پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت حمایت مدیران از آموزش و بهسازی کارکنان شهرداری تهران انجام گرفته است. روش پژوهش، آمیخته اکتشافی بوده است که در آن دادههای کمی و کیفی مورد نیاز، از طریق مصاحبه و پرسشنامه جمعآوری شده است. به منظور انجام مصاحبه، با استفاده از روش نمونهگیری چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت حمایت مدیران از آموزش و بهسازی کارکنان شهرداری تهران انجام گرفته است. روش پژوهش، آمیخته اکتشافی بوده است که در آن دادههای کمی و کیفی مورد نیاز، از طریق مصاحبه و پرسشنامه جمعآوری شده است. به منظور انجام مصاحبه، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، 8 مدیر آموزش و برای اجرای پرسشنامه، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم جامعه تعداد 61 نفر مدیر و 315 نفر از کارکنان شرکتکننده دورههای آموزشی مناطق 22 گانه شهرداری تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر برای تحلیل دادههای کیفی از روش توصیفی، تحلیلی و تفسیری استفاده شده است و دادههای بخش کمی نیز با استفاده از روشهای t تک گروهی، t دو گروه مستقل مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتههای بخش کمی پژوهش بیانگر آن است که مهمترین زمینههای حمایت مدیران از دیدگاه کارکنان "اختصاص منابع (زمان و تجهیزات مناسب) برای استفاده از آموختهها میباشد. مهمترین سطوح حمایت مدیران از دیدگاه کارکنان و مدیران به ترتیب عبارتند از: "کمک به افزایش سطح علاقه و انگیزه کارکنان نسبت به آموزش" و "برای کارکنانم فرصت بهرهمندی از مزایای آموزش (مزایای مالی، دریافت گواهینامه) را ایجاد میکنم". همچنین از دیدگاه مدیران و کارکنان شهرداری تهران، "حجم کاری بسیار زیاد کارمند"، مهمترین مانع حمایت مدیران از فعالیتهای آموزش و بهسازی این سازمان شناخته شد. برای ترغیب کارکنان به حضور در دورههای آموزشی و همچنین پشتیبانی لازم از آموزش از سوی سرپرستان و مدیران پیشنهاد میگردد که مدیران ارشد به عنوان الگو، ایفای نقش نمایند و ضمن مشارکت در فعالیتهای آموزش و بهسازی کارکنان، دورههای آموزشی برای این رده از مدیران هم برگزار شود
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش، ارائه چارچوبی مفهومی برای بهرهگیری از رسانههای اجتماعی در مدیریت فرایند یادگیری الکترونیکی است. در این پژوهش، با بررسی ادبیات موضوع، رسانههای اجتماعی بر اساس ارتباط با موضوع و فراوانی استفاده شناسایی و یک چارچوب مفهومی اولیه مبتنی بر کاربرد رسانهه چکیده کامل
هدف از این پژوهش، ارائه چارچوبی مفهومی برای بهرهگیری از رسانههای اجتماعی در مدیریت فرایند یادگیری الکترونیکی است. در این پژوهش، با بررسی ادبیات موضوع، رسانههای اجتماعی بر اساس ارتباط با موضوع و فراوانی استفاده شناسایی و یک چارچوب مفهومی اولیه مبتنی بر کاربرد رسانههای اجتماعی در هر یک از مراحل مدیریت فرایند یادگیری الکترونیکی ارائه گردید و با استفاده از نظرسنجی خبرگان موضوعی، اعتبار چارچوب پیشنهادی مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی میباشد. با بررسی ادبیات موضوع، هشت نرمافزار بلاگ، ویکی، شبکههای اجتماعی، آر. اس. اس، پادکست، مشآپ، نشانهگذاری اجتماعی و آی. ام شناسایی گردید. یافتههای حاصل از تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری شده از خبرگان نشان داد که در مرحله برنامهریزی مدیریت فرایند یادگیری الکترونیکی، سه نرمافزار ویکی، شبکههای اجتماعی و نشانهگذاری اجتماعی، در مرحله کنترل ، چهار نرمافزار شبکههای اجتماعی، آر. اس. اس، نشانهگذاری اجتماعی و آی. ام و نیز در مراحل سازماندهی و بهبود، همه رسانههای شناسایی شده، از نظر کاربرد مورد تأیید قرار گرفتند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ویژگیهای فراگیر، طراحی آموزشی و محیط کاری بر انتقال یادگیری در صنعت بانکداری انجام شد. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان موسسه مالی و اعتباری فرشتگان که در دوره آموزشی بانکداری 1 به مدت 80 ساعت در سال 1391 چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ویژگیهای فراگیر، طراحی آموزشی و محیط کاری بر انتقال یادگیری در صنعت بانکداری انجام شد. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان موسسه مالی و اعتباری فرشتگان که در دوره آموزشی بانکداری 1 به مدت 80 ساعت در سال 1391 شرکت کرده بودند که تعداد آنها 74 نفر بود و از این بین داده های مربوط به 55 نفر جمعآوری شد. ابزار اندازه گیری هر دو متغیر پیش بین (ویژگیهای فراگیر، طراحی آموزشی محیط کاری) و ملاک (انتقال یادگیری) پرسشنامه محقق بود. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آزمون t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده و چندگانه انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بر اساس سؤال اصلی پژوهش، تغییر رفتار در این سازمان نامطلوب است و فاصله معناداری با میانگین مطلوب دارد. یافته های مربوط به فرضیه اول پژوهش حاکی از آن است که ویژگیهای فراگیر با مؤلفه های شرایط فردی، انگیزه، خودکارآمدی و ادراک بهره وری آموزش، رابطه معناداری با انتقال یادگیری نداشت و نتوانست انتقال یادگیری را پیش بینی کند. بر اساس فرضیه دوم پژوهش طراحی آموزشی رابطه مثبت و معناداری با انتقال یادگیری داشت و توانست انتقال یادگیری را پیش بینی کند، محیط کاری نیز با مؤلفه های پشتیبانی های محیط-کاری و مشوق های محیطی، رابطه معناداری با انتقال یادگیری نداشت و نتوانست انتقال یادگیری را پیش بینی کند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی ا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی این فرایند اقدام گردید. در مرحله پایانی نیز به منظور اعتباربخشی نظریه پایانی از معیارهای تناسب (بازنگری توسط شرکت کنندگان)، جامعیت (بازنگری توسط شرکتکنندگان)، قابلیت فهم (طراحی مدل و بازبینی توسط متخصصان و شرکتکنندگان)، شفافیت (توضیح روندکار) استفاده شد. رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش نظریه مبنایی بود که محیط پژوهش (جامعه) شامل تمامی معلمان با سابقه در زمینه حضور در دورههای آموزشی ضمنخدمت بود. اطلاعرسانها (نمونه) نیز شامل 23 نفر از معلمان استان خراسان رضوی بودکه براساس روش نمونهگیری هدفمند و قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبههای عمیق نیمهساختارمند و روش تجزیه و تحلیل دادهها، روش پیشنهادی استراس و کوربین بود. نتایج حاوی دو پدیده محوری "انتقال آموزش" و "یادگیری" بود که متأثر از عوامل زمینهای مؤثر یادگیری (یادگیرنده، آموزشدهنده، محتوا، امکانات و تجهیزات آموزشی، زمان و مکان آموزش، ارزشیابی و بازخورد) بودند. این دو پدیده شامل پیامدهای نیز بودند که به دو دسته پیامد برای معلمان (دید منفی و بیانگیزگی نسبت به سایر ضمن خدمتها، اتلاف وقت، کاهش سطح و کیفیت تدریس) و پیامد برای دانشآموزان (بینظمی و شلوغی در کلاس، بهرهمندی از روشهای کلیشهای و تکراری، عدم بهرهمندی از مطالب روز، دلمردگی و روزمرگی) تقسیم شدند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی ا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی این فرایند اقدام گردید. در مرحله پایانی نیز به منظور اعتباربخشی نظریه پایانی از معیارهای تناسب (بازنگری توسط شرکت کنندگان)، جامعیت (بازنگری توسط شرکتکنندگان)، قابلیت فهم (طراحی مدل و بازبینی توسط متخصصان و شرکتکنندگان)، شفافیت (توضیح روندکار) استفاده شد. رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش نظریه مبنایی بود که محیط پژوهش (جامعه) شامل تمامی معلمان با سابقه در زمینه حضور در دورههای آموزشی ضمنخدمت بود. اطلاعرسانها (نمونه) نیز شامل 23 نفر از معلمان استان خراسان رضوی بودکه براساس روش نمونهگیری هدفمند و قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبههای عمیق نیمهساختارمند و روش تجزیه و تحلیل دادهها، روش پیشنهادی استراس و کوربین بود. نتایج حاوی دو پدیده محوری "انتقال آموزش" و "یادگیری" بود که متأثر از عوامل زمینهای مؤثر یادگیری (یادگیرنده، آموزشدهنده، محتوا، امکانات و تجهیزات آموزشی، زمان و مکان آموزش، ارزشیابی و بازخورد) بودند. این دو پدیده شامل پیامدهای نیز بودند که به دو دسته پیامد برای معلمان (دید منفی و بیانگیزگی نسبت به سایر ضمن خدمتها، اتلاف وقت، کاهش سطح و کیفیت تدریس) و پیامد برای دانشآموزان (بینظمی و شلوغی در کلاس، بهرهمندی از روشهای کلیشهای و تکراری، عدم بهرهمندی از مطالب روز، دلمردگی و روزمرگی) تقسیم شدند
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی ا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی این فرایند اقدام گردید. در مرحله پایانی نیز به منظور اعتباربخشی نظریه پایانی از معیارهای تناسب (بازنگری توسط شرکت کنندگان)، جامعیت (بازنگری توسط شرکتکنندگان)، قابلیت فهم (طراحی مدل و بازبینی توسط متخصصان و شرکتکنندگان)، شفافیت (توضیح روندکار) استفاده شد. رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش نظریه مبنایی بود که محیط پژوهش (جامعه) شامل تمامی معلمان با سابقه در زمینه حضور در دورههای آموزشی ضمنخدمت بود. اطلاعرسانها (نمونه) نیز شامل 23 نفر از معلمان استان خراسان رضوی بودکه براساس روش نمونهگیری هدفمند و قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبههای عمیق نیمهساختارمند و روش تجزیه و تحلیل دادهها، روش پیشنهادی استراس و کوربین بود. نتایج حاوی دو پدیده محوری "انتقال آموزش" و "یادگیری" بود که متأثر از عوامل زمینهای مؤثر یادگیری (یادگیرنده، آموزشدهنده، محتوا، امکانات و تجهیزات آموزشی، زمان و مکان آموزش، ارزشیابی و بازخورد) بودند. این دو پدیده شامل پیامدهای نیز بودند که به دو دسته پیامد برای معلمان (دید منفی و بیانگیزگی نسبت به سایر ضمن خدمتها، اتلاف وقت، کاهش سطح و کیفیت تدریس) و پیامد برای دانشآموزان (بینظمی و شلوغی در کلاس، بهرهمندی از روشهای کلیشهای و تکراری، عدم بهرهمندی از مطالب روز، دلمردگی و روزمرگی) تقسیم شدند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب استانداردسازی توسعه منابع انسانی در نظامهای آموزشی است که به روش توصیفی از نوع پیمایشی اجرا گردید. جامعه آماری کلیه اساتید و مدرسین رشتهها و گرایشهای علوم تربیتی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 12 کشوری به تعداد 255 نفراست و نمونه آماری چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب استانداردسازی توسعه منابع انسانی در نظامهای آموزشی است که به روش توصیفی از نوع پیمایشی اجرا گردید. جامعه آماری کلیه اساتید و مدرسین رشتهها و گرایشهای علوم تربیتی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 12 کشوری به تعداد 255 نفراست و نمونه آماری نیز مساوی جامعه آماری، که با استفاده از روش سرشماری انتخاب گردید. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته میباشد. نتایج به دست آمده نشان دادکه ، چارچوب استانداردسازی توسعه منابع انسانی دارای چهار بعد و بیست و سه مؤلفه به شرح زیر میباشد. بعد تعهد، شامل: تعهد علنی جهت توسعه افراد در تمامی سطوح، آگاهی کليه کارکنان از چشمانداز و اهداف کلان، تدوين طرح جامع کسب و کار، تدوين نيازهای آموزشی و توسعه کارکنان، آگاهی کليه کارکنان از نقش خود در موفقيت سازمان، ارتباط مديريت ارشد با نمايندگان کارکنان و ارتباط مديريت ارشد با نمايندگان کارکنان میباشد. بعد طرحریزی، شامل: تدوين منابع لازم آموزش و توسعه، ارزيابی نيازهای آموزش و توسعه با توجه به اهداف، طراحی فرايند ارزيابی نيازهای آموزش و توسعه، تعيين مسئوليت توسعه افراد در سراسر سازمان، صلاحيت مديران جهت توسعه کارکنان، تناسب اهداف و استانداردهای توسعهای و پيوند اهداف آموزشی به استانداردهای خارجی است. بعد اقدام، شامل: معارفه کارکنان جديد و تعيين نيازهای آموزش و توسعه آنها، توسعه مهارتهای کارکنان متناسب با اهداف، آگاهی کارکنان از فرصتهای توسعه، تشويق کارکنان در تعيين نيازهای آموزشی و نحوه تأمين آنها، اقدامات مؤثر جهت تحقق اهداف آموزش و توسعه و اقدامات مؤثر جهت تحقق اهداف آموزش و توسعه میباشد. بعد ارزیابی، شامل: ارزيابی نقش توسعه کارکنان در اهداف، ارزيابی نتايج آموزش و توسعه در سطوح فردی، گروهی و سازمانی و آگاهی مديريت ارشد از هزينهها و منافع توسعه افراد است.
پرونده مقاله
هدف اين پژوهش ارائه راهبردهايي به منظور آموزش و توسعه کارآفرينان اجتماعي در ايران ميباشدکه به روش آميخته انجام گرفته است. در بخش کيفي با 12 کارآفرين اجتماعي که به روش هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه عميق انجام گرفت و اشباع نظري حاصل گرديد و سپس به روش نظريه برخاسته از داده چکیده کامل
هدف اين پژوهش ارائه راهبردهايي به منظور آموزش و توسعه کارآفرينان اجتماعي در ايران ميباشدکه به روش آميخته انجام گرفته است. در بخش کيفي با 12 کارآفرين اجتماعي که به روش هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه عميق انجام گرفت و اشباع نظري حاصل گرديد و سپس به روش نظريه برخاسته از دادهها و روش روايتي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. کارآفرينان اجتماعي عواملي چون فرهنگسازي و آگاهي بخشي عمومي، مطالعات تطبيقي و الگوبرداري، راهبري اثربخشتر نهادهاي سياسي و اجتماعي، توسعه فعاليتهاي مرتبط با آموزش کارآفرينان اجتماعي و نهادينهسازي کارآفريني اجتماعي در نظام آموزشي را مؤثر در آموزش و توسعه کارآفرينان اجتماعي در ايران بيان ميکنند. در بخش کمي پژوهش به منظور تأييد نتايج حاصل از بخش کيفي و تعميم پذيري داده ها، 5 فرضيه تدوين و سؤالات پرسشنامه بر اساس آن تنظيم گرديد. نمونه آماري بخش کمي پژوهش 58 نفر از بنيانگذاران و مديرعاملان موسسات خيريه در استان تهران بودند که به روش نمونهگيري دردسترس انتخاب شدند. سپس به روش آزمونt تک نمونه و آزمون فريدمن دادهها مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت و همه مؤلفهها تأييد و تنها دو زيرمؤلفه مورد تأييد قرار نگرفت
پرونده مقاله
مقاله حاضر، مولفههای حرفهای مبتنی بر دانش عملی برنامه درسی برای مدرسی/آموزشگری در محیط آموزش عالی از نگاه مدرسان حوزه مطالعات برنامهدرسی را مورد کاوش و توصیف قرار داده است. دادههای مورد مطالعه بر اساس پژوهش کیفی اکتشافی و از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختارمند با 12 مدرس ح چکیده کامل
مقاله حاضر، مولفههای حرفهای مبتنی بر دانش عملی برنامه درسی برای مدرسی/آموزشگری در محیط آموزش عالی از نگاه مدرسان حوزه مطالعات برنامهدرسی را مورد کاوش و توصیف قرار داده است. دادههای مورد مطالعه بر اساس پژوهش کیفی اکتشافی و از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختارمند با 12 مدرس حوزه مطالعات برنامه درسی انجام یافته است. یافتهها نشان دادند که مدرسان مورد مصاحبه نگاه یکسانی نسبت به قلمرو برنامه درسی در آموزشگری نداشته اند. یافتهها در سه طبقه: نگاه تخصص محور، نگاه مشارکت محور و نگاه مدرس محور تفکیک شدند.
مولفههای اصلی دانش عملی برنامه درسی در سه نگاه مشتمل بر دو مولفه اصلی: آمادگی برای عمل و اقدام برای عمل برنامه درسی بوده است. اما حدود و ثغور مولفههای حرفهای مربوط به هر کدام از مولفههای اصلی در سه نگاه یکسان نبوده است. در نگاه تخصص محور، مولفههای حرفهای عمل برنامه درسی: فعلیت بخشیدن به طراحی آموزشی، ارتباط برقرار کردن و تأمل بعد از عمل را شامل شده است. در نگاه مشارکت محور، مولفههای حرفهای عمل برنامه درسی: فعلیت بخشیدن به برنامه درسی، ارتباط برقرار کردن و تأمل بعد از عمل را در برگرفته است. در نگاه مدرس محور، مولفههای حرفهای عمل برنامه درسی شامل: فعلیت بخشیدن به برنامه درسی، ارتباط برقرار کردن، تجسم، تأمل حین عمل و تأمل بعد از عمل بوده اس.
پرونده مقاله
تحقيق حاضر با هدف بررسي نقش نظام آموزش باز و از دور بر توسعه نيروي انساني در دانشگاه پيام نور به عنوان متولي و مجري آموزش باز و از دور در ايران و ارائه مدلي براي آن، در قالب روش توصيفي - پيمايشي انجام گرفته است. جامعه آماري اين تحقيق كليه دانشجويان دكتري پيام نور در سا چکیده کامل
تحقيق حاضر با هدف بررسي نقش نظام آموزش باز و از دور بر توسعه نيروي انساني در دانشگاه پيام نور به عنوان متولي و مجري آموزش باز و از دور در ايران و ارائه مدلي براي آن، در قالب روش توصيفي - پيمايشي انجام گرفته است. جامعه آماري اين تحقيق كليه دانشجويان دكتري پيام نور در سال تحصيلي 91-90 به تعداد 1082 نفر بودندكه از اين تعداد 321 نفر به صورت نمونهگيري تصادفي طبقهاي به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، دو پرسشنامه محقق ساخته بود كه بر اساس مباني نظري و پيشينه تحقيق تنظيم شده است. روايي پرسشنامهها توسط صاحبنظران مورد تاييد قرار گرفت و پايايي آن نيز از طريق ضريب آلفاي كرونباخ به ترتيب براي نظام آموزش باز و از دور 898/0 و براي توسعه نيروي انساني872/0 محاسبه شد. براي تجزيه و تحليل دادهها نيز، از آمار توصيفي و استنباطي (تحليل عاملي و تحليل مسير) استفاده شد. بعد از تجزيه و تحليل (تحليل عاملي)، نظام آموزش باز و از دور به ترتيب اولويت دارای 3 مولفه اصلي فناوری، تعامل، امکانات و 22 شاخص و توسعه نيروي انسانی نيز به ترتيب اولويت دارای 4 مؤلفه اصلي دانش، نگرش، مهارت، رفتار و 29 شاخص شد. بر اساس اولويتبندي مولفهها و شاخصهاي آموزش باز و از دور و توسعه نيروي انساني و با استفاده از نرم افزار ليزرل53 /8 (تحليل مسير)، مدل نظريي و ساختاريي ارايه گرديد كه نشان ميدهد، اگر آموزش باز و از دور به همراه مولفهها و شاخصهاي آن در دانشگاههاي داراي نظام باز و از دور به خوبي طراحي، توليد، اجرا و ارزشيابي شود، منجر به توسعه مولفههاي نيروي انساني؛ دانش، نگرش، مهارت، رفتار و شاخصهاي آن در افراد ميشود
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش، بررسی میزان آمادگی شرکت های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائۀ الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در شرکت ملی صنایع پتروشیمی است. برای دستیابی به این مقصود از روش تحقیق آمیختۀ کمی- کیفی استفاده شده است. برای شناخت وضع موج چکیده کامل
هدف از این پژوهش، بررسی میزان آمادگی شرکت های پتروشیمی برای یادگیری سازمانی و ارائۀ الگوی ساختاری مناسب برای استقرار یادگیری سازمانی و مدیریت دانش در شرکت ملی صنایع پتروشیمی است. برای دستیابی به این مقصود از روش تحقیق آمیختۀ کمی- کیفی استفاده شده است. برای شناخت وضع موجود، روش کمّی پیمایش/ زمینه-یابی به صورت الکترونیکی در سطح کشوری و با بازگشت 801 پرسشنامه از مجموع 18 شرکت تابعه پتروشیمی به کار رفته و متغیرهای فرهنگ سازمانی، سبک های یادگیری و گرایش های غالب یادگیری مورد بررسی قرار گرفته است. برای مداقه در وضع موجود و سطح مطلوب انتظارات در شرکت، از رویکرد کیفی و نظریه مبنایی استفاده شده و در نهایت نتایج دو بخش کمی و کیفی پژوهش در هم آمیخته و تلفیق شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که فرهنگ سازمانی شرکت پتروشیمی در وضع موجود از میان چهار سنخ بیشتر به جانب سلسله مراتب و سپس تا اندازه ای بازار چولگی دارد و مؤلفه های فرهنگ خانواده و بویژه ادهوک در آن ضعیف است. همچنین، از چهار سبک یادگیری، در وضع موجود شرکت غلبه با قطب های همگرا و واگراست وسبک های جذب كننده و تطابق دهنده از فراوانی کمتری برخوردار است. از حیث برنامه های آموزشی موجود نیز به طور کلی گرایش غالب به پیگیری و کسب شخصی دانش، به جای حضور در برنامه های آموزشی رسمی شرکت مشاهده می شود. همچنین یافته های کیفی و نتایج مصاحبه های عمیق تغییرات در سه حوزه؛ الزامات، فرایندهای کلیدی، عملیات یادگیری را برای استقرار یادگیری سازمانی را نمایان ساخته است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت برنامه های درسی رشته مهندسی صنایع از بعد کارایی برنامه های درسی به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در کیفیت بروندادهای نظام آموزش عالی بود. جهت انجام تحقیق از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده گردیده و از نظر هدف کاربردی بوده است. جهت جمع چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت برنامه های درسی رشته مهندسی صنایع از بعد کارایی برنامه های درسی به عنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در کیفیت بروندادهای نظام آموزش عالی بود. جهت انجام تحقیق از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده گردیده و از نظر هدف کاربردی بوده است. جهت جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانهای، نظر صاحبنظران و ابزار پرسشنامه استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق متشکل از متخصصان حوزه مهندسی صنایع دانشگاههای تهران، شریف، امیرکبیر، علم و صنعت و انجمن مهندسی صنایع ایران بوده است که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس پس از حذف پرسشنامههای مخدوش، تعداد 135 پرسشنامه جمعآوری گردید. دادههای تحقیق پس از تجزیه و تحلیل با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی، نشان داده است که برنامه درسی رشته مهندسی صنایع میبایست از نظر محتوای آموزشی، امکانات، گرایشهای تحصیلی و روش ارائه در واحدهای دانشی مدیریت سیستمهای اطلاعاتی، مدیریت، برنامهریزی و کنترل پروژه، امکانسنجی و طرحریزی طرح بازمهندسی شده و متناسب با تحولات دانشگاههای دنیا و همچنین نیازهای دانشجویان و بازارکار طراحی و ارائه گردد.
پرونده مقاله
نسبت دادن ويژگيهاي شخصيتي افراد و تخصصشان به برندهاي تجاري موضوعي است كه ميتواند در ايجاد ارزش ويژه برند در فضاهای رقابتی کسب و کار نقش اساسي داشته باشد. با چنين پيش زمينهاي، هدف پژوهش حاضر شناسائی مولفه های موثر بر برند شخصی مبتنی بر شایستگیهای فردی است. این پژوهش چکیده کامل
نسبت دادن ويژگيهاي شخصيتي افراد و تخصصشان به برندهاي تجاري موضوعي است كه ميتواند در ايجاد ارزش ويژه برند در فضاهای رقابتی کسب و کار نقش اساسي داشته باشد. با چنين پيش زمينهاي، هدف پژوهش حاضر شناسائی مولفه های موثر بر برند شخصی مبتنی بر شایستگیهای فردی است. این پژوهش از طریق پرسشنامه ای محقق ساخته، در 94 نفر از افراد صاحب برند کشور در سال 1392 و در قالب مدلی پیشنهادی آزمون شد. مقدار پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ، مقدار 0.85 بدست آمد كه نشان دهنده پایایی بالاي ابزار پژوهش مي باشد. همچنین به منظور محاسبه روایی از روایی محتوا و سازه استفاده شد که نتایج بیانگر روا بودن پرسشنامه بود. روش حداقل مربعات جزئي به كمك نرم افزار SmartPLS نشان داد که مولفه های فرهنگی (0.107=β،3.10=t)، اجتماعی (0.075=β، 5.38=t) و تخصصی (0.550=β، 5.41=t) بر برند شخصی مبتنی بر شایستگیهای فردی در حوزه های دانش، مهارت و نگرش تأثیر معنادار دارد. همچنین یافته ها نشان داد که ابعاد سبک زندگی و سطح خانوادگی بر برند شخصی به طور مستقيم، تأثیر معناداري نداشته اند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش بانک ها به راهاندازی دوره های یادگیری ترکیبی است. پس از توسعه محیط های یادگیری الکترونیکی، گونه جدیدی از محیط های یادگیری شکل یافته است که سازمان ها به دلایل مختلف به سمت راه اندازی این گونه محیط های یادگیری سوق پیدا کرده اند چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش بانک ها به راهاندازی دوره های یادگیری ترکیبی است. پس از توسعه محیط های یادگیری الکترونیکی، گونه جدیدی از محیط های یادگیری شکل یافته است که سازمان ها به دلایل مختلف به سمت راه اندازی این گونه محیط های یادگیری سوق پیدا کرده اند تا قابلیت ها و شیوه های محیطهای یادگیری حضوری و الکترونیکی را با هم ترکیب کنند. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 27 بانک خصوصی و دولتی کشور است که از بین آنها به صورت تصادفی خوشهای دو بانک دولتی (ملی و تجارت) و دو بانک خصوصی (پارسیان و پاسارگاد) انتخاب شد. سپس از بین کارشناسان آموزش این چهار بانک 285 نفر به عنوان نمونه برگزیده شد. ابزار پژوهش پرسشنامه محققساخته بوده که روایی آن با استفاده از نظرات ده نفر از افراد پژوهشگر و صاحبنظر در زمینه یادگیری الکترونیکی به دست آمده و پایایی آن پس از اجرای آزمایشی در بین 55 نفر به میزان 82/0 بوده است. تحلیل داده های بدست آمده نشان می دهد که عوامل ساختاری و سازمانی، دشواریهای تولید محتوای الکترونیکی، عدمدسترسی به محتواهای الکترونیکی باکیفیت، مزیت های خاص محیط یادگیری ترکیبی و نبود دانش و مهارت کافی برای طراحی و اجرای اثربخش دوره های یادگیری ترکیبی پنج عاملی هستند که به ترتیب اهمیت و مجموعاً 427/40 درصد از واریانس کل مربوط به عامل ها را تبیین می کنند. به علاوه برای تعیین میزان برازش عوامل شناسایی شده از برنامه AMOS استفاده شد که شاخص به دستآمده برازندگی عوامل شناسایی شده را نشان می دهد.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش بررسي اثر شیوههای مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در دانشگاه شیراز است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها، جزء پژوهشهای توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه مذ چکیده کامل
هدف از این پژوهش بررسي اثر شیوههای مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در دانشگاه شیراز است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها، جزء پژوهشهای توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه مذکور بود که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای مرحلهای تعداد 201 نفر انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه شیوههای مدیریت منابع انسانی (راج و اسریواستاوا، 2013)، نوآوری سازمانی (شوهام و همکاران، 2012) و یادگیری سازمانی (جو و همکاران، 2006) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، در بین نمونههای پژوهش، توزیع و گردآوری شد. آزمون فرضيههاي پژوهش براساس روش مدليابي معادلات ساختاري صورت پذيرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که شیوههای مدیریت منابع انسانی به طور مستقیم بر نوآوری سازمانی اثر ساختاری ندارد؛ اما با واسطه یادگیری سازمانی پیشبینیکننده سطح نوآوری سازمان میباشد. مقاله رهنمودهای ضمنی به مدیران منابع انسانی جهت توجه به فرایند یادگیری سازمانی و اهمیت آن در تحقق نوآوری سازمانی ارایه مینماید.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزشهای فنی و حرفهای بر شاخصهای توسعه انسانی میباشد. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی، تکگروهی با پیش آزمون و پس آزمون بوده و جامعه آماری این پژوهش 30 آموزشگاه آزاد فنی و حرفهای با تعداد 3800 نفر کارآموز که در سه ماهه چهارم سال 1391در این چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزشهای فنی و حرفهای بر شاخصهای توسعه انسانی میباشد. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی، تکگروهی با پیش آزمون و پس آزمون بوده و جامعه آماری این پژوهش 30 آموزشگاه آزاد فنی و حرفهای با تعداد 3800 نفر کارآموز که در سه ماهه چهارم سال 1391در این آموزشگاهها ثبتنام نموده بودند. تعداد نمونهها 246 نفر (123 نفر زن و 123 نفر مرد) به صورت تصادفی بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان، انتخاب گردیده و روش نمونهگیری به صورت تصادفی خوشهای انجام گرفت. ابزار سنجش، پرسشنامه محققساخته، که پایایی سؤالات پرسشنامه با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ برابر 0.85 محاسبه شده است. نتایج پژوهش نشان داد که، آموزشهای فنی و حرفهای بر کاهش میزان بیکاری و فقر تأثیر داشته است. همچنین در افزایش امید به زندگی و بهبود شرایط زندگی نیز مؤثر بوده و باعث افزایش توانمندسازی و سلامت روان در افراد آموزشدیده گردیده است. همچنین نشان داد که میزان تأثیر آموزشهای فنی و حرفهای بر مؤلفههای شاخص توسعه انسانی، در زنان و مردان در آموزشگاههای آزاد استان البرز تفاوت وجود دارد. بنابراین نتایج بدست آمده در این پژوهش حاکی از این امر است که آموزشهای فنی و حرفهای بر شاخص توسعه انسانی ازجمله کاهش میزان بیکاری و فقر و افزایش امید به زندگی و بهبود شرایط زندگی و افزایش توانمندسازی و سلامت روان فراگیران تأثیر داشته و تمامی فرضیهها با اطمینان 99% در سطح معناداری 0.001 مورد تأیید قرار گرفت.
