بررسی و کشف اصول و استانداردهای اخلاق حرفهای مدیران آموزشی: پژوهش آمیخته
محورهای موضوعی : روش های نوین آموزش وتوسعه منابع انسانی
حمید فلاحی
1
(کارشناس ارشد رشته مدیریت آموزشی دانشگاه کردستان )
رسول ساعدی
2
(دانشجودوره دکترای تخصصی رشته مدیریت آموزشی دانشگاه بوعلی سینا همدان، نویسنده مسئول. )
کلید واژه: اصول و استانداردها, اخلاق حرفهای, مدیران و معاونان آموزشی.,
چکیده مقاله :
هدف این پژوهش بررسی و کشف اصول و استانداردهای اخلاق حرفهای مدیران آموزشی دبیرستان های پسرانه ناحیه یک سنندج و چالشهای آن میباشد. رویکرد پژوهش کمی- کیفی (Mix Method) میباشد. جامعه آماری در بخش کیفی مدیران دبیرستانهای پسرانه ناحیه یک سنندج هستند و با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و راهبرد پدیدارشناسی 8 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند. داده¬ها از طریق مصاحبه با سوالات باز پاسخ گردآوری شدند و یافته¬ها نشان دادند: الف- تعاریف مدیران آموزشی از اخلاق حرفه¬ای در مدارس شامل رعایت مقرارت خاص یک حرفه، مبانی و اصول دینی، ارزش¬ و هنجارهای اجتماعی ب- اصولی مانند خودراهبری، داشتن چشم انداز، توانمندی¬های حرفه¬ای، احترام و تعهد و مسولیت پذیری در محیط کار ج- چالش¬ها شامل: چالش¬های ساختاری (عدم استاندارد جامع، تناقض بین مقررات اداری، مدیریت متمرکز، مشخص نبودن اهداف، توجه به رابطه بجای ضابطه) و چالش¬های فردی شامل (منفعل بودن، تک بعدی نگری) می¬باشد. که ابتدا برای میزان آشنایی مدیران با اصول و استانداردهای اخلاق حرفه¬ای با آنها مصاحبه¬های انجام شد و میزان التزام به عمل در این اصول از انها پرسیده شد و سپس نتایج مصاحبه بصورت پرسشنامه محقق ساخته در آمد و اجرا شد. در بخش کمی، جامعه شامل تمامی معلمان و معاونین و مدیران دبیرستانهای پسرانه ناحیه یک سنندج میباشد که از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. که شامل 283 نفر بودند که با توجه به فرمول کوکران 163 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده¬ها از تحلیل عاملی تاییدی و آزمون t تک نمونهای و آزمون فریدمن استفاده شد. در نهایت با توجه به نتایج آزمون t تک نمونهای میزان التزام به عمل مدیران به این اصول بالاتر از حد متوسط گزارش شد. همچنین با توجه به داده¬های گردآوری شده ،ابتدا از طریق مصاحبه باز پاسخ و نتایج آن پرسشنامه محقق ساخته به انجام رسیده و بر اساس نتایج مصاحبه ها کل پرسشنامه به دو جنبه یکی اصول شغلی و دیگری اصول پداگوژیکی تقسیم شده است. نتایج بدست آمده از طریق پرسشنامه نتایج مصاحبه ها را تایید کرده است.
This study seeks to investigate and discover the principles and standards of professional ethics for educational managers along with the related challenges. The research approach was quantitative-qualitative (mixed method). The statistical population in the qualitative phase included the principals of boys' high schools in one district of Sanandaj (Iran). Consequently, 8 individuals were selected as the study sample using the purposeful sampling method and phenomenological strategy. The study data were collected through conducting interviews including open-ended questions. The findings revealed: a) the concepts of professional ethics that educational managers adhere to with regard to the specific regulations of a profession, religious principles and values, and social norms; b) principles such as self-management, having a vision, professional capabilities, respect, commitment, and responsibility in the job; c) challenges such as structural challenges (lack of comprehensive standard, contradiction between administrative regulations, centralized management, ambiguity of goals) and individual challenges (passivity, limited visions). In order to collect the data, interviews were conducted with managers to obtain their views toward principles and standards of professional ethics, and they were asked if they adhere to these principles. Next, the data obtained from interviews were compiled and implemented in the form of a researcher-made questionnaire which was divided into two aspects: occupational principles and the other pedagogical principles. In the quantitative phase, the community (n=283) included all the teachers, assistants, and principals of boys' high schools in one district of Sanandaj. Using convenience sampling method, 163 individuals were selected as the study sample. Confirmatory factor analysis, one-sample t-test, and Friedman's test were used for data analysis. Finally, according to the results of the one-sample t-test, higher than average level of commitment was reported for managers. Also, the researcher-made questionnaire. Additionally, the results obtained through the questionnaire confirmed the results of the interviews.
