پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی ا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی این فرایند اقدام گردید. در مرحله پایانی نیز به منظور اعتباربخشی نظریه پایانی از معیارهای تناسب (بازنگری توسط شرکت کنندگان)، جامعیت (بازنگری توسط شرکتکنندگان)، قابلیت فهم (طراحی مدل و بازبینی توسط متخصصان و شرکتکنندگان)، شفافیت (توضیح روندکار) استفاده شد. رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش نظریه مبنایی بود که محیط پژوهش (جامعه) شامل تمامی معلمان با سابقه در زمینه حضور در دورههای آموزشی ضمنخدمت بود. اطلاعرسانها (نمونه) نیز شامل 23 نفر از معلمان استان خراسان رضوی بودکه براساس روش نمونهگیری هدفمند و قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبههای عمیق نیمهساختارمند و روش تجزیه و تحلیل دادهها، روش پیشنهادی استراس و کوربین بود. نتایج حاوی دو پدیده محوری "انتقال آموزش" و "یادگیری" بود که متأثر از عوامل زمینهای مؤثر یادگیری (یادگیرنده، آموزشدهنده، محتوا، امکانات و تجهیزات آموزشی، زمان و مکان آموزش، ارزشیابی و بازخورد) بودند. این دو پدیده شامل پیامدهای نیز بودند که به دو دسته پیامد برای معلمان (دید منفی و بیانگیزگی نسبت به سایر ضمن خدمتها، اتلاف وقت، کاهش سطح و کیفیت تدریس) و پیامد برای دانشآموزان (بینظمی و شلوغی در کلاس، بهرهمندی از روشهای کلیشهای و تکراری، عدم بهرهمندی از مطالب روز، دلمردگی و روزمرگی) تقسیم شدند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی ا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی این فرایند اقدام گردید. در مرحله پایانی نیز به منظور اعتباربخشی نظریه پایانی از معیارهای تناسب (بازنگری توسط شرکت کنندگان)، جامعیت (بازنگری توسط شرکتکنندگان)، قابلیت فهم (طراحی مدل و بازبینی توسط متخصصان و شرکتکنندگان)، شفافیت (توضیح روندکار) استفاده شد. رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش نظریه مبنایی بود که محیط پژوهش (جامعه) شامل تمامی معلمان با سابقه در زمینه حضور در دورههای آموزشی ضمنخدمت بود. اطلاعرسانها (نمونه) نیز شامل 23 نفر از معلمان استان خراسان رضوی بودکه براساس روش نمونهگیری هدفمند و قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبههای عمیق نیمهساختارمند و روش تجزیه و تحلیل دادهها، روش پیشنهادی استراس و کوربین بود. نتایج حاوی دو پدیده محوری "انتقال آموزش" و "یادگیری" بود که متأثر از عوامل زمینهای مؤثر یادگیری (یادگیرنده، آموزشدهنده، محتوا، امکانات و تجهیزات آموزشی، زمان و مکان آموزش، ارزشیابی و بازخورد) بودند. این دو پدیده شامل پیامدهای نیز بودند که به دو دسته پیامد برای معلمان (دید منفی و بیانگیزگی نسبت به سایر ضمن خدمتها، اتلاف وقت، کاهش سطح و کیفیت تدریس) و پیامد برای دانشآموزان (بینظمی و شلوغی در کلاس، بهرهمندی از روشهای کلیشهای و تکراری، عدم بهرهمندی از مطالب روز، دلمردگی و روزمرگی) تقسیم شدند
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی ا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی پدیده انتقال آموزش در آموزشهای ضمنخدمت سازمان آموزش و پرورش آغاز شد که بدین منظور ابتدا به شناسایی دورههای آموزشی ضمنخدمت دچار شکست انتقال آموزش پرداخته شد در مرحله دوم به بررسی علل و پیامدهای این امر، و در مرحله سوم به طراحی مدل توجیهی این فرایند اقدام گردید. در مرحله پایانی نیز به منظور اعتباربخشی نظریه پایانی از معیارهای تناسب (بازنگری توسط شرکت کنندگان)، جامعیت (بازنگری توسط شرکتکنندگان)، قابلیت فهم (طراحی مدل و بازبینی توسط متخصصان و شرکتکنندگان)، شفافیت (توضیح روندکار) استفاده شد. رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش نظریه مبنایی بود که محیط پژوهش (جامعه) شامل تمامی معلمان با سابقه در زمینه حضور در دورههای آموزشی ضمنخدمت بود. اطلاعرسانها (نمونه) نیز شامل 23 نفر از معلمان استان خراسان رضوی بودکه براساس روش نمونهگیری هدفمند و قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبههای عمیق نیمهساختارمند و روش تجزیه و تحلیل دادهها، روش پیشنهادی استراس و کوربین بود. نتایج حاوی دو پدیده محوری "انتقال آموزش" و "یادگیری" بود که متأثر از عوامل زمینهای مؤثر یادگیری (یادگیرنده، آموزشدهنده، محتوا، امکانات و تجهیزات آموزشی، زمان و مکان آموزش، ارزشیابی و بازخورد) بودند. این دو پدیده شامل پیامدهای نیز بودند که به دو دسته پیامد برای معلمان (دید منفی و بیانگیزگی نسبت به سایر ضمن خدمتها، اتلاف وقت، کاهش سطح و کیفیت تدریس) و پیامد برای دانشآموزان (بینظمی و شلوغی در کلاس، بهرهمندی از روشهای کلیشهای و تکراری، عدم بهرهمندی از مطالب روز، دلمردگی و روزمرگی) تقسیم شدند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر ادامه تحصیل کارکنان بانک انصار انجام گرفته است. روش پژوهش، آمیخته (ترکیبی) است که در آن دادههای کمی و کیفی مورد نیاز، از طریق مصاحبه و پرسشنامه، جمعآوری شده است. پایایی پرسشنامه، با استفاده از روش آلفای کرونباخ (817/0)، محاسب چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر ادامه تحصیل کارکنان بانک انصار انجام گرفته است. روش پژوهش، آمیخته (ترکیبی) است که در آن دادههای کمی و کیفی مورد نیاز، از طریق مصاحبه و پرسشنامه، جمعآوری شده است. پایایی پرسشنامه، با استفاده از روش آلفای کرونباخ (817/0)، محاسبه گردید. به منظور انجام مصاحبه، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، 13 نفر از مدیران بانک انصار و برای اجرای پرسشنامه، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم جامعه، تعداد 380 نفر از پرسنل شاغل در بانک انصار به عنوان نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر برای تحلیل دادههای کیفی از روش کدگذاری استفاده شده است و دادههای بخش کمی نیز با استفاده از روش t تکگروهی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج یافتهها نشان داد که در حال حاضر انگیزه لازم برای ادامه تحصیل در افراد شاغل در بانک انصار وجود دارد ولی تدابیر و امکانات برای همگان مهیا نمیباشد
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب استانداردسازی توسعه منابع انسانی در نظامهای آموزشی است که به روش توصیفی از نوع پیمایشی اجرا گردید. جامعه آماری کلیه اساتید و مدرسین رشتهها و گرایشهای علوم تربیتی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 12 کشوری به تعداد 255 نفراست و نمونه آماری چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب استانداردسازی توسعه منابع انسانی در نظامهای آموزشی است که به روش توصیفی از نوع پیمایشی اجرا گردید. جامعه آماری کلیه اساتید و مدرسین رشتهها و گرایشهای علوم تربیتی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 12 کشوری به تعداد 255 نفراست و نمونه آماری نیز مساوی جامعه آماری، که با استفاده از روش سرشماری انتخاب گردید. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته میباشد. نتایج به دست آمده نشان دادکه ، چارچوب استانداردسازی توسعه منابع انسانی دارای چهار بعد و بیست و سه مؤلفه به شرح زیر میباشد. بعد تعهد، شامل: تعهد علنی جهت توسعه افراد در تمامی سطوح، آگاهی کليه کارکنان از چشمانداز و اهداف کلان، تدوين طرح جامع کسب و کار، تدوين نيازهای آموزشی و توسعه کارکنان، آگاهی کليه کارکنان از نقش خود در موفقيت سازمان، ارتباط مديريت ارشد با نمايندگان کارکنان و ارتباط مديريت ارشد با نمايندگان کارکنان میباشد. بعد طرحریزی، شامل: تدوين منابع لازم آموزش و توسعه، ارزيابی نيازهای آموزش و توسعه با توجه به اهداف، طراحی فرايند ارزيابی نيازهای آموزش و توسعه، تعيين مسئوليت توسعه افراد در سراسر سازمان، صلاحيت مديران جهت توسعه کارکنان، تناسب اهداف و استانداردهای توسعهای و پيوند اهداف آموزشی به استانداردهای خارجی است. بعد اقدام، شامل: معارفه کارکنان جديد و تعيين نيازهای آموزش و توسعه آنها، توسعه مهارتهای کارکنان متناسب با اهداف، آگاهی کارکنان از فرصتهای توسعه، تشويق کارکنان در تعيين نيازهای آموزشی و نحوه تأمين آنها، اقدامات مؤثر جهت تحقق اهداف آموزش و توسعه و اقدامات مؤثر جهت تحقق اهداف آموزش و توسعه میباشد. بعد ارزیابی، شامل: ارزيابی نقش توسعه کارکنان در اهداف، ارزيابی نتايج آموزش و توسعه در سطوح فردی، گروهی و سازمانی و آگاهی مديريت ارشد از هزينهها و منافع توسعه افراد است.
پرونده مقاله
مقاله حاضر، مولفههای حرفهای مبتنی بر دانش عملی برنامه درسی برای مدرسی/آموزشگری در محیط آموزش عالی از نگاه مدرسان حوزه مطالعات برنامهدرسی را مورد کاوش و توصیف قرار داده است. دادههای مورد مطالعه بر اساس پژوهش کیفی اکتشافی و از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختارمند با 12 مدرس ح چکیده کامل
مقاله حاضر، مولفههای حرفهای مبتنی بر دانش عملی برنامه درسی برای مدرسی/آموزشگری در محیط آموزش عالی از نگاه مدرسان حوزه مطالعات برنامهدرسی را مورد کاوش و توصیف قرار داده است. دادههای مورد مطالعه بر اساس پژوهش کیفی اکتشافی و از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختارمند با 12 مدرس حوزه مطالعات برنامه درسی انجام یافته است. یافتهها نشان دادند که مدرسان مورد مصاحبه نگاه یکسانی نسبت به قلمرو برنامه درسی در آموزشگری نداشته اند. یافتهها در سه طبقه: نگاه تخصص محور، نگاه مشارکت محور و نگاه مدرس محور تفکیک شدند.
مولفههای اصلی دانش عملی برنامه درسی در سه نگاه مشتمل بر دو مولفه اصلی: آمادگی برای عمل و اقدام برای عمل برنامه درسی بوده است. اما حدود و ثغور مولفههای حرفهای مربوط به هر کدام از مولفههای اصلی در سه نگاه یکسان نبوده است. در نگاه تخصص محور، مولفههای حرفهای عمل برنامه درسی: فعلیت بخشیدن به طراحی آموزشی، ارتباط برقرار کردن و تأمل بعد از عمل را شامل شده است. در نگاه مشارکت محور، مولفههای حرفهای عمل برنامه درسی: فعلیت بخشیدن به برنامه درسی، ارتباط برقرار کردن و تأمل بعد از عمل را در برگرفته است. در نگاه مدرس محور، مولفههای حرفهای عمل برنامه درسی شامل: فعلیت بخشیدن به برنامه درسی، ارتباط برقرار کردن، تجسم، تأمل حین عمل و تأمل بعد از عمل بوده اس.
پرونده مقاله
تحقيق حاضر با هدف بررسي نقش نظام آموزش باز و از دور بر توسعه نيروي انساني در دانشگاه پيام نور به عنوان متولي و مجري آموزش باز و از دور در ايران و ارائه مدلي براي آن، در قالب روش توصيفي - پيمايشي انجام گرفته است. جامعه آماري اين تحقيق كليه دانشجويان دكتري پيام نور در سا چکیده کامل
تحقيق حاضر با هدف بررسي نقش نظام آموزش باز و از دور بر توسعه نيروي انساني در دانشگاه پيام نور به عنوان متولي و مجري آموزش باز و از دور در ايران و ارائه مدلي براي آن، در قالب روش توصيفي - پيمايشي انجام گرفته است. جامعه آماري اين تحقيق كليه دانشجويان دكتري پيام نور در سال تحصيلي 91-90 به تعداد 1082 نفر بودندكه از اين تعداد 321 نفر به صورت نمونهگيري تصادفي طبقهاي به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، دو پرسشنامه محقق ساخته بود كه بر اساس مباني نظري و پيشينه تحقيق تنظيم شده است. روايي پرسشنامهها توسط صاحبنظران مورد تاييد قرار گرفت و پايايي آن نيز از طريق ضريب آلفاي كرونباخ به ترتيب براي نظام آموزش باز و از دور 898/0 و براي توسعه نيروي انساني872/0 محاسبه شد. براي تجزيه و تحليل دادهها نيز، از آمار توصيفي و استنباطي (تحليل عاملي و تحليل مسير) استفاده شد. بعد از تجزيه و تحليل (تحليل عاملي)، نظام آموزش باز و از دور به ترتيب اولويت دارای 3 مولفه اصلي فناوری، تعامل، امکانات و 22 شاخص و توسعه نيروي انسانی نيز به ترتيب اولويت دارای 4 مؤلفه اصلي دانش، نگرش، مهارت، رفتار و 29 شاخص شد. بر اساس اولويتبندي مولفهها و شاخصهاي آموزش باز و از دور و توسعه نيروي انساني و با استفاده از نرم افزار ليزرل53 /8 (تحليل مسير)، مدل نظريي و ساختاريي ارايه گرديد كه نشان ميدهد، اگر آموزش باز و از دور به همراه مولفهها و شاخصهاي آن در دانشگاههاي داراي نظام باز و از دور به خوبي طراحي، توليد، اجرا و ارزشيابي شود، منجر به توسعه مولفههاي نيروي انساني؛ دانش، نگرش، مهارت، رفتار و شاخصهاي آن در افراد ميشود
پرونده مقاله
هدف این مقاله بررسی چگونگی کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در تربیت معلم و در یک رویکرد وسیعتر در توسعه مدارس است. برای آمادهسازی دانشجویان تربیت معلم و معلمان آینده جهت کار در جامعه به شدت در حال تغییر و سرشار از اطلاعات و فناوری، مؤسسات آموزش عالی در کشورهای م چکیده کامل
هدف این مقاله بررسی چگونگی کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در تربیت معلم و در یک رویکرد وسیعتر در توسعه مدارس است. برای آمادهسازی دانشجویان تربیت معلم و معلمان آینده جهت کار در جامعه به شدت در حال تغییر و سرشار از اطلاعات و فناوری، مؤسسات آموزش عالی در کشورهای مختلف استراتژیهای گوناگونی را برای کاربست فاوا در تربیت معلم اعمال میکنند.