پرونده مقاله
محیط کار امروز، محیطی رقابتی همراه با فعالیت های متنوع و پیچیده است. برای اینکه سازمان ها بتوانند در چنین محیطی فعالیت کنند و اهداف خود را تحقق بخشند، نیازمند استراتژی های مناسبی برای بخش های مختلف هستند. منابع انسانی، اجراکننده این استراتژی ها و عامل اصلی و حیاتی در مو چکیده کامل
محیط کار امروز، محیطی رقابتی همراه با فعالیت های متنوع و پیچیده است. برای اینکه سازمان ها بتوانند در چنین محیطی فعالیت کنند و اهداف خود را تحقق بخشند، نیازمند استراتژی های مناسبی برای بخش های مختلف هستند. منابع انسانی، اجراکننده این استراتژی ها و عامل اصلی و حیاتی در موفقیت سازمان هستند. پس آمادگی، توانایی و اثربخشی این سرمایه ها، برای سازمان اهمیت دارد. در حقیقت کارکنان سازمان ها با مسایل و مشکلات گوناگونی مواجه هستند که می تواند عملکرد آنها در محل کار و در خانواده را تحت تأثیر قرار دهد. پس مکانیزم هایی لازم است که راهحل هایی برای این مشکلات ارایه دهد. برنامه های کارمندیاری، که به منظور کمک به کارکنان در حل مسایل آن ها و اعضای خانواده ایجاد شده اند، یکی از این مکانیزم ها می باشند. در بین این مسایل میتوان به بحث تعادل کار- خانواده و اهمیت آن در سازمان های امروزی توجه کرد. وجود تعادل بین این دو حوزه، اثرات مثبتی بر عملکرد در زندگی کاری و خانوادگی خواهد داشت. بانک رفاه نیز به این مهم واقف بوده و در این راستا بعضی از انواع برنامه های کارمندیاری را به کارکنان خود ارایه می دهد. یکی از مشکلاتی که پرداختن به موضوع تعادل کار- خانواده را در بانک مهم جلوه داده است، اضافه کاری و ساعات کار طولانی و پیامدهای آن برای بانک می باشد. براساس آنچه گفته شد، هدف اصلی این تحقیق بررسی اثرگذاری برنامههای کارمندیاری بر روی تعادل کار – خانواده می باشد. در این راستا 385 پرسشنامه در بین کارکنان بانک رفاه توزیع شد. روش تحقیق این پژوهش، پیمایشی می باشد و برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان می دهد که برنامه های کارمندیاری از طریق کاهش تعارض کار- خانواده و افزایش تقویت کار- خانواده، روی تعادل کار- خانواده کارکنان بانک، تأثیرگذار است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرپذیری نیازهای روانشناختی محیط کار از آموزش ضمن خدمت؛ آزمون نقش میانجی جامعهپذیری کارکنان انجام شده است. روش تحقیق، توصيفي و طرح پژوهشي همبستگي از نوع مدلیابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه ارومیه میباشد که با ا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرپذیری نیازهای روانشناختی محیط کار از آموزش ضمن خدمت؛ آزمون نقش میانجی جامعهپذیری کارکنان انجام شده است. روش تحقیق، توصيفي و طرح پژوهشي همبستگي از نوع مدلیابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه ارومیه میباشد که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم هر طبقه 260 نفر به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری دادههای پژوهش از سه پرسشنامه آموزش ضمن خدمت، جامعهپذیری سازمانی و نیازهای روانشناختی محیط کار استفاده شد. نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین آموزش ضمن خدمت با نیازهای روانشناختی محیط کار و جامعهپذیری سازمانی مثبت و معنیدار است. رابطه بین جامعهپذیری سازمانی و نیازهای روانشناختی محیط کار مثبت و معنیدار است. همچنین رابطه آموزش ضمن خدمت و نیازهای روانشناختی محیط کار با نقش میانجی جامعهپذیری سازمانی مثبت و معنیدار میباشد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش بانک ها به راهاندازی دوره های یادگیری ترکیبی است. پس از توسعه محیط های یادگیری الکترونیکی، گونه جدیدی از محیط های یادگیری شکل یافته است که سازمان ها به دلایل مختلف به سمت راه اندازی این گونه محیط های یادگیری سوق پیدا کرده اند چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش بانک ها به راهاندازی دوره های یادگیری ترکیبی است. پس از توسعه محیط های یادگیری الکترونیکی، گونه جدیدی از محیط های یادگیری شکل یافته است که سازمان ها به دلایل مختلف به سمت راه اندازی این گونه محیط های یادگیری سوق پیدا کرده اند تا قابلیت ها و شیوه های محیطهای یادگیری حضوری و الکترونیکی را با هم ترکیب کنند. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 27 بانک خصوصی و دولتی کشور است که از بین آنها به صورت تصادفی خوشهای دو بانک دولتی (ملی و تجارت) و دو بانک خصوصی (پارسیان و پاسارگاد) انتخاب شد. سپس از بین کارشناسان آموزش این چهار بانک 285 نفر به عنوان نمونه برگزیده شد. ابزار پژوهش پرسشنامه محققساخته بوده که روایی آن با استفاده از نظرات ده نفر از افراد پژوهشگر و صاحبنظر در زمینه یادگیری الکترونیکی به دست آمده و پایایی آن پس از اجرای آزمایشی در بین 55 نفر به میزان 82/0 بوده است. تحلیل داده های بدست آمده نشان می دهد که عوامل ساختاری و سازمانی، دشواریهای تولید محتوای الکترونیکی، عدمدسترسی به محتواهای الکترونیکی باکیفیت، مزیت های خاص محیط یادگیری ترکیبی و نبود دانش و مهارت کافی برای طراحی و اجرای اثربخش دوره های یادگیری ترکیبی پنج عاملی هستند که به ترتیب اهمیت و مجموعاً 427/40 درصد از واریانس کل مربوط به عامل ها را تبیین می کنند. به علاوه برای تعیین میزان برازش عوامل شناسایی شده از برنامه AMOS استفاده شد که شاخص به دستآمده برازندگی عوامل شناسایی شده را نشان می دهد
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش بررسي اثر شیوههای مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در دانشگاه شیراز است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها، جزء پژوهشهای توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه مذ چکیده کامل
هدف از این پژوهش بررسي اثر شیوههای مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در دانشگاه شیراز است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها، جزء پژوهشهای توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه مذکور بود که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای مرحلهای تعداد 201 نفر انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه شیوههای مدیریت منابع انسانی (راج و اسریواستاوا، 2013)، نوآوری سازمانی (شوهام و همکاران، 2012) و یادگیری سازمانی (جو و همکاران، 2006) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، در بین نمونههای پژوهش، توزیع و گردآوری شد. آزمون فرضيههاي پژوهش براساس روش مدليابي معادلات ساختاري صورت پذيرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که شیوههای مدیریت منابع انسانی به طور مستقیم بر نوآوری سازمانی اثر ساختاری ندارد؛ اما با واسطه یادگیری سازمانی پیشبینیکننده سطح نوآوری سازمان میباشد. مقاله رهنمودهای ضمنی به مدیران منابع انسانی جهت توجه به فرایند یادگیری سازمانی و اهمیت آن در تحقق نوآوری سازمانی ارایه مینماید
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزشهای فنی و حرفهای بر شاخصهای توسعه انسانی میباشد. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی، تکگروهی با پیش آزمون و پس آزمون بوده و جامعه آماری این پژوهش 30 آموزشگاه آزاد فنی و حرفهای با تعداد 3800 نفر کارآموز که در سه ماهه چهارم سال 1391در این چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزشهای فنی و حرفهای بر شاخصهای توسعه انسانی میباشد. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی، تکگروهی با پیش آزمون و پس آزمون بوده و جامعه آماری این پژوهش 30 آموزشگاه آزاد فنی و حرفهای با تعداد 3800 نفر کارآموز که در سه ماهه چهارم سال 1391در این آموزشگاهها ثبتنام نموده بودند. تعداد نمونهها 246 نفر (123 نفر زن و 123 نفر مرد) به صورت تصادفی بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان، انتخاب گردیده و روش نمونهگیری به صورت تصادفی خوشهای انجام گرفت. ابزار سنجش، پرسشنامه محققساخته، که پایایی سؤالات پرسشنامه با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ برابر 0.85 محاسبه شده است. نتایج پژوهش نشان داد که، آموزشهای فنی و حرفهای بر کاهش میزان بیکاری و فقر تأثیر داشته است. همچنین در افزایش امید به زندگی و بهبود شرایط زندگی نیز مؤثر بوده و باعث افزایش توانمندسازی و سلامت روان در افراد آموزشدیده گردیده است. همچنین نشان داد که میزان تأثیر آموزشهای فنی و حرفهای بر مؤلفههای شاخص توسعه انسانی، در زنان و مردان در آموزشگاههای آزاد استان البرز تفاوت وجود دارد. بنابراین نتایج بدست آمده در این پژوهش حاکی از این امر است که آموزشهای فنی و حرفهای بر شاخص توسعه انسانی ازجمله کاهش میزان بیکاری و فقر و افزایش امید به زندگی و بهبود شرایط زندگی و افزایش توانمندسازی و سلامت روان فراگیران تأثیر داشته و تمامی فرضیهها با اطمینان 99% در سطح معناداری 0.001 مورد تأیید قرار گرفت
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران و معاونان منابع انسانی و استعدادهای صنعت برق بوده که با 19 نفر از آنها مصاحبههایی عمیق و هدفمند به عم چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران و معاونان منابع انسانی و استعدادهای صنعت برق بوده که با 19 نفر از آنها مصاحبههایی عمیق و هدفمند به عمل آمد. برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از فن تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد و روایی یافتههای پژوهش با استفاده از فنون بررسی توسط اعضاء، سه سویه نگری منابع دادهها و بررسی همتا تأیید گردید. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه استعدادهای صنعت برق بوده که مشتمل بر 279 نفر بودند و از این میان با استفاده از فرمول نمونهگیری لوی و لمشو (1981)، 134 نفر به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت گردآوری دادهها از یک پرسشنامه محقق ساخته 56 سؤالی استفاده شد. برای تحلیل دادهها از مدلیابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل موضوعی متون مصاحبهها نشان داد که مهمترین سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران شامل نشستهای درون/ برون سازمانی، مسیر پیشرفت شغلی مدیریتی، مسیر پیشرفت شغلی تخصصی، خودتوسعهای، مربیگری، جانشینپروری، آموزش، مدیریت عملکرد، تکنیکهای طراحی مشاغل، کار تیمی، یادگیری عملی، تسهیم دانش و شبکهسازی بود. نتایج آزمون تی نشان داد که همه سازوکارهای شناسایی شده از نظر استعدادهای صنعت برق در حد مطلوبی ارزیابی شدهاند. همچنین، نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که همه متغیرهای مشاهدهپذیر و مکنون دارای بار عاملی بالاتر از 70/0 روی متغیر مکنون متناظر خود هستند، لذا در سطح 01/0 معنیدار بوده و مورد تأیید قرار گرفتند. به عبارت دیگر، مؤلفههای 13 گانه شناسایی شده در بخش کیفی میتوانند به عنوان عوامل زیر بنایی سازوکارهای توسعه استعدادها به کارفته و آن را پیشبینی نمایند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران و معاونان منابع انسانی و استعدادهای صنعت برق بوده که با 19 نفر از آنها مصاحبههایی عمیق و هدفمند به عم چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران و معاونان منابع انسانی و استعدادهای صنعت برق بوده که با 19 نفر از آنها مصاحبههایی عمیق و هدفمند به عمل آمد. برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از فن تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد و روایی یافتههای پژوهش با استفاده از فنون بررسی توسط اعضاء، سه سویه نگری منابع دادهها و بررسی همتا تأیید گردید. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه استعدادهای صنعت برق بوده که مشتمل بر 279 نفر بودند و از این میان با استفاده از فرمول نمونهگیری لوی و لمشو (1981)، 134 نفر به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت گردآوری دادهها از یک پرسشنامه محقق ساخته 56 سؤالی استفاده شد. برای تحلیل دادهها از مدلیابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل موضوعی متون مصاحبهها نشان داد که مهمترین سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران شامل نشستهای درون/ برون سازمانی، مسیر پیشرفت شغلی مدیریتی، مسیر پیشرفت شغلی تخصصی، خودتوسعهای، مربیگری، جانشینپروری، آموزش، مدیریت عملکرد، تکنیکهای طراحی مشاغل، کار تیمی، یادگیری عملی، تسهیم دانش و شبکهسازی بود. نتایج آزمون تی نشان داد که همه سازوکارهای شناسایی شده از نظر استعدادهای صنعت برق در حد مطلوبی ارزیابی شدهاند. همچنین، نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که همه متغیرهای مشاهدهپذیر و مکنون دارای بار عاملی بالاتر از 70/0 روی متغیر مکنون متناظر خود هستند، لذا در سطح 01/0 معنیدار بوده و مورد تأیید قرار گرفتند. به عبارت دیگر، مؤلفههای 13 گانه شناسایی شده در بخش کیفی میتوانند به عنوان عوامل زیر بنایی سازوکارهای توسعه استعدادها به کارفته و آن را پیشبینی نمایند
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران و معاونان منابع انسانی و استعدادهای صنعت برق بوده که با 19 نفر از آنها مصاحبههایی عمیق و هدفمند به عم چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران و معاونان منابع انسانی و استعدادهای صنعت برق بوده که با 19 نفر از آنها مصاحبههایی عمیق و هدفمند به عمل آمد. برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از فن تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد و روایی یافتههای پژوهش با استفاده از فنون بررسی توسط اعضاء، سه سویه نگری منابع دادهها و بررسی همتا تأیید گردید. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه استعدادهای صنعت برق بوده که مشتمل بر 279 نفر بودند و از این میان با استفاده از فرمول نمونهگیری لوی و لمشو (1981)، 134 نفر به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت گردآوری دادهها از یک پرسشنامه محقق ساخته 56 سؤالی استفاده شد. برای تحلیل دادهها از مدلیابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل موضوعی متون مصاحبهها نشان داد که مهمترین سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران شامل نشستهای درون/ برون سازمانی، مسیر پیشرفت شغلی مدیریتی، مسیر پیشرفت شغلی تخصصی، خودتوسعهای، مربیگری، جانشینپروری، آموزش، مدیریت عملکرد، تکنیکهای طراحی مشاغل، کار تیمی، یادگیری عملی، تسهیم دانش و شبکهسازی بود. نتایج آزمون تی نشان داد که همه سازوکارهای شناسایی شده از نظر استعدادهای صنعت برق در حد مطلوبی ارزیابی شدهاند. همچنین، نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که همه متغیرهای مشاهدهپذیر و مکنون دارای بار عاملی بالاتر از 70/0 روی متغیر مکنون متناظر خود هستند، لذا در سطح 01/0 معنیدار بوده و مورد تأیید قرار گرفتند. به عبارت دیگر، مؤلفههای 13 گانه شناسایی شده در بخش کیفی میتوانند به عنوان عوامل زیر بنایی سازوکارهای توسعه استعدادها به کارفته و آن را پیشبینی نمایند
پرونده مقاله
هدف این مقاله بررسی چگونگی کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در تربیت معلم و در یک رویکرد وسیعتر در توسعه مدارس است. برای آمادهسازی دانشجویان تربیت معلم و معلمان آینده جهت کار در جامعه به شدت در حال تغییر و سرشار از اطلاعات و فناوری، مؤسسات آموزش عالی در کشورهای م چکیده کامل
هدف این مقاله بررسی چگونگی کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در تربیت معلم و در یک رویکرد وسیعتر در توسعه مدارس است. برای آمادهسازی دانشجویان تربیت معلم و معلمان آینده جهت کار در جامعه به شدت در حال تغییر و سرشار از اطلاعات و فناوری، مؤسسات آموزش عالی در کشورهای مختلف استراتژیهای گوناگونی را برای کاربست فاوا در تربیت معلم اعمال میکنند.
بررسی و تجزیه و تحلیل جهتگیریها و استراتژیهای به کار رفته در کاربست فاوا در سیستمهای آموزشی کشورهای مختلف میتواند مسیر حرکت ما را در بستری که تنها عنصر ثابت آن تغییر است، تا حدود زیادی روشنتر نماید. در همین راستا مقاله حاضر مطالعهای کیفی از نوع فراترکیبی جهت تحلیل و ترکیب مطالعات و کاربست فاوا در آموزش، به خصوص در تربیت معلم، میباشد. نتایج به دست آمده در دو مقوله اصلی شامل کاربست فاوا در آموزش ضمن خدمت معلمان و کاربست فاوا در آموزش پیش از خدمت معلمان، آورده شده است. جهتگیریها و استراتژیهای به کار رفته در کاربست فاوا در آموزش پیش از خدمت معلمان بایستی مبتنی بر رویکرد گلچین شدهای باشد که برنامه استراتژیک، دسترسی مناسب به نرمافزار و سختافزار و پشتیبانی در مؤسسات و رشته مورد نظر، ارائه فعالیتهای تدریس سازنده، ایجاد شبکه میان دانشجویان تربیت معلم و معلمان، افزایش مهارت فاوا مدرسان معلمی و ارشادگرها، و موارد مشابه را در خود داشته باشد. در همین راستا اثربخشترین نحوه کاربست فاوا در مؤسسات آموزشی، بهکارگیری ترکیبی از استراتژیهاست. برای کاربست فاوا در تربیت معلمان و در یک رویکرد کلیتر توسعه مدارس، لازم است بر هر دو نوع آموزش پیش و ضمن خدمت معلمان تأکید گردد. در ابتدا رویکردهای کاربست فاوا در توسعه مدارس بحث میشود؛ سپس روشهای کاربرد فاوا در آموزش پیش از خدمت و ضمن خدمت معلمان مورد بحث قرار میگیرد و نهایتاً این دو حوزه کاری به یکدیگر ارتباط داده شده و به جستجوی شباهتها و تفاوتهای آنها پرداخته میشود
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب آموزش و بهسازي استراتژيك سرمايههاي انساني در وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي ميباشد. روش تحقيق به كار گرفته شده توصيفي و از نوع آميخته (تركيبي از روشهاي كمي و كيفي) است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه است، كه در ابتدا نوع خاصي از پرسشنامه براي چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب آموزش و بهسازي استراتژيك سرمايههاي انساني در وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي ميباشد. روش تحقيق به كار گرفته شده توصيفي و از نوع آميخته (تركيبي از روشهاي كمي و كيفي) است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه است، كه در ابتدا نوع خاصي از پرسشنامه براي اجراي روش نظرسنجي از خبرگان و با هدف نهاييسازي مدل تحقيق طراحي و در سه مرحله اجرا گرديد. پس از نهاييسازي الگو به شيوه فوق، به منظور اجراي پيمايش پرسشنامه ديگري شامل 4 بعد، 13 مؤلفه و 60 شاخص كه وضعيت موجود و وضعيت مطلوب بر اساس آن با يك مقياس ده درجهاي توسط پاسخگو درجهبندي شده است طراحي گرديد. يافتههاي پژوهش نشان داد كه در چارچوب پيشنهادي 9 متغير پيشبين شامل عوامل قانوني (0.222)، عوامل اقتصادي (0.322)، عوامل تكنولوژيكي (0.212)، عوامل اجتماعي (0.350)، استراتژي آموزش (0.265)، نگرش راهبردي به آموزش (0.306)، نيازسنجي آموزش (0.265)، مديريت اجرايي آموزش (0.219)، فرهنگ يادگيري و رشد (0.333)، همبستگي معنادار با متغير ملاك (آموزش و بهسازي استراتژيك در وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي) دارند
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه گیری در دسترس به مطالعه اسناد و تحقیقات مرتبط پرداخته شد و پس از مقوله بندی آسیب ها بر اساس مدل تحقیق، چارچوب مصاحبه تدوین و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 10 نفر از کارکنان و مدیران به منظور شناسایی آسیب های فعالیت های آموزش و بهسازی صنایع الکترونیکی فجر، مصاحبه انجام شد. در مرحله کمی پژوهش، پس از تبدیل آسیب های شناسایی شده به گویه ها و تدوین ابزار پرسشنامه، نسبت به اجرای آن اقدام شد. این افراد با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران از جامعه آماری که 250 نفر، شامل کارمندان و مدیران صنایع الکترونیکی فجر بودند، 126 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک نمونه ای، طیف مطلوبیت نانلی، t گروه های مستقل، برآورد میانگین جامعه و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که واحد آموزش صنایع الکترونیکی فجر در تمام ابعاد مدل اعم از بعد فرایندی، ساختاری و محیطی و در تمامی مقوله-های هریک از ابعاد در وضعیت کاملاً آسیب و نسبتاً آسیب قرار دارد
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه گیری در دسترس به مطالعه اسناد و تحقیقات مرتبط پرداخته شد و پس از مقوله بندی آسیب ها بر اساس مدل تحقیق، چارچوب مصاحبه تدوین و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 10 نفر از کارکنان و مدیران به منظور شناسایی آسیب های فعالیت های آموزش و بهسازی صنایع الکترونیکی فجر، مصاحبه انجام شد. در مرحله کمی پژوهش، پس از تبدیل آسیب های شناسایی شده به گویه ها و تدوین ابزار پرسشنامه، نسبت به اجرای آن اقدام شد. این افراد با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران از جامعه آماری که 250 نفر، شامل کارمندان و مدیران صنایع الکترونیکی فجر بودند، 126 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک نمونه ای، طیف مطلوبیت نانلی، t گروه های مستقل، برآورد میانگین جامعه و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که واحد آموزش صنایع الکترونیکی فجر در تمام ابعاد مدل اعم از بعد فرایندی، ساختاری و محیطی و در تمامی مقوله-های هریک از ابعاد در وضعیت کاملاً آسیب و نسبتاً آسیب قرار دارد
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه گیری در دسترس به مطالعه اسناد و تحقیقات مرتبط پرداخته شد و پس از مقوله بندی آسیب ها بر اساس مدل تحقیق، چارچوب مصاحبه تدوین و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 10 نفر از کارکنان و مدیران به منظور شناسایی آسیب های فعالیت های آموزش و بهسازی صنایع الکترونیکی فجر، مصاحبه انجام شد. در مرحله کمی پژوهش، پس از تبدیل آسیب های شناسایی شده به گویه ها و تدوین ابزار پرسشنامه، نسبت به اجرای آن اقدام شد. این افراد با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران از جامعه آماری که 250 نفر، شامل کارمندان و مدیران صنایع الکترونیکی فجر بودند، 126 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک نمونه ای، طیف مطلوبیت نانلی، t گروه های مستقل، برآورد میانگین جامعه و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که واحد آموزش صنایع الکترونیکی فجر در تمام ابعاد مدل اعم از بعد فرایندی، ساختاری و محیطی و در تمامی مقوله-های هریک از ابعاد در وضعیت کاملاً آسیب و نسبتاً آسیب قرار دارد
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش، اعتباریابی مدل تعالی آموزش و توسعه ایران است. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگي محسوب ميشود. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه محقق ساخته در 124 گویه بوده که با استفاده از آن نظرهای متخصصین، خبرگان و مطلعین کلیدی حوزه آموزش در خصوص مدل تعالی آموزش و چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش، اعتباریابی مدل تعالی آموزش و توسعه ایران است. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگي محسوب ميشود. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه محقق ساخته در 124 گویه بوده که با استفاده از آن نظرهای متخصصین، خبرگان و مطلعین کلیدی حوزه آموزش در خصوص مدل تعالی آموزش و توسعه ایران گردآوری شده -است. جامعه آماری پژوهش شامل 194 نفر از متخصصین، مدیران منابع انسانی، مدیران آموزش، کارشناسان منابع انسانی و آموزش کلیه سازمان های دولتی و خصوصی که نمونه آماری به روش طبقه ای منظم شامل 154 نفر می باشند که پرسشنامه پژوهش به شیوه کاغذی و الکترونیکی ارسال شد. نتايج به دست آمده با استفاده از روشهاي آماري مدل معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار آماری لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج پژوهش، مقدار شاخص نیکویی برازش اصلاح شده 91/0 و مقدار شاخص ریشه میانگین مربعات خطای برآورد نزدیک به 08/0 برآورد شد که بیانگر مطلوب بودن شاخص های اعتبار مدل است. همچنین با استفاده از آزمون های آماری تی به بررسی معیارهای مدل پرداخته شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش بیانگر شاخص های اعتبار مطلوب مدل تعالی آموزش و توسعه بوده است. بخش-بندی مدل به سه قسمت؛ توانمندسازها، فرایندها و نتایج نیز مورد حمایت یافته ها قرار گرفته است.
پرونده مقاله
امروزه بهبود اثربخشی برنامه های آموزش و توسعه قابلیت های مدیران یکی از مهم ترین و ارزشمند ترین دغدغه های سازمانهاست. این پژوهش با هدف کاربست و ارزیابی مدل آندراگوژی نولز در دوره های آموزش مدیران گروههای آموزشی دانشگاه فردوسی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش چکیده کامل
امروزه بهبود اثربخشی برنامه های آموزش و توسعه قابلیت های مدیران یکی از مهم ترین و ارزشمند ترین دغدغه های سازمانهاست. این پژوهش با هدف کاربست و ارزیابی مدل آندراگوژی نولز در دوره های آموزش مدیران گروههای آموزشی دانشگاه فردوسی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه و از حیث هدف جزو پژوهش های کاربردی بود. جامعه آماری دوره های آموزشی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه فردوسی مشهد در شش ماهه اول سال 1391 بودند؛ که شامل 11 دوره آموزشی بود؛ به طور تصادفی دوره رهبری در آموزش عالی انتخاب شد. مدیران به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند؛ که تعداد مدیران هر گروه 25 نفر بود. اثربخشی دوره با دو متغیر رضایت و میزان یادگیری فراگیران مورد ارزیابی قرار گرفت. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه رضایت فراگیران، پیش آزمون یادگیری، پسآزمون یادگیری و پرسشنامه خود ارزیابی بود. روایی همه ابزار ها از طریق روایی محتوایی محاسبه گردید. میزان پایایی پرسشنامه رضایت فراگیران با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ۹۷/0، پایایی آزمون های یادگیری با استفاده از روش پایایی مصححان 88/0 و پایایی پرسشنامه خود ارزیابی با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ برابر ۸۹ /0 محاسبه گردید. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل کوواریانس تک متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که کاربست مدل آندراگوژی نولز سبب افزایش اثربخشی دوره آموزش مدیران شده است. همچنین نتایج رضایت، یادگیری و خود ارزیابی فراگیران نشان داد که آن ها از دوره رضایت داشتند و یادگیری خود را در سطح مطلوب ارزیابی کردند.
پرونده مقاله
با ظهور اقتصاد دانشی، قابلیت های انسانی به عنوان مهمترین مزیت رقابتی پایدار و منحصربهفرد برای سازمانها در محیط های متلاطم امروزی شناخته شده است؛ بنابراین، توجه به دانش و مهارت منابع انسانی و توانمندسازي این سرمایه های بی بدیل در سازمان ها و به خصوص در این دوران امری چکیده کامل
با ظهور اقتصاد دانشی، قابلیت های انسانی به عنوان مهمترین مزیت رقابتی پایدار و منحصربهفرد برای سازمانها در محیط های متلاطم امروزی شناخته شده است؛ بنابراین، توجه به دانش و مهارت منابع انسانی و توانمندسازي این سرمایه های بی بدیل در سازمان ها و به خصوص در این دوران امری ضروری و غیرقابل انکار است. هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل تأثیرگذار بر توانمندسازي سرمايه هاي دانشي و در نهایت ارائه الگویی در پژوهشگاه صنعت نفت با استفاده از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری در این راستا است. با بررسی های صورت گرفته از مرور ادبیات تحقیق به روش تطبیقی، هشت دسته عوامل تبیین توانمندسازي در پژوهشگاه صنعت نفت شناسایی شده و سپس با استفاده از روش مدل سازي ساختاري تفسیری در پنج سطح، قرار گرفتند. در ادامه پس از مشخص شدن سطوح هر کدام از عوامل و همچنین با در نظر گرفتن ماتریس در دسترسپذیری نهایی، مدل نهایی ساختار تفسیری ترسیم گردید. نتایج نشان داد عاملهایی همچون آموزش و توسعه، ویژگی های شخصیتی، ساختار سازمانی و ماهیت شغل در ارتباط با موضوع توانمندسازي در پژوهشگاه صنعت نفت از اثرپذیری بیشتری نسبت به بقیه عوامل برخوردارند.