ابطحی، حسین. (1383). مدیریت منابع انسانی، مؤسسهی تحقیقات و آموزش مدیریت، کرج: چاپ سوم.
باقری، خسرو؛ بیرونی کاشانی، راضیه. (1380). چرا معلمان به آموختن فلسفه تعلیم و تربیت نیاز دارند؟ مجله روانشناسی و علوم تربیتی، 31 (2)، 123-138.
قرا ملکی، احد فرامرز؛ درخشانی، لعبت؛ رضایی، سعید. (1391). اخلاق حرفهای در کتابداری و اطلاعرسانی، چاپ دوم، قم: سمت.
قراملکی، احد فرامرز. (1385). تهران، انتشارات مجنون، چاپ سوم
کاظمی، مهرداد. (1390). بررسی رابطهی بین مؤلفههای اخلاق حرفهای و احساس موفقیت در عملکرد مدیران آموزشی دبیرستانهای شهر تهران، پایاننامهی دانشگاه پیام نور تهران،
طاهری عطار, غزاله, پوراحمدی, معین, هراتی, مسعود. (1400). تحلیل اثر اخلاق حرفهای بر عملکرد شغلی و اعتماد سازمانی با میانجیگری جو اخلاقی. پژوهش نامه مدیریت تحول, 11(1), 27-56
میرکمالی، سید محمد. (1389). رهبری و مدیریت آموزشی، انتشارات دانشگاه تهران.
ورنو، روژه. (1372). نگاهی به پدیدارشناسی و فلسفههای هست بودن. ترجمهی یحیی مهدوی، خوارزمی
Davis, M. (2001). Ethics and University, London, Rutledge
Fattah, M. (2014), Professional Ethics and Public Administration in the United States, International Journal of Public Administration, 69.
Karlin, B. (2014). An Analysis of Principal Preparation Programs at and Theses (ETDs). Paper 1934.
Naagarazan, R. (2006). A Textbook on Professional Ethics and Human Values, New Delhi, Bangalor
Pennsylvania State Schools, Seton Hall University Dissertations
Reybold, E. Halx, M. Jimenez, A. (2008). Professional Integrity in Higher Education A Study of in Student Affairs, College Student Administrative Staff Ethics Development, 110-122
Rissanen, I., Kuusisto, E., Hanhimäki, E., & Tirri, K. (2020). The implications of teachers’ implicit theories for moral education: A case study from Finland. Journal of Moral Education; 47 (1), 63-77.
Shapira - Lishchinsky, o. (2020). The implicit meaning of TIMSS: Exploring ethics in teachers’ practice. Teaching and Teacher Education, 79 (1), 188 -197.
Soleimani, N., & Lovat, T. (2020). The cultural and religious underpinnings of moral teaching according to English language teachers’ perceptions: a case study from Iran. Journal of Beliefs & Values, 40 (4), 477-489.
Sethuraman, K. (2006). Professionalism in Medicine. Journal of Regional Health Forum 10, (1). 1-10
Van Nolands, S. (2009). Teacher cods: learning from experience, international instatute for education planning. 23, 70-71.