بررسی و تجزیه و تحلیل جهتگیریها و استراتژیهای به کار رفته در کاربست فاوا در سیستمهای آموزشی کشورهای مختلف میتواند مسیر حرکت ما را در بستری که تنها عنصر ثابت آن تغییر است، تا حدود زیادی روشنتر نماید. در همین راستا مقاله حاضر مطالعهای کیفی از نوع فراترکیبی جهت تحلیل و ترکیب مطالعات و کاربست فاوا در آموزش، به خصوص در تربیت معلم، میباشد. نتایج به دست آمده در دو مقوله اصلی شامل کاربست فاوا در آموزش ضمن خدمت معلمان و کاربست فاوا در آموزش پیش از خدمت معلمان، آورده شده است. جهتگیریها و استراتژیهای به کار رفته در کاربست فاوا در آموزش پیش از خدمت معلمان بایستی مبتنی بر رویکرد گلچین شدهای باشد که برنامه استراتژیک، دسترسی مناسب به نرمافزار و سختافزار و پشتیبانی در مؤسسات و رشته مورد نظر، ارائه فعالیتهای تدریس سازنده، ایجاد شبکه میان دانشجویان تربیت معلم و معلمان، افزایش مهارت فاوا مدرسان معلمی و ارشادگرها، و موارد مشابه را در خود داشته باشد. در همین راستا اثربخشترین نحوه کاربست فاوا در مؤسسات آموزشی، بهکارگیری ترکیبی از استراتژیهاست. برای کاربست فاوا در تربیت معلمان و در یک رویکرد کلیتر توسعه مدارس، لازم است بر هر دو نوع آموزش پیش و ضمن خدمت معلمان تأکید گردد. در ابتدا رویکردهای کاربست فاوا در توسعه مدارس بحث میشود؛ سپس روشهای کاربرد فاوا در آموزش پیش از خدمت و ضمن خدمت معلمان مورد بحث قرار میگیرد و نهایتاً این دو حوزه کاری به یکدیگر ارتباط داده شده و به جستجوی شباهتها و تفاوتهای آنها پرداخته میشود
پرونده مقاله
یکی از سیاستگذاریهای مهم آموزش عالی در اغلب کشورها میتواند ساخت و تولید سرمایه اجتماعی از طریق توسعه کیفیت آموزش منابع انسانی باشد. سیستمهای آموزشی میتوانند با فراهمآوری فرصتهای کیفی آموزش برای همهی ذینفعان زمینه مناسبی برای حضور آنان در حوزههای مختلف عمومی و ا چکیده کامل
یکی از سیاستگذاریهای مهم آموزش عالی در اغلب کشورها میتواند ساخت و تولید سرمایه اجتماعی از طریق توسعه کیفیت آموزش منابع انسانی باشد. سیستمهای آموزشی میتوانند با فراهمآوری فرصتهای کیفی آموزش برای همهی ذینفعان زمینه مناسبی برای حضور آنان در حوزههای مختلف عمومی و اجتماعی را فراهم آورند. اما آنچه باید در ارزیابی این سیاستگذاری مدنظر قرار گیرد توجه به مفاهیم نظری مختلف کیفیسازی آموزش است. یکی از مهمترین مفاهیم نظری تأثیرگذار بر کیفیت توسعه منابع انسانی در دهههای اخیر، توجه به ارتباط و بسط کیفیت آموزش با ساخت و تولید سرمایه اجتماعی است. لذا در این مقاله با رویکرد توصیفی، تحلیلی و کیفی به بررسی این مقوله مهم میپردازد. بنابراین با تحلیل مفهوم سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با کیفیت مهارتهای آموزشی مورد نیاز منابع انسانی میتوان سیاستگذاری مناسبی برای ارتقاء کیفیت آموزش عالی به عمل آورد و در نهایت نتیجه گرفته شده است که برقراری توازن و تعادل در ابعاد اقتصادی و فرهنگی، ضرورت سیاستگذاری عالمانه در کیفیت آموزش عالی است.
پرونده مقاله
در حال حاضر اعضای هیأت علمی به عنوان رکن اساسی در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی در نظر گرفته می شوند. همچنین تحولات آینده دانشگاهها به شایستگی ها، نوآوری ها و برنامه های توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی بستگی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل و شایستگیهای اعضای هیئت علمی و چکیده کامل
در حال حاضر اعضای هیأت علمی به عنوان رکن اساسی در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی در نظر گرفته می شوند. همچنین تحولات آینده دانشگاهها به شایستگی ها، نوآوری ها و برنامه های توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی بستگی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل و شایستگیهای اعضای هیئت علمی و در چارچوب رویکرد کیفی و تحلیل محتوا صورت گرفته است. جامعه پژوهش شامل کلیه اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های دولتی می باشد، نمونه گیری در این پژوهش بر اساس منطق نمونه گیری در روشهای کیفی بصورت هدفمند و با استفاده از روش نمونه گیری ملاك محور و شبكه اي انجام شده است. تعداد اطلاع رسان های پژوهش بر مبنای اصل اشباع در تحقیقات کیفی و 23 نفر می باشد و از دانشگاه های مختلف انتخاب شده اند. اطلاعات مورد نیاز برای تحقیق با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شدهاند. تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از مصاحبه ها در چند مرحله و با استفاده از راهبرد تحليل مضموني صورت گرفت. براي حصول اطمينان از اعتبار نتايج از ممیزی همگنان و بازبيني اعضا استفاده شده است. نتایج بدست آمده از پژوهش نشان داد که می توان شایستگیهای اعضای هیئت علمی را در شش بعد شایستگیهای آموزشی، پژوهشی، سازمانی، اخلاقی، فردی و حرفه ای و 44 زیر شایستگی طبقه بندی نمود.
پرونده مقاله
هدف از انجام این تحقیق، بررسی سطوح برونسپاری آموزش از دیدگاه کارشناسان آموزش ادارات دولتی خراسان جنوبی است. این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری تمامی کارشناسان آموزش ادارات دولتی استان خراسان جنوبی میباشد که تعداد آنها 60 نفر می باشد. با توجه به کو چکیده کامل
هدف از انجام این تحقیق، بررسی سطوح برونسپاری آموزش از دیدگاه کارشناسان آموزش ادارات دولتی خراسان جنوبی است. این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری تمامی کارشناسان آموزش ادارات دولتی استان خراسان جنوبی میباشد که تعداد آنها 60 نفر می باشد. با توجه به کوچک بودن حجم جامعه و امکان دسترسی به تمام اعضای جامعه در این تحقیق از روش سرشماری استفاده شد و كل جامعه آماري به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامه محقق ساخته جهت جمعآوری اطلاعات استفاده شد. روايي محتوايي اين پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتيد صاحبنظر در حوزه آموزش و برنامهريزي درسي و مديريت آموزشي با اندكي تغييرات مورد تأييد قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق آزمون آلفای کرانباخ 92/0 محاسبه شد. نتایج نشان داد، اکثر کارشناسان آموزش ادارات دولتی استان خراسان جنوبی با برونسپاری آموزش های سازمانی در ابعاد هدف، حيطه، محتوا، مدت و فرايند آموزش موافقند اما بین دیدگاه آنها در خصوص برونسپاری آموزشهای سازمانی (سطوح هدف، حيطه، محتوا، مدت و فرايند آموزش) به لحاظ سابقه شغلی و سطح تحصیلات تفاوت معناداری مشاهده نشد.
پرونده مقاله
تحقیق حاضر به منظور بررسی نیازهای مهارتی حسابرسان مستقل؛ مدیران مالی و تحلیلگران مالی در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران انجام گردیده است. در این تحقیق، بهمنظور ارزیابی مهارت های موردنیاز از «مدل مهارت های کاتز» که شامل مهارت های «فنی»، «انسانی» و «ادراکی» است، است چکیده کامل
تحقیق حاضر به منظور بررسی نیازهای مهارتی حسابرسان مستقل؛ مدیران مالی و تحلیلگران مالی در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران انجام گردیده است. در این تحقیق، بهمنظور ارزیابی مهارت های موردنیاز از «مدل مهارت های کاتز» که شامل مهارت های «فنی»، «انسانی» و «ادراکی» است، استفاده شده است. این پژوهش از نوع «توصیفی –پیمایشی» است. جامعه آماری متشکل از کلیه حسابرسان مستقل؛ مدیران مالی و تحلیلگران مالی شاغل در شرکت های موجود در بازار بورس تهران در سالهای 1382 تا 1392 می باشد. تعداد نمونه های این تحقیق 456 نفر بودند. ابزار تحقیق نیز پرسشنامه بود که پایایی آن توسط نرم افزار SPSS و با ضریب آلفای کرونباخ 92/. محاسبه گردید. نتایج تحقیق نشان داد در سؤال یک میزان نیاز افراد جامعه تحقیق به مهارت فنی بیش از سایر نیازها می باشد. در سؤال دوم رابطه ای بین تحصیلات و نیازهای مهارتی افراد وجود ندارد. نتایج سؤال سوم عدم وجود رابطه بین سنوات خدمت و نیازهای مهارتی افراد را نشان داد. همچنین نتایج سؤال چهارم نشاندهنده عدم وجود رابطه بین حوزه فعالیت تخصصی با نیازهای مهارتی افراد را نشان داد.
پرونده مقاله
با توجه به ضرورت و اهميت آموزش در جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، تحقیق حاضر با هدف تدوین استراتژیهای نظام آموزش منابع انسانی در این سازمان طراحی شده است. در این تحقیق جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهای پیش رو با تعدادی از خبرگان و صاحبنظران فعال در ج چکیده کامل
با توجه به ضرورت و اهميت آموزش در جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، تحقیق حاضر با هدف تدوین استراتژیهای نظام آموزش منابع انسانی در این سازمان طراحی شده است. در این تحقیق جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهای پیش رو با تعدادی از خبرگان و صاحبنظران فعال در جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران، مصاحبه به عمل آمده و با استفاده از مدلSWOT از تلاقی این عوامل با هم استراتژیهای مناسب در چهار دسته SO، ST،WO ،WT تبیین گردیده است. در مرحله بعد برای انتخاب بهترین استراتژی جهت توسعه نظام آموزش در جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران ماتریس برنامهریزی استراتژیک کمی (QSPM) به کار گرفته شده است. جهت تعیین وزن های عوامل SWOT پرسشنامه ای بر اساس مقیاس لیکرت به صورت 5 گزینه ای طراحی و توسط تعدادي از کارشناسان و خبرگان سازمان تکمیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد استراتژی های محافظه کارانه مناسب ترین استراتژی ها برای توسعه نظام آموزش می باشند. استراتژی "استقرار نظام برنامهريزي و مديريت آموزشي در جمعيت" با نمره جذابیت 6.02 به عنوان بهترین استراتژی پیشنهاد شده است.
پرونده مقاله
هدف مقاله حاضر ارائه مدل جامع مدیریت آموزش جهت ارتقاء بهرهوری مدیران و کارکنان صنعت چاپ و نشر بانك ملي ایران است. این پژوهش از نوع طرحهای تحقیق آمیخته است و در آن پژوهش كيفي از نوع تحليل پديدارشناسانه و كمي از نوع همبستگي مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه پژوهش متکش چکیده کامل
هدف مقاله حاضر ارائه مدل جامع مدیریت آموزش جهت ارتقاء بهرهوری مدیران و کارکنان صنعت چاپ و نشر بانك ملي ایران است. این پژوهش از نوع طرحهای تحقیق آمیخته است و در آن پژوهش كيفي از نوع تحليل پديدارشناسانه و كمي از نوع همبستگي مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه پژوهش متکشل از دو گروه است. بخش اول؛ خبرگان صنعت چاپ و نشر هستند که با استفاده از روش نمونهگيري هدفمند تا مرز اشباع نظري 45 نفر از خبرگان صنعت چاپ و نشر به عنوان نمونه نهايي، در اين پژوهش مشاركت داشتند. همجنین در بخش دوم كليه كاركنان شركت چاپ و نشر بانك ملي ايران جامعه پژوهش را تشکیل دادند که با استفاده از فرمول كوكران و نيز نمونهگيري تصادفي 150 نفر از كاركنان اين شركت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. روش گردآوري دادهها در مرحله اول با استفاده از مصاحبه نيمه ساختارمند انجام گرفته است و همچنین ابزار جمعآوري دادهها در بخش دوم پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته میباشد. در اين پژوهش براي تحليل دادهها در بخش کیفی از رويكرد كلايزي و براي تحليل دادههاي حاصله از اجراي بخش کمی پژوهش از روش معادلات ساختاري استفاده شد. تحلیل و تفسیر دادهها با اجرای فرضیههای ساختاری در مدل، نشان میدهد که نیازسنجی آموزشی، برنامهریزی آموزشی، ارائه و اجرای آموزش، ارزیابی نتیجه آموزش و دستاوردهای آن و نظارت، پنج عامل مستقل موثر بر وضعیت "سیستم مدیریت آموزش" در صنعت چاپ و نشر بانک ملی ایران هستند. همچنین مدل معادلات ساختاري پیشنهادی از برازندگي خوبي برخوردار است. در نهایت نتایج پژوهش نشان داد که مدل جامع مدیریت آموزش، جهت ارتقاء بهرهوری مدیران و کارکنان صنعت چاپ و نشر بانک ملّی ایران که در این مقاله طراحی و از لحاظ نظری و تجربی مورد تأیید قرار گرفت، کاملاً آماده استقرار در این شرکت میباشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر باهدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای شایستگیهای دستیاران آموزشی در محیط یادگیری الکترونیکی انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربری و از منظر گردآوری اطلاعات ازنوع کیفی- اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش، دستیاران متخصص و باتجربه در محیط یادگیری الکترونیکی بوده اس چکیده کامل
پژوهش حاضر باهدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای شایستگیهای دستیاران آموزشی در محیط یادگیری الکترونیکی انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربری و از منظر گردآوری اطلاعات ازنوع کیفی- اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش، دستیاران متخصص و باتجربه در محیط یادگیری الکترونیکی بوده است. برای نیل به هدف پژوهش ادبیات، مبانی نظری و تجربی تحقیق مطالعه شد. هم چنین با استفاده از روش مصاحبه اکتشافی نیمه ساختار یافته با 22 نفر از متخصصین در زمینهی موضوع، به صورت هدفمند، اطلاعات گردآوری و با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج پژوهش، مدل شایستگیهای دستیاران در چهار بعد: شایستگیهای تخصصی- حرفهای (آموزشی، پژوهشی، دانش موضوعی، مدیریت کلاس) شایستگیهای میان فردی ارتباطی- اجتماعی (فعالیت تیمی و تعاملی)، شایستگی های مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات (تفکر فناوری اطلاعات و ارتباطات، دانش فناوری اطلاعات و ارتباطات، مهارت فناوری اطلاعات و ارتباطات) و شایستگیهای عمومی و فردی (ادراکی، خلاقیت و نوآوری، اخلاق و رفتاری) شناسایی و طراحی شد.
