوده است و در این راستا ضمن توجه به چالش¬های مراکز آموزشی در مدیریت و پاسخ به همه¬گیری¬ بیماری کووید 19 به¬عنوان یک م چکیده کامل
هدف این پژوهش که با رویکرد کیفی و پدیدارشناسانه انجام شد، شناسایی شایستگی¬های مورد نیاز دانش¬آموختگان ارشد مدیریت آموزشی برای رهبری آموزشی در شرایط ووکا بوده است و در این راستا ضمن توجه به چالش¬های مراکز آموزشی در مدیریت و پاسخ به همه¬گیری¬ بیماری کووید 19 به¬عنوان یک مورد قابل مطالعه در دنیای ووکا (دنیای ناپایدار، نامشخص، پیچیده و مبهم)، با نمونهگیری هدفمند و مصاحبه¬های نیمه¬ساختار یافته از تجربه دانش¬آموختگان مدیریت آموزشی در مواجهه با بحران کووید 19؛ انتظارات کارفرمایان آنان؛ دیدگاه اعضای هیأت علمی و سیاست¬گذاران استفاده شد. یافته¬های پژوهش پس از تحلیل داده¬ها با تکنیک مفهوم¬بندی و مقوله بندی، ضمن اشاره به چالش¬های مدیریت آموزش در شرایط ووکا، 25 شایستگی موردنیاز برای مدیران آموزشی را نشان می¬دهد که برخی از این شایستگی¬ها ازجمله خودتنظیمی، خودرهبری، خودکارآمدی، توانایی بهره¬گیری از ظرفیت¬های جامعه، شبکه¬سازی، تطبیق پذیری، جرأت ورزی، تاب آوری، داشتن مهارت در فناوری¬های نوپدید، مدیریت اضطراب و پریشانی و مدیریت آموزش و یادگیری الکترونیکی با فراوانی بسیار کم در اکثر الگو¬های شایستگی مدیران آموزشی مغفول مانده است.
پرونده مقاله
منابع انسانی به عنوان کلیدی ترین عامل در پیشرفت و دستیابی به اهداف سازمانی شناخته شده است بنابراین توسعه منابع انسانی در ابعاد مختلف به ویژه از منظر شناختی ضرورت دارد. به همین منظور، مقاله حاضر با هدف ارائه ی الگوی شناختی توسعه ی کارکنان صنایع خلّاق فرهنگی در سازمان صدا چکیده کامل
منابع انسانی به عنوان کلیدی ترین عامل در پیشرفت و دستیابی به اهداف سازمانی شناخته شده است بنابراین توسعه منابع انسانی در ابعاد مختلف به ویژه از منظر شناختی ضرورت دارد. به همین منظور، مقاله حاضر با هدف ارائه ی الگوی شناختی توسعه ی کارکنان صنایع خلّاق فرهنگی در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. از لحاظ رویکرد پژوهش، روش کیفی به طور ویژه روش تحلیل مضمون بکار برده شده است. ابتدا محقق نسبت به تهیه پروتکل مصاحبه بر اساس ابعاد و مؤلفه های به دست آمده از مبانی نظری و پیشینه ی تحقیق اقدام نمود و سپس از طریق روش تحلیل مضمون، نسبت به مصاحبه با 20 نفر از خبرگان حوزه ی منابع انسانی در سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که به صورت غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند، اقدام نمود و با کاربرد مراحل تحلیل مضمون، الگوی مفهومی در پنج لایه ی مفهومی، مقوله ای و کدها به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که با توجه به مصاحبه های به عمل آمده و انجام فرآیند تحلیل مضمون ابعاد شامل 1-توسعه ی روحی – روانی کارکنان، 2-توسعه ی رفتاری کارکنان، 3-توسعه ی مهارتی کارکنان، 4-توسعه ی تحلیلی کارکنان و 5-توسعه ی حمایتی کارکنان می باشد که در قالب یک الگوی شبکه ای ارائه گردید.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش بررسی و کشف اصول و استانداردهای اخلاق حرفهای مدیران آموزشی دبیرستان های پسرانه ناحیه یک سنندج و چالشهای آن میباشد. رویکرد پژوهش کمی- کیفی (Mix Method) میباشد. جامعه آماری در بخش کیفی مدیران دبیرستانهای پسرانه ناحیه یک سنندج هستند و با استفاده از روش چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی و کشف اصول و استانداردهای اخلاق حرفهای مدیران آموزشی دبیرستان های پسرانه ناحیه یک سنندج و چالشهای آن میباشد. رویکرد پژوهش کمی- کیفی (Mix Method) میباشد. جامعه آماری در بخش کیفی مدیران دبیرستانهای پسرانه ناحیه یک سنندج هستند و با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و