هدف از این پژوهش بررسی چالشهای برونسپاری آموزش به مؤسسات ارائه دهنده آموزش از دیدگاه مدیران و کارشناسان آموزش میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها، جزء پژوهشهای توصیفی، پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه مدیران و کارشناسا چکیده کامل
هدف از این پژوهش بررسی چالشهای برونسپاری آموزش به مؤسسات ارائه دهنده آموزش از دیدگاه مدیران و کارشناسان آموزش میباشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها، جزء پژوهشهای توصیفی، پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه مدیران و کارشناسان آموزش سازمانهایی است که در لیست صد شرکت برتر کشور و در شهر تهران قرار دارند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 83 نفر از آنان انتخاب و مورد سؤال قرار گرفته است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محققساخته شامل 55 سوال بستهپاسخ استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر اساتید دانشگاهی بررسی و مورد تأیید قرار گرفته و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. پس از جمع آوری و تلخیص داده ها، به منظور تحلیل و تفسیر سوالهای پژوهش از آمار توصيفي و آمار استنباطي استفاده شده است. نتایج نشان داد که از نظر مدیران و کارشناسان، کیفیت خدمات مؤسسات ارائه دهنده آموزش، در سطح مطلوبی است. همچنین مدیران و کارشناسان آموزش، دیدگاه مثبتی در مورد برونسپاری آموزشهای سازمانی دارند و بین دیدگاه افراد نمونه نسبت به برونسپاری آموزش، بر حسب متغیرهای دموگرافیگ تفاوت معنیداری وجود ندارد. مهمترین نقاط قوت برونسپاری در مؤسسات ارائه دهنده آموزش به ترتیب توسعه منابع و امکانات، بهبود عملکرد، کاهش هزینهها و تمرکز بر اهداف و فرایند های اصلی و مهمترین نقاط ضعف برونسپاری آموزش، نداشتن اطلاعات کافی در خصوص شرکتها، از دست رفتن مزایای رقابتی، دشواری در تغییر به سمت پیمانکاران جدید و افزایش منابع مورد نیاز، مدیریت تماس و روابط بوده و در نهایت، مهمترین راهکارهای بهبود برونسپاری در مؤسسات ارائه دهنده آموزش ارائه شده است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت حمایت مدیران از آموزش و بهسازی کارکنان شهرداری تهران انجام گرفته است. روش پژوهش، آمیخته اکتشافی بوده است که در آن دادههای کمی و کیفی مورد نیاز، از طریق مصاحبه و پرسشنامه جمعآوری شده است. به منظور انجام مصاحبه، با استفاده از روش نمونهگیری چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت حمایت مدیران از آموزش و بهسازی کارکنان شهرداری تهران انجام گرفته است. روش پژوهش، آمیخته اکتشافی بوده است که در آن دادههای کمی و کیفی مورد نیاز، از طریق مصاحبه و پرسشنامه جمعآوری شده است. به منظور انجام مصاحبه، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، 8 مدیر آموزش و برای اجرای پرسشنامه، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم جامعه تعداد 61 نفر مدیر و 315 نفر از کارکنان شرکتکننده دورههای آموزشی مناطق 22 گانه شهرداری تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر برای تحلیل دادههای کیفی از روش توصیفی، تحلیلی و تفسیری استفاده شده است و دادههای بخش کمی نیز با استفاده از روشهای t تک گروهی، t دو گروه مستقل مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتههای بخش کمی پژوهش بیانگر آن است که مهمترین زمینههای حمایت مدیران از دیدگاه کارکنان "اختصاص منابع (زمان و تجهیزات مناسب) برای استفاده از آموختهها میباشد. مهمترین سطوح حمایت مدیران از دیدگاه کارکنان و مدیران به ترتیب عبارتند از: "کمک به افزایش سطح علاقه و انگیزه کارکنان نسبت به آموزش" و "برای کارکنانم فرصت بهرهمندی از مزایای آموزش (مزایای مالی، دریافت گواهینامه) را ایجاد میکنم". همچنین از دیدگاه مدیران و کارکنان شهرداری تهران، "حجم کاری بسیار زیاد کارمند"، مهمترین مانع حمایت مدیران از فعالیتهای آموزش و بهسازی این سازمان شناخته شد. برای ترغیب کارکنان به حضور در دورههای آموزشی و همچنین پشتیبانی لازم از آموزش از سوی سرپرستان و مدیران پیشنهاد میگردد که مدیران ارشد به عنوان الگو، ایفای نقش نمایند و ضمن مشارکت در فعالیتهای آموزش و بهسازی کارکنان، دورههای آموزشی برای این رده از مدیران هم برگزار شود
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ویژگیهای فراگیر، طراحی آموزشی و محیط کاری بر انتقال یادگیری در صنعت بانکداری انجام شد. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان موسسه مالی و اعتباری فرشتگان که در دوره آموزشی بانکداری 1 به مدت 80 ساعت در سال 1391 چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر ویژگیهای فراگیر، طراحی آموزشی و محیط کاری بر انتقال یادگیری در صنعت بانکداری انجام شد. روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان موسسه مالی و اعتباری فرشتگان که در دوره آموزشی بانکداری 1 به مدت 80 ساعت در سال 1391 شرکت کرده بودند که تعداد آنها 74 نفر بود و از این بین داده های مربوط به 55 نفر جمعآوری شد. ابزار اندازه گیری هر دو متغیر پیش بین (ویژگیهای فراگیر، طراحی آموزشی محیط کاری) و ملاک (انتقال یادگیری) پرسشنامه محقق بود. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آزمون t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده و چندگانه انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بر اساس سؤال اصلی پژوهش، تغییر رفتار در این سازمان نامطلوب است و فاصله معناداری با میانگین مطلوب دارد. یافته های مربوط به فرضیه اول پژوهش حاکی از آن است که ویژگیهای فراگیر با مؤلفه های شرایط فردی، انگیزه، خودکارآمدی و ادراک بهره وری آموزش، رابطه معناداری با انتقال یادگیری نداشت و نتوانست انتقال یادگیری را پیش بینی کند. بر اساس فرضیه دوم پژوهش طراحی آموزشی رابطه مثبت و معناداری با انتقال یادگیری داشت و توانست انتقال یادگیری را پیش بینی کند، محیط کاری نیز با مؤلفه های پشتیبانی های محیط-کاری و مشوق های محیطی، رابطه معناداری با انتقال یادگیری نداشت و نتوانست انتقال یادگیری را پیش بینی کند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی ا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی این فرایند اقدام گردید. در مرحله پایانی نیز به منظور اعتباربخشی نظریه پایانی از معیارهای تناسب (بازنگری توسط شرکت کنندگان)، جامعیت (بازنگری توسط شرکتکنندگان)، قابلیت فهم (طراحی مدل و بازبینی توسط متخصصان و شرکتکنندگان)، شفافیت (توضیح روندکار) استفاده شد. رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش نظریه مبنایی بود که محیط پژوهش (جامعه) شامل تمامی معلمان با سابقه در زمینه حضور در دورههای آموزشی ضمنخدمت بود. اطلاعرسانها (نمونه) نیز شامل 23 نفر از معلمان استان خراسان رضوی بودکه براساس روش نمونهگیری هدفمند و قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبههای عمیق نیمهساختارمند و روش تجزیه و تحلیل دادهها، روش پیشنهادی استراس و کوربین بود. نتایج حاوی دو پدیده محوری "انتقال آموزش" و "یادگیری" بود که متأثر از عوامل زمینهای مؤثر یادگیری (یادگیرنده، آموزشدهنده، محتوا، امکانات و تجهیزات آموزشی، زمان و مکان آموزش، ارزشیابی و بازخورد) بودند. این دو پدیده شامل پیامدهای نیز بودند که به دو دسته پیامد برای معلمان (دید منفی و بیانگیزگی نسبت به سایر ضمن خدمتها، اتلاف وقت، کاهش سطح و کیفیت تدریس) و پیامد برای دانشآموزان (بینظمی و شلوغی در کلاس، بهرهمندی از روشهای کلیشهای و تکراری، عدم بهرهمندی از مطالب روز، دلمردگی و روزمرگی) تقسیم شدند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی ا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی این فرایند اقدام گردید. در مرحله پایانی نیز به منظور اعتباربخشی نظریه پایانی از معیارهای تناسب (بازنگری توسط شرکت کنندگان)، جامعیت (بازنگری توسط شرکتکنندگان)، قابلیت فهم (طراحی مدل و بازبینی توسط متخصصان و شرکتکنندگان)، شفافیت (توضیح روندکار) استفاده شد. رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش نظریه مبنایی بود که محیط پژوهش (جامعه) شامل تمامی معلمان با سابقه در زمینه حضور در دورههای آموزشی ضمنخدمت بود. اطلاعرسانها (نمونه) نیز شامل 23 نفر از معلمان استان خراسان رضوی بودکه براساس روش نمونهگیری هدفمند و قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبههای عمیق نیمهساختارمند و روش تجزیه و تحلیل دادهها، روش پیشنهادی استراس و کوربین بود. نتایج حاوی دو پدیده محوری "انتقال آموزش" و "یادگیری" بود که متأثر از عوامل زمینهای مؤثر یادگیری (یادگیرنده، آموزشدهنده، محتوا، امکانات و تجهیزات آموزشی، زمان و مکان آموزش، ارزشیابی و بازخورد) بودند. این دو پدیده شامل پیامدهای نیز بودند که به دو دسته پیامد برای معلمان (دید منفی و بیانگیزگی نسبت به سایر ضمن خدمتها، اتلاف وقت، کاهش سطح و کیفیت تدریس) و پیامد برای دانشآموزان (بینظمی و شلوغی در کلاس، بهرهمندی از روشهای کلیشهای و تکراری، عدم بهرهمندی از مطالب روز، دلمردگی و روزمرگی) تقسیم شدند
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی ا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی این فرایند اقدام گردید. در مرحله پایانی نیز به منظور اعتباربخشی نظریه پایانی از معیارهای تناسب (بازنگری توسط شرکت کنندگان)، جامعیت (بازنگری توسط شرکتکنندگان)، قابلیت فهم (طراحی مدل و بازبینی توسط متخصصان و شرکتکنندگان)، شفافیت (توضیح روندکار) استفاده شد. رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش نظریه مبنایی بود که محیط پژوهش (جامعه) شامل تمامی معلمان با سابقه در زمینه حضور در دورههای آموزشی ضمنخدمت بود. اطلاعرسانها (نمونه) نیز شامل 23 نفر از معلمان استان خراسان رضوی بودکه براساس روش نمونهگیری هدفمند و قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبههای عمیق نیمهساختارمند و روش تجزیه و تحلیل دادهها، روش پیشنهادی استراس و کوربین بود. نتایج حاوی دو پدیده محوری "انتقال آموزش" و "یادگیری" بود که متأثر از عوامل زمینهای مؤثر یادگیری (یادگیرنده، آموزشدهنده، محتوا، امکانات و تجهیزات آموزشی، زمان و مکان آموزش، ارزشیابی و بازخورد) بودند. این دو پدیده شامل پیامدهای نیز بودند که به دو دسته پیامد برای معلمان (دید منفی و بیانگیزگی نسبت به سایر ضمن خدمتها، اتلاف وقت، کاهش سطح و کیفیت تدریس) و پیامد برای دانشآموزان (بینظمی و شلوغی در کلاس، بهرهمندی از روشهای کلیشهای و تکراری، عدم بهرهمندی از مطالب روز، دلمردگی و روزمرگی) تقسیم شدند.
پرونده مقاله
نیازهای متنوع و متعدد آموزشی سازمانها از یک سو و هزینههای بالا و صرف زمان زیاد برای آموزش از سوی دیگر باعث شده است که هرچه بیشتر روشهاي نوين آموزش و از جمله آموزشهای از راه دور مورد توجه قرار گیرد. در این میان پیشرفتهای سریع تکنولوژی به این امر سرعت بخشیده است. در چکیده کامل
نیازهای متنوع و متعدد آموزشی سازمانها از یک سو و هزینههای بالا و صرف زمان زیاد برای آموزش از سوی دیگر باعث شده است که هرچه بیشتر روشهاي نوين آموزش و از جمله آموزشهای از راه دور مورد توجه قرار گیرد. در این میان پیشرفتهای سریع تکنولوژی به این امر سرعت بخشیده است. در این تحقیق سعی بر آن است که امکان پیادهسازی آموزش از طریق موبایل به عنوان یکی از زیر مجموعههای آموزش از راه دور، در شهرداری تهران مورد بررسی قرار گیرد. جامعه آماری این تحقیق را کارکنان مالی و اداری شهرداری تهران تشکیل میدهند که تعداد 330 نفر از میان آنها به عنوان حجم نمونه به صورت تصادفی انتخاب شده است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه میباشد که روایی و پایایی آن از طریق روشهای استاندارد مورد تأیید قرار گرفته است. از آزمون tتک نمونهای و آزمون فریدمن برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد شهرداری تهران به ترتیب اولویت از جنبه یادگیرنده، ابزاری و اجتماعی، آمادگی لازم برای پیادهسازی آموزش موبایلی را دارد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر ادامه تحصیل کارکنان بانک انصار انجام گرفته است. روش پژوهش، آمیخته (ترکیبی) است که در آن دادههای کمی و کیفی مورد نیاز، از طریق مصاحبه و پرسشنامه، جمعآوری شده است. پایایی پرسشنامه، با استفاده از روش آلفای کرونباخ (817/0)، محاسب چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر ادامه تحصیل کارکنان بانک انصار انجام گرفته است. روش پژوهش، آمیخته (ترکیبی) است که در آن دادههای کمی و کیفی مورد نیاز، از طریق مصاحبه و پرسشنامه، جمعآوری شده است. پایایی پرسشنامه، با استفاده از روش آلفای کرونباخ (817/0)، محاسبه گردید. به منظور انجام مصاحبه، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، 13 نفر از مدیران بانک انصار و برای اجرای پرسشنامه، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم جامعه، تعداد 380 نفر از پرسنل شاغل در بانک انصار به عنوان نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر برای تحلیل دادههای کیفی از روش کدگذاری استفاده شده است و دادههای بخش کمی نیز با استفاده از روش t تکگروهی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج یافتهها نشان داد که در حال حاضر انگیزه لازم برای ادامه تحصیل در افراد شاغل در بانک انصار وجود دارد ولی تدابیر و امکانات برای همگان مهیا نمیباشد
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب استانداردسازی توسعه منابع انسانی در نظامهای آموزشی است که به روش توصیفی از نوع پیمایشی اجرا گردید. جامعه آماری کلیه اساتید و مدرسین رشتهها و گرایشهای علوم تربیتی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 12 کشوری به تعداد 255 نفراست و نمونه آماری چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب استانداردسازی توسعه منابع انسانی در نظامهای آموزشی است که به روش توصیفی از نوع پیمایشی اجرا گردید. جامعه آماری کلیه اساتید و مدرسین رشتهها و گرایشهای علوم تربیتی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 12 کشوری به تعداد 255 نفراست و نمونه آماری نیز مساوی جامعه آماری، که با استفاده از روش سرشماری انتخاب گردید. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته میباشد. نتایج به دست آمده نشان دادکه ، چارچوب استانداردسازی توسعه منابع انسانی دارای چهار بعد و بیست و سه مؤلفه به شرح زیر میباشد. بعد تعهد، شامل: تعهد علنی جهت توسعه افراد در تمامی سطوح، آگاهی کليه کارکنان از چشمانداز و اهداف کلان، تدوين طرح جامع کسب و کار، تدوين نيازهای آموزشی و توسعه کارکنان، آگاهی کليه کارکنان از نقش خود در موفقيت سازمان، ارتباط مديريت ارشد با نمايندگان کارکنان و ارتباط مديريت ارشد با نمايندگان کارکنان میباشد. بعد طرحریزی، شامل: تدوين منابع لازم آموزش و توسعه، ارزيابی نيازهای آموزش و توسعه با توجه به اهداف، طراحی فرايند ارزيابی نيازهای آموزش و توسعه، تعيين مسئوليت توسعه افراد در سراسر سازمان، صلاحيت مديران جهت توسعه کارکنان، تناسب اهداف و استانداردهای توسعهای و پيوند اهداف آموزشی به استانداردهای خارجی است. بعد اقدام، شامل: معارفه کارکنان جديد و تعيين نيازهای آموزش و توسعه آنها، توسعه مهارتهای کارکنان متناسب با اهداف، آگاهی کارکنان از فرصتهای توسعه، تشويق کارکنان در تعيين نيازهای آموزشی و نحوه تأمين آنها، اقدامات مؤثر جهت تحقق اهداف آموزش و توسعه و اقدامات مؤثر جهت تحقق اهداف آموزش و توسعه میباشد. بعد ارزیابی، شامل: ارزيابی نقش توسعه کارکنان در اهداف، ارزيابی نتايج آموزش و توسعه در سطوح فردی، گروهی و سازمانی و آگاهی مديريت ارشد از هزينهها و منافع توسعه افراد است.
پرونده مقاله
هدف اين پژوهش ارائه راهبردهايي به منظور آموزش و توسعه کارآفرينان اجتماعي در ايران ميباشدکه به روش آميخته انجام گرفته است. در بخش کيفي با 12 کارآفرين اجتماعي که به روش هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه عميق انجام گرفت و اشباع نظري حاصل گرديد و سپس به روش نظريه برخاسته از داده چکیده کامل
هدف اين پژوهش ارائه راهبردهايي به منظور آموزش و توسعه کارآفرينان اجتماعي در ايران ميباشدکه به روش آميخته انجام گرفته است. در بخش کيفي با 12 کارآفرين اجتماعي که به روش هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه عميق انجام گرفت و اشباع نظري حاصل گرديد و سپس به روش نظريه برخاسته از دادهها و روش روايتي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. کارآفرينان اجتماعي عواملي چون فرهنگسازي و آگاهي بخشي عمومي، مطالعات تطبيقي و الگوبرداري، راهبري اثربخشتر نهادهاي سياسي و اجتماعي، توسعه فعاليتهاي مرتبط با آموزش کارآفرينان اجتماعي و نهادينهسازي کارآفريني اجتماعي در نظام آموزشي را مؤثر در آموزش و توسعه کارآفرينان اجتماعي در ايران بيان ميکنند. در بخش کمي پژوهش به منظور تأييد نتايج حاصل از بخش کيفي و تعميم پذيري داده ها، 5 فرضيه تدوين و سؤالات پرسشنامه بر اساس آن تنظيم گرديد. نمونه آماري بخش کمي پژوهش 58 نفر از بنيانگذاران و مديرعاملان موسسات خيريه در استان تهران بودند که به روش نمونهگيري دردسترس انتخاب شدند. سپس به روش آزمونt تک نمونه و آزمون فريدمن دادهها مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت و همه مؤلفهها تأييد و تنها دو زيرمؤلفه مورد تأييد قرار نگرفت
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر طراحی و تدوین مدل علی شایستگی مدیریت بر کسب و کار مشاغل مدیریتی مدیران بانک انصار میباشد. اين پژوهش يك مطالعه توصيفي- پيمايشي میباشد كه در آن 150 نفر از مدیران بانک انصار در سال 1391 به روش نمونهگیری هدفمند مورد بررسي قرار گرفتند. جمعآوری اطلاعات از ط چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر طراحی و تدوین مدل علی شایستگی مدیریت بر کسب و کار مشاغل مدیریتی مدیران بانک انصار میباشد. اين پژوهش يك مطالعه توصيفي- پيمايشي میباشد كه در آن 150 نفر از مدیران بانک انصار در سال 1391 به روش نمونهگیری هدفمند مورد بررسي قرار گرفتند. جمعآوری اطلاعات از طريق پرسشنامه محقق ساخته در مورد نمونه انجام گردید. روايي ابزار با استفاده از نظر اساتيد مرتبط با موضوع پژوهش با كمك روش تحليل مولفههاي اصلي و برازش مدل اندازهگیری متغیرهای نهفته با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مورد ارزیابی و تأييد قرار گرفت و جهت تعیین پایایی آن از روش آلفای کرانباخ استفاده شد که نشان دهنده پایایی (864% R=) میباشد و میتوان گفت ابزار از ویژگی پایایی مناسب برخوردار است. همچنین برای آزمون فرضیههای این تحقیق از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد و نتایج نشان دهنده تایید کلیه فرضیههای اصلی و فرعی تحقیق و تأثیرگذاری شایستگیهای به وجود آورنده شایستگی مدیریت بر کسب و کار مدیران بانک انصار میباشد. همچنین متغیر مشتریمداری بيشترين تأثیر را يا به عبارت ديگر، بيشترين ارتباط با مدیریت بر کسب و کار را داراست و پس از آن متغیرهای ارتباطات، تغییر و تحول، مدیریت منابع به ترتیب بیشترین تأثیر را بر مدیریت بر کسب و کار مدیران میپذیرند.
پرونده مقاله
مقاله حاضر، مولفههای حرفهای مبتنی بر دانش عملی برنامه درسی برای مدرسی/آموزشگری در محیط آموزش عالی از نگاه مدرسان حوزه مطالعات برنامهدرسی را مورد کاوش و توصیف قرار داده است. دادههای مورد مطالعه بر اساس پژوهش کیفی اکتشافی و از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختارمند با 12 مدرس ح چکیده کامل
مقاله حاضر، مولفههای حرفهای مبتنی بر دانش عملی برنامه درسی برای مدرسی/آموزشگری در محیط آموزش عالی از نگاه مدرسان حوزه مطالعات برنامهدرسی را مورد کاوش و توصیف قرار داده است. دادههای مورد مطالعه بر اساس پژوهش کیفی اکتشافی و از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختارمند با 12 مدرس حوزه مطالعات برنامه درسی انجام یافته است. یافتهها نشان دادند که مدرسان مورد مصاحبه نگاه یکسانی نسبت به قلمرو برنامه درسی در آموزشگری نداشته اند. یافتهها در سه طبقه: نگاه تخصص محور، نگاه مشارکت محور و نگاه مدرس محور تفکیک شدند.
مولفههای اصلی دانش عملی برنامه درسی در سه نگاه مشتمل بر دو مولفه اصلی: آمادگی برای عمل و اقدام برای عمل برنامه درسی بوده است. اما حدود و ثغور مولفههای حرفهای مربوط به هر کدام از مولفههای اصلی در سه نگاه یکسان نبوده است. در نگاه تخصص محور، مولفههای حرفهای عمل برنامه درسی: فعلیت بخشیدن به طراحی آموزشی، ارتباط برقرار کردن و تأمل بعد از عمل را شامل شده است. در نگاه مشارکت محور، مولفههای حرفهای عمل برنامه درسی: فعلیت بخشیدن به برنامه درسی، ارتباط برقرار کردن و تأمل بعد از عمل را در برگرفته است. در نگاه مدرس محور، مولفههای حرفهای عمل برنامه درسی شامل: فعلیت بخشیدن به برنامه درسی، ارتباط برقرار کردن، تجسم، تأمل حین عمل و تأمل بعد از عمل بوده اس.
پرونده مقاله
تحقيق حاضر با هدف بررسي نقش نظام آموزش باز و از دور بر توسعه نيروي انساني در دانشگاه پيام نور به عنوان متولي و مجري آموزش باز و از دور در ايران و ارائه مدلي براي آن، در قالب روش توصيفي - پيمايشي انجام گرفته است. جامعه آماري اين تحقيق كليه دانشجويان دكتري پيام نور در سا چکیده کامل
تحقيق حاضر با هدف بررسي نقش نظام آموزش باز و از دور بر توسعه نيروي انساني در دانشگاه پيام نور به عنوان متولي و مجري آموزش باز و از دور در ايران و ارائه مدلي براي آن، در قالب روش توصيفي - پيمايشي انجام گرفته است. جامعه آماري اين تحقيق كليه دانشجويان دكتري پيام نور در سال تحصيلي 91-90 به تعداد 1082 نفر بودندكه از اين تعداد 321 نفر به صورت نمونهگيري تصادفي طبقهاي به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، دو پرسشنامه محقق ساخته بود كه بر اساس مباني نظري و پيشينه تحقيق تنظيم شده است. روايي پرسشنامهها توسط صاحبنظران مورد تاييد قرار گرفت و پايايي آن نيز از طريق ضريب آلفاي كرونباخ به ترتيب براي نظام آموزش باز و از دور 898/0 و براي توسعه نيروي انساني872/0 محاسبه شد. براي تجزيه و تحليل دادهها نيز، از آمار توصيفي و استنباطي (تحليل عاملي و تحليل مسير) استفاده شد. بعد از تجزيه و تحليل (تحليل عاملي)، نظام آموزش باز و از دور به ترتيب اولويت دارای 3 مولفه اصلي فناوری، تعامل، امکانات و 22 شاخص و توسعه نيروي انسانی نيز به ترتيب اولويت دارای 4 مؤلفه اصلي دانش، نگرش، مهارت، رفتار و 29 شاخص شد. بر اساس اولويتبندي مولفهها و شاخصهاي آموزش باز و از دور و توسعه نيروي انساني و با استفاده از نرم افزار ليزرل53 /8 (تحليل مسير)، مدل نظريي و ساختاريي ارايه گرديد كه نشان ميدهد، اگر آموزش باز و از دور به همراه مولفهها و شاخصهاي آن در دانشگاههاي داراي نظام باز و از دور به خوبي طراحي، توليد، اجرا و ارزشيابي شود، منجر به توسعه مولفههاي نيروي انساني؛ دانش، نگرش، مهارت، رفتار و شاخصهاي آن در افراد ميشود
پرونده مقاله
در سالهای اخیر استفاده از مدیریت استراتژیک در حوزههای مختلف و از جمله حوزه منابع انسانی و آموزش سازمانی از اقبال گسترده ای برخوردار بوده و بسیاری از شرکتها تلاش مینمایند با شناسایی آینده مطلوب مورد نظر و تمرکز برآن، زمینه تحقق هر چه بیشتر اهداف خود را فراهم آو چکیده کامل
در سالهای اخیر استفاده از مدیریت استراتژیک در حوزههای مختلف و از جمله حوزه منابع انسانی و آموزش سازمانی از اقبال گسترده ای برخوردار بوده و بسیاری از شرکتها تلاش مینمایند با شناسایی آینده مطلوب مورد نظر و تمرکز برآن، زمینه تحقق هر چه بیشتر اهداف خود را فراهم آورند. هدف این مقاله تدوین برنامه استراتژیک آموزشی شرکت ره آرتین با بکارگیری روش تحقیق آمیخته بوده است. جامعه آماری در بخش کیفی مدیران ستادی و صفی، کارشناسان و مدیر آموزش به تعداد 35 نفر بود که با روش نمونه گیری هدفمند(غیر احتمالی ) تعداد 9 نفر به عنوان اعضاء کمیته راهبردی و تعداد 25 نفر به عنوان اعضاء تیم اجرایی مدیریت استراتژیک آموزشی انتخاب شدند. شرکت کنندگان در بخش کمی کلیه ذینفعان آموزشی به تعداد 90 نفرمیباشند که تعداد70 نفر مطابق جدول مورگان با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه گروههای کانونی و در بخش کمی پرسشنامه بوده است. و از روش کدبندی گزارههای بیانی، آزمون توافق نظر کاپای کوهن، روش تحلیل سلسله مراتبی و ماتریس کمی برنامهریزی استراتژیک جهت تحلیل دادهها استفاده شده است. نتایج بدست آمده از سوال اول تحقیق بعد از کدگزاری نتایج حاصل از مصاحبههای کانونی ، 10 نکته اصلی را نشان داد که بعد از انجام آزمون توافق نظر، سه نکته پایانی حذف و سایر موارد جهت قرار گرفتن در چشمانداز آموزشی مطرح گردید. همچنین، نتایج تحلیل سوال دوم و سوم به ترتیب حاکی از پیشی داشتن فرصتها بر تهدیدها و بالا بودن میزان ضعف ها بر قوتها داشت که این موضوع بیانگر آن است که موقعیت استراتژیک واحد آموزش شرکت ره آرتین در خانه استراتژیهای محافظه کارانه (WO ) قرار گرفته است. با توجه به موقعیت مذکور از طریق تشکیل ماتریس SWOT ، 16 استراتژی شناسایی و بعد از مشخص شدن جذابیت هریک بوسیله ماتریس کمی برنامهریزی استراتژیک، پنج استراتژی با اولویت " توسعه زیرساختهای آموزشی IT ، بازگشت سرمایهگذاری مالی آموزشی ، هدفمندی آموزشهای شغلی ، تعاملات هدفمند فرآیندی و بهبود مشارکت خبرگان درون سازمانی " توسط کمیته راهبردی و اجرایی مدیریت استراتژیک آموزشی انتخاب و جهت تدوین برنامههای عملیاتی معرفی گردید
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت کننده در این دوره می باشد. برای جمع آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه ساختمند چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت کننده در این دوره می باشد. برای جمع آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه ساختمند و پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آنها با مقدار قابل قبول مورد تأیید قرار گرفته، استفاده شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای Spss و Excel و به منظور تجزیه و تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه نیمه ساختمند و سؤالات باز-پاسخ پرسشنامه از روش تحلیل محتوا به روش مقوله بندی اقدام شده است. یافته-ها نشان می دهند شرکت کنندگان نسبت به طراحی، محتوا، مدرس و سازماندهی دوره مذکور رضایت بالایی دارند و تا حدودی آموخته های خود را از طریق «گفتگوهای غیر رسمی» در محیط کار بکار می گیرند. از طرفی دیگر وجود ارتباط نزدیک بین نتایج مورد انتظار و از قبل تعیین شده با نتایج حاصل شده از برگزاری دوره، می توان نتیجه گرفت دوره مدیریت اجرایی، اثربخش بوده است.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش بررسي اثر شیوههای مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در دانشگاه شیراز است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها، جزء پژوهشهای توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه مذ چکیده کامل
هدف از این پژوهش بررسي اثر شیوههای مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در دانشگاه شیراز است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها، جزء پژوهشهای توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه مذکور بود که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای مرحلهای تعداد 201 نفر انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه شیوههای مدیریت منابع انسانی (راج و اسریواستاوا، 2013)، نوآوری سازمانی (شوهام و همکاران، 2012) و یادگیری سازمانی (جو و همکاران، 2006) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، در بین نمونههای پژوهش، توزیع و گردآوری شد. آزمون فرضيههاي پژوهش براساس روش مدليابي معادلات ساختاري صورت پذيرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که شیوههای مدیریت منابع انسانی به طور مستقیم بر نوآوری سازمانی اثر ساختاری ندارد؛ اما با واسطه یادگیری سازمانی پیشبینیکننده سطح نوآوری سازمان میباشد. مقاله رهنمودهای ضمنی به مدیران منابع انسانی جهت توجه به فرایند یادگیری سازمانی و اهمیت آن در تحقق نوآوری سازمانی ارایه مینماید.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزشهای فنی و حرفهای بر شاخصهای توسعه انسانی میباشد. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی، تکگروهی با پیش آزمون و پس آزمون بوده و جامعه آماری این پژوهش 30 آموزشگاه آزاد فنی و حرفهای با تعداد 3800 نفر کارآموز که در سه ماهه چهارم سال 1391در این چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزشهای فنی و حرفهای بر شاخصهای توسعه انسانی میباشد. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی، تکگروهی با پیش آزمون و پس آزمون بوده و جامعه آماری این پژوهش 30 آموزشگاه آزاد فنی و حرفهای با تعداد 3800 نفر کارآموز که در سه ماهه چهارم سال 1391در این آموزشگاهها ثبتنام نموده بودند. تعداد نمونهها 246 نفر (123 نفر زن و 123 نفر مرد) به صورت تصادفی بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان، انتخاب گردیده و روش نمونهگیری به صورت تصادفی خوشهای انجام گرفت. ابزار سنجش، پرسشنامه محققساخته، که پایایی سؤالات پرسشنامه با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ برابر 0.85 محاسبه شده است. نتایج پژوهش نشان داد که، آموزشهای فنی و حرفهای بر کاهش میزان بیکاری و فقر تأثیر داشته است. همچنین در افزایش امید به زندگی و بهبود شرایط زندگی نیز مؤثر بوده و باعث افزایش توانمندسازی و سلامت روان در افراد آموزشدیده گردیده است. همچنین نشان داد که میزان تأثیر آموزشهای فنی و حرفهای بر مؤلفههای شاخص توسعه انسانی، در زنان و مردان در آموزشگاههای آزاد استان البرز تفاوت وجود دارد. بنابراین نتایج بدست آمده در این پژوهش حاکی از این امر است که آموزشهای فنی و حرفهای بر شاخص توسعه انسانی ازجمله کاهش میزان بیکاری و فقر و افزایش امید به زندگی و بهبود شرایط زندگی و افزایش توانمندسازی و سلامت روان فراگیران تأثیر داشته و تمامی فرضیهها با اطمینان 99% در سطح معناداری 0.001 مورد تأیید قرار گرفت.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر انتقال آموزش در بین کارکنان غیر هیئت علمی دانشگاه تهران انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان دانشگاه تهران بوده و کارکنانی که طی شش ماهه اول سال 1392 در دورههای آموزش ضمن خدمت این سازمان شرکت کردهاند، به عنوان نمونه ا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر انتقال آموزش در بین کارکنان غیر هیئت علمی دانشگاه تهران انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان دانشگاه تهران بوده و کارکنانی که طی شش ماهه اول سال 1392 در دورههای آموزش ضمن خدمت این سازمان شرکت کردهاند، به عنوان نمونه انتخاب شدهاند. نمونه مورد مطالعه برابر 291 نفر در نظر گرفته شد. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه 51 سؤالی مدل هولتون (پرسشنامه LTSI) استفاده شده است. روایی این ابزار از طریق تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید. دورههای مذکور با استفاده از روش کرک پاتریک مورد ارزشیابی قرار گرفته و در اسفند ماه 1392 پس از اجرای مرحله سوم الگوی کرک پاتریک و مشخص شدن پایین بودن میزان انتقال آموزش (مرحله سوم مدل کرک پاتریک)، ابزار هولتون جهت تعیین علل این موضوع اجرا شد. به منظور تحلیل آماری یافتههای حاصل از اجرای LTSI شاخصهای آمار توصیفی، آزمون t و همبستگی پیرسون مورد استفاده قرار گرفت. نتایج مطالعه حاکی از آن بود که در بین کارکنان دانشگاه تهران عوامل فردی مؤثر بر انتقال آموزش با کسب میانگین 68/2 به عنوان مانع معمولی در برابر انتقال آموزش، عوامل سازمانی با میانگین 47/3 مانع معمولی و عوامل آموزشی با میانگین 07/3 نیز مانع معمولی انتقال محسوب میشوند.
پرونده مقاله
در قرن بیست و یکم به موازات توسعه کمی نظامهای آموزشی مسأله کیفیت آموزش مطرح شده است. بهبود مستمر کیفیت آموزش ضمن خدمت کارکنان از ضروریات ارتقای قابلیت رقابت در مؤسسات آموزشی محسوب میشود. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کیفیت آموزشهای ضمن خدمت بر مبنای رویکرد کیفیت خدمات با چکیده کامل
در قرن بیست و یکم به موازات توسعه کمی نظامهای آموزشی مسأله کیفیت آموزش مطرح شده است. بهبود مستمر کیفیت آموزش ضمن خدمت کارکنان از ضروریات ارتقای قابلیت رقابت در مؤسسات آموزشی محسوب میشود. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کیفیت آموزشهای ضمن خدمت بر مبنای رویکرد کیفیت خدمات با روش توصیفی- همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، 140 نفر از شرکتکنندگان دورههای آموزشی در دانشگاه علوم وفنون هوایی شهید ستاری بودند که بین 92 نفر از آنان که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند، پرسشنامه توزیع گردید. دادههای به دست آمده با آزمونهای آماری تی تک نمونهای، همبستگی پیرسون و فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد کیفیت مؤلفههای گوناکون آموزش ضمن خدمت از دیدگاه فراگیران در حد مطلوبی قرار دارد و بین کیفیت کلی دورههای آموزشی و مؤلفههای آن و رضایت شرکتکنندگان از آموزشها همبستگی مثبت و معنیداری وجود دارد. از میان عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش ضمن خدمت، کادر اداری از نظر پاسخدهندگان مهمترین عامل بوده است.