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش، تدوین مدل شایستگی سربازرسان سازمان بازرسی کل کشور از طریق روش آمیخته اکتشافی است. رویکرد بخش کیفی، مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. ابزار گردآوري اطلاعات مصاحبه ساختیافته و نیمهساختیافته با 15 نفر از مدیران و سربازرسان که با روش نمونه گیری گلوله بر چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش، تدوین مدل شایستگی سربازرسان سازمان بازرسی کل کشور از طریق روش آمیخته اکتشافی است. رویکرد بخش کیفی، مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. ابزار گردآوري اطلاعات مصاحبه ساختیافته و نیمهساختیافته با 15 نفر از مدیران و سربازرسان که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات تحلیل محتوا است. کدها و مؤلفه های شایستگی (155مفهوم کلیدی، 33 مقوله، 11 مقوله اصلی) از مصاحبهها احصاء و در قالب مدل مفهومی داده بنیاد تدوین گردید. مقوله محوري «ویژگی های فردی سربازرسان» است که در چهار بعد ویژگی های شخصیتی، ویژگی های اخلاقی، نگرش و بینش تحلیل و با توجه به شرایط علی(عوامل فردی، عوامل سازمانی)، شرایط زمینه اي (شرایط فردی، شرایط سازمانی)، شرایط میانجی (محدودیت ها، شرایط محیط)، راهبردها (توسعه فردی سربازرسان، توسعه سازمانی) و پیامدها (توسعه شایستگی سربازرسان در سطح فردی، ارتقاء سطح کیفی سازمانی) تدوین و مدل نهایی ارائه شد. سپس با روش تحقیق دلفی، پرسشنامهای طراحی و مدل اولیه توسط خبرگان اصلاح و تأیید شد. در آزمون مدل، فرضیه های تحقیق تدوین و برای آزمون آنها پرسشنامهای طراحی و اطلاعات توسط 170 نفر از مدیران و سربازرسان گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها با روش های تحلیل عاملی تأییدی و مدل تحلیل مسیر با استفاده از نرمافزارهای SPSS و PLS صورت پذیرفت. نتایج مرحله کمی نشان داد که روابط موجود در مدل با ضرایب تأثیر مناسبی به تأیید رسید به جز 4 مورد از 16مورد که ضریب تأثیر عوامل سازمانی بر ویژگی های فردی، ویژگی های فردی بر راهبردهای توسعه سازمانی، شرایط فردی بر راهبردهای توسعه فردی سربازرسان و شرایط محیطی بر راهبردهای توسعه سازمانی که معنادار نبود و این مسیرها با مدل تدوین شده در بخش کیفی همخوانی نداشت و در بخش کمی مورد تأیید قرار نگرفت.
پرونده مقاله
تغییر نگرش و تنوع بينشي و تأثیر ذهنیتها میتواند سبب ارتقا یا کاهش بهسازی منابع انسانی سازمان شود و بازاندیشی در نحوه بهسازی منابع انسانی را فراهم نماید. هدف پژوهش حاضر آن است تا عاملها و الگوهای ذهنی اثرگذار در بهسازی منابع انسانی را به شکل دقیق بازنمایی نماید و با ش چکیده کامل
تغییر نگرش و تنوع بينشي و تأثیر ذهنیتها میتواند سبب ارتقا یا کاهش بهسازی منابع انسانی سازمان شود و بازاندیشی در نحوه بهسازی منابع انسانی را فراهم نماید. هدف پژوهش حاضر آن است تا عاملها و الگوهای ذهنی اثرگذار در بهسازی منابع انسانی را به شکل دقیق بازنمایی نماید و با شناخت آنها، الگوهای ذهنی قالب در خصوص ارتقای بهسازی منابع انسانی را تبیین و ارائه نماید. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان ستادی واحد سازمان جهاد دانشگاهی در یک استان کشور میباشند که با توجه به هدف مطالعه كيو و گامهای اجرای آن همچون وجود معيار تفسيرپذير بودن الگوهای ذهنی، تعداد 7 عامل اثرگذار شناسایی و ارائه شده است. بر اساس یافتههای تحلیل عاملی، نقشهای جدید برای جامعه آماری یا کارشناسان ستادی واحد مورد پژوهش ارائه شده است و ضعفهای موجود که به کاهش ارتقای بهسازی منابع انسانی منجر میشود، نیز تبیین شده است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش بر استراتژیهای منابع انسانی با تأکید بر نقش واسطه ای توسعه حرفه ای و تسهیم دانش با استفاده از معادلات ساختاری است. بدین منظور، 230 نفر از کارکنان و مدیران منطقه 7 عملیات انتقال گاز ایران در پژوهش حاضر شرکت کردند. آنان به پرسشنامه های آ چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش بر استراتژیهای منابع انسانی با تأکید بر نقش واسطه ای توسعه حرفه ای و تسهیم دانش با استفاده از معادلات ساختاری است. بدین منظور، 230 نفر از کارکنان و مدیران منطقه 7 عملیات انتقال گاز ایران در پژوهش حاضر شرکت کردند. آنان به پرسشنامه های آموزش، توسعه حرفه ای، تسهیم دانش و استراتژی های منابع انسانی پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش یادگیری محور تأثیر مستقیم مثبت و معناداری بر تسهیم دانش، توسعه حرفه-ای و استراتژی های منابع انسانی دارد. تأثیر مستقیم تسهیم دانش برتوسعه حرفه ای و استراتژی های منابع انسانی مثبت و معنادار است. تأثیر مستقیم توسعه حرفه ای بر استراتژی های منابع انسانی مثبت و معنادار است. تأثیر غیرمستقیم آموزش یادگیری محور بر استراتژی های منابع انسانی از طریق توسعه حرفه ای و تسهیم دانش مثبت و معنادار است. در مجموع یافته ها نقش آموزش، تسهیم دانش و توسعه حرفه ای بر استراتژی های منابع انسانی را مورد تأکید قرار می دهند.
پرونده مقاله
در دنیاي متحول امروزي، آموزش و توسعه علم کارکنان به شکل یک استراتژي کلیدي براي سازمانها میباشد تا از مزیت رقابتی برخوردار شوند. اما این مزیت تنها با برگزاري دورههاي آموزشی حاصل نمیگردد، آموزش در صورتی مؤثر است که کارآموزان به طور موفق، دانش، مهارتها و نگرشهاي آموز چکیده کامل
در دنیاي متحول امروزي، آموزش و توسعه علم کارکنان به شکل یک استراتژي کلیدي براي سازمانها میباشد تا از مزیت رقابتی برخوردار شوند. اما این مزیت تنها با برگزاري دورههاي آموزشی حاصل نمیگردد، آموزش در صورتی مؤثر است که کارآموزان به طور موفق، دانش، مهارتها و نگرشهاي آموزش داده شده را انتقال دهند و از این طریق، عملکرد خویش را بهبود بخشند. تحقيق حاضر پژوهشی كمي و به لحاظ هدف پژوهش، كاربردي ميباشد شيوه گردآوري دادهها در آن توصيفي و از نوع پيمايشي است. از حيث ارتباط بين متغيرهاي تحقيق از نوع همبستگي و به طور مشخص مبتنی بر مدلسازي معادله ساختاري میباشد. جامعه آماری پژوهش کارکنان یکی از یگانهای عملیاتی نیروهای مسلح به تعداد 460 نفر بودند که تعداد 210 نفر از آنها بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. روش جمعآوری داده از نوع میدانی است که جهت گردآوری اطلاعات برای آزمون فرضیههای تحقیق از پرسشنامه محققساخته بر اساس مطالعات بالدوین و همکاران (2009) با 20 گویه و با شاخصهایی همچون شاخص جو انتقال، حمایت مدیران، حمایت همکاران، و اقدامات پس از آموزش استفاده شد. تحلیل دادهها نشان داد که شاخصهای احصاء شده با تسهیل انتقال آموزش به محل کار رابطهای مثبت و معنادار دارند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف" ارزیابی رضایتمندی کارکنان از دورههای آموزش ضمنخدمت کارکنان گروه شرکتهای توربو کمپرسور نفت بر اساس مدل ارزشیابی سیپ" صورت گرفته است. پژوهش از نظر هدف از نوع پژوهشهای کاربردی میباشد و از لحاظ گردآوری دادهها در زمره پژوهشهای پیمایشی است. جهت ارز چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف" ارزیابی رضایتمندی کارکنان از دورههای آموزش ضمنخدمت کارکنان گروه شرکتهای توربو کمپرسور نفت بر اساس مدل ارزشیابی سیپ" صورت گرفته است. پژوهش از نظر هدف از نوع پژوهشهای کاربردی میباشد و از لحاظ گردآوری دادهها در زمره پژوهشهای پیمایشی است. جهت ارزیابی رضایتمندی کارکنان از دورههای آموزش ضمنخدمت، مؤلفههای مدل ارزشیابی سیپ با استفاده از پرسشنامه محققساخته اندازهگيری شده است. جامعه آماری اين پژوهش شامل کلیه کارکنان گروه شرکتهای توربو کمپرسور نفت میباشد که طی سال 1393 در دورههای آموزش ضمنخدمت شرکت کردهاند که تعداد کل آنها 1770 نفر و نمونه با استفاده از روش نمونهگيری مورگان 317 نفر میباشد. جهت تجزيه و تحليل دادهها از شاخصهای آمار توصيفی شامل فراوانی، درصد، ميانگين و انحراف استاندارد و آمار استنباطی شامل آزمونهای کای اسکوئر، یومان ویتنی و کروسکال والیس استفاده شده است. نتايج پژوهش حاکی از آناست که با بررسی کیفیت دورههای آموزش ضمنخدمت در ابعاد چهارگانه مدل ارزشیابی سیپ، کیفیت دورههای آموزش ضمنخدمت در ابعاد زمینه، درونداد، فرآیند و برونداد توانسته موجبات رضایت خاطر شرکت کنندگان را فراهم آورد.
پرونده مقاله
منابع انسانی متخصص و ماهر در شرکتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان شرکتهای ارائه دهنده خدمات دانشی و تخصصی، مهمترین منبع و سرمایه سازمانی هستند که جهت بقای بلندمدت سازمانی از اهمیت بسیاری برخوردارند. ورود رویکرد پایداری در مدیریت منابع انسانی با ایجاد تغییرات در چکیده کامل
منابع انسانی متخصص و ماهر در شرکتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان شرکتهای ارائه دهنده خدمات دانشی و تخصصی، مهمترین منبع و سرمایه سازمانی هستند که جهت بقای بلندمدت سازمانی از اهمیت بسیاری برخوردارند. ورود رویکرد پایداری در مدیریت منابع انسانی با ایجاد تغییرات در شیوه مدیریت منابع انسانی، نقش مهمی در جذب و نگهداشت افراد مستعد و متخصص ایفا میکند. هدف این پژوهش کیفی، ارائه کارت امتیازی مدیریت منابع انسانی پایدار بر اساس فرآیندهای مدیریت منابع انسانی بوده است که در شرکتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشبنیان ایران انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش، صاحبنظران و خبرگان داراي زمينه علمي و سابقه مرتبط با موضوع پژوهش در سه شرکت فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشبنیان ایریسا، همکاران سیستم و مهندسی نرمافزار رایورز بودند که این سه شرکت با استفاده از روش نمونهگیری موارد مطلوب، جهت مطالعه انتخاب شدند. دادههای این پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان گردآوری و با استفاده از تکنیک تحلیل موضوعی تجزیه و تحلیل شدند. از طریق نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها، اهداف، معیارهای ارزیابی و پیامدهای حاصل از مدیریت منابع انسانی پایدار در هر یک از کارکردهای مدیریت منابع انسانی (جذب و استخدام، آموزش و توسعه، نگهداشت، جبران خدمت و خروج کارکنان) شناسایی شدند. یافتههای پژوهش حاضر حاکی از پتانسیل بالای مدیریت منابع انسانی پایدار در بهبود مزیت رقابتی، پایداری سازمانی و افزایش بهرهوری و ایجاد موقعیت استراتژیک برای سازمانها بوده است.
پرونده مقاله
هدف تحقيق حاضر بررسي اثربخشي برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقيق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مد چکیده کامل
هدف تحقيق حاضر بررسي اثربخشي برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقيق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مدل کرک پاتریک جهت انجام این مهم استفاده شده است. جامعه آماري اين پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد که تعداد آن ها 421 نفر میباشند. براي ارزشيابي سطح واكنش فراگیران از پرسشنامه كرمی (1386)، براي ارزشيابي ميزان يادگيري از پيش آزمون و پس آزمون و براي ارزشيابي ميزان تغيير رفتار فراگیران از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گرديد. نتايج به دست آمده نشان داد که فراگیران واكنش مطلوبی به دوره هاي عمومي و تخصصي از خود نشان داده اند. سطح يادگيري در دوره هاي تخصصي و عمومي اثربخش بود و فراگیران دانش لازم را کسب کردند. از نظر تغییرات ایجاد شده در رفتار فراگیران نتایج نشان داد که دوره های تخصصی در سطح اثربخشی معناداری قرار نداشتند. در خصوص ميزان تفاوت در تغییر رفتار فراگيران براساس نظر سه گروه (خود فراگيران، مافوق و همكارانشان) نتایج نشان داد كه به جز در یک مورد بین این سه گروه تفاوت معناداری وجود نداشت.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی چکیده کامل
پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی از استان ها انتخاب شدند. همچنین دوره های آموزشی مالیاتی که طی دو سال اخیر برای کارشناسان اجرا شده است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه مورد تائید صاحبنظران آموزشی و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 گزارش گردید. تحلیل دادهها بیانگر آن بود که وضعیت موجود نیازسنجی دورههای آموزشی، اهداف دورههای آموزشی، محتوای دورههای آموزشی، مدرسان دورههای آموزشی، سازماندهی دورههای آموزشی، ارزشیابی دورههای آموزشی و انگیزش از دید کارشناسان سازمان امور مالیاتی در حد متوسط بوده است. نتایج فوق و انجام مصاحبه با خبرگان مالیاتی، نتایج نشان داد که عمده ترین آسیب های نظام آموزش سازمان امور مالیاتی شامل؛ نیازسنجی (سیستماتیک و علمی نبودن، جامع نبودن، کاربردی نبودن و عدم همکاری پرسنل سازمان در نیازسنجی)، اهداف دوره ها (عدم اطلاعرسانی، کلی بودن و محتوای نامناسب)، آسیب های محتوا (گستردگی سرفصل ها، نبود تیم تدوین محتوا و نظری بودن محتوا)، مدرسان (عدم صلاحیت، پرداخت نامناسب، روش تدریس نامناسب و معیوب بودن سیستم انتخاب مدرسان)، محیط و شرایط برگزاری دوره ها (امکانات و تجهیزات ضعیف و زمان نامناسب برگزاری دورهها)، آسیبهای اجرای دوره ها (عدم تفکیک کارآموزان، عدم حمایت مدیران، زمان اجرای دوره ها و اجرایی نبودن برخی دوره ها)، ارزشیابی آموزشی (پیگیری نکردن اثربخشی آموزش، واقعی نبودن نمرات ارزیابی دوره ها و عدم همکاری سرپرستان در خصوص ارزیابی دوره ها)، انگیزه (نبود مکانیزم های برای تشویق و تنبیه افراد، انگیزه ناکافی کارآموزان و انگیزه ناکافی مدرس ها)، مشکلات فرهنگی (عدم باور سرپرستان به آموزش و نگاه نامناسب مدیران ارشد به آموزش) و نیروی انسانی (کمبود نیروی انسانی و استفاده نادرست از تخصص ها در آموزش) می باشد.
پرونده مقاله
هدف از انجام این تحقیق، بررسی سطوح برونسپاری آموزش از دیدگاه کارشناسان آموزش ادارات دولتی خراسان جنوبی است. این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری تمامی کارشناسان آموزش ادارات دولتی استان خراسان جنوبی میباشد که تعداد آنها 60 نفر می باشد. با توجه به کو چکیده کامل
هدف از انجام این تحقیق، بررسی سطوح برونسپاری آموزش از دیدگاه کارشناسان آموزش ادارات دولتی خراسان جنوبی است. این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری تمامی کارشناسان آموزش ادارات دولتی استان خراسان جنوبی میباشد که تعداد آنها 60 نفر می باشد. با توجه به کوچک بودن حجم جامعه و امکان دسترسی به تمام اعضای جامعه در این تحقیق از روش سرشماری استفاده شد و كل جامعه آماري به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامه محقق ساخته جهت جمعآوری اطلاعات استفاده شد. روايي محتوايي اين پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتيد صاحبنظر در حوزه آموزش و برنامهريزي درسي و مديريت آموزشي با اندكي تغييرات مورد تأييد قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق آزمون آلفای کرانباخ 92/0 محاسبه شد. نتایج نشان داد، اکثر کارشناسان آموزش ادارات دولتی استان خراسان جنوبی با برونسپاری آموزش های سازمانی در ابعاد هدف، حيطه، محتوا، مدت و فرايند آموزش موافقند اما بین دیدگاه آنها در خصوص برونسپاری آموزشهای سازمانی (سطوح هدف، حيطه، محتوا، مدت و فرايند آموزش) به لحاظ سابقه شغلی و سطح تحصیلات تفاوت معناداری مشاهده نشد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و مدلسازی مهم ترین چالش های پیشروی بکارگیری آموزش الکترونیکی در شرکت ملی گاز ایران می باشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع کیفی است. در این تحقیق ابتدا بر اساس روش نمونه گیری در دسترس به بررسی اسناد و تح چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و مدلسازی مهم ترین چالش های پیشروی بکارگیری آموزش الکترونیکی در شرکت ملی گاز ایران می باشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع کیفی است. در این تحقیق ابتدا بر اساس روش نمونه گیری در دسترس به بررسی اسناد و تحقیقات مرتبط پرداخته شد و پس از شناسایی مؤلفه های مرتبط با چالش های بکارگیری آموزش الکترونیکی، در گام بعد براساس روش مدیریت تعاملی و با استفاده از نرمافزار الگوسازی ساختاری تفسیری (ISM) که یکی از شیوه های تحقیق کیفی است، با بررسی نظرات 7 نفر از خبرگان حوزه آموزش الکترونیکی در شرکت ملی گاز که به صورت هدفمند انتخاب شدند، تعداد 7 مؤلفه به عنوان چالش های نهایی بکارگیری آموزش الکترونیکی تعیین شده است. سپس ساختار ارتباطات فی مابینی و میزان اهمیت آن ها در قالب یک شبکه تعاملی ترسیم گردید. براساس یافته های نهایی پژوهش، مهم ترین چالش های بکارگیری آموزش الکترونیکی در بخش ستاد شرکت ملی گاز عبارتند از: نبود دستورالعمل و ضعف در تهیه قوانین و مقررات، نبود الگوریتم و روش اجرایی مشخص، ضعف ارتباطات شبکه ای، عدم اطلاع رسانی درست از ظرفیت های آموزش الکترونیکی، محتوای ناکافی، اجرای نادرست آموزش الکترونیکی و بی انگیزگی کارکنان. بر این اساس، مشخص شد که «نبود دستورالعمل و ضعف در تهیه قوانین و مقررات» به عنوان مهم ترین چالش بکارگیری آموزش الکترونیکی بر روی سایر چالش های منتخب دیگر، اثرگذاری مستقیم و یا غیرمستقیم دارد. کاربرد یافته های تحقیق و پیشنهادهایی برای پژوهشگران آینده در انتهای پژوهش قرار گرفته است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین ابعاد، مولفه ها و شاخص های توسعه شایستگی مدیران بانکی انجام شده است. برای نیل به مقصود مذکور، از رویکرد پژوهش کیفی و روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. برای تدوین چارچوب پژوهش، نخست ادبیات و پیشینه توسعه مدیران با تاکید بر شا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین ابعاد، مولفه ها و شاخص های توسعه شایستگی مدیران بانکی انجام شده است. برای نیل به مقصود مذکور، از رویکرد پژوهش کیفی و روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شده است. برای تدوین چارچوب پژوهش، نخست ادبیات و پیشینه توسعه مدیران با تاکید بر شایستگی های مدیریتی مطالعه و چارچوب و پرسش های مصاحبه تدوین شد. سپس مصاحبه ها در جامعه آماری مدیران ستادی بانک توسعه تعاون و با روش نمونه گیری هدفمند اجرایی شد. جامعه مورد مطالعه، مدیران خبره بانک و نمونه آماری 21 نفر از آنان بود. ابزار گردآوری اطلاعات فرم های مصاحبه و روش تجزیه و تحلیل، تحلیل محتوا بود. یافته های پژوهش نشان داد برای توسعه شایستگی مدیران می بایست پنج بعد، بیست مولفه و صد و سی و دو شاخص مورد توجه برنامه ریزان آموزشی قرار گیرد. ابعاد پنجگانه عبارتند از: 1)بعد فکری – ارزشی، 2)بعد ارتباطی، 3)بعد فنی – تخصصی، 4)بعد مدیریتی و 5)بعد توانایی. مولفه های بیستگانه عبارتند از ارزش های عمومی، ارزش های سازمانی، بینش و نگرش، ویژگی شخصی، ارتباط فردی، ارتباط بین فردی، ارتباط بانکی، رهبری، اعتبارحرفه ای، دانش مالی – بانکی، دانش فناوری، مهارت آموزشی – پژوهشی، مدیریت خود، مدیریت دیگران، مدیریت کسب و کار، توانایی عاطفی، توانایی ذهنی، توانایی تجربی، توانایی تحصیلی و توانایی فیزیکی. شاخص های صدو سی و دوگانه در مدل نهایی آورده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است برای توسعه شایستگی مدیران در حوزه پولی و بانکی، می بایست مدلی مشتمل بر یک هسته مرکزی، دربرگیرنده عناصر تشکیل دهنده شایستگی های مدیریتی و جامعه حامی توسعه مدیران که لایه دوم تاثیرگذار بر برنامه های توسعه مدیران است و ابعاد پنجگانه، مولفه های بیستگانه و شاخص-های صد و سی و دوگانه مورد توجه قرار گیرد.
پرونده مقاله
هدف تحقیق حاضر مدل یابی ساختاری تأثیر عوامل سازمانی برتوسعه منابع انسانی با نقش میانجی فرآیند مدیریت دانش و الگوی انتقال آموزش در دانشگاه های آزاد اسلامی هرمزگان بوده است . پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی با استفاده از روش های مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه چکیده کامل
هدف تحقیق حاضر مدل یابی ساختاری تأثیر عوامل سازمانی برتوسعه منابع انسانی با نقش میانجی فرآیند مدیریت دانش و الگوی انتقال آموزش در دانشگاه های آزاد اسلامی هرمزگان بوده است . پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی با استفاده از روش های مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان هرمزگان که شامل ۵۶۰ نفر کارمند بودند که ۲۲۸ با استفاده از فرمول کوکران نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های فرآیند مدیریت دانش شکرزاده (۱۳۹۱)، الگوی انتقال آموزش هالتون و بیتس ورونا(۲۰۰۰)، عوامل سازمانی منوس (۲۰۰۴)، توسعه منابع انسانی نجفی و همکاران (۱۳۹۱)استفاده شد، روایی سازه پرسشنامه ها از طریق تحلیل عاملی تأییدی تأیید شد، پایایی پرسشنامهها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 93/0؛ 89/0؛ 89/0 و 91/۰ گزارش شده است. نتایج نشان داد که عوامل سازمانی بر فرآیند مدیریت دانش تأثیر مستقیم ومعنادار دارد، الگوی انتقال دانش بر توسعه منابع انسانی تأثیر مستقیم و معنادار دارد، فرآیند مدیریت دانش بر توسعه منابع انسانی تأثیر مستقیم دارد، فرآیند مدیریت دانش از طریق سیستم انتقال آموزش برتوسعه منابع انسانی کارکنان تأثیر غیر مستقیم دارد، عوامل سازمانی از طریق فرآیند مدیریت دانش و الگوی انتقال آموزش بر توسعه منابع انسانی تأثیر غیر مستقیم دارد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی شاخصهای ارزیابی شایستگیهای آموزشی مدیران شهرداری تهران است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی قرار میگیرد. جامعه آماری در این پژوهش مدیران شهرداری تهران هستند که با استفاده از روش نمونهگ چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی شاخصهای ارزیابی شایستگیهای آموزشی مدیران شهرداری تهران است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی قرار میگیرد. جامعه آماری در این پژوهش مدیران شهرداری تهران هستند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده سه گروه از مدیران عالی 15 نفر، مدیران میانی 45 نفر و مدیران اجرایی 62 نفر انتخاب گردیدند. برای جمعآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته مولفهها و شاخصهای شایستگیهای آموزشی مدیران براساس نظریه رابرت ال کاتز (شناسایی سطوح سه گانه مدیریتی عالی، میانی، اجرایی) استفاده گردید. پرسشنامه مورد نظر، دارای 66 سوال و مطابق با مقیاس لیکرت تنظیم شده است. روایی پرسشنامه به تأیید اساتید و متخصصان حوزه مورد نظر رسید و ضریب پایایی آن نیز، با استفاده از روش آلفای کرونباخ 964/0برآورد گردید. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری شده، از آزمون استباطی t تک گروهی و آزمون تحلیل واریانس فریدمن استفاده گردید. نتایج دادههای پژوهش نشان دهنده شناسایی معیارها و شاخصهای هر یک از شایستگیهای آموزشی مدیران و همچنین مدل مفهومی شایستگیهای آموزشی مدیران شهرداری است. نتایج نشان داد که تمامی شاخصهای ارزیابی شایستگیهای ادراکی، شایستگیهای انسانی و شایستگیهای فنی مدیران ارشد در حد مطلوب است. نتایج نشان داد که تمامی شاخصهای ارزیابی شایستگیهای انسانی، شایستگیهای فنی مدیران میانی در حد مطلوب بوده و شایستگیهای ادارکی مدیران میانی در حد متوسط ارزیابی میگردد. نتایج نشان داد که تمامی شاخصهای ارزیابی شایستگیهای ادراکی، شایستگیهای انسانی و شایستگیهای فنی مدیران اجرایی در حد مطلوب است.
پرونده مقاله
هدف اصلي این پژوهش، طراحی برنامههای آموزشی مدیران دانشگاهي برمبناي رویکرد شایستگی است. براي دستيابي به اين هدف از روش پژوهش آميخته بهره گرفته شد. بهمنظور گردآوري دادههای موردنياز از تحليل اسناد، مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. جمعيت موردمطالعه را كليه مديران دانشگاه فر چکیده کامل
هدف اصلي این پژوهش، طراحی برنامههای آموزشی مدیران دانشگاهي برمبناي رویکرد شایستگی است. براي دستيابي به اين هدف از روش پژوهش آميخته بهره گرفته شد. بهمنظور گردآوري دادههای موردنياز از تحليل اسناد، مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. جمعيت موردمطالعه را كليه مديران دانشگاه فردوسي مشهد در سطوح عالي، مياني و اجرايي تشكيل دادند. رویکرد موردنظر در طراحی الگوی شایستگی، اقتباسی- طراحی است. با اين توضيح كه با نظر به شواهد نظری و پژوهشی فراوان و تجربیات معتبر در این زمینه، فهرستی از شایستگیهای مورد انتظار مدیران در محیطهای دانشگاهی و غیردانشگاهی شناسایی و استخراج شد. علاوه براين، ضمن مصاحبه با خبرگان حوزه مديريت منابع انساني، اسناد مرتبط با جایگاه مدیران در دانشگاه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بهدستآمده از تحلیل منابع اطلاعاتی مختلف حاکی از شناسایی 71 شایستگی در پنج دسته شایستگیهای سازمانی، ادراکی، تغییر و نوآوری، فردی و میان فردی است. این مجموعه شامل 22 شايستگي سازماني، 12 شايستگي ميان فردي، 6 شايستگي تغيير و نوآوري، 7 شايستگي ادراكي، و 24 شايستگي فردي است. همچنین، یافتهها نشان داد شایستگیهای مديران دانشگاه فردوسي مشهد برحسب تناسب آن با نوع مسئولیت و سطح مدیریتی متفاوت است. لذا، شایستگیها برحسب این دو ویژگی در بین پاسخگویان به پرسشنامه شایستگیها رتبهبندی شدند. بهطورکلی، نتایج حاکی از اختصاص بالاترین رتبه به شایستگیهای سازماني، ميان فردي، سپس ادراكي و تغيير و نوآوري است. در ادامه، برمبنای مدل شایستگی پیشنهادی، 34 عنوان برنامه آموزشی مفهومسازی شد و مخاطبان آن برمبنای نتایج رتبهبندی شایستگیها مشخص شدند. سرانجام با رجوع به تعریف و شاخصهای رفتاری مرتبط با هر یک از شایستگیها، مشخصات برنامه آموزشی موردنظر بر اساس چهارچوب عناصر طراحی برنامه آموزشی تدوین گردید.