راهبرد پدیدارشناسی 8 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند. داده¬ها از طریق مصاحبه با سوالات باز پاسخ گردآوری شدند و یافته¬ها نشان دادند: الف- تعاریف مدیران آموزشی از اخلاق حرفه¬ای در مدارس شامل رعایت مقرارت خاص یک حرفه، مبانی و اصول دینی، ارزش¬ و هنجارهای اجتماعی ب- اصولی مانند خودراهبری، داشتن چشم انداز، توانمندی¬های حرفه¬ای، احترام و تعهد و مسولیت پذیری در محیط کار ج- چالش¬ها شامل: چالش¬های ساختاری (عدم استاندارد جامع، تناقض بین مقررات اداری، مدیریت متمرکز، مشخص نبودن اهداف، توجه به رابطه بجای ضابطه) و چالش¬های فردی شامل (منفعل بودن، تک بعدی نگری) می¬باشد. که ابتدا برای میزان آشنایی مدیران با اصول و استانداردهای اخلاق حرفه¬ای با آنها مصاحبه¬های انجام شد و میزان التزام به عمل در این اصول از انها پرسیده شد و سپس نتایج مصاحبه بصورت پرسشنامه محقق ساخته در آمد و اجرا شد. در بخش کمی، جامعه شامل تمامی معلمان و معاونین و مدیران دبیرستانهای پسرانه ناحیه یک سنندج میباشد که از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. که شامل 283 نفر بودند که با توجه به فرمول کوکران 163 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده¬ها از تحلیل عاملی تاییدی و آزمون t تک نمونهای و آزمون فریدمن استفاده شد.
در نهایت با توجه به نتایج آزمون t تک نمونهای میزان التزام به عمل مدیران به این اصول بالاتر از حد متوسط گزارش شد. همچنین با توجه به داده¬های گردآوری شده ،ابتدا از طریق مصاحبه باز پاسخ و نتایج آن پرسشنامه محقق ساخته به انجام رسیده و بر اساس نتایج مصاحبه ها کل پرسشنامه به دو جنبه یکی اصول شغلی و دیگری اصول پداگوژیکی تقسیم شده است. نتایج بدست آمده از طریق پرسشنامه نتایج مصاحبه ها را تایید کرده است.
پرونده مقاله
توسعه و بالندگی اعضای هیات علمی با هدف پاسخگویی به نیازهای چالش برانگیز جامعه، دانشگاه، اعضای هیات علمی و دانشجو در حال تبدیل به حوزهای غنی است. در این راستا به کارگیری فناوری میتواند فرصتهای جدیدی را در این حوزه ایجاد کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر و طراحی الگ چکیده کامل
توسعه و بالندگی اعضای هیات علمی با هدف پاسخگویی به نیازهای چالش برانگیز جامعه، دانشگاه، اعضای هیات علمی و دانشجو در حال تبدیل به حوزهای غنی است. در این راستا به کارگیری فناوری میتواند فرصتهای جدیدی را در این حوزه ایجاد کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر و طراحی الگوی برنامههای توسعه توانمندیهای اعضای هیات علمی مبتنی بر فاوا انجام شده است. روش پژوهش از نوع کاربردی و با رویکرد جمع آوری و تحلیل کیفی بوده است که با روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی و استقرایی به انجام رسیده است. شیوه، مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد بیست نفر از متخصصان حوزه آموزش و فناوری با شیوه گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری بوده است. یافتههای پژوهش ۶ مفهوم اصلی و ۴۲ مقولهی فرعی شناسایی کرده است. نتایج پژوهش بر طراحی عناصر شش گانه هدف، محتوا، زمان، فضا، تعاملات و ارزیابی، با توجه به قابلیتها و چالشهای افزودن فاوا به این عناصر تاکید دارد. در نهایت الگوی طراحی برنامههای توسعه توانمندیهای اعضای هیات علمی مبتنی بر فاوا ترسیم شده است. توصیه نهایی بر طراحی سامانه یکپارچه شامل سیستمهای متنوع آموزشی و پژوهشی مبتنی بر نیازهای فردی و سازمانی، رویکردهای فعال، تجربی، شخصی سازی، غیر رسمی و قابل انتقال به عمل در محیطی امن، منطبق با قوانین با توجه به شبیه سازی موقعیتهای حضوری در زمانی منعطف و بهینه، با تعاملات فعال مخاطب، مربی و محتوا با رویکرد شفاف و انتخابی به همراه ارزیابی رشد دهنده و معتبر است.