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش، بررسی وضعیت موجود نظام آموزش و توسعه کارکنان در سازمان های ایرانی است. روش پژوهش توصیفی است و رویکردهای پیمایشی همچون مطالعه میدانی، مصاحبه، گروه های تمرکز و مطالعه طولی و تحلیل روند برای گردآوری داده ها به خدمت گرفته شده است. مبنای اصلی بررسی و تحلی چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش، بررسی وضعیت موجود نظام آموزش و توسعه کارکنان در سازمان های ایرانی است. روش پژوهش توصیفی است و رویکردهای پیمایشی همچون مطالعه میدانی، مصاحبه، گروه های تمرکز و مطالعه طولی و تحلیل روند برای گردآوری داده ها به خدمت گرفته شده است. مبنای اصلی بررسی و تحلیل داده های مورد نیاز، مدل تعالی آموزش و توسعه است که با استفاده از آن سازمان های مورد مطالعه مورد مداقه قرار گرفته اند. جامعه آماری این پژوهش کلیه سازمان های ایرانی است که در پنج کسب و کار؛ خدمات، تولید، بهداشت و دارو، مالی و بیمه و آموزش فعالیت می کنند. همچنین این سازمان ها ابتدا در دو دسته بزرگ و کوچک- متوسط و هر کدام از این طبقات به دو دسته خصوصی و دولتی تقسیم شده اند. بر اساس این الگوریتم و با تکیه بر رویکردی تلفیقی، به شیوه نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای و هدفمند 20 سازمان به عنوان نمونه و در هر دسته چهار سازمان انتخاب شده اند. در فرآیند بررسی از تکنیک هایی چون مصاحبه و گروه های کانونی در کنار بررسی مستندات بهره گرفته شده است. همچنین داده های به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی همچون شاخص های گرایش به مرکز، شاخص های پراکندگی و سطوح تعالی نیز مبتنی بر منطق رادار بررسی و تحلیل شده اند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که وضعیت آموزش به تفکیک انواع کسب و کار، اندازه و نوع مالکیت سازمان ها متفاوت است. از میان پنج کسب و کار، سازمان های فعال در بخش مالی و بانکی، در سه شاخص کلیدی عملکرد آموزش؛ میانگین هزینه های مستقیم آموزش برای هر کارمند، سرانه ساعت آموزش هر کارمند، نسبت کارکنان آموزشدیده به کل کارکنان آمار بالاتری داشته اند. شرکت های بخش کسب و کار تولید تنها در شاخص نسبت کارکنان آموزش دیده به کل کارکنان عملکرد بالاتری نسبت به سایر سازمان ها داشته اند. همچنین سازمان های بزرگ نسبت به سازمان های کوچک عملکرد بالاتر و سازمان های خصوصی نسبت به سازمان های دولتی در هر چهار شاخص عملکردی، آمار بالاتری داشته اند. همچنین در شاخص میزان رضایت کلی از عملکرد آموزش، یافته ها حاکی از آن است که به ترتیب سازمان های بخش مالی و بانکی، تولید، درمان و پزشکی، آموزش و بخش خدمات پایین ترین میزان رضایت از عملکرد آموزش را نشان داده اند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرپذیری نیازهای روانشناختی محیط کار از آموزش ضمن خدمت؛ آزمون نقش میانجی جامعهپذیری کارکنان انجام شده است. روش تحقیق، توصيفي و طرح پژوهشي همبستگي از نوع مدلیابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه ارومیه میباشد که با ا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرپذیری نیازهای روانشناختی محیط کار از آموزش ضمن خدمت؛ آزمون نقش میانجی جامعهپذیری کارکنان انجام شده است. روش تحقیق، توصيفي و طرح پژوهشي همبستگي از نوع مدلیابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه ارومیه میباشد که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم هر طبقه 260 نفر به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری دادههای پژوهش از سه پرسشنامه آموزش ضمن خدمت، جامعهپذیری سازمانی و نیازهای روانشناختی محیط کار استفاده شد. نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین آموزش ضمن خدمت با نیازهای روانشناختی محیط کار و جامعهپذیری سازمانی مثبت و معنیدار است. رابطه بین جامعهپذیری سازمانی و نیازهای روانشناختی محیط کار مثبت و معنیدار است. همچنین رابطه آموزش ضمن خدمت و نیازهای روانشناختی محیط کار با نقش میانجی جامعهپذیری سازمانی مثبت و معنیدار میباشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت کننده در این دوره می باشد. برای جمع آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه ساختمند چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت کننده در این دوره می باشد. برای جمع آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه ساختمند و پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آنها با مقدار قابل قبول مورد تأیید قرار گرفته، استفاده شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای Spss و Excel و به منظور تجزیه و تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه نیمه ساختمند و سؤالات باز-پاسخ پرسشنامه از روش تحلیل محتوا به روش مقوله بندی اقدام شده است. یافته-ها نشان می دهند شرکت کنندگان نسبت به طراحی، محتوا، مدرس و سازماندهی دوره مذکور رضایت بالایی دارند و تا حدودی آموخته های خود را از طریق «گفتگوهای غیر رسمی» در محیط کار بکار می گیرند. از طرفی دیگر وجود ارتباط نزدیک بین نتایج مورد انتظار و از قبل تعیین شده با نتایج حاصل شده از برگزاری دوره، می توان نتیجه گرفت دوره مدیریت اجرایی، اثربخش بوده است
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش بررسي اثر شیوههای مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در دانشگاه شیراز است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها، جزء پژوهشهای توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه مذ چکیده کامل
هدف از این پژوهش بررسي اثر شیوههای مدیریت منابع انسانی بر نوآوری سازمانی با نقش میانجی یادگیری سازمانی در دانشگاه شیراز است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها، جزء پژوهشهای توصیفی، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه مذکور بود که با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای مرحلهای تعداد 201 نفر انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش شامل سه پرسشنامه شیوههای مدیریت منابع انسانی (راج و اسریواستاوا، 2013)، نوآوری سازمانی (شوهام و همکاران، 2012) و یادگیری سازمانی (جو و همکاران، 2006) بود که پس از محاسبه روایی و پایایی، در بین نمونههای پژوهش، توزیع و گردآوری شد. آزمون فرضيههاي پژوهش براساس روش مدليابي معادلات ساختاري صورت پذيرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که شیوههای مدیریت منابع انسانی به طور مستقیم بر نوآوری سازمانی اثر ساختاری ندارد؛ اما با واسطه یادگیری سازمانی پیشبینیکننده سطح نوآوری سازمان میباشد. مقاله رهنمودهای ضمنی به مدیران منابع انسانی جهت توجه به فرایند یادگیری سازمانی و اهمیت آن در تحقق نوآوری سازمانی ارایه مینماید
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزشهای فنی و حرفهای بر شاخصهای توسعه انسانی میباشد. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی، تکگروهی با پیش آزمون و پس آزمون بوده و جامعه آماری این پژوهش 30 آموزشگاه آزاد فنی و حرفهای با تعداد 3800 نفر کارآموز که در سه ماهه چهارم سال 1391در این چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزشهای فنی و حرفهای بر شاخصهای توسعه انسانی میباشد. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی، تکگروهی با پیش آزمون و پس آزمون بوده و جامعه آماری این پژوهش 30 آموزشگاه آزاد فنی و حرفهای با تعداد 3800 نفر کارآموز که در سه ماهه چهارم سال 1391در این آموزشگاهها ثبتنام نموده بودند. تعداد نمونهها 246 نفر (123 نفر زن و 123 نفر مرد) به صورت تصادفی بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان، انتخاب گردیده و روش نمونهگیری به صورت تصادفی خوشهای انجام گرفت. ابزار سنجش، پرسشنامه محققساخته، که پایایی سؤالات پرسشنامه با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ برابر 0.85 محاسبه شده است. نتایج پژوهش نشان داد که، آموزشهای فنی و حرفهای بر کاهش میزان بیکاری و فقر تأثیر داشته است. همچنین در افزایش امید به زندگی و بهبود شرایط زندگی نیز مؤثر بوده و باعث افزایش توانمندسازی و سلامت روان در افراد آموزشدیده گردیده است. همچنین نشان داد که میزان تأثیر آموزشهای فنی و حرفهای بر مؤلفههای شاخص توسعه انسانی، در زنان و مردان در آموزشگاههای آزاد استان البرز تفاوت وجود دارد. بنابراین نتایج بدست آمده در این پژوهش حاکی از این امر است که آموزشهای فنی و حرفهای بر شاخص توسعه انسانی ازجمله کاهش میزان بیکاری و فقر و افزایش امید به زندگی و بهبود شرایط زندگی و افزایش توانمندسازی و سلامت روان فراگیران تأثیر داشته و تمامی فرضیهها با اطمینان 99% در سطح معناداری 0.001 مورد تأیید قرار گرفت
پرونده مقاله
هدف این مقاله بررسی چگونگی کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در تربیت معلم و در یک رویکرد وسیعتر در توسعه مدارس است. برای آمادهسازی دانشجویان تربیت معلم و معلمان آینده جهت کار در جامعه به شدت در حال تغییر و سرشار از اطلاعات و فناوری، مؤسسات آموزش عالی در کشورهای م چکیده کامل
هدف این مقاله بررسی چگونگی کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در تربیت معلم و در یک رویکرد وسیعتر در توسعه مدارس است. برای آمادهسازی دانشجویان تربیت معلم و معلمان آینده جهت کار در جامعه به شدت در حال تغییر و سرشار از اطلاعات و فناوری، مؤسسات آموزش عالی در کشورهای مختلف استراتژیهای گوناگونی را برای کاربست فاوا در تربیت معلم اعمال میکنند.
بررسی و تجزیه و تحلیل جهتگیریها و استراتژیهای به کار رفته در کاربست فاوا در سیستمهای آموزشی کشورهای مختلف میتواند مسیر حرکت ما را در بستری که تنها عنصر ثابت آن تغییر است، تا حدود زیادی روشنتر نماید. در همین راستا مقاله حاضر مطالعهای کیفی از نوع فراترکیبی جهت تحلیل و ترکیب مطالعات و کاربست فاوا در آموزش، به خصوص در تربیت معلم، میباشد. نتایج به دست آمده در دو مقوله اصلی شامل کاربست فاوا در آموزش ضمن خدمت معلمان و کاربست فاوا در آموزش پیش از خدمت معلمان، آورده شده است. جهتگیریها و استراتژیهای به کار رفته در کاربست فاوا در آموزش پیش از خدمت معلمان بایستی مبتنی بر رویکرد گلچین شدهای باشد که برنامه استراتژیک، دسترسی مناسب به نرمافزار و سختافزار و پشتیبانی در مؤسسات و رشته مورد نظر، ارائه فعالیتهای تدریس سازنده، ایجاد شبکه میان دانشجویان تربیت معلم و معلمان، افزایش مهارت فاوا مدرسان معلمی و ارشادگرها، و موارد مشابه را در خود داشته باشد. در همین راستا اثربخشترین نحوه کاربست فاوا در مؤسسات آموزشی، بهکارگیری ترکیبی از استراتژیهاست. برای کاربست فاوا در تربیت معلمان و در یک رویکرد کلیتر توسعه مدارس، لازم است بر هر دو نوع آموزش پیش و ضمن خدمت معلمان تأکید گردد. در ابتدا رویکردهای کاربست فاوا در توسعه مدارس بحث میشود؛ سپس روشهای کاربرد فاوا در آموزش پیش از خدمت و ضمن خدمت معلمان مورد بحث قرار میگیرد و نهایتاً این دو حوزه کاری به یکدیگر ارتباط داده شده و به جستجوی شباهتها و تفاوتهای آنها پرداخته میشود
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب آموزش و بهسازي استراتژيك سرمايههاي انساني در وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي ميباشد. روش تحقيق به كار گرفته شده توصيفي و از نوع آميخته (تركيبي از روشهاي كمي و كيفي) است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه است، كه در ابتدا نوع خاصي از پرسشنامه براي چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب آموزش و بهسازي استراتژيك سرمايههاي انساني در وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي ميباشد. روش تحقيق به كار گرفته شده توصيفي و از نوع آميخته (تركيبي از روشهاي كمي و كيفي) است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه است، كه در ابتدا نوع خاصي از پرسشنامه براي اجراي روش نظرسنجي از خبرگان و با هدف نهاييسازي مدل تحقيق طراحي و در سه مرحله اجرا گرديد. پس از نهاييسازي الگو به شيوه فوق، به منظور اجراي پيمايش پرسشنامه ديگري شامل 4 بعد، 13 مؤلفه و 60 شاخص كه وضعيت موجود و وضعيت مطلوب بر اساس آن با يك مقياس ده درجهاي توسط پاسخگو درجهبندي شده است طراحي گرديد. يافتههاي پژوهش نشان داد كه در چارچوب پيشنهادي 9 متغير پيشبين شامل عوامل قانوني (0.222)، عوامل اقتصادي (0.322)، عوامل تكنولوژيكي (0.212)، عوامل اجتماعي (0.350)، استراتژي آموزش (0.265)، نگرش راهبردي به آموزش (0.306)، نيازسنجي آموزش (0.265)، مديريت اجرايي آموزش (0.219)، فرهنگ يادگيري و رشد (0.333)، همبستگي معنادار با متغير ملاك (آموزش و بهسازي استراتژيك در وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي) دارند
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه گیری در دسترس به مطالعه اسناد و تحقیقات مرتبط پرداخته شد و پس از مقوله بندی آسیب ها بر اساس مدل تحقیق، چارچوب مصاحبه تدوین و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 10 نفر از کارکنان و مدیران به منظور شناسایی آسیب های فعالیت های آموزش و بهسازی صنایع الکترونیکی فجر، مصاحبه انجام شد. در مرحله کمی پژوهش، پس از تبدیل آسیب های شناسایی شده به گویه ها و تدوین ابزار پرسشنامه، نسبت به اجرای آن اقدام شد. این افراد با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران از جامعه آماری که 250 نفر، شامل کارمندان و مدیران صنایع الکترونیکی فجر بودند، 126 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک نمونه ای، طیف مطلوبیت نانلی، t گروه های مستقل، برآورد میانگین جامعه و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که واحد آموزش صنایع الکترونیکی فجر در تمام ابعاد مدل اعم از بعد فرایندی، ساختاری و محیطی و در تمامی مقوله-های هریک از ابعاد در وضعیت کاملاً آسیب و نسبتاً آسیب قرار دارد
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه گیری در دسترس به مطالعه اسناد و تحقیقات مرتبط پرداخته شد و پس از مقوله بندی آسیب ها بر اساس مدل تحقیق، چارچوب مصاحبه تدوین و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 10 نفر از کارکنان و مدیران به منظور شناسایی آسیب های فعالیت های آموزش و بهسازی صنایع الکترونیکی فجر، مصاحبه انجام شد. در مرحله کمی پژوهش، پس از تبدیل آسیب های شناسایی شده به گویه ها و تدوین ابزار پرسشنامه، نسبت به اجرای آن اقدام شد. این افراد با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران از جامعه آماری که 250 نفر، شامل کارمندان و مدیران صنایع الکترونیکی فجر بودند، 126 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک نمونه ای، طیف مطلوبیت نانلی، t گروه های مستقل، برآورد میانگین جامعه و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که واحد آموزش صنایع الکترونیکی فجر در تمام ابعاد مدل اعم از بعد فرایندی، ساختاری و محیطی و در تمامی مقوله-های هریک از ابعاد در وضعیت کاملاً آسیب و نسبتاً آسیب قرار دارد
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه گیری در دسترس به مطالعه اسناد و تحقیقات مرتبط پرداخته شد و پس از مقوله بندی آسیب ها بر اساس مدل تحقیق، چارچوب مصاحبه تدوین و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 10 نفر از کارکنان و مدیران به منظور شناسایی آسیب های فعالیت های آموزش و بهسازی صنایع الکترونیکی فجر، مصاحبه انجام شد. در مرحله کمی پژوهش، پس از تبدیل آسیب های شناسایی شده به گویه ها و تدوین ابزار پرسشنامه، نسبت به اجرای آن اقدام شد. این افراد با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران از جامعه آماری که 250 نفر، شامل کارمندان و مدیران صنایع الکترونیکی فجر بودند، 126 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک نمونه ای، طیف مطلوبیت نانلی، t گروه های مستقل، برآورد میانگین جامعه و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که واحد آموزش صنایع الکترونیکی فجر در تمام ابعاد مدل اعم از بعد فرایندی، ساختاری و محیطی و در تمامی مقوله-های هریک از ابعاد در وضعیت کاملاً آسیب و نسبتاً آسیب قرار دارد
پرونده مقاله
تحقيق حاضر با هدف «بررسی میزان رضایت ذینفعان از فرایند آموزش ضمنخدمت در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران» به روش توصيفي- تحليلي صورت گرفته است. جامعه آماری شامل ذینفعان فرایند آموزش ضمنخدمت سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران میباشد که در 9 ماهه اول سال 93 در دورهه چکیده کامل
تحقيق حاضر با هدف «بررسی میزان رضایت ذینفعان از فرایند آموزش ضمنخدمت در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران» به روش توصيفي- تحليلي صورت گرفته است. جامعه آماری شامل ذینفعان فرایند آموزش ضمنخدمت سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران میباشد که در 9 ماهه اول سال 93 در دورههای آموزشی کوتاهمدت سازمان شرکت کرده و شامل کارکنان سازمان، مدیران و معاونان سازمان و مدیران شرکتهای تابعه میباشد که در مجموع 1249 نفرند که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای نسبتی و تصادفی ساده 143 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محققساخته استفاده شد و پس از تأیید خبرگان و اساتید دانشگاهی به صورت مقدماتی اجرا و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ برآورد شد (89/.=α ). برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS و از روشهای آماری توصیفی (فراوانی، میانگین، نمودار و ...) و آمار استنباطی (آزمون تی تکنمونهای، تی گروههای مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه) استفاده شد. همچنین برای رتبهبندی نظرات شرکتکنندگان در دورههای آموزشی در خصوص سنجش میزان رضایت از فرایند آموزش از آزمون فریدمن استفاده گردید. یافتهها نشان داد که رضایت ذینفعان از تمامی مراحل فرایند آموزش ضمنخدمت (نیازسنجی، طراحی، اجرا، ارزشیابی و بازخورد) در حد متوسط میباشد و بیشترین میزان رضایت به ترتیب از مرحله بازخورد از دورههای آموزشی، اجرای دورههای آموزشی، ارزشیابی از دورههای آموزشی، طراحی دورههای آموزشی و نیازسنجی دورههای آموزشی است. همچنین در این پژوهش مشخص شد که بین میزان رضایت ذینفعان از فرایند آموزش بر حسب متغیرهای جمعیتشناختی (جنسیت، سمت سازمانی، میزان تحصیلات و سابقه خدمت) تفاوت معنیداری وجود ندارد
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش، اعتباریابی مدل تعالی آموزش و توسعه ایران است. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگي محسوب ميشود. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه محقق ساخته در 124 گویه بوده که با استفاده از آن نظرهای متخصصین، خبرگان و مطلعین کلیدی حوزه آموزش در خصوص مدل تعالی آموزش و چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش، اعتباریابی مدل تعالی آموزش و توسعه ایران است. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگي محسوب ميشود. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه محقق ساخته در 124 گویه بوده که با استفاده از آن نظرهای متخصصین، خبرگان و مطلعین کلیدی حوزه آموزش در خصوص مدل تعالی آموزش و توسعه ایران گردآوری شده -است. جامعه آماری پژوهش شامل 194 نفر از متخصصین، مدیران منابع انسانی، مدیران آموزش، کارشناسان منابع انسانی و آموزش کلیه سازمان های دولتی و خصوصی که نمونه آماری به روش طبقه ای منظم شامل 154 نفر می باشند که پرسشنامه پژوهش به شیوه کاغذی و الکترونیکی ارسال شد. نتايج به دست آمده با استفاده از روشهاي آماري مدل معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار آماری لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج پژوهش، مقدار شاخص نیکویی برازش اصلاح شده 91/0 و مقدار شاخص ریشه میانگین مربعات خطای برآورد نزدیک به 08/0 برآورد شد که بیانگر مطلوب بودن شاخص های اعتبار مدل است. همچنین با استفاده از آزمون های آماری تی به بررسی معیارهای مدل پرداخته شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش بیانگر شاخص های اعتبار مطلوب مدل تعالی آموزش و توسعه بوده است. بخش-بندی مدل به سه قسمت؛ توانمندسازها، فرایندها و نتایج نیز مورد حمایت یافته ها قرار گرفته است.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش ارائه برنامهای منظم به منظور آموزش و توسعه کارشناسان و مدیران آموزش در شرکت ملی نفت ایران با رویکرد حرفهگرایی میباشد. این پژوهش از حیث رویکرد، کیفی و تکنیک مورد استفاده، دلفی میباشد؛ به این شکل که ضمن مطالعه اسناد بالادستی و شرح مشاغل، با خبرگان آموزش چکیده کامل
هدف این پژوهش ارائه برنامهای منظم به منظور آموزش و توسعه کارشناسان و مدیران آموزش در شرکت ملی نفت ایران با رویکرد حرفهگرایی میباشد. این پژوهش از حیث رویکرد، کیفی و تکنیک مورد استفاده، دلفی میباشد؛ به این شکل که ضمن مطالعه اسناد بالادستی و شرح مشاغل، با خبرگان آموزش نیز مصاحبه (با سؤالات نیمهساختارمند) به عمل آمده است. جامعه مورد مطالعه شامل خبرگان آموزش آشنا با صنعت نفت و نمونه 10 نفر از آنان را شامل شده است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات تحلیل محتوا است. جهت اعتباربخشی نتایج نیز از دو روش بازبینی اعضا و ممیزی خارجی استفاده شده است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که به منظور توسعه و بهسازی شاغلین فعال در حوزه آموزش صنعت نفت، بایستی آموزشها را در سه سطح متصدی آموزش، کارشناس آموزش و مدیر آموزش ارائه نمود و در هر یک از این سطوح دورههای آموزشی مناسب را در نظر گرفت. برای مثال در سطح متصدی آموزش دورههای آموزش بزرگسالان، مدیریت منابع انسانی، تاریخچه آموزش در صنعت نفت و ...، در سطح کارشناس آموزش دورههای نیازسنجی، طراحی آموزش، راهبردهای اجرایی آموزش و...، همچنین در سطح مدیر آموزش دورههای مدیریت پروژه، مدیریت دانش، سازمان یادگیرنده، سیاستگذاری آموزشی و .... مد نظر قرار گرفتهاند.
پرونده مقاله
امروزه بهبود اثربخشی برنامه های آموزش و توسعه قابلیت های مدیران یکی از مهم ترین و ارزشمند ترین دغدغه های سازمانهاست. این پژوهش با هدف کاربست و ارزیابی مدل آندراگوژی نولز در دوره های آموزش مدیران گروههای آموزشی دانشگاه فردوسی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش چکیده کامل
امروزه بهبود اثربخشی برنامه های آموزش و توسعه قابلیت های مدیران یکی از مهم ترین و ارزشمند ترین دغدغه های سازمانهاست. این پژوهش با هدف کاربست و ارزیابی مدل آندراگوژی نولز در دوره های آموزش مدیران گروههای آموزشی دانشگاه فردوسی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه و از حیث هدف جزو پژوهش های کاربردی بود. جامعه آماری دوره های آموزشی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه فردوسی مشهد در شش ماهه اول سال 1391 بودند؛ که شامل 11 دوره آموزشی بود؛ به طور تصادفی دوره رهبری در آموزش عالی انتخاب شد. مدیران به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند؛ که تعداد مدیران هر گروه 25 نفر بود. اثربخشی دوره با دو متغیر رضایت و میزان یادگیری فراگیران مورد ارزیابی قرار گرفت. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامه رضایت فراگیران، پیش آزمون یادگیری، پسآزمون یادگیری و پرسشنامه خود ارزیابی بود. روایی همه ابزار ها از طریق روایی محتوایی محاسبه گردید. میزان پایایی پرسشنامه رضایت فراگیران با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ۹۷/0، پایایی آزمون های یادگیری با استفاده از روش پایایی مصححان 88/0 و پایایی پرسشنامه خود ارزیابی با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ برابر ۸۹ /0 محاسبه گردید. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل کوواریانس تک متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که کاربست مدل آندراگوژی نولز سبب افزایش اثربخشی دوره آموزش مدیران شده است. همچنین نتایج رضایت، یادگیری و خود ارزیابی فراگیران نشان داد که آن ها از دوره رضایت داشتند و یادگیری خود را در سطح مطلوب ارزیابی کردند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر شناخت تأثیر آموزش کارکنان بر توانمندسازی منابع انسانی در یکی از مؤسسات صنایع دفاعی میباشد. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها توصیفی- پیمایشی محسوب میشود. جامعه آماری آن شامل کلیه کارکنانی است که دارای مدرک فوق دیپلم به بالا میبا چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر شناخت تأثیر آموزش کارکنان بر توانمندسازی منابع انسانی در یکی از مؤسسات صنایع دفاعی میباشد. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها توصیفی- پیمایشی محسوب میشود. جامعه آماری آن شامل کلیه کارکنانی است که دارای مدرک فوق دیپلم به بالا میباشند و در دورههای آموزشی مدنظر شرکت کردهاند و با روش نمونهگیری تصادفی 76 نفر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتهاند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته است که از روایی و پایایی قابل قبول برخوردار است. در تحلیل دادهها در بخش توصیفی از ميانگين و انحراف استاندارد و در بخش استنباطي نيز از آزمونهاي T-test تکنمونهای و گروههای مستقل و تحليل واريانس Anova و از آزمون تعقیبی توکی و آزمون فریدمن استفاده گرديده است. بر اساس یافتههای تحقیق مشاهده شد که آموزش کارکنان بر توانمندسازی منابع انسانی تأثیر مثبت و معنادار دارد و آموزش کارکنان بر ابعاد توانمندسازی (روشنی اهداف، رفتار اخلاقی، ارتقاء روحیه، پیشبرد کار تیمی و ایجاد محیط کاری سالم) تأثیری معنادار دارد. اما بر ابعاد ارتباطات سازنده و ایجاد روحیه مشارکتجویی تأثیری نداشته است همچنین سن، میزان تحصیلات، سابقه خدمت و پست سازمانی بر نگرش کارکنان در زمینه توانمندسازی تأثیر دارد. اما نوع دوره آموزشی بر نگرش کارکنان نسبت به تأثیر آموزش بر توانمندسازی منابع انسانی تأثیری ندارد. در نهایت اولویتبندی تأثیر آموزش کارکنان بر ابعاد توانمندسازی نشان میدهد ارتقاء روحیه بیشترین و ارتباطات کمترین مقدار را به خود اختصاص داده است.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش، فهم تجربه های زیسته کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد از آموزش های سازمانی است که با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه عمیق است که مشارکتکنندگان در مصاحبه، به صورت هدفمند انتخاب شدند. حجم نمونه با توجه به اشباع نظری چکیده کامل
هدف از این پژوهش، فهم تجربه های زیسته کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد از آموزش های سازمانی است که با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه عمیق است که مشارکتکنندگان در مصاحبه، به صورت هدفمند انتخاب شدند. حجم نمونه با توجه به اشباع نظری تعیین شد که تعداد نهایی شرکتکنندگان در مصاحبه 9 نفر از کارکنان غیر هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد بودند. یافته های پژوهش نشان می دهد که کارکنان، آموزش را به عنوان حقی انسانی و پدیده ای در هم تنیده با دیگر جوانب مدیریت منابع انسانی تجربه کرده اند. تجربه آموزش های غیرحرفه ای و ناظر به نیازهای فردی آنان نیز، نشان می دهد که آموزش ها در سازمان، لزوماً به آموزش های حرفه ای محدود نمی شود و آموزش های ناظر به نیازهای فردی و عمومی آنها موجب رضایت بیشتر آنان خواهد شد. در نهایت در این پژوهش، مدلی اکتشافی از آموزش سازمانی در دانشگاه فردوسی مشهد به دست آمد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش ارائه مدلی اجرایی برای اثربخشی آموزش کارکنان و مدیران بود. به این منظور بر مبنای طرح مطالعه کیفی و استفاده از مزیتهای روش پژوهش نظریه زمینهای، از طریق مصاحبه عمیق با کارکنان، مدیران و شرکتکنندگان دورههای آموزشی و مرور مبانی نظری و تجربه آموزش در گمرک و چکیده کامل
هدف این پژوهش ارائه مدلی اجرایی برای اثربخشی آموزش کارکنان و مدیران بود. به این منظور بر مبنای طرح مطالعه کیفی و استفاده از مزیتهای روش پژوهش نظریه زمینهای، از طریق مصاحبه عمیق با کارکنان، مدیران و شرکتکنندگان دورههای آموزشی و مرور مبانی نظری و تجربه آموزش در گمرک و سازمان جهانی گمرک، مدل اجرایی اثربخشی آموزش ارائه شده است. تحليل يافتهها نشان میدهد کارکنان بر مبناي عوامل سازمانی مانند: ماهیت وظیفهای سازمان، مسئولیت اجتماعی سازمان، پویایی سازمانی؛ عوامل شغلی مانند: حساسیت وظیفه، سطح تخصصی بودن وظیفه و سیالیت وظیفه در آموزش و توسعه حرفهاي مشاركت ميكنند. مشاركت آنها در آموزش و يادگيري حرفهاي از طریق: آمادگی فراگیر، انگیزه برای انتقال، ظرفیت فرد برای انتقال، خودکارآمدی عملکردی صورت ميپذيرد. چگونگی تخصیص بودجه، حمایت مدیریت، اسناد بالادستی آموزش، شایستهسالاری و چگونگی اجرای قوانین بستري خاص براي راهبردهاي آموزش کارکنان و مدیران فراهم ميآورند. همچنين راهبردهاي ساختاری: انطباق ساختار با فرایند آموزش سازمانی، ایجاد مجتمع آموزش، ظرفیتسازی انسانی و توسعه ظرفیت؛ راهبردهای نیازسنجی؛ راهبردهای طراحی: تناسب محتوا، مکانیزمهای انگیزشی آموزش، تقویم آموزشی، طرح انتقال؛ راهبردهای اجرا: زمانبندی آموزش، روشهای بینفردی، آموزش بینالمللی و مجازی (Clikc) و راهبردهای ارزشیابی: امتحان، تمرین، نگرشسنجی، تکالیف، سنجش عملکرد متأثر از شرايط مداخلهگر سازماني مانند: جایگاه سازمانی (تأثیرگذاری آموزش در سازمان)، عوامل ساختاری (موازیکاری، یادگیری سازمانی) و مسائل و مشکلات کارکنان (مسائل و مشکلات کاری، فردی، شرایط اقلیمی و رفتارهای سیاسی) هستند. يافتههاي پژوهش نشان داد راهبردهاي اثربخشی آموزش در كنش و واكنش سازنده با عوامل زمينهاي و محيطي پيامدهاي مثبت: بهبود کیفیت خدمات، افزایش منافع مالی و در نهایت شکلگیری یک گمرک یادگیرنده را به همراه خواهد داشت.
پرونده مقاله
یکی از سیاستگذاریهای مهم آموزش عالی در اغلب کشورها میتواند ساخت و تولید سرمایه اجتماعی از طریق توسعه کیفیت آموزش منابع انسانی باشد. سیستمهای آموزشی میتوانند با فراهمآوری فرصتهای کیفی آموزش برای همهی ذینفعان زمینه مناسبی برای حضور آنان در حوزههای مختلف عمومی و ا چکیده کامل
یکی از سیاستگذاریهای مهم آموزش عالی در اغلب کشورها میتواند ساخت و تولید سرمایه اجتماعی از طریق توسعه کیفیت آموزش منابع انسانی باشد. سیستمهای آموزشی میتوانند با فراهمآوری فرصتهای کیفی آموزش برای همهی ذینفعان زمینه مناسبی برای حضور آنان در حوزههای مختلف عمومی و اجتماعی را فراهم آورند. اما آنچه باید در ارزیابی این سیاستگذاری مدنظر قرار گیرد توجه به مفاهیم نظری مختلف کیفیسازی آموزش است. یکی از مهمترین مفاهیم نظری تأثیرگذار بر کیفیت توسعه منابع انسانی در دهههای اخیر، توجه به ارتباط و بسط کیفیت آموزش با ساخت و تولید سرمایه اجتماعی است. لذا در این مقاله با رویکرد توصیفی، تحلیلی و کیفی به بررسی این مقوله مهم میپردازد. بنابراین با تحلیل مفهوم سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با کیفیت مهارتهای آموزشی مورد نیاز منابع انسانی میتوان سیاستگذاری مناسبی برای ارتقاء کیفیت آموزش عالی به عمل آورد و در نهایت نتیجه گرفته شده است که برقراری توازن و تعادل در ابعاد اقتصادی و فرهنگی، ضرورت سیاستگذاری عالمانه در کیفیت آموزش عالی است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش بر استراتژیهای منابع انسانی با تأکید بر نقش واسطه ای توسعه حرفه ای و تسهیم دانش با استفاده از معادلات ساختاری است. بدین منظور، 230 نفر از کارکنان و مدیران منطقه 7 عملیات انتقال گاز ایران در پژوهش حاضر شرکت کردند. آنان به پرسشنامه های آ چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش بر استراتژیهای منابع انسانی با تأکید بر نقش واسطه ای توسعه حرفه ای و تسهیم دانش با استفاده از معادلات ساختاری است. بدین منظور، 230 نفر از کارکنان و مدیران منطقه 7 عملیات انتقال گاز ایران در پژوهش حاضر شرکت کردند. آنان به پرسشنامه های آموزش، توسعه حرفه ای، تسهیم دانش و استراتژی های منابع انسانی پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش یادگیری محور تأثیر مستقیم مثبت و معناداری بر تسهیم دانش، توسعه حرفه-ای و استراتژی های منابع انسانی دارد. تأثیر مستقیم تسهیم دانش برتوسعه حرفه ای و استراتژی های منابع انسانی مثبت و معنادار است. تأثیر مستقیم توسعه حرفه ای بر استراتژی های منابع انسانی مثبت و معنادار است. تأثیر غیرمستقیم آموزش یادگیری محور بر استراتژی های منابع انسانی از طریق توسعه حرفه ای و تسهیم دانش مثبت و معنادار است. در مجموع یافته ها نقش آموزش، تسهیم دانش و توسعه حرفه ای بر استراتژی های منابع انسانی را مورد تأکید قرار می دهند.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش ارایه برنامهای به منظور آموزش و توسعه مدیران و کارکنان شعب بانک با رویکرد حرفهای گرایی میباشد. برای نیل به مقصود مذکور از رویکرد کیفی و روش گروه کانونی استفاده شد. به عبارتی در گام نخست ادبیات و پیشینه موضوع "توسعه حرفهای" در پایگاههای اطلاعاتی، کتابخ چکیده کامل
هدف این پژوهش ارایه برنامهای به منظور آموزش و توسعه مدیران و کارکنان شعب بانک با رویکرد حرفهای گرایی میباشد. برای نیل به مقصود مذکور از رویکرد کیفی و روش گروه کانونی استفاده شد. به عبارتی در گام نخست ادبیات و پیشینه موضوع "توسعه حرفهای" در پایگاههای اطلاعاتی، کتابخانهها، اسناد بالادستی و گزارشهای داخلی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و در گام بعدی با انجام برخی مصاحبهها و برگزاری جلسات گروه کانونی میان اعضای گروه (خبرگان)، برنامه آموزش و توسعه حرفهای تدوین شد. جامعه مورد مطالعه خبرگان (بانکی- دانشگاهی) آشنا با حوزه بهسازی منابع انسانی در صنعت بانکداری و نمونه 12 نفر از آنان بود. ابزار گردآوری اطلاعات فرمهای مصاحبه و پرسشنامه و روش تجزیه و تحلیل، تحلیل محتوا بود.
یافتههای پژوهش شامل شناسایی شایستگیهای مشاغل موجود در شعب بانک یعنی، رئیس، معاون، رئیس دایره، متصدی و تحصیلدار شعب در چارچوب یک مدل با ابعاد 1) فردی و 2) سازمانی و حوزههای 1) شخصیتی، 2) نگرشی، 3) دانشی و 4) مهارتی بود. با معیار قرار دادن مدل دو بعدی و چهار حوزهای، برای هر شغل متناسب با سطح مهارت مورد نیاز در سه نوع مهارت ادراکی، انسانی و فنی، پودمانهای آموزشی تدوین شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از این است برای توسعه و بهسازی حرفهای مدیران و کارکنان شعب در حوزه پولی و بانکی بایستی برنامه آموزشی مبتنی بر شایستگیها با تأکید بر مهارتهای مورد نیاز هر شغل تدوین کرد. برای مثال در پودمان آموزشی رئیس و معاون شعبه شایستگیهای مدیریتی و مهارتهای ادراکی و در پودمان آموزشی متصدیان شعب، شایستگیهای شغلی و مهارتهای فنی میبایست مدنظر قرار گیرد.
