رقابت در دنیای امروزی داشتن دارایی نیست بلکه داشتن دو عنصر سرمایه گذاری بر دانش و یادگیری و آموزش کارکنان توانمند است. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توانمند سازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی میباشد. روش تحقیق از نظر ماهیت کیفی-کمی (آمیخته) از نظر نوع کاربردی و از روش ه چکیده کامل
رقابت در دنیای امروزی داشتن دارایی نیست بلکه داشتن دو عنصر سرمایه گذاری بر دانش و یادگیری و آموزش کارکنان توانمند است. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توانمند سازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی میباشد. روش تحقیق از نظر ماهیت کیفی-کمی (آمیخته) از نظر نوع کاربردی و از روش های تحقیق آمیخته، از شیوه اکتشافی، از نوع متوالی استفاده شده است. ابزار گردآوری دادهها، در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان و مطلعین کلیدی منابع انسانی در نظام بانکی و دانشگاه ها می باشند. روش نمونه گیري در بخش کیفی، غیر احتمالی شامل تکنیک هاي هدفمند(زنجیره ای و گلوله برفی) که بر مبناي آن تعداد 18 مصاحبه با اساتید دانشگاه و خبرگان بانکداری صورت گرفته و از بین ایشان، با 10 نفر از طریق گروه کانونی مصاحبه شده است. جهت تجزیه و-تحلیل اطلاعات در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری باز، محوری و گزینشی ، و نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کمی، مدیران بانک سپه و تعداد جامعه 322 نفر بوده که نمونه 175 نفری با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمی، از روش معادلات ساختاری و نرم افزار پی. ال. اس استفاده شده است. الگوی به دست آمده شامل روابط یادگیری سازمانی و توانمند سازی کارکنان، مولفه-ها، شاخص ها و پیامدهای توانمندسازی بر اساس یادگیری سازمانی است. بر اساس یافته های تحقیق، توانمندسازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی؛ موجب افزایش بهره وری، شایسته سالاری و ... در بانک سپه می شود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضرارائه الگوي راهبردي جانشينپروري با تأكيد بر يادگيري سازماني در دانشگاههاي كشور بوده كه مورد مطالعه آن دانشگاه آزاد اسلامي استان خراسان رضوي ميباشد. اين تحقيق به روش طرح تحقيق آميخته - اكتشافي انجام شده كه طبق آن ابتدا روش كيفي بهكار گرفته شده و سپس با چکیده کامل
هدف پژوهش حاضرارائه الگوي راهبردي جانشينپروري با تأكيد بر يادگيري سازماني در دانشگاههاي كشور بوده كه مورد مطالعه آن دانشگاه آزاد اسلامي استان خراسان رضوي ميباشد. اين تحقيق به روش طرح تحقيق آميخته - اكتشافي انجام شده كه طبق آن ابتدا روش كيفي بهكار گرفته شده و سپس با توجه به نتايج بهدست آمده روش كمّي مورد استفاده قرار گرفته شده است. در اين تحقيق براساس يك رويكرد كيفي با روش دلفي و مصاحبه براي جانشينپروري و يادگيري سازماني ابتدا لگوبندي و مدل مفهومي اوليه تشكيل شده و سپس با استفاده از اطلاعات ميداني و پيمايشي مدل طراحي شده حاصل از تكنيك دلفي براي ارزيابي مورد آزمون و تحليل قرار گرفت. دادهها از طريق مصاحبه با 25 نفر از خبرگان علمي كه داراي آثار علمي و دانشگاهي بودهاند گردآوري شده است. ابزارگردآوري دادهها پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه با خبرگان دانشگاه است.
يافتههاي اين تحقيق نشان داد كه مدل مفهومي پژوهش حاكي از آن است كه پديده اصلي جانشينپروري تحت تأثير هفت متغير قرار دارد كه در طراحي پرسشنامه و سنجش الگو اين عوامل مورد توجه قرار گرفت. همچنين نتايج اين پژوهش در خصوص الگوي جانشينپروري مديران، ابعاد و عوامل تأثيرگذار بر جانشينپروري را تأييد و اهميت هر يك را مشخص كرد كه عبارتند از: الف) نظام آموزش؛ ب) ارزيابي و اندازهگيري عملكرد؛ پ) خط مشي و راهبرد؛ ت) شناسايي استعدادها وتشكيل خزانه استعداد؛ ث) تعهد به اجراي جانشينپروري؛ ج)شناسايي پستهاي كليدي و چ) منابعانساني.
كليد واژهها: مديريت جانشينپروري، يادگيري سازماني، دانشگاه آزاد اسلامي، برنامهريزي نيرويانساني.
