فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - آسیبشناسی انتقال یادگیری به محیط کار در سازمانهای دولتی استان کردستان (یک پژوهش کیفی)
سیروس قنبری غلامرضا شمس مورکانی محبوبه عارفی خلیل زندیهدف از این مطالعه کیفی، آسیبشناسی انتقال یادگیری به محیط کار بوده است. میدان مطالعه سازمانهای دولتی استان کردستان و روش تحقیق، تحلیل دادهبنیاد مبتنی بر رهیافت سیستماتیک بود. نمونهای به حجم 48 نفر متشکل از کارکنان، سرپرستان، کارشناسان و مسئولین آموزش، مدیران ارشد، و چکیده کاملهدف از این مطالعه کیفی، آسیبشناسی انتقال یادگیری به محیط کار بوده است. میدان مطالعه سازمانهای دولتی استان کردستان و روش تحقیق، تحلیل دادهبنیاد مبتنی بر رهیافت سیستماتیک بود. نمونهای به حجم 48 نفر متشکل از کارکنان، سرپرستان، کارشناسان و مسئولین آموزش، مدیران ارشد، و مدرسان و صاحبنظران آموزش و بهسازی منابع انسانی، بهصورت نمونهگیری هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات، از مصاحبههای نیمه ساختاریافته فردی استفاده شد و تحلیل همزمان مصاحبهها نیز با استفاده از کدگذاری باز، محوری، منتخب و یادنوشتنگاری صورت گرفت. در نهایت با استفاده از روش بازخورد مشارکتکنندگان و تکنیک مثلثسازی تحلیلگر، از اعتبار تحلیلها اطمینان حاصل شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، مهمترین علل بیتفاوتی نسبت به انتقال یادگیری، وجود موانع انگیزشی، موانع مربوط به خصوصیات فردی، زمانبندی نامناسب، موانع مربوط به تدریس، محتوا و ارزشیابی، موانع اداری، موانع حمایتی و موانع معطوف به شغل بودند. بسترها و شرایط زمینهساز بیتفاوتی نسبت به انتقال یادگیری نیز عبارت از فرهنگ سازمانی غیرحمایتی، نظام اداری مختل کننده، و فضای بیتفاوتی سازمانی بودند. راهبردهای کارکنان در مواجهه با چنین شرایطی ممکن است به صورت رفتارهای انفعالی، رفتارهای منفی و شاید رفتارهای جبرانی مثبت باشد. در نهایت پیامدهای چنین شرایطی، در سطح فردی عمدتاً سکونزدگی شغلی، اهمالکاری شغلی، عدم خلاقیت شغلی، رفتارهای انحرافی؛ و در سطح سازمانی، اتلاف سرمایهگذاریهای آموزشی و کاهش موفقیت سازمانی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - بررسی و تحلیل یادگیری کوانتومی در بهینه سازی آموزش منابع انسانی
فریبرز محمدهادیپیشرفتهای شگرف مطالعات میان رشتهای فرصت مناسبی را برای پژوهشگران فراهم نموده تا درک بهتری از کاربرد فیزیک در دانش مدیریت به دست آورند. نفوذ علمی تئوری کوانتوم، موجب شده تا اصول و مفاهیم آن به صورت یک رویکرد علمی در دیگر رشتهها از جمله در علوم آموزشی و آموزش و بهساز چکیده کاملپیشرفتهای شگرف مطالعات میان رشتهای فرصت مناسبی را برای پژوهشگران فراهم نموده تا درک بهتری از کاربرد فیزیک در دانش مدیریت به دست آورند. نفوذ علمی تئوری کوانتوم، موجب شده تا اصول و مفاهیم آن به صورت یک رویکرد علمی در دیگر رشتهها از جمله در علوم آموزشی و آموزش و بهسازی منابع انسانی مورد استفاده قرار گیرد. این مطالعه بر کاربرد مفاهیم نظريه فیزیک کوانتومی در تبیین مسايل عملي و مفهومی هسته اصلی این سیستمهای آموزشی یعنی یادگیری و یاددهی متمرکز میباشد. به نظر میرسد رویکرد کوانتومی در آموزش و یادگیری، به عنوان یکی از جدیدترین و پیشرفتهترین سیستمهای یاددهی– یادگیری، بتواند بسیاری از مسائل آموزش منابع انسانی را حل نماید. مقصود اصلی تحقیق حاضر، توضیح تفسیر مکانیک کوانتومی برای بهبود بخشیدن به سیستمهای آموزشی است؛ از