پرونده مقاله
در دنیاي متحول امروزي، آموزش و توسعه علم کارکنان به شکل یک استراتژي کلیدي براي سازمانها میباشد تا از مزیت رقابتی برخوردار شوند. اما این مزیت تنها با برگزاري دورههاي آموزشی حاصل نمیگردد، آموزش در صورتی مؤثر است که کارآموزان به طور موفق، دانش، مهارتها و نگرشهاي آموز چکیده کامل
در دنیاي متحول امروزي، آموزش و توسعه علم کارکنان به شکل یک استراتژي کلیدي براي سازمانها میباشد تا از مزیت رقابتی برخوردار شوند. اما این مزیت تنها با برگزاري دورههاي آموزشی حاصل نمیگردد، آموزش در صورتی مؤثر است که کارآموزان به طور موفق، دانش، مهارتها و نگرشهاي آموزش داده شده را انتقال دهند و از این طریق، عملکرد خویش را بهبود بخشند. تحقيق حاضر پژوهشی كمي و به لحاظ هدف پژوهش، كاربردي ميباشد شيوه گردآوري دادهها در آن توصيفي و از نوع پيمايشي است. از حيث ارتباط بين متغيرهاي تحقيق از نوع همبستگي و به طور مشخص مبتنی بر مدلسازي معادله ساختاري میباشد. جامعه آماری پژوهش کارکنان یکی از یگانهای عملیاتی نیروهای مسلح به تعداد 460 نفر بودند که تعداد 210 نفر از آنها بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. روش جمعآوری داده از نوع میدانی است که جهت گردآوری اطلاعات برای آزمون فرضیههای تحقیق از پرسشنامه محققساخته بر اساس مطالعات بالدوین و همکاران (2009) با 20 گویه و با شاخصهایی همچون شاخص جو انتقال، حمایت مدیران، حمایت همکاران، و اقدامات پس از آموزش استفاده شد. تحلیل دادهها نشان داد که شاخصهای احصاء شده با تسهیل انتقال آموزش به محل کار رابطهای مثبت و معنادار دارند.
پرونده مقاله
در اين مقاله بر اهميت و ضرورت نوآوري در سازمان تأكيد شده و به دنبال آن به دليل نقش و تأثير آموزش در عملكرد و موفقيت سازمان ها، نوآوري در آموزش شركت مورد بررسي قرار گرفته است. موضوع اصلي شناسايي موانع نوآوري در آموزش سازماني مي باشد كه براي اين كار از روش تحقيق كيفي و فن چکیده کامل
در اين مقاله بر اهميت و ضرورت نوآوري در سازمان تأكيد شده و به دنبال آن به دليل نقش و تأثير آموزش در عملكرد و موفقيت سازمان ها، نوآوري در آموزش شركت مورد بررسي قرار گرفته است. موضوع اصلي شناسايي موانع نوآوري در آموزش سازماني مي باشد كه براي اين كار از روش تحقيق كيفي و فن تحليل محتوا استفاده شده است. در واقع هدف از اين پژوهش يافتن پاسخ اين پرسش است كه عوامل مؤثر بر نوآوري سازماني در آموزش شركت ملي نفت ايران كدام است؟ براي يافتن اين عوامل و به نوعي موانع نوآوري در آموزش سازمان از ابزار مصاحبه استفاده شده تا ضمن توجه به جو سازمان، مهم ترين موانع از طريق مصاحبه باز با خبرگان كشف گردد. افراد مصاحبه شونده، خبرگان آموزش در سطح شركت مي باشند. يافته ها نشان مي دهد كه 7 عامل اصلي، به عنوان مهمترين عوامل مؤثر بر نوآوري سازماني بايستي مورد بررسي قرار گرفته و در جهت رفع آنان تلاش شود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف" ارزیابی رضایتمندی کارکنان از دورههای آموزش ضمنخدمت کارکنان گروه شرکتهای توربو کمپرسور نفت بر اساس مدل ارزشیابی سیپ" صورت گرفته است. پژوهش از نظر هدف از نوع پژوهشهای کاربردی میباشد و از لحاظ گردآوری دادهها در زمره پژوهشهای پیمایشی است. جهت ارز چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف" ارزیابی رضایتمندی کارکنان از دورههای آموزش ضمنخدمت کارکنان گروه شرکتهای توربو کمپرسور نفت بر اساس مدل ارزشیابی سیپ" صورت گرفته است. پژوهش از نظر هدف از نوع پژوهشهای کاربردی میباشد و از لحاظ گردآوری دادهها در زمره پژوهشهای پیمایشی است. جهت ارزیابی رضایتمندی کارکنان از دورههای آموزش ضمنخدمت، مؤلفههای مدل ارزشیابی سیپ با استفاده از پرسشنامه محققساخته اندازهگيری شده است. جامعه آماری اين پژوهش شامل کلیه کارکنان گروه شرکتهای توربو کمپرسور نفت میباشد که طی سال 1393 در دورههای آموزش ضمنخدمت شرکت کردهاند که تعداد کل آنها 1770 نفر و نمونه با استفاده از روش نمونهگيری مورگان 317 نفر میباشد. جهت تجزيه و تحليل دادهها از شاخصهای آمار توصيفی شامل فراوانی، درصد، ميانگين و انحراف استاندارد و آمار استنباطی شامل آزمونهای کای اسکوئر، یومان ویتنی و کروسکال والیس استفاده شده است. نتايج پژوهش حاکی از آناست که با بررسی کیفیت دورههای آموزش ضمنخدمت در ابعاد چهارگانه مدل ارزشیابی سیپ، کیفیت دورههای آموزش ضمنخدمت در ابعاد زمینه، درونداد، فرآیند و برونداد توانسته موجبات رضایت خاطر شرکت کنندگان را فراهم آورد.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش، بررسی دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان شرکت ملی گاز استان کرمان بر اساس مدل -سوات بود. این پژوهش از بعد هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها جزء پژوهش های توصیفی- پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه کارکنان شرکتکننده در دور چکیده کامل
هدف از این پژوهش، بررسی دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان شرکت ملی گاز استان کرمان بر اساس مدل -سوات بود. این پژوهش از بعد هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها جزء پژوهش های توصیفی- پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه کارکنان شرکتکننده در دورههاي آموزش ضمن-خدمت شرکت ملي گاز استان کرمان بود (122 نفر) که از اين ميان 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمعآوری داده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی ابزار با استفاده از روش نظر متخصصان برابر 88 .0 تعیین شد و پایایی ابزار بر اساس فرمول آلفای کرونباخ 86 صدم برآورد گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرمافزار آماری SPSS23 و تحلیل SWOT استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد بالاترین اولویت در میان نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای دوره مورد بررسی به ترتیب عبارتند از: «بازدهی بالای دورههای آموزشی برگزار شده در خارج از محل کار کارمندان، با ضریب اولیه (419)»، «یکسان نبودن سطح دانش شرکت کنندگان در هنگام شروع یک دوره آموزشی با ضریب اولیه (387)»، «تأثیر دوره های آموزشی خارج از استان بر افزایش سطح دانش کارمندان و شادابی و تغییر روحیه آنها با ضریب اولیه (430)» و «عدم توجه به نتایج ارزیابیها و ندادن بازخورد و پاداش های تشویقی متناسب با نیازهای کارمندان برای حضور آنها در دوره های آموزشی خارج از شرکت با ضریب اولیه (329)». بر این اساس ، بهترین راهبرد برای این شرکت، راهبرد تهاجمی است یعنی مسئولین مربوطه می توانند با عملی کردن راهبردهای تهاجمی ارائه شده در این تحقیق، تا حد زیادی با استفاده حداکثری از نقاط قوت دوره های آموزش ضمن خدمت شرکت گاز، فرصت های فراروی آن را به حداکثر برسانند و در نهایت بر اساس نتایج به دست آمده، مهمترین راهکارهای بهبود دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان شرکت ملی گاز ارائه شده است.
پرونده مقاله
هدف از این مطالعه کیفی، آسیبشناسی انتقال یادگیری به محیط کار بوده است. میدان مطالعه سازمانهای دولتی استان کردستان و روش تحقیق، تحلیل دادهبنیاد مبتنی بر رهیافت سیستماتیک بود. نمونهای به حجم 48 نفر متشکل از کارکنان، سرپرستان، کارشناسان و مسئولین آموزش، مدیران ارشد، و چکیده کامل
هدف از این مطالعه کیفی، آسیبشناسی انتقال یادگیری به محیط کار بوده است. میدان مطالعه سازمانهای دولتی استان کردستان و روش تحقیق، تحلیل دادهبنیاد مبتنی بر رهیافت سیستماتیک بود. نمونهای به حجم 48 نفر متشکل از کارکنان، سرپرستان، کارشناسان و مسئولین آموزش، مدیران ارشد، و مدرسان و صاحبنظران آموزش و بهسازی منابع انسانی، بهصورت نمونهگیری هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات، از مصاحبههای نیمه ساختاریافته فردی استفاده شد و تحلیل همزمان مصاحبهها نیز با استفاده از کدگذاری باز، محوری، منتخب و یادنوشتنگاری صورت گرفت. در نهایت با استفاده از روش بازخورد مشارکتکنندگان و تکنیک مثلثسازی تحلیلگر، از اعتبار تحلیلها اطمینان حاصل شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، مهمترین علل بیتفاوتی نسبت به انتقال یادگیری، وجود موانع انگیزشی، موانع مربوط به خصوصیات فردی، زمانبندی نامناسب، موانع مربوط به تدریس، محتوا و ارزشیابی، موانع اداری، موانع حمایتی و موانع معطوف به شغل بودند. بسترها و شرایط زمینهساز بیتفاوتی نسبت به انتقال یادگیری نیز عبارت از فرهنگ سازمانی غیرحمایتی، نظام اداری مختل کننده، و فضای بیتفاوتی سازمانی بودند. راهبردهای کارکنان در مواجهه با چنین شرایطی ممکن است به صورت رفتارهای انفعالی، رفتارهای منفی و شاید رفتارهای جبرانی مثبت باشد. در نهایت پیامدهای چنین شرایطی، در سطح فردی عمدتاً سکونزدگی شغلی، اهمالکاری شغلی، عدم خلاقیت شغلی، رفتارهای انحرافی؛ و در سطح سازمانی، اتلاف سرمایهگذاریهای آموزشی و کاهش موفقیت سازمانی است.
پرونده مقاله
پیشرفتهای شگرف مطالعات میان رشتهای فرصت مناسبی را برای پژوهشگران فراهم نموده تا درک بهتری از کاربرد فیزیک در دانش مدیریت به دست آورند. نفوذ علمی تئوری کوانتوم، موجب شده تا اصول و مفاهیم آن به صورت یک رویکرد علمی در دیگر رشتهها از جمله در علوم آموزشی و آموزش و بهساز چکیده کامل
پیشرفتهای شگرف مطالعات میان رشتهای فرصت مناسبی را برای پژوهشگران فراهم نموده تا درک بهتری از کاربرد فیزیک در دانش مدیریت به دست آورند. نفوذ علمی تئوری کوانتوم، موجب شده تا اصول و مفاهیم آن به صورت یک رویکرد علمی در دیگر رشتهها از جمله در علوم آموزشی و آموزش و بهسازی منابع انسانی مورد استفاده قرار گیرد. این مطالعه بر کاربرد مفاهیم نظريه فیزیک کوانتومی در تبیین مسايل عملي و مفهومی هسته اصلی این سیستمهای آموزشی یعنی یادگیری و یاددهی متمرکز میباشد. به نظر میرسد رویکرد کوانتومی در آموزش و یادگیری، به عنوان یکی از جدیدترین و پیشرفتهترین سیستمهای یاددهی– یادگیری، بتواند بسیاری از مسائل آموزش منابع انسانی را حل نماید. مقصود اصلی تحقیق حاضر، توضیح تفسیر مکانیک کوانتومی برای بهبود بخشیدن به سیستمهای آموزشی است؛ از این تفسیر میتوان برای اصلاح و بهبود تئوری و عمل آموزش منابع انسانی بهره گرفت. روششناسی مورد استفاده در این تحقیق، روش هرمنوتیک و تحلیل مبانی نظری است. نتایج این بررسی نشان داد رویکرد کوانتومی روشی اثربخش برای بهینه سازی عملکرد سیستمهای آموزشی در شرایط پیچیده و مبهم است، بنابراین از این رویکرد میتوان برای بهبود بخشیدن به آموزش منابع انسانی استفاده نمود.
پرونده مقاله
آموزش مجازی به دلیل مزایایی از قبیل انعطاف پذیری زمانی و مکانی، یکی از ابزارهای مناسب برای آموزش کارکنان در سازمان ها و محیط کار محسوب می شود. اما، تحقق این مزایا و استفاده بهینه از ظرفیت های آموزش مجازی مستلزم شناسایی و رفع موانع فرا روی بکارگیری آن است. از این رو پژوه چکیده کامل
آموزش مجازی به دلیل مزایایی از قبیل انعطاف پذیری زمانی و مکانی، یکی از ابزارهای مناسب برای آموزش کارکنان در سازمان ها و محیط کار محسوب می شود. اما، تحقق این مزایا و استفاده بهینه از ظرفیت های آموزش مجازی مستلزم شناسایی و رفع موانع فرا روی بکارگیری آن است. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبه-بندی موانع مدرسان در آموزش و بهسازی مجازی منابع انسانی دانشگاه شهید بهشتی و با شیوه پیمایش انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان دانشگاه شهید بهشتی (166 نفر) بود که حداقل در یک دوره آموزش بصورت مجازی شرکت کرده بودند و تعداد 115 نفر از آنان بعنوان نمونه بر اساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی آن توسط تعدادی از صاحب نظران آموزش مجازی و منابع انسانی؛ و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ 95٪ تایید گردید. داده های حاصل با استفاده از شاخص های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای و آزمون فریدمن) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که مهم ترین موانع بکارگیری آموزش مجازی در آموزش و بهسازی منابع انسانی در سطح مدرسان به ترتیب مربوط به موانع آموزشی با میانگین رتبه ای (80/2) و موانع زیرساختی - فنی با میانگین رتبه ای (69/2) است. پیرو نتایج این تحقیق، موانع اخلاقی و فرهنگی-اجتماعی برای بکارگیری آموزش مجازی در آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه شهید بهشتی از کم ترین میزان اولویت و اهمیت برخوردارند. کاربردهای یافته های این تحقیق برای ارتقای استفاده از آموزش مجازی در راستای بهبود آموزش و توسعه منابع انسانی نیز مورد بحث قرار گرفته است.
پرونده مقاله
هدف تحقيق حاضر بررسي اثربخشي برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقيق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مد چکیده کامل
هدف تحقيق حاضر بررسي اثربخشي برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقيق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مدل کرک پاتریک جهت انجام این مهم استفاده شده است. جامعه آماري اين پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد که تعداد آن ها 421 نفر میباشند. براي ارزشيابي سطح واكنش فراگیران از پرسشنامه كرمی (1386)، براي ارزشيابي ميزان يادگيري از پيش آزمون و پس آزمون و براي ارزشيابي ميزان تغيير رفتار فراگیران از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گرديد. نتايج به دست آمده نشان داد که فراگیران واكنش مطلوبی به دوره هاي عمومي و تخصصي از خود نشان داده اند. سطح يادگيري در دوره هاي تخصصي و عمومي اثربخش بود و فراگیران دانش لازم را کسب کردند. از نظر تغییرات ایجاد شده در رفتار فراگیران نتایج نشان داد که دوره های تخصصی در سطح اثربخشی معناداری قرار نداشتند. در خصوص ميزان تفاوت در تغییر رفتار فراگيران براساس نظر سه گروه (خود فراگيران، مافوق و همكارانشان) نتایج نشان داد كه به جز در یک مورد بین این سه گروه تفاوت معناداری وجود نداشت.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی چکیده کامل
پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی از استان ها انتخاب شدند. همچنین دوره های آموزشی مالیاتی که طی دو سال اخیر برای کارشناسان اجرا شده است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه مورد تائید صاحبنظران آموزشی و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 گزارش گردید. تحلیل دادهها بیانگر آن بود که وضعیت موجود نیازسنجی دورههای آموزشی، اهداف دورههای آموزشی، محتوای دورههای آموزشی، مدرسان دورههای آموزشی، سازماندهی دورههای آموزشی، ارزشیابی دورههای آموزشی و انگیزش از دید کارشناسان سازمان امور مالیاتی در حد متوسط بوده است. نتایج فوق و انجام مصاحبه با خبرگان مالیاتی، نتایج نشان داد که عمده ترین آسیب های نظام آموزش سازمان امور مالیاتی شامل؛ نیازسنجی (سیستماتیک و علمی نبودن، جامع نبودن، کاربردی نبودن و عدم همکاری پرسنل سازمان در نیازسنجی)، اهداف دوره ها (عدم اطلاعرسانی، کلی بودن و محتوای نامناسب)، آسیب های محتوا (گستردگی سرفصل ها، نبود تیم تدوین محتوا و نظری بودن محتوا)، مدرسان (عدم صلاحیت، پرداخت نامناسب، روش تدریس نامناسب و معیوب بودن سیستم انتخاب مدرسان)، محیط و شرایط برگزاری دوره ها (امکانات و تجهیزات ضعیف و زمان نامناسب برگزاری دورهها)، آسیبهای اجرای دوره ها (عدم تفکیک کارآموزان، عدم حمایت مدیران، زمان اجرای دوره ها و اجرایی نبودن برخی دوره ها)، ارزشیابی آموزشی (پیگیری نکردن اثربخشی آموزش، واقعی نبودن نمرات ارزیابی دوره ها و عدم همکاری سرپرستان در خصوص ارزیابی دوره ها)، انگیزه (نبود مکانیزم های برای تشویق و تنبیه افراد، انگیزه ناکافی کارآموزان و انگیزه ناکافی مدرس ها)، مشکلات فرهنگی (عدم باور سرپرستان به آموزش و نگاه نامناسب مدیران ارشد به آموزش) و نیروی انسانی (کمبود نیروی انسانی و استفاده نادرست از تخصص ها در آموزش) می باشد.
پرونده مقاله
در حال حاضر اعضای هیأت علمی به عنوان رکن اساسی در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی در نظر گرفته می شوند. همچنین تحولات آینده دانشگاهها به شایستگی ها، نوآوری ها و برنامه های توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی بستگی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل و شایستگیهای اعضای هیئت علمی و چکیده کامل
در حال حاضر اعضای هیأت علمی به عنوان رکن اساسی در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی در نظر گرفته می شوند. همچنین تحولات آینده دانشگاهها به شایستگی ها، نوآوری ها و برنامه های توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی بستگی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل و شایستگیهای اعضای هیئت علمی و در چارچوب رویکرد کیفی و تحلیل محتوا صورت گرفته است. جامعه پژوهش شامل کلیه اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های دولتی می باشد، نمونه گیری در این پژوهش بر اساس منطق نمونه گیری در روشهای کیفی بصورت هدفمند و با استفاده از روش نمونه گیری ملاك محور و شبكه اي انجام شده است. تعداد اطلاع رسان های پژوهش بر مبنای اصل اشباع در تحقیقات کیفی و 23 نفر می باشد و از دانشگاه های مختلف انتخاب شده اند. اطلاعات مورد نیاز برای تحقیق با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شدهاند. تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از مصاحبه ها در چند مرحله و با استفاده از راهبرد تحليل مضموني صورت گرفت. براي حصول اطمينان از اعتبار نتايج از ممیزی همگنان و بازبيني اعضا استفاده شده است. نتایج بدست آمده از پژوهش نشان داد که می توان شایستگیهای اعضای هیئت علمی را در شش بعد شایستگیهای آموزشی، پژوهشی، سازمانی، اخلاقی، فردی و حرفه ای و 44 زیر شایستگی طبقه بندی نمود.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، آسیب شناسی و اثربخشی انتقال آموزش به محیط کار می باشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و توسعه ای می باشد و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع آمیخته (کمی و کیفی) می باشد. برای آسیب شناسی انتقال آموزش به محیط کار از بررسی اسناد و همچنین مصاحبه نیمه س چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، آسیب شناسی و اثربخشی انتقال آموزش به محیط کار می باشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و توسعه ای می باشد و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع آمیخته (کمی و کیفی) می باشد. برای آسیب شناسی انتقال آموزش به محیط کار از بررسی اسناد و همچنین مصاحبه نیمه ساختارمند به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شد. جهت تحلیل یافته ها از روش تحلیل محتوا به شیوه مقوله بندی استفاده گردید. همچنین جهت شناسایی جامع آسیب ها، 13 واحد مطالعاتی به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت و همچنین مصاحبه به صورت نیمه ساختارمند با 23 نفر از مشاوران، معلمان و مدیران مدارس صورت گرفت که به صورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج نشان داد که در مجموع 36 آسیب در حوزه فردی، آموزشی و سازمانی انتقال آموزش به محیط کار وجود دارد. سپس به ارزیابی اثربخشی انتقال آموزش به محیط کار از نظر مشاوران، معلمان، مدیران مدارس به وسیله پرسشنامه با پایایی 93/0 پرداخته شد. نمونه گیری به صورت طبقه ای نسبی بود و 297 نفر از مشاوران، معلمان و مدیران مدارس متوسطه رشته علوم انسانی شهر تهران نمونه آن را تشکیل دادند. جهت ارزیابی اثربخشی انتقال آموزش به محیط کار نیز از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. در نهایت نیز مشخص شد که عوامل ثانویه، عناصر انگیزشی، عوامل محیطی و عناصر توانایی انتقال آموزش به محیط کار در میان معلمان رشته علوم انسانی مقطع متوسطه شهر تهران مطلوب ارزیابی شدند.
پرونده مقاله
هدف اصلي اين پژوهش، تدوين طرحي به منظور تربيت ارزشياب آموزشي خبره در سطح وزارت نفت ميباشد. به اين منظور، تعداد 6 نفر از خبرگان آموزش در صنعت نفت به همراه 7 نفر از متخصصان حوزه سنجش و ارزشيابي آموزشي به صورت هدفمند و با راهبرد نمونهگيري ملاكمحور انتخاب شده و به صورت ن چکیده کامل
هدف اصلي اين پژوهش، تدوين طرحي به منظور تربيت ارزشياب آموزشي خبره در سطح وزارت نفت ميباشد. به اين منظور، تعداد 6 نفر از خبرگان آموزش در صنعت نفت به همراه 7 نفر از متخصصان حوزه سنجش و ارزشيابي آموزشي به صورت هدفمند و با راهبرد نمونهگيري ملاكمحور انتخاب شده و به صورت نيمهساختاريافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. دادههاي حاصل از مصاحبهها مورد تحليل مضمون قرار گرفته و نتايج حاصله در قالب رويكرد حوزههاي دانشي (Body of knowledge) جهت تربيت ارزشياب در سه سطح پايه، مياني و خبره، سازماندهي شدند. به منظور اعتباربخشي نتايج از راهبردهاي بازبيني اعضا و تحليل همگنان استفاده شده و نتايج طي چندين مرحله تعديل شدند. نتايج نهايي نشان ميدهند براي تربيت ارزشياب آموزشي خبره در صنعت نفت، تسلط بر حوزههاي دانشي ذيل ضروري بوده و در طراحي آموزشي ميبايد مدنظر قرار گيرند: الف- ارزياب پايه: 1)آمار استنباطی، 2)آمار توصیفی، 3)سنجش و اندازهگیری که خود دارای سه زیر مجموعه: آزمونسازی، مقیاسهای واکنشسنج، مقیاسهای اندازهگیری عملکرد میباشد، 4)تحلیل دادههای کیفی، 5)الگوی نیازسنجی دیکوم 6)ارزیابی اثربخشی واکنش، یادگیری و رفتار (در محیط کار) مطابق با استاندارد 10015، 7)ارزیابی عملکرد، ب- ارزياب مياني: 1)بازگشت سرمایه، 2) بازگشت انتظارات، 3)تکنیک نیازسنجی درخت خطا، ج- ارزياب خبره: 1)روش ارزيابي کارت امتیاز متوازن، 2) ممیزی دورههای مجازی، 3)بهینهکاوی و 4)آیندهپژوهشی.
پرونده مقاله
هدف از انجام این تحقیق، بررسی سطوح برونسپاری آموزش از دیدگاه کارشناسان آموزش ادارات دولتی خراسان جنوبی است. این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری تمامی کارشناسان آموزش ادارات دولتی استان خراسان جنوبی میباشد که تعداد آنها 60 نفر می باشد. با توجه به کو چکیده کامل
هدف از انجام این تحقیق، بررسی سطوح برونسپاری آموزش از دیدگاه کارشناسان آموزش ادارات دولتی خراسان جنوبی است. این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری تمامی کارشناسان آموزش ادارات دولتی استان خراسان جنوبی میباشد که تعداد آنها 60 نفر می باشد. با توجه به کوچک بودن حجم جامعه و امکان دسترسی به تمام اعضای جامعه در این تحقیق از روش سرشماری استفاده شد و كل جامعه آماري به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامه محقق ساخته جهت جمعآوری اطلاعات استفاده شد. روايي محتوايي اين پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتيد صاحبنظر در حوزه آموزش و برنامهريزي درسي و مديريت آموزشي با اندكي تغييرات مورد تأييد قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق آزمون آلفای کرانباخ 92/0 محاسبه شد. نتایج نشان داد، اکثر کارشناسان آموزش ادارات دولتی استان خراسان جنوبی با برونسپاری آموزش های سازمانی در ابعاد هدف، حيطه، محتوا، مدت و فرايند آموزش موافقند اما بین دیدگاه آنها در خصوص برونسپاری آموزشهای سازمانی (سطوح هدف، حيطه، محتوا، مدت و فرايند آموزش) به لحاظ سابقه شغلی و سطح تحصیلات تفاوت معناداری مشاهده نشد.
پرونده مقاله
تحقیق حاضر به منظور بررسی نیازهای مهارتی حسابرسان مستقل؛ مدیران مالی و تحلیلگران مالی در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران انجام گردیده است. در این تحقیق، بهمنظور ارزیابی مهارت های موردنیاز از «مدل مهارت های کاتز» که شامل مهارت های «فنی»، «انسانی» و «ادراکی» است، است چکیده کامل
تحقیق حاضر به منظور بررسی نیازهای مهارتی حسابرسان مستقل؛ مدیران مالی و تحلیلگران مالی در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران انجام گردیده است. در این تحقیق، بهمنظور ارزیابی مهارت های موردنیاز از «مدل مهارت های کاتز» که شامل مهارت های «فنی»، «انسانی» و «ادراکی» است، استفاده شده است. این پژوهش از نوع «توصیفی –پیمایشی» است. جامعه آماری متشکل از کلیه حسابرسان مستقل؛ مدیران مالی و تحلیلگران مالی شاغل در شرکت های موجود در بازار بورس تهران در سالهای 1382 تا 1392 می باشد. تعداد نمونه های این تحقیق 456 نفر بودند. ابزار تحقیق نیز پرسشنامه بود که پایایی آن توسط نرم افزار SPSS و با ضریب آلفای کرونباخ 92/. محاسبه گردید. نتایج تحقیق نشان داد در سؤال یک میزان نیاز افراد جامعه تحقیق به مهارت فنی بیش از سایر نیازها می باشد. در سؤال دوم رابطه ای بین تحصیلات و نیازهای مهارتی افراد وجود ندارد. نتایج سؤال سوم عدم وجود رابطه بین سنوات خدمت و نیازهای مهارتی افراد را نشان داد. همچنین نتایج سؤال چهارم نشاندهنده عدم وجود رابطه بین حوزه فعالیت تخصصی با نیازهای مهارتی افراد را نشان داد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و مدلسازی مهم ترین چالش های پیشروی بکارگیری آموزش الکترونیکی در شرکت ملی گاز ایران می باشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع کیفی است. در این تحقیق ابتدا بر اساس روش نمونه گیری در دسترس به بررسی اسناد و تح چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و مدلسازی مهم ترین چالش های پیشروی بکارگیری آموزش الکترونیکی در شرکت ملی گاز ایران می باشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع کیفی است. در این تحقیق ابتدا بر اساس روش نمونه گیری در دسترس به بررسی اسناد و تحقیقات مرتبط پرداخته شد و پس از شناسایی مؤلفه های مرتبط با چالش های بکارگیری آموزش الکترونیکی، در گام بعد براساس روش مدیریت تعاملی و با استفاده از نرمافزار الگوسازی ساختاری تفسیری (ISM) که یکی از شیوه های تحقیق کیفی است، با بررسی نظرات 7 نفر از خبرگان حوزه آموزش الکترونیکی در شرکت ملی گاز که به صورت هدفمند انتخاب شدند، تعداد 7 مؤلفه به عنوان چالش های نهایی بکارگیری آموزش الکترونیکی تعیین شده است. سپس ساختار ارتباطات فی مابینی و میزان اهمیت آن ها در قالب یک شبکه تعاملی ترسیم گردید. براساس یافته های نهایی پژوهش، مهم ترین چالش های بکارگیری آموزش الکترونیکی در بخش ستاد شرکت ملی گاز عبارتند از: نبود دستورالعمل و ضعف در تهیه قوانین و مقررات، نبود الگوریتم و روش اجرایی مشخص، ضعف ارتباطات شبکه ای، عدم اطلاع رسانی درست از ظرفیت های آموزش الکترونیکی، محتوای ناکافی، اجرای نادرست آموزش الکترونیکی و بی انگیزگی کارکنان. بر این اساس، مشخص شد که «نبود دستورالعمل و ضعف در تهیه قوانین و مقررات» به عنوان مهم ترین چالش بکارگیری آموزش الکترونیکی بر روی سایر چالش های منتخب دیگر، اثرگذاری مستقیم و یا غیرمستقیم دارد. کاربرد یافته های تحقیق و پیشنهادهایی برای پژوهشگران آینده در انتهای پژوهش قرار گرفته است.
پرونده مقاله
هدف تحقیق حاضر مدل یابی ساختاری تأثیر عوامل سازمانی برتوسعه منابع انسانی با نقش میانجی فرآیند مدیریت دانش و الگوی انتقال آموزش در دانشگاه های آزاد اسلامی هرمزگان بوده است . پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی با استفاده از روش های مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه چکیده کامل
هدف تحقیق حاضر مدل یابی ساختاری تأثیر عوامل سازمانی برتوسعه منابع انسانی با نقش میانجی فرآیند مدیریت دانش و الگوی انتقال آموزش در دانشگاه های آزاد اسلامی هرمزگان بوده است . پژوهش حاضر از نوع تحقیقات همبستگی با استفاده از روش های مدل یابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان هرمزگان که شامل ۵۶۰ نفر کارمند بودند که ۲۲۸ با استفاده از فرمول کوکران نفر به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های فرآیند مدیریت دانش شکرزاده (۱۳۹۱)، الگوی انتقال آموزش هالتون و بیتس ورونا(۲۰۰۰)، عوامل سازمانی منوس (۲۰۰۴)، توسعه منابع انسانی نجفی و همکاران (۱۳۹۱)استفاده شد، روایی سازه پرسشنامه ها از طریق تحلیل عاملی تأییدی تأیید شد، پایایی پرسشنامهها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 93/0؛ 89/0؛ 89/0 و 91/۰ گزارش شده است. نتایج نشان داد که عوامل سازمانی بر فرآیند مدیریت دانش تأثیر مستقیم ومعنادار دارد، الگوی انتقال دانش بر توسعه منابع انسانی تأثیر مستقیم و معنادار دارد، فرآیند مدیریت دانش بر توسعه منابع انسانی تأثیر مستقیم دارد، فرآیند مدیریت دانش از طریق سیستم انتقال آموزش برتوسعه منابع انسانی کارکنان تأثیر غیر مستقیم دارد، عوامل سازمانی از طریق فرآیند مدیریت دانش و الگوی انتقال آموزش بر توسعه منابع انسانی تأثیر غیر مستقیم دارد.
پرونده مقاله
با توجه به ضرورت و اهميت آموزش در جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، تحقیق حاضر با هدف تدوین استراتژیهای نظام آموزش منابع انسانی در این سازمان طراحی شده است. در این تحقیق جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهای پیش رو با تعدادی از خبرگان و صاحبنظران فعال در ج چکیده کامل
با توجه به ضرورت و اهميت آموزش در جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، تحقیق حاضر با هدف تدوین استراتژیهای نظام آموزش منابع انسانی در این سازمان طراحی شده است. در این تحقیق جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهای پیش رو با تعدادی از خبرگان و صاحبنظران فعال در جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، مصاحبه به عمل آمده و با استفاده از مدلSWOT از تلاقی این عوامل با هم استراتژیهای مناسب در چهار دسته SO، ST،WO ،WT تبیین گردیده است. در مرحله بعد برای انتخاب بهترین استراتژی جهت توسعه نظام آموزش در جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران ماتریس برنامهریزی استراتژیک کمی (QSPM) به کار گرفته شده است. جهت تعیین وزن های عوامل SWOT پرسشنامه ای بر اساس مقیاس لیکرت به صورت 5 گزینه ای طراحی و توسط تعدادي از کارشناسان و خبرگان سازمان تکمیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد استراتژی های محافظه کارانه مناسب ترین استراتژی ها برای توسعه نظام آموزش می باشند. استراتژی "استقرار نظام برنامهريزي و مديريت آموزشي در جمعيت" با نمره جذابیت 6.02 به عنوان بهترین استراتژی پیشنهاد شده است.
پرونده مقاله
هدف اصلي این پژوهش، طراحی برنامههای آموزشی مدیران دانشگاهي برمبناي رویکرد شایستگی است. براي دستيابي به اين هدف از روش پژوهش آميخته بهره گرفته شد. بهمنظور گردآوري دادههای موردنياز از تحليل اسناد، مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. جمعيت موردمطالعه را كليه مديران دانشگاه فر چکیده کامل
هدف اصلي این پژوهش، طراحی برنامههای آموزشی مدیران دانشگاهي برمبناي رویکرد شایستگی است. براي دستيابي به اين هدف از روش پژوهش آميخته بهره گرفته شد. بهمنظور گردآوري دادههای موردنياز از تحليل اسناد، مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. جمعيت موردمطالعه را كليه مديران دانشگاه فردوسي مشهد در سطوح عالي، مياني و اجرايي تشكيل دادند. رویکرد موردنظر در طراحی الگوی شایستگی، اقتباسی- طراحی است. با اين توضيح كه با نظر به شواهد نظری و پژوهشی فراوان و تجربیات معتبر در این زمینه، فهرستی از شایستگیهای مورد انتظار مدیران در محیطهای دانشگاهی و غیردانشگاهی شناسایی و استخراج شد. علاوه براين، ضمن مصاحبه با خبرگان حوزه مديريت منابع انساني، اسناد مرتبط با جایگاه مدیران در دانشگاه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بهدستآمده از تحلیل منابع اطلاعاتی مختلف حاکی از شناسایی 71 شایستگی در پنج دسته شایستگیهای سازمانی، ادراکی، تغییر و نوآوری، فردی و میان فردی است. این مجموعه شامل 22 شايستگي سازماني، 12 شايستگي ميان فردي، 6 شايستگي تغيير و نوآوري، 7 شايستگي ادراكي، و 24 شايستگي فردي است. همچنین، یافتهها نشان داد شایستگیهای مديران دانشگاه فردوسي مشهد برحسب تناسب آن با نوع مسئولیت و سطح مدیریتی متفاوت است. لذا، شایستگیها برحسب این دو ویژگی در بین پاسخگویان به پرسشنامه شایستگیها رتبهبندی شدند. بهطورکلی، نتایج حاکی از اختصاص بالاترین رتبه به شایستگیهای سازماني، ميان فردي، سپس ادراكي و تغيير و نوآوري است. در ادامه، برمبنای مدل شایستگی پیشنهادی، 34 عنوان برنامه آموزشی مفهومسازی شد و مخاطبان آن برمبنای نتایج رتبهبندی شایستگیها مشخص شدند. سرانجام با رجوع به تعریف و شاخصهای رفتاری مرتبط با هر یک از شایستگیها، مشخصات برنامه آموزشی موردنظر بر اساس چهارچوب عناصر طراحی برنامه آموزشی تدوین گردید.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل تعالی آموزش های مجازی در دانشگاه فرهنگیان در راستای توسعه منابع انسانی می باشد. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و راهبرد مبتنی بر تئوری داده بنیاد انجام شده است. در این راستا با استفاده از رویکرد هدفمند و بهکارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبه های چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل تعالی آموزش های مجازی در دانشگاه فرهنگیان در راستای توسعه منابع انسانی می باشد. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و راهبرد مبتنی بر تئوری داده بنیاد انجام شده است. در این راستا با استفاده از رویکرد هدفمند و بهکارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 18 نفر از کارکنان صاحب نظر در حوزه آموزش-های مجازی و اساتید و دانشجویان دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی، شمالی و جنوبی انجام شد. بهمنظور اعتباربخشی یافته ها از راهبرد های بازبینی اعضا و تحلیل همگنان استفاده شده و نتایج طی چندین مرحله تعدیل شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از کد گذاری باز و محوری استفاده شد. درنهایت مقوله ها در قالب 14 مقوله اصلی در دل ابعاد ۶ گانه مدل پارادایمی بهصورت موجبات علی (فعالیت های یاددهی و یادگیری، کنشگران انسانی، مدیریت)، مقوله اصلی:تعالی آموزش مجازی دانشگاه فرهنگیان(بهبود کیفیت)، راهبردها (سطح خرد، سطح میانی، سطح کلان) شرایط زمینه ای (ماهیت آموزش های مجازی دانشگاه فرهنگیان)، شرایط مداخله گر (اینترنت، امکانات سخت افزاری، وب) و پیامدها (پیامد های فردی، پیامد های سازمانی، پیامد های فرا سازمانی) قرار گرفتند.
