این پژوهش با هدف ارائه ی الگوی خودتوسعه ای رهبران بر اساس سنتزپژوهی پژوهش های گذشته صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع سنتزپژوهی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش ها و مطالعات انجام شده در بازه زمانی 1970 تا 2020 در حوزه خودتوسعه ای رهبری به تعداد 2890 که چکیده کامل
این پژوهش با هدف ارائه ی الگوی خودتوسعه ای رهبران بر اساس سنتزپژوهی پژوهش های گذشته صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع سنتزپژوهی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل پژوهش ها و مطالعات انجام شده در بازه زمانی 1970 تا 2020 در حوزه خودتوسعه ای رهبری به تعداد 2890 که پس از مراحل مختلف حذف و کاهش، تعداد 61 پژوهش بعنوان نمونه انتخاب شد. منابع مرتبط بهوسیله کدگذاری سه مرحلهای باز، محوری و انتخابی کدگذاری شدند. بهمنظور بررسی کیفیت کدگذاری، از قابلیت اعتماد، تأیید پذیری و اطمینانپذیری برای یافتهها استفاده شده و ضریب کاپای کوهن برای توافق بین ارزیابان عدد 75/0به دست آمده است. طبق یافته های این پژوهش مدل فرآیند خودتوسعه ای رهبران بدینصورت میباشد که عوامل خودتوسعه ای از طریق یکی از انواع خودتوسعه ای (ساختاریافته، هدایتشده یا فردی) و با استفاده از یکی از سازوکارهای خودتوسعه ای (خودرهبری،خودمدیریتی، خودنظم دهی و خودراهبری یادگیری) فرآیند خودتوسعه ای رهبران را شکل می دهند.
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی بهسازی معلمان دوره ابتدایی در نظام آموزشی ایران است. این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه دادهبنیاد (نوع کلاسیک) انجام شده است. جامعه آماری شامل صاحبنظران و دستاندرکاران در زمینه بهسازی معلمان دوره ابتدایی است که شیوه انتخا چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی بهسازی معلمان دوره ابتدایی در نظام آموزشی ایران است. این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه دادهبنیاد (نوع کلاسیک) انجام شده است. جامعه آماری شامل صاحبنظران و دستاندرکاران در زمینه بهسازی معلمان دوره ابتدایی است که شیوه انتخاب آنها هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در مجموع با 21 نفر که شامل 14 عضو هیأت علمی دانشگاه و 7 متخصص و دستاندرکار حوزه بهسازی معلمان بود، مصاحبه به عمل آمد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختارمند در طی سه مرحله رمزگذاری باز، انتخابی و نظری تحلیل و مقولهسازی شد که در قالب الگوی مفهومی بدین صورت شکل گرفت: علل و ضرورت (تحقق اهداف نظام آموزشی، بهروزرسانی قابلیتهای معلم، پیچیده و منعطف بودن نقش معلم، اصلاحگری، بالندگی معلمان و بهبود یادگیری دانشآموزان)، اصول و شرایط (معلم محوری، تداوم و پایداری، مدرسهمحوری و شغلمحوری، محتوامحوری و ابتنا بر نیازهای دانشآموزان)، مولفهها (محتوا، زمینه و فرایند)، عوامل همبسته (شخصی، محیطی، اهمیت و اولویت، کمیت و کیفیت و زمان) و نتایج یا پیامدها (معلمان، برنامهها و دانشآموزان). برای تأمین روایی و پایایی نیز از رویکرد لینکلن و گوبا شامل: قابل قبول بودن، انتقالپذیری، اطمینانپذیری و تأییدپذیری استفاده شد. در پایان نیز بر مبنای یافتهها و نتایج به دست آمده، رهنمودهایی برای عملی شدن برنامه ارائه شده است.