پرونده مقاله
یکی از راهبردهای ارتقای کیفی دانشگاهها توجه به رشد و بالندگی اعضای هیئت علمی است. بر این اساس دانشگاهها تلاش میکنند تا با ارائه برنامههایی به منظور بالندگی اعضای هیئت علمی، گامی در جهت ارتقای کیفیت بردارند. علیرغم تاکید فوق، استقبال اساتید از برنامههای بالندگی ه چکیده کامل
یکی از راهبردهای ارتقای کیفی دانشگاهها توجه به رشد و بالندگی اعضای هیئت علمی است. بر این اساس دانشگاهها تلاش میکنند تا با ارائه برنامههایی به منظور بالندگی اعضای هیئت علمی، گامی در جهت ارتقای کیفیت بردارند. علیرغم تاکید فوق، استقبال اساتید از برنامههای بالندگی هیئت علمی در حد انتظار نبوده است و این موضوع نیازمند مطالعه و رسیدگی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارتقای برنامههای بالندگی هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، درصدد شناسایی نقاط ضعف آن از دیدگاه اساتید است. در طرحی کیفی و پدیدارشناسانه، مصاحبههای نیمهساختاریافتهای با 29 نفر از اساتید دانشگاه شهید بهشتی انجام و از آنان درباره نقاط ضعف برنامههای بالندگی هیئت علمی دانشگاه سوال شده است. مصاحبههای پیادهسازی شده با استفاده از روش اشتراوس-کوربین و در سه مرحله کدگذاری شدند. در نتیجه فرایند کدگذاری، چهارده نقطه ضعف برای برنامههای بالندگی شناسایی شدند که عبارتند از: «بیتوجهی به ابعاد گوناگون بالندگی هیئت علمی»، «بینظمی در برنامهها»، «بیتوجهی به انگیزانندههای درونی»، «بیتوجهی به تفاوتهای فردی»، «اجرا نشدن نیازسنجی»، «تعداد و تکرار کم برنامهها»، «منعطف نبودن زمان برنامهها»، «اطلاعرسانی ضعیف»، «موضوعات نامناسب»، «محتوای نامناسب»، «روشهای یاددهی-یادگیری غیراثربخش»، «تعامل و مشارکت پایین»، «نبود سازوکارهای کافی برای ارزیابی اثربخشی دوره» و «ضعف کانالهای بازخورد». برای دستیابی به دیدگاهی جامعتر درباره برنامههای بالندگی هیئت علمی، نقاط ضعف شناسایی شده، در قالب عناصر برنامه درسی طبقهبندی شدند و مورد بحث قرار گرفتند. در مجموع بر اساس یافتههای پژوهش میتوان گفت برنامههای بالندگی هیئت علمی دانشگاه در هر چهار گروه هدف، محتوا، روشهای یاددهی-یادگیری و روشهای ارزیابی نیاز به یک بازنگری اساسی دارد.
پرونده مقاله
هدف این مطالعه، شناسایی و بررسی عوامل فردی مؤثر در انتقال یادگیری به محیط کار برای بهبود عملکرد و توسعه شایستگی های مرتبط با حوزه ی شغلی می باشد. روش پژوهش پیمایشی و جامعه ی آماری کلیه کارکنان حوزه حمل و نقل و ترافیک استان تهران به تعداد 910 نفر می باشد. نمونه آمار چکیده کامل
هدف این مطالعه، شناسایی و بررسی عوامل فردی مؤثر در انتقال یادگیری به محیط کار برای بهبود عملکرد و توسعه شایستگی های مرتبط با حوزه ی شغلی می باشد. روش پژوهش پیمایشی و جامعه ی آماری کلیه کارکنان حوزه حمل و نقل و ترافیک استان تهران به تعداد 910 نفر می باشد. نمونه آماری به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای از طریق فرمول کوکران و به تعداد 270 نفر (کارکنانی که حداقل6 ماه و حداکثر یکسال از گذراندن دوره های آموزشی آنها گذشته)، انتخاب شدند. گردآوری داده ها به صورت مطالعات کتابخانه ای و تحقیق میدانی از طریق پرسشنامه ی محقق ساخته با تائید روایی محتوا توسط چند تن از محققان علوم تربیتی و مدیریت و پایایی ابزار با ضریب آلفای کرونباخ (0.77) بدست آمد. به منظور شناسایی عوامل فردی از تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تاییدی و برای تعیین مناسب ترین عامل ها از چرخش واریماکس استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد: مولفه های خودکارآمدی، انتظارات از نتایج عملکرد، توانایی شناختی، نگرش شغلی، جهتگیری، تعهد سازمانی، آمادگی یادگیرنده، ویژگیهای شخصیتی، منبع کنترل، احساس مثبت، خودآگاهی، ویژگیهای جمعیت شناختی، دریافت از منابع یادگیری، گشودگی تجربه، انگیزش انتقال، سودمندی و ارزش ادراک شده و هدف محوری غیر از مولفه های مقاومت در برابر تغییر و سطح انگیزش، از عوامل فردی مؤثر بر انتقال یادگیری میباشند. براساس نتايج به دست آمده از آزمون فریدمن نیز عامل«تعهد سازمانی» با میانگین 76/12 بیشترین تأثیر و عامل«سطح انگیزش» با میانگین 58/4 کمترین تأثیر را بر انتقال یادگیری داشته است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی آسیب های مرتبط با عملکرد نظام آموزش عالی در زمینه توسعه منابع انسانی استان یزد با بکارگیری پارادایم کیفی و اصول نظریه مبنایی یا داده بنیاد و ارائه پیشنهاداتی به منظور اتخاذ راهکارهای مناسب جهت جبران و رفع آسیب ها و نقاط ضعف شناسایی شده چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی آسیب های مرتبط با عملکرد نظام آموزش عالی در زمینه توسعه منابع انسانی استان یزد با بکارگیری پارادایم کیفی و اصول نظریه مبنایی یا داده بنیاد و ارائه پیشنهاداتی به منظور اتخاذ راهکارهای مناسب جهت جبران و رفع آسیب ها و نقاط ضعف شناسایی شده، انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از لحاظ نحوۀ گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات توصیفی و غیرآزمایشی است. داده های مورد نیاز این مطالعه از طریق انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند با 45 نفر از خبرگان، نخبگان، سياست گذاران، برنامهريزان و مديران استاني، متخصصان و کارشناسان منابع انسانی استان که به نوعي در فرايند توسعه منابع انساني استان يزد دخيل بودند، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مقایسه مداوم به شیوه استراوس و کوربین انجام شد. بر اساس یافته های این مطالعه، اصلیترین آسیبهای وارد بر عملکرد نظام آموزش عالی در زمینه توسعه نیروی انسانی استان یزد، ضعف منابع و کارکرد آموزشی موسسات آموزش عالی استان، نامناسب بودن سیاست های توسعه علم و فناوری و عدم توجه به آمایش در نظام آموزش عالی بود. بر این اساس مهم ترین راهکارها در جهت کاهش میزان آسیب های نظام آموزش عالی در زمینه توسعه منابع انسانی استان یزد، برقراری سازوکارهایی به منظور ایجاد ارتباط بین دانشگاه و بخش های اقتصادی استان، اجرای مطالعات آمایش در نظام آموزش عالی و بازنگری در شیوه-های آموزشی پیشنهاد شده است.
پرونده مقاله
هدف کلی این پژوهش، شناسایی و اولویتبندی موانع بهرهمندی موثر از مکانیسمهای کنوانسیون تغییرات اقلیم سازمان ملل متحد با تاکید بر آموزش سازمانی بر اساس مدل سه شاخگی، اولویتبندی آنها و بررسی نحوه تاثیرگذاری این موانع است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، اکتشافی و از نظر ما چکیده کامل
هدف کلی این پژوهش، شناسایی و اولویتبندی موانع بهرهمندی موثر از مکانیسمهای کنوانسیون تغییرات اقلیم سازمان ملل متحد با تاکید بر آموزش سازمانی بر اساس مدل سه شاخگی، اولویتبندی آنها و بررسی نحوه تاثیرگذاری این موانع است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، اکتشافی و از نظر ماهیت موضوعی، کاربردی - توسعهای و روش بررسی آن نیز توصیفی تحلیلی است. همچنین نحوه گردآوری دادهها با روش آمیخته کمی و کیفی از طریق مطالعات کتابخانهای و میدانی است که از طریق مصاحبه با 40 نفر از خبرگان و متخصصان آشنا با انواع مکانیسمهای مالی و غیرمالی کنوانسیون تغییرات اقلیم به صورت نیمهساختاریافته هدفمند و تکمیل پرسشنامه محققساخته انجام شده است. در مرحله اول با مطالعات اسنادی و نتایج مصاحبه با خبرگان با روش کدگذاری باز، 212 مقوله به عنوان موانع شناسایی شد که بر اساس مدل سه شاخگی در سه گروه عوامل محتوایی (رفتاری)، زمینهای و ساختاری طبقهبندی گردیدند. سپس با حذف موارد تکراری و بررسی موارد مرتبط با موضوع پژوهش، 44 گزاره پرسشنامه استخراج شد که با انجام روایی محتوایی، 36 گزاره انتخاب و پایایی آن با آلفای کرونباخ 812/0 تأیید گردید و اولویتبندی آسیبها، از طریق روش دلفی فازی انجام شد. نحوه تأثیرپذیری موانع شناسایی شده با استفاده از تکنیک MICMAC و ISM نیز صورت گرفت. یافتهها بیانگر آن است که بعد از قوانین و مسائل حقوقی ملی و بینالمللی، آموزش در سطح دوم تاثیرگذاری قرار دارد. در بین مولفههای آموزش، نبود فرآیند مناسب نیازسنجی آموزشی برای سطوح و مخاطبین مختلف، کمبود مدرسان آشنا به مکانیسمها و کمبود محتواهای مناسب آموزشی از جمله مسائل اولویتدار تعیین شد.
پرونده مقاله
امروزه سازمانها از جمله مراکز دانشگاهی با تحولات و چالشهای بسیاری رو به رو هستند. از جمله این تحولات ظهور تکنولوژیهای در حال توسعه است. بنابراین عدم آگاهی نسبت به ظهور و جنبههای استراتژیک کاربردی تکنولوژیهای موجود میتواند سازمانها را با بحرانهای غیر قابل برگشتی چکیده کامل
امروزه سازمانها از جمله مراکز دانشگاهی با تحولات و چالشهای بسیاری رو به رو هستند. از جمله این تحولات ظهور تکنولوژیهای در حال توسعه است. بنابراین عدم آگاهی نسبت به ظهور و جنبههای استراتژیک کاربردی تکنولوژیهای موجود میتواند سازمانها را با بحرانهای غیر قابل برگشتی روبه رو کند. از جمله این تکنولوژیها ابزارهای وب 2.0 هستند که مورد توجه پژوهش حاضر قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی کارکردهای ابزارهای وب 2.0 در توسعه حرفهای منابع انسانی بوده است. به همین جهت پژوهش حاضر با مرور نظاممند ادبیات و تکنیک تحلیل محتوای کیفی (تحلیل مضمون) در میان منابع گردآوری شده از پایگاه علمی اِسکوپوس، تعداد 22 مقاله را بررسی کرده است. یافتهها حاکی از این هستند که فناوری وب 2.0 دارای چهار کارکرد اصلی؛ تغییر استراتژیهای فرآیند یادگیری کارکنان، تغییر استراتژیهای مدیریت دانش منابع انسانی، تغییر استراتژیهای تعاملات و ارتباطات منابع انسانی و تغییر چشم انداز توسعه منابع انسانی در فرآیندهای توسعه حرفهای کارکنان در سازمانها بوده است. همچنین سازمانهای ارائه دهنده خدمات از جمله آموزشی، پزشکی و کتابداران در استفاده از چنین ابزارهایی جهت فرآیندهای توسعه حرفهای کارکنان خود پیشرو بودند. در نهایت ساختاری مفهومی در کارکرد ابزارهای وب 2.0 در توسعه حرفهای منابع انسانی در سازمانها ارائه شده است. در نهایت پژوهش حاضر بر تعامل پژوهشگران و کارشناسان توسعه منابع انسانی در دانشگاهها و سازمانها تاکید دارد. تا کارشناسان توسعه منابع انسانی از وجود چنین ابزارها و فناوریهایی در جریان یادگیری و توسعه حرفهای منابع انسانی آگاهی یابند و در جهت کاربرد آنها گام بردارند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کمی و با بهره گیری از روش پیمایش، درصدد تحلیل عملکرد مدیریت منابع انسانی در شناسایی و رفع نیازهای توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی بوده است. بدین منظور از میان 850 عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی تعداد270 عضو بعنوان حجم نمونه تعیین و در چارچوب ن چکیده کامل
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کمی و با بهره گیری از روش پیمایش، درصدد تحلیل عملکرد مدیریت منابع انسانی در شناسایی و رفع نیازهای توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی بوده است. بدین منظور از میان 850 عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی تعداد270 عضو بعنوان حجم نمونه تعیین و در چارچوب نمونه گیری طبقه ای نسبی قرار گرفت. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. روایی پرسشنامه فوق به وسیله صاحب نظران امر مورد تائید و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کورنباخ .89 محاسبه شد. ضمن آنکه داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل واقع گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که میزان برخورداری اعضای هیأت علمی از نیازهای توسعه حرفه ای پژوهشی، آموزشی، فردی، سازمانی و اخلاقی در سطح بالایی گزارش شده است، لیکن عملکرد مدیریت منابع انسانی تنها در رفع نیازهای توسعه حرفه ای آموزشی در حد مطلوب گزارش شده است و در رفع سایر نیازها در سطح نامطلوبی گزارش شده است. بنابراین شکاف اساسی میان نیازهای توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی با عملکرد مدیریت منابع انسانی در رفع این نیازها قابل مشاهده است. چنین شکافی ضرورت تغییر و اصلاح رویه نظام مدیریت منابع انسانی در نیازسنجی و برنامه ریزی توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی را یادآور می شود.