پرونده مقاله
هدف مقاله حاضر ارائه مدل جامع مدیریت آموزش جهت ارتقاء بهرهوری مدیران و کارکنان صنعت چاپ و نشر بانك ملي ایران است. این پژوهش از نوع طرحهای تحقیق آمیخته است و در آن پژوهش كيفي از نوع تحليل پديدارشناسانه و كمي از نوع همبستگي مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه پژوهش متکش چکیده کامل
هدف مقاله حاضر ارائه مدل جامع مدیریت آموزش جهت ارتقاء بهرهوری مدیران و کارکنان صنعت چاپ و نشر بانك ملي ایران است. این پژوهش از نوع طرحهای تحقیق آمیخته است و در آن پژوهش كيفي از نوع تحليل پديدارشناسانه و كمي از نوع همبستگي مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه پژوهش متکشل از دو گروه است. بخش اول؛ خبرگان صنعت چاپ و نشر هستند که با استفاده از روش نمونهگيري هدفمند تا مرز اشباع نظري 45 نفر از خبرگان صنعت چاپ و نشر به عنوان نمونه نهايي، در اين پژوهش مشاركت داشتند. همجنین در بخش دوم كليه كاركنان شركت چاپ و نشر بانك ملي ايران جامعه پژوهش را تشکیل دادند که با استفاده از فرمول كوكران و نيز نمونهگيري تصادفي 150 نفر از كاركنان اين شركت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. روش گردآوري دادهها در مرحله اول با استفاده از مصاحبه نيمه ساختارمند انجام گرفته است و همچنین ابزار جمعآوري دادهها در بخش دوم پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته میباشد. در اين پژوهش براي تحليل دادهها در بخش کیفی از رويكرد كلايزي و براي تحليل دادههاي حاصله از اجراي بخش کمی پژوهش از روش معادلات ساختاري استفاده شد. تحلیل و تفسیر دادهها با اجرای فرضیههای ساختاری در مدل، نشان میدهد که نیازسنجی آموزشی، برنامهریزی آموزشی، ارائه و اجرای آموزش، ارزیابی نتیجه آموزش و دستاوردهای آن و نظارت، پنج عامل مستقل موثر بر وضعیت "سیستم مدیریت آموزش" در صنعت چاپ و نشر بانک ملی ایران هستند. همچنین مدل معادلات ساختاري پیشنهادی از برازندگي خوبي برخوردار است. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که مدل جامع مدیریت آموزش، جهت ارتقاء بهرهوری مدیران و کارکنان صنعت چاپ و نشر بانک ملّی ایران که در این مقاله طراحی و از لحاظ نظری و تجربی مورد تأیید قرار گرفت، کاملاً آماده استقرار در این شرکت میباشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر باهدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای شایستگیهای دستیاران آموزشی در محیط یادگیری الکترونیکی انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربری و از منظر گردآوری اطلاعات ازنوع کیفی- اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش، دستیاران متخصص و باتجربه در محیط یادگیری الکترونیکی بوده اس چکیده کامل
پژوهش حاضر باهدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای شایستگیهای دستیاران آموزشی در محیط یادگیری الکترونیکی انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربری و از منظر گردآوری اطلاعات ازنوع کیفی- اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش، دستیاران متخصص و باتجربه در محیط یادگیری الکترونیکی بوده است. برای نیل به هدف پژوهش ادبیات، مبانی نظری و تجربی تحقیق مطالعه شد. هم چنین با استفاده از روش مصاحبه اکتشافی نیمه ساختار یافته با 22 نفر از متخصصین در زمینهی موضوع، به صورت هدفمند، اطلاعات گردآوری و با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج پژوهش، مدل شایستگیهای دستیاران در چهار بعد: شایستگیهای تخصصی- حرفهای (آموزشی، پژوهشی، دانش موضوعی، مدیریت کلاس) شایستگیهای میان فردی ارتباطی- اجتماعی (فعالیت تیمی و تعاملی)، شایستگی های مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات (تفکر فناوری اطلاعات و ارتباطات، دانش فناوری اطلاعات و ارتباطات، مهارت فناوری اطلاعات و ارتباطات) و شایستگیهای عمومی و فردی (ادراکی، خلاقیت و نوآوری، اخلاق و رفتاری) شناسایی و طراحی شد.
پرونده مقاله
حاضر با هدف تأثیر استفاده از بازی وارسازی بر انگیزش و یادگیری کارکنان در دوره آموزشی مدیریت مشارکتی شرکت نفت و گاز پارس استان تهران به روش شبه تجربی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت نفت و گاز پارس استان تهرا چکیده کامل
حاضر با هدف تأثیر استفاده از بازی وارسازی بر انگیزش و یادگیری کارکنان در دوره آموزشی مدیریت مشارکتی شرکت نفت و گاز پارس استان تهران به روش شبه تجربی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت نفت و گاز پارس استان تهران به تعداد 700 نفر بود که بر مبنای نظر کرسول (2011) 36 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (18 نفر) و کنترل (18 نفر) گمارش شدند. ابزار مورد استفاده این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته سنجش انگیزش یادگیری دارای 20گویه با مقیاس 7 درجه ای و پرسشنامه میزان یادگیری به صورت پیش آزمون و پس آزمون با 9 سوال به صورت تشریحی بود که روایی صوری توسط تعدای از شرکت کنندگان پژوهش و محتوایی آن نیز توسط استاد راهنما و چند نفر از صاحبنظران تأیید شد. همچنین پایایی پرسشنامه، سنجش انگیزش یادگیری با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای به مقدار 0.832 محاسبه شده که مقدار آن قابل قبول است. تجزیه و تحلیل یافته ها نیز با استفاده از آمار توصیفی شامل محاسبه میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی برای تحلیل کواریانس چند متغیره و تحلیل کواریانس یکراهه انجام گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد بکارگیری روش بازی وارسازی بر انگیزش و یادگیری کارکنان درآموزش دوره مدیریت مشارکتی در شرکت نفت و گاز پارس مؤثر بوده است.
پرونده مقاله
امروزه یادگیری مجازی بهعنوان رویکردی نوین در مرحله رشد و تکامل قرار دارد و مطالعه عوامل مرتبط با این گونه یادگیری ها و نتایج برآمده از آنها میتواند بر ارتقای کیفیت یادگیری و یاددهی در دانشگاهها بیفزاید. پژوهش حاضر باهدف تأثیر دوره های آموزش مجازی دانشگاهها و مؤسسات چکیده کامل
امروزه یادگیری مجازی بهعنوان رویکردی نوین در مرحله رشد و تکامل قرار دارد و مطالعه عوامل مرتبط با این گونه یادگیری ها و نتایج برآمده از آنها میتواند بر ارتقای کیفیت یادگیری و یاددهی در دانشگاهها بیفزاید. پژوهش حاضر باهدف تأثیر دوره های آموزش مجازی دانشگاهها و مؤسسات غیرانتفاعی بر توسعه دانش (موردمطالعه موسسه آموزش عالی شهاب دانش) انجامشده است. تحقیق در گروه تحقیقات توصیفی، پیمایشی قرار میگیرد و ازنظر هدف کاربردی است. روش اجرای پژوهش پیمایشی و ابزار مورداستفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری این تحقیق 4000 نفرازدانشجویان موسسه آموزش عالی شهاب دانش میباشد که با استفاده از جدول مورگان 351 نفر از بین دانشجویان بهصورت تصادفی انتخابشدهاند. روش نمونه گیری بکار رفته در این پژوهش تصادفی طبقه ای میباشد. تجزیهوتحلیل دادهها بهوسیله نرمافزار آماري اس پی اس انجام شده است. براي اثبات فرضيات تحقيق از آزمون t مستقل استفاده شده است. بر اساس نتایج آزمونهای انجامشده در سطح معناداری 05/0 فرضیه اصلی تحقیق مورد تائید قرارگرفته است و مشخص شد که دوره های آموزش مجازی بر توسعه دانش و از نظر محتوا، سازماندهی مواد آموزشی، انعطافپذیری، حجم کاری و روشهای ارزشیابی، عناصر فعالیتهای یاددهی ـ یادگیری، بازخورد ارائهشده، کمک رسانی به دانشجویان و توانایی ایجاد انگیزه به دانشجویان، اثربخش است. نتایج تحقیق نشان داد که کاربرد فناوری اطلاعات و توسعه آموزش مجازی در موسسه موردمطالعه، در یادگیری و آموزش دانشجویان تأثیرگذار است.
پرونده مقاله
توسعه حرفه ای اعضای هیات علمی به عنوان یک مؤلفه کلیدی و مهم در کیفیت آموزش و بهبود فرایند یاددهی-یادگیری تلقّی می شود. با توجه به خلاء موجود در زمینه الگوی مناسب توسعه حرفه ای اعضای هیات علمی آموزش الکترونیکی در داخل کشور، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه حرفه ای اعض چکیده کامل
توسعه حرفه ای اعضای هیات علمی به عنوان یک مؤلفه کلیدی و مهم در کیفیت آموزش و بهبود فرایند یاددهی-یادگیری تلقّی می شود. با توجه به خلاء موجود در زمینه الگوی مناسب توسعه حرفه ای اعضای هیات علمی آموزش الکترونیکی در داخل کشور، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه حرفه ای اعضای هیات علمی آموزش الکترونیکی انجام شده است. روش پژوهش به جهت هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع کیفی بوده که با استفاده از روش داده بنیاد با رویکرد نوخاسته (رویکرد گلیزری) انجام شد. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و جامعه آماری اعضای هیات علمی مجرب در زمینه آموزش الکترونیک بود که با شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 22 نفر از آ ن ها به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار گرفت و داده ها با این تعداد مصاحبه به اشباع رسید. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق تحلیل مضمون (تم) صورت گرفت. یافته ها پژوهش در نهایت، 659 کد باز، 57 مقوله اولیه و 15 مقوله ثانویه را تشکیل داد. نتایج نشان داد برای توسعه اعضای هیات علمی آموزش الکترونیک باید به 5 بعد اصلی: بعد توسعه دانش (با 4 بعد)، توسعه مهارت (با 3 بعد)، توسعه توانایی (با 2 بعد)، توسعه نگرش (با 3 بعد) و توسعه ویژگی ها (با 3 بعد) توجه نمود.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفههاي شکاف عملکرد در سازمان تأمین اجتماعی انجام شده و روش اصلی پژوهش حاضر، روش پیمایش بوده است که گردآوری دادهها به کمک پرسشنامه و تحلیل آن به کمک نرمافزار PLS و آمارهای مختلف صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل همه کارکنان ساز چکیده کامل
این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفههاي شکاف عملکرد در سازمان تأمین اجتماعی انجام شده و روش اصلی پژوهش حاضر، روش پیمایش بوده است که گردآوری دادهها به کمک پرسشنامه و تحلیل آن به کمک نرمافزار PLS و آمارهای مختلف صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل همه کارکنان سازمان تأمین اجتماعی است که 395 نفر از میان آنان و از روش نمونهگیری تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. دادههای گردآوری شده از طریق تحلیل عاملی اکتشافی، عوامل مختلفی تعیین شده و سپس به اتکای تحلیل عاملی تاییدی نهایی شده است؛ و یافتههای پژوهش حاکی از آن است که «شکاف عملکرد» در سه بُعد سبک راهبری، محیط کاری و مدیریت نیروی انسانی قابل توضیح است؛ براساس یافتههای مذکور در بعد اول، مولفههای «رویکرد استراتژیک»، «محیط کار تعاملی و شفاف»، «سبک تفویض اختیار» و «بازخورگیری از ذینفعان»، در بعد دوم، مولفههای «مدیریت عملکرد»، «نظام استخدام و انتصاب»، «کارآمدی ابزارهای انگیزش شغلی»، «آموزش اثربخش»، «نظام جبران خدمت» و «دانش تخصصی» و در نهایت در بعد سوم، مولفههای «انتظام اخلاقی و اطلاعاتی»، «فرهنگ مشارکتی» و «دانشمحوری» تایید شدند. بدین ترتیب ضمن تدوین مدل نهایی شکاف عملکرد در سازمان تامین اجتماعی، درجه تناسب مدل ارائه شده مشخص و برازش آن مدل با مقدار قوی 0.6 مورد تایید قرار گرفت.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی شیوه های پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند، موجب اطلاع رسانی درباره یادگیری سیار می شود. روش تحقیق نیمه تجربی بود. جامعه آماری را دانش آموزان پسر پایه سوم متوسطه اول مدارس هوشمند شهر گرمسار در نیم سال اول سال تحصیلی 97-96 تشکیل می دهند. بر اساس چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی شیوه های پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند، موجب اطلاع رسانی درباره یادگیری سیار می شود. روش تحقیق نیمه تجربی بود. جامعه آماری را دانش آموزان پسر پایه سوم متوسطه اول مدارس هوشمند شهر گرمسار در نیم سال اول سال تحصیلی 97-96 تشکیل می دهند. بر اساس جدول مورگان 102 نفر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب، و در دو گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. چند درس از کتاب زبان انگلیسی به عنوان محتوای آموزش انتخاب گردید و پیش از آموزش، از هر دو گروه پیش آزمونی گرفته شد. گروه گواه مطابق معمول، بر اساس سیستم های آموزشی هوشمند آموزش دیدند. اما یادگیری گروه آزمایش با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند به-واسطه ابزارهای سیار (تبلت و موبایل) بود. بعد از آموزش، پس آزمونی برگزار شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم-افزارSPSSv.18، در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی (آزمون آماری T مستقل) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن داد نمرات درس زبان انگلیسی گروه آزمایش که با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند در بستر یادگیری سیار آموزش دیدند، بیش از نمرات درس زبان انگلیسی گروه گواه که با استفاده از سیستم های آموزشی هوشمند آموزش دیدند بود (3.353t= و 0.001sig.=). بنابراین، می توان گفت پیاده سازی سیستم های آموزشی هوشمند در بستر یادگیری سیار اثرات مثبتی بر آموزش دارد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و تبیین ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای ارزیابی سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکی در بانک مسکن میباشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع کیفی است. در این تحقیق پس از نمونهگیری هدفمند، فرایند مصاحبه با خبرگان چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و تبیین ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای ارزیابی سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکی در بانک مسکن میباشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع کیفی است. در این تحقیق پس از نمونهگیری هدفمند، فرایند مصاحبه با خبرگان کلیدی و مطلع تا هنگام شناسایی و توصیف کامل ابعاد، مؤلفهها و شاخصها و حصول اشباع نظری استمرار یافت. برای تعیین چارچوب منطقی از مجموع دادههای گردآوری شده، مراحل شناسایی، یادداشت برداری و طبقهبندی مفاهیم انجام شد. بدین منظور اطلاعات بدست آمده تجمیع و متون مورد بررسی مجدد قرار گرفته و بصورت دستههای عمدهتر طبقهبندی شد. در نهایت، دستهها بازبینی و موارد تکراری حذف، موارد مشابه و کوچکتر ادغام و ابعاد موضوع مشخص و در چارچوب مؤلفهها و شاخصهای بدست آمده سطحبندی شدند. بر اساس نتایج حاصله، مدل استخراجی دارای 4 بُعد، 5 مؤلفه و 30 شاخص برای ارزیابی سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکی میباشد. پس از نهایی شدن تحلیل دادهها و استخراج مدل مفهومی، به منظور سنجش اعتبار مدل با 10 نفر از خبرگان و صاحب نظران بانک در قالب یک گروه کانونی درخصوص ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای مدل هماندیشی و توافق صورت پذیرفت.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی این پرسش اساسی است که با توجه به تغییرات گسترده در تکنولوژی، کدام جنبه از مفاهیم و فرایندهای دانش مدیریت آموزشی، در صنعت چاپ و نشرکاربرد بیشتری دارد و لازم است جهت استقرار یک سیستم آموزشی کارآمد در این صنعت در اولویت قرار گیرند؟ نوع مطالعه کیفی با ر چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی این پرسش اساسی است که با توجه به تغییرات گسترده در تکنولوژی، کدام جنبه از مفاهیم و فرایندهای دانش مدیریت آموزشی، در صنعت چاپ و نشرکاربرد بیشتری دارد و لازم است جهت استقرار یک سیستم آموزشی کارآمد در این صنعت در اولویت قرار گیرند؟ نوع مطالعه کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بویژه تحلیل تجربه زیسته بود. مشارکت کنندگان اين پژوهش از طریق نمونهگیری هدفمند از نوع گلوله برفی تا مرز اشباع نظری، 8 تن از صاحب نظران عرصه آموزش های سازمانی و متخصصین و فعالین شناخته شده صنعت چاپ و نشر بودند. در این پژوهش جهت استحکام پایایی تحقیق از قابلیت وابستگی، باورپذیری و تأیید پذیری استفاده شد. دادههای حاصل از بازخوانی مصاحبهها در این پژوهش، با استفاده از روش هفت مرحلهای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. براساس نتایج حاصل از کدگذاری، 37 مؤلفه بازشناسی شدند که در 13 موضوع استنباطی قابل خوشه بندی بودند. در نهایت 6 سازه استاندارد سازی بستههای برنامههای درسی، متنوع سازی سیستمهای عرضه آموزش، بسط زیبایی شناسانه آموزش، بازاریابی و برندسازی، لجستیک جامع و مؤثر و نیز پایش مستمر مبتنی بر نرخ بازگشت سرمایه در آموزشهای صنعت چاپ و نشر ایران به عنوان بخشی از مفاهیم دانش مدیریت آموزشی تمیابی شدند. تحلیلهای ارائه شده در این پژوهش نشان میدهد کاربست مفاهیم اشاره شده، بهرهوری صنعت چاپ و نشر را در شرایط تغییرات گسترده درونی و بیرونی این صنعت ارتقاء خواهد داد.
پرونده مقاله
یکی از راهبردهای ارتقای کیفی دانشگاهها توجه به رشد و بالندگی اعضای هیئت علمی است. بر این اساس دانشگاهها تلاش میکنند تا با ارائه برنامههایی به منظور بالندگی اعضای هیئت علمی، گامی در جهت ارتقای کیفیت بردارند. علیرغم تاکید فوق، استقبال اساتید از برنامههای بالندگی ه چکیده کامل
یکی از راهبردهای ارتقای کیفی دانشگاهها توجه به رشد و بالندگی اعضای هیئت علمی است. بر این اساس دانشگاهها تلاش میکنند تا با ارائه برنامههایی به منظور بالندگی اعضای هیئت علمی، گامی در جهت ارتقای کیفیت بردارند. علیرغم تاکید فوق، استقبال اساتید از برنامههای بالندگی هیئت علمی در حد انتظار نبوده است و این موضوع نیازمند مطالعه و رسیدگی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارتقای برنامههای بالندگی هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، درصدد شناسایی نقاط ضعف آن از دیدگاه اساتید است. در طرحی کیفی و پدیدارشناسانه، مصاحبههای نیمهساختاریافتهای با 29 نفر از اساتید دانشگاه شهید بهشتی انجام و از آنان درباره نقاط ضعف برنامههای بالندگی هیئت علمی دانشگاه سوال شده است. مصاحبههای پیادهسازی شده با استفاده از روش اشتراوس-کوربین و در سه مرحله کدگذاری شدند. در نتیجه فرایند کدگذاری، چهارده نقطه ضعف برای برنامههای بالندگی شناسایی شدند که عبارتند از: «بیتوجهی به ابعاد گوناگون بالندگی هیئت علمی»، «بینظمی در برنامهها»، «بیتوجهی به انگیزانندههای درونی»، «بیتوجهی به تفاوتهای فردی»، «اجرا نشدن نیازسنجی»، «تعداد و تکرار کم برنامهها»، «منعطف نبودن زمان برنامهها»، «اطلاعرسانی ضعیف»، «موضوعات نامناسب»، «محتوای نامناسب»، «روشهای یاددهی-یادگیری غیراثربخش»، «تعامل و مشارکت پایین»، «نبود سازوکارهای کافی برای ارزیابی اثربخشی دوره» و «ضعف کانالهای بازخورد». برای دستیابی به دیدگاهی جامعتر درباره برنامههای بالندگی هیئت علمی، نقاط ضعف شناسایی شده، در قالب عناصر برنامه درسی طبقهبندی شدند و مورد بحث قرار گرفتند. در مجموع بر اساس یافتههای پژوهش میتوان گفت برنامههای بالندگی هیئت علمی دانشگاه در هر چهار گروه هدف، محتوا، روشهای یاددهی-یادگیری و روشهای ارزیابی نیاز به یک بازنگری اساسی دارد.
پرونده مقاله
دو جنبۀ نسبتا مرتبط به یکدیگر که تا به امروز در دورههای آموزش ضمن خدمت کارکنان مغفول مانده توسعۀ مهارتهای نوآوری و کارآفرینی میباشد.در این پژوهش در ابتدا با مطالعات کتابخانهای به چارچوبی کلی شامل مؤلفههای مؤثر برگسترش مهارتهای نوآوری و کارآفرینی در نظامهای آموزشی چکیده کامل
دو جنبۀ نسبتا مرتبط به یکدیگر که تا به امروز در دورههای آموزش ضمن خدمت کارکنان مغفول مانده توسعۀ مهارتهای نوآوری و کارآفرینی میباشد.در این پژوهش در ابتدا با مطالعات کتابخانهای به چارچوبی کلی شامل مؤلفههای مؤثر برگسترش مهارتهای نوآوری و کارآفرینی در نظامهای آموزشی ضمن خدمت دست یافتهشد و سپس از طریق انجام مصاحبۀ نیمهساختاریافته با 16 تن از مدیران و کارشناسان ارشد که از طریق روش نمونهگیری هدفمند (قضاوتی) در جامعۀ هدف پژوهش که سازمان ثبت احوال کشور میباشد، انتخاب شدهبودند به چارچوبی مشخص که مؤلفههای شناسایی شده را در قالب ابعاد نوآوری و کارآفرینی دستهبندی کند رسیده شد. تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها از طریق روش تحلیل تم که در زمره روشهای کیفی میباشد انجام شد. پس از شناسایی مؤلفهها، از طریق توزیع پرسشنامه و جمعآوری نظر خبرگان 5 مؤلفۀ اصلی کمیت و کیفیت دورههای برگزار شده، قابلیت مدرسان دورهها، محتوای دورههای آموزشی، نحوۀ ارزیابی و برنامهریزی دورههای آموزشی ضمن خدمت به ترتیب اولویت مشخص شدند.
پرونده مقاله
امروزه سیستم آموزش الکترونیکی به بخشی جداناپذیر از یک سیستم آموزش در هرسازمانی تبدیل شده است. کارکنان سازمان ثبت اسناد و املاک بمنظور افزایش بهرهوری و بخصوص کاهش اتلاف وقت و انرژی و همچنین استفاده از سطوح کاربری بالا و انعطاف پذیری در دریافت خدمات آموزشی تمایل زیادی به چکیده کامل
امروزه سیستم آموزش الکترونیکی به بخشی جداناپذیر از یک سیستم آموزش در هرسازمانی تبدیل شده است. کارکنان سازمان ثبت اسناد و املاک بمنظور افزایش بهرهوری و بخصوص کاهش اتلاف وقت و انرژی و همچنین استفاده از سطوح کاربری بالا و انعطاف پذیری در دریافت خدمات آموزشی تمایل زیادی به استفاده از خدمات آموزش الکترونیکی دارند و این موضوع موجب گسترش این نوع آموزش در سازمان شده است. بدر پژوهش حاضر ابعاد مختلف ارزیابی سیستم آموزش الکترونیکی برپایه مدل ایکوال توسعه داده شده است. سازمان ثبت اسناد باتوجه به پراکندگی جغرافیایی سازمانهای اقماری و لزوم استفاده از این سیستم مورد مطالعه این پژوهش بوده است. مدل توسعه یافته از شاخص های مختلفی نظیر معیار ظاهری، محتوایی، امنیت، سازگاری با ابزارهای مجازی و غیره تشکیل شده است. بدین منظور، یک پرسشنامه 3 بعدی طراحی و توزیع شده است. در این پرسشنامه سوالات مورد نیاز برای ارزیابی میزان رضایت کارکنان طراحی شده و بین 80 نفر از کارمندان این سازمان توزیع شده است. نتایج ارزیابی و تحلیل آماری نشان می دهد که ویژگی ظاهری بالاترین اهمیت را از دید کاربران دارد و مسئله ی امنیت، از میزان اهمیت پائینی از نظر آنها برخوردار است. در انتها پیشنهادات اجرایی بمنظور بهبود کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی ارائه شد.
پرونده مقاله
آموزش و توسعه منابع انسانی به عنوان یک حوزه مطالعاتی بینرشتهای، امروزه به یک رشته دانشگاهی مهم تبدیل شده است؛ اما درباره ترکیب و حدود این رشته اتفاق نظر کاملی وجود ندارد. این پژوهش با هدف مطالعه وضعیت موجود و تعیین قلمرو این رشته ، با استفاده از رویکرد پژوهش کیفی و رو چکیده کامل
آموزش و توسعه منابع انسانی به عنوان یک حوزه مطالعاتی بینرشتهای، امروزه به یک رشته دانشگاهی مهم تبدیل شده است؛ اما درباره ترکیب و حدود این رشته اتفاق نظر کاملی وجود ندارد. این پژوهش با هدف مطالعه وضعیت موجود و تعیین قلمرو این رشته ، با استفاده از رویکرد پژوهش کیفی و روش مطالعه موردی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش کلیه منابع مربوط به پیشینه موضوع، برنامههای درسی دانشگاههای معتبر و همچنین متخصصان و متولیان حوزه آموزش و توسعه منابع انسانی بود. در این راستا، پس از مطالعه مبانی نظری، برنامه درسی 10 دانشگاه برتر دنیا مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین با هفت نفر از اساتید خبره و باتجربه مصاحبه انفرادی صورت گرفت و از طریق گروه کانونی چهار جلسه مصاحبه گروهی با کارفرمایان و متولیان آموزش و توسعه منابع انسانی در سازمان های مختلف انجام شد. مصاحبهشوندگان به شیوه هدفمند و با روش گلولهبرفی انتخاب شدند و برای تحلیل و تفسیر داده ها از روش کدگذاری استفاده شد. نتایج حاصل از این سه مرحله پژوهش نشان داد که مهمترین محورهای مطالعاتی رشته آموزش و توسعه منابع انسانی عبارتند از: طراحی آموزش، راهبردهای توسعه منابع انسانی، کاربرد فناوریهای نوین یادگیری در توسعه منابع انسانی، مدیریت برنامههای یادگیری، ارزیابی اثربخشی یادگیری، مدیریت استعداد، مربیگری و منتورینگ، مدیریت دانش، مدیریت تغییر و نوآوری، و مدیریت بهبود عملکرد. همچنین شایستگیهایی همچون توسعه رهبری، مدیریت استراتژیک منابع انسانی، شم کسبوکار، تحلیل رفتار سازمانی، مهارتهای ارتباطی، و بهینهکاوی توسعه منابع انسانی به عنوان موضوعات پایه در این حوزه شناسایی گردید.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفههای آموزش بر اساس تفکرناب در سازمان تأمین اجتماعی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوري دادهها توصیفی - پیمایشی محسوب میشود. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران، معاونین، روسا و کارشناسان آموزش در وا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفههای آموزش بر اساس تفکرناب در سازمان تأمین اجتماعی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوري دادهها توصیفی - پیمایشی محسوب میشود. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران، معاونین، روسا و کارشناسان آموزش در واحدهای ستادی و اجرایی و سوپروایزرینآموزشی بیمارستانهای تابعه سازمان تأمین اجتماعی (420 نفر) بوده است. حجم نمونه آماری مطابق فرمول کوکران 200 نفر برآورد و از طریق روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته، شامل 17 مولفه و 126 گویه استفاده شد. روایی صوری پرسشنامه از طریق اجرای آزمایشی، روایی محتوایی از طریق مرور جامع ادبیات و قضاوت خبرگان و روایی سازه توسط تحلیل عاملی مورد تایید قرارگرفت و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفاي كرونباخ 97/0 برآورد شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی (جداول فراوانی، میانگین، واریانس، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون کولموگروف اسمیرنف و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی) استفاده شد. نتايج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها در سطح 0.01، 17 بعد و 117 مولفه را بعنوان ابعاد و مولفههای آموزش ناب در سازمان تأمین اجتماعی نشان داد که میزان اثرات کلی این ابعاد برابر 73/63 درصد بوده و بعد جریان ارزش (شناسایی اتلافها و فعالیتهای ارزشآفرین) بالاترین سهم (52/84) و بعد مدیریت منابع انسانی کمترین سهم (48/0) را داشت. بنابر این برای نابسازی آموزش در سازمان تأمیناجتماعی نیاز جدی به شناسایی اتلافها و ایجاد فعالیتهای ارزشآفرین میباشد.
پرونده مقاله
هدف این مطالعه، شناسایی و بررسی عوامل فردی مؤثر در انتقال یادگیری به محیط کار برای بهبود عملکرد و توسعه شایستگی های مرتبط با حوزه ی شغلی می باشد. روش پژوهش پیمایشی و جامعه ی آماری کلیه کارکنان حوزه حمل و نقل و ترافیک استان تهران به تعداد 910 نفر می باشد. نمونه آمار چکیده کامل
هدف این مطالعه، شناسایی و بررسی عوامل فردی مؤثر در انتقال یادگیری به محیط کار برای بهبود عملکرد و توسعه شایستگی های مرتبط با حوزه ی شغلی می باشد. روش پژوهش پیمایشی و جامعه ی آماری کلیه کارکنان حوزه حمل و نقل و ترافیک استان تهران به تعداد 910 نفر می باشد. نمونه آماری به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای از طریق فرمول کوکران و به تعداد 270 نفر (کارکنانی که حداقل6 ماه و حداکثر یکسال از گذراندن دوره های آموزشی آنها گذشته)، انتخاب شدند. گردآوری داده ها به صورت مطالعات کتابخانه ای و تحقیق میدانی از طریق پرسشنامه ی محقق ساخته با تائید روایی محتوا توسط چند تن از محققان علوم تربیتی و مدیریت و پایایی ابزار با ضریب آلفای کرونباخ (0.77) بدست آمد. به منظور شناسایی عوامل فردی از تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تاییدی و برای تعیین مناسب ترین عامل ها از چرخش واریماکس استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد: مولفه های خودکارآمدی، انتظارات از نتایج عملکرد، توانایی شناختی، نگرش شغلی، جهتگیری، تعهد سازمانی، آمادگی یادگیرنده، ویژگیهای شخصیتی، منبع کنترل، احساس مثبت، خودآگاهی، ویژگیهای جمعیت شناختی، دریافت از منابع یادگیری، گشودگی تجربه، انگیزش انتقال، سودمندی و ارزش ادراک شده و هدف محوری غیر از مولفه های مقاومت در برابر تغییر و سطح انگیزش، از عوامل فردی مؤثر بر انتقال یادگیری میباشند. براساس نتايج به دست آمده از آزمون فریدمن نیز عامل«تعهد سازمانی» با میانگین 76/12 بیشترین تأثیر و عامل«سطح انگیزش» با میانگین 58/4 کمترین تأثیر را بر انتقال یادگیری داشته است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی آسیب های مرتبط با عملکرد نظام آموزش عالی در زمینه توسعه منابع انسانی استان یزد با بکارگیری پارادایم کیفی و اصول نظریه مبنایی یا داده بنیاد و ارائه پیشنهاداتی به منظور اتخاذ راهکارهای مناسب جهت جبران و رفع آسیب ها و نقاط ضعف شناسایی شده چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی آسیب های مرتبط با عملکرد نظام آموزش عالی در زمینه توسعه منابع انسانی استان یزد با بکارگیری پارادایم کیفی و اصول نظریه مبنایی یا داده بنیاد و ارائه پیشنهاداتی به منظور اتخاذ راهکارهای مناسب جهت جبران و رفع آسیب ها و نقاط ضعف شناسایی شده، انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از لحاظ نحوۀ گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات توصیفی و غیرآزمایشی است. داده های مورد نیاز این مطالعه از طریق انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند با 45 نفر از خبرگان، نخبگان، سياست گذاران، برنامهريزان و مديران استاني، متخصصان و کارشناسان منابع انسانی استان که به نوعي در فرايند توسعه منابع انساني استان يزد دخيل بودند، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مقایسه مداوم به شیوه استراوس و کوربین انجام شد. بر اساس یافته های این مطالعه، اصلیترین آسیبهای وارد بر عملکرد نظام آموزش عالی در زمینه توسعه نیروی انسانی استان یزد، ضعف منابع و کارکرد آموزشی موسسات آموزش عالی استان، نامناسب بودن سیاست های توسعه علم و فناوری و عدم توجه به آمایش در نظام آموزش عالی بود. بر این اساس مهم ترین راهکارها در جهت کاهش میزان آسیب های نظام آموزش عالی در زمینه توسعه منابع انسانی استان یزد، برقراری سازوکارهایی به منظور ایجاد ارتباط بین دانشگاه و بخش های اقتصادی استان، اجرای مطالعات آمایش در نظام آموزش عالی و بازنگری در شیوه-های آموزشی پیشنهاد شده است.
پرونده مقاله
هدف اين مقاله بررسي تطبيقي رسالت ها و شيوه هاي آموزش مراکز رشد حرفه اي اعضاي هیئت علمي در دانشگاه هاي برتر جهان مي باشد. به منظور دستيابي به اين هدف 15 دانشگاه برتر دنيا به صورت هدفمند و بر اساس رتبه بندي شانگهاي از پنج قاره جهان انتخاب شد و مراکز رشد حرفه اي اين دانشگ چکیده کامل
هدف اين مقاله بررسي تطبيقي رسالت ها و شيوه هاي آموزش مراکز رشد حرفه اي اعضاي هیئت علمي در دانشگاه هاي برتر جهان مي باشد. به منظور دستيابي به اين هدف 15 دانشگاه برتر دنيا به صورت هدفمند و بر اساس رتبه بندي شانگهاي از پنج قاره جهان انتخاب شد و مراکز رشد حرفه اي اين دانشگاه ها در دو حيطه رسالت ها و اهداف و شيوه هاي آموزش مورد بررسي قرار گرفت. روش مورد استفاده در اين مطالعه تطبيقي- تحلیلی بوده است. در اين روش اطلاعات مورد نياز پژوهش با استفاده از اسناد و مدارک موجود جمع آوري شده است، سپس به صورت مقوله هاي مجزا طبقه بندي و مورد بررسي، تحليل و مقايسه قرار گرفت. نتايج اين پژوهش نشان داد ارتقاي کيفيت تدريس و يادگيري، ارتقاء پژوهش هاي دانشگاهي در حيطه تدريس و يادگيري و استفاده از تکنولوژي هاي جديد در تدريس و يادگيري سه هدف عمده ايجاد مراکز يادگيري و تدريس در دانشگاه هاي مورد بررسي بوده است. مهم ترين روش هاي آموزش برگزاري کارگاه، کنفرانس، سمينار و مشاوره، منتورینگ و دوره هاي مهارت آموزي می باشد.