پرونده مقاله
در عصر حاضر، منابع انسانی جزء لاینفک سازمان ها، کسب و کارها و صنایع مختلف در مسیر دستیابی به اهداف می باشد که با توجه به توسعه ی بخش کسب و کارهای نوپا و اینترنتی، رقابت در این عرصه با توجه به شرایط پرتلاطم محیطی افزون شده است و نیاز است تا این گونه کسب و کارها نسبت به ت چکیده کامل
در عصر حاضر، منابع انسانی جزء لاینفک سازمان ها، کسب و کارها و صنایع مختلف در مسیر دستیابی به اهداف می باشد که با توجه به توسعه ی بخش کسب و کارهای نوپا و اینترنتی، رقابت در این عرصه با توجه به شرایط پرتلاطم محیطی افزون شده است و نیاز است تا این گونه کسب و کارها نسبت به تطبیق سازی، هماهنگ سازی و همگام سازی کارکنان با آخرین سطح مهارت ها، نوآوری ها و تکنولوژی های موجود بین المللی و کاهش سطح شکاف مهارتی کارکنان اقدام نمایند که یکی از ابزارها و تکنیک های ارائه ی شده جهت تسریع و تسهیل این مهم، مربی گری معکوس است. در همین راستا، مقاله حاضر با هدف ارائه ی الگوی مربی گری معکوس در کسب و کارهای نوپا با رویکرد بهبود شکاف مهارتی منابع انسانی انجام شده است. از لحاظ رویکرد پژوهش، روش کیفی به طور ویژه روش نظریه ی داده بنیاد بکار برده شده است. ابتدا محقق نسبت به تهیه پروتکل مصاحبه بر اساس ابعاد و مؤلفه های به دست آمده از مبانی نظری و پیشینه ی تحقیق اقدام نمود و سپس از طریق روش نظریه ی داده بنیاد، نسبت به مصاحبه با 15 نفر از مدیران، کارآفرینان و صاحبان کسب و کارهای نوپا که به صورت هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند، اقدام نمود. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای علّی شامل تمهیدات مدیریتی و سازمانی؛ متغیرهای زمینه ای شامل توسعه زیرساخت های اطلاعاتی و ارتباطی و تحلیل استراتژیک فضای کسب و کار؛ متغیرهای محوری شامل مقوله های مربی گری بهبود شکاف مهارتی؛ متغیرهای مداخله گر شامل مقوله-ی محرّک های ایجابی، محرّک های کنترل کننده و محرّک های سلبی؛ متغیرهای راهبردی شامل خلاقیت آفرینی فردی، عدالت گستری و نفی تبعیض، مشارکت محوری در سازمان و مدیریت دانش سازمانی می باشد و متغیرهای پیامدساز شامل مسلّح شدن به کارکنان خلاق، مجهز شدن به سیستم های کارآمد و امن و تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده می باشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر طراحي مدلی منظور ارتقاء صلاحیت حرفهای مدیران منابع انسانی بانک ملی ایران است. روش این تحقیق از نظ ر هدف کاربردی است و به روش آمیخته- اکتشافی (کیفی- کمی) انجام شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل مدیران ارشد منابع انسانی و خبرگان دانشگاهی صلاحیت حرفهای بود چکیده کامل
پژوهش حاضر طراحي مدلی منظور ارتقاء صلاحیت حرفهای مدیران منابع انسانی بانک ملی ایران است. روش این تحقیق از نظ ر هدف کاربردی است و به روش آمیخته- اکتشافی (کیفی- کمی) انجام شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل مدیران ارشد منابع انسانی و خبرگان دانشگاهی صلاحیت حرفهای بود. گردآوری دادهها طی مصاحبههای نیمه ساختاریافته با 15 نفر از اعضای جامعه آماری صورت گرفت که با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده بودند، صورت گرفت. دادههای تحقیق بر اساس فرآیند تحلیل کیفی طی کدگذاری سه گانه باز، محوری و انتخابی از طریق نرم افزار مکسکیودا 2020 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جامعه آماری در بخش کمی شامل مدیران، کارکنان و کارشناسان بخش منابع انسانی بانک ملی ایران بودند. گردآوری دادهها طی پرسشنامه محقق ساخته