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تبیین شایستگی های مدیران دانشگاه های کارآفرین در دانشگاه های آزاد خراسان رضوی انجام شده است. لذا، اين مطالعه از نظر رويکرد، کيفی و از نظر نوع توسعه ای-کاربردی است. روش گردآوری داده ها بر اساس روش دلفی است. مشارکت کنندگان شامل 20 نفر از صاحبن چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تبیین شایستگی های مدیران دانشگاه های کارآفرین در دانشگاه های آزاد خراسان رضوی انجام شده است. لذا، اين مطالعه از نظر رويکرد، کيفی و از نظر نوع توسعه ای-کاربردی است. روش گردآوری داده ها بر اساس روش دلفی است. مشارکت کنندگان شامل 20 نفر از صاحبنظران دانشگاهی و افراد خبره در حوزه آموزش کارآفرینی و یا اعضای فعال در مراکز کارآفرینی بوده و با استفاده از شاخصهای انتخاب نمونه مانند فارغ التحصیل رشته کارآفرینی از دانشگاه یا تدریس در زمینه کارآفرینی و یا عضو فعال انجمن ها و مراکز کارآفرینی و به شيوه هدفمند و بر مبنای خبرگی و تجربه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از صاحبنظران، در زمینه شایستگی های مدیران دانشگاه کارآفرین در دانشگاههای آزاد خراسان رضوی از ابزار پرسشنامه دلفی استفاده شد. نتایج بدست آمده پس از سه مرحله دلفی، شایستگی های مدیران دانشگاههای کارآفرین را در قالب 5 بعد اصلی و 25 مولفه نشان داد که بر اساس این یافته ها ابعاد اصلی عبارتند از: 1. دانش و آگاهی ها 2. نگرش ها 3. مهارت ها و تجربیات 4. ویژگی های شخصی 5. ارزش ها و اخلاق. به نظر می رسد مدل و نتايج حاصل از تحقيق می تواند در انتخاب مناسب مديران دانشگاه های کارآفرین و رشد و توسعه آنها مؤثر باشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، با هدف بررسی جوانب تاریک و تیره شخصیت بر پنهانسازی دانش با نقش میانجی فرهنگ یادگیری سازمانی صورت پذیرفته است. پژوهش حاضر ذیل پارادایم اثباتی و در گروه پژوهشهای کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش 3 پرسشنامه استاندارد است، طیف مورداستفاده چکیده کامل
پژوهش حاضر، با هدف بررسی جوانب تاریک و تیره شخصیت بر پنهانسازی دانش با نقش میانجی فرهنگ یادگیری سازمانی صورت پذیرفته است. پژوهش حاضر ذیل پارادایم اثباتی و در گروه پژوهشهای کاربردی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش 3 پرسشنامه استاندارد است، طیف مورداستفاده در پرسشنامه پژوهش طیف لیکرت است. پایایی ابزار پژوهش نیز بر اساس آزمون آلفای کرونباخ مولفههای مثلث تاریک شخصیت (75/0)، پنهانسازی دانش (77/0)، فرهنگ یادگیری سازمانی (71/0) به تأیید رسیده است، جامعه آماری پژوهش شامل اساتید دانشگاه تهران است. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از نرمافزار نمونهگیری Spss Sample power برابر با 187 نفر و شیوه نمونهگیری در این پژوهش نمونهگیری در دسترس است. ابزار تجزیهوتحلیل اطلاعات پرسشنامهای پژوهش نرمافزار آماری SPSS و AMOS است. بهمنظور عدم وجود تأثیر بین متغیرها و تعمیم نتایج بهدستآمده از حجم نمونه به جامعه آماری از مدل رگرسیونی ساده، مدل میانجی و مدل مسیر جهت ارزیابی فرضیههای پژوهش و مدل مفهومی پژوهش استفاده شد.. بنابراین با توجه به یافتههای حاصل از پژوهش میتوان اذعان نمود مثلث تاریک شخصیت بر پنهانسازی دانش تأثیرگذار بوده و 31 درصد واریانس پنهانسازی دانش توسط مولفه مثلث تاریک شخصیت تبیین شده است. ابعاد مثلث تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی، بعد اختلالات فکری و روانی) بر پنهانسازی دانش تأثیرگذار است. 38 درصد واریانس مولفه پنهانسازی دانش توسط ابعاد مثلث تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی، بعد اختلالات فکری و روانی) تبیین شده است. در تأثیر مثلث تاریک شخصیت بر پنهانسازی دانش متغیر فرهنگ یادگیری سازمانی دارای نقش میانجی جزئی است.
پرونده مقاله