پرونده مقاله
امروزه اصرار كارشناسان و متخصصان آموزش مبني بر قرار گرفتن فرآیند آموزش و بهسازي منابع انساني همانند ساير عناصر توليد، چالش جديدي را براي مباحث مديريت آموزش سازماني به وجود آورده است در ميان اين چالشها بحث محاسبه نرخ بازگشت سرمايه است. متخصصان اعتقاد دارند با توسعه اين چکیده کامل
امروزه اصرار كارشناسان و متخصصان آموزش مبني بر قرار گرفتن فرآیند آموزش و بهسازي منابع انساني همانند ساير عناصر توليد، چالش جديدي را براي مباحث مديريت آموزش سازماني به وجود آورده است در ميان اين چالشها بحث محاسبه نرخ بازگشت سرمايه است. متخصصان اعتقاد دارند با توسعه اين پارادايم امكان گسترش پيوند آموزش با ساير اركان توليد مهيا خواهد شد. در این مطالعه آموزشهای شرکت نفت و گاز پارس در حوزه مدیریت پروژه مورد ارزیابی قرار گرفته است. رويكرد پژوهش آميخته و روش پژوهش مورد استفاده در اين ارزشيابي ميباشد. در بخش كيفي مشاركتكنندگان در پژوهش جهت انتخاب شاخصهاي ارزيابي برنامه از مجريان فازها و شركتكنندگان در برنامه به صورت هدفمند انتخاب شدند. در بخش كمي براي تعيين سهم خالص تأثيرات آموزش از ساير مؤلفههاي تأثيرگذار از تكنيك تحليل سلسله مراتبي (AHP) و نرم افزار Expert Choice استفاده گردید. و در نهایت نرخ بازگشت سرمایه برای دورههای مورد مطالعه معادل 59976% محاسبه گردید. نرخ بازگشت سرمايه به دليل محاسبه فروش نفت با مبناي ارزش مالي دلار بسيار بالا نمود ميكند. برقراري تعامل صحيحتر بين كارفرمايان و پيمانكاران فني شركت، نرخ بالاي قبولي در آزمون بينالمللي PMI و همچنين نرخ بالاي حضور شركتكنندگان دوره آموزشي مورد مطالعه در رويدادهاي مديريت صنعت نفت از جمله دستاوردهاي ناملموس برنامه آموزشي محسوب ميشود.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر واکاوی ادراکات معلمان پیرامون آموزش ضمن خدمت مجازی میباشد. این مطالعه به روش پدیدارشناسی توصیفی صورت گرفت. بدین منظور مصاحبههای نیمهساختار یافتهی عمیق از نمونههای هدفمند ملاکمدار تا حد اشباع اطلاعات با 18 معلم از مقاطع ابتدایی، دوره متوسطه اول و چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر واکاوی ادراکات معلمان پیرامون آموزش ضمن خدمت مجازی میباشد. این مطالعه به روش پدیدارشناسی توصیفی صورت گرفت. بدین منظور مصاحبههای نیمهساختار یافتهی عمیق از نمونههای هدفمند ملاکمدار تا حد اشباع اطلاعات با 18 معلم از مقاطع ابتدایی، دوره متوسطه اول و دوم داشتند صورت گرفت. طی مصاحبهها، معلمان تجربیات خویش را از آموزش ضمن خدمت مجازی بیان نمودند که با روش هفت مرحلهای کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت که 9 مضمون اصلی به دست آمده عبارت بودند از: قابلیت دسترسی فارغ از زمان و مکان، بهینه بودن، تناسب با روشهای آموزشی و فناوریهای نوین، حمایتهای سازمانی، مشکلات محتوایی، مشکلات اجرایی، مشکلات ارزشیابی، مشکلات منابع انسانی؛ نداشتن زیرساختهای لازم. این مضمونها از تجمیع و تلخیص مضمونهایی چون: (افزایش ساعات آموزش، سهولت، انعطافپذیری در آموزش، مدیریت زمان و مکان آموزش، و پاسخگویی کارکنان به ارباب رجوعان، کاهش هزینههای اجرایی دوره برای سازمان، کاهش هزینههای رفت و آمد برای معلمان، آموزش مهارتهای فنی و رایانهای، یادگیرنده محور شدن آموزش، امکان ترکیب با سایر فضاهای مجازی، به روز بودن روشهای آموزشی و آزمون، افزایش امتیاز در ارزشیابی سازمانی، امکان ارتقای سازمانی، کاربردی نبودن و تاکید بر مطالب کلیشهای، سلیقهای بودن محتوا، مبتنی نبودن بر نیازسنجی، نداشتن نظارت صحیح، گواهیگرایی به جای تاکید بر یادگیری، بی اعتباری نتایج، ایجاد فرصت برای سودجویان، عدم تعامل در حین آموزش، نداشتن انگیزه علمی، فشار و مشکلات کاری معلمان، نداشتن سواد رسانهای). یافتههای پژوهش نشان میدهد، بهرهگيری از نظام آموزش مجازی در دوره های آموزش ضمن خدمت، می تواند برخی از مشکلات و ناکارآمدیهای آموزش ضمن خدمت حضوری معلمان از جمله همگام نبودن آموزش با تغييرات كتب درسی، محدودیتهای زمان، مكان و منابع آموزشی را برطرف و راه را برای پيدايش شيوههای نوين آموزش معلمان مانند شیوههای الکترونیکی و مجازی هموار نمايد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، به مطالعه هویت حرفهای از منظر تجارب مشترک بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه تبریز پرداخته است. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل رشته آمو چکیده کامل
پژوهش حاضر، به مطالعه هویت حرفهای از منظر تجارب مشترک بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه تبریز پرداخته است. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل رشته آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه تبریز هستند که با رشته آموزش و بهسازی منابع انسانی آشنایی دارند. بر اساس روش نمونهگیری هدفمند، مصاحبههای نیمهسازمان یافته با 21 نفر از دانشجویان این رشته انجام شد و جهت اطمینان از اعتبار، دقت و صحت دادهها ضمن بررسی و تائید سوالات مصاحبه توسط اساتید صاحبنظر از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر دادهها، خلاصهسازی و دسته بندی اطلاعات استفاده شد. دادهها با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت تجزیه و تحلیل شدند. پنج مضمون اصلی از یافتهها شامل نقش رشته، علل گرایش به رشته، ماهیت رشته، محدودیتهای رشته، ارتقاء جایگاه این رشته به دست آمد که هرکدام نیز دارای چندین مضمون فرعی میباشند. یافته ها نشان داد که از طریق معرفی رشته، ارتقاء جایگاه آن، فراهم کردن منابع لازم و تخصصیتر و هم چنین مشخص شدن حدود و ثغور رشته میتوان گامهای مفیدی در کسب هویت حرفهای دانشجویان آموزش و بهسازی منابع انسانی در مقطع تحصیلات تکمیلی برداشت.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود ارزشیابی آموزشی و شناسایی چالش های پیش روی آن در بانک های خصوصی کشور بود. پژوهش حاضر از نوع پژوهش توصیفی-کاربردی بوده و به روش کیفی انجام پذیرفته است. در همین راستا، مشارکت کنندگان پژوهش حاضر را کلیه ی کارشناسان و متخصصان شاغل در ادا چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود ارزشیابی آموزشی و شناسایی چالش های پیش روی آن در بانک های خصوصی کشور بود. پژوهش حاضر از نوع پژوهش توصیفی-کاربردی بوده و به روش کیفی انجام پذیرفته است. در همین راستا، مشارکت کنندگان پژوهش حاضر را کلیه ی کارشناسان و متخصصان شاغل در ادارات آموزش بانک های خصوصی تشکیل می دادند و نمونه گیری به صورت غیراحتمالی و با روش ملاک محور انجام شد. به منظور گردآوری داده های پژوهش از مصاحبه ی نیمه-ساختاریافته استفاده شد. همچنین، به منظور تجزیه و تحلیل داده های کیفی از تحلیل محتوای پیشنهادی گرانهیم و لاندمن استفاده شد. برای تعیین اعتبار و قابلیت اعتماد داده های گردآوری شده، از راهبردهای ارائه شده توسط کرسول و پوث استفاده شد. یافته ها نشان داد که به ازای هر 1000 نفر 6/2 نفر در ادارات آموزش سازمان های مورد مطالعه مشغول هستند. همچنین 78 درصد از کارکنان واحد آموزش در سازمان های مورد مطالعه تحصیلات دانشگاهی غیرمرتبط با حیطه شغلی خود دارند. یافته ی دیگر این بود که همه ی بانک های خصوصی از الگوی کرک پاتریک برای ارزشیابی دوره های آموزشی خود استفاده می کنند، و فقط سه مورد از سازمان ها از الگوهای دیگر نیز جهت ارزشیابی دوره های آموزشی خود استفاده کرده اند، و در نهایت چالش های پیش روی سازمان ها در زمینه ارزشیابی آموزشی در 13 مقوله طبقه بندی شدند.
پرونده مقاله
هدف: این پژوهش با روش سناریونویسی به بررسی وارائه مدل کفایت آموزشی کارکنان سازمان تامین اجتماعی پرداخته است.
روش شناسی: روش تحقیق ، ترکیبی از تحلیل تم و سیستم های پویا است. جامعه تحقیق ، سازمان تامین اجتماعی استان آذربایجان غربی است و خبرگان سازمان براساس شرایط خاص خ چکیده کامل
هدف: این پژوهش با روش سناریونویسی به بررسی وارائه مدل کفایت آموزشی کارکنان سازمان تامین اجتماعی پرداخته است.
روش شناسی: روش تحقیق ، ترکیبی از تحلیل تم و سیستم های پویا است. جامعه تحقیق ، سازمان تامین اجتماعی استان آذربایجان غربی است و خبرگان سازمان براساس شرایط خاص خبرگی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ایاقدام شده و همچنین جهت تبیین و شناخت بهتر موضوع، از مصاحبه باز استفاده شده است. مطالعه از نظر ماهیت حالت اکتشافی دارد و روش گردآوری اطلاعات نیز میدانی است. تحلیل داده ها با رویکرد سیستم های پویا، در محیط نرم افزار (Vensim) صورت گرفته و رفتار سیستم و تاثیر سیاست های مختلف بر آن مورد آزمون قرار گرفته است.
یافته ها: نتایج نشان داد که مدل مرجع کفایت آموزشی نمی تواند اهداف آموزش را در آینده پوشش دهد.ولازم است با بررسی سناریوها ی مختلف بهترین سیاست گذاری برای دستیابی به کفایت آموزشی فراهم گردد. از تعداد 10 سناریو طرح شده بترتیب سناریوهای احساس موثر بودن ، جانشین پروری ، و نیازسنجی برای افزایش کفایت آموزشی بهترین سیاست گذاری هستند.
نتیجه گیری: توانمند سازی روانشناختی وایجاد احساس موثر بودن در کارکنان فرایندی زمان بر است اما در صورت ایجاد این حس پتانسیل ها و توانایی های سرمایه انسانی شکوفا شده و در مرحله رشد ذهنی توانمندی افرد در حل، تعبیر، تغییر، تجزیه، تحلیل، نقد و ارزشیابی امور به منظور دستیابی به کفایت آموزشی در اختیار سازمان قرار خواهد گرفت.
پرونده مقاله
هدف تحقیق شناسایی چالش های توسعه آموزش از راه دور از منظر اساتید دانشگاه پیام نور می باشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع کیفی است. در این تحقیق پس از نمونه گیری هدفمند و بررسی اسناد و تحقیقات، فرایند مصاحبه با خبرگان کلیدی و مطلع چکیده کامل
هدف تحقیق شناسایی چالش های توسعه آموزش از راه دور از منظر اساتید دانشگاه پیام نور می باشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع کیفی است. در این تحقیق پس از نمونه گیری هدفمند و بررسی اسناد و تحقیقات، فرایند مصاحبه با خبرگان کلیدی و مطلع تا هنگام شناسایی و توصیف کامل ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها و حصول اشباع نظری استمرار یافت. برای تعیین چارچوب منطقی از مجموع داده های گردآوری شده، مراحل شناسایی، یادداشت برداری و طبقه بندی مفاهیم انجام شد. بدین منظور اطلاعات بدست آمده تجمیع و متون مورد بررسی مجدد قرار گرفته و بصورت دسته-های عمده تر طبقه بندی شد. در نهایت، دسته ها بازبینی و موارد تکراری حذف، موارد مشابه و کوچکتر ادغام و ابعاد موضوع مشخص و در چارچوب مؤلفه ها و شاخص های بدست آمده سطح بندی شدند. براساس نتایج حاصله، مدل استخراجی دارای 2 بعد، 7 مؤلفه و 45 شاخص برای چالش های آموزش الکترونیکی دانشگاه استخراج گردید. پس از نهایی شدن تحلیل داده ها و استخراج مدل مفهومی، به منظور سنجش اعتبار مدل با 10 نفر از خبرگان و صاحب نظران دانشگاه در قالب یک گروه کانونی درخصوص ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های توافق صورت پذیرفت.
پرونده مقاله
هدف کلی این پژوهش، شناسایی و اولویتبندی موانع بهرهمندی موثر از مکانیسمهای کنوانسیون تغییرات اقلیم سازمان ملل متحد با تاکید بر آموزش سازمانی بر اساس مدل سه شاخگی، اولویتبندی آنها و بررسی نحوه تاثیرگذاری این موانع است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، اکتشافی و از نظر ما چکیده کامل
هدف کلی این پژوهش، شناسایی و اولویتبندی موانع بهرهمندی موثر از مکانیسمهای کنوانسیون تغییرات اقلیم سازمان ملل متحد با تاکید بر آموزش سازمانی بر اساس مدل سه شاخگی، اولویتبندی آنها و بررسی نحوه تاثیرگذاری این موانع است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، اکتشافی و از نظر ماهیت موضوعی، کاربردی - توسعهای و روش بررسی آن نیز توصیفی تحلیلی است. همچنین نحوه گردآوری دادهها با روش آمیخته کمی و کیفی از طریق مطالعات کتابخانهای و میدانی است که از طریق مصاحبه با 40 نفر از خبرگان و متخصصان آشنا با انواع مکانیسمهای مالی و غیرمالی کنوانسیون تغییرات اقلیم به صورت نیمهساختاریافته هدفمند و تکمیل پرسشنامه محققساخته انجام شده است. در مرحله اول با مطالعات اسنادی و نتایج مصاحبه با خبرگان با روش کدگذاری باز، 212 مقوله به عنوان موانع شناسایی شد که بر اساس مدل سه شاخگی در سه گروه عوامل محتوایی (رفتاری)، زمینهای و ساختاری طبقهبندی گردیدند. سپس با حذف موارد تکراری و بررسی موارد مرتبط با موضوع پژوهش، 44 گزاره پرسشنامه استخراج شد که با انجام روایی محتوایی، 36 گزاره انتخاب و پایایی آن با آلفای کرونباخ 812/0 تأیید گردید و اولویتبندی آسیبها، از طریق روش دلفی فازی انجام شد. نحوه تأثیرپذیری موانع شناسایی شده با استفاده از تکنیک MICMAC و ISM نیز صورت گرفت. یافتهها بیانگر آن است که بعد از قوانین و مسائل حقوقی ملی و بینالمللی، آموزش در سطح دوم تاثیرگذاری قرار دارد. در بین مولفههای آموزش، نبود فرآیند مناسب نیازسنجی آموزشی برای سطوح و مخاطبین مختلف، کمبود مدرسان آشنا به مکانیسمها و کمبود محتواهای مناسب آموزشی از جمله مسائل اولویتدار تعیین شد.
پرونده مقاله
آموزش یکی از محورهای بسیار مهم مدیریت منابع انسانی در سازمان هاست. منظـور از آمـوزش، فرآینـد دو سـویه یاددهی و یادگیري شناخت ها، مهارت ها و نگرشهاي مثبت درباره موضوعی اسـت کـه متناسـب بـا گـروه سـنی خاص و در شرایط زمانی معین به اجرا در آمده است. روشها و الگوهای مختلفی ت چکیده کامل
آموزش یکی از محورهای بسیار مهم مدیریت منابع انسانی در سازمان هاست. منظـور از آمـوزش، فرآینـد دو سـویه یاددهی و یادگیري شناخت ها، مهارت ها و نگرشهاي مثبت درباره موضوعی اسـت کـه متناسـب بـا گـروه سـنی خاص و در شرایط زمانی معین به اجرا در آمده است. روشها و الگوهای مختلفی تا کنون برای آموزش مؤثر در سازمان ها مورد استفاده قرار گرفته است که به عنوان نمونه می توان به روش های تدریس ایفاي نقـش، روش تـدریس گـردش علمی، روش تدریس کاوشگري و روش تدریس آموزش به وسیله رایانه و غیره اشاره کرد. امروزه یکی از روش های نوین و خلاقی که چند سالی است در محافل آموزشی مطرح می شود الگوبرداری از رویکرد گیمیفیکیشن است. هدف اصلی این پژوهش در واقع الگوبرداری از رویکرد گیمیفیکیشن و یا بازی سازی در بهبود آموزش کارکنان است.
این پژوهش از نظر هدف، کاربردی، و از نظر ماهیت، توصیفی و کیفی می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات عبارتند از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و نشست تخصصی با خبرگان. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارشناسان متخصص و خبرگان سازمانی در حوزه آموزش تشکیل می دهد. روش نمونهگیری، روش انتخابی (غیرتصادفی) و با استفاده از تکنیک گلوله برفی است. برای تحلیل داده ها و ارائة راهکارها از روش تحلیل تم و برای اولویت بندی راهکارها از روش آنتروپی شانون استفاده شد که در کل، راهکارها در شش گروه شناختی، احساسی، اجتماعی، آمادهسازی، آموزشی، سازمانی استحراج و اولویتبندی شدند
پرونده مقاله
امروزه سازمانها از جمله مراکز دانشگاهی با تحولات و چالشهای بسیاری رو به رو هستند. از جمله این تحولات ظهور تکنولوژیهای در حال توسعه است. بنابراین عدم آگاهی نسبت به ظهور و جنبههای استراتژیک کاربردی تکنولوژیهای موجود میتواند سازمانها را با بحرانهای غیر قابل برگشتی چکیده کامل
امروزه سازمانها از جمله مراکز دانشگاهی با تحولات و چالشهای بسیاری رو به رو هستند. از جمله این تحولات ظهور تکنولوژیهای در حال توسعه است. بنابراین عدم آگاهی نسبت به ظهور و جنبههای استراتژیک کاربردی تکنولوژیهای موجود میتواند سازمانها را با بحرانهای غیر قابل برگشتی روبه رو کند. از جمله این تکنولوژیها ابزارهای وب 2.0 هستند که مورد توجه پژوهش حاضر قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی کارکردهای ابزارهای وب 2.0 در توسعه حرفهای منابع انسانی بوده است. به همین جهت پژوهش حاضر با مرور نظاممند ادبیات و تکنیک تحلیل محتوای کیفی (تحلیل مضمون) در میان منابع گردآوری شده از پایگاه علمی اِسکوپوس، تعداد 22 مقاله را بررسی کرده است. یافتهها حاکی از این هستند که فناوری وب 2.0 دارای چهار کارکرد اصلی؛ تغییر استراتژیهای فرآیند یادگیری کارکنان، تغییر استراتژیهای مدیریت دانش منابع انسانی، تغییر استراتژیهای تعاملات و ارتباطات منابع انسانی و تغییر چشم انداز توسعه منابع انسانی در فرآیندهای توسعه حرفهای کارکنان در سازمانها بوده است. همچنین سازمانهای ارائه دهنده خدمات از جمله آموزشی، پزشکی و کتابداران در استفاده از چنین ابزارهایی جهت فرآیندهای توسعه حرفهای کارکنان خود پیشرو بودند. در نهایت ساختاری مفهومی در کارکرد ابزارهای وب 2.0 در توسعه حرفهای منابع انسانی در سازمانها ارائه شده است. در نهایت پژوهش حاضر بر تعامل پژوهشگران و کارشناسان توسعه منابع انسانی در دانشگاهها و سازمانها تاکید دارد. تا کارشناسان توسعه منابع انسانی از وجود چنین ابزارها و فناوریهایی در جریان یادگیری و توسعه حرفهای منابع انسانی آگاهی یابند و در جهت کاربرد آنها گام بردارند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کمی و با بهره گیری از روش پیمایش، درصدد تحلیل عملکرد مدیریت منابع انسانی در شناسایی و رفع نیازهای توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی بوده است. بدین منظور از میان 850 عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی تعداد270 عضو بعنوان حجم نمونه تعیین و در چارچوب ن چکیده کامل
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کمی و با بهره گیری از روش پیمایش، درصدد تحلیل عملکرد مدیریت منابع انسانی در شناسایی و رفع نیازهای توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی بوده است. بدین منظور از میان 850 عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی تعداد270 عضو بعنوان حجم نمونه تعیین و در چارچوب نمونه گیری طبقه ای نسبی قرار گرفت. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. روایی پرسشنامه فوق به وسیله صاحب نظران امر مورد تائید و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کورنباخ .89 محاسبه شد. ضمن آنکه داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل واقع گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که میزان برخورداری اعضای هیأت علمی از نیازهای توسعه حرفه ای پژوهشی، آموزشی، فردی، سازمانی و اخلاقی در سطح بالایی گزارش شده است، لیکن عملکرد مدیریت منابع انسانی تنها در رفع نیازهای توسعه حرفه ای آموزشی در حد مطلوب گزارش شده است و در رفع سایر نیازها در سطح نامطلوبی گزارش شده است. بنابراین شکاف اساسی میان نیازهای توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی با عملکرد مدیریت منابع انسانی در رفع این نیازها قابل مشاهده است. چنین شکافی ضرورت تغییر و اصلاح رویه نظام مدیریت منابع انسانی در نیازسنجی و برنامه ریزی توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی را یادآور می شود.
پرونده مقاله
زمینه و هدف: تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل عوامل موثر بر شایستگی رهبری مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی انجام شده است.
روش کار : این پژوهش به روش ترکیبی بوده که در بخش کیفی از روش متوالی- اکتشافی و در بخش کمی روش توصیفی – پیمایشی استفاده شده است. مشارکت کنندگان در بخش ک چکیده کامل
زمینه و هدف: تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل عوامل موثر بر شایستگی رهبری مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی انجام شده است.
روش کار : این پژوهش به روش ترکیبی بوده که در بخش کیفی از روش متوالی- اکتشافی و در بخش کمی روش توصیفی – پیمایشی استفاده شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل 21 نفر از صاحبنظران دانشگاهی بوده اند که بصورت هدفمند و با روش صاحبنظران کلیدی و استفاده از روش اشباع نظری انتخاب شده اند و در بخش کمی جامعه آماری کلیه هیئت علمی و کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس به تعدا 1800 نفر بوده اند که برای تعیین حجم نمونه از جامعه آماری از جدول مورگان استفاده شده که براساس اين جدول از تعداد 1800 هیئت علمی و کارمنددانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس ،تعداد 317 نفر از آنها انتخاب شدند . ابزار پژوهش در بخش کیفی ، مصاحبه اکتشافی و نیمه ساختمند و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته ؛ عوامل موثر بر شایستگی رهبری مدیران که براساس مضامین بدست آمده در مرحله کیفی طراحی شده،استفاده گردیده است.
نتایج:نتایج بدست در بخش کیفی عوامل موثر بر شایستگی رهبری را در قالب21 ویژگی پایه،4 ویژگی سازمان دهنده(اخلاق گرایی،انگیزشی،مدیریتی،ساختاری) و دو عامل فراگیر(فردی و سازمانی) نشان داد که براساس این یافته ها مدل عوامل موثر بر شایستگی رهبری مدیران طراحی گردیدو نتایج بخش کمی نشان داد که عامل ساختاری در دانشگاه ها بر روی شایستگی های رهبران و مدیران تاثیر زیادی می گذارد و مدل بدست آمده از برازش مطلوبی برخوردار است.
نتیجه گیری:با توجه به نتایج تحقیق، چهار عامل تاثیر گذار بر شایستگی رهبری بدست آمده که عبارتند از:اخلاق گرایی،انگیزشی،مدیریتی،ساختاری است که لازم است راهبردهای کلان و خرد که موجبات بروز و ظهور شایستگی های رهبری در مدیران دانشگاه آزاد را فراهم می کند اتخاذ شود.
پرونده مقاله
امروزه آموزش به عنوان یکی از مهمترین عواملی که موجب افزایش اثربخشی و کارایی کارکنان میشود، شناخته شده است. از آنجایی که در سالهای اخیر، رسانههای اجتماعی کاربرد فضایندهای در آموزش کارکنان داشته است، هدف این پژوهش شناسایی دیدگاهها و ادراکات مدیران و کارشناسان آموزش ا چکیده کامل
امروزه آموزش به عنوان یکی از مهمترین عواملی که موجب افزایش اثربخشی و کارایی کارکنان میشود، شناخته شده است. از آنجایی که در سالهای اخیر، رسانههای اجتماعی کاربرد فضایندهای در آموزش کارکنان داشته است، هدف این پژوهش شناسایی دیدگاهها و ادراکات مدیران و کارشناسان آموزش از ارزش رسانههای اجتماعی در محیطهای یادگیری سازمانی و ارائه الگوی بکارگیری رسانههای اجتماعی در آموزش کارکنان میباشد. بر این اساس در چارچوب روش کیفی و بکارگیری راهبرد نظریه داده بنیاد، اقدام به بررسی و جمعآوری دادههای پژوهش از طریق مصاحبههای نیمه ساختاریافته با 15 نفر از مدیران و کارشناسان آموزش بانکهای شهر تهران شد که با روش نمونهگیری قضاوتی انتخاب شدند. تحلیل دادهها در سه مرحله کدگذاري باز، کدگذاري محوري و کدگذاري انتخابی انجام گرفت و بر اساس آن الگوی کیفی پژوهش طراحی شد. نتایج پژوهش حاضر، نشان دهندهي استخراج بالغ بر 117 کد اولیه از مصاحبهها و 78 مفهوم و 18مقوله است که در قالب الگوی پارادایمی شامل مقوله محوری (یادگیری تعاملی فناورانه)، شرایط علّی (حمایت مدیریت ارشد، مدیریت تغییر، مدیریت منابع انسانی مبتنی بر شایستگی، مخاطب محوری)، شرایط زمینهای (فرهنگ سازمانی مشارکتی، چابکی سازمانی، خط مشیهای سازمانی، زیرساختهای فناورانه)، شرایط مداخلهگر (زیرساختهای فناورانه ضعیف، منابع مالی ناکافی، کمبود آگاهی کارکنان)، راهبردها (مدیریت دانش، فعالیتهای تیمی)، پیامدها (کاهش هزینههای آموزش، بهبود عملکرد کارکنان، اثربخشی آموزشی، یادگیری مستمر) قرار گرفت
پرونده مقاله
یکی از مبانی توسعه در هر جامعه ای، نظام اداری و مدیریت آن است. نظام اداری مطلوب و کارآمد میتواند زمینهساز و تسهیلکننده تحقق اهداف برنامه های توسعه قرار گیرد. سازمان سالم، سازمان متشکل از نیروی خلاق، سازنده و متعهد است که از روحیه و عملکرد خوبی برخوردار است و این نیرو چکیده کامل
یکی از مبانی توسعه در هر جامعه ای، نظام اداری و مدیریت آن است. نظام اداری مطلوب و کارآمد میتواند زمینهساز و تسهیلکننده تحقق اهداف برنامه های توسعه قرار گیرد. سازمان سالم، سازمان متشکل از نیروی خلاق، سازنده و متعهد است که از روحیه و عملکرد خوبی برخوردار است و این نیروی خلاق سازمان را قادر می سازد تا به اهداف خود برسد و حتی موجبات رشد و شکوفایی جامعه را فراهم سازد. عوامل متعددی در سالمسازی سازمان مؤثرند که یکی از آنها آموزش جامع کارکنان است. بهدلیل اهمیت و نقشی که نظام آموزش منابع انسانی در ارتقاء سلامت اداری و پیشگیری از فساد اداری دارد، پژوهش حاضر درصدد تبیین شاخصهای نظام آموزش منابع انسانی در راستاي ارتقاء سلامت نظام اداري در سازمانهاي دولتي است. پژوهش حاضر در چارچوب رويكرد كيفي و با استفاده از روش تحليل تم صورت گرفته است و براي استخراج شاخص های نظام آموزش منابع انسانی در راستاي ارتقاء سلامت نظام اداري با متخصصان سازمان اداري و استخدامي كشور با استفاده از شيوه نمونهگيري هدفمند مصاحبه انجام شده است. شاخص های نظام آموزش منابع انسانی در راستاي ارتقاء سلامت نظام اداري در قالب 4 تم اصلي، 13 تم فرعي و 48 مفهوم استخراج شد و یافتهها نشان داد که مؤلفههای سیستم آموزش منابع انسانی در راستای ارتقاء سلامت نظام اداری عبارتند از آموزش تخصص محور، آموزش اخلاق محور، بهبود مستمر و اولویت و استمرار دورههای ارتقاء سلامت اداری.
پرونده مقاله
فصلنامه علمي و پژوهشي آموزش و توسعه منابع انسانی متعلق به انجمن علمی آموزش و توسعه منابع انسانی ایران است که در سال 1397 به عنوان "انجمن برتر" کشور از طرف وزارت علوم، تحقیقات و فناوری انتخاب گردید. این فصلنامه به منظور ارائه تازهترین نظریهها و یافتههای علمی در حوزهه چکیده کامل
فصلنامه علمي و پژوهشي آموزش و توسعه منابع انسانی متعلق به انجمن علمی آموزش و توسعه منابع انسانی ایران است که در سال 1397 به عنوان "انجمن برتر" کشور از طرف وزارت علوم، تحقیقات و فناوری انتخاب گردید. این فصلنامه به منظور ارائه تازهترین نظریهها و یافتههای علمی در حوزههای آموزش و توسعه منابع انسانی و همچنین به جهت تبادل و نشر افکار و اندیشههای بدیع، به انتشار مقالات علمی پژوهشی میپردازد. هدف این پژوهش که از نوع توصیفی با رویکرد کتابسنجی و علمسنجی است، بررسی و ارزیابی محتوایی مقالات این مجله است. جامعه آماری این تحقیق، 133 مقاله منتشر شده در 5 سال گذشته از شماره 1 (1393) تا شماره 19 (1397) فصلنامه علمي و پژوهشي آموزش و توسعه منابع انسانی است و بهمنظور توصیف عینی و کیفی محتوای مفاهیم، بررسی بهصورت نظامدار و در قالب 6 پارامتر انجام شده است. نتایج موضوعی بهدستآمده نشان میدهد مقالات در 9 دسته قابل تفکیک میباشند که از این میان، موضوع اندازه گیری اثرات و نتایج برنامه های آموزش و توسعه با 75/21 درصد و مباحث سنجش اثربخشی دوره های آموزشی مورد توجه بیشتری بوده است. همچنین میزان مشارکت پژوهشگران خوب ارزیابی شد بهگونهایکه 373 نفر محقق در نگارش 133 مقاله مشارکت داشتهاند و بررسی مؤلفین مقالهها نیز نشان میدهد مؤلفین با رتبه علمی فارغالتحصیل/دانشجو بیشترین تعداد از نویسندگان را به خود اختصاص دادهاند. بررسی روشهای پژوهشی نیز نشان داد مقالات توصیفی-کاربردی، روش تحقیق کمی و ابزار پرسشنامه از تکنیکهای پراستقبال پژوهشگران این حوزه بوده است.
پرونده مقاله
توسعه همه جانبه تعلیم و تربیت در هر کشوری در گرو معلمان حرفهای است ؛ یکی از روشهای مؤثر در پرورش حرفهای معلمان بهرهگیری ایشان از یادگیریهای غیررسمی است. هدف اصلی از انجام این تحقیق شناسایی و اولویت بندی روشهای یادگیری غیررسمی معلمان مدارس متوسطه است . پژوهش حاضر ب چکیده کامل
توسعه همه جانبه تعلیم و تربیت در هر کشوری در گرو معلمان حرفهای است ؛ یکی از روشهای مؤثر در پرورش حرفهای معلمان بهرهگیری ایشان از یادگیریهای غیررسمی است. هدف اصلی از انجام این تحقیق شناسایی و اولویت بندی روشهای یادگیری غیررسمی معلمان مدارس متوسطه است . پژوهش حاضر به لحاظ هدف ، اکتشافی و از نظر ماهیت موضوعی ، کاربردی – توسعه ای و یک مطالعه توصیفی تحلیلی است . در این پژوهش از رويكرد ترکیبی استفاده گردید. در بخش کیفی با استفاده از روش اكتشافي ضمن کدگذاری باز و محوری به شناسایی روشها و شیوه یادگیری غیررسمی و در بخش کمّی نیز با استفاده از روش پیمایش به شناخت وضعیت موجود شيوههاي يادگيري غيررسمي معلمان پرداخته شد . در این تحقیق برای جمعآوری اطلاعات در بخش کیفی از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته با نمونه گیری هدفمند(گلوله برفي) و از روش بازآزمون و توافق درونموضوعی برای محاسبه پایایی مصاحبه های انجام گرفته و در بخش کمی برای اطمینان از پایایی پرسشنامه ، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که مقدار آن 0.90 به دست آمد . 349 معلم به عنوان حجم نمونه به روش تصادفيخوشهايچندمرحلهاي و با استفاده از فرمول تعيين حجمکوکران از جـامعه آماری(3724 نفر) برآورد شد . بر اساس یافته های پژوهش 16 روش كسب شايستگيها ، شناسایی که در قالب 5 طبقه تقسیم بندی گردید که عبارتند از : مباحثه با دیگران ( شامل مؤلفههای استنباط از اظهاردیگران- يادگيري از طريق بحثهاوگفتگو- پیامهای کلامی غیررسمی ) ، تعامل با همتايان ( شامل مؤلفههای پروژههایگروهی- فعالیت با دیگران- تسهیم تجارب- طوفان فکری ) ، رفتار( شامل مؤلفههای تقلید از دیگران- استنباط از رفتار دیگران- رفتار غیر بیانی تحسین برانگیز- رفتار غیر بیانی الزام آور ) ، فضای مجازی( شامل مؤلفههای جستجوی اینترنت- حضور در شبکه های اجتماعی ) و تجربه ( شامل مؤلفههای آزمون و خطا حین تدریس- حضور در محافل علمی خارج از مدرسه- بازخورد تدریس در کلاس ) .
پرونده مقاله
یکی از چالشهای مدیریت منابع انسانی سازمانها بهخصوص در آموزشوپرورش، نحوه انتخاب و ارتقاء مدیران است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیها و توانمندی های مورد نیاز مدیران عالی آموزشوپرورش و ارائه مدل شایستگی مدیران جهت استفاده مراکز ارزیابی برای ارتقاء، انتخ چکیده کامل
یکی از چالشهای مدیریت منابع انسانی سازمانها بهخصوص در آموزشوپرورش، نحوه انتخاب و ارتقاء مدیران است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیها و توانمندی های مورد نیاز مدیران عالی آموزشوپرورش و ارائه مدل شایستگی مدیران جهت استفاده مراکز ارزیابی برای ارتقاء، انتخاب و انتصاب مدیران طراحي شد. برای انجام پژوهش از رويکرد پژوهش آميخته استفاده گرديد. این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی– کمی) بود. ابتدا در مرحله کیفی مطالعه اکتشافی انجام شد و رویکرد پژوهش قیاسی- استقرایی بوده است. روش پژوهش در قسمت کمی توصيفي (غير آزمايشي) و طرح پژوهش همبستگي از نوع تحليل معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، کلیه صاحبنظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزشوپرورش بود که با استفاده از نمونهگیری هدفمند مبتنی بر گلوله برفی با 17 نفر از صاحبنظران مصاحبه شد و در قسمت دلفی 25 نفر از آنها انتخاب شدند. و جامعه آماري در مرحله کمی کلیه مدیران آموزشوپرورش شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای 462 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مرحله کیفی مصاحبه نیمه ساختار و در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل اطلاعات در قسمت کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و تحلیل دلفی و در قسمت کمی از روشهای تحلیل توصیفی، تحلیل همبستگی و تحلیل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مؤلفههای الگوی شایستگی مدیران آموزشوپرورش عبارتاند از: شایستگی دانشی، شایستگی حرفهای، شایستگی شخصیتی، شایستگی اجرایی، شایستگی رهبری و هدایت، شایستگی ارتباطی و شایستگی ادراکی.