پرونده مقاله
زمینه و هدف: تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل عوامل موثر بر شایستگی رهبری مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی انجام شده است.
روش کار : این پژوهش به روش ترکیبی بوده که در بخش کیفی از روش متوالی- اکتشافی و در بخش کمی روش توصیفی – پیمایشی استفاده شده است. مشارکت کنندگان در بخش ک چکیده کامل
زمینه و هدف: تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل عوامل موثر بر شایستگی رهبری مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی انجام شده است.
روش کار : این پژوهش به روش ترکیبی بوده که در بخش کیفی از روش متوالی- اکتشافی و در بخش کمی روش توصیفی – پیمایشی استفاده شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل 21 نفر از صاحبنظران دانشگاهی بوده اند که بصورت هدفمند و با روش صاحبنظران کلیدی و استفاده از روش اشباع نظری انتخاب شده اند و در بخش کمی جامعه آماری کلیه هیئت علمی و کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس به تعدا 1800 نفر بوده اند که برای تعیین حجم نمونه از جامعه آماری از جدول مورگان استفاده شده که براساس اين جدول از تعداد 1800 هیئت علمی و کارمنددانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس ،تعداد 317 نفر از آنها انتخاب شدند . ابزار پژوهش در بخش کیفی ، مصاحبه اکتشافی و نیمه ساختمند و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته ؛ عوامل موثر بر شایستگی رهبری مدیران که براساس مضامین بدست آمده در مرحله کیفی طراحی شده،استفاده گردیده است.
نتایج:نتایج بدست در بخش کیفی عوامل موثر بر شایستگی رهبری را در قالب21 ویژگی پایه،4 ویژگی سازمان دهنده(اخلاق گرایی،انگیزشی،مدیریتی،ساختاری) و دو عامل فراگیر(فردی و سازمانی) نشان داد که براساس این یافته ها مدل عوامل موثر بر شایستگی رهبری مدیران طراحی گردیدو نتایج بخش کمی نشان داد که عامل ساختاری در دانشگاه ها بر روی شایستگی های رهبران و مدیران تاثیر زیادی می گذارد و مدل بدست آمده از برازش مطلوبی برخوردار است.
نتیجه گیری:با توجه به نتایج تحقیق، چهار عامل تاثیر گذار بر شایستگی رهبری بدست آمده که عبارتند از:اخلاق گرایی،انگیزشی،مدیریتی،ساختاری است که لازم است راهبردهای کلان و خرد که موجبات بروز و ظهور شایستگی های رهبری در مدیران دانشگاه آزاد را فراهم می کند اتخاذ شود.
پرونده مقاله
توسعه همه جانبه تعلیم و تربیت در هر کشوری در گرو معلمان حرفهای است ؛ یکی از روشهای مؤثر در پرورش حرفهای معلمان بهرهگیری ایشان از یادگیریهای غیررسمی است. هدف اصلی از انجام این تحقیق شناسایی و اولویت بندی روشهای یادگیری غیررسمی معلمان مدارس متوسطه است . پژوهش حاضر ب چکیده کامل
توسعه همه جانبه تعلیم و تربیت در هر کشوری در گرو معلمان حرفهای است ؛ یکی از روشهای مؤثر در پرورش حرفهای معلمان بهرهگیری ایشان از یادگیریهای غیررسمی است. هدف اصلی از انجام این تحقیق شناسایی و اولویت بندی روشهای یادگیری غیررسمی معلمان مدارس متوسطه است . پژوهش حاضر به لحاظ هدف ، اکتشافی و از نظر ماهیت موضوعی ، کاربردی – توسعه ای و یک مطالعه توصیفی تحلیلی است . در این پژوهش از رويكرد ترکیبی استفاده گردید. در بخش کیفی با استفاده از روش اكتشافي ضمن کدگذاری باز و محوری به شناسایی روشها و شیوه یادگیری غیررسمی و در بخش کمّی نیز با استفاده از روش پیمایش به شناخت وضعیت موجود شيوههاي يادگيري غيررسمي معلمان پرداخته شد . در این تحقیق برای جمعآوری اطلاعات در بخش کیفی از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته با نمونه گیری هدفمند(گلوله برفي) و از روش بازآزمون و توافق درونموضوعی برای محاسبه پایایی مصاحبه های انجام گرفته و در بخش کمی برای اطمینان از پایایی پرسشنامه ، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید که مقدار آن 0.90 به دست آمد . 349 معلم به عنوان حجم نمونه به روش تصادفيخوشهايچندمرحلهاي و با استفاده از فرمول تعيين حجمکوکران از جـامعه آماری(3724 نفر) برآورد شد . بر اساس یافته های پژوهش 16 روش كسب شايستگيها ، شناسایی که در قالب 5 طبقه تقسیم بندی گردید که عبارتند از : مباحثه با دیگران ( شامل مؤلفههای استنباط از اظهاردیگران- يادگيري از طريق بحثهاوگفتگو- پیامهای کلامی غیررسمی ) ، تعامل با همتايان ( شامل مؤلفههای پروژههایگروهی- فعالیت با دیگران- تسهیم تجارب- طوفان فکری ) ، رفتار( شامل مؤلفههای تقلید از دیگران- استنباط از رفتار دیگران- رفتار غیر بیانی تحسین برانگیز- رفتار غیر بیانی الزام آور ) ، فضای مجازی( شامل مؤلفههای جستجوی اینترنت- حضور در شبکه های اجتماعی ) و تجربه ( شامل مؤلفههای آزمون و خطا حین تدریس- حضور در محافل علمی خارج از مدرسه- بازخورد تدریس در کلاس ) .
پرونده مقاله
یکی از چالشهای مدیریت منابع انسانی سازمانها بهخصوص در آموزشوپرورش، نحوه انتخاب و ارتقاء مدیران است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیها و توانمندی های مورد نیاز مدیران عالی آموزشوپرورش و ارائه مدل شایستگی مدیران جهت استفاده مراکز ارزیابی برای ارتقاء، انتخ چکیده کامل
یکی از چالشهای مدیریت منابع انسانی سازمانها بهخصوص در آموزشوپرورش، نحوه انتخاب و ارتقاء مدیران است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیها و توانمندی های مورد نیاز مدیران عالی آموزشوپرورش و ارائه مدل شایستگی مدیران جهت استفاده مراکز ارزیابی برای ارتقاء، انتخاب و انتصاب مدیران طراحي شد. برای انجام پژوهش از رويکرد پژوهش آميخته استفاده گرديد. این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی– کمی) بود. ابتدا در مرحله کیفی مطالعه اکتشافی انجام شد و رویکرد پژوهش قیاسی- استقرایی بوده است. روش پژوهش در قسمت کمی توصيفي (غير آزمايشي) و طرح پژوهش همبستگي از نوع تحليل معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، کلیه صاحبنظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزشوپرورش بود که با استفاده از نمونهگیری هدفمند مبتنی بر گلوله برفی با 17 نفر از صاحبنظران مصاحبه شد و در قسمت دلفی 25 نفر از آنها انتخاب شدند. و جامعه آماري در مرحله کمی کلیه مدیران آموزشوپرورش شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای 462 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مرحله کیفی مصاحبه نیمه ساختار و در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل اطلاعات در قسمت کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و تحلیل دلفی و در قسمت کمی از روشهای تحلیل توصیفی، تحلیل همبستگی و تحلیل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مؤلفههای الگوی شایستگی مدیران آموزشوپرورش عبارتاند از: شایستگی دانشی، شایستگی حرفهای، شایستگی شخصیتی، شایستگی اجرایی، شایستگی رهبری و هدایت، شایستگی ارتباطی و شایستگی ادراکی.
پرونده مقاله
مدیران ستادی آموزش و پرورش نقش کلیدی در سیاستگذاری، خطمشی گذاری، برنامهریزی کلان، و نظارت بر عملکرد دستگاه آموزش و پرورش ایفا می نمایند به همین دلیل انتخاب این دسته از مدیران از حساسیت ویژهای برخوردار است. با عنایت به تأکید سند تحول بنیادین مبنی گزینش مدیران در سطوح چکیده کامل
مدیران ستادی آموزش و پرورش نقش کلیدی در سیاستگذاری، خطمشی گذاری، برنامهریزی کلان، و نظارت بر عملکرد دستگاه آموزش و پرورش ایفا می نمایند به همین دلیل انتخاب این دسته از مدیران از حساسیت ویژهای برخوردار است. با عنایت به تأکید سند تحول بنیادین مبنی گزینش مدیران در سطوح مختلف بر اساس شایستهسالاری در راهکار 22- 6 "زیرنظام راهبری و مدیریت"، این مقاله به شناسایی معیارهای شایستگی مدیران ستادی آموزش و پرورش در تراز این زیرنظام و از دیدگاه تدوین کنندگان سند تحول بنیادین و متخصصان این حوزه می پردازد. با توجه به ماهیت پرسش و هدف این پژوهش، رویکرد آن کیفی و با روش نظریه برخاسته از داده ها و طرح ساختارگرای چارمرز انجام شده است. داده های موردنیاز پژوهش از طریق انجام مصاحبههای نیمه ساخت یافته و به روش نمونه گیری هدفمند با 22 نفر متخصص شامل نه نفر از تدوینکنندگان سند تحول بنیادین، هفت نفر از کارشناسان و مجریان زیرنظام راهبری و مدیریت و شش نفر از اعضای هیئتعلمی رشته مدیریت آموزشی گردآوری گردید. متن مصاحبهها که شامل 35 ساعت مصاحبه عمیق و انفرادی با جامعه پژوهش بودند، پیادهسازی و با روش تحلیل مضمون (تم) تحلیل شدند. در مجموع 63 شایستگی به عنوان شایستگیهای موردنیاز برای مدیران ستادی آموزش و پرورش شناسایی، که در قالب 17 زیر مقوله و شش مقوله اصلی یعنی ارزشها و نگرشها، مهارتها و توانمندیهای مدیریتی، ویژگیهای شخصیتی، دانش و مهارت شخصی، دانش و مهارت سازمانی، نظارت و کنترل و نهایتاً در دو بعد تخصصی و عمومی تعیین و تعریف گردیدند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر جانشین پروری بر انتقال دانش در آموزش عالی با نقش میانجی رهبری تحول آفرین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران (تعداد 200 نفر) دانشگاه خوارزمی بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۱۲۰ نفر چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر جانشین پروری بر انتقال دانش در آموزش عالی با نقش میانجی رهبری تحول آفرین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران (تعداد 200 نفر) دانشگاه خوارزمی بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۱۲۰ نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه ابزار پرسشنامه جانشین پروری(کیم، 2006)، رهبری تحول آفرین باس و اولیو (2004) و انتقال دانش نوناکا و تاکینچی(1995) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای AMOS و Spss22 انجام شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مفهومی پژوهش با داده های تجربی برازش مطلوبی دارد و رهبری تحول آفرین نقش میانجی در رابطه بین جانشین-پروری و انتقال دانش دارد. بر این اساس رابطه متغیر جانشین پروری با انتقال دانش از طریق رهبری تحول آفرین در قالب تحلیل مسیر مورد تأیید قرار گرفت. بدین شرح که متغیر رهبری تحول آفرین نقش تسهیل کننده را در رابطه بین جانشین پروری با انتقال دانش در مدیران نشان داد. همچنین متغیر پیش بین جانشین پروری اثر مستقیم و مثبت بر انتقال دانش داشت. بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که مدیران دانشگاه ها با استقرار نظام جانشین پروری و اجرای رهبری تحول آفرین در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی می توانند بستر مناسبی را برای نهادینه سازی انتقال دانش در درون و بیرون دانشگاه فراهم نمایند. مدیران دانشگاهی در فضای رقابتی کنونی با پرورش مدیران با دانش، اهداف متعالی و رسالت های دانشگاه را تحقق بخشیده و از این طریق رشد، توسعه و مزیت رقابتی دانشگاه را تضمین خواهند نمود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر واکاوی فرآیند توسعه منابع انسانی و تدوین الگوی مناسب در نظام آموزش عالی و روش آن به صورت آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی عبارت بودند از اساتید، متخصصان و خبرگان در این حوزه و در بخش کمی عبارت بودند از اساتید، صاحب نظران، کارشناسان و مدی چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر واکاوی فرآیند توسعه منابع انسانی و تدوین الگوی مناسب در نظام آموزش عالی و روش آن به صورت آمیخته (کیفی و کمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی عبارت بودند از اساتید، متخصصان و خبرگان در این حوزه و در بخش کمی عبارت بودند از اساتید، صاحب نظران، کارشناسان و مدیران نظام آموزش عالی. تعداد نمونه در بخش کیفی که به صورت هدفمند انتخاب شد، 12 نفر از اساتید، متخصصان و خبرگان و در بخش کمی، با استفاده از فرمول کوکران382 نفر از کارشناسان و مدیران نظام آموزش عالی، انتخاب شدند. ابزار تحقیق عبارت بود مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، در بخش کیفی به روش گراندد تئوری و از طریق کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) با استفاده از نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی به دو روش توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS 16 و Smart PLS انجام شد. نتایج نشان داد دوازده مولفه در تبیین واکاوی فرآیند توسعه منابع انسانی و تدوین الگوی مناسب در نظام آموزش عالی نقش دارند که عبارتند از؛ خودکار آمدی، عزت نفس، انگیزه، توانمندسازی، یادگیری سازمانی، فرهنگ سازمانی، مدیریت دانش، فناوری، رضایت شغلی، توسعه جامعه، تسهیل شبکهسازی، و در نهایت توسعه سرمایه انسانی. جهت بررسی برازش مدل، به بررسی X2، R و RS؛ پرداخته شد که وجود X2 پایین و نسبت کاي دو به درجه آزادي کمتر از سه، و همچنین ضریب تعینن و ضریب تعیین تعدیل شده محاسبه شده؛ نشاندهنده برازش مناسب مدل بود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل مفهومی نظام جامع آموزش برای مشاغل اختصاصی سازمان نظارتی انجام شد. ازنظر نوع پژوهش کیفی و روش پژوهش نیز سیستماتیک برخاسته از دادههای استراوس و کوربن بود. مشارکتکنندگان بالقوه پژوهش را کلیه کارشناسان، نخبگان و اساتید شاغل در مشاغل اختصاصی سازم چکیده کامل
پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل مفهومی نظام جامع آموزش برای مشاغل اختصاصی سازمان نظارتی انجام شد. ازنظر نوع پژوهش کیفی و روش پژوهش نیز سیستماتیک برخاسته از دادههای استراوس و کوربن بود. مشارکتکنندگان بالقوه پژوهش را کلیه کارشناسان، نخبگان و اساتید شاغل در مشاغل اختصاصی سازمان نظارتی تشکیل می دادند. برای نمونهگیری از نوع هدفمند نظری استفاده شد. حجم مشارکتکنندگان به تعداد 33 نفر است که با آنها مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شده است و افرادی انتخاب شدند که بیشترین اطلاعات و داده را برای پاسخ به سؤالات فراهم نمودند و مصاحبهها تا رسیدن به نقطه اشباع و حداکثر اطلاعات ادامه یافت. جهت تجزیهوتحلیل اطلاعات از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی با استفاده از نرمافزار مکس کیودا استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد: مدل مفهومی بهدستآمده دارای 673 مفهوم، 126 مؤلفه و 18 مقوله است و مقولات آن شامل: شرایط علَی ( شناسایی عوامل مؤثر در ضعف آموزش، بازنگری در وضعیت موجود، وضعیت کمی و عوامل کیفی آموزش، بازنگری در شناسنامه آموزشی مشاغل)، شرایط زمینهای (ضرورت آموزش، عوامل اقتصادی، اجتماعی و قانونی)، شرایط مداخلهگر (سیاستگذاری و بازنگری در شرح وظایف) راهبردها (نظارت و ارزشیابی، نیازسنجی واقعبینانه، بازنگری در محتوای آموزش و هدفگذاری) و پیامدها (تدوین نظام جامع آموزش، ایجاد انگیزه در کارکنان و برنامهریزی هدفمند) است.