پرونده مقاله
برای توسعه سرمایه انسانی شیوهها و رویکردهای مختلفی وجود دارند که در سالهای اخیر از میان آنها به مربیگری اهمیت و توجه بیشتری شده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیهای خاص مربیگری کسبوکار انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش مربیان تخصصی کسبوکار هستند که از 23 چکیده کامل
برای توسعه سرمایه انسانی شیوهها و رویکردهای مختلفی وجود دارند که در سالهای اخیر از میان آنها به مربیگری اهمیت و توجه بیشتری شده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیهای خاص مربیگری کسبوکار انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش مربیان تخصصی کسبوکار هستند که از 231 نفر از آنها اطلاعات لازم جمعآوری شده است. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از پرسشنامه و برای تجزیهوتحلیل دادهها از مدل اندازهگیری معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس استفاده شده است. نتایج حاصل نشان داد که شاخصهایی چون"داشتن تجربه و آشنایی با چالشها و نقاط کور کسبوکار"، همترازی تخصص و تجربه مربی با حوزه فعالیت و نیازهای کارآفرین" از مولفه همترازی با کسبوکار، "اطلاعات مناسب از حوزه کسبوکار متربی"، شناخت مراحل تبدیل ایده به کسبوکار " اطلاعات اقتصادی و فهم تجاری"، "آشنایی با تسهیلات مربوط به کسبوکارها" از مولفه ورود به کسبوکار، " دانش عمیق در مورد نیازها و انتظارات مشتریان یا بازار هدف"، دانش روشهای ایجاد مزیت رقابتی"از مولفه دانش بازار، "شناسایی نیازها و خواستههای کارآفرینان"، از مولفه تمرکز بر متربی، "شناخت روندهای بازار، شناخت چرخه عمر کسبوکار، شناخت فناوریهای جایگزین، شرایط فردی، خانوادگی و اجتماعی کارآفرین و دانستن قوانین و مقررات خروج و ورشکستگی"، از مولفه خروج کسبوکار،"جذب همکار، مدیریت انگیزه و نگهداشت سرمایه انسانی، سیستم پرداخت و پاداش کارکنان و تیمسازی و مدیریت تیم"، از مولفه مدیریت سرمایه انسانی شاخصهایی هستند که دارای بیشترین اهمیت در چارچوب شایستگیهای خاص مربیگری کسبوکار بودهاند.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی در محیطهای کاری (ستاد سازمان امور مالیاتی کشور) انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع دادهها آمیخته، از نظر نحوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی است. بهمنظور گردآوری دادهها از روش کت چکیده کامل
این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی در محیطهای کاری (ستاد سازمان امور مالیاتی کشور) انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع دادهها آمیخته، از نظر نحوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی است. بهمنظور گردآوری دادهها از روش کتابخانهای، مصاحبه نیمهساختاریافته، پرسشنامه محقق ساخته عوامل موثر بر تداوم استفاده شد. روایی صوری پرسشنامه از طریق اجرای آزمایشی، روایی محتوایی از طریق مرور جامع ادبیات و قضاوت خبرگان، و روایی سازه نیز با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و اکتشافی بدست آمد. پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 93/0 برآورد شد. تحلیل دادههای کیفی از طریق کدگذاری صورت گرفت. تحلیل دادههای کمی نیز با استفاده از نرمافزار SPSS و LISREL انجام شد. از آمار توصیفی و آمار استنباطی که شامل تحلیل عاملی اکتشافی برای تعیین عوامل و مولفههای مدل و تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری برای ارائه مدل از طریق نرمافزار LISREL استفاده شده است. یافتهها نشان دادند که از نظر متخصصان کیفیت سیستم، حمایت سازمانی و عملکرد مورد انتظار با فراوانی12، اولویت اول را به ترتیب در عوامل سیستمی، عوامل سازمانی و عوامل فردی دارند. همچنین سن نیز با فروانی 7 در بین عوامل جمعیتشناختی (دموگرافیک) اولویت اول را دارد. سهم «عوامل سیستمی»، «عوامل سازمانی»، «عوامل انسانی» و «عوامل جمعیتشناختی»، برای تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی به ترتیب 48/0، 36/0، 28/0 و 19/0 بود. در نهایت مدلی برای تداوم استفاده از یادگیری الکترونیکی در ستاد سازمان امور مالیاتی کشور بر اساس عوامل موثر و مولفههای آن ارائه گردید.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی شیوه های پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند، موجب اطلاع رسانی درباره یادگیری سیار می شود. روش تحقیق نیمه تجربی بود. جامعه آماری را دانش آموزان پسر پایه سوم متوسطه اول مدارس هوشمند شهر گرمسار در نیم سال اول سال تحصیلی 97-96 تشکیل می دهند. بر اساس چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی شیوه های پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند، موجب اطلاع رسانی درباره یادگیری سیار می شود. روش تحقیق نیمه تجربی بود. جامعه آماری را دانش آموزان پسر پایه سوم متوسطه اول مدارس هوشمند شهر گرمسار در نیم سال اول سال تحصیلی 97-96 تشکیل می دهند. بر اساس جدول مورگان 102 نفر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب، و در دو گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. چند درس از کتاب زبان انگلیسی به عنوان محتوای آموزش انتخاب گردید و پیش از آموزش، از هر دو گروه پیش آزمونی گرفته شد. گروه گواه مطابق معمول، بر اساس سیستم های آموزشی هوشمند آموزش دیدند. اما یادگیری گروه آزمایش با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند به-واسطه ابزارهای سیار (تبلت و موبایل) بود. بعد از آموزش، پس آزمونی برگزار شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم-افزارSPSSv.18، در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی (آزمون آماری T مستقل) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن داد نمرات درس زبان انگلیسی گروه آزمایش که با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند در بستر یادگیری سیار آموزش دیدند، بیش از نمرات درس زبان انگلیسی گروه گواه که با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند آموزش دیدند بود (3.353t= و 0.001sig.=). بنابراین، می توان گفت پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند در بستر یادگیری سیار اثرات مثبتی بر آموزش دارد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی این پرسش اساسی است که با توجه به تغییرات گسترده در تکنولوژی، کدام جنبه از مفاهیم و فرایندهای دانش مدیریت آموزشی، در صنعت چاپ و نشرکاربرد بیشتری دارد و لازم است جهت استقرار یک سیستم آموزشی کارآمد در این صنعت در اولویت قرار گیرند؟ نوع مطالعه کیفی با ر چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی این پرسش اساسی است که با توجه به تغییرات گسترده در تکنولوژی، کدام جنبه از مفاهیم و فرایندهای دانش مدیریت آموزشی، در صنعت چاپ و نشرکاربرد بیشتری دارد و لازم است جهت استقرار یک سیستم آموزشی کارآمد در این صنعت در اولویت قرار گیرند؟ نوع مطالعه کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بویژه تحلیل تجربه زیسته بود. مشارکت کنندگان اين پژوهش از طریق نمونهگیری هدفمند از نوع گلوله برفی تا مرز اشباع نظری، 8 تن از صاحب نظران عرصه آموزش های سازمانی و متخصصین و فعالین شناخته شده صنعت چاپ و نشر بودند. در این پژوهش جهت استحکام پایایی تحقیق از قابلیت وابستگی، باورپذیری و تأیید پذیری استفاده شد. دادههای حاصل از بازخوانی مصاحبهها در این پژوهش، با استفاده از روش هفت مرحلهای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. براساس نتایج حاصل از کدگذاری، 37 مؤلفه بازشناسی شدند که در 13 موضوع استنباطی قابل خوشه بندی بودند. در نهایت 6 سازه استاندارد سازی بستههای برنامههای درسی، متنوع سازی سیستمهای عرضه آموزش، بسط زیبایی شناسانه آموزش، بازاریابی و برندسازی، لجستیک جامع و مؤثر و نیز پایش مستمر مبتنی بر نرخ بازگشت سرمایه در آموزشهای صنعت چاپ و نشر ایران به عنوان بخشی از مفاهیم دانش مدیریت آموزشی تمیابی شدند. تحلیلهای ارائه شده در این پژوهش نشان میدهد کاربست مفاهیم اشاره شده، بهرهوری صنعت چاپ و نشر را در شرایط تغییرات گسترده درونی و بیرونی این صنعت ارتقاء خواهد داد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی عوامل توسعهای اثرگذار بر استقرار نظام مدیریت کیفیت سازمانی دانشگاهها با تأکیدبر توسعه منابع انسانی به روش کیفی داده بنیاد انجام شد. بر این اساس با تعداد 27 نفر از صاحبنظران این عرصه در قالب سه گروه اساتید، تصمیم گیرندگان و افراد کلیدی حوزه کیفیت چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی عوامل توسعهای اثرگذار بر استقرار نظام مدیریت کیفیت سازمانی دانشگاهها با تأکیدبر توسعه منابع انسانی به روش کیفی داده بنیاد انجام شد. بر این اساس با تعداد 27 نفر از صاحبنظران این عرصه در قالب سه گروه اساتید، تصمیم گیرندگان و افراد کلیدی حوزه کیفیت دانشگاهی که از طریق نمونه گیری هدفمند شناسایی شدند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. تحلیل داده ها طی مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشی به کمک نرمافزار MAXQUDA 12 انجام شد. جهت روایی دادهها از تکنیک های مشارکتی بودن پژوهش، چک کردن اعضاء، خودبازبینی محقق و شاخص پایایی بین دو کدگذار استفاده گردید. مطابق یافته های پژوهش مؤلفههای موثر بر استقرار نظام مدیریت کیفیت دانشگاهی در قالب 9 مقوله اصلی و 35 مقوله فرعی قابل توصیف است که عبارتند از (1) دستآوردهای مورد انتظار از آموزش عالی (3 مقوله فرعی)، (2) آموزش دانشگاهی (3 مقوله فرعی)، (3) منابع و امکانات ( 3 مقوله فرعی)، (4) نظام ارزیابی دانشگاه (3 مقوله فرعی)، (5) مدیریت دانشگاه (4 مقوله فرعی)، (6) راهبری کلان آموزش عالی (5 مقوله فرعی)، (7) بینالمللیسازی دانشگاه (6 مقوله فرعی)، (8) شرایط حاکم بر جامعه (4 مقوله فرعی)، (9) ارتباط متقابل صنعت و دانشگاه (4 مقوله فرعی).
پرونده مقاله
سازمان هاي موفق دنيا در راستاي حفظ سرمايۀ انسانی شايسته بعنوان يک منبع کمياب و ارزشمند سازمانی و بمنظور تضمين تداوم عملکرد پايدار خود، به موضوع شناسايي و توسعه کارکنان مستعد توجه اساسي دارند. پژوهش حاضر با هدف "طراحی مدل مدیریت استعدادها برای صنعت بانکداری و تعیین ابعاد چکیده کامل
سازمان هاي موفق دنيا در راستاي حفظ سرمايۀ انسانی شايسته بعنوان يک منبع کمياب و ارزشمند سازمانی و بمنظور تضمين تداوم عملکرد پايدار خود، به موضوع شناسايي و توسعه کارکنان مستعد توجه اساسي دارند. پژوهش حاضر با هدف "طراحی مدل مدیریت استعدادها برای صنعت بانکداری و تعیین ابعاد و مولفههای مربوطه و نیز اولویت بندی آنها" انجام گرفته است. نخست؛ ادبیات و پیشینه موضوع مدیریت استعداد بطور جامع مطالعه و با بهرهگیری از نتایج حاصله، الگوی اولیه طراحی گردید. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و روش تحقیق آن ترکیبی اکتشافی میباشد. در ادامه مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق و هدفمند با 15 نفر از مدیران و متخصصین بانکی و نیز خبرگان دانشگاهی انجام و دادههای حاصل با روش تحلیل محتوا، مورد تحلیل قرار گرفته و ابعاد و مولفه های موضوع مشخص گردید. سپس از پرسشنامه محقق ساخته به منظور تأیید و اولویتبندی ابعاد و مولفهها استفاده گردید. روایی ابزار پژوهش از بعد محتوا و پایایی آن به کمک ضریب آلفای کرونباخ سنجش شد. پرسشنامه موردنظر میان 164 نفر از مدیران، روسا و معاونین ادارات ستادی سه بانک رفاه کارگران، ملی و سامان توزیع و بمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از شیوه مدل معادلات ساختاری و نرمافزار Smart PLS3 استفاده گردید. بر اساس نتایج، 9 بعد و 80 مولفه شناسایی و اولویت بندی شدند. در این خصوص بترتیب عوامل نگهداشت استعداد، نتایج مدیریت استعداد، استراتژی استعداد، روشهای توسعه استعداد، ویژگیهای استعداد، شیوههای جذب و انتخاب استعداد، ارزیابی استعداد، ویژگیهای صنعت بانکداری و فرهنگ سازمانی در تبیین مدل مدیریت استعدادها در صنعت بانکداری نقش معنادار دارند.
پرونده مقاله
آموزش و توسعه منابع انسانی به عنوان یک حوزه مطالعاتی بینرشتهای، امروزه به یک رشته دانشگاهی مهم تبدیل شده است؛ اما درباره ترکیب و حدود این رشته اتفاق نظر کاملی وجود ندارد. این پژوهش با هدف مطالعه وضعیت موجود و تعیین قلمرو این رشته ، با استفاده از رویکرد پژوهش کیفی و رو چکیده کامل
آموزش و توسعه منابع انسانی به عنوان یک حوزه مطالعاتی بینرشتهای، امروزه به یک رشته دانشگاهی مهم تبدیل شده است؛ اما درباره ترکیب و حدود این رشته اتفاق نظر کاملی وجود ندارد. این پژوهش با هدف مطالعه وضعیت موجود و تعیین قلمرو این رشته ، با استفاده از رویکرد پژوهش کیفی و روش مطالعه موردی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش کلیه منابع مربوط به پیشینه موضوع، برنامههای درسی دانشگاههای معتبر و همچنین متخصصان و متولیان حوزه آموزش و توسعه منابع انسانی بود. در این راستا، پس از مطالعه مبانی نظری، برنامه درسی 10 دانشگاه برتر دنیا مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین با هفت نفر از اساتید خبره و باتجربه مصاحبه انفرادی صورت گرفت و از طریق گروه کانونی چهار جلسه مصاحبه گروهی با کارفرمایان و متولیان آموزش و توسعه منابع انسانی در سازمان های مختلف انجام شد. مصاحبهشوندگان به شیوه هدفمند و با روش گلولهبرفی انتخاب شدند و برای تحلیل و تفسیر داده ها از روش کدگذاری استفاده شد. نتایج حاصل از این سه مرحله پژوهش نشان داد که مهمترین محورهای مطالعاتی رشته آموزش و توسعه منابع انسانی عبارتند از: طراحی آموزش، راهبردهای توسعه منابع انسانی، کاربرد فناوریهای نوین یادگیری در توسعه منابع انسانی، مدیریت برنامههای یادگیری، ارزیابی اثربخشی یادگیری، مدیریت استعداد، مربیگری و منتورینگ، مدیریت دانش، مدیریت تغییر و نوآوری، و مدیریت بهبود عملکرد. همچنین شایستگیهایی همچون توسعه رهبری، مدیریت استراتژیک منابع انسانی، شم کسبوکار، تحلیل رفتار سازمانی، مهارتهای ارتباطی، و بهینهکاوی توسعه منابع انسانی به عنوان موضوعات پایه در این حوزه شناسایی گردید.
پرونده مقاله
هدف اين مقاله بررسي تطبيقي رسالت ها و شيوه هاي آموزش مراکز رشد حرفه اي اعضاي هیئت علمي در دانشگاه هاي برتر جهان مي باشد. به منظور دستيابي به اين هدف 15 دانشگاه برتر دنيا به صورت هدفمند و بر اساس رتبه بندي شانگهاي از پنج قاره جهان انتخاب شد و مراکز رشد حرفه اي اين دانشگ چکیده کامل
هدف اين مقاله بررسي تطبيقي رسالت ها و شيوه هاي آموزش مراکز رشد حرفه اي اعضاي هیئت علمي در دانشگاه هاي برتر جهان مي باشد. به منظور دستيابي به اين هدف 15 دانشگاه برتر دنيا به صورت هدفمند و بر اساس رتبه بندي شانگهاي از پنج قاره جهان انتخاب شد و مراکز رشد حرفه اي اين دانشگاه ها در دو حيطه رسالت ها و اهداف و شيوه هاي آموزش مورد بررسي قرار گرفت. روش مورد استفاده در اين مطالعه تطبيقي- تحلیلی بوده است. در اين روش اطلاعات مورد نياز پژوهش با استفاده از اسناد و مدارک موجود جمع آوري شده است، سپس به صورت مقوله هاي مجزا طبقه بندي و مورد بررسي، تحليل و مقايسه قرار گرفت. نتايج اين پژوهش نشان داد ارتقاي کيفيت تدريس و يادگيري، ارتقاء پژوهش هاي دانشگاهي در حيطه تدريس و يادگيري و استفاده از تکنولوژي هاي جديد در تدريس و يادگيري سه هدف عمده ايجاد مراکز يادگيري و تدريس در دانشگاه هاي مورد بررسي بوده است. مهم ترين روش هاي آموزش برگزاري کارگاه، کنفرانس، سمينار و مشاوره، منتورینگ و دوره هاي مهارت آموزي می باشد.
پرونده مقاله
امروزه اصرار كارشناسان و متخصصان آموزش مبني بر قرار گرفتن فرآیند آموزش و بهسازي منابع انساني همانند ساير عناصر توليد، چالش جديدي را براي مباحث مديريت آموزش سازماني به وجود آورده است در ميان اين چالشها بحث محاسبه نرخ بازگشت سرمايه است. متخصصان اعتقاد دارند با توسعه اين چکیده کامل
امروزه اصرار كارشناسان و متخصصان آموزش مبني بر قرار گرفتن فرآیند آموزش و بهسازي منابع انساني همانند ساير عناصر توليد، چالش جديدي را براي مباحث مديريت آموزش سازماني به وجود آورده است در ميان اين چالشها بحث محاسبه نرخ بازگشت سرمايه است. متخصصان اعتقاد دارند با توسعه اين پارادايم امكان گسترش پيوند آموزش با ساير اركان توليد مهيا خواهد شد. در این مطالعه آموزشهای شرکت نفت و گاز پارس در حوزه مدیریت پروژه مورد ارزیابی قرار گرفته است. رويكرد پژوهش آميخته و روش پژوهش مورد استفاده در اين ارزشيابي ميباشد. در بخش كيفي مشاركتكنندگان در پژوهش جهت انتخاب شاخصهاي ارزيابي برنامه از مجريان فازها و شركتكنندگان در برنامه به صورت هدفمند انتخاب شدند. در بخش كمي براي تعيين سهم خالص تأثيرات آموزش از ساير مؤلفههاي تأثيرگذار از تكنيك تحليل سلسله مراتبي (AHP) و نرم افزار Expert Choice استفاده گردید. و در نهایت نرخ بازگشت سرمایه برای دورههای مورد مطالعه معادل 59976% محاسبه گردید. نرخ بازگشت سرمايه به دليل محاسبه فروش نفت با مبناي ارزش مالي دلار بسيار بالا نمود ميكند. برقراري تعامل صحيحتر بين كارفرمايان و پيمانكاران فني شركت، نرخ بالاي قبولي در آزمون بينالمللي PMI و همچنين نرخ بالاي حضور شركتكنندگان دوره آموزشي مورد مطالعه در رويدادهاي مديريت صنعت نفت از جمله دستاوردهاي ناملموس برنامه آموزشي محسوب ميشود.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود ارزشیابی آموزشی و شناسایی چالش های پیش روی آن در بانک های خصوصی کشور بود. پژوهش حاضر از نوع پژوهش توصیفی-کاربردی بوده و به روش کیفی انجام پذیرفته است. در همین راستا، مشارکت کنندگان پژوهش حاضر را کلیه ی کارشناسان و متخصصان شاغل در ادا چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود ارزشیابی آموزشی و شناسایی چالش های پیش روی آن در بانک های خصوصی کشور بود. پژوهش حاضر از نوع پژوهش توصیفی-کاربردی بوده و به روش کیفی انجام پذیرفته است. در همین راستا، مشارکت کنندگان پژوهش حاضر را کلیه ی کارشناسان و متخصصان شاغل در ادارات آموزش بانک های خصوصی تشکیل می دادند و نمونه گیری به صورت غیراحتمالی و با روش ملاک محور انجام شد. به منظور گردآوری داده های پژوهش از مصاحبه ی نیمه-ساختاریافته استفاده شد. همچنین، به منظور تجزیه و تحلیل داده های کیفی از تحلیل محتوای پیشنهادی گرانهیم و لاندمن استفاده شد. برای تعیین اعتبار و قابلیت اعتماد داده های گردآوری شده، از راهبردهای ارائه شده توسط کرسول و پوث استفاده شد. یافته ها نشان داد که به ازای هر 1000 نفر 6/2 نفر در ادارات آموزش سازمان های مورد مطالعه مشغول هستند. همچنین 78 درصد از کارکنان واحد آموزش در سازمان های مورد مطالعه تحصیلات دانشگاهی غیرمرتبط با حیطه شغلی خود دارند. یافته ی دیگر این بود که همه ی بانک های خصوصی از الگوی کرک پاتریک برای ارزشیابی دوره های آموزشی خود استفاده می کنند، و فقط سه مورد از سازمان ها از الگوهای دیگر نیز جهت ارزشیابی دوره های آموزشی خود استفاده کرده اند، و در نهایت چالش های پیش روی سازمان ها در زمینه ارزشیابی آموزشی در 13 مقوله طبقه بندی شدند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف طراحلی الگوی استعدادیابی اعضای هیات علمی در دانشگاه های جامع با تراز عملکرد منطقه ای، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری متشکل از خبرگان دانشگاهی و اجرایی بود که تعداد 19 نفر از آنها بهصورت هدفمند انتخاب و بهصورت نیمه چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف طراحلی الگوی استعدادیابی اعضای هیات علمی در دانشگاه های جامع با تراز عملکرد منطقه ای، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری متشکل از خبرگان دانشگاهی و اجرایی بود که تعداد 19 نفر از آنها بهصورت هدفمند انتخاب و بهصورت نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتهاند. در بخش کمی نیز، جامعه آماری شامل تمامی اعضای هیات علمی دانشگاه لرستان به تعداد 307 بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای تعداد 110 نفر به عنوان نمونه جهت انتخاب گردید. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی مصاحبههای نیمه ساختاریافته و در بخش کمی دو پرسشنامه محققساخته اعتباربخشی و اعتباریابی الگوی اکتشافی است. تایج بیانگر آن است که مولفه آموزشی (تسلط علمی، یاددهی اثربخش، یادگیری)، مولفه پژوهشی (بهکارگیری دانش، قابلیت پژوهش، نگارش و انتشار علمی، تحلیلگری)، و مولفه مشاوره ای (مشاوره به محیطهای کسب و کار، مشاوره به دانشجویان و مشاوره به جامعه) ابعاد اصلی مدل را تشکیل میدهند، بعلاوه نتایج آزمون تی در بخش اعتباربخشی مدل نشان داد که همه مولفه ها از اعتبار کافی برای قرار گرفتن در الگوی نهایی برخوردار می باشند. در ادامه یافته های پژوهش نشان داد همه متغیرهای مشاهده پذیر و مکنون دارای بار عاملی بالاتر از 70/. روی متغیر مکنون متغیر متناظر خود هستند، لذا در سطح معنی داری 01/. معنی دار بوده و مورد تأیید قرار گرفتند.
پرونده مقاله
هدف تحقیق شناسایی چالش های توسعه آموزش از راه دور از منظر اساتید دانشگاه پیام نور می باشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع کیفی است. در این تحقیق پس از نمونه گیری هدفمند و بررسی اسناد و تحقیقات، فرایند مصاحبه با خبرگان کلیدی و مطلع چکیده کامل
هدف تحقیق شناسایی چالش های توسعه آموزش از راه دور از منظر اساتید دانشگاه پیام نور می باشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع کیفی است. در این تحقیق پس از نمونه گیری هدفمند و بررسی اسناد و تحقیقات، فرایند مصاحبه با خبرگان کلیدی و مطلع تا هنگام شناسایی و توصیف کامل ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها و حصول اشباع نظری استمرار یافت. برای تعیین چارچوب منطقی از مجموع داده های گردآوری شده، مراحل شناسایی، یادداشت برداری و طبقه بندی مفاهیم انجام شد. بدین منظور اطلاعات بدست آمده تجمیع و متون مورد بررسی مجدد قرار گرفته و بصورت دسته-های عمده تر طبقه بندی شد. در نهایت، دسته ها بازبینی و موارد تکراری حذف، موارد مشابه و کوچکتر ادغام و ابعاد موضوع مشخص و در چارچوب مؤلفه ها و شاخص های بدست آمده سطح بندی شدند. براساس نتایج حاصله، مدل استخراجی دارای 2 بعد، 7 مؤلفه و 45 شاخص برای چالش های آموزش الکترونیکی دانشگاه استخراج گردید. پس از نهایی شدن تحلیل داده ها و استخراج مدل مفهومی، به منظور سنجش اعتبار مدل با 10 نفر از خبرگان و صاحب نظران دانشگاه در قالب یک گروه کانونی درخصوص ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های توافق صورت پذیرفت.
پرونده مقاله
هدف تحقیق حاضر مرور جامع ادبیات نظریه پردازی توسعه منابع انسانی به منظور شناسایی جریانهای فکری و آموخته های کاربردی در تاریخ 28 ساله نظریه پردازی است. در این تحقیق روش کالاهان (۲۰۱۰) برای جمع آوری داده ها و روش کرسول (۲۰۰۸) برای بررسی تماتیک ادبیات تحقیق اجرا شده است. د چکیده کامل
هدف تحقیق حاضر مرور جامع ادبیات نظریه پردازی توسعه منابع انسانی به منظور شناسایی جریانهای فکری و آموخته های کاربردی در تاریخ 28 ساله نظریه پردازی است. در این تحقیق روش کالاهان (۲۰۱۰) برای جمع آوری داده ها و روش کرسول (۲۰۰۸) برای بررسی تماتیک ادبیات تحقیق اجرا شده است. دادههای تحقیق شامل مقالات و فصول کتابِ منتشر شده بین سال های ۱۹۹۰ الی ۲۰۱۸ در حوزه نظریه پردازی توسعه منابع انسانی میباشد. ملاک انتخاب دادهها شامل الف) نظریهپردازی، ب) نقش رشتههای علمی در نظریه و ج) توسعه نظریه بوده است. انتخاب دادهها با روشِ جستجو در پایگاههای اطلاعات علمی و گزینش محقق بوده است. در مجموع، تعداد ۱۸۳ مقاله و فصل کتاب گزینش شده است. یافتهها شامل ۳۴۱ تم میباشد؛ که با روش کدگذاری تماتیک و کشف الگوی ارتباطی میان مفاهیم، تحلیل شده است. نتایج تحلیل تماتیک شامل الف) جریان های فکری، ب) انتظارات از نظریه و ج) چهارچوب کاربرد توسعه منابع انسانی در عمل است. معیار تحلیل تمها عبارت از نظریه تحول فکری جامعه علمی تولمین (به منظور نیل به جریانهای فکری)، الگوی کریستوفر مابی (به منظور نیل به انتظارات از نظریه در عمل) و چهار گام ابتدایی الگوی دوبین (به منظور نیل به چهارچوب کاربرد توسعه منابع انسانی در عمل) می باشد. نتایج تحلیل، شامل جریانهای فکری (ایجاد و حفظ بهرهوری، ارتقاء بهرهوری، انسان ترقیخواه، نهاد ترقیخواه و هویت اجتماعی)، انتظارات از نظریه در عمل (نهادسازی تفکر توسعه، تطابق با عقلانیت مسلط، هویت انتقادی، انطباق با تنوع، همافزایی هدفمند، عملیاتی بودن و عاملیت اخلاقی) و چهارچوب کاربرد توسعه منابع انسانی در عمل (مبنای توسعه، رهیافت توسعه، روش شناسی توسعه و برنامه توسعه) میباشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل سنجش شایستگی های کلیدی منابع انسانی مدیران سازمان های اجرائی استان یزد انجام پذیرفته است. بر این اساس پژوهش، آمیخته(کمی - کیفی) بود. بنابراین ابتدا از روش سنتزپژوهی، سپس برای طراحی الگوی از تکنیک دلفی و در نهایت جهت اعتبارسنجی از روش کمی(پیما چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل سنجش شایستگی های کلیدی منابع انسانی مدیران سازمان های اجرائی استان یزد انجام پذیرفته است. بر این اساس پژوهش، آمیخته(کمی - کیفی) بود. بنابراین ابتدا از روش سنتزپژوهی، سپس برای طراحی الگوی از تکنیک دلفی و در نهایت جهت اعتبارسنجی از روش کمی(پیمایشی) استفاده گردید. با توجه به ماهیت پژوهش در این تحقیق جامعه های آماری، نمونه و روش نمونه گیری متفاوتی وجود دارد. در بخش اول جامعه آماری شامل؛ کلیه مقاله ها مرتبط با شایستگی های کلیدی منابع انسانی، اسناد و مدارک علمی و کلیه متخصصان، اساتید دانشگاهی و نخبگان با مدرک و تجربه متناسب با موضوع است. نمونه آماری این بخش شامل 84 سند(45 منبع داخلی و 39 منبع خارجی) که با استفاده از روش سرشماری(تمام شماری) انتخاب شدند و در بخش دوم نیز با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 10 نفر (حد اشباع 10 نفر) انتخاب شدند. برای بخش طراحی الگو، جامعه آماری شامل خبرگان می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و به تعداد 31 نفر(حد اشباع 10 نفر) انتخاب شدند و برای اعتبارسنجی جامعه آماری شامل کارشناسان ارشد و مدیران حوزه منابع انسانی سازمانهای اجرایی استان اعم از معاونت توسعه نیروی انسانی سازمان مدیریت و برنامه، استانداری، کمیته نیروی انسانی و تحول اداری در استان با مدرک تحصیلی لیسانس به بالا و حداقل 4 سال کاری مرتبط به تعداد 828 نفر می باشد در این بخش نمونه آماری 267 نفر که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه سازمان یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. بر این اساس ابتدا پرسشنامه تهیه شد و سپس در اختیار اساتید راهنما و مشاوران قرار گرفت و سوالات مورد تغییر و تعدیل قرار گرفتند که پس از تأیید اساتید، پرسشنامه به تأیید 3 نفر از متخصصین نیز رسید میزان ضریب توافق برابر 81/0 به دست آمد. نتایج نشان داد که مولفه ها شایستگی های کلیدی منابع انسانی در دستگاه های اجرایی شامل 4 مولفه شامل ویژگی های فردی(36 شاخص)، دانش(16 شاخص)، مهارت(23 شاخص) و ارزش(36 شاخص) می باشد. در گام آخر و با استفاده از مدل معادلات ساختاری اعتبارسنجي الگوی انجام شد. نتایج حاکی از آن دارد که داده های پرسشنامه مورد نظر به تعدادی عامل های زیربنایی و بنیادی قابل تقلیل است و نتیجه آزمون بارتلت نشان داد که ماتریس همبستگی بین گویه ها، ماتریس واحد و همانی نمی باشد و در نهایت 4 عامل(مولفه) دارای مقدار ویژه بالاتر از یک می-باشد. این مولفه ها شامل 4 مولفه ها از جمله ویژگی های فردی، دانش، مهارت و ارزش می باشند.