پرونده مقاله
مدیران ستادی آموزش و پرورش نقش کلیدی در سیاستگذاری، خطمشی گذاری، برنامهریزی کلان، و نظارت بر عملکرد دستگاه آموزش و پرورش ایفا می نمایند به همین دلیل انتخاب این دسته از مدیران از حساسیت ویژهای برخوردار است. با عنایت به تأکید سند تحول بنیادین مبنی گزینش مدیران در سطوح چکیده کامل
مدیران ستادی آموزش و پرورش نقش کلیدی در سیاستگذاری، خطمشی گذاری، برنامهریزی کلان، و نظارت بر عملکرد دستگاه آموزش و پرورش ایفا می نمایند به همین دلیل انتخاب این دسته از مدیران از حساسیت ویژهای برخوردار است. با عنایت به تأکید سند تحول بنیادین مبنی گزینش مدیران در سطوح مختلف بر اساس شایستهسالاری در راهکار 22- 6 "زیرنظام راهبری و مدیریت"، این مقاله به شناسایی معیارهای شایستگی مدیران ستادی آموزش و پرورش در تراز این زیرنظام و از دیدگاه تدوین کنندگان سند تحول بنیادین و متخصصان این حوزه می پردازد. با توجه به ماهیت پرسش و هدف این پژوهش، رویکرد آن کیفی و با روش نظریه برخاسته از داده ها و طرح ساختارگرای چارمرز انجام شده است. داده های موردنیاز پژوهش از طریق انجام مصاحبههای نیمه ساخت یافته و به روش نمونه گیری هدفمند با 22 نفر متخصص شامل نه نفر از تدوینکنندگان سند تحول بنیادین، هفت نفر از کارشناسان و مجریان زیرنظام راهبری و مدیریت و شش نفر از اعضای هیئتعلمی رشته مدیریت آموزشی گردآوری گردید. متن مصاحبهها که شامل 35 ساعت مصاحبه عمیق و انفرادی با جامعه پژوهش بودند، پیادهسازی و با روش تحلیل مضمون (تم) تحلیل شدند. در مجموع 63 شایستگی به عنوان شایستگیهای موردنیاز برای مدیران ستادی آموزش و پرورش شناسایی، که در قالب 17 زیر مقوله و شش مقوله اصلی یعنی ارزشها و نگرشها، مهارتها و توانمندیهای مدیریتی، ویژگیهای شخصیتی، دانش و مهارت شخصی، دانش و مهارت سازمانی، نظارت و کنترل و نهایتاً در دو بعد تخصصی و عمومی تعیین و تعریف گردیدند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر جانشین پروری بر انتقال دانش در آموزش عالی با نقش میانجی رهبری تحول آفرین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران (تعداد 200 نفر) دانشگاه خوارزمی بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۱۲۰ نفر چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر جانشین پروری بر انتقال دانش در آموزش عالی با نقش میانجی رهبری تحول آفرین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران (تعداد 200 نفر) دانشگاه خوارزمی بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۱۲۰ نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه ابزار پرسشنامه جانشین پروری(کیم، 2006)، رهبری تحول آفرین باس و اولیو (2004) و انتقال دانش نوناکا و تاکینچی(1995) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای AMOS و Spss22 انجام شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مفهومی پژوهش با داده های تجربی برازش مطلوبی دارد و رهبری تحول آفرین نقش میانجی در رابطه بین جانشین-پروری و انتقال دانش دارد. بر این اساس رابطه متغیر جانشین پروری با انتقال دانش از طریق رهبری تحول آفرین در قالب تحلیل مسیر مورد تأیید قرار گرفت. بدین شرح که متغیر رهبری تحول آفرین نقش تسهیل کننده را در رابطه بین جانشین پروری با انتقال دانش در مدیران نشان داد. همچنین متغیر پیش بین جانشین پروری اثر مستقیم و مثبت بر انتقال دانش داشت. بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که مدیران دانشگاه ها با استقرار نظام جانشین پروری و اجرای رهبری تحول آفرین در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی می توانند بستر مناسبی را برای نهادینه سازی انتقال دانش در درون و بیرون دانشگاه فراهم نمایند. مدیران دانشگاهی در فضای رقابتی کنونی با پرورش مدیران با دانش، اهداف متعالی و رسالت های دانشگاه را تحقق بخشیده و از این طریق رشد، توسعه و مزیت رقابتی دانشگاه را تضمین خواهند نمود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موفقیت مربی گری در سازمان است. همچنین این پژوهش الگوی جامعی برای عوامل موفقیت مربیگری ارائه میکند. این پژوهش در چهارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش فراترکیب با رویکرد هفت مرحلهای سندولوسکی و بارسو (2009) انجام شد. جامعه موردمطالعه شام چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موفقیت مربی گری در سازمان است. همچنین این پژوهش الگوی جامعی برای عوامل موفقیت مربیگری ارائه میکند. این پژوهش در چهارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش فراترکیب با رویکرد هفت مرحلهای سندولوسکی و بارسو (2009) انجام شد. جامعه موردمطالعه شامل کلیه تحقیقات و مطالعات فارسی و انگلیسی چاپشده در حوزه مربیگری در بین سالهای 2000 تا 2020 میباشد. در این راستا، کلیدواژههای مرتبط با هدف پژوهش مورد جستجو قرار گرفت و مقالات و اسناد بهدستآمده با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و با توجه به معیارهای پذیرش موردبررسی قرار گرفتند که درنهایت 25 مقاله که از معیارهای ورود به مطالعه برخوردار بودند با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری، انتخابی) تجزیهوتحلیل شدند. پایایی کدگذاریها با استفاده از ضریب توافق کاپا در نرمافزار SPSS و با مقدار 0.75 تأیید شد و برای بررسی روایی پژوهش نیز یافتهها در اختیار 2 تن از خبرگان تحقیق کیفی قرار گرفت. بر اساس نتایج تحلیل دادهها 129 کدباز شناسایی شد که در 6 مقوله و 23 زیر مقوله دستهبندی شد که عبارت اند از صلاحیتهای حرفه ای مربی (مهارت های ادراکی، مهارت های ارتباطی، مهارت های فنی، دانش و تجربه، ویژگی های شخصیتی و اخلاقی، اعتبار حرفهای)، شرایط و ویژگی های متربی (تمایل و انگیزه، ویژگی-های شخصی، تعهد و مسئولیت پذیری، مهارت های شناختی، دانش و صلاحیت، جایگاه سازمانی)، فرایند مربی گری (برنامه ریزی و سازماندهی، شیوه های ارزیابی)، کیفیت رابطه (سطح رابطه، همکاری و توافق، احترام و اعتماد متقابل، یادگیری حرفه ای)، زمینهسازمانی (حمایت مدیران ارشد، فرهنگسازمانی، عوامل ساختاری و استراتژیک) و زمینه بیرونی (عوامل فرهنگی، عوامل محیطی).
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقاط قوت و ضعف برگزاری دوره های آموزش الکترونیکی در آموزش منابع انسانی شرکت ملی گاز ایران بر اساس مدل سیستمی هائو و باریچ است. متناسب با این هدف، طرح پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی اتخاذ شد. جامعه آماری این پژوهش، مدیران و متصدیان فنی بخش ستاد چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقاط قوت و ضعف برگزاری دوره های آموزش الکترونیکی در آموزش منابع انسانی شرکت ملی گاز ایران بر اساس مدل سیستمی هائو و باریچ است. متناسب با این هدف، طرح پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی اتخاذ شد. جامعه آماری این پژوهش، مدیران و متصدیان فنی بخش ستاد شرکت ملی گاز هستند که از این جامعه تعداد10 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته نسبت به جمع-آوری اطلاعات تا دستیابی محقق به اشباع نظری اقدام شد. یافته ها با استفاده از راهبرد هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل عمیق مصاحبه ها به بازنمایی 23 مقوله و تعداد 86 زیرمقوله مرتبط منتج گردید. بر اساس یافته های پژوهش، نقاط قوت برگزاری آموزش الکترونیکی در شرکت ملی گاز ایران شامل رضایت و استقبال یادگیرندگان، تخصص علمی اساتید، حمایت مدیران سازمان، تولید محتوای با کیفیت، تدوین بانک جامع سوالات آزمون و برخورداری از روش اجرا و طراحی روندهای برگزاری آزمون های مجازی است. در خصوص نقاط ضعف مواردی چون عدم آمادگی و تجربه کافی اساتید، ضعف ارتباطات شبکه ای، عدم همه جانبه نگری در تدوین اهداف، غلبه روش سخنرانی در تدریس دوره های مجازی و عدم اطمینان به صحت آزمون های مجازی احصا گردید. در پایان بر لزوم بازاندیشی و تمهید سازوکارهایی مناسب برای کاهش اثرات تهدیدهای احتمالی و ارتقای شرایط مثبت تاکید و به برخی پیشنهادهای کاربردی اشاره شده است
پرونده مقاله
هدف: هدف اصلی این پژوهش، طراحی و تبیین الگوی توسعه حرفهای مدیران گروههای آموزشی دانشگاه تهران بر اساس رویکرد ناب است.
روش: این پژوهش در دو مرحله كيفي و كمي، با بهكارگيري روش پژوهش آميخته اكتشافي انجام شد. بخش کیفی پژوهش در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول بخش کیفی، چکیده کامل
هدف: هدف اصلی این پژوهش، طراحی و تبیین الگوی توسعه حرفهای مدیران گروههای آموزشی دانشگاه تهران بر اساس رویکرد ناب است.
روش: این پژوهش در دو مرحله كيفي و كمي، با بهكارگيري روش پژوهش آميخته اكتشافي انجام شد. بخش کیفی پژوهش در دو مرحله انجام شد. در مرحله اول بخش کیفی، به بررسی پیشینه پژوهش موجود مرتبط با مؤلفههای توسعه حرفهای مدیران گروههای آموزشی بر اساس رویکرد ناب به زبانهای فارسی و انگلیسی در فاصلۀ سالهای 2000 تا 2020 پرداخته شد. پس از جستجو، غربالگری و ارزیابی کیفی مطالعات، سنتز نهایی بر روی 72 مطالعه انجام شد. در مرحلۀ دوم بخش کیفی جهت شناسايي الگوي مناسب بافت دانشگاه تهران، با 20 نفر از خبرگان و صاحبنظران حوزۀ آموزش عالی که به روش هدفمند انتخابشده بودند مصاحبههای نيمه ساختاريافته انجام شد. تحليل دادههای كيفي با استفاده از کدگذاری باز و محوری (تحلیل تم) انجام و پايايي و روايي آن بررسي گرديد. در مرحله كمي، روش پژوهش توصيفي- تحليلي و جامعه آماري شامل تمامي مديران گروههای آموزشی دانشگاه تهران به تعداد 252 نفر بود كه با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران تعداد 152 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شد. روش نمونه گیری در این پژوهش، روش نمونه گیری طبقهای تصادفی بود. در بخش كمي دادههای موردنياز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوري شد. براي ارزيابي روايي ابزار كمي پژوهش، از روايي محتوا و روايي سازه و جهت بررسي پايايي ابزار از آلفاي كرونباخ استفاده شد كه پايايي و روايي مناسب ابزار پژوهش را تأييد كرد.
یافتهها: نتايج پژوهش نشان داد كه توسعه حرفهای مديران گروههای آموزشی دانشگاه تهران بر اساس رویکرد ناب داراي پنج مؤلفه اصلي (1. مهارتهای رهبری/ مدیریتی ناب، 2. مهارتهای دانشگری ناب، 3. مهارتهای پژوهشگری ناب، 4. مهارتهای رفتاری ناب و 5. مهارتهای فردی ناب) و 19 شاخص بود. نتايج تحليل عاملي تأييدي مرتبه دوم نشان داد كه مؤلفههای پنجگانه شناساييشده، داراي بار عاملي كافي جهت پيشبيني توسعه حرفهای مديران گروههای آموزشی دانشگاه تهران بر اساس رویکرد ناب است.
نتايج حاصل از آزمون t تك نمونهای نشان داد كه مديران گروههای آموزشی دانشگاه تهران وضعيت كلي توسعه حرفهای خود را بر اساس رویکرد ناب در حد متوسط ارزيابي كردند.
نتیجهگیری: پنج مؤلفه اصلی حاصل از این پژوهش، میتواند الگویی اثربخش برای توسعه حرفهای مدیران گروههای آموزشی در دانشگاه تهران باشد و نتایج مفیدی در ارتقای کیفیت، کارایی، اثربخشی و کاهش اتلافات در دانشگاه تهران داشته باشد.
پرونده مقاله
یکی از چالشهایی که ادارات آموزش سازمانهای تولیدی، بازرگانی، و خدماتی با آن روبرو هستند، ناتوانی در ارائه گزارش عملکرد خویش بر مبنای شاخصهایی است که نشان دهد تا چه اندازه در بهبود عملکرد کارکنان سازمان تأثیرگذار بودهاند. امروزه شاخصهایی چون نفر/ ساعت، میانگین رضایت چکیده کامل
یکی از چالشهایی که ادارات آموزش سازمانهای تولیدی، بازرگانی، و خدماتی با آن روبرو هستند، ناتوانی در ارائه گزارش عملکرد خویش بر مبنای شاخصهایی است که نشان دهد تا چه اندازه در بهبود عملکرد کارکنان سازمان تأثیرگذار بودهاند. امروزه شاخصهایی چون نفر/ ساعت، میانگین رضایت کارکنان از دورهها، تعداد قبولشدگان در آزمونهای حرفهای، و امثالهم نمیتواند مدیران را اقناع کند که آموزش توانسته نقش تاثيرگذاري در سازمان ایفا کند. لذا این مقاله درصدد است تا بر مبنای مفهوم انتقال یادگیری، شاخص کیفی را به منظور اندازهگیری اثربخشی برنامههای آموزشی ارائهکند. این شاخص که نرخ انتقال یادگیری نام دارد با بکارگیری ضریب همبستگی پیرسون و ضریب تعیین (از طریق محاسبه نمرات یادگیرندگان در اتمام دوره و نمرات ارزیابی پيگيري عملكرد یادگیرندگان طی دورة زمانی 3 تا 6 ماه پس از دوره) قابل استخراج است (این شیوه در مقاله حاضر راهبرد خطی ساده نام گرفته است). همچنین در صورتیکه بخواهیم علاوه بر یادگیری حاصل از دوره، نقش سایر متغیرها در بهبود عملکرد را محاسبه کنیم، میتوان با بکارگیری رگرسیون چندگانه، تصویر بهتری به دست آورد (این شیوه در مقاله حاضر راهبرد خطی خوشهای نام گرفته است). مهمترین مزیت شاخص پیشنهادی این است که تحت تأثیر عوامل کمّی نظیر افزایش تعداد دورهها، نفر/ ساعت و امثالهم قرار نگرفته و صرفاً بهبود شرایط کیفی دوره (مدرس، محتوی، شرایط یادگیری، و امثالهم) و محيط كار میتواند موجب افزایش نرخ مذکور شود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد، مولفه ها و شاخص های الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی کارکنان بندر شهید رجایی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد و از نظر ماهیت اجرا، توصیفی است. جامعه آماری متشکل از افراد خبرگان و چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد، مولفه ها و شاخص های الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی کارکنان بندر شهید رجایی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی مبتنی بر روش داده بنیاد و از نظر ماهیت اجرا، توصیفی است. جامعه آماری متشکل از افراد خبرگان و مطلعین کلیدی در حوزه قلمرو موضوعی تحقیق بودند که بر اساس رویکرد آگاهانه و به روش هدفمند و گلوله برفی تعداد 12 نفر برای مصاحبه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای(سندکاوی) و روش میدانی(مصاحبه و دلفی) استفاده شد. به منظور تعیین اعتبار یافته ها از مصاحبه با افراد کانونی و تکنیک های اشباع نظری، رویه هاي ویژه کدگذاری و برای تعیین روايي از تکنیک های جمع آوری داده ها از منابع متعدد، تحلیل موارد منفی و انعطاف روش استفاده شد. در نهایت برای تحلیل داده ها از تکنیک کدگذاری نظری استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد الگوی نظامند آموزش مبتنی بر شایستگی کارکنان بندر شهید رجایی دارای 8 بعد، 27 مولفه و 83 شاخص است که اجزای مدل پارادایمی نهایی عبارتند از: شرایط علی(محیط آموزشی)؛ شرایط مداخله گر(ویژگیهای شایستگی محور یادگیرندگان)؛ بستر و زمینه حاکم(زمینه-سازی فرایند آموزش)؛ مقوله محوری(آموزش مبتنی بر شایستگی)؛ راهبردها(تدوین مدل شایستگی و...)؛پیامدها(آموزش های اثربخش، تمایل به خودتوسعه ای و ...).
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر واکاوی فرآیند توسعه منابع انسانی و تدوین الگوی مناسب در نظام آموزش عالی و روش آن به صورت آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی عبارت بودند از اساتید، متخصصان و خبرگان در این حوزه و در بخش کمی عبارت بودند از اساتید، صاحب نظران، کارشناسان و مدی چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر واکاوی فرآیند توسعه منابع انسانی و تدوین الگوی مناسب در نظام آموزش عالی و روش آن به صورت آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی عبارت بودند از اساتید، متخصصان و خبرگان در این حوزه و در بخش کمی عبارت بودند از اساتید، صاحب نظران، کارشناسان و مدیران نظام آموزش عالی. تعداد نمونه در بخش کیفی که به صورت هدفمند انتخاب شد، 12 نفر از اساتید، متخصصان و خبرگان و در بخش کمی، با استفاده از فرمول کوکران382 نفر از کارشناسان و مدیران نظام آموزش عالی، انتخاب شدند. ابزار تحقیق عبارت بود مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، در بخش کیفی به روش گراندد تئوری و از طریق کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) با استفاده از نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی به دو روش توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS 16 و Smart PLS انجام شد. نتایج نشان داد دوازده مولفه در تبیین واکاوی فرآیند توسعه منابع انسانی و تدوین الگوی مناسب در نظام آموزش عالی نقش دارند که عبارتند از؛ خودکار آمدی، عزت نفس، انگیزه، توانمندسازی، یادگیری سازمانی، فرهنگ سازمانی، مدیریت دانش، فناوری، رضایت شغلی، توسعه جامعه، تسهیل شبکهسازی، و در نهایت توسعه سرمایه انسانی. جهت بررسی برازش مدل، به بررسی X2، R و RS؛ پرداخته شد که وجود X2 پایین و نسبت کاي دو به درجه آزادي کمتر از سه، و همچنین ضریب تعینن و ضریب تعیین تعدیل شده محاسبه شده؛ نشاندهنده برازش مناسب مدل بود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل مفهومی نظام جامع آموزش برای مشاغل اختصاصی سازمان نظارتی انجام شد. ازنظر نوع پژوهش کیفی و روش پژوهش نیز سیستماتیک برخاسته از دادههای استراوس و کوربن بود. مشارکتکنندگان بالقوه پژوهش را کلیه کارشناسان، نخبگان و اساتید شاغل در مشاغل اختصاصی سازم چکیده کامل
پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل مفهومی نظام جامع آموزش برای مشاغل اختصاصی سازمان نظارتی انجام شد. ازنظر نوع پژوهش کیفی و روش پژوهش نیز سیستماتیک برخاسته از دادههای استراوس و کوربن بود. مشارکتکنندگان بالقوه پژوهش را کلیه کارشناسان، نخبگان و اساتید شاغل در مشاغل اختصاصی سازمان نظارتی تشکیل می دادند. برای نمونهگیری از نوع هدفمند نظری استفاده شد. حجم مشارکتکنندگان به تعداد 33 نفر است که با آنها مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شده است و افرادی انتخاب شدند که بیشترین اطلاعات و داده را برای پاسخ به سؤالات فراهم نمودند و مصاحبهها تا رسیدن به نقطه اشباع و حداکثر اطلاعات ادامه یافت. جهت تجزیهوتحلیل اطلاعات از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی با استفاده از نرمافزار مکس کیودا استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد: مدل مفهومی بهدستآمده دارای 673 مفهوم، 126 مؤلفه و 18 مقوله است و مقولات آن شامل: شرایط علَی ( شناسایی عوامل مؤثر در ضعف آموزش، بازنگری در وضعیت موجود، وضعیت کمی و عوامل کیفی آموزش، بازنگری در شناسنامه آموزشی مشاغل)، شرایط زمینهای (ضرورت آموزش، عوامل اقتصادی، اجتماعی و قانونی)، شرایط مداخلهگر (سیاستگذاری و بازنگری در شرح وظایف) راهبردها (نظارت و ارزشیابی، نیازسنجی واقعبینانه، بازنگری در محتوای آموزش و هدفگذاری) و پیامدها (تدوین نظام جامع آموزش، ایجاد انگیزه در کارکنان و برنامهریزی هدفمند) است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی شایستگیهای تخصصی رؤسای دانشکدههای دانشگاه تهران و ارائه دورههای آموزشی مبتنی بر آن انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و از دو روش تحلیل محتوا و مرور نظام مند استفاده شده است. ابتدا با کدگذاری کیفی شرح وظایف رؤسای دانشکده های دانشگاه تهران، چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی شایستگیهای تخصصی رؤسای دانشکدههای دانشگاه تهران و ارائه دورههای آموزشی مبتنی بر آن انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و از دو روش تحلیل محتوا و مرور نظام مند استفاده شده است. ابتدا با کدگذاری کیفی شرح وظایف رؤسای دانشکده های دانشگاه تهران، شایستگی های مربوطه استخراج شدند؛ سپس با مرور نظاممند مطالعات پیشین شایستگی های به دست آمده تکمیل و اصلاح شدند. درنهایت اعتبار یافته های پژوهش با روش تحلیل و بازبینی نخبگان و همکاران مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، الگوی سه لایه شایستگی های تخصصی رؤسای دانشکده ها شامل 9 شایستگی تخصصی و 17 زیرشایستگی در قالب سه دسته بندی کلّی است. این دسته بندی ها شامل شایستگی های ارتباطی و حمایتی (توانایی نمایندگی مؤثر و دفاع از دانشکده و توانایی برقراری تعامل مؤثر)، شایستگی های آموزشی، پژوهشی و تخصصی (رهبری و مقبولیت علمی، توانمندی ارائه خدمات تخصصی دانشکده به جامعه، توانمندی ارتقاء فرآیندهای یاددهی- یادگیری دانشکده، توانایی ارتقاء فرآیندهای پژوهشی دانشکده و آگاهی از سیاست ها، قوانین و برنامه های مربوط به دانشکده) و شایستگی های مدیریت سرمایه انسانی (توانایی ارتقاء برنامه های کارکنان و دانشجویان دانشکده و توانایی جذب و توسعه مؤثر اعضای هیأت علمی دانشکده) می باشد. همچنین بر پایه الگوی شایستگیهای تخصصی طراحی شده و با استفاده از نظر خبرگان به منظور توسعه و ارتقاء شایستگیهای رؤسای دانشکدهها، عناوین دوره های آموزشی به همراه سرفصلهای آموزشی شان پیشنهاد شدهاند.
پرونده مقاله
مدیران لازم ست از قابلیت ها و توانایی های برخوردار باشند که منجر به عمکلرد موفق آنها شود که نه تنها نیازهای داخلی را پاسخ دهند بلکه بتوانند نیازهای بیرونی را نیز هدایت کنند. و در هر جامعه ای نظام آموزشی بخش مهم و حائز اهمیتی بشمار می رود. این نهاد، زمینه ساز رشد و توسعه چکیده کامل
مدیران لازم ست از قابلیت ها و توانایی های برخوردار باشند که منجر به عمکلرد موفق آنها شود که نه تنها نیازهای داخلی را پاسخ دهند بلکه بتوانند نیازهای بیرونی را نیز هدایت کنند. و در هر جامعه ای نظام آموزشی بخش مهم و حائز اهمیتی بشمار می رود. این نهاد، زمینه ساز رشد و توسعه فکری و زمینه ساز بلوغ و تحقق ظرفیت-های انسانی است. بنابراین مدیران آموزش وپرورش باید از شایستگی های لازم برای انجام موفقیت آمیز این مهم، برخوردار باشند. لذا پژوهش حاضر با هدف تدوين الگوی توسعه شایستگی های مدیران ایرانی اسلامی در سازمان های دولتی با تأکید بر مدیریت اسلامی در آموزش وپرورش طراحي شد. برای انجام پژوهش از برای انجام پژوهش از رويکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی و با روش گرانددتئوری استفاده گرديد. جامعه پژوهش، کلیه صاحبنظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی و مدیریت اسلامی در آموزش و پرورش بود که با استفاده از نمونهگیری هدفمند با 19 نفر از آنها مصاحبه شد. ابزار پژوهش مصاحبه نيمه ساختاريافته بود. برای تجزیه و تحلیل یافته های کیفی از روش کدگذاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد "توسعه شایستگی های اسلامی و توسعه شایستگی های رهبری و مدیریتی" به عنوان مقوله محوری، "جانشین پروری، ارزیابی مستمر، آموزش و یادگیری مستمر و مدیریت استعداد" به عنوان شرایط علی، " یادگیرنده محور بودن سازمان (سازمان یادگیرنده)، عدالت گرایی در گزینش، انتصاب و ارتقا، برنامه ریزی و برنامه محوری و توسعه کارراهه شغلی" به عنوان راهبردها، مقوله های " فرهنگ سازماني و گروه کارکنان" به عنوان بستر، " نگرش اسلامی به مدیریت و منابع انسانی و ساختار سازمانی" به عنوان شرایط مداخلهگر مطرح شدند و توسعه شایستگی های مدیران ایرانی اسلامی در سازمان های دولتی می تواند پیامدهای مثبت فردی و سازمانی در آموزش و پرورش داشته باشد. اگر مديران آموزش و پرورش با استفاده از شایستگیها و بر اساس الگوی مناسب اسلامی ایرانی توسعه یابند، و داراي دانش و مهارت کافي باشند، سازمان با بالا بردن روحيه کارکنان و ايجاد انگيزه کار و فعاليت در آنها قادر خواهد بود هدفهای سازمان را با صرف منابع کمتر و کيفيت بهتر تحقق بخشد و بهرهوری سازمان را افزايش دهد.
پرونده مقاله
سازمان ها برای بقای خود به کارکنان توانمند نیازمند است. در واقع محیط رقابتی کنونی سازمانها، به کارکنان اثربخش و کارآمد نیاز دارند تا بتوانند به اهداف خود در جهت رشد و توسعه همه جانبه دست یابند.در این راستا هدف تحقیق حاضر ارائه الگوی آموزش حرفه ای کارکنان می باشد. در این چکیده کامل
سازمان ها برای بقای خود به کارکنان توانمند نیازمند است. در واقع محیط رقابتی کنونی سازمانها، به کارکنان اثربخش و کارآمد نیاز دارند تا بتوانند به اهداف خود در جهت رشد و توسعه همه جانبه دست یابند.در این راستا هدف تحقیق حاضر ارائه الگوی آموزش حرفه ای کارکنان می باشد. در این تحقیق جهت تلفیق داده های کیفی و کمی از روش تلفیقی اکتشافی متوالی، طبق مدل ایجاد طبقه بندی با تاکید بر داده های کیفی، استفاده شد.در بخش کیفی جامعه مشارکت کنندگان را خبرگان آشنا به موضوع پژوهش تشکیل دادند که با روش هدفمند تا اشباع نظری 15 مصاحبه صورت پذیرفت.به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده در بخش کیفی از رویکرد گرندد تئوری و نرم افزار MAXQDAاستفاده شد در بخش کمی نیز جامعه اماری شامل کلیه کارکنان شرکت آژند قشم ( پاناسونیک ) هستند که تعداد انها برابر با 3122 نفر هستند .نمونه اماری دراین تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و فرمول کوکران حجم نمونه 342 نفر تعیین شد. در بخش کمی از پرسش نامه محقق ساخته به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز به منظور سنجش و اندازه گیری متغیرهای مورد بررسی استفاده شده است که روایی آن به نظرات خبرگان و پایایی با آلفای کرونباخ تایید شد.جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از تکنیک معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS25-PLS2 استفاده شد.یافته های بخش کیفی نشان داد که ابعاد اصلی مدل را عوامل سازمانی،عوامل مدیریتی،عوامل فردی و عوامل ساختاری تشکیل می دهند و شامل 74 زیر مولفه هستند و نتایج بخش کمی نیز نشان میدهد که تمامی مقادیر بدست آمده از مولفه ها بر روی آموزش حرفه ای کارکنان تاثیر مثبتی دارند و روابط معنادار می باشد. همچنین یافته ها در خصوص اعتبار سنجی مدل نشان داد مدل ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف ارایه الگوی سلامت سازمانی در کارکنان آموزش و پرورش استان فارس انجام شده است. پژوهش حاضر کیفی بوده و داده بنیاد می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را صاحب نظران و مدیران سازمان آموزش و پرورش استان فارس تشکیل می دهند. جهت مصاحبه با صاحبنظران در حوزه دانشگا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارایه الگوی سلامت سازمانی در کارکنان آموزش و پرورش استان فارس انجام شده است. پژوهش حاضر کیفی بوده و داده بنیاد می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را صاحب نظران و مدیران سازمان آموزش و پرورش استان فارس تشکیل می دهند. جهت مصاحبه با صاحبنظران در حوزه دانشگاه فرهنگیان از روش نمونه گیری هدفمند( موارد مطلوب) استفاده شد . در این راستا، به طور هدفمند با مصاحبه عمیق با 14 نفر، اشباع نظری در داده ها حاصل گردید. این شرکت کنندگان اطلاعاتی ارزشمند در زمینه موضوع پژوهش داشته و اغلب دارای پست های مدیریتی و برنامه ریزی در حوزه مذکور بوده اند. یافته ها نشان داد که الگوی سلامت سازمانی کارکنان آموزش و پرورش استان فارس و مولفه های آن در قالب شش پارادایم پدیده محوری، شرایط زمینه ای، شرایط علی، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها تدوین می شود. در این الگو، روابط بین اجزا نشان میدهد که الگوی سلامت سازمانی در طی فرایندی کنش/تعاملی در بین اجزا انجام میپذیرد. تعیین میزان شدت و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری اجزای این الگو از یکدیگر میتواند در تصمیمگیریها و فرایند طراحی الگوی سلامت سازمانی در نزد متولیان آموزش و پرورش استان فارس بسیار بااهمیت باشد.
پرونده مقاله
پژوﻫش حاضر با ﻫدف طراحي الگوي آموزش راهبردی و تبیین نقش آن در توسعه منابع انسانی انجام شده است. اين پژوﻫش از نوع تحقيقات كاربردي مي باشد كه از روش آميخته از نوع اكتشافي به عنوان روش پژوﻫش استفاده كرده است. جامعه آماری در بخش کیفی27 نفر و کمی 400 نفر از متخصصان حوزه آمو چکیده کامل
پژوﻫش حاضر با ﻫدف طراحي الگوي آموزش راهبردی و تبیین نقش آن در توسعه منابع انسانی انجام شده است. اين پژوﻫش از نوع تحقيقات كاربردي مي باشد كه از روش آميخته از نوع اكتشافي به عنوان روش پژوﻫش استفاده كرده است. جامعه آماری در بخش کیفی27 نفر و کمی 400 نفر از متخصصان حوزه آموزش و توسعه منابع انسانی و استراتژی گروه خودروسازی سایپا به عنوان مشارکت کننده استفاده شده است.از روش نمونه گیری هدفمند در بخش کیفی و تصادفی طبقه ای در بخش کمی استفاده شده است . ابزار جمع آوري داده ها در بخش کیفی شامل مصاحبه نيمه ساختاريافته و در بخش كمي شامل پرسشنامه محقق ساخته بود. براي تجـزيه و تحليل داده ﻫا در بخش كیفی از نرم افزار excel و كمي از نرم افزار AMOS و 19SPSS استفاده شد. روش تجزيه و تحليل داده ﻫا در بخش كيفي شامل روش داده بنياد (كدگذاري باز، محوري و انتخابي)در بخش کمی از روش تحليل مسير، ﻫمبستگي پيرسون و تحلیل عاملی استفاده شده است. نتايج اين پژوﻫش در بخش كيفي منجر به شكل گيري الگوي آموزش راهبردی با هدف توسعه منابع انسانی در گروه خودرو سازی سایپا شد و در بخش كمي تاثیر الگوی آموزش راهبردی در تبین توسعه منابع انسانی مورد بررسي قرار گرفت كه نتايج آن حاكي از تأثير مثبت الگوي آموزش راهبردی بر توسعه منابع انساني بود. يافته ﻫاي اين پژوﻫش مي تواند دﻻلت ﻫاي كاربردي و عملياتي در راستاي توسعه منابع انساني در گروه خودرو سازی سایپا ارائه دﻫد.
پرونده مقاله
هدف از تحقیق حاضر بیان لزوم توسعه آموزش معنادار به عنوان بخشی از اصلاحات سیستم آموزشی در دوره متوسطه و طراحی الگوی آموزش مدیریت به دانش آموزان است، چراکه آمادهسازی رهبران آینده مسئولیت امروز ماست. این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع اکتشافی انجام شد. بدین منظور پس از بررسی چکیده کامل
هدف از تحقیق حاضر بیان لزوم توسعه آموزش معنادار به عنوان بخشی از اصلاحات سیستم آموزشی در دوره متوسطه و طراحی الگوی آموزش مدیریت به دانش آموزان است، چراکه آمادهسازی رهبران آینده مسئولیت امروز ماست. این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع اکتشافی انجام شد. بدین منظور پس از بررسی تحقیقات پیشین، 15 نفر از مدیران ارشد فعال در وزارت آموزش و پرورش و همچنین خبرگان و نخبگان فعال در حوزه آموزش مدیریت که دارای تجربه عملی در مدارس بودند، به طور هدفمند مبتنی بر روش گلوله برفی دعوت به مشارکت شدند. مصاحبه ها تا رسیدن به درجه اشباع ادامه یافت. از مصاحبه های نیمه ساختار یافته برای گردآوری دادهها استفاده شد. محتوای مصاحبهها با استفاده از روش تجزیه و تحلیل مضمون، تحلیل شدند. پس از تحلیل مصاحبهها، 47 مضمون پایه شناسایی شد و در نهایت تعداد 18 مضمون سازمان دهنده در قالب 5 مضمون فراگیر به عنوان اجزای الگوی تحول آموزش در دوره متوسطه با تمرکز بر تربیت مدیر آینده دسته بندی شدند. پنج مضمون فراگیر تحت عناوین مدیریت خود، عوامل اجتماعی، مدیریت دیگران، برنامه ریزی و سیاست نظام آموزش و پرورش و مهارت-های آموزشی نامگذاری شدند. در نهایت با کشف ارتباط بین مضامین، طراحی الگو انجام شد. بنابراین براساس یافتههای پژوهش، آموزش مدیریت به نوجوانان در قالب الگوی تحول سیستم آموزشی در دوره متوسطه، منجر به ایجاد تغییر در خط مشی گذاری آموزشی و ایجاد مهارتهای مدیریتی از قبیل مهارتهای ارتباطی، تفکر انتقادی، رهبری و کار تیمی در جوانان میشود که کمک میکند با مهارت بیشتر به آینده وارد شوند.
پرونده مقاله
هدف اصلي اين پژوهش، آسیبشناسی آموزش منابع انسانی در آموزش عالی و تدوين و اعتباريابي الگويی برای آن بود. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توسعهای و از نظر شیوه گردآوری دادهها، ترکيبي اکتشافي متوالي و از نوع الگوسازي بوده که با استفاده از روش همسوسازي دادههاي چندگانه در دو چکیده کامل
هدف اصلي اين پژوهش، آسیبشناسی آموزش منابع انسانی در آموزش عالی و تدوين و اعتباريابي الگويی برای آن بود. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توسعهای و از نظر شیوه گردآوری دادهها، ترکيبي اکتشافي متوالي و از نوع الگوسازي بوده که با استفاده از روش همسوسازي دادههاي چندگانه در دو مرحله، چارچوب نظري اوليه تدوين و در قالب یک الگو اعتباريابي شد. برای شناسایی آسیبها، در مرحله اول با بهرهگیری از مطالعه موردی کیفی، دیدگاهها و تجارب 11 نفر از خبرگان با رویکرد هدفمند و معیار اشباع نظری از طریق مصاحبه نیمه-ساختمند مورد بررسی قرار گرفته و سپس با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون، دادهها تحلیل شدند. در مرحله دوم با استفاده از روش پیمایشی، ابعاد و مؤلفههای استخراج شده از طریق پرسشنامه محققساخته از دیدگاه 98 نفر از مدیران و کارشناسان منابع انسانی دانشگاههای دولتی تهران بر اساس روش نمونهگیری تصادفی نسبتی بررسی شد. جهت تحلیل دادهها، برای اعتباریابی چهارچوب تدوین شده از تحلیل حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرمافزار اسمارت. پی. ال. اس استفاده شد. در نتیجه کدگذاری دادههای حاصل از تحلیل مصاحبه 215 کد استخراج شد که که در قالب 34 مؤلفه و 14 بعد؛ تجزیه و تحلیل مشاغل و شایستگی، نیازسنجی، طراحی و برنامهریزی، اجرای آموزش، ارزشیابی و پایش، انتقال آموزش، سیستمی، مدیریت دانش و تجارب، فرهنگ دانشگاهی و منابع انسانی، قوانین و اسناد بالادستی، مالی و بودجه، آشناسازی و آگاهی بخشی، ساختار سازمانی و منابع انسانی، و فنآوری دستهبندی و الگوی آسیبشناسی آموزش منابع انسانی دانشگاهها تدوین و اعتبارسنجی شد. متغیرهای ارزشیابی و پایش، طراحی و برنامهریزی و انتقال آموزش(با ضریب تعیین 74/0، 73/0، 71/0) بیشترین تبیین و متغیرهای مدیریت دانش و تجارب، قوانین و اسناد بالادستی و مالی و بودجه(با ضریب تعیین، 50/0، 40/0، 31/0) کمترین تبیین را از الگوی تدوین شده نشان دادند.
پرونده مقاله
هدف كلي اين پژوهش ارائه الگوی آموزش مدیریت استرس و رابطه آن با خودکارآمدی کارکنان است . جامعه آماري اين پژوهش، شامل مدیران و کارکنان سازمانهای دولتی در سال 1399است. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 220نفر به عنوان حجم نمونه استفاده شد به نحوی که در بخش کیفی چکیده کامل
هدف كلي اين پژوهش ارائه الگوی آموزش مدیریت استرس و رابطه آن با خودکارآمدی کارکنان است . جامعه آماري اين پژوهش، شامل مدیران و کارکنان سازمانهای دولتی در سال 1399است. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 220نفر به عنوان حجم نمونه استفاده شد به نحوی که در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ملاک ورود (متخصصان و صاحب نظران با حداقل5 سال سابقه کارکه دوره آموزش مدیریت استرس را گذرانده اند) انتخاب شده اند.ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش دو پرسشنامه استانداردوهنجاریابی شده شامل پرسشنامه استانداردمقابله باشرایط پراسترس توسط اندلروپارکر(1990)، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شوارترز و جروسالم (1992) بوده است.بعد از جمع آوري دادههاي پژوهش،اطلاعات و نتايج به دست آمده بااستفاده ازآمار توصيفي(ميانگين وانحراف معیار)و آمار استنباطي( تحليل رگرسیون) مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. نتايج نشان دادكه راهبردهای مقابله با شرایط پر استرس بر خودکارآمدی افراد تاثیر متفاوتی دارند به نحوی که راهبرد مقابله مسئله مدار با خودکارآمدی رابطه مثبت معناداری دارد و اثر راهبرد مقابله مسئله مدار بر خودکارآمدی افزایشی است (05/0< p ) .به معنای دیگر هرچه برراهبرد مقابله مسئله مدار تاکید شود، خودکارآمدی افراد هم افزایش مییابد و در مقابل راهبرد مقابله هیجان مدار و راهبرد مقابله اجتناب مدار با خودکارآمدی رابطه منفی و کاهشی دارد (05/0< p ) به نحوی که هرچه برراهبرد هیجان مدار و راهبرد مقابله اجتناب مدار تاکید شود، خودکارآمدی افراد هم کاهش مییابد.