از بین 291 نفر از اعضای جامعه آماری صورت گرفت که با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شده بودند، صورت گرفت. تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS 16 و Smart PLS انجام شد. بر اساس نتایج تحلیل کیفی مدل ارتقاء صلاحیت حرفهای مدیران منابع انسانی دارای دو بعد سطح کلان (زمینه بانکی) شامل مولفههای زیرساختهای سازمانی، سیستم مدیریت دانش، برنامههای توسعهای در بانک، مشارکت ذینفعان در طراحی صلاحیتهای حرفهای، نگرش سازمانی در بانک، استراتژیهای آموزشی بانکی و سطح خرد (مدیران منابع انسانی در بانک ملی ایران) شامل مولفههای عوامل شخصیتی مدیران، مهارتهای رهبری مدیران، دانش فناورانه مدیران، مهارتهای آموزشی- پژوهشی بود. اولویت و عوامل شخصیتی مدیران (با بار عاملی 0.775) دارای کمترین اولویت بودند
پرونده مقاله
منابع انسانی، مهمترین منبع راهبردی سازمان ها به شمار می آیند و تحلیل راهبردی و برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی یکی از مسئولیت های اصلی سازمان ها برای بهره گیری هرچه بیشتر از سرمایه های انسانی است. آنجایی که هدف پژوهش حاضر، تدوین استراتژیهای توسعه و بهبود بهرهوری م چکیده کامل
منابع انسانی، مهمترین منبع راهبردی سازمان ها به شمار می آیند و تحلیل راهبردی و برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی یکی از مسئولیت های اصلی سازمان ها برای بهره گیری هرچه بیشتر از سرمایه های انسانی است. آنجایی که هدف پژوهش حاضر، تدوین استراتژیهای توسعه و بهبود بهرهوری منابع انسانی در سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت است، این مطالعه ابتدا به شناسایی و احصاء نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدهای منابع انسانی و سپس ارایه استراتژیهای توسعه و تدوین برنامههای عملیاتی و اقدامات متناسب با استراتژیها در سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت پرداخته است. در این راستا افراد به شیوه تدریجی (هدفمند) از بین مدیران، خبرگان و متخصصان سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت انتخاب شده اند. تکنیک مورد استفاده برای تجزیه وتحلیل نتایج نیز رویکرد نقاط مرجع استراتژیک (SRP) است. نتایج حاصل از یافته ها نشان می دهد راهبرد اصلی و کلی سازمان، راهبرد تهاجمی (توسعه) است. همچنین پس از بررسی ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی در حوزه های وظیفه ای منابع انسانی و نظرات افراد خبره در زمینه تحلیل عوامل داخلی و خارجی منابع انسانی سازمان، با بررسی های انجام شده و همچنین در نظر گرفتن سمت و سوی سیاست های شناسایی شده در این حوزه، استراتژی های منابع انسانی در ماتریس SWOT تدوین گردید. نتايج به دست آمده، حاکي از این است که استراتژی مناسب برای مشاغل اصلی و تخصصی صف، مشاغل ستادی تخصصی و ستادی عمومی در سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت، استراتژی متعهدانه، استراتژی مناسب برای مشاغل خدمات عمومی، استراتژی ثانويه و استراتژی مناسب برای مشاغل قرارداد کار معین، استراتژی پیمانکارانه مي باشد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، اعتباریابی مدل طراحی شده توسعه منابع انسانی مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب است. بر همین اساس از رویکرد آمیخته پژوهش استفاده شده است. جامعه پژوهش در بخش کیفی عبارت از صاحبنظران و متخصصان حوزه توسعه منابع انسانی و بیانیه گام دوم انقلاب است که از بین اع چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، اعتباریابی مدل طراحی شده