پرونده مقاله
اینکه بسیاری از اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور، آموزش معلمی ندیدهاند ولی معلمی میکنند، همواره یکی از دغدغههای مهم اهالی تعلیم و تربیت کشور بوده است. از سوی دیگر، بسیاری از دورههایی که به صورت حضوری و یا مجازی برای آموزش معلمی به اساتید کشور برگزار میشوند، فاقد اث چکیده کامل
اینکه بسیاری از اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور، آموزش معلمی ندیدهاند ولی معلمی میکنند، همواره یکی از دغدغههای مهم اهالی تعلیم و تربیت کشور بوده است. از سوی دیگر، بسیاری از دورههایی که به صورت حضوری و یا مجازی برای آموزش معلمی به اساتید کشور برگزار میشوند، فاقد اثربخشی موردانتظار میباشند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی اثربخشی یک دوره الکترونیکی غیرهمزمان بالندگی هیئت علمی یکی از دانشگاههای جامع و تراز اول کشور انجام شده است. این دوره با عنوان «صلاحیتهای مدرسی در کلاس مجازی»، به منظور ارتقای شایستگیهای اساتید در سه زمینه تدریس، ارزیابی و تولید محتوای الکترونیکی در کلاس مجازی طراحی و اجرا شد. طرح پژوهش حاضر کمی و راهبرد پژوهش، شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون تکگروهی است. شرکتکنندگان این دوره 33 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه بودند که این دوره را طی 5 هفته به پایان رساندند. به منظور گردآوری دادهها از چندین پرسشنامه خوداظهاری استفاده شد که بر اساس مؤلفههای سطح یک و دوی مدل کرکپاتریک طراحی شده بودند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که واکنش شرکتکنندگان (رضایت، درگیری و ارتباط با شغل) نسبت به دوره «صلاحیتهای مدرسی در کلاس مجازی» مثبت بود و این دوره بر دانش و مهارت ادراکشده شرکتکنندگان، تأثیر معناداری داشت. با اینحال در بُعد نگرش تنها بر نگرش شرکتکنندگان نسبت به تدریس تاثیر منفی داشت. ضمن اینکه اعتمادبهنفس و تعهد شرکتکنندگان تغییر معناداری نداشتند. این نتایج در ارتباط با هشت ویژگی پداگوژیکی و آندراگوژیکی دوره مورد بحث قرار گرفتهاند و درباره اینکه چرا این دوره نتوانسته است بر روی نگرش، اعتمادبهنفس و تعهد اساتید تأثیر مورد انتظار را بگذارد نیز بحث شده است. همچنین اثرات و کاربرد این یافتهها در دو زمینه نظری و عملی در مقاله مورد بحث قرار گرفتهاند.
پرونده مقاله
اینکه بسیاری از اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور، آموزش معلمی ندیدهاند ولی معلمی میکنند، همواره یکی از دغدغههای مهم اهالی تعلیم و تربیت کشور بوده است. از سوی دیگر، بسیاری از دورههایی که به صورت حضوری و یا مجازی برای آموزش معلمی به اساتید کشور برگزار میشوند، فاقد اث چکیده کامل
اینکه بسیاری از اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور، آموزش معلمی ندیدهاند ولی معلمی میکنند، همواره یکی از دغدغههای مهم اهالی تعلیم و تربیت کشور بوده است. از سوی دیگر، بسیاری از دورههایی که به صورت حضوری و یا مجازی برای آموزش معلمی به اساتید کشور برگزار میشوند، فاقد اثربخشی موردانتظار میباشند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی اثربخشی یک دوره الکترونیکی غیرهمزمان بالندگی هیئت علمی یکی از دانشگاههای جامع و تراز اول کشور انجام شده است. این دوره با عنوان «صلاحیتهای مدرسی در کلاس مجازی»، به منظور ارتقای شایستگیهای اساتید در سه زمینه تدریس، ارزیابی و تولید محتوای الکترونیکی در کلاس مجازی طراحی و اجرا شد. طرح پژوهش حاضر کمی و راهبرد پژوهش، شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون تکگروهی است. شرکتکنندگان این دوره 33 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه بودند که این دوره را طی 5 هفته به پایان رساندند. به منظور گردآوری دادهها از چندین پرسشنامه خوداظهاری استفاده شد که بر اساس مؤلفههای سطح یک و دوی مدل کرکپاتریک طراحی شده بودند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که واکنش شرکتکنندگان (رضایت، درگیری و ارتباط با شغل) نسبت به دوره «صلاحیتهای مدرسی در کلاس مجازی» مثبت بود و این دوره بر دانش و مهارت ادراکشده شرکتکنندگان، تأثیر معناداری داشت. با اینحال در بُعد نگرش تنها بر نگرش شرکتکنندگان نسبت به تدریس تاثیر منفی داشت. ضمن اینکه اعتمادبهنفس و تعهد شرکتکنندگان تغییر معناداری نداشتند. این نتایج در ارتباط با هشت ویژگی پداگوژیکی و آندراگوژیکی دوره مورد بحث قرار گرفتهاند و درباره اینکه چرا این دوره نتوانسته است بر روی نگرش، اعتمادبهنفس و تعهد اساتید تأثیر مورد انتظار را بگذارد نیز بحث شده است. همچنین اثرات و کاربرد این یافتهها در دو زمینه نظری و عملی در مقاله مورد بحث قرار گرفتهاند.
پرونده مقاله