پرونده مقاله
هدف از اين پژوهش، تشريح روند تكوين مدل آسيبشناسي آموزش و بهسازي منابع انساني، شناسايي و تعيين آسيبهاي آموزش و بهسازي منابع انساني و ارائه برنامههاي بهبود آموزش صندوق بيمه كشاورزي در حوزه آموزش و توسعه منابع انساني ميباشد. رویکرد پژوهش در اين مطالعه آمیخته میباشد. د چکیده کامل
هدف از اين پژوهش، تشريح روند تكوين مدل آسيبشناسي آموزش و بهسازي منابع انساني، شناسايي و تعيين آسيبهاي آموزش و بهسازي منابع انساني و ارائه برنامههاي بهبود آموزش صندوق بيمه كشاورزي در حوزه آموزش و توسعه منابع انساني ميباشد. رویکرد پژوهش در اين مطالعه آمیخته میباشد. در اين پژوهش از رويكردهاي کمی و کیفی استفاده شده است. پژوهش در بخش كيفي مبتني بر روش ارزشيابي میباشد. و در بخش كمي از روش پيمايش براي تعيين اولويت برنامههاي بهبود آموزشي (مبتني بر نرخ اولويت ريسك) استفاده شده است. براي سازماندهي الگوي آسيبشناسي آموزشي و شناسایی و انتخاب شاخصهاي آسيبشناسي از مصاحبه با متخصصين و مديران مجموعه استفاده شده است. انتخاب شرکتکنندگان در فرآیند مصاحبه با روش نمونهگیری هدفمند (از نوع نظري) صورت گرفت. پس از انجام مصاحبهها، محورهاي آسيبشناسي آموزشي تعيين شدند و شاخصهاي مرتبط در قالب الگوي آسيبشناسي آموزشي موسوم به MTM جانمايي شدند. پس از نهاييسازي الگوي MTM براي وزندهي به محورهاي آسيبشناسي از نرمافزار مدلسازي تفسير ساختاري (IMS) استفاده شد. پس از نهايي شدن الگو و شاخصهاي مرتبط، شاخصهاي آموزش و بهسازي منابع انساني در شهرداري كرج مورد ارزيابي قرار گرفت و برنامههاي بهبود براي ترميم و يا كاهش آسيبها تعيين شدند و در نهايت با استفاده از تكنيك امتياز اولويت ريسك (RPN) برنامههاي بهبود اولويتبندي و ارائه شدند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر ارائه يک الگو براي بينالملليسازي آموزش نيروي انساني در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور، است. پژوهش از نوع كيفي بوده و براي تحليل دادهها از روش گرانددتئوري استفاده شده است. به اين منظور با 15 نفر از افرادي که در زمينه بينالملليسازي آموزش نيروي چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر ارائه يک الگو براي بينالملليسازي آموزش نيروي انساني در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور، است. پژوهش از نوع كيفي بوده و براي تحليل دادهها از روش گرانددتئوري استفاده شده است. به اين منظور با 15 نفر از افرادي که در زمينه بينالملليسازي آموزش نيروي انساني صاحبنظر هستند، با استفاده از شيوه نمونهگيري گلولهبرفي، مصاحبههای عمیقی صورت گرفت. سپس دادههای حاصل از مصاحبهها از طریق کدگذاری باز، محوری و گزينشي تجزیه و تحلیل شدند. در پايان الگوی پاردایمی بينالملليسازي آموزش نيروي انساني متشکل از شرایط علی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، پدیده محوری، راهبردها و پیامدها ترسیم شد. پديده اصلي الگوي طراحيشده، بینالمللیسازی آموزش نيروي انساني در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور، است. يافتههاي پژوهش نشان داد، عوامل علي شامل، زيرساختها، استانداردهاي لازم، امکانات موجود و ضرورتهاي بينالملليسازي، هستند. عوامل مداخلهگر شامل، شرایط سياسي حاکم بر کشور، مراکز آموزشی و دانشگاهی، عوامل محيطي، یکپارچگی مديريتي و عوامل اجرايي، است. عوامل زمينهاي شامل، فضای رقابتي و نگرش به پدیده جهاني شدن و راهبردها به صورت فرهنگسازي، ایجاد ساختار مناسب علمی و پژوهشی، تبليغات کارآمد، برنامههاي اجتماعي و قوانين و مقررات، ميباشد. پيامدهاي يک سيستم بينالملليسازي آموزش نيروي انساني نيز شامل، دستاوردهای فرهنگي، دستاوردهای اقتصادي، دستاوردهای ارتباطي و دستاوردهای آموزشي است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، باهدف شناسايي عوامل مؤثر بر توسعه حرفهای مدیران مدارس مقطع متوسطه آموزشوپرورش استان خراسان جنوبي با رويکرد آیندهپژوهی انجام شد. اين پژوهش بر مبنای هدف، در ذیل پژوهشهای کاربردی و بر مبنای ماهیت پژوهش؛ جزء پژوهشهای توصیفی- همبستگی محسوب میشود که به روش چکیده کامل
پژوهش حاضر، باهدف شناسايي عوامل مؤثر بر توسعه حرفهای مدیران مدارس مقطع متوسطه آموزشوپرورش استان خراسان جنوبي با رويکرد آیندهپژوهی انجام شد. اين پژوهش بر مبنای هدف، در ذیل پژوهشهای کاربردی و بر مبنای ماهیت پژوهش؛ جزء پژوهشهای توصیفی- همبستگی محسوب میشود که به روش ترکیبی و طرح اکتشافی متوالی انجامشده است. در اين پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند (18 نفر)؛ به بررسي نظر و ديدگاه مدیران ستادی آموزشوپرورش استان خراسان جنوبي در ارتباط با عوامل مؤثر بر توسعه حرفهای مدیران مدارس در آينده پرداخته شد. در ادامه براي تأیید عوامل شناساییشده پرسشنامهای محقق ساخته در بين 201 از مدیران و معاونین مدارس مقطع متوسطه استان خراسان جنوبي توزيع شد. اعتبار ابزار اندازهگیری در بخش کیفی با استفاده از روش توافق کدگذاران و در بخش کمی، از طریق روایی همگرا و روایی واگرا مورد تأیید واقع شد. همچنین؛ پایایی پرسشنامه محقق ساخته بر اساس سه معیار ضرایب بارهای عاملی، آلفای کرونباخ (81/0) و پایایی ترکیبی (87/0) با استفاده از نرمافزار PLS موردبررسی قرار گرفت. برای آزمون سؤالهای پژوهش، از نرمافزار MAXQDA10 و نرمافزار PLS3 استفاده شد. نتایج بخش کیفی پژوهش، بیانگر 39 کدباز، 6 کد سازمان دهنده و 3 کد انتخابي بود. نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد که عوامل مؤثر بر توسعه حرفهای مدارس با رويکرد آیندهپژوهی را مي توان در قالب سه سه بعد (فردی، سازماني و محیطی) و 6 مؤلفه (مدیریتی، ارتباطي، رفتاري، روانشناختی، اعتقادي، عوامل محیطی و زمینهای) و 39 شاخص طبقه بندي کرد که در اين بين، بعد سازماني (62/0) نقش مؤثرتری در تبیین توسعه حرفهای مدیران مقطع متوسطه آموزشوپرورش استان خراسان جنوبی دارد. بنابراین؛ بر مبنای یافتههای حاصل از این پژوهش، بهمنظور برنامهریزی براي بهبود فرايند توسعه حرفهای مدیران در آينده، در گام اول؛ میبایست مؤلفههای سازمانی موردتوجه قرار گيرد.
پرونده مقاله
مطالعه حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و روش تئوری زمینه ای برای طراحی مدل بازاریابی مؤسسات ارائه دهنده خدمات آموزش و توسعه منابع انسانی انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران مؤسسات ارئه دهنده خدمات آموزشی و توسعه منابع انسانی بود که از طریق نمونه گیری هدفمند شناسایی و چکیده کامل
مطالعه حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و روش تئوری زمینه ای برای طراحی مدل بازاریابی مؤسسات ارائه دهنده خدمات آموزش و توسعه منابع انسانی انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران مؤسسات ارئه دهنده خدمات آموزشی و توسعه منابع انسانی بود که از طریق نمونه گیری هدفمند شناسایی و انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ها جمع آوری شد. یافته ها حاکی از آن است که عواملی نظیر شناخت سازمان های بزرگ و صنایع و دانستن مسائل و مشکلات آنها، مهارت های کارکنان موسسات آموزشی، انگیزه کارکنان موسسه، بانک های اطلاعاتی قوی ، استفاده از فناوری های نوین آموزشی، بسته بندی مناسب خدمات آموزشی، خدمات جانبی جذاب در موسسه، ارائه نمونه های موفق کارهای قبل، مدرسان باتجربه، برخورداری از استانداردهای آموزشی، مناسب بودن فضای آموزش ، سیستم تامین رضایت مشتری ، اعتبار مدارک و اخذ مجوزهای موسسه، شناخت رقبا ، شرایط اقتصادی جامعه و مردم، بحران های سیاسی، اجتماعی و زیستی و قیمت ها از جمله عوامل اصلی تأثیرگذار بر بازاریابی مؤسسات آموزش و توسعه منابع انسانی می باشند. در مدل تحقیق، افزایش درآمد، توسعه برند، افزایش قدرت در توسعه مدرسان و مربیان و توسعه اعتبار ملی، از پیامدهای به کارگیری راهبردهای مناسب برای بازاریابی مؤسسه آموزش و توسعه منابع انسانی استخراج گردید.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، شناسایی شایستگیهای مورد نیاز کارشناسان آموزش سازمانهای دولتی در ایران است. به این منظور ابتدا مدلهای شایستگی تدوین شده در سطح دنیا شناسایی شده و مولفههای مشترک آنها استخراج شدند. سپس از طریق بکارگیری روش دلفی و مصاحبه با متخصصان دانشگاهی و مسئولان آم چکیده کامل
هدف این پژوهش، شناسایی شایستگیهای مورد نیاز کارشناسان آموزش سازمانهای دولتی در ایران است. به این منظور ابتدا مدلهای شایستگی تدوین شده در سطح دنیا شناسایی شده و مولفههای مشترک آنها استخراج شدند. سپس از طریق بکارگیری روش دلفی و مصاحبه با متخصصان دانشگاهی و مسئولان آموزش سازمانهای دولتی(نمونهگیری هدفمند ملاکمحور) فهرستی از شایستگیها با توجه به ماموریت ادارات آموزش در این سازمانها استخراج شدند. جهت اعتباربخشی شایستگیها مدل تدوین شده سه نوبت در اختیار خبرگان مربوطه قرار گرفت تا نهایتا توافق لازم در مورد فهرست نهایی به دست آمد. بر طبق نتایج این تحقیق، شایستگیهای کارکنان آموزش را میتوان به دو دسته شایستگیهای پایه(ارتباط موثر، شناخت صنعت، سواد فنآوری، کلاننگری) و شایستگیهای تخصصی(تحلیل نیازهای آموزشی، طراحی آموزشی، روانشناسی یادگیری، راهبردهای آموزش و توسعه، سنجش یادگیری و عملکرد، تکنولوژی آموزشی، استانداردهای آموزش و توسعه) تقسیم نمود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به اين سوال پاسخ مي دهد كه شاخص ها و معیارهای تأثیرگذار بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های سازمان در شرکت پالایش نفت آبادان کدام است؟ بنابراین با هدف شناسایی و رتبه بندی شاخص ها و معیارهای تأثیرگذار بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های س چکیده کامل
پژوهش حاضر به اين سوال پاسخ مي دهد كه شاخص ها و معیارهای تأثیرگذار بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های سازمان در شرکت پالایش نفت آبادان کدام است؟ بنابراین با هدف شناسایی و رتبه بندی شاخص ها و معیارهای تأثیرگذار بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های سازمان در شرکت پالایش نفت آبادان انجام شد. روش این تحقيق توصیفی (پیمایشی) از نوع دلفی است. به این منظور، با استفاده از مطالعات میدانی معیارهای مؤثر بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های سازمان در اختیار 15 نفر از خبرگان قرار داده شد تا براساس قلمرو مکانی تحقیق امتیازدهی صورت گیرد. سپس با طراحی پرسشنامه دلفی باز و تایید روایی از سوی صاحبنظران و پایایی شش عامل اصلی (88/0 ) شناسایی گردید. در گام بعد براساس نتایج استخراج شده شش شاخص و 33 مولفه مشخص شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش DEMATEL و فرایند تحلیل شبکه ای استفاده شد. نتایج نشان می دهد که عوامل مدیریتی (46/7) دارای تأثیرگذارترین معیار و عوامل محیطی (59/6) دارای تأثیرپذیرترین معیار است. همچنین نتایج نشان داد که عامل محیطی (240/. ) بيشترين اهميت را دارد و عامل ساختاری (106/0) در رتبه آخر قرار دارد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل عوامل حیاتی موفقیت در آموزش منابع انسانی می باشد. تحقیق حاضر از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی بوده و از نظر روش تحقیق از نوع آمیخته (مختلط) می باشد. از طرف دیگر نوع تحقیق بر حسب گردآوری داده ها از نوع میدانی می باشد. در بخش کیفی از مصاحبه جه چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر طراحی مدل عوامل حیاتی موفقیت در آموزش منابع انسانی می باشد. تحقیق حاضر از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی بوده و از نظر روش تحقیق از نوع آمیخته (مختلط) می باشد. از طرف دیگر نوع تحقیق بر حسب گردآوری داده ها از نوع میدانی می باشد. در بخش کیفی از مصاحبه جهت جمع اوری داده ها استفاده شد.از آنجا که در مرحله کیفی از مصاحبههای نیمهساختاریافته استفاده شده، لذا به مننظور تجزیه و تحلیل دادهها از روش کدگذاری سه مرحلهای استراوس و کوربین (1998) بهره گرفته شد. در مرحله دوم پژوهش و ساخت پرسشنامه، از روش کمّی به منظور آزمودن مدل پیشنهادی استفاده شده و در این مرحله از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده گردید. جامعه آماری کارکنان شرکت بازرگانی دولتی ایران و ادارات تابعه به تعداد 2756 نفر بود. ضریب آلفای محاسبه شده برای پرسشنامه محقق ساخته برابر با 867/0 بوده که پایایی ابزار پژوهش را تایید می کند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استباطی از تحلیل عاملی تاییدی با کمک نرم افزار PLS استفاده گردید. نتایج عوامل ﻋﻠّﯽ، زمینه ای، راهبردی، مداخله گر، ﭘﯿﺎﻣﺪﻫﺎ و ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﻮﺛﺮ بر موفقیت در آموزش منابع انسانی شرکت بازرگانی دولتی ایران را مشخص کرد. همچنین عوامل ﻣﺪاﺧﻠﻪ ﮔﺮ، زﻣﯿﻨﻪاي، راﻫﺒﺮدی و ﻋﻠّﯽ بر موفقیت در آموزش منابع انسانی شرکت بازرگانی دولتی ایران تاثیر دارند.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف طراحی مدل آموزشی کارآفرینانه در صنعت خودروسازی سامان یافته که از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهش های آمیخته است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و سازمانی شامل خبرگان صنعتی ، رابطین آموزش، مدرسان آموزش و... در شرک چکیده کامل
این پژوهش با هدف طراحی مدل آموزشی کارآفرینانه در صنعت خودروسازی سامان یافته که از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهش های آمیخته است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و سازمانی شامل خبرگان صنعتی ، رابطین آموزش، مدرسان آموزش و... در شرکت و در بخش کمّی شامل تمامی کارکنان آموزش خودروسازی ایران خودرو دیزل می باشد. حجم نمونه در بخش کیفی با اشباع نظری (20 نفر) با استفاده از نمونهگيری هدفمند و در بخش کمّی بر اساس فرمول کوکران 127 نفر به روش تصادفی طبقه ای برآورد گردید. ابزار گردآوری، در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمّی، پرسشنامه محققساخته بود. روایی پرسشنامه از طریق چند نفر از خبرگان و محاسبه ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ وارﯾﺎﻧﺲ اﺳﺘﺨﺮاج و روایی واﮔﺮا از طریق محاسبه جذر AVE به تایید رسید. پایایی از طریق آلفای کرونباخ 968/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از lisrel و smartpls3 استفاده شد. شناسایی 23 مولفه و 133 شاخص منجر شد که ویژگیهای فردی فراگیران (0.173)، ویژگیهای فردی مدرسان (0.171)، محتوای آموزشی (0.169)، تعامل بین صنعت و دانشگاه (0.167)، شیوه آموزش (0.157)، حمایت مدیر ارشد (0.156)، سبک رهبری و مدیریت (0.143)، فضا و تجهیزات آموزشی (0.124) که به ترتیب مؤلفه های بر آموزش کارآفرینانه تأثیر دارند. پیامدهای نیز به ترتیب بار عاملی آنها شامل تعهد (0.745)، رضایت (0.670)، خودکارآمدی کارکنان (0.655)، نوآوری (0.647)، توانمندسازی کارکنان (0636)، عملکرد (0.603)، چابکی سازمانی (0.568) میباشند. الگوی ارائه شده از درجه تناسب مناسبی برخوردار بود.
واژگان کلیدی : آموزش، کارآفرینی، خودروسازی، آموزش کارآفرینانه.
پرونده مقاله
نظام آموزشی زمینه ساز رشد و توسعه فکری و زمینه ساز بلوغ و تحقق ظرفیت های انسانی است و مدیران آموزش وپرورش باید از لحاظ حرفه ای برای انجام موفقیت آمیز این رسالت توسعه یابند زیرا بخش عظیمی از پیچیدگی و حساسیت نظام آموزشی به رفتار مدیران برمیگردد و موفقیت سازمان در رسیدن چکیده کامل
نظام آموزشی زمینه ساز رشد و توسعه فکری و زمینه ساز بلوغ و تحقق ظرفیت های انسانی است و مدیران آموزش وپرورش باید از لحاظ حرفه ای برای انجام موفقیت آمیز این رسالت توسعه یابند زیرا بخش عظیمی از پیچیدگی و حساسیت نظام آموزشی به رفتار مدیران برمیگردد و موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف و مأموریت های سازمانی منوط به وجود مدیران کاردان و لایق است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف تدوين الگوي توسعه حرفه ای مدیران آموزش وپرورش طراحي شد. برای انجام پژوهش از رويکرد کیفی با روش گرانددتئوری استفاده گرديد. جامعه پژوهش، کلیه صاحبنظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزش و پرورش بود که با استفاده از نمونهگیری هدفمند با 21 نفر از صاحبنظران مصاحبه شد. ابزار پژوهش مصاحبه نيمه ساختاريافته بود. برای تجزیه و تحلیل یافته های کیفی از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد "توسعه مهارت های شناختی-رهبری- مدیریتی و توسعه اخلاق حرفه ای" به عنوان مقوله های محوری، "برنامه ریزی توسعه حرفه ای، استعداد سازمان، فرصت های آموزشی و یادگیری و خودتوسعه ای" به عنوان شرایط علی، " شبکه سازی، ارشادگری، امکانات و منابع و مدیریت مسیر شغلی" به عنوان راهبردها، مقوله های " ارزش ها و فرهنگ سازماني، گروه مدیران و شرایط کاری" به عنوان بستر، " عوامل سازمانی، جو یادگیری- بهسازی- توسعه و موانع و درگیری مدیران" به عنوان شرایط مداخلهگر مطرح شدند و جانشین پروری می تواند پیامدهایی برای توسعه فردی و سازمانی در آموزش و پرورش و اثرات مثبت فراسازمانی برای جامعه داشته باشد. این مدل می تواند در راستای توسعه حرفه ای و بهبود کیفیت آموزش و مدیریت منابع انسانی و شایسته سالاری در آموزش وپرورش بسیار موثر و سودمند باشد.
پرونده مقاله
کارآفرینی و رفتار کارآفرینانه بهعنوان زمینههای موضوعی و چارچوبهای ادراکی تنها زمانی حاصل میشود که دانشگاهها از برج عاج به دانشگاه کارآفرین تبدیل شوند. ازاینرو؛ مؤسسات آموزش عالی بهویژه دانشگاهها نقش بسیار مهمی در فرایند نوآوری و کارآفرینی دارند. پژوهش حاضر، باهد چکیده کامل
کارآفرینی و رفتار کارآفرینانه بهعنوان زمینههای موضوعی و چارچوبهای ادراکی تنها زمانی حاصل میشود که دانشگاهها از برج عاج به دانشگاه کارآفرین تبدیل شوند. ازاینرو؛ مؤسسات آموزش عالی بهویژه دانشگاهها نقش بسیار مهمی در فرایند نوآوری و کارآفرینی دارند. پژوهش حاضر، باهدف شناسایی عوامل علّی مؤثر بر تربیت منابع انسانی کارآفرین محور از دید مدیران و سیاست گذران آموزشی دانشگاه فرهنگیان انجام شد. این پژوهش بر مبنای هدف، در ذیل پژوهشهای کاربردی است که به روش کیفی انجامشده است. مشارکتکنندگان پژوهش، شامل کلیه خبرگان و فعالان بخش کارآفرینی و سیاست گذران حوزه منابع انسانی دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 1399-1400 بود که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 19 نفر بهعنوان مشارکتکننده انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها در این پژوهش از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. اعتبار ابزار اندازهگیری دادهها با استفاده از روش توافق کدگذاران مورد تأیید واقع شد و برای تحلیل دادهها از نرمافزار MAXQDA10 استفاده شد. نتایج پژوهش، بیانگر این بود که عوامل علّی مؤثر بر تربیت منابع انسانی کارآفرین محور در دانشگاه فرهنگیان را میتوان در قالب 3 مؤلفه (مدیریت، منابع مادی و غیرمادی، و راهبردها) و 56 شاخص طبقهبندی کرد که دراینبین، عوامل مربوط به نهادینهسازی بحث کارآفرینی؛ اصلاح سیستم کار راهه شغلی و جانشین پروری؛ تقویت روحیه کار تیمی؛ تقویت بینش راهبردی و رهبری تحولگرا؛ حمایتهای مادی و غیرمادی و استفاده از نسلهای جدید آموزشی بیشتر مورد تأکید قرارگرفته است.
پرونده مقاله
این پژوهش باهدف طراحی و ارائه الگوی توسعه منابع انساني با رویکرد جانشین پروری در دانشگاهها صورت گرفته و مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. ازنظر ماهیت و روش از نوع توصیفی و اکتشافی و جمعآوری داده ها از نوع کیفی و مبتنی بر مصاحبههای نیمه ساختاریافته و هدفمند است. دادههای چکیده کامل
این پژوهش باهدف طراحی و ارائه الگوی توسعه منابع انساني با رویکرد جانشین پروری در دانشگاهها صورت گرفته و مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. ازنظر ماهیت و روش از نوع توصیفی و اکتشافی و جمعآوری داده ها از نوع کیفی و مبتنی بر مصاحبههای نیمه ساختاریافته و هدفمند است. دادههای موردنیاز این پژوهش با استفاده از مصاحبه با 14 نفر از مدیران دانشگاههای کشور که در زمینه مدیریت منابع انسانی تجربه داشته و یا صاحبنظر بودند احصاء گردیده است. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار spss و Atlas.ti در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با الهام از مدل پارادایمی سیستماتیک استراوس و کوربین ترسیم و روایی و پایایی دادهها با استفاده از روشهای بازبینی مشارکتکنندگان و مرور توسط خبرگان بهدستآمده است. پدیدهی محوری پژوهش حاضر توسعهی کارمندان بر مبنای نظام جانشین پروری " است که با توجه به شرایط علی، زمینهای، مداخلهگر و پیامدهای آن، راهبردها تدوین و الگوی نهایی ارائهشده است.
پرونده مقاله
با عنايت به اهميت توسعه منابع انساني خصوصا توسعه مديران بعنوان كليد توسعه كشور، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگويي براي توسعه مديران شركت ملي نفت ايران صورت گرفته است. در تحقيق از روش آميخته استفاده شده است. در بخش كيفي با بهره گيري از روش دلفي و نمونه گيري هدفمند با 15 نفر چکیده کامل
با عنايت به اهميت توسعه منابع انساني خصوصا توسعه مديران بعنوان كليد توسعه كشور، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگويي براي توسعه مديران شركت ملي نفت ايران صورت گرفته است. در تحقيق از روش آميخته استفاده شده است. در بخش كيفي با بهره گيري از روش دلفي و نمونه گيري هدفمند با 15 نفر از مديران ارشد شركت ملي نفت ايران مصاحبه اي نيمه ساختار يافته در جهت ساخت پرسشنامه صورت گرفت كه تحليل مضمون و كدگذاري در نرم افزار مكس كيودا صورت گرفت. در بخش كمي پس از جمع آوري اطلاعات 156 پرسشنامه از قلمرو مكاني تمامي واحدهاي آموزش و توسعه در شركت ملي نفت ايران، براي تاييد و آزمون مدل مفهومي از تحليل عاملي تاييدي از نرم افزار SPSS و LISREL استفاده شده است. نتايج پژوهش نشان داد در بين ابعاد توسعه مديران تراز جهاني، بعد فردي بالاترين همبستگي را با متغير مكنون داشته و اختلاف معني داري را با سطح مطلوب شاهد نيستيم بعد از آن بعد گروهي اختلاف كمتري با سطح مطلوب دارد اما در ابعاد سازماني با تراز جهاني اختلاف معني داري را شاهد هستيم. با عنايت به اهميت توسعه منابع انساني خصوصا توسعه مديران بعنوان كليد توسعه كشور، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگويي براي توسعه مديران شركت ملي نفت ايران صورت گرفته است. در تحقيق از روش آميخته استفاده شده است.در بخش كيفي با بهره گيري از روش دلفي و نمونه گيري هدفمند با 15 نفر از مديران ارشد شركت ملي نفت ايران مصاحبه اي نيمه ساختار يافته صورت گرفت
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر ارزیابی عملکرد مراکز آموزشی یکی از سازمان های دولتی کشور با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی می باشد. اين مقاله یک پژوهش ارزشیابی برای ارزیابی عملکرد مراکز آموزش سازمانی دولتی است. اطلاعات مورد نياز اين تحقیق از طريق كانالهاي موازي اطلاعات مثل استفاده از اسن چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر ارزیابی عملکرد مراکز آموزشی یکی از سازمان های دولتی کشور با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی می باشد. اين مقاله یک پژوهش ارزشیابی برای ارزیابی عملکرد مراکز آموزش سازمانی دولتی است. اطلاعات مورد نياز اين تحقیق از طريق كانالهاي موازي اطلاعات مثل استفاده از اسناد و مدارک مراکز آموزشی زیر مجموعه سازمان و مراجعه به اسناد و مدارك آنها با حفظ مراتب طبقه بندی جمعآوري شد. جامعه آماري مورد مطالعه اين پژوهش 5 مرکز آموزشی یکی از سازمان های دولتی که برای حدود 10 هزار نفر پرسنل در بین سالهای 1392 الی 1399 دوره های آموزشی برگزار می کنند، می باشد؛ براساس نظر خبرگان و نتایج مطالعات مرتبط ورودی و خروجی های پژوهش انتخاب و تعیین گردید. جهت کاهش متغیرهای ورودی و خروجی، از روش مدل سازی معادلات ساختاری - حداقل مربعات جزئی و به منظور آموزش شبکه عصبی دولایه MLP از روش آموزش پس از انتشار خطای ارتجاعی استفاده گردید، پس از آموزش شبکه عصبی، عملکرد شبکه عصبی با استفاده از الگوهای تست، مورد بررسی قرار گرفت. مقدار(میانگین مجذور خطا) MSE مربوط به 13 الگوی تست برابر. 43/7413 که نشان دهنده دقت بالای شبکه آموزش داده شده است، در نهایت عملکرد مراکز آموزشی بر اساس داده های تجزیه و تحلیل شده مورد رتبه بندی قرار گرفت.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر شناسایی و اعتبار یابی ابعاد و مولفه های آموزش الکترونیکی مدیران بانک تجارت می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، نحوه جمع آوری داده ها کیفی و کمی (آمیخته اکتشافی) است. حجم نمونه در بخش کیفی تا اشباع نظری 21 نفر و در بخش کمی طبق جدول مورگان از 300 نفر مدی چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر شناسایی و اعتبار یابی ابعاد و مولفه های آموزش الکترونیکی مدیران بانک تجارت می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، نحوه جمع آوری داده ها کیفی و کمی (آمیخته اکتشافی) است. حجم نمونه در بخش کیفی تا اشباع نظری 21 نفر و در بخش کمی طبق جدول مورگان از 300 نفر مدیران حوزه ستادی بانک تجارت در مناطق پنجگانه تهران، 163 نفر با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب و پرسشنامه توزیع شد. پرسشنامه محقق ساخته در قالب 5 بعد مدل پارادایمی مشتمل بر 19 مؤلفه و 147 شاخص بود. به منظور شناسایی و تأیید عوامل اندازهگیری، روایی پرسشنامه بهطور جداگانه برای هر بعد انجام گرفت. نتایج نشان داده است که تحلیل عاملی تائیدی نتایج کمی مدل داده را تا حدود زیادی تائید کرد و الگوی آموزش الکترونیکی مدیران بانک تجارت با 5 بعد، 19 مؤلفه به دست آمد که عوامل زمینهساز الگوی آموزش الکترونیکی مدیران بانک تجارت شامل آمادگی فرهنگی، آمادگی فنی، آمادگی آموزشی، آمادگی محیطی؛ عوامل علی شامل عوامل انسانی، ساختار و سیاستهای آموزشی، مدیریت؛ عوامل مداخلهگر شامل رویکردهای فردی، رویکردهای مدیریتی؛ راهبردها شامل رویکردهای آموزشی، رویکردهای پداگوژیکی و آندراگوژیکی، سنجش و ارزیابی آموزشی، سهولت دسترسی، کیفیت آموزشی هدفمند، نوآوری و خلاقیت، مدیریت یکپارچه و نهایتاً پیامدها شامل موفقیت آموزشی و شایستهسالاری، آیندهنگری، افزایش اثربخشی و بهبود عملکرد سازمانی بودند.
پرونده مقاله
آموزش با کیفیت پیشنیاز اقتصاد شکوفا یک کشور است. با در نظر گرفتن رویکردهای جدید میتوان کیفیت آموزش را ارتقا داد. از سوی دیگر توجه به ویژگیها و شایستگیهای متخصصان حوزه آموزش و تمرکز بر شایسته محوری نیروی انسانی این حوزه، رویکردی دیگر است که ارتباط مستقیمی با کیفیت آم چکیده کامل
آموزش با کیفیت پیشنیاز اقتصاد شکوفا یک کشور است. با در نظر گرفتن رویکردهای جدید میتوان کیفیت آموزش را ارتقا داد. از سوی دیگر توجه به ویژگیها و شایستگیهای متخصصان حوزه آموزش و تمرکز بر شایسته محوری نیروی انسانی این حوزه، رویکردی دیگر است که ارتباط مستقیمی با کیفیت آموزش و بهبود رقابت در این بازار خواهد داشت. لذا هدف پژوهش حاضر، تبیین شایستگیهای کلیدی نیروی انسانی حوزه آموزش با رویکرد بازاریابی خدمات آموزشی است. این مطالعه، با بکارگیری از روش فراتحلیل به منظور تحلیل نتایج پژوهشهای انجام شده مرتبط با شایستگیهای لازم در خدمات آموزشی طی سالهاي (2005-2020) و (1385-1399) صورت گرفته است. از 91 منبع اولیه، ابتدا 67 منبع براساس چکیده انتخاب، سپس 39 منبع بر اساس محتوا گزینش و در نهایت 12 منبع به عنوان منابع مرتبط، بررسی شدند. ابتدا ناهمگنی اندازه اثر مورد تایید قرار گرفت و سپس اندازه اثر هر شاخص با بکارگیری نرم افزار CMA بررسی شد. با نتایج آزمون Q مبنی بر ناهمگن بودن مطالعات با اطمینان 99 درصد، استفاده از ترکیب نتایج مدل آثار تصادفی مورد تایید قرار گرفت. با توجه به نتایج آثار تصادفی در تحلیل نرم افزار ، 24 شایستگی کلیدی در حیطه بازاریابی خدمات آموزشی احصا شد. یافتهها نشان داد که شایستگیهای "مدیریت زمان" و "خلاقیت و نوآوری" به ترتیب با اندازه اثر0.584 و 0.538 بیشترین و شایستگیهای "مهارت شنوندگی" و "قدرت تجزیه و تحلیل" با مقدار برابر 0.285 کمترین مقدار اندازه اثر را در میان شایستگیهای کلیدی داشتند.
پرونده مقاله
توسعه و بهبود منایع انسانی مستلزم شناسایی نیازهای آموزشی متناسب با هر شغل برای کارکنان آن شغل می باشد. رویکرد شایستگی نقطه عطف مهمی است که روشن می سازد برای عملکرد موفقیت آمیز چه چیزهایی موردنیاز است. لذا هدف از پژوهش حاضر نیازسنجی آموزشی کارکنان دادگستری شهر زابل بر مب چکیده کامل
توسعه و بهبود منایع انسانی مستلزم شناسایی نیازهای آموزشی متناسب با هر شغل برای کارکنان آن شغل می باشد. رویکرد شایستگی نقطه عطف مهمی است که روشن می سازد برای عملکرد موفقیت آمیز چه چیزهایی موردنیاز است. لذا هدف از پژوهش حاضر نیازسنجی آموزشی کارکنان دادگستری شهر زابل بر مبنای تحلیل شایستگی ها می باشد. نوع تحقیق از نظر هدف؛ کاربردی، از نظر ماهیت و روش گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری کارکنان دادگستری شهر زابل به تعداد 79 که به دلیل کم بودن حجم جامعه، تمامی اعضای جامعه به روش تمام شمار بعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش؛ پرسشنامه محقق ساخته که روايي آن به روش محتوايي و با استفاده از نظرات اساتید و متخصصان سازمانی بررسی و تایید شد. پایایی نیز از طریق روش آلفای کرونباخ(0.91) بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی( تحلیل داده های جمعیت شناسی نمونه آماری) و آمار استنباطی( آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف، تحليل عاملي اكتشافي ، تحلیل عاملی تاییدی و آزمون تی تک نمونه ای) بهره گرفته شد. نتایج تحقیق حاکی از شناسایی نیازهای آموزشی کارکنان دادگستری در سه بعد دانش و آگاهی، مهارت و ویژگی های فردی در قالب 10 مؤلفه بوده است که به ترتیب اولویت عبارتند از: مهارت هیجانی و تعاملات اجتماعی با میانگین(2.517)، دانش اطلاعاتی با میانگین (2.711)، دانش استدلالی با میانگین (2.717)، دانش فنی با میانگین (2.825)، ویژگی های شخصیتی و ارزشی(2.963)، دانش ارتباطی با میانگین (2.983)، مهارت رهبری با میانگین (3.027)، آگاهی(3.067)، شایستگی های فردی(3.131)، مهارت حل مسأله(3.158) .
پرونده مقاله
ارائه یک راهنمای عملیاتی برای انتخاب و به کارگیری روش های یادگیری در سازمان ها به عنوان یکی از ابزارهای مورد استفاده مدیران و کارشناسان آموزش در انتقال موثر آموزشی و ارتقاء بهینه فرآیندهای آموزش تأثیر ارزنده ای دارد. خلأ مدل نظری در این زمینه و تقاضای روز افزون سازمان ه چکیده کامل
ارائه یک راهنمای عملیاتی برای انتخاب و به کارگیری روش های یادگیری در سازمان ها به عنوان یکی از ابزارهای مورد استفاده مدیران و کارشناسان آموزش در انتقال موثر آموزشی و ارتقاء بهینه فرآیندهای آموزش تأثیر ارزنده ای دارد. خلأ مدل نظری در این زمینه و تقاضای روز افزون سازمان ها برای تصمیم گیری در سازمان ها، انگیزه اصلی نویسنده جهت پژوهش و بسط شده است. رویکرد پژوهشی مورد استفاده در این پژوهش آمیخته می باشد. در بخش کیفی پژوهش برای مدل سازی نظری از روش پژوهش نظریه ای بهره گرفته شده است و در بخش کمی از روش پیمایش استفاده گردید. در بخش کیفی پس از انتخاب متخصصین از میان مدیران و کارشناسان آموزش به صورت هدفمند (از نوع گلوله برفی) تلاش شده با استفاده از روش نیمه ساختار یافته عوامل اصلی مدل تصمیم گیری تعیین شود. مشارکت کنندگان در این بخش 12 نفر از متخصصین بودند و نتایج پژوهش بخش کیفی با روش تحلیل مضمون استخراج گردید برای بخش کمی با استفاده از روش پیمایشی، ابتدا روایی سوالات با روش CVR مورد تأیید متخصصین قرار گرفت و بعد از توزیع و گردآوری آن ها با استفاده از آزمون های کولموگروف- اسمیرنوف، آزمون T و شاخص های مرکزی مورد تحلیل قرار گرفت و بعد از آن عوامل موثر در تعیین روش های آموزش و توسعه منابع انسانی تعیین شد و برای وزن دهی به آن ها تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار Expert choice استفاده شد. عوامل موثر بعد ازشناسایی با ضریب وزنی شامل سطح مخاطبین (0.161)، دامنه برنامه توسعه شایستگی (0.162)، سطح پوشش دهی شایستگی (0.139)، هدف توسعه شایستگی (0.044)، میزان هزینه تخصیص برای توسعه شایستگی (0.284)، مدت زمان مطلوب توسعه شایستگی (0.067)، امکان تجربه واقعی پدیده های شایستگی توسط فراگیر(0.076) و مدت زمان انتقال یادگیری مطلوب (0.064) می باشند.