این تفسیر میتوان برای اصلاح و بهبود تئوری و عمل آموزش منابع انسانی بهره گرفت. روششناسی مورد استفاده در این تحقیق، روش هرمنوتیک و تحلیل مبانی نظری است. نتایج این بررسی نشان داد رویکرد کوانتومی روشی اثربخش برای بهینه سازی عملکرد سیستمهای آموزشی در شرایط پیچیده و مبهم است، بنابراین از این رویکرد میتوان برای بهبود بخشیدن به آموزش منابع انسانی استفاده نمود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - شناسایی و رتبه¬بندی موانع مدرسان در آموزش و بهسازی مجازی منابع انسانی (مطالعه موردی: دانشگاه شهید بهشتی)
زهره جعفری فر اباصلت خراسانی مرتضی رضاییزادهآموزش مجازی به دلیل مزایایی از قبیل انعطاف پذیری زمانی و مکانی، یکی از ابزارهای مناسب برای آموزش کارکنان در سازمان ها و محیط کار محسوب می شود. اما، تحقق این مزایا و استفاده بهینه از ظرفیت های آموزش مجازی مستلزم شناسایی و رفع موانع فرا روی بکارگیری آن است. از این رو پژوه چکیده کاملآموزش مجازی به دلیل مزایایی از قبیل انعطاف پذیری زمانی و مکانی، یکی از ابزارهای مناسب برای آموزش کارکنان در سازمان ها و محیط کار محسوب می شود. اما، تحقق این مزایا و استفاده بهینه از ظرفیت های آموزش مجازی مستلزم شناسایی و رفع موانع فرا روی بکارگیری آن است. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبه-بندی موانع مدرسان در آموزش و بهسازی مجازی منابع انسانی دانشگاه شهید بهشتی و با شیوه پیمایش انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان دانشگاه شهید بهشتی (166 نفر) بود که حداقل در یک دوره آموزش بصورت مجازی شرکت کرده بودند و تعداد 115 نفر از آنان بعنوان نمونه بر اساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی آن توسط تعدادی از صاحب نظران آموزش مجازی و منابع انسانی؛ و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ 95٪ تایید گردید. داده های حاصل با استفاده از شاخص های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای و آزمون فریدمن) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که مهم ترین موانع بکارگیری آموزش مجازی در آموزش و بهسازی منابع انسانی در سطح مدرسان به ترتیب مربوط به موانع آموزشی با میانگین رتبه ای (80/2) و موانع زیرساختی - فنی با میانگین رتبه ای (69/2) است. پیرو نتایج این تحقیق، موانع اخلاقی و فرهنگی-اجتماعی برای بکارگیری آموزش مجازی در آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه شهید بهشتی از کم ترین میزان اولویت و اهمیت برخوردارند. کاربردهای یافته های این تحقیق برای ارتقای استفاده از آموزش مجازی در راستای بهبود آموزش و توسعه منابع انسانی نیز مورد بحث قرار گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - شناسائی و رتبهبندی عوامل اثربخش بر موفقیت نظام جانشینپروری در صنعت بانکداری با استفاده از تکنیک تصمیمگیری چند معیاره (مورد مطالعه: بانک رفاه کارگران)
بهروز قلیچ لی شهرام مشعوفی سعید قهرمانیپژوهش حاضر با هدف شناسائی و رتبهبندی عوامل اثربخش بر موفقیت نظام جانشینپروری در صنعت بانکداری انجام گرفته است که با توجه به هدف، کاربردی و از نظر شیوه های اجرا، توصیفی است و از بین مدیران و کارشناسان خبره بانک رفاه، تعداد 15 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. نمون چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف شناسائی و رتبهبندی عوامل اثربخش بر موفقیت نظام جانشینپروری در صنعت بانکداری انجام