پرونده مقاله
مدیران لازم ست از قابلیت ها و توانایی های برخوردار باشند که منجر به عمکلرد موفق آنها شود که نه تنها نیازهای داخلی را پاسخ دهند بلکه بتوانند نیازهای بیرونی را نیز هدایت کنند. و در هر جامعه ای نظام آموزشی بخش مهم و حائز اهمیتی بشمار می رود. این نهاد، زمینه ساز رشد و توسعه چکیده کامل
مدیران لازم ست از قابلیت ها و توانایی های برخوردار باشند که منجر به عمکلرد موفق آنها شود که نه تنها نیازهای داخلی را پاسخ دهند بلکه بتوانند نیازهای بیرونی را نیز هدایت کنند. و در هر جامعه ای نظام آموزشی بخش مهم و حائز اهمیتی بشمار می رود. این نهاد، زمینه ساز رشد و توسعه فکری و زمینه ساز بلوغ و تحقق ظرفیت-های انسانی است. بنابراین مدیران آموزش وپرورش باید از شایستگی های لازم برای انجام موفقیت آمیز این مهم، برخوردار باشند. لذا پژوهش حاضر با هدف تدوين الگوی توسعه شایستگی های مدیران ایرانی اسلامی در سازمان های دولتی با تأکید بر مدیریت اسلامی در آموزش وپرورش طراحي شد. برای انجام پژوهش از برای انجام پژوهش از رويکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی و با روش گرانددتئوری استفاده گرديد. جامعه پژوهش، کلیه صاحبنظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی و مدیریت اسلامی در آموزش و پرورش بود که با استفاده از نمونهگیری هدفمند با 19 نفر از آنها مصاحبه شد. ابزار پژوهش مصاحبه نيمه ساختاريافته بود. برای تجزیه و تحلیل یافته های کیفی از روش کدگذاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد "توسعه شایستگی های اسلامی و توسعه شایستگی های رهبری و مدیریتی" به عنوان مقوله محوری، "جانشین پروری، ارزیابی مستمر، آموزش و یادگیری مستمر و مدیریت استعداد" به عنوان شرایط علی، " یادگیرنده محور بودن سازمان (سازمان یادگیرنده)، عدالت گرایی در گزینش، انتصاب و ارتقا، برنامه ریزی و برنامه محوری و توسعه کارراهه شغلی" به عنوان راهبردها، مقوله های " فرهنگ سازماني و گروه کارکنان" به عنوان بستر، " نگرش اسلامی به مدیریت و منابع انسانی و ساختار سازمانی" به عنوان شرایط مداخلهگر مطرح شدند و توسعه شایستگی های مدیران ایرانی اسلامی در سازمان های دولتی می تواند پیامدهای مثبت فردی و سازمانی در آموزش و پرورش داشته باشد. اگر مديران آموزش و پرورش با استفاده از شایستگیها و بر اساس الگوی مناسب اسلامی ایرانی توسعه یابند، و داراي دانش و مهارت کافي باشند، سازمان با بالا بردن روحيه کارکنان و ايجاد انگيزه کار و فعاليت در آنها قادر خواهد بود هدفهای سازمان را با صرف منابع کمتر و کيفيت بهتر تحقق بخشد و بهرهوری سازمان را افزايش دهد.
پرونده مقاله
سازمان ها برای بقای خود به کارکنان توانمند نیازمند است. در واقع محیط رقابتی کنونی سازمانها، به کارکنان اثربخش و کارآمد نیاز دارند تا بتوانند به اهداف خود در جهت رشد و توسعه همه جانبه دست یابند.در این راستا هدف تحقیق حاضر ارائه الگوی آموزش حرفه ای کارکنان می باشد. در این چکیده کامل
سازمان ها برای بقای خود به کارکنان توانمند نیازمند است. در واقع محیط رقابتی کنونی سازمانها، به کارکنان اثربخش و کارآمد نیاز دارند تا بتوانند به اهداف خود در جهت رشد و توسعه همه جانبه دست یابند.در این راستا هدف تحقیق حاضر ارائه الگوی آموزش حرفه ای کارکنان می باشد. در این تحقیق جهت تلفیق داده های کیفی و کمی از روش تلفیقی اکتشافی متوالی، طبق مدل ایجاد طبقه بندی با تاکید بر داده های کیفی، استفاده شد.در بخش کیفی جامعه مشارکت کنندگان را خبرگان آشنا به موضوع پژوهش تشکیل دادند که با روش هدفمند تا اشباع نظری 15 مصاحبه صورت پذیرفت.به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده در بخش کیفی از رویکرد گرندد تئوری و نرم افزار MAXQDAاستفاده شد در بخش کمی نیز جامعه اماری شامل کلیه کارکنان شرکت آژند قشم ( پاناسونیک ) هستند که تعداد انها برابر با 3122 نفر هستند .نمونه اماری دراین تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و فرمول کوکران حجم نمونه 342 نفر تعیین شد. در بخش کمی از پرسش نامه محقق ساخته به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز به منظور سنجش و اندازه گیری متغیرهای مورد بررسی استفاده شده است که روایی آن به نظرات خبرگان و پایایی با آلفای کرونباخ تایید شد.جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از تکنیک معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS25-PLS2 استفاده شد.یافته های بخش کیفی نشان داد که ابعاد اصلی مدل را عوامل سازمانی،عوامل مدیریتی،عوامل فردی و عوامل ساختاری تشکیل می دهند و شامل 74 زیر مولفه هستند و نتایج بخش کمی نیز نشان میدهد که تمامی مقادیر بدست آمده از مولفه ها بر روی آموزش حرفه ای کارکنان تاثیر مثبتی دارند و روابط معنادار می باشد. همچنین یافته ها در خصوص اعتبار سنجی مدل نشان داد مدل ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف ارایه الگوی سلامت سازمانی در کارکنان آموزش و پرورش استان فارس انجام شده است. پژوهش حاضر کیفی بوده و داده بنیاد می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را صاحب نظران و مدیران سازمان آموزش و پرورش استان فارس تشکیل می دهند. جهت مصاحبه با صاحبنظران در حوزه دانشگا چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارایه الگوی سلامت سازمانی در کارکنان آموزش و پرورش استان فارس انجام شده است. پژوهش حاضر کیفی بوده و داده بنیاد می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را صاحب نظران و مدیران سازمان آموزش و پرورش استان فارس تشکیل می دهند. جهت مصاحبه با صاحبنظران در حوزه دانشگاه فرهنگیان از روش نمونه گیری هدفمند( موارد مطلوب) استفاده شد . در این راستا، به طور هدفمند با مصاحبه عمیق با 14 نفر، اشباع نظری در داده ها حاصل گردید. این شرکت کنندگان اطلاعاتی ارزشمند در زمینه موضوع پژوهش داشته و اغلب دارای پست های مدیریتی و برنامه ریزی در حوزه مذکور بوده اند. یافته ها نشان داد که الگوی سلامت سازمانی کارکنان آموزش و پرورش استان فارس و مولفه های آن در قالب شش پارادایم پدیده محوری، شرایط زمینه ای، شرایط علی، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها تدوین می شود. در این الگو، روابط بین اجزا نشان میدهد که الگوی سلامت سازمانی در طی فرایندی کنش/تعاملی در بین اجزا انجام میپذیرد. تعیین میزان شدت و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری اجزای این الگو از یکدیگر میتواند در تصمیمگیریها و فرایند طراحی الگوی سلامت سازمانی در نزد متولیان آموزش و پرورش استان فارس بسیار بااهمیت باشد.
پرونده مقاله
هدف از تحقیق حاضر بیان لزوم توسعه آموزش معنادار به عنوان بخشی از اصلاحات سیستم آموزشی در دوره متوسطه و طراحی الگوی آموزش مدیریت به دانش آموزان است، چراکه آمادهسازی رهبران آینده مسئولیت امروز ماست. این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع اکتشافی انجام شد. بدین منظور پس از بررسی چکیده کامل
هدف از تحقیق حاضر بیان لزوم توسعه آموزش معنادار به عنوان بخشی از اصلاحات سیستم آموزشی در دوره متوسطه و طراحی الگوی آموزش مدیریت به دانش آموزان است، چراکه آمادهسازی رهبران آینده مسئولیت امروز ماست. این پژوهش با رویکرد کیفی از نوع اکتشافی انجام شد. بدین منظور پس از بررسی تحقیقات پیشین، 15 نفر از مدیران ارشد فعال در وزارت آموزش و پرورش و همچنین خبرگان و نخبگان فعال در حوزه آموزش مدیریت که دارای تجربه عملی در مدارس بودند، به طور هدفمند مبتنی بر روش گلوله برفی دعوت به مشارکت شدند. مصاحبه ها تا رسیدن به درجه اشباع ادامه یافت. از مصاحبه های نیمه ساختار یافته برای گردآوری دادهها استفاده شد. محتوای مصاحبهها با استفاده از روش تجزیه و تحلیل مضمون، تحلیل شدند. پس از تحلیل مصاحبهها، 47 مضمون پایه شناسایی شد و در نهایت تعداد 18 مضمون سازمان دهنده در قالب 5 مضمون فراگیر به عنوان اجزای الگوی تحول آموزش در دوره متوسطه با تمرکز بر تربیت مدیر آینده دسته بندی شدند. پنج مضمون فراگیر تحت عناوین مدیریت خود، عوامل اجتماعی، مدیریت دیگران، برنامه ریزی و سیاست نظام آموزش و پرورش و مهارت-های آموزشی نامگذاری شدند. در نهایت با کشف ارتباط بین مضامین، طراحی الگو انجام شد. بنابراین براساس یافتههای پژوهش، آموزش مدیریت به نوجوانان در قالب الگوی تحول سیستم آموزشی در دوره متوسطه، منجر به ایجاد تغییر در خط مشی گذاری آموزشی و ایجاد مهارتهای مدیریتی از قبیل مهارتهای ارتباطی، تفکر انتقادی، رهبری و کار تیمی در جوانان میشود که کمک میکند با مهارت بیشتر به آینده وارد شوند.