پرونده مقاله
امروزه سازمانها از جمله مراکز دانشگاهی با تحولات و چالشهای بسیاری رو به رو هستند. از جمله این تحولات ظهور تکنولوژیهای در حال توسعه است. بنابراین عدم آگاهی نسبت به ظهور و جنبههای استراتژیک کاربردی تکنولوژیهای موجود میتواند سازمانها را با بحرانهای غیر قابل برگشتی چکیده کامل
امروزه سازمانها از جمله مراکز دانشگاهی با تحولات و چالشهای بسیاری رو به رو هستند. از جمله این تحولات ظهور تکنولوژیهای در حال توسعه است. بنابراین عدم آگاهی نسبت به ظهور و جنبههای استراتژیک کاربردی تکنولوژیهای موجود میتواند سازمانها را با بحرانهای غیر قابل برگشتی روبه رو کند. از جمله این تکنولوژیها ابزارهای وب 2.0 هستند که مورد توجه پژوهش حاضر قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی کارکردهای ابزارهای وب 2.0 در توسعه حرفهای منابع انسانی بوده است. به همین جهت پژوهش حاضر با مرور نظاممند ادبیات و تکنیک تحلیل محتوای کیفی (تحلیل مضمون) در میان منابع گردآوری شده از پایگاه علمی اِسکوپوس، تعداد 22 مقاله را بررسی کرده است. یافتهها حاکی از این هستند که فناوری وب 2.0 دارای چهار کارکرد اصلی؛ تغییر استراتژیهای فرآیند یادگیری کارکنان، تغییر استراتژیهای مدیریت دانش منابع انسانی، تغییر استراتژیهای تعاملات و ارتباطات منابع انسانی و تغییر چشم انداز توسعه منابع انسانی در فرآیندهای توسعه حرفهای کارکنان در سازمانها بوده است. همچنین سازمانهای ارائه دهنده خدمات از جمله آموزشی، پزشکی و کتابداران در استفاده از چنین ابزارهایی جهت فرآیندهای توسعه حرفهای کارکنان خود پیشرو بودند. در نهایت ساختاری مفهومی در کارکرد ابزارهای وب 2.0 در توسعه حرفهای منابع انسانی در سازمانها ارائه شده است. در نهایت پژوهش حاضر بر تعامل پژوهشگران و کارشناسان توسعه منابع انسانی در دانشگاهها و سازمانها تاکید دارد. تا کارشناسان توسعه منابع انسانی از وجود چنین ابزارها و فناوریهایی در جریان یادگیری و توسعه حرفهای منابع انسانی آگاهی یابند و در جهت کاربرد آنها گام بردارند.
پرونده مقاله
امروزه آموزش به عنوان یکی از مهمترین عواملی که موجب افزایش اثربخشی و کارایی کارکنان میشود، شناخته شده است. از آنجایی که در سالهای اخیر، رسانههای اجتماعی کاربرد فضایندهای در آموزش کارکنان داشته است، هدف این پژوهش شناسایی دیدگاهها و ادراکات مدیران و کارشناسان آموزش ا چکیده کامل
امروزه آموزش به عنوان یکی از مهمترین عواملی که موجب افزایش اثربخشی و کارایی کارکنان میشود، شناخته شده است. از آنجایی که در سالهای اخیر، رسانههای اجتماعی کاربرد فضایندهای در آموزش کارکنان داشته است، هدف این پژوهش شناسایی دیدگاهها و ادراکات مدیران و کارشناسان آموزش از ارزش رسانههای اجتماعی در محیطهای یادگیری سازمانی و ارائه الگوی بکارگیری رسانههای اجتماعی در آموزش کارکنان میباشد. بر این اساس در چارچوب روش کیفی و بکارگیری راهبرد نظریه داده بنیاد، اقدام به بررسی و جمعآوری دادههای پژوهش از طریق مصاحبههای نیمه ساختاریافته با 15 نفر از مدیران و کارشناسان آموزش بانکهای شهر تهران شد که با روش نمونهگیری قضاوتی انتخاب شدند. تحلیل دادهها در سه مرحله کدگذاري باز، کدگذاري محوري و کدگذاري انتخابی انجام گرفت و بر اساس آن الگوی کیفی پژوهش طراحی شد. نتایج پژوهش حاضر، نشان دهندهي استخراج بالغ بر 117 کد اولیه از مصاحبهها و 78 مفهوم و 18مقوله است که در قالب الگوی پارادایمی شامل مقوله محوری (یادگیری تعاملی فناورانه)، شرایط علّی (حمایت مدیریت ارشد، مدیریت تغییر، مدیریت منابع انسانی مبتنی بر شایستگی، مخاطب محوری)، شرایط زمینهای (فرهنگ سازمانی مشارکتی، چابکی سازمانی، خط مشیهای سازمانی، زیرساختهای فناورانه)، شرایط مداخلهگر (زیرساختهای فناورانه ضعیف، منابع مالی ناکافی، کمبود آگاهی کارکنان)، راهبردها (مدیریت دانش، فعالیتهای تیمی)، پیامدها (کاهش هزینههای آموزش، بهبود عملکرد کارکنان، اثربخشی آموزشی، یادگیری مستمر) قرار گرفت
پرونده مقاله
یکی از مبانی توسعه در هر جامعه ای، نظام اداری و مدیریت آن است. نظام اداری مطلوب و کارآمد میتواند زمینهساز و تسهیلکننده تحقق اهداف برنامه های توسعه قرار گیرد. سازمان سالم، سازمان متشکل از نیروی خلاق، سازنده و متعهد است که از روحیه و عملکرد خوبی برخوردار است و این نیرو چکیده کامل
یکی از مبانی توسعه در هر جامعه ای، نظام اداری و مدیریت آن است. نظام اداری مطلوب و کارآمد میتواند زمینهساز و تسهیلکننده تحقق اهداف برنامه های توسعه قرار گیرد. سازمان سالم، سازمان متشکل از نیروی خلاق، سازنده و متعهد است که از روحیه و عملکرد خوبی برخوردار است و این نیروی خلاق سازمان را قادر می سازد تا به اهداف خود برسد و حتی موجبات رشد و شکوفایی جامعه را فراهم سازد. عوامل متعددی در سالمسازی سازمان مؤثرند که یکی از آنها آموزش جامع کارکنان است. بهدلیل اهمیت و نقشی که نظام آموزش منابع انسانی در ارتقاء سلامت اداری و پیشگیری از فساد اداری دارد، پژوهش حاضر درصدد تبیین شاخصهای نظام آموزش منابع انسانی در راستاي ارتقاء سلامت نظام اداري در سازمانهاي دولتي است. پژوهش حاضر در چارچوب رويكرد كيفي و با استفاده از روش تحليل تم صورت گرفته است و براي استخراج شاخص های نظام آموزش منابع انسانی در راستاي ارتقاء سلامت نظام اداري با متخصصان سازمان اداري و استخدامي كشور با استفاده از شيوه نمونهگيري هدفمند مصاحبه انجام شده است. شاخص های نظام آموزش منابع انسانی در راستاي ارتقاء سلامت نظام اداري در قالب 4 تم اصلي، 13 تم فرعي و 48 مفهوم استخراج شد و یافتهها نشان داد که مؤلفههای سیستم آموزش منابع انسانی در راستای ارتقاء سلامت نظام اداری عبارتند از آموزش تخصص محور، آموزش اخلاق محور، بهبود مستمر و اولویت و استمرار دورههای ارتقاء سلامت اداری.
پرونده مقاله
هدف: جامعه کسب و کار امروزی بیش از هر چیز به مربیان کارآفرینی نیاز دارد. مربیان کارآفرین، کارآفرینان را تشویق می کند تا چشم انداز استراتژیک خود را به عمل تبدیل کنند. این تحقیق با هدف شناسایی مولفه های مربیان کارآفرین در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنعت دارویی کشور است.
چکیده کامل
هدف: جامعه کسب و کار امروزی بیش از هر چیز به مربیان کارآفرینی نیاز دارد. مربیان کارآفرین، کارآفرینان را تشویق می کند تا چشم انداز استراتژیک خود را به عمل تبدیل کنند. این تحقیق با هدف شناسایی مولفه های مربیان کارآفرین در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنعت دارویی کشور است.
روش: روش تحقیق توسعه ای – کاربردی و گردآوری داده ها کیفی است. به منظور شناسایی مولفه های مربیان کارآفرین در کسب و کارهای کوچک و متوسط، 16 نفر از خبرگان تجربی و مطلعین در زمینه مربی گری که به شیوه هدفمند و به طور خاص از تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داد ها از روش کدگذاری باز و محوری استفاده شده است.
یافته ها: تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که عوامل و مولفه های مربیان کارآفرین در کسب و کارهای کوچک و متوسط از سه عامل دانش و مهارت های مربی گری، ویژگی های روان شناختی و اقدامات مربیان کارآفرین تشکیل می شوند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موفقیت مربی گری در سازمان است. همچنین این پژوهش الگوی جامعی برای عوامل موفقیت مربیگری ارائه میکند. این پژوهش در چهارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش فراترکیب با رویکرد هفت مرحلهای سندولوسکی و بارسو (2009) انجام شد. جامعه موردمطالعه شام چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موفقیت مربی گری در سازمان است. همچنین این پژوهش الگوی جامعی برای عوامل موفقیت مربیگری ارائه میکند. این پژوهش در چهارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش فراترکیب با رویکرد هفت مرحلهای سندولوسکی و بارسو (2009) انجام شد. جامعه موردمطالعه شامل کلیه تحقیقات و مطالعات فارسی و انگلیسی چاپشده در حوزه مربیگری در بین سالهای 2000 تا 2020 میباشد. در این راستا، کلیدواژههای مرتبط با هدف پژوهش مورد جستجو قرار گرفت و مقالات و اسناد بهدستآمده با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و با توجه به معیارهای پذیرش موردبررسی قرار گرفتند که درنهایت 25 مقاله که از معیارهای ورود به مطالعه برخوردار بودند با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری، انتخابی) تجزیهوتحلیل شدند. پایایی کدگذاریها با استفاده از ضریب توافق کاپا در نرمافزار SPSS و با مقدار 0.75 تأیید شد و برای بررسی روایی پژوهش نیز یافتهها در اختیار 2 تن از خبرگان تحقیق کیفی قرار گرفت. بر اساس نتایج تحلیل دادهها 129 کدباز شناسایی شد که در 6 مقوله و 23 زیر مقوله دستهبندی شد که عبارت اند از صلاحیتهای حرفه ای مربی (مهارت های ادراکی، مهارت های ارتباطی، مهارت های فنی، دانش و تجربه، ویژگی های شخصیتی و اخلاقی، اعتبار حرفهای)، شرایط و ویژگی های متربی (تمایل و انگیزه، ویژگی-های شخصی، تعهد و مسئولیت پذیری، مهارت های شناختی، دانش و صلاحیت، جایگاه سازمانی)، فرایند مربی گری (برنامه ریزی و سازماندهی، شیوه های ارزیابی)، کیفیت رابطه (سطح رابطه، همکاری و توافق، احترام و اعتماد متقابل، یادگیری حرفه ای)، زمینهسازمانی (حمایت مدیران ارشد، فرهنگسازمانی، عوامل ساختاری و استراتژیک) و زمینه بیرونی (عوامل فرهنگی، عوامل محیطی).
پرونده مقاله
در عصر حاضر، سازمانها و شرکتها خواستار شایستگی کارکنان در مجموعه گستردهای از دانش، مهارتها و نگرشهای ضروری هستند زیرا شایستگیها به عنوان پیشبینی کنندههای مهم عملکرد و موفقیت کارکنان مطرح می شوند. هدف پژوهش حاضر ارائه ی شایستگی های مدیریتی مدیران در سازمان امور م چکیده کامل
در عصر حاضر، سازمانها و شرکتها خواستار شایستگی کارکنان در مجموعه گستردهای از دانش، مهارتها و نگرشهای ضروری هستند زیرا شایستگیها به عنوان پیشبینی کنندههای مهم عملکرد و موفقیت کارکنان مطرح می شوند. هدف پژوهش حاضر ارائه ی شایستگی های مدیریتی مدیران در سازمان امور مالیاتی کشور و مقایسه آن با وضعیت موجود این شایستگی ها است. این تحقیق با روش ترکیبی انجام شده و به این منظور در بخش کمی با استفاده از جدول مورگان 356 نفر به روش تصادفی ساده و در بخش کیفی 30 نفر به روش هدفمند از مدیران سازمان امور مالیاتی کشور به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. داده های این پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و پرسش نامه جمع آوری گردید. در بخش کیفی از نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی از نرم افزارSPSS بهره گرفته شده است. با توجه به نرمال بودن توزیع دادهها، برای تحلیل داده های پرسش نامه از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد. با توجه به یافته های پژوهش، ابعاد سلامت فکری، کمال گرایی، ارتباطات، تعهد، توانایی فردی، سلامت روانی و اجتماعی، در حوزه شایستگی های عمومی، ابعاد شخصیت مدیریتی، ارتباطات مدیریتی، مهارت های مدیریتی و رهبری در حوزه شایستگی های مدیرتی، ابعاد هوش مالیاتی و دانش مالیاتی در حوزه مهارت های تخصصی احصا گردید. از کل مولفه ها 48 درصد نامطلوب و 52 درصد مطلوب بوده اند. به عبارت دیگر 42 درصد مربوط به شایستگی های عمومی، 41 درصد مربوط به شایستگی های مدیریتی و 17 درصد مربوط به شایستگی های تخصصی می باشد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقاط قوت و ضعف برگزاری دوره های آموزش الکترونیکی در آموزش منابع انسانی شرکت ملی گاز ایران بر اساس مدل سیستمی هائو و باریچ است. متناسب با این هدف، طرح پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی اتخاذ شد. جامعه آماری این پژوهش، مدیران و متصدیان فنی بخش ستاد چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقاط قوت و ضعف برگزاری دوره های آموزش الکترونیکی در آموزش منابع انسانی شرکت ملی گاز ایران بر اساس مدل سیستمی هائو و باریچ است. متناسب با این هدف، طرح پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی اتخاذ شد. جامعه آماری این پژوهش، مدیران و متصدیان فنی بخش ستاد شرکت ملی گاز هستند که از این جامعه تعداد10 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته نسبت به جمع-آوری اطلاعات تا دستیابی محقق به اشباع نظری اقدام شد. یافته ها با استفاده از راهبرد هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل عمیق مصاحبه ها به بازنمایی 23 مقوله و تعداد 86 زیرمقوله مرتبط منتج گردید. بر اساس یافته های پژوهش، نقاط قوت برگزاری آموزش الکترونیکی در شرکت ملی گاز ایران شامل رضایت و استقبال یادگیرندگان، تخصص علمی اساتید، حمایت مدیران سازمان، تولید محتوای با کیفیت، تدوین بانک جامع سوالات آزمون و برخورداری از روش اجرا و طراحی روندهای برگزاری آزمون های مجازی است. در خصوص نقاط ضعف مواردی چون عدم آمادگی و تجربه کافی اساتید، ضعف ارتباطات شبکه ای، عدم همه جانبه نگری در تدوین اهداف، غلبه روش سخنرانی در تدریس دوره های مجازی و عدم اطمینان به صحت آزمون های مجازی احصا گردید. در پایان بر لزوم بازاندیشی و تمهید سازوکارهایی مناسب برای کاهش اثرات تهدیدهای احتمالی و ارتقای شرایط مثبت تاکید و به برخی پیشنهادهای کاربردی اشاره شده است
پرونده مقاله
هدف: هدف اصلی این پژوهش، طراحی و تبیین الگوی توسعه حرفهای مدیران گروههای آموزشی دانشگاه تهران بر اساس رویکرد ناب است.
روش: این پژوهش در دو مرحله كيفي و كمي، با بهكارگيري روش پژوهش آميخته اكتشافي انجام شد. بخش کیفی پژوهش در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول بخش کیفی، چکیده کامل
هدف: هدف اصلی این پژوهش، طراحی و تبیین الگوی توسعه حرفهای مدیران گروههای آموزشی دانشگاه تهران بر اساس رویکرد ناب است.
روش: این پژوهش در دو مرحله كيفي و كمي، با بهكارگيري روش پژوهش آميخته اكتشافي انجام شد. بخش کیفی پژوهش در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول بخش کیفی، به بررسی پیشینه پژوهش موجود مرتبط با مؤلفههای توسعه حرفهای مدیران گروههای آموزشی بر اساس رویکرد ناب به زبانهای فارسی و انگلیسی در فاصلۀ سالهای 2000 تا 2020 پرداخته شد. پس از جستجو، غربالگری و ارزیابی کیفی مطالعات، سنتز نهایی بر روی 72 مطالعه انجام شد. در مرحلۀ دوم بخش کیفی جهت شناسايي الگوي مناسب بافت دانشگاه تهران، با 20 نفر از خبرگان و صاحبنظران حوزۀ آموزش عالی که به روش هدفمند انتخابشده بودند مصاحبههای نيمه ساختاريافته انجام شد. تحليل دادههای كيفي با استفاده از کدگذاری باز و محوری (تحلیل تم) انجام و پايايي و روايي آن بررسي گرديد. در مرحله كمي، روش پژوهش توصيفي- تحليلي و جامعه آماري شامل تمامي مديران گروههای آموزشی دانشگاه تهران به تعداد 252 نفر بود كه با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران تعداد 152 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شد. روش نمونه گیری در این پژوهش، روش نمونه گیری طبقهای تصادفی بود. در بخش كمي دادههای موردنياز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوري شد. براي ارزيابي روايي ابزار كمي پژوهش، از روايي محتوا و روايي سازه و جهت بررسي پايايي ابزار از آلفاي كرونباخ استفاده شد كه پايايي و روايي مناسب ابزار پژوهش را تأييد كرد.
یافتهها: نتايج پژوهش نشان داد كه توسعه حرفهای مديران گروههای آموزشی دانشگاه تهران بر اساس رویکرد ناب داراي پنج مؤلفه اصلي (1. مهارتهای رهبری/ مدیریتی ناب، 2. مهارتهای دانشگری ناب، 3. مهارتهای پژوهشگری ناب، 4. مهارتهای رفتاری ناب و 5. مهارتهای فردی ناب) و 19 شاخص بود. نتايج تحليل عاملي تأييدي مرتبه دوم نشان داد كه مؤلفههای پنجگانه شناساييشده، داراي بار عاملي كافي جهت پيشبيني توسعه حرفهای مديران گروههای آموزشی دانشگاه تهران بر اساس رویکرد ناب است.
نتايج حاصل از آزمون t تك نمونهای نشان داد كه مديران گروههای آموزشی دانشگاه تهران وضعيت كلي توسعه حرفهای خود را بر اساس رویکرد ناب در حد متوسط ارزيابي كردند.
نتیجهگیری: پنج مؤلفه اصلی حاصل از این پژوهش، میتواند الگویی اثربخش برای توسعه حرفهای مدیران گروههای آموزشی در دانشگاه تهران باشد و نتایج مفیدی در ارتقای کیفیت، کارایی، اثربخشی و کاهش اتلافات در دانشگاه تهران داشته باشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد، مولفه ها و شاخص های الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی کارکنان بندر شهید رجایی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد و از نظر ماهیت اجرا، توصیفی است. جامعه آماری متشکل از افراد خبرگان و چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد، مولفه ها و شاخص های الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی کارکنان بندر شهید رجایی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد و از نظر ماهیت اجرا، توصیفی است. جامعه آماری متشکل از افراد خبرگان و مطلعین کلیدی در حوزه قلمرو موضوعی تحقیق بودند که بر اساس رویکرد آگاهانه و به روش هدفمند و گلوله برفی تعداد 12 نفر برای مصاحبه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای(سندکاوی) و روش میدانی(مصاحبه و دلفی) استفاده شد. به منظور تعیین اعتبار یافته ها از مصاحبه با افراد کانونی و تکنیک های اشباع نظری، رویه هاي ویژه کدگذاری و برای تعیین روايي از تکنیک های جمع آوری داده ها از منابع متعدد، تحلیل موارد منفی و انعطاف روش استفاده شد. در نهایت برای تحلیل داده ها از تکنیک کدگذاری نظری استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی کارکنان بندر شهید رجایی دارای 8 بعد، 27 مولفه و 83 شاخص است که اجزای مدل پارادایمی نهایی عبارتند از: شرایط علی(محیط آموزشی)؛ شرایط مداخله گر(ویژگیهای شایستگی محور یادگیرندگان)؛ بستر و زمینه حاکم(زمینه-سازی فرایند آموزش)؛ مقوله محوری(آموزش مبتنی بر شایستگی)؛ راهبردها(تدوین مدل شایستگی و...)؛پیامدها(آموزش های اثربخش، تمایل به خودتوسعه ای و ...).
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی شایستگیهای تخصصی رؤسای دانشکدههای دانشگاه تهران و ارائه دورههای آموزشی مبتنی بر آن انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و از دو روش تحلیل محتوا و مرور نظام مند استفاده شده است. ابتدا با کدگذاری کیفی شرح وظایف رؤسای دانشکده های دانشگاه تهران، چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی شایستگیهای تخصصی رؤسای دانشکدههای دانشگاه تهران و ارائه دورههای آموزشی مبتنی بر آن انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و از دو روش تحلیل محتوا و مرور نظام مند استفاده شده است. ابتدا با کدگذاری کیفی شرح وظایف رؤسای دانشکده های دانشگاه تهران، شایستگی های مربوطه استخراج شدند؛ سپس با مرور نظاممند مطالعات پیشین شایستگی های به دست آمده تکمیل و اصلاح شدند. درنهایت اعتبار یافته های پژوهش با روش تحلیل و بازبینی نخبگان و همکاران مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، الگوی سه لایه شایستگی های تخصصی رؤسای دانشکده ها شامل 9 شایستگی تخصصی و 17 زیرشایستگی در قالب سه دسته بندی کلّی است. این دسته بندی ها شامل شایستگی های ارتباطی و حمایتی (توانایی نمایندگی مؤثر و دفاع از دانشکده و توانایی برقراری تعامل مؤثر)، شایستگی های آموزشی، پژوهشی و تخصصی (رهبری و مقبولیت علمی، توانمندی ارائه خدمات تخصصی دانشکده به جامعه، توانمندی ارتقاء فرآیندهای یاددهی- یادگیری دانشکده، توانایی ارتقاء فرآیندهای پژوهشی دانشکده و آگاهی از سیاست ها، قوانین و برنامه های مربوط به دانشکده) و شایستگی های مدیریت سرمایه انسانی (توانایی ارتقاء برنامه های کارکنان و دانشجویان دانشکده و توانایی جذب و توسعه مؤثر اعضای هیأت علمی دانشکده) می باشد. همچنین بر پایه الگوی شایستگیهای تخصصی طراحی شده و با استفاده از نظر خبرگان به منظور توسعه و ارتقاء شایستگیهای رؤسای دانشکدهها، عناوین دوره های آموزشی به همراه سرفصلهای آموزشی شان پیشنهاد شدهاند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به منظور گزينش روشهاي مطلوب يادگيري توسعه ي مديران براساس معيارها و ابعادِ اثرگذار با بهرهگيري از تكنيك TOPSIS انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی میباشد. شرکت ملّي پالايش و پخش فرآورده هاي نفتي چکیده کامل
پژوهش حاضر به منظور گزينش روشهاي مطلوب يادگيري توسعه ي مديران براساس معيارها و ابعادِ اثرگذار با بهرهگيري از تكنيك TOPSIS انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی میباشد. شرکت ملّي پالايش و پخش فرآورده هاي نفتي ايران به عنوان جامعه آماري انتخاب گرديده و با استفاده از روش نمونه گيري هدف مند قضاوتی 15 نفر از مدیران و خبرگان در حوزه های مرتبط با یادگیری و توسعه مدیران برای مصاحبه برگزیده شدند. گردآوری دادهها با استفاده از دو روش کتابخانه ای یا اسنادی به منظور مرور ادبیات پژوهش و روش میدانی مشتمل بر مصاحبه های ساختاریافته، توزیع و جمعآوری پرسشنامه انجام گرفت. روایی پرسش نامه از سوی خبرگان سنجیده و از طریق تطبیق با ادبیات پژوهش مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن توسط تکرار دوباره آزمون تأیید شد. جهت تجزيه وتحليل داده ها و شناسايي وزن معيارهاي اثرگذار بر روش هاي يادگيري و تعيين اولويت آن ها از روش BWM و شناسايي ضريب نزديكي و اولويت هر يك از روش هاي يادگيري از تكنيك TOPSIS و نرم افزار Excel استفاده شد. يافته هاي پژوهش حاکی از آن است که روش بازي و شبيه سازي، مطلوب ترين روش يادگيري براي اجراي برنامه هاي توسعه ای مدیران در شرکت می باشد.
پرونده مقاله
کارشناسان مالی نقش کلیدی در تصمیم سازی آگاهانه مدیران در برنامه های استراتژیک بانک ها دارند،به همین دلیل عملکرد این دسته از کارشناسان از حساسیت ویژه ای برخوردار است.با عنایت به این مسئله،این مقاله به شناسایی شایستگی های کارشناسان مالی در حوزه بانکی می پردازد.با توجه به چکیده کامل
کارشناسان مالی نقش کلیدی در تصمیم سازی آگاهانه مدیران در برنامه های استراتژیک بانک ها دارند،به همین دلیل عملکرد این دسته از کارشناسان از حساسیت ویژه ای برخوردار است.با عنایت به این مسئله،این مقاله به شناسایی شایستگی های کارشناسان مالی در حوزه بانکی می پردازد.با توجه به ماهیت و هدف این پژوهش،رویکرد آن کیفی و با روش نظریه داده بنیاد و طرح ساختارگرای چارمز انجام شده است.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارشناسان مالی شاغل در معاونت مالی (اداره خزانه و اوراق بهادار،اداره حسابداری کل،مدیریت نقدینگی و حسابداری مدیریت) و رؤسای شعب بانک دی است.ابزار پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته،دفترچه یادداشت و ضبط صوت است.داده های این پژوهش حاصل مصاحبه با 30 نفر از کارشناسان مالی است که با روش نمونه گیری گلوله برفی(نمونه گیری تا مرحله اشباع نظری در اطلاعات گردآوری شده ادامه یافت)انتخاب شدند.متن مصاحبه ها که شامل 33ساعت مصاحبه انفرادی با نمونه پژوهش بود،پیاده سازی و با روش تحلیل مضمون(تم)تحلیل شدند.در مجموع 79شایستگی به عنوان شایستگی های مورد نیاز برای کارشناسان مالی بانک دی شناسایی شد که در قالب 12مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی با عناوین فردی،میان فردی،دانش پایه ای و عمومی شغل،دانش فنی و کلیدی شغل،و نهایتاً در دو بعد شایستگی های تخصصی و عمومی تعیین و تعریف گردیدند.
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی شایستگی مدیران مبتنی بر جانشینپروری سازمان آموزش و پرورش استان خراسان رضوی است. اين تحقيق از حيث هدف، كاربردي و از نظر گرداوری داده ها از نوع توصیفی-همبستگی است در ابتدا مدل شایستگی مدیران با تاکید بر جانشین پروری به روش مدلسازی معادلا چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی شایستگی مدیران مبتنی بر جانشینپروری سازمان آموزش و پرورش استان خراسان رضوی است. اين تحقيق از حيث هدف، كاربردي و از نظر گرداوری داده ها از نوع توصیفی-همبستگی است در ابتدا مدل شایستگی مدیران با تاکید بر جانشین پروری به روش مدلسازی معادلات ساختاری تست شده است . جامعه تحقیق برای بخش مدلسازی تفسیری ساختاری از گروه خبرگان شامل 15 نفر از خبرگان و اساتید دانشگاهی و پژوهشگران مدیریت استفاده شده است. همچنین در بخشی کمی، از دیدگاه 180 نفر از کارکنان باتجربه در این حوزه استفاده شده است.که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند . بر اساس ادبیات نظری تحقیق و بررسی مدل ها به همراه نظرات خبرگان ، تغییر محیط سازمانهای دولتی بهطور چشمگیری مستلزم بهروزرسانی صلاحیتها و شایستگیهای ضروری یک مدیر است. برای مدیریت و سازماندهی، شایستگی یکسری از رفتارهایی است که به یک هدف عملکردی میرسد. در مجموع الگوی بهدست آمده در پژوهش حاضر به ترتیب اولویت مشتمل بر 9 بعد، 23 مولفه و 80 شاخص است. تحقیقات بررسی شده و مرتبط با شایستگی مدیران با تأکید بر جانشین پروری، نشان داد اولاً تحقیقات انجام شده به صورت آمیخته نظامند نبوده است. به این معنی که 9 عامل موثر بر شایستگی های مدیریتی مبتنی بر جانشین پروری شناسایی و ذکر نشده است؛ ثانیاً از همه جوانب نظیر فردی، خانوادگی، اجتماعی، شغلی، فرهنگی، اقتصادی، فیزیکی و .. به موضوع شایستگی های مدیریتی مبتنی بر جانشین پروری نگاه نکرده اند در حالی که به تمام جوانب پیش گفته در تحقیق حاضر پرداخته شده و برای هر کدام شاخص ها و مولفه هایی شناسایی شده است که جامعیت الگو را نشان می دهد. اما به طور کلی تحقیقات انجام شده در این زمینه تاحدودی موید شاخص ها و مولفه-های بدست آمده در این تحقیق بوده اند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی شایستگیهای حرفهای مهندسان برای سازمانهای صنعتی نوین ، انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر گردآوری دادهها کمی ازنوع توصیفی- تحلیلی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل؛ 1)اعضای هیئتعلمی متخصص، دارای دکتری مهندسی و فعال در چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی شایستگیهای حرفهای مهندسان برای سازمانهای صنعتی نوین ، انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر گردآوری دادهها کمی ازنوع توصیفی- تحلیلی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل؛ 1)اعضای هیئتعلمی متخصص، دارای دکتری مهندسی و فعال در حوزه صنعت، 2)مدیران و کارشناسان خبره شاغل در سازمانهای صنعتی با تجربه 5 سال یا بیشتر و و دارای مدرک مهندسی که از 5 دانشگاه و 4 سازمان صنعتی برتر به تعداد 467 نفر که با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران، حجم نمونهای به تعداد 216 نفر به شیوهی نمونهگیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. جهت شناسایی شایستگیهای حرفه ای مهندسان برای ورود به سازمانهای صنعتی، پیشینه پژوهشهای انجام شده و سایت onet مورد بررسی قرار گرفته، سپس شایستگیهای استخراج و بر مبنای آن به دو دسته کلی ؛ عمومی و تخصصی طبقه بندی شدند. به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته 42 گویهای استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ برای همه شاخصها زیربنایی ابزار 3/82 به دست آمد. جهت بررسی روایی پرسشنامه نیز از نظر خبرگان مرتبط و هم چنین روایی سازه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد: 1- شایستگیهای حرفهای مورد نیار شامل؛ شایستگی های عمومی (شایستگی شخصیتی، برنامهریزی، شناختی) و تخصصی (سیستماتیک، کاربردی، اخلاق حرفهای و استراتژیک) می باشد 2- مدل کلی پژوهش با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد برازش قرار گرفت. 3- همه نشانگرها به طور معنیداری با عامل زیربنایی خود مرتبطبودند و مدل اندازهگیری طی ارزیابی شاخصهای جزئی مطلوب بود.