توسعه منابع انسانی مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب است. بر همین اساس از رویکرد آمیخته پژوهش استفاده شده است. جامعه پژوهش در بخش کیفی عبارت از صاحبنظران و متخصصان حوزه توسعه منابع انسانی و بیانیه گام دوم انقلاب است که از بین اعضای هیأت علمی دانشگاه های کشور و با روش نمونه گیری هدفمند؛ 15 نفر بر اساس اشباع اطلاعاتی پژوهشگر مورد مصاحبه قرار گرفتند. در بخش کمی پژوهش نیز کارکنان بخش منابع انسانی وزارتخانه ها بوده اند که از طریق روش نمونه گیری طبقه¬ای تصادفی 372 نفر انتخاب شدند و پرسش نامه پژوهش اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده¬های جمع¬آوری شده، در بخش کیفی با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شد و در بخش کمی به دو روش توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart PLS انجام شد. طبق یافته های پژوهش کیفی در محور ابعاد، 3 بعد اساسی (فرد، سازمان، جامعه) شناسایی شد که این 3 بعد دارای 16 مولفه بودند. همچنین 61 زیر مولفه یا کد مفهومی نیز ذیل این مولفه¬ها شناسایی شد. همچنین بررسی روش کمی برای برازش مدل، حکایت از برازش مناسب مدل بود. بر اساس یافته¬های پژوهش، لزوم هماهنگی بین سیاست¬های توسعه منابع انسانی با سیاست¬های کشور از جمله خط¬مشی¬های ارائه شده در بیانیه گام دوم انقلاب ضروری است و موجب تحقق اهداف توسعه منابع انسانی در کشور خواهد شد.
پرونده مقاله
مطالعه عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی، می تواند بر اثربخشی بیشتر این برنامه ها و بهبود کیفیت خدمات آموزش عالی تأثیر گذار باشد. در همین راستا، هدف این پژوهش شناسایی عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه¬های توسعه و بهسازی اع چکیده کامل
مطالعه عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی، می تواند بر اثربخشی بیشتر این برنامه ها و بهبود کیفیت خدمات آموزش عالی تأثیر گذار باشد. در همین راستا، هدف این پژوهش شناسایی عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه¬های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی می باشد. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. شرکت کنندگان پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی شهر تهران بودند که 15 نفر برای انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. روش انتخاب مشارکت کنندگان، نمونه گیری هدفمند و از نوع ملاکی بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز روش تحلیل مضمون استفاده شده است. با توجه به یافته های پژوهش، 6 عامل مؤثر و 20 راهکار شناسایی شد که عبارتند از: عامل زمینه و بسترسازی (شامل: فراهم نمودن امکانات، ایجاد و تقویت مراکز بالندگی، اقناع مدیران و جلب مشارکت اساتید)، عامل برنامه ریزی (شامل: تعدیل حجم کاری اساتید، احیا و تقویت انواع روش های، استفاده از انواع روش های ارائه آموزش و زمانبندی)، عامل محتوا (شامل: ارائه محتوای کاربردی، ارتباط عناوین آموزشی و آیین نامه ارتقا و توسعه همه-جانبه) عامل ارتباط و همکاری (شامل: ایجاد شیکه های یادگیری، ایجاد فرصت همکاری و مشارکت و بهبود ارتباط برنامه ریزان و اساتید)، عامل انگیزه توسعه (شامل: حقوق و دستمزد، ارائه مشوق های آموزش و توسعه و اقناع اساتید)، عامل حمایت و پیگیری (شامل: حمایت از آموزش در عمل، استمرار برنامه های توسعه و ارزیابی). توجه به عوامل مؤثر بر موفقیت این برنامه ها و بهره برداری از راهکارهای ارائه شده در پژوهش حاضر بر اثربخشی برنامه های توسعه و بهسازی تأثیر گذار خواهد بود.