پرونده مقاله
هدف اصلي اين پژوهش، آسیبشناسی آموزش منابع انسانی در آموزش عالی و تدوين و اعتباريابي الگويی برای آن بود. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توسعهای و از نظر شیوه گردآوری دادهها، ترکيبي اکتشافي متوالي و از نوع الگوسازي بوده که با استفاده از روش همسوسازي دادههاي چندگانه در دو چکیده کامل
هدف اصلي اين پژوهش، آسیبشناسی آموزش منابع انسانی در آموزش عالی و تدوين و اعتباريابي الگويی برای آن بود. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توسعهای و از نظر شیوه گردآوری دادهها، ترکيبي اکتشافي متوالي و از نوع الگوسازي بوده که با استفاده از روش همسوسازي دادههاي چندگانه در دو مرحله، چارچوب نظري اوليه تدوين و در قالب یک الگو اعتباريابي شد. برای شناسایی آسیبها، در مرحله اول با بهرهگیری از مطالعه موردی کیفی، دیدگاهها و تجارب 11 نفر از خبرگان با رویکرد هدفمند و معیار اشباع نظری از طریق مصاحبه نیمه-ساختمند مورد بررسی قرار گرفته و سپس با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون، دادهها تحلیل شدند. در مرحله دوم با استفاده از روش پیمایشی، ابعاد و مؤلفههای استخراج شده از طریق پرسشنامه محققساخته از دیدگاه 98 نفر از مدیران و کارشناسان منابع انسانی دانشگاههای دولتی تهران بر اساس روش نمونهگیری تصادفی نسبتی بررسی شد. جهت تحلیل دادهها، برای اعتباریابی چهارچوب تدوین شده از تحلیل حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرمافزار اسمارت. پی. ال. اس استفاده شد. در نتیجه کدگذاری دادههای حاصل از تحلیل مصاحبه 215 کد استخراج شد که که در قالب 34 مؤلفه و 14 بعد؛ تجزیه و تحلیل مشاغل و شایستگی، نیازسنجی، طراحی و برنامهریزی، اجرای آموزش، ارزشیابی و پایش، انتقال آموزش، سیستمی، مدیریت دانش و تجارب، فرهنگ دانشگاهی و منابع انسانی، قوانین و اسناد بالادستی، مالی و بودجه، آشناسازی و آگاهی بخشی، ساختار سازمانی و منابع انسانی، و فنآوری دستهبندی و الگوی آسیبشناسی آموزش منابع انسانی دانشگاهها تدوین و اعتبارسنجی شد. متغیرهای ارزشیابی و پایش، طراحی و برنامهریزی و انتقال آموزش(با ضریب تعیین 74/0، 73/0، 71/0) بیشترین تبیین و متغیرهای مدیریت دانش و تجارب، قوانین و اسناد بالادستی و مالی و بودجه(با ضریب تعیین، 50/0، 40/0، 31/0) کمترین تبیین را از الگوی تدوین شده نشان دادند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر ارائه يک الگو براي بينالملليسازي آموزش نيروي انساني در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور، است. پژوهش از نوع كيفي بوده و براي تحليل دادهها از روش گرانددتئوري استفاده شده است. به اين منظور با 15 نفر از افرادي که در زمينه بينالملليسازي آموزش نيروي چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر ارائه يک الگو براي بينالملليسازي آموزش نيروي انساني در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور، است. پژوهش از نوع كيفي بوده و براي تحليل دادهها از روش گرانددتئوري استفاده شده است. به اين منظور با 15 نفر از افرادي که در زمينه بينالملليسازي آموزش نيروي انساني صاحبنظر هستند، با استفاده از شيوه نمونهگيري گلولهبرفي، مصاحبههای عمیقی صورت گرفت. سپس دادههای حاصل از مصاحبهها از طریق کدگذاری باز، محوری و گزينشي تجزیه و تحلیل شدند. در پايان الگوی پاردایمی بينالملليسازي آموزش نيروي انساني متشکل از شرایط علی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر، پدیده محوری، راهبردها و پیامدها ترسیم شد. پديده اصلي الگوي طراحيشده، بینالمللیسازی آموزش نيروي انساني در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور، است. يافتههاي پژوهش نشان داد، عوامل علي شامل، زيرساختها، استانداردهاي لازم، امکانات موجود و ضرورتهاي بينالملليسازي، هستند. عوامل مداخلهگر شامل، شرایط سياسي حاکم بر کشور، مراکز آموزشی و دانشگاهی، عوامل محيطي، یکپارچگی مديريتي و عوامل اجرايي، است. عوامل زمينهاي شامل، فضای رقابتي و نگرش به پدیده جهاني شدن و راهبردها به صورت فرهنگسازي، ایجاد ساختار مناسب علمی و پژوهشی، تبليغات کارآمد، برنامههاي اجتماعي و قوانين و مقررات، ميباشد. پيامدهاي يک سيستم بينالملليسازي آموزش نيروي انساني نيز شامل، دستاوردهای فرهنگي، دستاوردهای اقتصادي، دستاوردهای ارتباطي و دستاوردهای آموزشي است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، باهدف شناسايي عوامل مؤثر بر توسعه حرفهای مدیران مدارس مقطع متوسطه آموزشوپرورش استان خراسان جنوبي با رويکرد آیندهپژوهی انجام شد. اين پژوهش بر مبنای هدف، در ذیل پژوهشهای کاربردی و بر مبنای ماهیت پژوهش؛ جزء پژوهشهای توصیفی- همبستگی محسوب میشود که به روش چکیده کامل
پژوهش حاضر، باهدف شناسايي عوامل مؤثر بر توسعه حرفهای مدیران مدارس مقطع متوسطه آموزشوپرورش استان خراسان جنوبي با رويکرد آیندهپژوهی انجام شد. اين پژوهش بر مبنای هدف، در ذیل پژوهشهای کاربردی و بر مبنای ماهیت پژوهش؛ جزء پژوهشهای توصیفی- همبستگی محسوب میشود که به روش ترکیبی و طرح اکتشافی متوالی انجامشده است. در اين پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند (18 نفر)؛ به بررسي نظر و ديدگاه مدیران ستادی آموزشوپرورش استان خراسان جنوبي در ارتباط با عوامل مؤثر بر توسعه حرفهای مدیران مدارس در آينده پرداخته شد. در ادامه براي تأیید عوامل شناساییشده پرسشنامهای محقق ساخته در بين 201 از مدیران و معاونین مدارس مقطع متوسطه استان خراسان جنوبي توزيع شد. اعتبار ابزار اندازهگیری در بخش کیفی با استفاده از روش توافق کدگذاران و در بخش کمی، از طریق روایی همگرا و روایی واگرا مورد تأیید واقع شد. همچنین؛ پایایی پرسشنامه محقق ساخته بر اساس سه معیار ضرایب بارهای عاملی، آلفای کرونباخ (81/0) و پایایی ترکیبی (87/0) با استفاده از نرمافزار PLS موردبررسی قرار گرفت. برای آزمون سؤالهای پژوهش، از نرمافزار MAXQDA10 و نرمافزار PLS3 استفاده شد. نتایج بخش کیفی پژوهش، بیانگر 39 کدباز، 6 کد سازمان دهنده و 3 کد انتخابي بود. نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد که عوامل مؤثر بر توسعه حرفهای مدارس با رويکرد آیندهپژوهی را مي توان در قالب سه سه بعد (فردی، سازماني و محیطی) و 6 مؤلفه (مدیریتی، ارتباطي، رفتاري، روانشناختی، اعتقادي، عوامل محیطی و زمینهای) و 39 شاخص طبقه بندي کرد که در اين بين، بعد سازماني (62/0) نقش مؤثرتری در تبیین توسعه حرفهای مدیران مقطع متوسطه آموزشوپرورش استان خراسان جنوبی دارد. بنابراین؛ بر مبنای یافتههای حاصل از این پژوهش، بهمنظور برنامهریزی براي بهبود فرايند توسعه حرفهای مدیران در آينده، در گام اول؛ میبایست مؤلفههای سازمانی موردتوجه قرار گيرد.
پرونده مقاله
مطالعه حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و روش تئوری زمینه ای برای طراحی مدل بازاریابی مؤسسات ارائه دهنده خدمات آموزش و توسعه منابع انسانی انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران مؤسسات ارئه دهنده خدمات آموزشی و توسعه منابع انسانی بود که از طریق نمونه گیری هدفمند شناسایی و چکیده کامل
مطالعه حاضر با استفاده از رویکرد کیفی و روش تئوری زمینه ای برای طراحی مدل بازاریابی مؤسسات ارائه دهنده خدمات آموزش و توسعه منابع انسانی انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران مؤسسات ارئه دهنده خدمات آموزشی و توسعه منابع انسانی بود که از طریق نمونه گیری هدفمند شناسایی و انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ها جمع آوری شد. یافته ها حاکی از آن است که عواملی نظیر شناخت سازمان های بزرگ و صنایع و دانستن مسائل و مشکلات آنها، مهارت های کارکنان موسسات آموزشی، انگیزه کارکنان موسسه، بانک های اطلاعاتی قوی ، استفاده از فناوری های نوین آموزشی، بسته بندی مناسب خدمات آموزشی، خدمات جانبی جذاب در موسسه، ارائه نمونه های موفق کارهای قبل، مدرسان باتجربه، برخورداری از استانداردهای آموزشی، مناسب بودن فضای آموزش ، سیستم تامین رضایت مشتری ، اعتبار مدارک و اخذ مجوزهای موسسه، شناخت رقبا ، شرایط اقتصادی جامعه و مردم، بحران های سیاسی، اجتماعی و زیستی و قیمت ها از جمله عوامل اصلی تأثیرگذار بر بازاریابی مؤسسات آموزش و توسعه منابع انسانی می باشند. در مدل تحقیق، افزایش درآمد، توسعه برند، افزایش قدرت در توسعه مدرسان و مربیان و توسعه اعتبار ملی، از پیامدهای به کارگیری راهبردهای مناسب برای بازاریابی مؤسسه آموزش و توسعه منابع انسانی استخراج گردید.
پرونده مقاله
دانش زیربنای توسعه و رفاه اجتماعی کشورها است و در این بین نقش مدیران پانهاده به مراکز آموزشی و پژوهشی دانشگاهها بسیار حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف طراحي مدل شایستگي مدیران آموزش با رویکرد مهارت هاي حرفه اي در دانشگاههای آزاد اسلامی خراسان رضوی انجام شده است. این چکیده کامل
دانش زیربنای توسعه و رفاه اجتماعی کشورها است و در این بین نقش مدیران پانهاده به مراکز آموزشی و پژوهشی دانشگاهها بسیار حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف طراحي مدل شایستگي مدیران آموزش با رویکرد مهارت هاي حرفه اي در دانشگاههای آزاد اسلامی خراسان رضوی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش آمیخته اکتشافی (کیفی ـ کمی) است. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی با تخصص مرتبط بودند، که از طریق نمونهگیری هدفمند وارد مطالعه شدند. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، و ابزار اندازه گیری در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی شامل پرسشنامه محققساخته، که سؤالات آن برگرفته از داده های حاصل از مصاحبه بود، استفاده شده است. یافته ها نشان داد كه 75 درصد شایستگي مدیران آموزش دانشگاههای آزاد خراسان رضوی به ابعاد و مولفههای مهارت هاي حرفهاي، که دارای شش بعد فنی، انسانی، ادراکی، ارتباطی، مهارت کار تیمی، و مهارت ابتکاری وابسته است. این ابعاد می توانند شایستگي مدیران آموزش که دارای هشت بعد به شرح: ویژگیهای فردی، مهارتهای مدیریتی، عوامل سازمانی، شایستگی کارآفرینی، شایستگی کسب و کار، رهبری، تصمیمگیری، و همکاری را تبیین و پیشبینی کنند. همچنین، پیشنهاد شد دانشگاه آزاد اسلامی در راستای تحقق این مفاهیم گامبهگام و بهتدریج با توجه به یک نقشه راه و برنامه استراتژیک درازمدت عمل نمایند و به منظور جامه عمل پوشاندن آن تدوین یک برنامه عملیاتی و داشتن رویکرد پارادایمی با نگاه بومی و منطقه ای ضرورت دارد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر به اين سوال پاسخ مي دهد كه شاخص ها و معیارهای تأثیرگذار بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های سازمان در شرکت پالایش نفت آبادان کدام است؟ بنابراین با هدف شناسایی و رتبه بندی شاخص ها و معیارهای تأثیرگذار بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های س چکیده کامل
پژوهش حاضر به اين سوال پاسخ مي دهد كه شاخص ها و معیارهای تأثیرگذار بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های سازمان در شرکت پالایش نفت آبادان کدام است؟ بنابراین با هدف شناسایی و رتبه بندی شاخص ها و معیارهای تأثیرگذار بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های سازمان در شرکت پالایش نفت آبادان انجام شد. روش این تحقيق توصیفی (پیمایشی) از نوع دلفی است. به این منظور، با استفاده از مطالعات میدانی معیارهای مؤثر بر نیازسنجی آموزشی با رویکرد تحقق استراتژی های سازمان در اختیار 15 نفر از خبرگان قرار داده شد تا براساس قلمرو مکانی تحقیق امتیازدهی صورت گیرد. سپس با طراحی پرسشنامه دلفی باز و تایید روایی از سوی صاحبنظران و پایایی شش عامل اصلی (88/0 ) شناسایی گردید. در گام بعد براساس نتایج استخراج شده شش شاخص و 33 مولفه مشخص شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش DEMATEL و فرایند تحلیل شبکه ای استفاده شد. نتایج نشان می دهد که عوامل مدیریتی (46/7) دارای تأثیرگذارترین معیار و عوامل محیطی (59/6) دارای تأثیرپذیرترین معیار است. همچنین نتایج نشان داد که عامل محیطی (240/. ) بيشترين اهميت را دارد و عامل ساختاری (106/0) در رتبه آخر قرار دارد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف طراحی مدل آموزشی کارآفرینانه در صنعت خودروسازی سامان یافته که از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهش های آمیخته است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و سازمانی شامل خبرگان صنعتی ، رابطین آموزش، مدرسان آموزش و... در شرک چکیده کامل
این پژوهش با هدف طراحی مدل آموزشی کارآفرینانه در صنعت خودروسازی سامان یافته که از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهش های آمیخته است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و سازمانی شامل خبرگان صنعتی ، رابطین آموزش، مدرسان آموزش و... در شرکت و در بخش کمّی شامل تمامی کارکنان آموزش خودروسازی ایران خودرو دیزل می باشد. حجم نمونه در بخش کیفی با اشباع نظری (20 نفر) با استفاده از نمونهگيری هدفمند و در بخش کمّی بر اساس فرمول کوکران 127 نفر به روش تصادفی طبقه ای برآورد گردید. ابزار گردآوری، در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمّی، پرسشنامه محققساخته بود. روایی پرسشنامه از طریق چند نفر از خبرگان و محاسبه ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ وارﯾﺎﻧﺲ اﺳﺘﺨﺮاج و روایی واﮔﺮا از طریق محاسبه جذر AVE به تایید رسید. پایایی از طریق آلفای کرونباخ 968/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از lisrel و smartpls3 استفاده شد. شناسایی 23 مولفه و 133 شاخص منجر شد که ویژگیهای فردی فراگیران (0.173)، ویژگیهای فردی مدرسان (0.171)، محتوای آموزشی (0.169)، تعامل بین صنعت و دانشگاه (0.167)، شیوه آموزش (0.157)، حمایت مدیر ارشد (0.156)، سبک رهبری و مدیریت (0.143)، فضا و تجهیزات آموزشی (0.124) که به ترتیب مؤلفه های بر آموزش کارآفرینانه تأثیر دارند. پیامدهای نیز به ترتیب بار عاملی آنها شامل تعهد (0.745)، رضایت (0.670)، خودکارآمدی کارکنان (0.655)، نوآوری (0.647)، توانمندسازی کارکنان (0636)، عملکرد (0.603)، چابکی سازمانی (0.568) میباشند. الگوی ارائه شده از درجه تناسب مناسبی برخوردار بود.
واژگان کلیدی : آموزش، کارآفرینی، خودروسازی، آموزش کارآفرینانه.