پرونده مقاله
امروزه سازمان ها نسبت به گذشته بسیار پیچیده شده اند و لازم است مدیران شایستگی های جدید و مهمی را کسب کنند تا بتوانند سازمان ها را در رسیدن به اهداف خود یاری دهند. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی شایستگی های مدیران در سازمان های پیچیده می باشد که پژوهشی کاربردی محسوب می شود. چکیده کامل
امروزه سازمان ها نسبت به گذشته بسیار پیچیده شده اند و لازم است مدیران شایستگی های جدید و مهمی را کسب کنند تا بتوانند سازمان ها را در رسیدن به اهداف خود یاری دهند. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی شایستگی های مدیران در سازمان های پیچیده می باشد که پژوهشی کاربردی محسوب می شود. این پژوهش در دو فاز صورت گرفته است که در فاز اول طراحی مدل و در فاز دوم اعتبار بخشی آن صورت گرفته است. در اولین مرحله از فاز نخست، بر اساس فراوانی پیچیدگی های مشاهده شده در ادبیات تحقیق و با مطالعه سیستماتیک مبانی نظری و همچنین بر اساس مصاحبه با خبرگان، سه نوع پیچیدگی ساختاری، فناوری و محیطی، مبنای ارزیابی پیچیدگی سازمان در نظر گرفته شد. در مرحله دوم که رویکردی کمی داشت و هدف آن شناسایی و انتخاب سازمان پیچیده بود، پرسشنامه ای 21 سوالی طراحی شد و روایی آن با نظر خبرگان و پایایی آن با محاسبه آّلفای کرونباخ تایید گردید و دربین291 نفر از مدیران میانی شهرداری توزیع شد که با انجام آزمون تی یک نمونه ای، سازمان پیچیده انتخاب گردید. در مرحله بعد که رویکردی کیفی داشت با 18نفر از خبرگان که با روش گلوله برفی انتخاب شده بودند، مصاحبه ای نیمه ساختاریافته انجام شد و مدل اولیه شایستگی های مدیران متناسب با هرنوع پیچیدگی، حاصل شد. در مرحله چهارم که رویکردی کمی داشت بر اساس مدل اولیه، پرسشنامه ای طراحی گردید و دربین 5 نفر از خبرگان به روش دلفی توزیع شده و بعد از انجام سه مرحله رفت و برگشت، مدل اصلاح شده حاصل گردید. در فاز دوم پژوهش که هدف آن اعتبار بخشی مدل اصلاح شده بود و رویکردی کمی داشت، بر اساس مدل اصلاح شده پرسشنامه ای طراحی شد و دربین 15 نفر از خبرگان توزیع گردید و با محاسبه ضریب نسبی روایی محتوا، مدل نهایی شایستگی مدیران متناسب با هر نوع پیچیدگی تدوین شد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل توانمندسازی کارکنان سازمان تأمین اجتماعی بر اساس آموزههای نهج البلاغه انجام پذیرفت. براین اساس ابتدا با استفاده از رویکرد تحلیل اسنادی کتاب نهجالبلاغه ترجمه دشتى (1330 ش)، که شامل 625 صفحه و 241 خطبه، 79 نامه و 480 حکمت است، مورد تحلیل قرار چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل توانمندسازی کارکنان سازمان تأمین اجتماعی بر اساس آموزههای نهج البلاغه انجام پذیرفت. براین اساس ابتدا با استفاده از رویکرد تحلیل اسنادی کتاب نهجالبلاغه ترجمه دشتى (1330 ش)، که شامل 625 صفحه و 241 خطبه، 79 نامه و 480 حکمت است، مورد تحلیل قرار گرفت و مواردی را که با مضامین مدنظر همخوانی داشتند استخراج شد. سپس از روی مضامین استخراج شده شاخصها و از روی شاخصها مولفهها انتخاب شدند. تحلیل انجام شده در این پژوهش از نوع تحلیل محتوی کیفی به صورت استقرایی بود. سپس مضامین استخراج شده با استفاده از تکنیک دلفی در اختیار متخصصان قرار گرفت و بعد از تایید دلفی، مدل طراحی شد. برای اعتبارسنجی الگوی طراحی شده، الگوی در قالب پرسشنامه مناسب تدوین و پرسشنامه در اختیار 281 نفر از کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان چهارمحال و بختیاری قرار گرفت و سپس نتایج براساس مدل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی اکتشافی) مورد تحلیل قرار گرفتند. بنابراین با توجه به تحلیل عاملی 8 عامل و 45 گویه استخراج شده که شامل: عامل اول: استقلال (شامل 4 ماده)؛ عامل دوم: مسولیتپذیری (شامل6 ماده)؛ عامل سوم: خودکنترلی (شامل 8 ماده)؛ عامل چهارم: عزت نفس (شامل 6 ماده)؛ عامل پنجم: اعتمادسازی (شامل 4 ماده)؛ عامل ششم: الگوگیری (شامل 5 ماده)؛ عامل هفتم: دانشافزایی (شامل 6 ماده) و عامل هشتم: انضباط کاری (شامل 6 ماده) است و در نهایت نتایح تحلیل مسیر با استفاده از نرمافزار PLS اسمارت حاکی از برازندگی ساختاری مدل دارد.
پرونده مقاله
هدف از تحقیق حاضر بیان لزوم توسعه آموزش معنادار به عنوان بخشی از اصلاحات سیستم آموزشی در دوره متوسطه و طراحی الگوی آموزش مدیریت به دانش آموزان است، چراکه آمادهسازی رهبران آینده مسئولیت امروز ماست. این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع اکتشافی انجام شد. بدین منظور پس از بررسی چکیده کامل
هدف از تحقیق حاضر بیان لزوم توسعه آموزش معنادار به عنوان بخشی از اصلاحات سیستم آموزشی در دوره متوسطه و طراحی الگوی آموزش مدیریت به دانش آموزان است، چراکه آمادهسازی رهبران آینده مسئولیت امروز ماست. این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع اکتشافی انجام شد. بدین منظور پس از بررسی تحقیقات پیشین، 15 نفر از مدیران ارشد فعال در وزارت آموزش و پرورش و همچنین خبرگان و نخبگان فعال در حوزه آموزش مدیریت که دارای تجربه عملی در مدارس بودند، به طور هدفمند مبتنی بر روش گلوله برفی دعوت به مشارکت شدند. مصاحبه ها تا رسیدن به درجه اشباع ادامه یافت. از مصاحبه های نیمه ساختار یافته برای گردآوری دادهها استفاده شد. محتوای مصاحبهها با استفاده از روش تجزیه و تحلیل مضمون، تحلیل شدند. پس از تحلیل مصاحبهها، 47 مضمون پایه شناسایی شد و در نهایت تعداد 18 مضمون سازمان دهنده در قالب 5 مضمون فراگیر به عنوان اجزای الگوی تحول آموزش در دوره متوسطه با تمرکز بر تربیت مدیر آینده دسته بندی شدند. پنج مضمون فراگیر تحت عناوین مدیریت خود، عوامل اجتماعی، مدیریت دیگران، برنامه ریزی و سیاست نظام آموزش و پرورش و مهارت-های آموزشی نامگذاری شدند. در نهایت با کشف ارتباط بین مضامین، طراحی الگو انجام شد. بنابراین براساس یافتههای پژوهش، آموزش مدیریت به نوجوانان در قالب الگوی تحول سیستم آموزشی در دوره متوسطه، منجر به ایجاد تغییر در خط مشی گذاری آموزشی و ایجاد مهارتهای مدیریتی از قبیل مهارتهای ارتباطی، تفکر انتقادی، رهبری و کار تیمی در جوانان میشود که کمک میکند با مهارت بیشتر به آینده وارد شوند.
پرونده مقاله
هدف كلي اين پژوهش ارائه الگوی آموزش مدیریت استرس و رابطه آن با خودکارآمدی کارکنان است . جامعه آماري اين پژوهش، شامل مدیران و کارکنان سازمانهای دولتی در سال 1399است. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 220نفر به عنوان حجم نمونه استفاده شد به نحوی که در بخش کیفی چکیده کامل
هدف كلي اين پژوهش ارائه الگوی آموزش مدیریت استرس و رابطه آن با خودکارآمدی کارکنان است . جامعه آماري اين پژوهش، شامل مدیران و کارکنان سازمانهای دولتی در سال 1399است. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 220نفر به عنوان حجم نمونه استفاده شد به نحوی که در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ملاک ورود (متخصصان و صاحب نظران با حداقل5 سال سابقه کارکه دوره آموزش مدیریت استرس را گذرانده اند) انتخاب شده اند.ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش دو پرسشنامه استانداردوهنجاریابی شده شامل پرسشنامه استانداردمقابله باشرایط پراسترس توسط اندلروپارکر(1990)، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شوارترز و جروسالم (1992) بوده است.بعد از جمع آوري دادههاي پژوهش،اطلاعات و نتايج به دست آمده بااستفاده ازآمار توصيفي(ميانگين وانحراف معیار)و آمار استنباطي( تحليل رگرسیون) مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. نتايج نشان دادكه راهبردهای مقابله با شرایط پر استرس بر خودکارآمدی افراد تاثیر متفاوتی دارند به نحوی که راهبرد مقابله مسئله مدار با خودکارآمدی رابطه مثبت معناداری دارد و اثر راهبرد مقابله مسئله مدار بر خودکارآمدی افزایشی است (05/0< p ) .به معنای دیگر هرچه برراهبرد مقابله مسئله مدار تاکید شود، خودکارآمدی افراد هم افزایش مییابد و در مقابل راهبرد مقابله هیجان مدار و راهبرد مقابله اجتناب مدار با خودکارآمدی رابطه منفی و کاهشی دارد (05/0< p ) به نحوی که هرچه برراهبرد هیجان مدار و راهبرد مقابله اجتناب مدار تاکید شود، خودکارآمدی افراد هم کاهش مییابد.
پرونده مقاله
هدف از اين پژوهش، تشريح روند تكوين مدل آسيبشناسي آموزش و بهسازي منابع انساني، شناسايي و تعيين آسيبهاي آموزش و بهسازي منابع انساني و ارائه برنامههاي بهبود آموزش صندوق بيمه كشاورزي در حوزه آموزش و توسعه منابع انساني ميباشد. رویکرد پژوهش در اين مطالعه آمیخته میباشد. د چکیده کامل
هدف از اين پژوهش، تشريح روند تكوين مدل آسيبشناسي آموزش و بهسازي منابع انساني، شناسايي و تعيين آسيبهاي آموزش و بهسازي منابع انساني و ارائه برنامههاي بهبود آموزش صندوق بيمه كشاورزي در حوزه آموزش و توسعه منابع انساني ميباشد. رویکرد پژوهش در اين مطالعه آمیخته میباشد. در اين پژوهش از رويكردهاي کمی و کیفی استفاده شده است. پژوهش در بخش كيفي مبتني بر روش ارزشيابي میباشد. و در بخش كمي از روش پيمايش براي تعيين اولويت برنامههاي بهبود آموزشي (مبتني بر نرخ اولويت ريسك) استفاده شده است. براي سازماندهي الگوي آسيبشناسي آموزشي و شناسایی و انتخاب شاخصهاي آسيبشناسي از مصاحبه با متخصصين و مديران مجموعه استفاده شده است. انتخاب شرکتکنندگان در فرآیند مصاحبه با روش نمونهگیری هدفمند (از نوع نظري) صورت گرفت. پس از انجام مصاحبهها، محورهاي آسيبشناسي آموزشي تعيين شدند و شاخصهاي مرتبط در قالب الگوي آسيبشناسي آموزشي موسوم به MTM جانمايي شدند. پس از نهاييسازي الگوي MTM براي وزندهي به محورهاي آسيبشناسي از نرمافزار مدلسازي تفسير ساختاري (IMS) استفاده شد. پس از نهايي شدن الگو و شاخصهاي مرتبط، شاخصهاي آموزش و بهسازي منابع انساني در شهرداري كرج مورد ارزيابي قرار گرفت و برنامههاي بهبود براي ترميم و يا كاهش آسيبها تعيين شدند و در نهايت با استفاده از تكنيك امتياز اولويت ريسك (RPN) برنامههاي بهبود اولويتبندي و ارائه شدند.
پرونده مقاله
معلمکارآفرینی طی دهه گذشته توجه زیادی را در سطح جهانی به خود معطوف داشته است و چگونگی ترکیب حرفه معلمی و کارآفرینی مبهم است. هدف این پژوهش شناسایی ویژگی و مهارت های معلمکارآفرینان است. به منظور تحقق این هدف با استفاده از روش فراترکیب به بررسی منظم و سیستماتیک ادبیات چکیده کامل
معلمکارآفرینی طی دهه گذشته توجه زیادی را در سطح جهانی به خود معطوف داشته است و چگونگی ترکیب حرفه معلمی و کارآفرینی مبهم است. هدف این پژوهش شناسایی ویژگی و مهارت های معلمکارآفرینان است. به منظور تحقق این هدف با استفاده از روش فراترکیب به بررسی منظم و سیستماتیک ادبیات این موضوع پرداخته و به شیوه تماتیک ترکیبی تجزیه و تحلیل منابع مطالعاتی صورت گرفته است. نتایج پژوهش در چهار بعد ویژگی های شخصی با 8 تم، رفتارهای کارآفرینانه 11 تم، تخصص معلمی 5 تم و رهبری10 تم تفکیک شده است. در بعد ویژگی شخصی معلمکارآفرینان افراد دارای خلاقیت، دانش، یادگیرندگی، پایداری و استقامت، فعال، همدل، دارای تعهد و مسئولیت نسبت به جامعه و انگیزه اجتماعی شناخته می شوند. معلمان کارآفرینان تلاش های و رفتار های کارآفرینانه چون نوآوری مستمر و خلق ارزش های آموزشی، حل مسئله (شناسایی فرصت ها)، ریسک پذیری، مهارت شبکه سازی و کسب و کار، جذب یادگیرنده/ مخاطب، جذب سرمایه و منابع، و داشتن رویا مشترک و به دنبال آن ایجاد مشترک را از خود نشان می دهند. معلمکارآفرینان به عنوان متخصصان تدریسی در نظر گرفته می شوند که در یک یا چند مولفه تدریس چون روش تدریس نوآورانه، شیوه ارزیابی، مدیریت کلاس سرآمد است. آنها چون رهبران آموزشی دانش آموزان و همکاران و سیاست های آموزشی را تحت تاثیر می گذارند، اجتماعات یادگیری حرفه ای با رویکرد ارشادگری متقابل راه اندازی می کنند، راهبری تیم نوآوری را برعهده می گیرند و چشم انداز های تازه ای از آموزش و یادگیری را شکل می دهد. نتایج این پژوهش می تواند مبنایی برای کارهای علمی جدید در این حوزه باشد و فرآیند حمایت از معلمکارآفرینان فعلی را تسهیل و زمینه توسعه معلمکارآفرینان جدید را فراهم کند.
پرونده مقاله
دانش زیربنای توسعه و رفاه اجتماعی کشورها است و در این بین نقش مدیران پانهاده به مراکز آموزشی و پژوهشی دانشگاهها بسیار حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف طراحي مدل شایستگي مدیران آموزش با رویکرد مهارت هاي حرفه اي در دانشگاههای آزاد اسلامی خراسان رضوی انجام شده است. این چکیده کامل
دانش زیربنای توسعه و رفاه اجتماعی کشورها است و در این بین نقش مدیران پانهاده به مراکز آموزشی و پژوهشی دانشگاهها بسیار حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف طراحي مدل شایستگي مدیران آموزش با رویکرد مهارت هاي حرفه اي در دانشگاههای آزاد اسلامی خراسان رضوی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش آمیخته اکتشافی (کیفی ـ کمی) است. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی با تخصص مرتبط بودند، که از طریق نمونهگیری هدفمند وارد مطالعه شدند. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، و ابزار اندازه گیری در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی شامل پرسشنامه محققساخته، که سؤالات آن برگرفته از داده های حاصل از مصاحبه بود، استفاده شده است. یافته ها نشان داد كه 75 درصد شایستگي مدیران آموزش دانشگاههای آزاد خراسان رضوی به ابعاد و مولفههای مهارت هاي حرفهاي، که دارای شش بعد فنی، انسانی، ادراکی، ارتباطی، مهارت کار تیمی، و مهارت ابتکاری وابسته است. این ابعاد می توانند شایستگي مدیران آموزش که دارای هشت بعد به شرح: ویژگیهای فردی، مهارتهای مدیریتی، عوامل سازمانی، شایستگی کارآفرینی، شایستگی کسب و کار، رهبری، تصمیمگیری، و همکاری را تبیین و پیشبینی کنند. همچنین، پیشنهاد شد دانشگاه آزاد اسلامی در راستای تحقق این مفاهیم گامبهگام و بهتدریج با توجه به یک نقشه راه و برنامه استراتژیک درازمدت عمل نمایند و به منظور جامه عمل پوشاندن آن تدوین یک برنامه عملیاتی و داشتن رویکرد پارادایمی با نگاه بومی و منطقه ای ضرورت دارد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، شناسایی شایستگیهای مورد نیاز کارشناسان آموزش سازمانهای دولتی در ایران است. به این منظور ابتدا مدلهای شایستگی تدوین شده در سطح دنیا شناسایی شده و مولفههای مشترک آنها استخراج شدند. سپس از طریق بکارگیری روش دلفی و مصاحبه با متخصصان دانشگاهی و مسئولان آم چکیده کامل
هدف این پژوهش، شناسایی شایستگیهای مورد نیاز کارشناسان آموزش سازمانهای دولتی در ایران است. به این منظور ابتدا مدلهای شایستگی تدوین شده در سطح دنیا شناسایی شده و مولفههای مشترک آنها استخراج شدند. سپس از طریق بکارگیری روش دلفی و مصاحبه با متخصصان دانشگاهی و مسئولان آموزش سازمانهای دولتی(نمونهگیری هدفمند ملاکمحور) فهرستی از شایستگیها با توجه به ماموریت ادارات آموزش در این سازمانها استخراج شدند. جهت اعتباربخشی شایستگیها مدل تدوین شده سه نوبت در اختیار خبرگان مربوطه قرار گرفت تا نهایتا توافق لازم در مورد فهرست نهایی به دست آمد. بر طبق نتایج این تحقیق، شایستگیهای کارکنان آموزش را میتوان به دو دسته شایستگیهای پایه(ارتباط موثر، شناخت صنعت، سواد فنآوری، کلاننگری) و شایستگیهای تخصصی(تحلیل نیازهای آموزشی، طراحی آموزشی، روانشناسی یادگیری، راهبردهای آموزش و توسعه، سنجش یادگیری و عملکرد، تکنولوژی آموزشی، استانداردهای آموزش و توسعه) تقسیم نمود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به اين سوال پاسخ مي دهد كه شاخص ها و معیارهای تأثیرگذار بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های سازمان در شرکت پالایش نفت آبادان کدام است؟ بنابراین با هدف شناسایی و رتبه بندی شاخص ها و معیارهای تأثیرگذار بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های س چکیده کامل
پژوهش حاضر به اين سوال پاسخ مي دهد كه شاخص ها و معیارهای تأثیرگذار بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های سازمان در شرکت پالایش نفت آبادان کدام است؟ بنابراین با هدف شناسایی و رتبه بندی شاخص ها و معیارهای تأثیرگذار بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های سازمان در شرکت پالایش نفت آبادان انجام شد. روش این تحقيق توصیفی (پیمایشی) از نوع دلفی است. به این منظور، با استفاده از مطالعات میدانی معیارهای مؤثر بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های سازمان در اختیار 15 نفر از خبرگان قرار داده شد تا براساس قلمرو مکانی تحقیق امتیازدهی صورت گیرد. سپس با طراحی پرسشنامه دلفی باز و تایید روایی از سوی صاحبنظران و پایایی شش عامل اصلی (88/0 ) شناسایی گردید. در گام بعد براساس نتایج استخراج شده شش شاخص و 33 مولفه مشخص شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش DEMATEL و فرایند تحلیل شبکه ای استفاده شد. نتایج نشان می دهد که عوامل مدیریتی (46/7) دارای تأثیرگذارترین معیار و عوامل محیطی (59/6) دارای تأثیرپذیرترین معیار است. همچنین نتایج نشان داد که عامل محیطی (240/. ) بيشترين اهميت را دارد و عامل ساختاری (106/0) در رتبه آخر قرار دارد.
پرونده مقاله
یکی از جنبه های ارزش آفرینی در حوزه منابع انسانی توجه و تمرکز بر شایسته محوری سرمایه انسانی است تا بتوان از آن طریق بر موفقیت سازمان کمک کرد. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی شایستگی مدیران منابع انسانی مبتنی بر معنویت در محیط کار است که در این تحقیق با استفاده از نظرات اس چکیده کامل
یکی از جنبه های ارزش آفرینی در حوزه منابع انسانی توجه و تمرکز بر شایسته محوری سرمایه انسانی است تا بتوان از آن طریق بر موفقیت سازمان کمک کرد. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی شایستگی مدیران منابع انسانی مبتنی بر معنویت در محیط کار است که در این تحقیق با استفاده از نظرات اساتید دانشگاهی و خبرگان منابع انسانی در شرکت گاز الگویی مطلوب با روش ترکیبی اکتشافی تدوین گردید. و با دو شاخص ضرایب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب، پایایی ابزارهای اندازهگیری و با استفاده از شاخص میانگین و واریانس روایی همگرای ابزارهای اندازهگیری و تایید شد.که طبق یافتههای تحقیق هفت عامل شامل عوامل فردی، شایستگیهای معنوی، مهارتهای مدیریتی، مدیریت مشارکتی، ارزش آفرینی منابع انسانی، مدیریت منابع انسانی، پایبندی به قوانین بعنوان ابعاد اصلی مدل شناسایی شدند از هفت عامل شناسایی شده مدل پایبندی به قوانین، مدیریت منابع انسانی و ارزش آفرینی منابع انسانی در سطح اول قرار گرفتند که همانند سنگ زیربنای مدل عمل می کنند که معنویت در محیط کار باید از این متغیرها شروع و به سایر متغیرها سرایت کند. این سه عاملها دارای ارتباط متقابل با یکدیگر هستند. برای تدوین مدل از نرم افزار AMOS استفاده شده است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی برای شاخصهای مربیگری عملکرد برای مدیران روابط عمومی شرکتهای پتروشیمی منطقه پارس جنوبی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و در عین حال اکتشافی از نوع مقولهبندی (ابعاد ، مولفهها و شاخصهای رفتاری) میباشد. در جمعآوری و تحلیل دادهها، چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی برای شاخصهای مربیگری عملکرد برای مدیران روابط عمومی شرکتهای پتروشیمی منطقه پارس جنوبی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و در عین حال اکتشافی از نوع مقولهبندی (ابعاد ، مولفهها و شاخصهای رفتاری) میباشد. در جمعآوری و تحلیل دادهها، از روش تحقیق ترکیبی استفاده شده است. روش گرد آوری داده ها در روش کیفی مصاحبه با متخصصان حوزه مربی گری بوده و استراتژی تحلیل دادهها در روش تحقیق کیفی، تحلیل محتوای متون ، مصاحبه و پرسشنامهها با رویکرد دلفی است .ابزار جمع آوری داده ها در روش کمی نظر خواهی از طریق پرسشنامه مقایسات زوجی شبکه ای و پرسشنامه استاندارد سنجش عملکرد اچیو است.مشارکت کنندگان در روش کیفی 20 نفر متخصص و در روش کمی 160 نفر مدیران روابط عمومی میباشند. نتیجه تحقیق نشان میدهد که خبرگان بر روی سه بعد فردی، اجتماعی و سازمانی با توافق 100 درصد اجماع نظر دارند. متخصصان بر روی شاخصهای بدست آمده از ادبیات تحقیق و مصاحبه های انجام شده که در بعد فردی شامل 8 شاخص ، در بعد اجتماعی شامل 6 شاخص و در بعد سازمانی شامل5 شاخص است به اجماع نظر رسیدند. در بررسی تاثیر بر مدیریت عملکرد بعد سازمانی با ضریب مسیر 6/4 در اولویت اول تاثیر سپس بعد فردی با ضریب مسیر 55/2 و پس از آن بعد اجتماعی با ضریب مسیر 46/2 در رتبه سوم قرار دارد. در بعد فردی براساس تحلیل ضریب مسیر در معادلات ساختاری به ترتیب اولویت شاخص رفتار و منش با ضریب 9/36، شاخص سواد رسانه با ضریب مسیر 2/33، شاخص هوش شناختی و توانمندی با ضریب مسیر7/25، شاخص شخصیت با ضریب مسیر 5/19 و شاخص مسئولیتپذیری با ضریب مسیر 8/9 ، در بعد اجتماعی شاخص مهارت ارتباط با ضریب مسیر 4/28 ، منزلت و جایگاه با ضریب مسیر3/26 ، مشارکت با ضریب مسیر 2/24 ، پویا بودن با ضریب 5/19، نوع دوستی با ضریب 3/17 و برنامهریزی گروهی با ضریب 1/14 است. برای آزمون شاخصهای بدست آمده ارتباط آنها با مولفه های عملکرد براساس مدل اچیو بررسی شد. نتایج آزمون نشان داد که مقدار ضریب مسیر عوامل فردی بر مدیریت عملکرد برابر با 0.190 مقدار ضریب مسیر عوامل اجتماعی بر مدیریت عملکرد برابر با 0.267 مقدار ضریب مسیر عوامل سازمانی بر مدیریت عملکرد برابر با 0.397 میباشد. به این معنا که عوامل بر مدیریت عملکرد تأثیر مثبت و معناداری دارند و مدل طراحی شده مورد تأیید میباشد.
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تبیین شایستگی های مدیران دانشگاه های کارآفرین در دانشگاه های آزاد خراسان رضوی انجام شده است. لذا، اين مطالعه از نظر رويکرد، کيفی و از نظر نوع توسعه ای-کاربردی است. روش گردآوری داده ها بر اساس روش دلفی است. مشارکت کنندگان شامل 20 نفر از صاحبن چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تبیین شایستگی های مدیران دانشگاه های کارآفرین در دانشگاه های آزاد خراسان رضوی انجام شده است. لذا، اين مطالعه از نظر رويکرد، کيفی و از نظر نوع توسعه ای-کاربردی است. روش گردآوری داده ها بر اساس روش دلفی است. مشارکت کنندگان شامل 20 نفر از صاحبنظران دانشگاهی و افراد خبره در حوزه آموزش کارآفرینی و یا اعضای فعال در مراکز کارآفرینی بوده و با استفاده از شاخصهای انتخاب نمونه مانند فارغ التحصیل رشته کارآفرینی از دانشگاه یا تدریس در زمینه کارآفرینی و یا عضو فعال انجمن ها و مراکز کارآفرینی و به شيوه هدفمند و بر مبنای خبرگی و تجربه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از صاحبنظران، در زمینه شایستگی های مدیران دانشگاه کارآفرین در دانشگاههای آزاد خراسان رضوی از ابزار پرسشنامه دلفی استفاده شد. نتایج بدست آمده پس از سه مرحله دلفی، شایستگی های مدیران دانشگاههای کارآفرین را در قالب 5 بعد اصلی و 25 مولفه نشان داد که بر اساس این یافته ها ابعاد اصلی عبارتند از: 1. دانش و آگاهی ها 2. نگرش ها 3. مهارت ها و تجربیات 4. ویژگی های شخصی 5. ارزش ها و اخلاق. به نظر می رسد مدل و نتايج حاصل از تحقيق می تواند در انتخاب مناسب مديران دانشگاه های کارآفرین و رشد و توسعه آنها مؤثر باشد.