پرونده مقاله
در شرکت¬های دانش¬بنیان، سرمایه اصلی دانش است و لازمه بهره¬مندی از این سرمایه در اختیار داشتن کارکنان دانشی است. کارکنانی که یادگیرندگان مادام¬العمر هستند. بااینحال، در محیط متلاطم این شرکت¬ها رویکردهای یادگیری سنتی پاسخگوی نیاز آنها نیست. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ار چکیده کامل
در شرکت¬های دانش¬بنیان، سرمایه اصلی دانش است و لازمه بهره¬مندی از این سرمایه در اختیار داشتن کارکنان دانشی است. کارکنانی که یادگیرندگان مادام¬العمر هستند. بااینحال، در محیط متلاطم این شرکت¬ها رویکردهای یادگیری سنتی پاسخگوی نیاز آنها نیست. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب یادگیری متناسب برای شرکت¬های دانش¬بنیان بود. بهمنظور تحقق این هدف، روش کیفی فراترکیب انتخاب و تحلیل ادبیات موضوع بر اساس مراحل هفتگانه سندلوسکی و باروسو انجام شد. با بررسی ادبیات موضوع در ابتدا 250 منبع شناسایی با استفاده از روش فراترکیب تعداد 50 مقاله که با معیارهای مورد پذیرش منطبق بودند، تحلیل شدند. نتایج بیانگر آن بود که مؤلفههای محیط فراسازمانی، محیط سازمانی، جوهره شرکت¬های دانشبنیان و رویکردهای یادگیری از ابعاد مهم چارچوب یادگیری شرکت¬های دانش¬بنیان هستند. هر یک از این مؤلفهها در برگیرنده زیر مؤلفههایی بوده که یادگیری در شرکت¬های دانش¬بنیان را تحت تأثیر قرار می¬دهند لذا با توجه به زیرمولفه¬ها در محیط فراسازمانی متلاطم، محیط سازمانی متاثر از آنکه تأکید بر ساختار چابک، فرهنگ باز، فرهنگ مشارکتی، طراحی شغل ارگانیک و فضای کار مستقل دارد، جوهره شرکت¬های دانشبنیان با مختصاتی نظیر تخصص محوری، نوآوری محوری، تیم محوری یادگیری محوری، ارتباط محوری و دانش محوری شکل گرفته است. در نهایت سه رویکرد یادگیری مورد توجه در شرکت¬های دانشبنیان شامل یادگیری عملی، خودراهبر و مشارکتی بود که در ادبیات بیشترین تناسب را با شرکت¬های دانش¬بنیان دارا بودند؛ بنابراین میتوان نتیجهگیری گرفت که توجه به مؤلفههای شناسایی شده به همراه زیر مؤلفههای آن نقش مهمی در تدوین چارچوب یادگیری متناسب برای شرکت¬های دانشبنیان ایفا مینمایند.
پرونده مقاله
چکیده:
جانشینپروری، راهبردی مؤثر در حفظ و توسعه منابع انسانی در سازمانهاست. به رغم آنکه جانشینپروری، راهبردی مؤثر برای تمرکز در ایجاد یک ساختار منظم برای سازمانها میباشد، لکن بسیاری از شرکتها فاقد برنامهریزی منظم جانشینپروری بوده به نحویکه افراد با مهارتها و چکیده کامل
چکیده:
جانشینپروری، راهبردی مؤثر در حفظ و توسعه منابع انسانی در سازمانهاست. به رغم آنکه جانشینپروری، راهبردی مؤثر برای تمرکز در ایجاد یک ساختار منظم برای سازمانها میباشد، لکن بسیاری از شرکتها فاقد برنامهریزی منظم جانشینپروری بوده به نحویکه افراد با مهارتها و تخصصهای لازم نمیتوانند در سمتهای مشخص استقرار یابند. بر این اساس هدف این مقاله، یافتن مؤلفههای مؤثر بر جانشینپروری با رویکرد جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی در شرکتهای مهندسی است. در این پژوهش، از روش کیفی فراترکیب، استفاده شده است. پس از جسـتجـوي كليدواژههاي تخصصي پژوهش در پايگاه هاي معتبر ملـي و بـين المللـي در بـازه زمـاني 1997 تـا 2023 نهایتاً از تعداد 2181 پژوهش در زمینه مطالعه 91 پژوهش براي تحليل انتخاب و از اطلاعات آنها استفاده شد. پس از تحلیل، جانشینپروری با رویکرد جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی در شرکتهای مهندسی در 5 بعد اصلی شامل: ایجاد تعهد، تعیین خطمشی، جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی، برنامه بهسازی رهبری، ارزیابی برنامه و 11 مؤلفه و 30 زیرمؤلفه طبقهبندی گردید. با توجه به یافتههای به دست آمده در شناسایی ابعاد و مؤلفههای جانشینپروری با رویکرد جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی سهم یاری این پژوهش، کمک به شرکتها در تدوین و اجرای برنامهریزی جانشینپروری با استفاده از جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی است.
پرونده مقاله