پرونده مقاله
نظام آموزشی زمینه ساز رشد و توسعه فکری و زمینه ساز بلوغ و تحقق ظرفیت های انسانی است و مدیران آموزش وپرورش باید از لحاظ حرفه ای برای انجام موفقیت آمیز این رسالت توسعه یابند زیرا بخش عظیمی از پیچیدگی و حساسیت نظام آموزشی به رفتار مدیران برمیگردد و موفقیت سازمان در رسیدن چکیده کامل
نظام آموزشی زمینه ساز رشد و توسعه فکری و زمینه ساز بلوغ و تحقق ظرفیت های انسانی است و مدیران آموزش وپرورش باید از لحاظ حرفه ای برای انجام موفقیت آمیز این رسالت توسعه یابند زیرا بخش عظیمی از پیچیدگی و حساسیت نظام آموزشی به رفتار مدیران برمیگردد و موفقیت سازمان در رسیدن به اهداف و مأموریت های سازمانی منوط به وجود مدیران کاردان و لایق است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف تدوين الگوي توسعه حرفه ای مدیران آموزش وپرورش طراحي شد. برای انجام پژوهش از رويکرد کیفی با روش گرانددتئوری استفاده گرديد. جامعه پژوهش، کلیه صاحبنظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزش و پرورش بود که با استفاده از نمونهگیری هدفمند با 21 نفر از صاحبنظران مصاحبه شد. ابزار پژوهش مصاحبه نيمه ساختاريافته بود. برای تجزیه و تحلیل یافته های کیفی از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد "توسعه مهارت های شناختی-رهبری- مدیریتی و توسعه اخلاق حرفه ای" به عنوان مقوله های محوری، "برنامه ریزی توسعه حرفه ای، استعداد سازمان، فرصت های آموزشی و یادگیری و خودتوسعه ای" به عنوان شرایط علی، " شبکه سازی، ارشادگری، امکانات و منابع و مدیریت مسیر شغلی" به عنوان راهبردها، مقوله های " ارزش ها و فرهنگ سازماني، گروه مدیران و شرایط کاری" به عنوان بستر، " عوامل سازمانی، جو یادگیری- بهسازی- توسعه و موانع و درگیری مدیران" به عنوان شرایط مداخلهگر مطرح شدند و جانشین پروری می تواند پیامدهایی برای توسعه فردی و سازمانی در آموزش و پرورش و اثرات مثبت فراسازمانی برای جامعه داشته باشد. این مدل می تواند در راستای توسعه حرفه ای و بهبود کیفیت آموزش و مدیریت منابع انسانی و شایسته سالاری در آموزش وپرورش بسیار موثر و سودمند باشد.
پرونده مقاله
کارآفرینی و رفتار کارآفرینانه بهعنوان زمینههای موضوعی و چارچوبهای ادراکی تنها زمانی حاصل میشود که دانشگاهها از برج عاج به دانشگاه کارآفرین تبدیل شوند. ازاینرو؛ مؤسسات آموزش عالی بهویژه دانشگاهها نقش بسیار مهمی در فرایند نوآوری و کارآفرینی دارند. پژوهش حاضر، باهد چکیده کامل
کارآفرینی و رفتار کارآفرینانه بهعنوان زمینههای موضوعی و چارچوبهای ادراکی تنها زمانی حاصل میشود که دانشگاهها از برج عاج به دانشگاه کارآفرین تبدیل شوند. ازاینرو؛ مؤسسات آموزش عالی بهویژه دانشگاهها نقش بسیار مهمی در فرایند نوآوری و کارآفرینی دارند. پژوهش حاضر، باهدف شناسایی عوامل علّی مؤثر بر تربیت منابع انسانی کارآفرین محور از دید مدیران و سیاست گذران آموزشی دانشگاه فرهنگیان انجام شد. این پژوهش بر مبنای هدف، در ذیل پژوهشهای کاربردی است که به روش کیفی انجامشده است. مشارکتکنندگان پژوهش، شامل کلیه خبرگان و فعالان بخش کارآفرینی و سیاست گذران حوزه منابع انسانی دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 1399-1400 بود که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 19 نفر بهعنوان مشارکتکننده انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها در این پژوهش از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. اعتبار ابزار اندازهگیری دادهها با استفاده از روش توافق کدگذاران مورد تأیید واقع شد و برای تحلیل دادهها از نرمافزار MAXQDA10 استفاده شد. نتایج پژوهش، بیانگر این بود که عوامل علّی مؤثر بر تربیت منابع انسانی کارآفرین محور در دانشگاه فرهنگیان را میتوان در قالب 3 مؤلفه (مدیریت، منابع مادی و غیرمادی، و راهبردها) و 56 شاخص طبقهبندی کرد که دراینبین، عوامل مربوط به نهادینهسازی بحث کارآفرینی؛ اصلاح سیستم کار راهه شغلی و جانشین پروری؛ تقویت روحیه کار تیمی؛ تقویت بینش راهبردی و رهبری تحولگرا؛ حمایتهای مادی و غیرمادی و استفاده از نسلهای جدید آموزشی بیشتر مورد تأکید قرارگرفته است.
پرونده مقاله
این پژوهش باهدف طراحی و ارائه الگوی توسعه منابع انساني با رویکرد جانشین پروری در دانشگاهها صورت گرفته و مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. ازنظر ماهیت و روش از نوع توصیفی و اکتشافی و جمعآوری داده ها از نوع کیفی و مبتنی بر مصاحبههای نیمه ساختاریافته و هدفمند است. دادههای چکیده کامل
این پژوهش باهدف طراحی و ارائه الگوی توسعه منابع انساني با رویکرد جانشین پروری در دانشگاهها صورت گرفته و مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. ازنظر ماهیت و روش از نوع توصیفی و اکتشافی و جمعآوری داده ها از نوع کیفی و مبتنی بر مصاحبههای نیمه ساختاریافته و هدفمند است. دادههای موردنیاز این پژوهش با استفاده از مصاحبه با 14 نفر از مدیران دانشگاههای کشور که در زمینه مدیریت منابع انسانی تجربه داشته و یا صاحبنظر بودند احصاء گردیده است. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار spss و Atlas.ti در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با الهام از مدل پارادایمی سیستماتیک استراوس و کوربین ترسیم و روایی و پایایی دادهها با استفاده از روشهای بازبینی مشارکتکنندگان و مرور توسط خبرگان بهدستآمده است. پدیدهی محوری پژوهش حاضر توسعهی کارمندان بر مبنای نظام جانشین پروری " است که با توجه به شرایط علی، زمینهای، مداخلهگر و پیامدهای آن، راهبردها تدوین و الگوی نهایی ارائهشده است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر ارزیابی عملکرد مراکز آموزشی یکی از سازمان های دولتی کشور با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی می باشد. اين مقاله یک پژوهش ارزشیابی برای ارزیابی عملکرد مراکز آموزش سازمانی دولتی است. اطلاعات مورد نياز اين تحقیق از طريق كانالهاي موازي اطلاعات مثل استفاده از اسن چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر ارزیابی عملکرد مراکز آموزشی یکی از سازمان های دولتی کشور با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی می باشد. اين مقاله یک پژوهش ارزشیابی برای ارزیابی عملکرد مراکز آموزش سازمانی دولتی است. اطلاعات مورد نياز اين تحقیق از طريق كانالهاي موازي اطلاعات مثل استفاده از اسناد و مدارک مراکز آموزشی زیر مجموعه سازمان و مراجعه به اسناد و مدارك آنها با حفظ مراتب طبقه بندی جمعآوري شد. جامعه آماري مورد مطالعه اين پژوهش 5 مرکز آموزشی یکی از سازمان های دولتی که برای حدود 10 هزار نفر پرسنل در بین سالهای 1392 الی 1399 دوره های آموزشی برگزار می کنند، می باشد؛ براساس نظر خبرگان و نتایج مطالعات مرتبط ورودی و خروجی های پژوهش انتخاب و تعیین گردید. جهت کاهش متغیرهای ورودی و خروجی، از روش مدل سازی معادلات ساختاری - حداقل مربعات جزئی و به منظور آموزش شبکه عصبی دولایه MLP از روش آموزش پس از انتشار خطای ارتجاعی استفاده گردید، پس از آموزش شبکه عصبی، عملکرد شبکه عصبی با استفاده از الگوهای تست، مورد بررسی قرار گرفت. مقدار(میانگین مجذور خطا) MSE مربوط به 13 الگوی تست برابر. 43/7413 که نشان دهنده دقت بالای شبکه آموزش داده شده است، در نهایت عملکرد مراکز آموزشی بر اساس داده های تجزیه و تحلیل شده مورد رتبه بندی قرار گرفت.
پرونده مقاله
آموزش با کیفیت پیشنیاز اقتصاد شکوفا یک کشور است. با در نظر گرفتن رویکردهای جدید میتوان کیفیت آموزش را ارتقا داد. از سوی دیگر توجه به ویژگیها و شایستگیهای متخصصان حوزه آموزش و تمرکز بر شایسته محوری نیروی انسانی این حوزه، رویکردی دیگر است که ارتباط مستقیمی با کیفیت آم چکیده کامل
آموزش با کیفیت پیشنیاز اقتصاد شکوفا یک کشور است. با در نظر گرفتن رویکردهای جدید میتوان کیفیت آموزش را ارتقا داد. از سوی دیگر توجه به ویژگیها و شایستگیهای متخصصان حوزه آموزش و تمرکز بر شایسته محوری نیروی انسانی این حوزه، رویکردی دیگر است که ارتباط مستقیمی با کیفیت آموزش و بهبود رقابت در این بازار خواهد داشت. لذا هدف پژوهش حاضر، تبیین شایستگیهای کلیدی نیروی انسانی حوزه آموزش با رویکرد بازاریابی خدمات آموزشی است. این مطالعه، با بکارگیری از روش فراتحلیل به منظور تحلیل نتایج پژوهشهای انجام شده مرتبط با شایستگیهای لازم در خدمات آموزشی طی سالهاي (2005-2020) و (1385-1399) صورت گرفته است. از 91 منبع اولیه، ابتدا 67 منبع براساس چکیده انتخاب، سپس 39 منبع بر اساس محتوا گزینش و در نهایت 12 منبع به عنوان منابع مرتبط، بررسی شدند. ابتدا ناهمگنی اندازه اثر مورد تایید قرار گرفت و سپس اندازه اثر هر شاخص با بکارگیری نرم افزار CMA بررسی شد. با نتایج آزمون Q مبنی بر ناهمگن بودن مطالعات با اطمینان 99 درصد، استفاده از ترکیب نتایج مدل آثار تصادفی مورد تایید قرار گرفت. با توجه به نتایج آثار تصادفی در تحلیل نرم افزار ، 24 شایستگی کلیدی در حیطه بازاریابی خدمات آموزشی احصا شد. یافتهها نشان داد که شایستگیهای "مدیریت زمان" و "خلاقیت و نوآوری" به ترتیب با اندازه اثر0.584 و 0.538 بیشترین و شایستگیهای "مهارت شنوندگی" و "قدرت تجزیه و تحلیل" با مقدار برابر 0.285 کمترین مقدار اندازه اثر را در میان شایستگیهای کلیدی داشتند.
پرونده مقاله
بازیگونهسازی یکی از روشهای آموزشی جدید است که به علت توجه به ویژگیهای مختلف فراگیران، با ایجاد یک بستر شاد هیجانانگیز، پویا و فعال، آموزش را بهبود میبخشد و کانالهای مختلف يادگيري فراگيران را تقویت ميکند. بازیگونهسازی کردن محتوای آموزشی، مفاهیم و اطلاعات را به چکیده کامل
بازیگونهسازی یکی از روشهای آموزشی جدید است که به علت توجه به ویژگیهای مختلف فراگیران، با ایجاد یک بستر شاد هیجانانگیز، پویا و فعال، آموزش را بهبود میبخشد و کانالهای مختلف يادگيري فراگيران را تقویت ميکند. بازیگونهسازی کردن محتوای آموزشی، مفاهیم و اطلاعات را به شیوه بهتر و مطلوبتری در اختیار فراگیران قرار میدهد در همین راستا این پژوهش با هدف تبیین عناصر و مزایای روش بازی¬گونه¬سازی با استفاده از رویکرد فراتحلیل انجام شدهاست. جامعه¬آماری شامل پژوهش¬های داخلی و خارجی انجام شده در حوزه بازی¬گونه¬سازی است که در ابتدا 79 پژوهش داخلی و 301 پژوهش خارجی شناسایی و دانلود شد و از بین آنها منابع مرتبطتر بهعنوان نمونه آماری، شامل 30 پژوهش داخلی و 65 پژوهش خارجی در مجموع 95 پژوهش انتخاب و تحلیل شدند. این منابع (مقاله، پایاننامه و رساله) كه با جستجوی هدفمند در سایتهای داخلی مانند magiran،sid، noormagz،irandoc، ricest و پرتال جامع علوم انسانی و سایتهای خارجی مانند Proquest،Springer، Sciencedirect،Mdpi، Researchgate، Ieee، Acm، Google scholar انتخاب شدند؛ بهدنبال شناسایی عناصر مهم و پرکاربرد رويكرد بازيگونهسازي و مزایای این رویکرد بود. قابل ذکر است که مقالههای ارائه شده در همایش و کنفرانسها در این پژوهش مورد بررسی قرار نگرفتند. با توجه به یافتههای پژوهش، امتیاز، پاداش، چالش، بازخورد، سطحبندي، داستان، تعامل و رقابت با داشتن بيشترين درصد فراوانی مهمترین و كاربرديترين عناصر بازیگونهسازی در آموزش بودند. همچنين ایجاد و ارتقای تعامل و مشارکت، ایجاد انگيزه، فراهم آوردن بستری جهت یادگیری عمیق، بهبود عملکرد، ایجاد جذابیت و افزایش آن، توسعه رشد شناختی، ایجاد هیجان و نشاط، افزایش اثربخشی آموزش، ایجاد بستری جهت کاربرد فناوریهای آموزشی، توسعه رشد اجتماعی، توسعه مهارتهای نرم و کاهش اختلال از جمله مزایای بازیگونهسازی در پژوهشها بودند که از بین این موارد، ایجاد و ارتقای تعامل و مشارکت، فراهم آوردن بستری جهت یادگیری عمیق، ایجاد انگيزه، بهبود عملکرد، توسعه رشد شناختی، ایجاد هیجان و نشاط، افزایش اثربخشی آموزش، ایجاد بستری جهت کاربرد فناوریهای آموزشی بيشترين درصد فراوانی را به خود اختصاص دادند.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف کاوش و توصیف ابعاد فرهنگ سازمانی دانشگاه فرهنگیان از منظر توسعه شایستگی های معلمی انجام شد. بر اساس هدف دو سوال پژوهش طرح گردید و به کمک طرح پژوهش کیفی با رویکرد پدیدار شناسی دنبال شد. مشارکت کنندگان مبتنی بر شیوه نمونه گیری هدفمند و با رعایت تنوع گروه چکیده کامل
این پژوهش با هدف کاوش و توصیف ابعاد فرهنگ سازمانی دانشگاه فرهنگیان از منظر توسعه شایستگی های معلمی انجام شد. بر اساس هدف دو سوال پژوهش طرح گردید و به کمک طرح پژوهش کیفی با رویکرد پدیدار شناسی دنبال شد. مشارکت کنندگان مبتنی بر شیوه نمونه گیری هدفمند و با رعایت تنوع گروه ها به تعداد 44 نفر در چهار گروه: مدیران و کارشناسان سازمان مرکزی، اساتید و دانشجویان از دانشگاه فرهنگیان؛ اساتید دانشگاه در حوزه های تعلیم و تربیت و تربیت معلم از دانشگاه های خوارزمی، تهران، تربیت مدرس، شهید بهشتی و علامه طباطبایی تهران انتخاب شدند. داده ها به کمک مصاحبه عمیق اکتشافی جمع آوری شدند. مصاحبه با اساتید، مدیران و کارشناسان سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان و همچنین اساتید دیگر دانشگاه ها به شیوه انفرادی و مصاحبه با دانشجویان به شیوه گروه های کانونی انجام شد. از تحلیل داده ها ابعاد شش گانه شایستگی های معلمی: دانش نظری، دانش عملی، زاویه دید، باورهای حرفه ای، توانمندی های فردی و فراشایستگی ها با 15 مولفه؛ و در بخش فرهنگ سازمانی دانشگاه فرهنگیان، ابعاد شش گانه فلسفه تربیت، اعتماد، تربیت معلم، تعاملات درون و برون سازمانی، ارزشهای سازمانی و فاصله قدرت با 17 مولفه استنباط شد.