پرونده مقاله
در آموزش مجازی ضمن خدمت معلمان پشتیبانی آموزشی یا داربست سازی یک جزء اساسی آموزش مؤثر محسوب میشود که میتواند به صورت داربست سازی رایانهای ارائه شود. شخصی سازی داربست سازی رایانهای با داربست سازی پویای رایانهای محقق میشود. هدف این پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی دار چکیده کامل
در آموزش مجازی ضمن خدمت معلمان پشتیبانی آموزشی یا داربست سازی یک جزء اساسی آموزش مؤثر محسوب میشود که میتواند به صورت داربست سازی رایانهای ارائه شود. شخصی سازی داربست سازی رایانهای با داربست سازی پویای رایانهای محقق میشود. هدف این پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی داربست سازی پویای رایانهای در آموزش ضمن خدمت مجازی معلمان میباشد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش آمیخته با طرح متوالی اکتشافی بود. در تحقیق کیفی، روش سنتزپژوهی مورد استفاده قرار گرفت. در سنتزپژوهی، میدان پژوهش شامل اسناد و مدارک علمی معتبر پیرامون موضوع پژوهش بود که در ده پایگاه داده EBSCO، Google Scholar، Taylor & Francis، Emerald Insight، Scopus، Springer، ProQuest، ScienceDirect، Wiley، و SAGE در بازه زمانی 2015 تا 2020 مورد جستجو قرار گرفت. جستجوهای اینترنتی با کلمات کلیدی مرتبط انجام شد که 396 سند و مدرک علمی بدست آمد. در نهايت تعداد 133 نمونه که بیشترین هماهنگی و تناسب را با هدف این پژوهش داشتند به صورت هدفمند و طبق اشباع نظری داده ها انتخاب شدند. مطالعات انتخابی مورد تحلیل محتوای کیفی به شیوه استقرایی قرار گرفتند. سپس با كدگذاری باز و طبقه بندی آنها، مؤلفههای الگو استخراج شدند و الگوی مفهومی طراحی گردید. تحقیق کمی برای اعتباربخشی الگو به کار رفت و از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی استفاده شد. اساتید، دانشجویان و فارغ التحصیلان مقطع دکتری رشته تکنولوژی آموزشی، علوم رایانه، و سنجش و اندازه گیری، معلمانی که دورههای آموزش ضمن خدمت مجازی را گذرانده بودند و مدرسان و کارشناسان آموزش ضمن خدمت مجازی معلمان، جامعه آماری پژوهش با رویکرد کمی را تشکیل میدادند. به صورت هدفمند، 25 نفر به عنوان نمونه مورد نظر از میان آنان انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه توسط 3 نفر از متخصصان مورد تأیید قرار گرفت. هم چنین پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 91/0 بدست آمد. برای تحلیل داده های کمی از شاخصهای آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و در بخش آمار استنباطی از آزمون تی تک نمونهای استفاده شد. یافته های اعتباریابی درونی از نظر متخصصان نشان داد که الگوی مفهومی از اعتبار درونی بالایی برخوردار می باشد. الگوی داربست سازی پویای رایانهای در آموزش ضمن خدمت مجازی معلمان میتواند برای طراحی پشتیبانی آموزشی به صورت پویا و مبتنی بر رایانه به کار رود و منجر به یادگیری و عملکرد مستقل در آینده شود.
پرونده مقاله
هدف تحقیق حاضر، ارایه مدلی برای توسعه شایستگی های مربی گری مدیران آموزش مناطق 22 گانه شهرداری تهران می باشد. این پژوهش به دلیل ماهیت موضوع، از نوع توصیفی و از نوع پیمایشی است. ابزار به کارگرفته شده در این پژوهش مصاحبه های باز و پرسشنامه ساختار یافته می باشد. به منظور گر چکیده کامل
هدف تحقیق حاضر، ارایه مدلی برای توسعه شایستگی های مربی گری مدیران آموزش مناطق 22 گانه شهرداری تهران می باشد. این پژوهش به دلیل ماهیت موضوع، از نوع توصیفی و از نوع پیمایشی است. ابزار به کارگرفته شده در این پژوهش مصاحبه های باز و پرسشنامه ساختار یافته می باشد. به منظور گردآوري اطلاعات، با به کارگیري روش نمونه گیري هدفمند با 30نفر از خبرگان مربی گری کشوری به روش دلفی مصاحبه انجام شد. سپس مدل نهایی با استفاده از پرسشنامه بین 210نفر از مدیران و مسئولین آموزش شهرداری تهران توزیع گردید و با استفاده از معادلات ساختاری در نرم افزار Amos24 و تحلیل عاملی تایید مورد ارزیابی گسترده تر قرار گرفت. براساس نتایج بدست آمده، متغیرهای شایستگی های کنش مربی، شایستگی رفتاری مربی، شایستگی اجرایی مربی و شایستگی پایش کردن مربی به عنوان ابعاد متغیر توسعه شایستگی های مربی گری در مدیران آموزش شهرداری تهران شناسایی گردیدند. ابعاد شایستگی های کنش مربی عبارتند از : تجزیه و تحلیل فردی و راهبردی، وضع مقاصد راهبردی و توسعه طرحهای عملیاتی. رهبری تحول آفرین، اعتماد، گوش کردن فعال و پرسشگری قدرتمند به عنوان مولفه های شایستگی رفتاری مربی، توانمندسازی، توسعه و تشویق وهدایت در انجام وظیفه به عنوان مولفه-های شایستگی اجرایی مربی، همچنین پایش مثبت، پایش منفی و بازخورد به عنوان مولفه های شایستگی پایش کردن مربی به شناخته شدند.
پرونده مقاله
بازیگونهسازی یکی از روشهای آموزشی جدید است که به علت توجه به ویژگیهای مختلف فراگیران، با ایجاد یک بستر شاد هیجانانگیز، پویا و فعال، آموزش را بهبود میبخشد و کانالهای مختلف يادگيري فراگيران را تقویت ميکند. بازیگونهسازی کردن محتوای آموزشی، مفاهیم و اطلاعات را به چکیده کامل
بازیگونهسازی یکی از روشهای آموزشی جدید است که به علت توجه به ویژگیهای مختلف فراگیران، با ایجاد یک بستر شاد هیجانانگیز، پویا و فعال، آموزش را بهبود میبخشد و کانالهای مختلف يادگيري فراگيران را تقویت ميکند. بازیگونهسازی کردن محتوای آموزشی، مفاهیم و اطلاعات را به شیوه بهتر و مطلوبتری در اختیار فراگیران قرار میدهد در همین راستا این پژوهش با هدف تبیین عناصر و مزایای روش بازی¬گونه¬سازی با استفاده از رویکرد فراتحلیل انجام شدهاست. جامعه¬آماری شامل پژوهش¬های داخلی و خارجی انجام شده در حوزه بازی¬گونه¬سازی است که در ابتدا 79 پژوهش داخلی و 301 پژوهش خارجی شناسایی و دانلود شد و از بین آنها منابع مرتبطتر بهعنوان نمونه آماری، شامل 30 پژوهش داخلی و 65 پژوهش خارجی در مجموع 95 پژوهش انتخاب و تحلیل شدند. این منابع (مقاله، پایاننامه و رساله) كه با جستجوی هدفمند در سایتهای داخلی مانند magiran،sid، noormagz،irandoc، ricest و پرتال جامع علوم انسانی و سایتهای خارجی مانند Proquest،Springer، Sciencedirect،Mdpi، Researchgate، Ieee، Acm، Google scholar انتخاب شدند؛ بهدنبال شناسایی عناصر مهم و پرکاربرد رويكرد بازيگونهسازي و مزایای این رویکرد بود. قابل ذکر است که مقالههای ارائه شده در همایش و کنفرانسها در این پژوهش مورد بررسی قرار نگرفتند. با توجه به یافتههای پژوهش، امتیاز، پاداش، چالش، بازخورد، سطحبندي، داستان، تعامل و رقابت با داشتن بيشترين درصد فراوانی مهمترین و كاربرديترين عناصر بازیگونهسازی در آموزش بودند. همچنين ایجاد و ارتقای تعامل و مشارکت، ایجاد انگيزه، فراهم آوردن بستری جهت یادگیری عمیق، بهبود عملکرد، ایجاد جذابیت و افزایش آن، توسعه رشد شناختی، ایجاد هیجان و نشاط، افزایش اثربخشی آموزش، ایجاد بستری جهت کاربرد فناوریهای آموزشی، توسعه رشد اجتماعی، توسعه مهارتهای نرم و کاهش اختلال از جمله مزایای بازیگونهسازی در پژوهشها بودند که از بین این موارد، ایجاد و ارتقای تعامل و مشارکت، فراهم آوردن بستری جهت یادگیری عمیق، ایجاد انگيزه، بهبود عملکرد، توسعه رشد شناختی، ایجاد هیجان و نشاط، افزایش اثربخشی آموزش، ایجاد بستری جهت کاربرد فناوریهای آموزشی بيشترين درصد فراوانی را به خود اختصاص دادند.
پرونده مقاله
هر قدر نظام آموزشی بهتر و بیشتر بتواند توانایی های بالقوه کارکنان را به فعل درآورد نه تنها، انسان در خود اعتبار و ارزش والاتری می بیند بلکه جامعه نیز بر او ارج بیشتری می نهد و این خود از هر جهت تقویت کننده ی روح و روان انسان است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلف چکیده کامل
هر قدر نظام آموزشی بهتر و بیشتر بتواند توانایی های بالقوه کارکنان را به فعل درآورد نه تنها، انسان در خود اعتبار و ارزش والاتری می بیند بلکه جامعه نیز بر او ارج بیشتری می نهد و این خود از هر جهت تقویت کننده ی روح و روان انسان است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلفه های نظام آموزش اثربخش برای مدیران دوره ی ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد (خودظهور) انجام شده است. جامعه آماری شامل صاحبنظران حوزه ی علوم تربیتی و مدیریت آموزشی، در حوزه ی آموزش و پرورش است که شیوه انتخاب آن ها هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در مجموع با 30 نفر متخصص و دست اندرکار حوزه ی آموزش و پرورش، مصاحبه به عمل آمد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند تا رسیدن به نقطه اشباع نظری و حداکثر اطلاعات ادامه یافت. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. که در قالب الگوی مفهومی بدین صورت شکل گرفت: شرایط علی (رهبری و خط مشی گذاری، ساختار مدیریتی)، مقوله اصلی (آموزش اثربخش)، شرایط زمینه-ای (مدیریت اجرایی)، شرایط مداخله گر (الزامات اجرایی)، راهبردها (طراحی آموزشی، برنامه ریزی آموزشی) و پیامد (ارزشیابی و پایش) است که به عنوان ابعاد آموزش اثربخش نقش مهمی در تحقق رسالت مدیران مدارس ایفا می کنند. در نهایت نیز بر مبنای یافته ها و نتایج به دست آمده، رهنمودهایی برای عملی شدن برنامه ارائه شده است.
پرونده مقاله
با توجه به اهمیت و نقش فزاینده نیازسنجی آموزشی به عنوان اولین گام فرایند آموزش بهینه کارکنان و کمتوجهی به شناسایی جامع موانع این فرایند ارزشآفرین، در پژوهش حاضر تلاش گردید تا با استفاده از رویکردی کیفی، ضمن واکاوی عمیق این پدیده، موانع فرایند نیازسنجی آموزشی در شرکت م چکیده کامل
با توجه به اهمیت و نقش فزاینده نیازسنجی آموزشی به عنوان اولین گام فرایند آموزش بهینه کارکنان و کمتوجهی به شناسایی جامع موانع این فرایند ارزشآفرین، در پژوهش حاضر تلاش گردید تا با استفاده از رویکردی کیفی، ضمن واکاوی عمیق این پدیده، موانع فرایند نیازسنجی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران شناسایی شده و راهکارهایی برای بهبود آن پیشنهاد گردد. بدین منظور از روش گروههای کانونی استفاده شد. میدان پژوهش شرکت ملی گاز ایران بود و شرکتکنندگان با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از نوع ملاکی از بین کارکنان واحد آموزش و تجهیز نیروی انسانی انتخاب شدند. گردآوری دادهها با استفاده از فن مصاحبه کانونی انجام شد و در چهارمین مصاحبه کانونی (شامل 20 نفر) به سطح اشباع دادهها رسید. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل مضمون، به شناسایی 207 گزاره مفهومی، 19 مضمون پایه و 4 مضمون اصلی منتج گردید. مضامین اصلی شامل موانع فردی (مشارکت ناکافی کارکنان سازمان در فرایند نیازسنجی آموزشی و غیره)، موانع سازمانی (اشکال در فرایندهای واحد برنامهریزی نیروی انسانی سازمان و غیره)، موانع مدیریتی (مشارکت ناکافی مدیران، رؤسا و سرپرستان سازمان در فرایند نیازسنجی آموزشی و غیره) و موانع محیطی (کمبود زیرساختهای لازم و مناسب در سازمان و غیره) است. با توجه به یافتههای پژوهش، توجه به موانع شناسایی شده به منظور اجرای بهینه فرایند نیازسنجی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران ضرورت دارد؛ لذا در پایان راهکارهایی به منظور کاهش تأثیر موانع بر اجرای بهینه فرایند نیازسنجی آموزشی و بهبود آن ارائه شد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی استقرار مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن مرور سیستماتیک براساس مدل رایت و همکاران(2007) است. آماره پژوهش، متشکل از 218 مقاله درباره مدیریت دانش در سازمان های آموزشی است که بین سال های 2016 تا 2022 میلاد چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی استقرار مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن مرور سیستماتیک براساس مدل رایت و همکاران(2007) است. آماره پژوهش، متشکل از 218 مقاله درباره مدیریت دانش در سازمان های آموزشی است که بین سال های 2016 تا 2022 میلادی و 1392 تا 1401 شمسی در مجلات علمی معتبر ارائه شده اند. نمونه پژوهش شامل32 مقاله است که به صورت هدفمند جمع آوری و براساس پایش موضوعی داده-ها انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها، شایستگی های مشاوران در 4 بُعد و 17 عامل طبقه بندی شدند. این ابعاد شامل بُعد رفتاری(مشتمل بر ویژگی مهارت های ادراکی، سواد رسانه ای، مدیریت دانش، انگیزش و تعهد)، بُعد سازمانی(مشتمل بر عوامل؛ استراتژی مدیریت دانش سازمانی، رویکرد مدیریت منابع انسانی، کارراهه شغلی،راهبردهای مدیریت دانش پداگوژیک، رویکرد مدیریت سازمانی، منتورینگ و فرهنگ سازمانی )، بُعد فرهنگی – اجتماعی (مشتمل بر ویژگی هایی چون نگرش فرهنگی- اجتماعی و سرمایه اجتماعی) و بُعد زمینه ای (مشتمل بر عوامل؛ فراهم کردن زیرساخت و پشتیبانی) می باشد.
پرونده مقاله
توسعه مربیان ورزشی هر کشوری دارای اهمیت فراوانی می باشد و موفقیت در حوزه ورزش نتایج مهم فرهنگی، تربیتی و اقتصادی را به همراه خواهد داشت. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می شود که فدراسیون جهانی رشته مورد مطالعه در داخل کشور باشد و متولی اصلی مدیریت این رشته در سطح بین الملل چکیده کامل
توسعه مربیان ورزشی هر کشوری دارای اهمیت فراوانی می باشد و موفقیت در حوزه ورزش نتایج مهم فرهنگی، تربیتی و اقتصادی را به همراه خواهد داشت. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر می شود که فدراسیون جهانی رشته مورد مطالعه در داخل کشور باشد و متولی اصلی مدیریت این رشته در سطح بین المللی متعلق به کشور ایران باشد. توسعه مربیان می تواند منجر به تحول و ارتقاء در حوزه ورزشی گردد. تربیت و توسعه مربیان در همه سطوح دارای اهمیت است و از لحاظ اعتبار جهانی این گروه دارای بیشترین تأثیر را در کسب افتخارت بر عهده دارند. هدف از انجام این مطالعه، تعیین نیازهای آموزشی مربیان ورزشی در رشته های مرتبط با فدراسیون زورخانه ای و پهلوانی می باشد. برای تحقق چنین هدفی پژوهشی با رویکرد ترکیبی (آمیخته) انجام شد. در بخش کیفی با استفاده از روش اکتشافی و با دو ابزار دیکوم (تعداد مشارکت کنندگان 9 نفر) و مصاحبه نیمه ساختاریافته (تعداد مشارکت کنندگان 12 نفر و انتخاب شده با رویکرد گلومه برفی) و روش تحلیل آزمون با مدل آتراید و استیرلینگ، نیازهای مرتبط با مربیان فدراسیون پهلوانی و زورخانه ای استخراج گردید و سپس با روش پیمایش (و به کارگیری آزمون های تی تگ گروهه، تحلیل واریانس یک طرفه یا آنوا و همچنین آزمون فریدمن) نیازهای آموزشی تعیین و اولویت بندی شد. نیازهای آموزشی پس از بررسی و تحلیل در قالب پنج گروه اصلی توانایی های اخلاقی، توانایی های بین المللی، توانایی های تخصصی، توانایی های نرم و توانایی های همراستایی سازمانی طبقه بندی و ارائه گردید.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش که با رویکرد کیفی و پدیدارشناسانه انجام شد، شناسایی شایستگی¬های مورد نیاز دانش¬آموختگان ارشد مدیریت آموزشی برای رهبری آموزشی در شرایط ووکا بوده است و در این راستا ضمن توجه به چالش¬های مراکز آموزشی در مدیریت و پاسخ به همه¬گیری¬ بیماری کووید 19 به¬عنوان یک م چکیده کامل
هدف این پژوهش که با رویکرد کیفی و پدیدارشناسانه انجام شد، شناسایی شایستگی¬های مورد نیاز دانش¬آموختگان ارشد مدیریت آموزشی برای رهبری آموزشی در شرایط ووکا بوده است و در این راستا ضمن توجه به چالش¬های مراکز آموزشی در مدیریت و پاسخ به همه¬گیری¬ بیماری کووید 19 به¬عنوان یک مورد قابل مطالعه در دنیای ووکا (دنیای ناپایدار، نامشخص، پیچیده و مبهم)، با نمونهگیری هدفمند و مصاحبه¬های نیمه¬ساختار یافته از تجربه دانش¬آموختگان مدیریت آموزشی در مواجهه با بحران کووید 19؛ انتظارات کارفرمایان آنان؛ دیدگاه اعضای هیأت علمی و سیاست¬گذاران استفاده شد. یافته¬های پژوهش پس از تحلیل داده¬ها با تکنیک مفهوم¬بندی و مقوله بندی، ضمن اشاره به چالش¬های مدیریت آموزش در شرایط ووکا، 25 شایستگی موردنیاز برای مدیران آموزشی را نشان می¬دهد که برخی از این شایستگی¬ها ازجمله خودتنظیمی، خودرهبری، خودکارآمدی، توانایی بهره¬گیری از ظرفیت¬های جامعه، شبکه¬سازی، تطبیق پذیری، جرأت ورزی، تاب آوری، داشتن مهارت در فناوری¬های نوپدید، مدیریت اضطراب و پریشانی و مدیریت آموزش و یادگیری الکترونیکی با فراوانی بسیار کم در اکثر الگو¬های شایستگی مدیران آموزشی مغفول مانده است.
پرونده مقاله
اخیراً توجه زیادی به آموزش الکترونیکی در نظام آموزشی شده است این نظام آموزشی از عواملی تشکیل شده است که تأثیر بسزایی در موفقیت فرایند آموزش الکترونیکی دارند و منجر به ارتقا یا کاهش کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی میشود. این مقاله با بهرهگیری از روش آمیخته ابتدا با استفاد چکیده کامل
اخیراً توجه زیادی به آموزش الکترونیکی در نظام آموزشی شده است این نظام آموزشی از عواملی تشکیل شده است که تأثیر بسزایی در موفقیت فرایند آموزش الکترونیکی دارند و منجر به ارتقا یا کاهش کیفیت سیستم آموزش الکترونیکی میشود. این مقاله با بهرهگیری از روش آمیخته ابتدا با استفاده از روش تحلیل مضمون، به دنبال ارائه دستهبندی جامعی از عوامل اثربخش در سیستم آموزش الکترونیکی بوده و سپس با استفاده از روش تاپسیس به دنبال رتبهبندی آن عوامل بوده است. از دیدگاه هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر زمان پژوهش مقطعی است. مشارکتکنندگان در پژوهش کارکنان، اساتید و دانشجویان مقاطع مختلف در رشتههای گوناگون دانشگاه تهران بودهاند که بهصورت هدفمند و از نوع حداکثر تنوع انتخاب شده و بعد از اشباع نظری به تعداد 15 نفر رسیدند. گردآوری دادهها نیز از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته انجام شد. با تحلیل یافتههای بهدستآمده 43 مضمون سازماندهنده از کدها استخراج شد که با فرایند رفتوبرگشت محققین به 6 مضمون اصـلی یا فراگیر دست یافتند. در نتیجه رتبهبندی نیز عوامل: استانداردسازی آموزش الکترونیکی، تعامل محتوا، مستندسازی و نظارت بر آموزش و عوامل پداگوژی و طراحی آموزشی داری بیشترین تأثیر و عوامل: افزایش سودمندی درک شده، ارتقا فردی و مهارتی و یادگیری شبکهای دارای کمترین تأثیر هستند.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش بررسی و کشف اصول و استانداردهای اخلاق حرفهای مدیران آموزشی دبیرستان های پسرانه ناحیه یک سنندج و چالشهای آن میباشد. رویکرد پژوهش کمی- کیفی (Mix Method) میباشد. جامعه آماری در بخش کیفی مدیران دبیرستانهای پسرانه ناحیه یک سنندج هستند و با استفاده از روش چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی و کشف اصول و استانداردهای اخلاق حرفهای مدیران آموزشی دبیرستان های پسرانه ناحیه یک سنندج و چالشهای آن میباشد. رویکرد پژوهش کمی- کیفی (Mix Method) میباشد. جامعه آماری در بخش کیفی مدیران دبیرستانهای پسرانه ناحیه یک سنندج هستند و با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و راهبرد پدیدارشناسی 8 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند. داده¬ها از طریق مصاحبه با سوالات باز پاسخ گردآوری شدند و یافته¬ها نشان دادند: الف- تعاریف مدیران آموزشی از اخلاق حرفه¬ای در مدارس شامل رعایت مقرارت خاص یک حرفه، مبانی و اصول دینی، ارزش¬ و هنجارهای اجتماعی ب- اصولی مانند خودراهبری، داشتن چشم انداز، توانمندی¬های حرفه¬ای، احترام و تعهد و مسولیت پذیری در محیط کار ج- چالش¬ها شامل: چالش¬های ساختاری (عدم استاندارد جامع، تناقض بین مقررات اداری، مدیریت متمرکز، مشخص نبودن اهداف، توجه به رابطه بجای ضابطه) و چالش¬های فردی شامل (منفعل بودن، تک بعدی نگری) می¬باشد. که ابتدا برای میزان آشنایی مدیران با اصول و استانداردهای اخلاق حرفه¬ای با آنها مصاحبه¬های انجام شد و میزان التزام به عمل در این اصول از انها پرسیده شد و سپس نتایج مصاحبه بصورت پرسشنامه محقق ساخته در آمد و اجرا شد. در بخش کمی، جامعه شامل تمامی معلمان و معاونین و مدیران دبیرستانهای پسرانه ناحیه یک سنندج میباشد که از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. که شامل 283 نفر بودند که با توجه به فرمول کوکران 163 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده¬ها از تحلیل عاملی تاییدی و آزمون t تک نمونهای و آزمون فریدمن استفاده شد.
در نهایت با توجه به نتایج آزمون t تک نمونهای میزان التزام به عمل مدیران به این اصول بالاتر از حد متوسط گزارش شد. همچنین با توجه به داده¬های گردآوری شده ،ابتدا از طریق مصاحبه باز پاسخ و نتایج آن پرسشنامه محقق ساخته به انجام رسیده و بر اساس نتایج مصاحبه ها کل پرسشنامه به دو جنبه یکی اصول شغلی و دیگری اصول پداگوژیکی تقسیم شده است. نتایج بدست آمده از طریق پرسشنامه نتایج مصاحبه ها را تایید کرده است.
پرونده مقاله
اینکه بسیاری از اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور، آموزش معلمی ندیدهاند ولی معلمی میکنند، همواره یکی از دغدغههای مهم اهالی تعلیم و تربیت کشور بوده است. از سوی دیگر، بسیاری از دورههایی که به صورت حضوری و یا مجازی برای آموزش معلمی به اساتید کشور برگزار میشوند، فاقد اث چکیده کامل
اینکه بسیاری از اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور، آموزش معلمی ندیدهاند ولی معلمی میکنند، همواره یکی از دغدغههای مهم اهالی تعلیم و تربیت کشور بوده است. از سوی دیگر، بسیاری از دورههایی که به صورت حضوری و یا مجازی برای آموزش معلمی به اساتید کشور برگزار میشوند، فاقد اثربخشی موردانتظار میباشند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی اثربخشی یک دوره الکترونیکی غیرهمزمان بالندگی هیئت علمی یکی از دانشگاههای جامع و تراز اول کشور انجام شده است. این دوره با عنوان «صلاحیتهای مدرسی در کلاس مجازی»، به منظور ارتقای شایستگیهای اساتید در سه زمینه تدریس، ارزیابی و تولید محتوای الکترونیکی در کلاس مجازی طراحی و اجرا شد. طرح پژوهش حاضر کمی و راهبرد پژوهش، شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون تکگروهی است. شرکتکنندگان این دوره 33 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه بودند که این دوره را طی 5 هفته به پایان رساندند. به منظور گردآوری دادهها از چندین پرسشنامه خوداظهاری استفاده شد که بر اساس مؤلفههای سطح یک و دوی مدل کرکپاتریک طراحی شده بودند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که واکنش شرکتکنندگان (رضایت، درگیری و ارتباط با شغل) نسبت به دوره «صلاحیتهای مدرسی در کلاس مجازی» مثبت بود و این دوره بر دانش و مهارت ادراکشده شرکتکنندگان، تأثیر معناداری داشت. با اینحال در بُعد نگرش تنها بر نگرش شرکتکنندگان نسبت به تدریس تاثیر منفی داشت. ضمن اینکه اعتمادبهنفس و تعهد شرکتکنندگان تغییر معناداری نداشتند. این نتایج در ارتباط با هشت ویژگی پداگوژیکی و آندراگوژیکی دوره مورد بحث قرار گرفتهاند و درباره اینکه چرا این دوره نتوانسته است بر روی نگرش، اعتمادبهنفس و تعهد اساتید تأثیر مورد انتظار را بگذارد نیز بحث شده است. همچنین اثرات و کاربرد این یافتهها در دو زمینه نظری و عملی در مقاله مورد بحث قرار گرفتهاند.
پرونده مقاله
یکی از مهمترین رویکردهای توانمندسازي کارکنان به منظور ایجاد قابلیتهاي دانشی، مهارتی و رفتاري؛ سرمایهگذاري در دورههاي آموزش ضمن خدمت است. سازمانها با توجه به اهمیت آموزش تلاش میکنند، فرصتهایی را براي رشد و بالندگی کارکنان خود فراهم آورند تا بدینوسیله بتوانند به رسا چکیده کامل
یکی از مهمترین رویکردهای توانمندسازي کارکنان به منظور ایجاد قابلیتهاي دانشی، مهارتی و رفتاري؛ سرمایهگذاري در دورههاي آموزش ضمن خدمت است. سازمانها با توجه به اهمیت آموزش تلاش میکنند، فرصتهایی را براي رشد و بالندگی کارکنان خود فراهم آورند تا بدینوسیله بتوانند به رسالت و اهداف خویش نائل گردند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش و بهسازی منابع انسانی بر بهرهوری کارکنان با تأکید بر نقش میانجیگری توانمندسازی انگیزشی و روانشناختی در شرکت فولاد امیرکبیر کاشان و طراحی مدل مفهومی در این رابطه میباشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل اطلاعات توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری 380 نفر از کارکنان شرکت فولاد اميرکبير کاشان بودند که با استفاده از فرمول کوکران و نمونهگیری در دسترس، 191 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری دادههای مورد نیاز از پرسشنامه ساخته محقق استفاده شد که روایی آن پس از اعمال نظرات استاد راهنما، نهایی گردید و پایایی آن نیز با ضریب آلفای کرونباخ (82/0) به دست آمد. جهت تحلیل دادههای جمع آوری شده و بررسی فرضیات تحقیق از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Lisrel استفاده شد. یافتههای این تحقیق نشان داد آموزش و بهسازی منابع انسانی بر بهرهوری کارکنان تأثیرگذار است. آموزش و بهسازی منابع انسانی بر توانمندسازی انگیزشی و روانشناختی کارکنان تأثیرگذار است. توانمندسازی انگیزشی و روانشناختی بر بهرهوری کارکنان تأثیرگذار است.
پرونده مقاله
اینکه بسیاری از اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور، آموزش معلمی ندیدهاند ولی معلمی میکنند، همواره یکی از دغدغههای مهم اهالی تعلیم و تربیت کشور بوده است. از سوی دیگر، بسیاری از دورههایی که به صورت حضوری و یا مجازی برای آموزش معلمی به اساتید کشور برگزار میشوند، فاقد اث چکیده کامل
اینکه بسیاری از اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور، آموزش معلمی ندیدهاند ولی معلمی میکنند، همواره یکی از دغدغههای مهم اهالی تعلیم و تربیت کشور بوده است. از سوی دیگر، بسیاری از دورههایی که به صورت حضوری و یا مجازی برای آموزش معلمی به اساتید کشور برگزار میشوند، فاقد اثربخشی موردانتظار میباشند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی اثربخشی یک دوره الکترونیکی غیرهمزمان بالندگی هیئت علمی یکی از دانشگاههای جامع و تراز اول کشور انجام شده است. این دوره با عنوان «صلاحیتهای مدرسی در کلاس مجازی»، به منظور ارتقای شایستگیهای اساتید در سه زمینه تدریس، ارزیابی و تولید محتوای الکترونیکی در کلاس مجازی طراحی و اجرا شد. طرح پژوهش حاضر کمی و راهبرد پژوهش، شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون تکگروهی است. شرکتکنندگان این دوره 33 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه بودند که این دوره را طی 5 هفته به پایان رساندند. به منظور گردآوری دادهها از چندین پرسشنامه خوداظهاری استفاده شد که بر اساس مؤلفههای سطح یک و دوی مدل کرکپاتریک طراحی شده بودند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که واکنش شرکتکنندگان (رضایت، درگیری و ارتباط با شغل) نسبت به دوره «صلاحیتهای مدرسی در کلاس مجازی» مثبت بود و این دوره بر دانش و مهارت ادراکشده شرکتکنندگان، تأثیر معناداری داشت. با اینحال در بُعد نگرش تنها بر نگرش شرکتکنندگان نسبت به تدریس تاثیر منفی داشت. ضمن اینکه اعتمادبهنفس و تعهد شرکتکنندگان تغییر معناداری نداشتند. این نتایج در ارتباط با هشت ویژگی پداگوژیکی و آندراگوژیکی دوره مورد بحث قرار گرفتهاند و درباره اینکه چرا این دوره نتوانسته است بر روی نگرش، اعتمادبهنفس و تعهد اساتید تأثیر مورد انتظار را بگذارد نیز بحث شده است. همچنین اثرات و کاربرد این یافتهها در دو زمینه نظری و عملی در مقاله مورد بحث قرار گرفتهاند.
پرونده مقاله
مطالعه عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی، می تواند بر اثربخشی بیشتر این برنامه ها و بهبود کیفیت خدمات آموزش عالی تأثیر گذار باشد. در همین راستا، هدف این پژوهش شناسایی عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه¬های توسعه و بهسازی اع چکیده کامل
مطالعه عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی، می تواند بر اثربخشی بیشتر این برنامه ها و بهبود کیفیت خدمات آموزش عالی تأثیر گذار باشد. در همین راستا، هدف این پژوهش شناسایی عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه¬های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی می باشد. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. شرکت کنندگان پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی شهر تهران بودند که 15 نفر برای انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. روش انتخاب مشارکت کنندگان، نمونه گیری هدفمند و از نوع ملاکی بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز روش تحلیل مضمون استفاده شده است. با توجه به یافته های پژوهش، 6 عامل مؤثر و 20 راهکار شناسایی شد که عبارتند از: عامل زمینه و بسترسازی (شامل: فراهم نمودن امکانات، ایجاد و تقویت مراکز بالندگی، اقناع مدیران و جلب مشارکت اساتید)، عامل برنامه ریزی (شامل: تعدیل حجم کاری اساتید، احیا و تقویت انواع روش های، استفاده از انواع روش های ارائه آموزش و زمانبندی)، عامل محتوا (شامل: ارائه محتوای کاربردی، ارتباط عناوین آموزشی و آیین نامه ارتقا و توسعه همه-جانبه) عامل ارتباط و همکاری (شامل: ایجاد شیکه های یادگیری، ایجاد فرصت همکاری و مشارکت و بهبود ارتباط برنامه ریزان و اساتید)، عامل انگیزه توسعه (شامل: حقوق و دستمزد، ارائه مشوق های آموزش و توسعه و اقناع اساتید)، عامل حمایت و پیگیری (شامل: حمایت از آموزش در عمل، استمرار برنامه های توسعه و ارزیابی). توجه به عوامل مؤثر بر موفقیت این برنامه ها و بهره برداری از راهکارهای ارائه شده در پژوهش حاضر بر اثربخشی برنامه های توسعه و بهسازی تأثیر گذار خواهد بود.
پرونده مقاله
آموزش های سازمانی مشروط به اینکه با توجه به اصول و روش های علمی پایهگذاری شود بهعنوان یک عامل توانمند ساز، نقش مهمی در بروز رسانی دانش، مهارت و نگرش کارکنان دارد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و شناسایی محدودیت های آموزش سازمانی مهندسان صنعت آب و برق است. رو چکیده کامل
آموزش های سازمانی مشروط به اینکه با توجه به اصول و روش های علمی پایهگذاری شود بهعنوان یک عامل توانمند ساز، نقش مهمی در بروز رسانی دانش، مهارت و نگرش کارکنان دارد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و شناسایی محدودیت های آموزش سازمانی مهندسان صنعت آب و برق است. رویکرد پژوهش ترکیبی بود که در بخش کمی، از روش پیمایشی و در بخش کیفی از پدیدارشناسی استفاده شده است. ابزار بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته و بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. شرکت-کنندگان بخش کمی، مهندسان آموزشدیده، طی سال 1400 به تعداد 900 نفر و در بخش کیفی مدرسان و کارفرمایان صنعت آب و برق بوده اند. حجم نمونه در بخش کمی، به روش نمونهگیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان 269 نفر تعیین شد و در بخش کیفی با توجه به سطح اشباع نظری با 20 نفر مصاحبه شد. بهمنظور تحلیل اطلاعات کمی از نرمافزار SPSS و برای تحلیل اطلاعات کیفی از روش تحلیل مضمون استفادهشده است. بر اساس یافتههای بخش کمی پژوهش، وضعیت موجود آموزش سازمانی مهندسان صنعت آب و برق در هر 5 بعد آموزش در حد متوسط و پایینتر از متوسط است و بر اساس یافتههای بخش کیفی، عمده-ترین محدودیتهای نظام آموزش شغلی سازمانی مشتمل بر محدودیتهای فرایندی، انگیزشی، فرهنگی و ساختاری اداری است. نتایج پژوهش نشان می دهد که آموزش های سازمانی صنعت آب و برق از کیفیت لازم برخوردار نیست؛ مشکلات فرهنگی و بی توجهی به جایگاه آموزش، فقدان مشوقهای انگیزشی، مشکلات ساختاری- اداری و مشکلات فرایندی و عدم تبعیت آموزش های سازمانی از رویکردهای علمی و منطقی در ایجاد این وضعیت تأثیرگذار است.
پرونده مقاله