فرایند نوآوری به شدت به دانش و مدیریت دانش بستگی دارد. برخی سازمان ها از پیامدهای واقعی که ممکن است مدیریت دانش داشته باشد آگاه نیستند. تحقیقات نشان می دهد که مدیریت دانش و نوآوری بر عملکرد سازمان ها به طور مستقیم یا غیر مستقیم تأثیر می گذارد. هدف این پژوهش بررسی نقش چکیده کامل
فرایند نوآوری به شدت به دانش و مدیریت دانش بستگی دارد. برخی سازمان ها از پیامدهای واقعی که ممکن است مدیریت دانش داشته باشد آگاه نیستند. تحقیقات نشان می دهد که مدیریت دانش و نوآوری بر عملکرد سازمان ها به طور مستقیم یا غیر مستقیم تأثیر می گذارد. هدف این پژوهش بررسی نقش مدیریت دانش و نوآوری بر عملکرد سازمان مورد مطالعه است. جامعه آماری این پژوهش، تعداد 100 نفر از کارکنان مرکز رشد و فناوری و کارآفرینی دانشگاه شهید بهشتی می باشد. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده است و تعداد نمونه مورد استفاده در این پژوهش توسط فرمول نمونه گیری کوکران میزان 79 نفر محاسبه گردید. از این رو پرسشنامه در میان 90 نفر از کارکنان توزیع و در این میان 80 پرسشنامه عودت داده شد. همچنین روایی محتوا و سازه پژوهش با استفاده از اساتید صاحبنظر مورد تأیید واقع شد و پایایی هر 3 متغیر پژوهش از طریق آلفای کرونباخ شامل مدیریت دانش با ضریب0.830، نوآوری با ضریب 0.828 و عملکرد با ضریب 0.802 نیز تأیید گردید. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد، مدیریت دانش و نوآوری به شدت بر عملکرد سازمان تأثیر می گذارد. به عبارت دیگر، مدیریت دانش از طریق نوآوری عملکرد سازمان را تحت تأثیر قرار می دهد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش رفتارهای رهبری اصیل بر عملکرد کارکنان انجام شد. روش تحقیق از نوع آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. شرکت کنندگان در پژوهش 42 نفر از مدیران شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران بودند که به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش رفتارهای رهبری اصیل بر عملکرد کارکنان انجام شد. روش تحقیق از نوع آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. شرکت کنندگان در پژوهش 42 نفر از مدیران شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران بودند که به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 21 نفر) گمارده شدند. علاوه بر این و به منظور بررسی تأثیر مداخلات آموزشی ،2 تا 3 نفر از کارکنان هر مدیر نیز به صورت تصادفی انتخاب شدند و سپس یک پیشآزمون از گروه های آزمایش و گواه به عمل آمد. بعد از آن به مدت 3 روز (20 ساعت آموزش) مداخلات آموزشی مربوط به رفتارهای اصیل بر روی مدیران اجرا گردید و پس از 6 ماه نیز یک پس آزمون از گروه های آزمایش و گواه به عمل آمد. داده ها با استفاده از دو پرسشنامه رهبری اصیل وولمبوا و همکاران (2008) و پرسشنامه عملکرد شغلی هیلمن و همکاران (1992) جمع آوری گردید. نتایج تحلیل آزمون آنکوا (ANCOA) آشکار ساخت که آموزش رفتارهای مثبت رهبری باعث افزایش عملکرد کارکنان می شود.