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش ارائه مدل شایستگی های مدیران جهت ایجاد مزیت رقابتی در سازمان بوده و این تحقیق ترکیبی انجام شده و بخش کیفی بصورت اکتشافی و بخش کمی بصورت توصیفی-پیمایشی بوده و داده های کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته از 20 نفر مدیران، افراد خبره و اعضای هیات چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش ارائه مدل شایستگی های مدیران جهت ایجاد مزیت رقابتی در سازمان بوده و این تحقیق ترکیبی انجام شده و بخش کیفی بصورت اکتشافی و بخش کمی بصورت توصیفی-پیمایشی بوده و داده های کیفی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته از 20 نفر مدیران، افراد خبره و اعضای هیات علمی به روش نمونه گیری هدفمند و قضاوتی تا اشباع نظری جمع آوری شده و برای بررسی پایایی داده های کیفی، نمونه ای از متون برای کدگذاری به فرد خبره دیگر داده شد و نتایج کدگذاری وی با کدگذاری محقق مقایسه شد. حدود 86% توافق بین دو کدگذاری وجود داشته است. در بخش کمی داده های پژوهش از طریق پرسشنامه محقق ساخته از تعداد 322 نمونه که براساس روش کوکران تعیین شده از جامعه آماری پژوهش که شامل مدیران واحدهای صنعتی و تولیدی استان قزوین بوده، جمع آوری شده است. نتایج حاصل از بررسی پایایی پرسشنامه نشان می دهد که میزان ضرایب آلفای کرونباخ محاسبه شده در تمامی موارد بزرگتر از 7/0 است. مدل پژوهش براساس یافته های کیفی شامل مقوله های شایستگی فردی با 30 مفهوم، شایستگی میان فردی با 15 مفهوم، شایستگی مدیریتی با 18 مفهوم، شایستگی تخصصی مدیران 18 مفهوم، و مقوله مزیت رقابتی با 15 مفهوم شناسایی و تعیین شده و با استفاده از معادلات ساختاری برازش و آزمون شده است و بر مبنای نتایج بدست آمده از پژوهش، شایستگی های مدیران در مقوله های شایستگی های فردی و میان فردی، مدیریتی و تخصصی مدیران با مفاهیم و زیر مجموعه خاص هر مقوله شناسایی و تاثیرات آنها بر روی مقوله مزیت رقابتی به تفکیک مورد بررسی قرار گرفته که نتایج پژوهش نشان می دهد بر مزیت رقابتی در سازمان تاثیر معناداری دارند.
پرونده مقاله
این مقاله با هدف ارائه الگوی جذب منابع انسانی با رویکرد توسعه منابع انسانی در سازمانهای دولتی انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی-توسعهای است و از منظر روش گردآوری دادهها، یک پژوهشهای پیمایشی-مقطعی قرار میگیرد. برای دستیابی به هدف پژوهش از طرح چکیده کامل
این مقاله با هدف ارائه الگوی جذب منابع انسانی با رویکرد توسعه منابع انسانی در سازمانهای دولتی انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی-توسعهای است و از منظر روش گردآوری دادهها، یک پژوهشهای پیمایشی-مقطعی قرار میگیرد. برای دستیابی به هدف پژوهش از طرح آمیخته اکتشافی استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل مدیران با سابقه سازمانهای دولتی در استان خراسان رضوی است. نمونهگیری به روش هدفمند انجام شد و 15 نفر به اشباع نظری دست پیدا شد. جامعه آماری بخش کمی نیز شامل 6000 نفر از کارشناسان منابع انسانی سازمانهای دولتی است که با فرمول کوکران حجم نمونه 345 نفر برآورد گردید. با روش نمونهگیری چینهای در چهار منطقه از استان خراسان رضوی حجم نمونه مورد نیاز تامین شد. برای گردآوری دادهها از مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. مقولههای زیربنایی توسعه منابع انسانی با روش تحلیل مضمون شناسایی شد و الگوی نهایی با روش مدلیابی معادلات ساختاری اعتبارسنجی گردید. تحلیل دادههای کیفی با نرمافزار Maxqda و بخش کمی با LISREL انجام شد. نتایج نشان داده است مقولههای فراگیر در قالب عوامل فنی، انسانی و ارزشی دستهبندی شدهاند. عوامل سازماندهنده نیز شامل مهارت، دانش، نگرش، رفتار، پایبندی به ارزشها، عملگرا بودن، اقتصادی، تکنولوژیکی، اجتماعی، فرهنگی، انقلابی، مقتدر هستند. عوامل فنی از دانش، مهارت، عوامل اقتصادی و فناوری تشکیل شده است. عوامل انسانی شامل نگرش، رفتار، عوامل اجتماعی و فرهنگی است. در نهایت عوامل ارزشی نیز شامل پایبندی به ارزشها، عملگرا بودن، عوامل انقلابی و اقتداری است.
پرونده مقاله
نیازسنجی به عنوان اولین مرحله از مراحل فرآیند طراحی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی مطرح میباشد؛ و رعایت دقت لازم در آن، اثربخشی این برنامهها را افزایش خواهد داد. تحقیق حاضر به نیازسنجی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی در ساز چکیده کامل
نیازسنجی به عنوان اولین مرحله از مراحل فرآیند طراحی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی مطرح میباشد؛ و رعایت دقت لازم در آن، اثربخشی این برنامهها را افزایش خواهد داد. تحقیق حاضر به نیازسنجی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی در سازمانهای دولتی پرداخته است. عدم توجه به تفاوتهای ماهوی میان مهارتهای نرم و سخت در مرحله نیازسنجی، سبب بروز مشکلات در مراحل بعدی فرآیند توسعه کارکنان خواهد گردید. بر این اساس ابتدا مولفههای مهارتهای نرم منابع انسانی با استفاده از روش مرورنظاممند، شناسایی گردید؛ سپس جهت شناسایی سایر اجزاء نیازسنجی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم، با 23 تن از خبرگان امر آموزش و توسعه منابع انسانی مصاحبه نیمهساختار یافته صورت گرفته و تحلیل مضمون انجام شد. در ادامه نیز اعتبار یافتههای حاصل از تحلیل مضمون با بهرهگیری از روش دلفی و استفاده از آمار توصیفی محاسبه گردید و با دستیابی به اجماع حداکثری پانلیستهای شرکتکننده در تحقیق تائید شد. در نهایت مهارتهای نرم با 20 مولفه، در دو دسته مهارتهای نرم فردی و اجتماعی و اجزاء نیازسنجی با دو مضمون اصلی، چهار مضمون فرعی و هشت کد شناسایی گردید. عدم توجه درخور سازمانهای دولتی به مهارتهای نرم نشاندهنده نیاز این نوع سازمانها به طراحی برنامههای یادگیری و توسعه مهارتهای نرم منابع انسانی بوده و همچنین شایسته است تا در مرحله نیازسنجی، به مدون بودن مهارتهای نرم در شرحمشاغل سازمان توجه نموده و دستهبندی لازم میان مشاغل مدیریتی و غیرمدیریتی به لحاظ نوع نیاز به مهارتهای نرم مشخصگردد.
پرونده مقاله
هدف: اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر در دو بُعد نظری و کاربردی قابلبررسی میباشد . در بُعد نظری، با توجه به اینکه تاکنون تحقیقی درزمینه طراحی و تبین مدل شایستگی افراد مدیر در شرکتهای مختلف در شهرداری تهران انجامنشده، این تحقیق میتواند از جهت پر کردن خلأ نظری حوزه شایستگی چکیده کامل
هدف: اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر در دو بُعد نظری و کاربردی قابلبررسی میباشد . در بُعد نظری، با توجه به اینکه تاکنون تحقیقی درزمینه طراحی و تبین مدل شایستگی افراد مدیر در شرکتهای مختلف در شهرداری تهران انجامنشده، این تحقیق میتواند از جهت پر کردن خلأ نظری حوزه شایستگی در شهرداری تهران، به شناسایی هر چه بیشتر مفهوم شایستگی، ابعاد، شاخصها و نحوه گسترش و بهبود و بهبود آن بهصورت دقیقتر و عملیاتیتر یاری رسانده و منجر به یک الگوی یکپارچه و منسجم گردد. ازنقطهنظر کاربردی، نیز این تحقیق میتواند با تعیین و مشخص کردن وضع موجود شایستگی افراد مدیر در شرکتهای مختلف سازمان مذکور، نقش مؤثری در ارتقای عملکرد آنها و درنهایت بهبود عملکرد سازمان گردد. همچنین عدم مطالعه موضوع باعث میشود تا افراد مدیر در شرکتهای مختلف بر اساس سلایق مختلف و برداشت شخصی خود، نگاه ناقص و نادرستی نسبت به موضوع داشته باشند.
روش: نوع تحقیق ازنظر هدف، گسترش و بهبود ای و ازلحاظ نحوه گردآوری، کاربردی میباشد و ازلحاظ نوع دادهها ترکیبی میباشد. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی شامل 15 نفر از خبرگان و صاحبنظران بود که با روش نمونهگیری غیر احتمالی قضاوتی و هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمی شامل کلیه افراد مدیر در شرکتهای مختلف شهرداری شهر تهران بود و حجم نمونه برابر با 384 نفر و به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند.
پرونده مقاله
از تحمل ابهام به عنوان یکی از شایستگی های استراتژیک رهبران یاد می شود که در اثربخشی تصمیمات آنان در شرایط ابهام، نقش چشمگیری دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل فردی موثر بر تحمل ابهام رهبران، طراحی الگوی جامعی از این عوامل و ارائه راهکارهایی در جهت توسعه این شایستگی چکیده کامل
از تحمل ابهام به عنوان یکی از شایستگی های استراتژیک رهبران یاد می شود که در اثربخشی تصمیمات آنان در شرایط ابهام، نقش چشمگیری دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل فردی موثر بر تحمل ابهام رهبران، طراحی الگوی جامعی از این عوامل و ارائه راهکارهایی در جهت توسعه این شایستگی بر مبنای عوامل شناسایی شده صورت گرفته است. به منظور دستیابی به شواهد بیشتر برای درک پدیده، با رویکرد کیفی عمل و دادهها از طریق مصاحبه با نوزده نفر از خبرگان گردآوری گردید. جامعه آماری این پژوهش عبارتند از خبرگان دانشگاهی و خبرگان اجرایی وزارت نفت که تجربه مدیریت و تصمیم گیری در شرایط ابهام را دارند. نمونه گیری این پژوهش هدفمند انجام شده است. برای کد گذاری از روش آتراید استرلینگ و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل شبکه مضامین استفاده شده است. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، عوامل فردی موثر بر تحمل ابهام رهبران در شش مضمون فراگیر ویژگی های جمعیت شناختی، ویژگی های شخصیتی، شایستگی ها، انگیزه ها و نیازها، ادراکات و عواطف دسته بندی شدند. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد ویژگی های جمعیت شناختی شامل ویژگی های عمومی و شغلی، ویژگی های شخصیتی شامل برونگرایی، مسئولیت پذیری، سازگاری، گشودگی نسبت به تجربه، ثبات عاطفی، شهودی بودن، مرکز کنترل، مخاطره-پذیری و صبر، شایستگی ها شامل دانش، مهارت، توانایی و تجربه، انگیزه ها و نیازها شامل احترام و خودشکوفایی، ادراکات شامل ادراکات نسبت به ابهام، نسبت به شغل، نسبت به سازمان و نسبت به زندگی و عواطف شامل عواطف در مواجهه با ابهام و عواطف کلی به عنوان عوامل فردی در تعامل با یکدیگر در سطح تحمل ابهام رهبران موثرند و می توان از آنها برای توسعه این شایستگی رهبری بهره برد.
پرونده مقاله
انتخاب اساتید ریاضی در دانشگاهها مسئله مهمی است و استادان از ارکان اصلی دانشگاهها هستند و ارتقا کیفیت عملکرد آنها، منجر به ارتقای کیفیت رشته ریاضی دانشگاهها میشود. از فرایندهایی که بهمنظور این ارتقا کیفیت انجام میشود، ارزیابی و توسعه صلاحیتهای حرفهای اساتید ری چکیده کامل
انتخاب اساتید ریاضی در دانشگاهها مسئله مهمی است و استادان از ارکان اصلی دانشگاهها هستند و ارتقا کیفیت عملکرد آنها، منجر به ارتقای کیفیت رشته ریاضی دانشگاهها میشود. از فرایندهایی که بهمنظور این ارتقا کیفیت انجام میشود، ارزیابی و توسعه صلاحیتهای حرفهای اساتید ریاضی است. هدف از اجرای این تحقیق اولویتبندی صلاحیتهای حرفهای اساتید ریاضی دانشگاههای فرهنگیان کشور از طریق تاپسیس فازی است. تحقيق حاضر ازنظر هدف، كاربردي و ازنظر ماهيت و روش، تلفیقی از روشهای تحلیل محتوای اسنادی، توصيفي- تحليلـــــي است. جامعه آماری این تحقیق با توجه به استفاده از تکنیک دلفی، در بخش شناسایی مولفه ها شامل 12 نفر از خبرگان با تجربه ای است که در زمینه ریاضی فعال می باشند انتخاب گردید. متدولوژی این تحقیق بدین گونه است که در ابتدا با انجام مطالعه بر روی ادبیات موضوعی و پژوهش های مرتبط پیشین، 80 مؤلفه برای صلاحیتهای حرفهای اساتید ریاضی فهرست گردید، که پس از تهیه پرسشنامه و تکمیل کردن آن توسط خبرگان با استفاده از تکنیک دلفی به چهار مؤلفه و 13 زیرمولفه تلخیص شدند که این چهار مؤلفه بهصورت صلاحیت دانش حرفهای (با سه مشخصه)، صلاحیت توانایی حرفهای (با سه مشخصه)، صلاحیت مهارت حرفهای (با چهار مشخصه) و صلاحیت ویژگی حرفهای (با سه مشخصه) دستهبندی شدند. برای بررسی روایی محتوایی، پرسش نامه طراحی شده در اختیار اعضای خبرگان قرار گرفت و بر اساس نظرات اعلام شده، شاخص روایی محتوایی(CVI=0/90) و نسبت روایی محتوایی (CVR=0/87) محاسبه گردید. پایایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ 89/0 تعیین شد. در مرحله دوم برای رتبهبندی صلاحیتهای انتخابشده تعداد پنج نفر از اساتید ریاضی دانشگاه فرهنگیان هرمزگان (پردیسهای شهید بهشتی و فاطمه الزهرا هرمزگان) بهصورت هدفمند انتخاب شدند که میزان اهمیت هركدام از شاخصها را در یك پرســـــشنامه طراحیشده تعیین نمودهاند و سپس اطلاعات با استفاده از روش تاپسیس فازی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. بر اساس یافتهها صلاحیت دانش حرفه ای ، توانایی حرفه ای ، ویژگی حرفه ای و مهارت حرفه ای به ترتیب بیشترین اهمیت را داشتند و همچنین از بین زیر مؤلفهها دانش برقراری ارتباط، دانش تخصصی، مهارت تدریس و ویژگیهای اخلاقی بیشترین وزن دهی را به خود اختصاص دادند. با توجه به نتایج بیانشده میتوان دریافت که دانشگاههای فرهنگیان میتوانند جهت انتخاب صلاحیتهای حرفهای اساتید ریاضی خود از نتایج این تحقیق استفاده نمایند.
پرونده مقاله
نیروی انسانی توانمند یکی از مؤلفههای ورود سازمانها به عرصههای پیچیده رقابت است. ازآنجاییکه عوامل متعددی در توانمندسازی مدیران، نقش دارند. بررسی نقطه اشتراک این عوامل، عوامل حیاتی موفقیت در توانمندسازی مدیران را شناسایی و آشکار میکند. توانمندسازی بهعنوان یکی از ابزا چکیده کامل
نیروی انسانی توانمند یکی از مؤلفههای ورود سازمانها به عرصههای پیچیده رقابت است. ازآنجاییکه عوامل متعددی در توانمندسازی مدیران، نقش دارند. بررسی نقطه اشتراک این عوامل، عوامل حیاتی موفقیت در توانمندسازی مدیران را شناسایی و آشکار میکند. توانمندسازی بهعنوان یکی از ابزارهای سودمند ارتقاء کیفی کارکنان و افزایش اثربخشی سازمانی تلقی میگردد؛ سازمانهای توانمند ماحصل اندیشه مدیران توانمند است؛ ازاینرو، پژوهش حاضر باهدف شناسایی عوامل حیاتی موفقیت در توانمندسازی مدیران شرکتهای پیمانکاری شهرداری اصفهان، انجامشده است. پژوهش حاضر، پژوهشی کاربردی است که برای انجام آن از روش توصیفی (پیمایشی) استفادهشده است. جامعه آماری آن شامل مدیران شرکتهای پیمانکاری شهرداری اصفهان بوده و حجم نمونه، با استفاده از فرمول کوکران، 120 نفر برآورد شد. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته به روش دلفی و برای تجزیهوتحلیل دادهها، از نرمافزار SPSS و شاخصهای آمار توصیفی و نیز آزمون تی تکنمونهای، بهره گرفته شد. عوامل حیاتی موفقیت در توانمندسازی جامعه مخاطب، تأثیر دارد و در سطح بالاتر از متوسط (179/4) نقش دارند. نتایج این پژوهش نشان داد که شش عامل: انگیزش، آموزش، مهارت های مدیریتی، تمرکز بر توسعه منابع انسانی، تقویت آگاهی، تفکر تحلیلی، در موفقیت توانمندسازی مدیران نقش حیاتی دارند و نقش این عوامل، در سطح بالاتر از متوسط در توانمندسازی مدیران این شرکتها، تأیید شد.
پرونده مقاله
نظر به نقش محوری بازاریابی بینالملل در توسعه و موفقیت مناطق آزاد تجاری، مدیران بازاریابی بینالمللی باید از مهارتها و شایستگیهای ویژهای برخوردار باشند. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی طراحی و اعتبارسنجی الگوی شایستگی مدیران بازاریابی بینالمللی در مناطق آزاد تجاری انج چکیده کامل
نظر به نقش محوری بازاریابی بینالملل در توسعه و موفقیت مناطق آزاد تجاری، مدیران بازاریابی بینالمللی باید از مهارتها و شایستگیهای ویژهای برخوردار باشند. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی طراحی و اعتبارسنجی الگوی شایستگی مدیران بازاریابی بینالمللی در مناطق آزاد تجاری انجام شده است. مطالعه حاضر از منظر هدف یک پژوهش کاربردی-توسعه ای است که با روش آمیخته اکتشافی صورت گرفته است. همچنین از نظر روش و بازه زمانی گردآوری دادهها یک پژوهش پیمایش مقطعی است. جامعه آماری بخش کیفی شامل 23 نفر از مدیران مناطق آزاد تجاری است. در بخش کمی نیز از دیدگاه 186 نفر از مدیران بازاریابی بینالمللی مناطق آزاد تجاری استفاده شده است. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته میباشد. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل مضمون و حداقل مربعات جزئی استفاده گردیده است. نتایج نشان داده است شایستگی مدیران بازاریابی بینالمللی شامل دانش، مهارت، ویژگیهای فردی، توانایی و اعتبار میباشند. شایستگی مهارتی شامل مهارت حرفهای و مهارت میانفردی است. شایستگی دانشی شامل دانش تخصصی، دانش عمومی و دانش بینالمللی است. شایستگی اعتباری به دو مقوله اعتبار عمومی و حرفهای افراز میشود. شایستگی توانایی شامل توانایی مدیریتی، بازاریابی و عاطفی است. در نهایت شایستگیهای فردی نیز شامل ویژگیهای اخلاقی، شخصیتی و حرفهای است.
پرونده مقاله
توسعه منابع انسانی سبز رویکردی جدید از طراحی مشاغل است که بر نوآوری کارکنان استوار است و چنانچه براساس اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی صورت گیرد در نهایت میتواند به تولید پایدار منجر شود. نظر به اهمیت و گستردگی موضوع این پژوهش با هدف بررسی تاثیر توسعه منابع انسانی چکیده کامل
توسعه منابع انسانی سبز رویکردی جدید از طراحی مشاغل است که بر نوآوری کارکنان استوار است و چنانچه براساس اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی صورت گیرد در نهایت میتواند به تولید پایدار منجر شود. نظر به اهمیت و گستردگی موضوع این پژوهش با هدف بررسی تاثیر توسعه منابع انسانی سبز بر تولید پایدار در شرکتهای تولیدی انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف اکتشافی و از نظر روش و بازه زمانی گردآوری دادهها، یک پژوهش پیمایشی-مقطعی میباشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 19 نفر از خبرگان حوزه توسعه منابع انسانی و مدیران فعال شهرک صنعتی شیراز و در بخش کمی شامل کارکنان شهرک صنعتی شیراز میباشد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 212 نفر برآورد گردید و نمونهگیری با روش تصادفی ساده انجام گرفت. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه است که با روش روایی سازه، روایی همگرا و روایی واگرا اعتبارسنجی گردید. با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز قابلیت اعتماد پرسشنامه مطلوب ارزیابی شد. برای اعتبارسنجی الگوی توسعه منابع انسانی سبز از روش حداقل مربعات جزئی و نرمافزار Smart PLS استفاده شد. براساس نتایج بدست آمده مشخص گردید، توسعه منابع انسانی سبز بر خودکارآمدی سبز، رفتار سبز کارکنان و رفتار شهروندی سبز تاثیر میگذارد. رفتار سبز کارکنان به عنوان یک عامل مهم در این رابطه از رفتار شهروندی سبز و خودکارآمدی نیز تاثیر میگیرد و بر تولید پایدار تاثیر میگذارد. همچنین توسعه منابع انسانی سبز از طریق رفتار شهروندی سبز نیز بر تولید پایدار موثر است.
پرونده مقاله
با عنايت به اهميت توسعه منابع انساني خصوصا توسعه مديران بعنوان كليد توسعه كشور، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگويي براي توسعه مديران شركت ملي نفت ايران صورت گرفته است. در تحقيق از روش آميخته استفاده شده است. در بخش كيفي با بهره گيري از روش دلفي و نمونه گيري هدفمند با 15 نفر چکیده کامل
با عنايت به اهميت توسعه منابع انساني خصوصا توسعه مديران بعنوان كليد توسعه كشور، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگويي براي توسعه مديران شركت ملي نفت ايران صورت گرفته است. در تحقيق از روش آميخته استفاده شده است. در بخش كيفي با بهره گيري از روش دلفي و نمونه گيري هدفمند با 15 نفر از مديران ارشد شركت ملي نفت ايران مصاحبه اي نيمه ساختار يافته در جهت ساخت پرسشنامه صورت گرفت كه تحليل مضمون و كدگذاري در نرم افزار مكس كيودا صورت گرفت. در بخش كمي پس از جمع آوري اطلاعات 156 پرسشنامه از قلمرو مكاني تمامي واحدهاي آموزش و توسعه در شركت ملي نفت ايران، براي تاييد و آزمون مدل مفهومي از تحليل عاملي تاييدي از نرم افزار SPSS و LISREL استفاده شده است. نتايج پژوهش نشان داد در بين ابعاد توسعه مديران تراز جهاني، بعد فردي بالاترين همبستگي را با متغير مكنون داشته و اختلاف معني داري را با سطح مطلوب شاهد نيستيم بعد از آن بعد گروهي اختلاف كمتري با سطح مطلوب دارد اما در ابعاد سازماني با تراز جهاني اختلاف معني داري را شاهد هستيم. با عنايت به اهميت توسعه منابع انساني خصوصا توسعه مديران بعنوان كليد توسعه كشور، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگويي براي توسعه مديران شركت ملي نفت ايران صورت گرفته است. در تحقيق از روش آميخته استفاده شده است.در بخش كيفي با بهره گيري از روش دلفي و نمونه گيري هدفمند با 15 نفر از مديران ارشد شركت ملي نفت ايران مصاحبه اي نيمه ساختار يافته صورت گرفت
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی منتورینگ در راستای بهبود فعالیتهای منابع انسانی در شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب می باشد. این پژوهش براساس رویکرد کیفی وکمی (آمیخته) انجام پذیرفته است. در بخش کیفی شناسایی عوامل و زیرساختهای لازم الگو با استفاده از مصاحبه با 11 نفر از خبرگان که چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی منتورینگ در راستای بهبود فعالیتهای منابع انسانی در شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب می باشد. این پژوهش براساس رویکرد کیفی وکمی (آمیخته) انجام پذیرفته است. در بخش کیفی شناسایی عوامل و زیرساختهای لازم الگو با استفاده از مصاحبه با 11 نفر از خبرگان که با استفاده از روش نمونهگیری گلوله برفی انتخاب شدهاند انجام پذیرفته و از روش تحلیل مضمون استفاده شده و از نوع تحقیقات اکتشافی است. براي بررسي روايي ابزار گردآوری دادههای کیفی از نظرات خبرگان و برای بررسی پایایی یافتههای تحلیل مضمون از شاخص کاپا استفاده گردید و 96 کد باز در قالب 12 مضمون و در واقع زیرساختهای لازم جهت طراحی الگو بدست آمد که عبارتند از: ارتباطات سازمانی، ارزیابی منتورینگ، آموزش سازمانی، تعهدسازمانی، توانمندسازی کارکنان، ساختار سازمانی، عوامل سازمانی، مدیریت دانش، مدیریت مسیر شغلی، مدیریت منابع انسانی، نتایج عملکردی سازمان، و ویژگیهای فردی منتور. در بخش کمی برای اعتبار سنجی مدل از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. در این تحقیق از روش نمونهگیری تصادفی طبقاتی و بر اساس فرمول کوکران، از بین 105 نفر جامعه آماری تعداد نمونهها می بایست83 نفر باشند که برای احتیاط 100 پرسشنامه توزیع شد. مدل تحقیق براساس یافتههای تحلیل کیفی و نتایج حاصل از معادلات ساختاری و براساس زیرساختهای لازم شناسایی شده اجرای منتورینگ و با استفاده از تکنیک حداقل مربعات جزئی مورد آزمون و در نهایت الگوی منتورینگ در راستای بهبود فعالیتهای منابع انسانی و پیشنهاداتی در زمینه ایجاد شرایط و بستر لازم در جهت اجرای منتورینگ ارائه گردید.
پرونده مقاله
ارائه یک راهنمای عملیاتی برای انتخاب و به کارگیری روش های یادگیری در سازمان ها به عنوان یکی از ابزارهای مورد استفاده مدیران و کارشناسان آموزش در انتقال موثر آموزشی و ارتقاء بهینه فرآیندهای آموزش تأثیر ارزنده ای دارد. خلأ مدل نظری در این زمینه و تقاضای روز افزون سازمان ه چکیده کامل
ارائه یک راهنمای عملیاتی برای انتخاب و به کارگیری روش های یادگیری در سازمان ها به عنوان یکی از ابزارهای مورد استفاده مدیران و کارشناسان آموزش در انتقال موثر آموزشی و ارتقاء بهینه فرآیندهای آموزش تأثیر ارزنده ای دارد. خلأ مدل نظری در این زمینه و تقاضای روز افزون سازمان ها برای تصمیم گیری در سازمان ها، انگیزه اصلی نویسنده جهت پژوهش و بسط شده است. رویکرد پژوهشی مورد استفاده در این پژوهش آمیخته می باشد. در بخش کیفی پژوهش برای مدل سازی نظری از روش پژوهش نظریه ای بهره گرفته شده است و در بخش کمی از روش پیمایش استفاده گردید. در بخش کیفی پس از انتخاب متخصصین از میان مدیران و کارشناسان آموزش به صورت هدفمند (از نوع گلوله برفی) تلاش شده با استفاده از روش نیمه ساختار یافته عوامل اصلی مدل تصمیم گیری تعیین شود. مشارکت کنندگان در این بخش 12 نفر از متخصصین بودند و نتایج پژوهش بخش کیفی با روش تحلیل مضمون استخراج گردید برای بخش کمی با استفاده از روش پیمایشی، ابتدا روایی سوالات با روش CVR مورد تأیید متخصصین قرار گرفت و بعد از توزیع و گردآوری آن ها با استفاده از آزمون های کولموگروف- اسمیرنوف، آزمون T و شاخص های مرکزی مورد تحلیل قرار گرفت و بعد از آن عوامل موثر در تعیین روش های آموزش و توسعه منابع انسانی تعیین شد و برای وزن دهی به آن ها تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار Expert choice استفاده شد. عوامل موثر بعد ازشناسایی با ضریب وزنی شامل سطح مخاطبین (0.161)، دامنه برنامه توسعه شایستگی (0.162)، سطح پوشش دهی شایستگی (0.139)، هدف توسعه شایستگی (0.044)، میزان هزینه تخصیص برای توسعه شایستگی (0.284)، مدت زمان مطلوب توسعه شایستگی (0.067)، امکان تجربه واقعی پدیده های شایستگی توسط فراگیر(0.076) و مدت زمان انتقال یادگیری مطلوب (0.064) می باشند.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش شناسایی شایستگی های حرفه ای مورد نیاز مدیران کیفیت جهت انطباق با الزامات صنعت نسل 4 است. محقق سعی نموده تا با بررسی تغییرات مورد انتظار در صنعت 4 از چهار جنبه؛ کارخانه (افراد و فرآیند)، کسبوکار، محصول و مشتریان، شایستگیهای فنی، روششناختی، اجتماعی و شخصی چکیده کامل
هدف این پژوهش شناسایی شایستگی های حرفه ای مورد نیاز مدیران کیفیت جهت انطباق با الزامات صنعت نسل 4 است. محقق سعی نموده تا با بررسی تغییرات مورد انتظار در صنعت 4 از چهار جنبه؛ کارخانه (افراد و فرآیند)، کسبوکار، محصول و مشتریان، شایستگیهای فنی، روششناختی، اجتماعی و شخصی مدیران کیفیت را جهت ورود به صنعت 4 شناسایی کند. این مطالعه، کیفی است و با روش تحلیل مضمون، مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده با شانزده نفر از مدیران کیفیت و مدیران منابع انسانی شرکت های دریافت کننده سطوح مختلف تعالی در بخش ساخت و تولید در سال 1400، تحلیل و مضامین پایه ای و مضامین سازمان دهنده شناسایی شدند. یافته ها نشان می دهد که مدیران کیفیت برای تفسیر داده های بزرگ مربوط به فرآیندها جهت اتخاذ تصمیمات راهبردی، استفاده از فناوری های دیجیتالی، و آگاهی از ریسک امنیتی داده ها، به شایستگی های فنی نیاز دارند. برای استفاده از داده ها جهت شناسایی منشأ مشکلات، دسترسی به منابع قابل اعتماد یادگیری و توانایی استفاده از ابزارهای جدید به منظور حل مؤثر مسائل پیچیده، شایستگی های روش شناختی مورد نیاز خواهد بود. شایستگی های اجتماعی در ارتباطات بین سازمانی، ارتباط با تأمین کنندگان و مشتریان در پلتفرم های مجازی مشترک جدید، همراه با توانایی حفظ دانش ضمنی و صریح در یک محیط غیرمتمرکز که نیازمند توانایی رهبری برای تصمیم گیری است، ضروری خواهد بود. توانایی انجام وظایف شغلی در محل های کاری منعطف و در زمان های انعطاف پذیر، و نیز سازگاری با تغییرات مکرر مرتبط با کار ازجمله شایستگی های شخصی مورد نیاز محسوب می شوند.