گرفته است که با توجه به هدف، کاربردی و از نظر شیوه های اجرا، توصیفی است و از بین مدیران و کارشناسان خبره بانک رفاه، تعداد 15 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. نمونهگیری از طریق مراجعه به آراء خبرگان انجام و نظرات خبرگان به روش دلفی جمعآوری گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته عوامل اثربخش بر موفقیت جانشینپروری بود که داده های آماری با استفاده از نرم افزارهای Spss و Excel مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. در اين پژوهش از روش رتبهبندی تاپسیس فازی که یکی از روشهای تصمیم گیری چندمعیاره میباشد، بهره گرفته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عوامل "حمايت و مشارکت مديران ارشد" و "عدالت" به عنوان مهمترین عوامل موفقیت نظامهای جانشینپروری و به ویژه در رویکرد اجرا با کانون ارزیابی و توسعه مطرح هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - ارزشیابی اثربخشی برنامه های آموزش ضمن خدمت کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد
کلثومه شجاع مرتضی کرمی محمدرضا آهنچیان مجتبی نادیهدف تحقيق حاضر بررسي اثربخشي برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقيق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مد چکیده کاملهدف تحقيق حاضر بررسي اثربخشي برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقيق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مدل کرک پاتریک جهت انجام این مهم استفاده شده است. جامعه آماري اين پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد که تعداد آن ها 421 نفر میباشند. براي ارزشيابي سطح واكنش فراگیران از پرسشنامه كرمی (1386)، براي ارزشيابي ميزان يادگيري از پيش آزمون و پس آزمون و براي ارزشيابي ميزان تغيير رفتار فراگیران از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گرديد. نتايج به دست آمده نشان داد که فراگیران واكنش مطلوبی به دوره هاي عمومي و تخصصي از خود نشان داده اند. سطح يادگيري در دوره هاي تخصصي و عمومي اثربخش بود و فراگیران دانش لازم را کسب کردند. از نظر تغییرات ایجاد شده در رفتار فراگیران نتایج نشان داد که دوره های تخصصی در سطح اثربخشی معناداری قرار نداشتند. در خصوص ميزان تفاوت در تغییر رفتار فراگيران براساس نظر سه گروه (خود فراگيران، مافوق و همكارانشان) نتایج نشان داد كه به جز در یک مورد بین این سه گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - ارزیابی وضعیت موجود دورههاي آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دورههاي آموزشی (مورد: سازمان امور مالیاتی کشور)
میترا عزتی علیرضا یوزباشی کریم شاطریپژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی چکیده کاملپژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی از استان ها انتخاب شدند. همچنین دوره های آموزشی مالیاتی که طی دو سال اخیر برای کارشناسان اجرا شده است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه مورد تائید صاحبنظران آموزشی و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 گزارش گردید. تحلیل دادهها بیانگر آن بود که وضعیت موجود نیازسنجی دورههای آموزشی، اهداف دورههای آموزشی، محتوای دورههای آموزشی، مدرسان دورههای آموزشی، سازماندهی دورههای آموزشی، ارزشیابی دورههای آموزشی و انگیزش از دید کارشناسان سازمان امور مالیاتی در حد متوسط بوده است. نتایج فوق و انجام مصاحبه