Virginia, G. (2010). Emerging Technology Trends and Ethicl Practices for The School Principal, Educational Technology System, Vol. 38(1) 39-50
فصلنامه آموزش و توسعه منابع انسانی سال دهم، شماره 37، تابستان 1402، 200- 177 | Quarterly Journal of Training and Development of Human Resources Vol.10, No 37, 177-200
|
بررسی و کشف اصول و استانداردهای اخلاق حرفهای مدیران آموزشی: پژوهش آمیخته
حمید فلاحی1
رسول ساعدی2
(تاریخ دریافت: 30/9/1401؛ تاریخ پذیرش: 30/2/1402)
چکیده
هدف این پژوهش بررسی و کشف اصول و استانداردهای اخلاق حرفهای مدیران آموزشی دبیرستان های پسرانه ناحیه یک سنندج و چالشهای آن میباشد. رویکرد پژوهش کمی- کیفی (Mix Method) میباشد. جامعه آماری در بخش کیفی مدیران دبیرستانهای پسرانه ناحیه یک سنندج هستند و با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و راهبرد پدیدارشناسی 8 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبه با سوالات باز پاسخ گردآوری شدند و یافتهها نشان دادند: الف- تعاریف مدیران آموزشی از اخلاق حرفهای در مدارس شامل رعایت مقرارت خاص یک حرفه، مبانی و اصول دینی، ارزش و هنجارهای اجتماعی ب- اصولی مانند خودراهبری، داشتن چشم انداز، توانمندیهای حرفهای، احترام و تعهد و مسولیت پذیری در محیط کار ج- چالشها شامل: چالشهای ساختاری (عدم استاندارد جامع، تناقض بین مقررات اداری، مدیریت متمرکز، مشخص نبودن اهداف، توجه به رابطه بجای ضابطه) و چالشهای فردی شامل (منفعل بودن، تک بعدی نگری) میباشد. که ابتدا برای میزان آشنایی مدیران با اصول و استانداردهای اخلاق حرفهای با آنها مصاحبههای انجام شد و میزان التزام به عمل در این اصول از انها پرسیده شد و سپس نتایج مصاحبه بصورت پرسشنامه محقق ساخته در آمد و اجرا شد. در بخش کمی، جامعه شامل تمامی معلمان و معاونین و مدیران دبیرستانهای پسرانه ناحیه یک سنندج میباشد که از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. که شامل 283 نفر بودند که با توجه به فرمول کوکران 163 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل دادهها از تحلیل عاملی تاییدی و آزمون t تک نمونهای و آزمون فریدمن استفاده شد.
در نهایت با توجه به نتایج آزمون t تک نمونهای میزان التزام به عمل مدیران به این اصول بالاتر از حد متوسط گزارش شد. همچنین با توجه به دادههای گردآوری شده ،ابتدا از طریق مصاحبه باز پاسخ و نتایج آن پرسشنامه محقق ساخته به انجام رسیده و بر اساس نتایج مصاحبه ها کل پرسشنامه به دو جنبه یکی اصول شغلی و دیگری اصول پداگوژیکی تقسیم شده است. نتایج بدست آمده از طریق پرسشنامه نتایج مصاحبه ها را تایید کرده است.
کلیدواژهها: اصول و استانداردها، اخلاق حرفهای، مدیران و معاونان آموزشی.
مقدمه
مدیریت کردن یکی از قدیمیترین اقدامات بشر برای سازماندهی و تصمیمگیری درست در مورد کارهای پیشروی خود بوده است. صاحبنظران زیادی در مورد مدیریت اظهارنظر کردهاند. مدیریت فرایند بهکارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامهریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت میگیرد. در همین راستا مدیریت مدارس به علت سروکار داشتن با اکثر اقشار و گروههای اجتماعی بهعنوان یک حرفهی مهم و تأثیرگذار مطرح میشود. اگرچه از سوی بعضی افراد ناآشنا با این حرفه، آن را کاری آسان، و فقط کارکردهای ظاهری آن را در نظر میگیرند، اما مدیریت کردن در مدارس به علت خدماتی بودن سازمان آموزشوپرورش نیازمند توجه کردن به یک سری امور ناملموس که همانا این امور نامرئی در کار مدیران بهنوعی جز مهمترین اقدامات و وظایف آنها است؛ که در همین راستا نیازمند توجه و به کار بردن رفتارهایی مبتنی بر اخلاق حرفهای برای موفقیت و پیشرفت سازمان هستند(قراملکی، 1389).