پرونده مقاله
هدف تحقیق حاضر، ارایه مدلی برای توسعه شایستگی های مربی گری مدیران آموزش مناطق 22 گانه شهرداری تهران می باشد. این پژوهش به دلیل ماهیت موضوع، از نوع توصیفی و از نوع پیمایشی است. ابزار به کارگرفته شده در این پژوهش مصاحبه های باز و پرسشنامه ساختار یافته می باشد. به منظور گر چکیده کامل
هدف تحقیق حاضر، ارایه مدلی برای توسعه شایستگی های مربی گری مدیران آموزش مناطق 22 گانه شهرداری تهران می باشد. این پژوهش به دلیل ماهیت موضوع، از نوع توصیفی و از نوع پیمایشی است. ابزار به کارگرفته شده در این پژوهش مصاحبه های باز و پرسشنامه ساختار یافته می باشد. به منظور گردآوري اطلاعات، با به کارگیري روش نمونه گیري هدفمند با 30نفر از خبرگان مربی گری کشوری به روش دلفی مصاحبه انجام شد. سپس مدل نهایی با استفاده از پرسشنامه بین 210نفر از مدیران و مسئولین آموزش شهرداری تهران توزیع گردید و با استفاده از معادلات ساختاری در نرم افزار Amos24 و تحلیل عاملی تایید مورد ارزیابی گسترده تر قرار گرفت. براساس نتایج بدست آمده، متغیرهای شایستگی های کنش مربی، شایستگی رفتاری مربی، شایستگی اجرایی مربی و شایستگی پایش کردن مربی به عنوان ابعاد متغیر توسعه شایستگی های مربی گری در مدیران آموزش شهرداری تهران شناسایی گردیدند. ابعاد شایستگی های کنش مربی عبارتند از : تجزیه و تحلیل فردی و راهبردی، وضع مقاصد راهبردی و توسعه طرحهای عملیاتی. رهبری تحول آفرین، اعتماد، گوش کردن فعال و پرسشگری قدرتمند به عنوان مولفه های شایستگی رفتاری مربی، توانمندسازی، توسعه و تشویق وهدایت در انجام وظیفه به عنوان مولفه-های شایستگی اجرایی مربی، همچنین پایش مثبت، پایش منفی و بازخورد به عنوان مولفه های شایستگی پایش کردن مربی به شناخته شدند.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف کاوش و توصیف ابعاد فرهنگ سازمانی دانشگاه فرهنگیان از منظر توسعه شایستگی های معلمی انجام شد. بر اساس هدف دو سوال پژوهش طرح گردید و به کمک طرح پژوهش کیفی با رویکرد پدیدار شناسی دنبال شد. مشارکت کنندگان مبتنی بر شیوه نمونه گیری هدفمند و با رعایت تنوع گروه چکیده کامل
این پژوهش با هدف کاوش و توصیف ابعاد فرهنگ سازمانی دانشگاه فرهنگیان از منظر توسعه شایستگی های معلمی انجام شد. بر اساس هدف دو سوال پژوهش طرح گردید و به کمک طرح پژوهش کیفی با رویکرد پدیدار شناسی دنبال شد. مشارکت کنندگان مبتنی بر شیوه نمونه گیری هدفمند و با رعایت تنوع گروه ها به تعداد 44 نفر در چهار گروه: مدیران و کارشناسان سازمان مرکزی، اساتید و دانشجویان از دانشگاه فرهنگیان؛ اساتید دانشگاه در حوزه های تعلیم و تربیت و تربیت معلم از دانشگاه های خوارزمی، تهران، تربیت مدرس، شهید بهشتی و علامه طباطبایی تهران انتخاب شدند. داده ها به کمک مصاحبه عمیق اکتشافی جمع آوری شدند. مصاحبه با اساتید، مدیران و کارشناسان سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان و همچنین اساتید دیگر دانشگاه ها به شیوه انفرادی و مصاحبه با دانشجویان به شیوه گروه های کانونی انجام شد. از تحلیل داده ها ابعاد شش گانه شایستگی های معلمی: دانش نظری، دانش عملی، زاویه دید، باورهای حرفه ای، توانمندی های فردی و فراشایستگی ها با 15 مولفه؛ و در بخش فرهنگ سازمانی دانشگاه فرهنگیان، ابعاد شش گانه فلسفه تربیت، اعتماد، تربیت معلم، تعاملات درون و برون سازمانی، ارزشهای سازمانی و فاصله قدرت با 17 مولفه استنباط شد.
پرونده مقاله
یکی از جنبه های ارزش آفرینی در حوزه منابع انسانی توجه و تمرکز بر شایسته محوری سرمایه انسانی است تا بتوان از آن طریق بر موفقیت سازمان کمک کرد. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی شایستگی مدیران منابع انسانی مبتنی بر معنویت در محیط کار است که در این تحقیق با استفاده از نظرات اس چکیده کامل
یکی از جنبه های ارزش آفرینی در حوزه منابع انسانی توجه و تمرکز بر شایسته محوری سرمایه انسانی است تا بتوان از آن طریق بر موفقیت سازمان کمک کرد. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی شایستگی مدیران منابع انسانی مبتنی بر معنویت در محیط کار است که در این تحقیق با استفاده از نظرات اساتید دانشگاهی و خبرگان منابع انسانی در شرکت گاز الگویی مطلوب با روش ترکیبی اکتشافی تدوین گردید. و با دو شاخص ضرایب آلفای کرونباخ و پایایی مرکب، پایایی ابزارهای اندازهگیری و با استفاده از شاخص میانگین و واریانس روایی همگرای ابزارهای اندازهگیری و تایید شد.که طبق یافتههای تحقیق هفت عامل شامل عوامل فردی، شایستگیهای معنوی، مهارتهای مدیریتی، مدیریت مشارکتی، ارزش آفرینی منابع انسانی، مدیریت منابع انسانی، پایبندی به قوانین بعنوان ابعاد اصلی مدل شناسایی شدند از هفت عامل شناسایی شده مدل پایبندی به قوانین، مدیریت منابع انسانی و ارزش آفرینی منابع انسانی در سطح اول قرار گرفتند که همانند سنگ زیربنای مدل عمل می کنند که معنویت در محیط کار باید از این متغیرها شروع و به سایر متغیرها سرایت کند. این سه عاملها دارای ارتباط متقابل با یکدیگر هستند. برای تدوین مدل از نرم افزار AMOS استفاده شده است.
پرونده مقاله
با توجه به اهمیت و نقش فزاینده نیازسنجی آموزشی به عنوان اولین گام فرایند آموزش بهینه کارکنان و کمتوجهی به شناسایی جامع موانع این فرایند ارزشآفرین، در پژوهش حاضر تلاش گردید تا با استفاده از رویکردی کیفی، ضمن واکاوی عمیق این پدیده، موانع فرایند نیازسنجی آموزشی در شرکت م چکیده کامل
با توجه به اهمیت و نقش فزاینده نیازسنجی آموزشی به عنوان اولین گام فرایند آموزش بهینه کارکنان و کمتوجهی به شناسایی جامع موانع این فرایند ارزشآفرین، در پژوهش حاضر تلاش گردید تا با استفاده از رویکردی کیفی، ضمن واکاوی عمیق این پدیده، موانع فرایند نیازسنجی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران شناسایی شده و راهکارهایی برای بهبود آن پیشنهاد گردد. بدین منظور از روش گروههای کانونی استفاده شد. میدان پژوهش شرکت ملی گاز ایران بود و شرکتکنندگان با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از نوع ملاکی از بین کارکنان واحد آموزش و تجهیز نیروی انسانی انتخاب شدند. گردآوری دادهها با استفاده از فن مصاحبه کانونی انجام شد و در چهارمین مصاحبه کانونی (شامل 20 نفر) به سطح اشباع دادهها رسید. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل مضمون، به شناسایی 207 گزاره مفهومی، 19 مضمون پایه و 4 مضمون اصلی منتج گردید. مضامین اصلی شامل موانع فردی (مشارکت ناکافی کارکنان سازمان در فرایند نیازسنجی آموزشی و غیره)، موانع سازمانی (اشکال در فرایندهای واحد برنامهریزی نیروی انسانی سازمان و غیره)، موانع مدیریتی (مشارکت ناکافی مدیران، رؤسا و سرپرستان سازمان در فرایند نیازسنجی آموزشی و غیره) و موانع محیطی (کمبود زیرساختهای لازم و مناسب در سازمان و غیره) است. با توجه به یافتههای پژوهش، توجه به موانع شناسایی شده به منظور اجرای بهینه فرایند نیازسنجی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران ضرورت دارد؛ لذا در پایان راهکارهایی به منظور کاهش تأثیر موانع بر اجرای بهینه فرایند نیازسنجی آموزشی و بهبود آن ارائه شد.
پرونده مقاله
توسعه مربیان ورزشی هر کشوری دارای اهمیت فراوانی می باشد و موفقیت در حوزه ورزش نتایج مهم فرهنگی، تربیتی و اقتصادی را به همراه خواهد داشت. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می شود که فدراسیون جهانی رشته مورد مطالعه در داخل کشور باشد و متولی اصلی مدیریت این رشته در سطح بین الملل چکیده کامل
توسعه مربیان ورزشی هر کشوری دارای اهمیت فراوانی می باشد و موفقیت در حوزه ورزش نتایج مهم فرهنگی، تربیتی و اقتصادی را به همراه خواهد داشت. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می شود که فدراسیون جهانی رشته مورد مطالعه در داخل کشور باشد و متولی اصلی مدیریت این رشته در سطح بین المللی متعلق به کشور ایران باشد. توسعه مربیان می تواند منجر به تحول و ارتقاء در حوزه ورزشی گردد. تربیت و توسعه مربیان در همه سطوح دارای اهمیت است و از لحاظ اعتبار جهانی این گروه دارای بیشترین تأثیر را در کسب افتخارت بر عهده دارند. هدف از انجام این مطالعه، تعیین نیازهای آموزشی مربیان ورزشی در رشته های مرتبط با فدراسیون زورخانه ای و پهلوانی می باشد. برای تحقق چنین هدفی پژوهشی با رویکرد ترکیبی (آمیخته) انجام شد. در بخش کیفی با استفاده از روش اکتشافی و با دو ابزار دیکوم (تعداد مشارکت کنندگان 9 نفر) و مصاحبه نیمه ساختاریافته (تعداد مشارکت کنندگان 12 نفر و انتخاب شده با رویکرد گلومه برفی) و روش تحلیل آزمون با مدل آتراید و استیرلینگ، نیازهای مرتبط با مربیان فدراسیون پهلوانی و زورخانه ای استخراج گردید و سپس با روش پیمایش (و به کارگیری آزمون های تی تگ گروهه، تحلیل واریانس یک طرفه یا آنوا و همچنین آزمون فریدمن) نیازهای آموزشی تعیین و اولویت بندی شد. نیازهای آموزشی پس از بررسی و تحلیل در قالب پنج گروه اصلی توانایی های اخلاقی، توانایی های بین المللی، توانایی های تخصصی، توانایی های نرم و توانایی های همراستایی سازمانی طبقه بندی و ارائه گردید.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، با هدف بررسی جوانب تاریک و تیره شخصیت بر پنهانسازی دانش با نقش میانجی فرهنگ یادگیری سازمانی صورت پذیرفته است. پژوهش حاضر ذیل پارادایم اثباتی و در گروه پژوهشهای کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش 3 پرسشنامه استاندارد است، طیف مورداستفاده چکیده کامل
پژوهش حاضر، با هدف بررسی جوانب تاریک و تیره شخصیت بر پنهانسازی دانش با نقش میانجی فرهنگ یادگیری سازمانی صورت پذیرفته است. پژوهش حاضر ذیل پارادایم اثباتی و در گروه پژوهشهای کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش 3 پرسشنامه استاندارد است، طیف مورداستفاده در پرسشنامه پژوهش طیف لیکرت است. پایایی ابزار پژوهش نیز بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مولفههای مثلث تاریک شخصیت (75/0)، پنهانسازی دانش (77/0)، فرهنگ یادگیری سازمانی (71/0) به تأیید رسیده است، جامعه آماری پژوهش شامل اساتید دانشگاه تهران است. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از نرمافزار نمونهگیری Spss Sample power برابر با 187 نفر و شیوه نمونهگیری در این پژوهش نمونهگیری در دسترس است. ابزار تجزیهوتحلیل اطلاعات پرسشنامهای پژوهش نرمافزار آماری SPSS و AMOS است. بهمنظور عدم وجود تأثیر بین متغیرها و تعمیم نتایج بهدستآمده از حجم نمونه به جامعه آماری از مدل رگرسیونی ساده، مدل میانجی و مدل مسیر جهت ارزیابی فرضیههای پژوهش و مدل مفهومی پژوهش استفاده شد.. بنابراین با توجه به یافتههای حاصل از پژوهش میتوان اذعان نمود مثلث تاریک شخصیت بر پنهانسازی دانش تأثیرگذار بوده و 31 درصد واریانس پنهانسازی دانش توسط مولفه مثلث تاریک شخصیت تبیین شده است. ابعاد مثلث تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی، بعد اختلالات فکری و روانی) بر پنهانسازی دانش تأثیرگذار است. 38 درصد واریانس مولفه پنهانسازی دانش توسط ابعاد مثلث تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی، بعد اختلالات فکری و روانی) تبیین شده است. در تأثیر مثلث تاریک شخصیت بر پنهانسازی دانش متغیر فرهنگ یادگیری سازمانی دارای نقش میانجی جزئی است.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش بررسی و کشف اصول و استانداردهای اخلاق حرفهای مدیران آموزشی دبیرستان های پسرانه ناحیه یک سنندج و چالشهای آن میباشد. رویکرد پژوهش کمی- کیفی (Mix Method) میباشد. جامعه آماری در بخش کیفی مدیران دبیرستانهای پسرانه ناحیه یک سنندج هستند و با استفاده از روش چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی و کشف اصول و استانداردهای اخلاق حرفهای مدیران آموزشی دبیرستان های پسرانه ناحیه یک سنندج و چالشهای آن میباشد. رویکرد پژوهش کمی- کیفی (Mix Method) میباشد. جامعه آماری در بخش کیفی مدیران دبیرستانهای پسرانه ناحیه یک سنندج هستند و با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و راهبرد پدیدارشناسی 8 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند. داده¬ها از طریق مصاحبه با سوالات باز پاسخ گردآوری شدند و یافته¬ها نشان دادند: الف- تعاریف مدیران آموزشی از اخلاق حرفه¬ای در مدارس شامل رعایت مقرارت خاص یک حرفه، مبانی و اصول دینی، ارزش¬ و هنجارهای اجتماعی ب- اصولی مانند خودراهبری، داشتن چشم انداز، توانمندی¬های حرفه¬ای، احترام و تعهد و مسولیت پذیری در محیط کار ج- چالش¬ها شامل: چالش¬های ساختاری (عدم استاندارد جامع، تناقض بین مقررات اداری، مدیریت متمرکز، مشخص نبودن اهداف، توجه به رابطه بجای ضابطه) و چالش¬های فردی شامل (منفعل بودن، تک بعدی نگری) می¬باشد. که ابتدا برای میزان آشنایی مدیران با اصول و استانداردهای اخلاق حرفه¬ای با آنها مصاحبه¬های انجام شد و میزان التزام به عمل در این اصول از انها پرسیده شد و سپس نتایج مصاحبه بصورت پرسشنامه محقق ساخته در آمد و اجرا شد. در بخش کمی، جامعه شامل تمامی معلمان و معاونین و مدیران دبیرستانهای پسرانه ناحیه یک سنندج میباشد که از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. که شامل 283 نفر بودند که با توجه به فرمول کوکران 163 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده¬ها از تحلیل عاملی تاییدی و آزمون t تک نمونهای و آزمون فریدمن استفاده شد.
در نهایت با توجه به نتایج آزمون t تک نمونهای میزان التزام به عمل مدیران به این اصول بالاتر از حد متوسط گزارش شد. همچنین با توجه به داده¬های گردآوری شده ،ابتدا از طریق مصاحبه باز پاسخ و نتایج آن پرسشنامه محقق ساخته به انجام رسیده و بر اساس نتایج مصاحبه ها کل پرسشنامه به دو جنبه یکی اصول شغلی و دیگری اصول پداگوژیکی تقسیم شده است. نتایج بدست آمده از طریق پرسشنامه نتایج مصاحبه ها را تایید کرده است.
پرونده مقاله
در عصر حاضر، منابع انسانی جزء لاینفک سازمان ها، کسب و کارها و صنایع مختلف در مسیر دستیابی به اهداف می باشد که با توجه به توسعه ی بخش کسب و کارهای نوپا و اینترنتی، رقابت در این عرصه با توجه به شرایط پرتلاطم محیطی افزون شده است و نیاز است تا این گونه کسب و کارها نسبت به ت چکیده کامل
در عصر حاضر، منابع انسانی جزء لاینفک سازمان ها، کسب و کارها و صنایع مختلف در مسیر دستیابی به اهداف می باشد که با توجه به توسعه ی بخش کسب و کارهای نوپا و اینترنتی، رقابت در این عرصه با توجه به شرایط پرتلاطم محیطی افزون شده است و نیاز است تا این گونه کسب و کارها نسبت به تطبیق سازی، هماهنگ سازی و همگام سازی کارکنان با آخرین سطح مهارت ها، نوآوری ها و تکنولوژی های موجود بین المللی و کاهش سطح شکاف مهارتی کارکنان اقدام نمایند که یکی از ابزارها و تکنیک های ارائه ی شده جهت تسریع و تسهیل این مهم، مربی گری معکوس است. در همین راستا، مقاله حاضر با هدف ارائه ی الگوی مربی گری معکوس در کسب و کارهای نوپا با رویکرد بهبود شکاف مهارتی منابع انسانی انجام شده است. از لحاظ رویکرد پژوهش، روش کیفی به طور ویژه روش نظریه ی داده بنیاد بکار برده شده است. ابتدا محقق نسبت به تهیه پروتکل مصاحبه بر اساس ابعاد و مؤلفه های به دست آمده از مبانی نظری و پیشینه ی تحقیق اقدام نمود و سپس از طریق روش نظریه ی داده بنیاد، نسبت به مصاحبه با 15 نفر از مدیران، کارآفرینان و صاحبان کسب و کارهای نوپا که به صورت هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند، اقدام نمود. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای علّی شامل تمهیدات مدیریتی و سازمانی؛ متغیرهای زمینه ای شامل توسعه زیرساخت های اطلاعاتی و ارتباطی و تحلیل استراتژیک فضای کسب و کار؛ متغیرهای محوری شامل مقوله های مربی گری بهبود شکاف مهارتی؛ متغیرهای مداخله گر شامل مقوله-ی محرّک های ایجابی، محرّک های کنترل کننده و محرّک های سلبی؛ متغیرهای راهبردی شامل خلاقیت آفرینی فردی، عدالت گستری و نفی تبعیض، مشارکت محوری در سازمان و مدیریت دانش سازمانی می باشد و متغیرهای پیامدساز شامل مسلّح شدن به کارکنان خلاق، مجهز شدن به سیستم های کارآمد و امن و تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده می باشد.
پرونده مقاله
منابع انسانی، مهمترین منبع راهبردی سازمان ها به شمار می آیند و تحلیل راهبردی و برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی یکی از مسئولیت های اصلی سازمان ها برای بهره گیری هرچه بیشتر از سرمایه های انسانی است. آنجایی که هدف پژوهش حاضر، تدوین استراتژیهای توسعه و بهبود بهرهوری م چکیده کامل
منابع انسانی، مهمترین منبع راهبردی سازمان ها به شمار می آیند و تحلیل راهبردی و برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی یکی از مسئولیت های اصلی سازمان ها برای بهره گیری هرچه بیشتر از سرمایه های انسانی است. آنجایی که هدف پژوهش حاضر، تدوین استراتژیهای توسعه و بهبود بهرهوری منابع انسانی در سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت است، این مطالعه ابتدا به شناسایی و احصاء نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدهای منابع انسانی و سپس ارایه استراتژیهای توسعه و تدوین برنامههای عملیاتی و اقدامات متناسب با استراتژیها در سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت پرداخته است. در این راستا افراد به شیوه تدریجی (هدفمند) از بین مدیران، خبرگان و متخصصان سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت انتخاب شده اند. تکنیک مورد استفاده برای تجزیه وتحلیل نتایج نیز رویکرد نقاط مرجع استراتژیک (SRP) است. نتایج حاصل از یافته ها نشان می دهد راهبرد اصلی و کلی سازمان، راهبرد تهاجمی (توسعه) است. همچنین پس از بررسی ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی در حوزه های وظیفه ای منابع انسانی و نظرات افراد خبره در زمینه تحلیل عوامل داخلی و خارجی منابع انسانی سازمان، با بررسی های انجام شده و همچنین در نظر گرفتن سمت و سوی سیاست های شناسایی شده در این حوزه، استراتژی های منابع انسانی در ماتریس SWOT تدوین گردید. نتايج به دست آمده، حاکي از این است که استراتژی مناسب برای مشاغل اصلی و تخصصی صف، مشاغل ستادی تخصصی و ستادی عمومی در سازمان جهاد دانشگاهی علم و صنعت، استراتژی متعهدانه، استراتژی مناسب برای مشاغل خدمات عمومی، استراتژی ثانويه و استراتژی مناسب برای مشاغل قرارداد کار معین، استراتژی پیمانکارانه مي باشد.
پرونده مقاله
مطالعه عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی، می تواند بر اثربخشی بیشتر این برنامه ها و بهبود کیفیت خدمات آموزش عالی تأثیر گذار باشد. در همین راستا، هدف این پژوهش شناسایی عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه¬های توسعه و بهسازی اع چکیده کامل
مطالعه عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی، می تواند بر اثربخشی بیشتر این برنامه ها و بهبود کیفیت خدمات آموزش عالی تأثیر گذار باشد. در همین راستا، هدف این پژوهش شناسایی عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه¬های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی می باشد. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. شرکت کنندگان پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی شهر تهران بودند که 15 نفر برای انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. روش انتخاب مشارکت کنندگان، نمونه گیری هدفمند و از نوع ملاکی بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز روش تحلیل مضمون استفاده شده است. با توجه به یافته های پژوهش، 6 عامل مؤثر و 20 راهکار شناسایی شد که عبارتند از: عامل زمینه و بسترسازی (شامل: فراهم نمودن امکانات، ایجاد و تقویت مراکز بالندگی، اقناع مدیران و جلب مشارکت اساتید)، عامل برنامه ریزی (شامل: تعدیل حجم کاری اساتید، احیا و تقویت انواع روش های، استفاده از انواع روش های ارائه آموزش و زمانبندی)، عامل محتوا (شامل: ارائه محتوای کاربردی، ارتباط عناوین آموزشی و آیین نامه ارتقا و توسعه همه-جانبه) عامل ارتباط و همکاری (شامل: ایجاد شیکه های یادگیری، ایجاد فرصت همکاری و مشارکت و بهبود ارتباط برنامه ریزان و اساتید)، عامل انگیزه توسعه (شامل: حقوق و دستمزد، ارائه مشوق های آموزش و توسعه و اقناع اساتید)، عامل حمایت و پیگیری (شامل: حمایت از آموزش در عمل، استمرار برنامه های توسعه و ارزیابی). توجه به عوامل مؤثر بر موفقیت این برنامه ها و بهره برداری از راهکارهای ارائه شده در پژوهش حاضر بر اثربخشی برنامه های توسعه و بهسازی تأثیر گذار خواهد بود.
پرونده مقاله
در شرکت¬های دانش¬بنیان، سرمایه اصلی دانش است و لازمه بهره¬مندی از این سرمایه در اختیار داشتن کارکنان دانشی است. کارکنانی که یادگیرندگان مادام¬العمر هستند. بااینحال، در محیط متلاطم این شرکت¬ها رویکردهای یادگیری سنتی پاسخگوی نیاز آنها نیست. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ار چکیده کامل
در شرکت¬های دانش¬بنیان، سرمایه اصلی دانش است و لازمه بهره¬مندی از این سرمایه در اختیار داشتن کارکنان دانشی است. کارکنانی که یادگیرندگان مادام¬العمر هستند. بااینحال، در محیط متلاطم این شرکت¬ها رویکردهای یادگیری سنتی پاسخگوی نیاز آنها نیست. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب یادگیری متناسب برای شرکت¬های دانش¬بنیان بود. بهمنظور تحقق این هدف، روش کیفی فراترکیب انتخاب و تحلیل ادبیات موضوع بر اساس مراحل هفتگانه سندلوسکی و باروسو انجام شد. با بررسی ادبیات موضوع در ابتدا 250 منبع شناسایی با استفاده از روش فراترکیب تعداد 50 مقاله که با معیارهای مورد پذیرش منطبق بودند، تحلیل شدند. نتایج بیانگر آن بود که مؤلفههای محیط فراسازمانی، محیط سازمانی، جوهره شرکت¬های دانشبنیان و رویکردهای یادگیری از ابعاد مهم چارچوب یادگیری شرکت¬های دانش¬بنیان هستند. هر یک از این مؤلفهها در برگیرنده زیر مؤلفههایی بوده که یادگیری در شرکت¬های دانش¬بنیان را تحت تأثیر قرار می¬دهند لذا با توجه به زیرمولفه¬ها در محیط فراسازمانی متلاطم، محیط سازمانی متاثر از آنکه تأکید بر ساختار چابک، فرهنگ باز، فرهنگ مشارکتی، طراحی شغل ارگانیک و فضای کار مستقل دارد، جوهره شرکت¬های دانشبنیان با مختصاتی نظیر تخصص محوری، نوآوری محوری، تیم محوری یادگیری محوری، ارتباط محوری و دانش محوری شکل گرفته است. در نهایت سه رویکرد یادگیری مورد توجه در شرکت¬های دانشبنیان شامل یادگیری عملی، خودراهبر و مشارکتی بود که در ادبیات بیشترین تناسب را با شرکت¬های دانش¬بنیان دارا بودند؛ بنابراین میتوان نتیجهگیری گرفت که توجه به مؤلفههای شناسایی شده به همراه زیر مؤلفههای آن نقش مهمی در تدوین چارچوب یادگیری متناسب برای شرکت¬های دانشبنیان ایفا مینمایند.
پرونده مقاله
چکیده:
جانشینپروری، راهبردی مؤثر در حفظ و توسعه منابع انسانی در سازمانهاست. به رغم آنکه جانشینپروری، راهبردی مؤثر برای تمرکز در ایجاد یک ساختار منظم برای سازمانها میباشد، لکن بسیاری از شرکتها فاقد برنامهریزی منظم جانشینپروری بوده به نحویکه افراد با مهارتها و چکیده کامل
چکیده:
جانشینپروری، راهبردی مؤثر در حفظ و توسعه منابع انسانی در سازمانهاست. به رغم آنکه جانشینپروری، راهبردی مؤثر برای تمرکز در ایجاد یک ساختار منظم برای سازمانها میباشد، لکن بسیاری از شرکتها فاقد برنامهریزی منظم جانشینپروری بوده به نحویکه افراد با مهارتها و تخصصهای لازم نمیتوانند در سمتهای مشخص استقرار یابند. بر این اساس هدف این مقاله، یافتن مؤلفههای مؤثر بر جانشینپروری با رویکرد جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی در شرکتهای مهندسی است. در این پژوهش، از روش کیفی فراترکیب، استفاده شده است. پس از جسـتجـوي كليدواژههاي تخصصي پژوهش در پايگاه هاي معتبر ملـي و بـين المللـي در بـازه زمـاني 1997 تـا 2023 نهایتاً از تعداد 2181 پژوهش در زمینه مطالعه 91 پژوهش براي تحليل انتخاب و از اطلاعات آنها استفاده شد. پس از تحلیل، جانشینپروری با رویکرد جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی در شرکتهای مهندسی در 5 بعد اصلی شامل: ایجاد تعهد، تعیین خطمشی، جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی، برنامه بهسازی رهبری، ارزیابی برنامه و 11 مؤلفه و 30 زیرمؤلفه طبقهبندی گردید. با توجه به یافتههای به دست آمده در شناسایی ابعاد و مؤلفههای جانشینپروری با رویکرد جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی سهم یاری این پژوهش، کمک به شرکتها در تدوین و اجرای برنامهریزی جانشینپروری با استفاده از جذب و توسعه استعدادهای دانشگاهی است.
پرونده مقاله