با خبرگان مالیاتی، نتایج نشان داد که عمده ترین آسیب های نظام آموزش سازمان امور مالیاتی شامل؛ نیازسنجی (سیستماتیک و علمی نبودن، جامع نبودن، کاربردی نبودن و عدم همکاری پرسنل سازمان در نیازسنجی)، اهداف دوره ها (عدم اطلاعرسانی، کلی بودن و محتوای نامناسب)، آسیب های محتوا (گستردگی سرفصل ها، نبود تیم تدوین محتوا و نظری بودن محتوا)، مدرسان (عدم صلاحیت، پرداخت نامناسب، روش تدریس نامناسب و معیوب بودن سیستم انتخاب مدرسان)، محیط و شرایط برگزاری دوره ها (امکانات و تجهیزات ضعیف و زمان نامناسب برگزاری دورهها)، آسیبهای اجرای دوره ها (عدم تفکیک کارآموزان، عدم حمایت مدیران، زمان اجرای دوره ها و اجرایی نبودن برخی دوره ها)، ارزشیابی آموزشی (پیگیری نکردن اثربخشی آموزش، واقعی نبودن نمرات ارزیابی دوره ها و عدم همکاری سرپرستان در خصوص ارزیابی دوره ها)، انگیزه (نبود مکانیزم های برای تشویق و تنبیه افراد، انگیزه ناکافی کارآموزان و انگیزه ناکافی مدرس ها)، مشکلات فرهنگی (عدم باور سرپرستان به آموزش و نگاه نامناسب مدیران ارشد به آموزش) و نیروی انسانی (کمبود نیروی انسانی و استفاده نادرست از تخصص ها در آموزش) می باشد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - مدل علّی پذیرش و به کارگیری یادگیری مجازی در کارکنان: نقش تناسب فناوری – شغل، خودکارآمدی و هنجار ذهنی
رضا فتحی محمد حسن صیفهدف پژوهش حاضر ارائه مدل علی پذیرش و به کارگیری یادگیری مجازی در کارکنان با تأکید بر نقش تناسب فناوری – شغل، خودکارآمدی و هنجار ذهنی در بین کارکنان صنعت نفت میباشد و تلاش شده است با بررسی عواملی مانند هنجارذهنی، خودکارآمدی رایانه، تناسب فناوری– شغل و اثرات آن ها با متغی چکیده کاملهدف پژوهش حاضر ارائه مدل علی پذیرش و به کارگیری یادگیری مجازی در کارکنان با تأکید بر نقش تناسب فناوری – شغل، خودکارآمدی و هنجار ذهنی در بین کارکنان صنعت نفت میباشد و تلاش شده است با بررسی عواملی مانند هنجارذهنی، خودکارآمدی رایانه، تناسب فناوری– شغل و اثرات آن ها با متغیرهای مدل پذیرش فناوری یعنی سودمندی ادراک شده، سهولت استفاده ادراک شده و تمایل و به کارگیری آموزش مجازی را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و از نظر نحوه گردآوری و تحلیل داده ها از نوع توصیفی – همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان شرکت نفت که با آموزش مجازی آشنایی دارند (330 نفر) را شامل میشود. شرکت کنندگان چندین پرسشنامه مثل هنجارذهنی از پرسشنامه آژان و هارتشورن (2008)، فناوری - شغل از پرسشنامه واتاناساک داکول و همکاران(2010)، سهولت استفاده ادراک شده از پرسش نامه مون و کیم (2001)، سودمندی ادراک شده از پرسشنامه کیم و همکاران (2007)، تمایل استفاده یادگیری مجازی از پرسشنامه سامی ینتو (2009)، خودکارآمدی رایانه از پرسشنامه والترز، و داگرتی (2007) تکمیل نمودند. برای بررسی فرضیه های تحقیق از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان داد که متغیرهای تناسب فناوری – شغل، هنجارذهنی، خودکارآمدی رایانه به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق متغیرهای واسطه ای سهولت استفاده ادراک شده و سودمندی ادراک شده بر متغیر تمایل و به کارگیری یادگیری مجازی دربین کارکنان اثر معناداردارند. بیشترین اثر کل مربوط به متغیر تناسب فناوری – شغل و سهولت استفاده ادراک شده و کم ترین اثر کل مربوط به متغیر هنجار ذهنی بر تمایل و به کارگیری یادگیری مجازی میباشد. پرونده مقاله