پرونده مقاله
هر قدر نظام آموزشی بهتر و بیشتر بتواند توانایی های بالقوه کارکنان را به فعل درآورد نه تنها، انسان در خود اعتبار و ارزش والاتری می بیند بلکه جامعه نیز بر او ارج بیشتری می نهد و این خود از هر جهت تقویت کننده ی روح و روان انسان است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلف چکیده کامل
هر قدر نظام آموزشی بهتر و بیشتر بتواند توانایی های بالقوه کارکنان را به فعل درآورد نه تنها، انسان در خود اعتبار و ارزش والاتری می بیند بلکه جامعه نیز بر او ارج بیشتری می نهد و این خود از هر جهت تقویت کننده ی روح و روان انسان است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلفه های نظام آموزش اثربخش برای مدیران دوره ی ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد (خودظهور) انجام شده است. جامعه آماری شامل صاحبنظران حوزه ی علوم تربیتی و مدیریت آموزشی، در حوزه ی آموزش و پرورش است که شیوه انتخاب آن ها هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در مجموع با 30 نفر متخصص و دست اندرکار حوزه ی آموزش و پرورش، مصاحبه به عمل آمد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند تا رسیدن به نقطه اشباع نظری و حداکثر اطلاعات ادامه یافت. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. که در قالب الگوی مفهومی بدین صورت شکل گرفت: شرایط علی (رهبری و خط مشی گذاری، ساختار مدیریتی)، مقوله اصلی (آموزش اثربخش)، شرایط زمینه-ای (مدیریت اجرایی)، شرایط مداخله گر (الزامات اجرایی)، راهبردها (طراحی آموزشی، برنامه ریزی آموزشی) و پیامد (ارزشیابی و پایش) است که به عنوان ابعاد آموزش اثربخش نقش مهمی در تحقق رسالت مدیران مدارس ایفا می کنند. در نهایت نیز بر مبنای یافته ها و نتایج به دست آمده، رهنمودهایی برای عملی شدن برنامه ارائه شده است.
پرونده مقاله
با توجه به اهمیت و نقش فزاینده نیازسنجی آموزشی به عنوان اولین گام فرایند آموزش بهینه کارکنان و کمتوجهی به شناسایی جامع موانع این فرایند ارزشآفرین، در پژوهش حاضر تلاش گردید تا با استفاده از رویکردی کیفی، ضمن واکاوی عمیق این پدیده، موانع فرایند نیازسنجی آموزشی در شرکت م چکیده کامل
با توجه به اهمیت و نقش فزاینده نیازسنجی آموزشی به عنوان اولین گام فرایند آموزش بهینه کارکنان و کمتوجهی به شناسایی جامع موانع این فرایند ارزشآفرین، در پژوهش حاضر تلاش گردید تا با استفاده از رویکردی کیفی، ضمن واکاوی عمیق این پدیده، موانع فرایند نیازسنجی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران شناسایی شده و راهکارهایی برای بهبود آن پیشنهاد گردد. بدین منظور از روش گروههای کانونی استفاده شد. میدان پژوهش شرکت ملی گاز ایران بود و شرکتکنندگان با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از نوع ملاکی از بین کارکنان واحد آموزش و تجهیز نیروی انسانی انتخاب شدند. گردآوری دادهها با استفاده از فن مصاحبه کانونی انجام شد و در چهارمین مصاحبه کانونی (شامل 20 نفر) به سطح اشباع دادهها رسید. تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل مضمون، به شناسایی 207 گزاره مفهومی، 19 مضمون پایه و 4 مضمون اصلی منتج گردید. مضامین اصلی شامل موانع فردی (مشارکت ناکافی کارکنان سازمان در فرایند نیازسنجی آموزشی و غیره)، موانع سازمانی (اشکال در فرایندهای واحد برنامهریزی نیروی انسانی سازمان و غیره)، موانع مدیریتی (مشارکت ناکافی مدیران، رؤسا و سرپرستان سازمان در فرایند نیازسنجی آموزشی و غیره) و موانع محیطی (کمبود زیرساختهای لازم و مناسب در سازمان و غیره) است. با توجه به یافتههای پژوهش، توجه به موانع شناسایی شده به منظور اجرای بهینه فرایند نیازسنجی آموزشی در شرکت ملی گاز ایران ضرورت دارد؛ لذا در پایان راهکارهایی به منظور کاهش تأثیر موانع بر اجرای بهینه فرایند نیازسنجی آموزشی و بهبود آن ارائه شد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی استقرار مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن مرور سیستماتیک براساس مدل رایت و همکاران(2007) است. آماره پژوهش، متشکل از 218 مقاله درباره مدیریت دانش در سازمان های آموزشی است که بین سال های 2016 تا 2022 میلاد چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی استقرار مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن مرور سیستماتیک براساس مدل رایت و همکاران(2007) است. آماره پژوهش، متشکل از 218 مقاله درباره مدیریت دانش در سازمان های آموزشی است که بین سال های 2016 تا 2022 میلادی و 1392 تا 1401 شمسی در مجلات علمی معتبر ارائه شده اند. نمونه پژوهش شامل32 مقاله است که به صورت هدفمند جمع آوری و براساس پایش موضوعی داده-ها انتخاب شده اند. داده های پژوهش از تحلیل کیفی اسناد مورد مطالعه، گردآوری شده اند. بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها، شایستگی های مشاوران در 4 بُعد و 17 عامل طبقه بندی شدند. این ابعاد شامل بُعد رفتاری(مشتمل بر ویژگی مهارت های ادراکی، سواد رسانه ای، مدیریت دانش، انگیزش و تعهد)، بُعد سازمانی(مشتمل بر عوامل؛ استراتژی مدیریت دانش سازمانی، رویکرد مدیریت منابع انسانی، کارراهه شغلی،راهبردهای مدیریت دانش پداگوژیک، رویکرد مدیریت سازمانی، منتورینگ و فرهنگ سازمانی )، بُعد فرهنگی – اجتماعی (مشتمل بر ویژگی هایی چون نگرش فرهنگی- اجتماعی و سرمایه اجتماعی) و بُعد زمینه ای (مشتمل بر عوامل؛ فراهم کردن زیرساخت و پشتیبانی) می باشد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش که با رویکرد کیفی و پدیدارشناسانه انجام شد، شناسایی شایستگی¬های مورد نیاز دانش¬آموختگان ارشد مدیریت آموزشی برای رهبری آموزشی در شرایط ووکا بوده است و در این راستا ضمن توجه به چالش¬های مراکز آموزشی در مدیریت و پاسخ به همه¬گیری¬ بیماری کووید 19 به¬عنوان یک م چکیده کامل
هدف این پژوهش که با رویکرد کیفی و پدیدارشناسانه انجام شد، شناسایی شایستگی¬های مورد نیاز دانش¬آموختگان ارشد مدیریت آموزشی برای رهبری آموزشی در شرایط ووکا بوده است و در این راستا ضمن توجه به چالش¬های مراکز آموزشی در مدیریت و پاسخ به همه¬گیری¬ بیماری کووید 19 به¬عنوان یک مورد قابل مطالعه در دنیای ووکا (دنیای ناپایدار، نامشخص، پیچیده و مبهم)، با نمونهگیری هدفمند و مصاحبه¬های نیمه¬ساختار یافته از تجربه دانش¬آموختگان مدیریت آموزشی در مواجهه با بحران کووید 19؛ انتظارات کارفرمایان آنان؛ دیدگاه اعضای هیأت علمی و سیاست¬گذاران استفاده شد. یافته¬های پژوهش پس از تحلیل داده¬ها با تکنیک مفهوم¬بندی و مقوله بندی، ضمن اشاره به چالش¬های مدیریت آموزش در شرایط ووکا، 25 شایستگی موردنیاز برای مدیران آموزشی را نشان می¬دهد که برخی از این شایستگی¬ها ازجمله خودتنظیمی، خودرهبری، خودکارآمدی، توانایی بهره¬گیری از ظرفیت¬های جامعه، شبکه¬سازی، تطبیق پذیری، جرأت ورزی، تاب آوری، داشتن مهارت در فناوری¬های نوپدید، مدیریت اضطراب و پریشانی و مدیریت آموزش و یادگیری الکترونیکی با فراوانی بسیار کم در اکثر الگو¬های شایستگی مدیران آموزشی مغفول مانده است.
پرونده مقاله
اینکه بسیاری از اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور، آموزش معلمی ندیدهاند ولی معلمی میکنند، همواره یکی از دغدغههای مهم اهالی تعلیم و تربیت کشور بوده است. از سوی دیگر، بسیاری از دورههایی که به صورت حضوری و یا مجازی برای آموزش معلمی به اساتید کشور برگزار میشوند، فاقد اث چکیده کامل
اینکه بسیاری از اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور، آموزش معلمی ندیدهاند ولی معلمی میکنند، همواره یکی از دغدغههای مهم اهالی تعلیم و تربیت کشور بوده است. از سوی دیگر، بسیاری از دورههایی که به صورت حضوری و یا مجازی برای آموزش معلمی به اساتید کشور برگزار میشوند، فاقد اثربخشی موردانتظار میباشند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی اثربخشی یک دوره الکترونیکی غیرهمزمان بالندگی هیئت علمی یکی از دانشگاههای جامع و تراز اول کشور انجام شده است. این دوره با عنوان «صلاحیتهای مدرسی در کلاس مجازی»، به منظور ارتقای شایستگیهای اساتید در سه زمینه تدریس، ارزیابی و تولید محتوای الکترونیکی در کلاس مجازی طراحی و اجرا شد. طرح پژوهش حاضر کمی و راهبرد پژوهش، شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون تکگروهی است. شرکتکنندگان این دوره 33 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه بودند که این دوره را طی 5 هفته به پایان رساندند. به منظور گردآوری دادهها از چندین پرسشنامه خوداظهاری استفاده شد که بر اساس مؤلفههای سطح یک و دوی مدل کرکپاتریک طراحی شده بودند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که واکنش شرکتکنندگان (رضایت، درگیری و ارتباط با شغل) نسبت به دوره «صلاحیتهای مدرسی در کلاس مجازی» مثبت بود و این دوره بر دانش و مهارت ادراکشده شرکتکنندگان، تأثیر معناداری داشت. با اینحال در بُعد نگرش تنها بر نگرش شرکتکنندگان نسبت به تدریس تاثیر منفی داشت. ضمن اینکه اعتمادبهنفس و تعهد شرکتکنندگان تغییر معناداری نداشتند. این نتایج در ارتباط با هشت ویژگی پداگوژیکی و آندراگوژیکی دوره مورد بحث قرار گرفتهاند و درباره اینکه چرا این دوره نتوانسته است بر روی نگرش، اعتمادبهنفس و تعهد اساتید تأثیر مورد انتظار را بگذارد نیز بحث شده است. همچنین اثرات و کاربرد این یافتهها در دو زمینه نظری و عملی در مقاله مورد بحث قرار گرفتهاند.
پرونده مقاله
مطالعه عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی، می تواند بر اثربخشی بیشتر این برنامه ها و بهبود کیفیت خدمات آموزش عالی تأثیر گذار باشد. در همین راستا، هدف این پژوهش شناسایی عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه¬های توسعه و بهسازی اع چکیده کامل
مطالعه عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی، می تواند بر اثربخشی بیشتر این برنامه ها و بهبود کیفیت خدمات آموزش عالی تأثیر گذار باشد. در همین راستا، هدف این پژوهش شناسایی عوامل و راهکارهای مؤثر بر موفقیت برنامه¬های توسعه و بهسازی اعضای هیئت علمی می باشد. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. شرکت کنندگان پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی شهر تهران بودند که 15 نفر برای انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. روش انتخاب مشارکت کنندگان، نمونه گیری هدفمند و از نوع ملاکی بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز روش تحلیل مضمون استفاده شده است. با توجه به یافته های پژوهش، 6 عامل مؤثر و 20 راهکار شناسایی شد که عبارتند از: عامل زمینه و بسترسازی (شامل: فراهم نمودن امکانات، ایجاد و تقویت مراکز بالندگی، اقناع مدیران و جلب مشارکت اساتید)، عامل برنامه ریزی (شامل: تعدیل حجم کاری اساتید، احیا و تقویت انواع روش های، استفاده از انواع روش های ارائه آموزش و زمانبندی)، عامل محتوا (شامل: ارائه محتوای کاربردی، ارتباط عناوین آموزشی و آیین نامه ارتقا و توسعه همه-جانبه) عامل ارتباط و همکاری (شامل: ایجاد شیکه های یادگیری، ایجاد فرصت همکاری و مشارکت و بهبود ارتباط برنامه ریزان و اساتید)، عامل انگیزه توسعه (شامل: حقوق و دستمزد، ارائه مشوق های آموزش و توسعه و اقناع اساتید)، عامل حمایت و پیگیری (شامل: حمایت از آموزش در عمل، استمرار برنامه های توسعه و ارزیابی). توجه به عوامل مؤثر بر موفقیت این برنامه ها و بهره برداری از راهکارهای ارائه شده در پژوهش حاضر بر اثربخشی برنامه های توسعه و بهسازی تأثیر گذار خواهد بود.
پرونده مقاله