اصول اخلاق حرفهای استانداردهای ویژهی رفتار هستند که اجرای آن بر اعضای یک حرفه خاص به دلیل عضویت در آن حرفه لازم و ضروری است. اخلاق حرفهای بهعنوان مجموعهای از اصول، چارچوبهایی برای اقدام مدیران فراهم میکنند. مدیریت کردن در مدارس بهعنوان یک حرفه و مدیران بهعنوان افرادی حرفهای در کار خود و با توجه به نقشهای متفاوتی که بهعنوان متخصص در یکرشته موضوعی خاص، محقق، همکار، عضو سازمان، شهروند و مهمترین آنها نقش مدیریت در مدارس، ضروری است مجموعهای از اصول و استانداردهای اخلاقی حاکم بر کار و روابط آنها باشد. با این هدف که مسیر دستیابی به اهداف آموزشوپرورش را تا حدودی و در توان خود هموار و راهنمایی کنند. اصول اخلاق حرفهای دارای بار و ارزشهای والایی است که رعایت آنها در رعایت هنجارهای اجتماعی بسیار نقشآفرین است و این مستلزم شناخت اولیه و بنیادی از اصول اخلاق حرفهای است. از بین انواع مدیریت، مدیریت بر سازمانهای آموزشی از اهمیت ویژهای برخوردار است و نقشی استراتژیک را دارد. زیرا تمام اهداف و عوامل این سازمانها انسانی هستند. اگر سازمانهای مدیریتی دیگر جامعه، در ایفای وظایف و رسالتهای خود کوتاهی کنند و به اهداف موردنظر دست نیابند، نتیجهی آن مستقیما عاید گروه یا سازمانی است که با آن سروکار دارند. اما اگر سازمان آموزشوپرورش و مدیران آن در ماهیت کار غافل باشند، حاصل کارشان در ابعاد اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و ... متوجه جامعه خواهد شد؛ و در رشد و توسعهی جامعه یا افت و انحطاط آن سهم مؤثری خواهند داشت. مدیران باید از موانع و چالشهای حرفهای کار خود در ادارهی مدارس، معلمان، فراگیران، اولیاء، سازمان و تشکیلات مدرسه شناخت کافی داشته باشند. بنابراین پایداری مدارس در درجهی اول درگرو مدیریت و چگونه اداره کردن آن است. نهاد آموزشوپرورش با کارکردهای مهمی نظیر رشد و توسعهی اجتماعی، انتقال فرهنگ، نوآوری، جامعهپذیری، یگانگی اجتماعی، پرورش و رشد شخصی، نظم اجتماعی، بازتولید فرهنگی، پرورش نیروی کار آینده و... و مدیران مدارس بهعنوان سکانداران این نهاد باید علاوه بر دانش فنی و تخصصی که لازمهی کار مدیریت است، دارای یک وجدان کاری و از همه مهمتر رعایت اصول اخلاق حرفهای باشند، تا این کارکردها به بهترین شکل ممکن در جامعه نمود پیدا کند و یادگیری در خدمت پیشرفت و رفاه جامعه و آگاهی بخشی صحیح قرار بگیرد(همان منبع، 1389).
اخلاق حرفهای یکی از مسائل اساسی همهی جوامع بشری است، که در حال حاضر در جامعهی ما در محیط کار کمتر به اخلاق حرفهای توجه میشود. امروزه بسیاری از کشورهای پیشرفته به این بلوغ رسیدهاند که بیاعتنایی به مسائل اخلاقی و فرار از مسئولیتها و تعهدات اجتماعی به از بین رفتن سازمان منجر میشود. یکی از مهمترین دغدغههای مدیران کارآمد در سطوح مختلف، چگونگی ایجاد بسترهای مناسب برای عوامل انسانی شاغل در تمام حرفههاست. تا آنها با حس مسئولیت و تعهد کامل به حرفه خود بپردازند و اصول اخلاقی حاکم بر شغل و حرفهی خود را رعایت کنند. تأکید بر رشد و پیشرفت مدیران بدون توجه به اصول اخلاقی و تبدیلشدن اخلاق حرفهای به یک فرهنگ در سازمان، فقط مدیران را به دزدانی با چراغ تبدیل خواهد کرد. که نمود این امر را در کشورهای متفاوت و همچنین در بسیاری از سازمانهای مدیریتی کشور خود ما هم وجود دارد. به همین خاطر و با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش بحث اخلاق حرفهای در حوزهی مدیران آموزشی مدارس انتخابشده است. مدرسه بهعنوان عامل پرورشدهندهی روح و جسم دانش آموزان و بهعنوان عاملی که میتواند به شکلی سازمانیافته، از همان کودکی اخلاق حرفهای را در دانش آموزان نهادینه کند مطرح می شود، و در این راستا نقش مدیر بهعنوان عاملی تأثیرگذار بسیار مهم و حیاتی خواهد بود. امروزه جدالهای اخلاقی بسیاری در عرصهی تعلیم و تربیت مشاهده میشود؛ بهعبارتدیگر بسیاری از ارزشهای متفاوت وجود دارند که باهم در تضادند و استانداردهای خاصی وجود ندارند که مدیران برای حل این تضادها از آنها پیروی کنند. برخی مسائل غی