پرونده مقاله
بکارگیری نظام مدیریت عملکرد به دغدغه ای مهم و اساسی برای کسب و کار ها تبدیل شده است. یافته های پژوهش ها نشان می دهد حدود 70 درصد برنامه های تحولی در کسب و کارها از قبیل: برنامه ریزی استراتژیک، مدیریت دانش، مدیریت عملکرد، مدیریت کیفیت جامع و مهندسی مجدد، به دلیل عدم احسا چکیده کامل
بکارگیری نظام مدیریت عملکرد به دغدغه ای مهم و اساسی برای کسب و کار ها تبدیل شده است. یافته های پژوهش ها نشان می دهد حدود 70 درصد برنامه های تحولی در کسب و کارها از قبیل: برنامه ریزی استراتژیک، مدیریت دانش، مدیریت عملکرد، مدیریت کیفیت جامع و مهندسی مجدد، به دلیل عدم احساس نیاز و انگیزه لازم برای تحول با شکست مواجه می-شوند. برای کاهش نرخ شکست، شناسایی و افزایش انگیزاننده های کسب و کارها برای بکارگیری این برنامه های تحولی از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو، با توجه به تمرکز تحقیق حاضر بر روی نظام های مدیریت عملکرد به عنوان یکی از برنامه های تحولی در سازمانها، سؤال پژوهش حاضر این است که انگیزه های بکارگیری نظام مدیریت عملکرد منابع انسانی در کسب و کارهای بزرگ ایرانی کدامند؟ علاوه بر شناسایی انگیزاننده ها، این تحقیق همچنین بدنبال شناسایی میزان اهمیت و روابط بین این عوامل انگیزشی نیز می باشد. بدین منظور از روش تحقیق کیفی اکتشافی استفاده گردید، تا از نظر خبرگان و متخصصان برخوردار از تجربه و شایستگی لازم در زمینه نظام های مدیریت عملکرد بهرهگیری شود. در مرحله اول براساس شاخص تعداد کارکنان شش کسب و کار بزرگ کشور برخوردار از تجربه بکارگیری نظام مدیریت عملکرد به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید و دادههای لازم از طریق مصاحبه واقعمحور استخراج، مستندسازی و با استفاده از مدل اشتراس کدگذاری گردید. در گام بعد یافتههای حاصل از پژوهش ها و کدگذاری تجربیات بر اساس روش مدیریت تعاملی توسط خبرگان منابع انسانی برخوردار از تجربه لازم در زمینه بکارگیری نظام مدیریت عملکرد در کسب و کارهای بزرگ، مورد ارزیابی، غربالگری و سپس مدلسازی قرارگرفته است. در مرحله دوم از روشهای ایدهنویسی به منظور گردآوری دادهها استفاده گردید. براساس یافته های نهایی پژوهش، با اهمیت ترین انگیزه های کسب و کارهای بزرگ ایرانی در بکارگیری نظام مدیریت عملکرد عبارتند از: فعالیت شرکت در فضای رقابتی، احساس نیاز رهبران به ایجاد تحول در کسب و کار، کنترل و اطمینان از تحقق اهداف، همراستایی اهداف فردی و سازمانی، پایش عملکرد و پاداش دهی براساس عملکرد و شناخته شدن بر اساس علمکرد. شناسایی روابط بین انگیزاننده ها نشان داد که وجود فضای رقابتی، به عنوان یکی از علل برانگیخته شدن کسب و کارها برای استفاده از نظام مدیریت عملکرد، بر سایر انگیزاننده ها تأثیر قابل ملاحظه ای داشته است. همچنین برخی دیگر از انگیزاننده ها از قبیل پاداش دهی براساس عملکرد، پایش عملکرد و شناخته شدن براساس عملکرد نیز تأثیر متقابلی بر یکدیگر دارند. کاربردهای یافته های تحقیق و پیشنهاداتی برای پژوهشگران آینده در انتهای مقاله مورد مطالعه قرار گرفته-اند.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش شناسایی رابطه بین استقلال شغلی کارکنان با عملکرد فردی و سازمانی با توجه به نقش میانجی یادگیری فردی و سازمانی است. روش تحقیق توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان سازمان امور اقتصادی و دارایی استان همدان و ا چکیده کامل
هدف از این پژوهش شناسایی رابطه بین استقلال شغلی کارکنان با عملکرد فردی و سازمانی با توجه به نقش میانجی یادگیری فردی و سازمانی است. روش تحقیق توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان سازمان امور اقتصادی و دارایی استان همدان و اداره کل امور مالیاتی استان همدان به تعداد 605 نفر بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 235 آزمودنی تعیین گردید. برای گردآوری داده ها از پنج پرسش نامه استقلال شغلی، یادگیری فردی، یادگیری سازمانی، عملکرد فردی و عملکرد سازمانی استفاده شد. براي تعیین روایی پرسش نامه ها از تحلیل عاملی تأییدی و جهت سنجش ميزان پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد، كه به ترتیب 89/0، 92/0، 93/0، 87/0 و 91/0 برآورد گردید. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که: اثر مستقیم استقلال شغلی بر یادگیری فردی، یادگیری سازمانی، عملکرد فردی و عملکرد سازمانی مثبت و معنادار می باشد. به علاوه، اثر غیرمستقیم استقلال شغلی بر عملکرد فردی و سازمانی با میانجی گری یادگیری فردی مثبت و معنادار است. افزون بر این، اثر غیرمستقیم استقلال شغلی بر عملکرد فردی و سازمانی با میانجی گری یادگیری سازمانی مثبت و معنادار می باشد. بر اساس یافته های تحقیق، مدیران سازمان ها می توانند در فرایند حمایت از استقلال شغلی کارکنان بر مکانیسم های یادگیری فردی و سازمانی تمرکز نمایند و از این طریق عملکردهای فردی و سازمانی را ارتقاء دهند.
پرونده مقاله
فناوری اطلاعات، خمیرمایه توسعه در سازمان و جامعه است و محورهای اساسی توسعه و ماهیت آن را نیز متناسب با نیاز جامعه و کارکنان تعیین میکند و میتواند بر توسعه حرفهای کارکنان تأثیر بهسزایی داشته باشد. اما پذيرش فناوری اطلاعات به عنوان بخشي از موانع انساني -اجتماعي يكي از چکیده کامل
فناوری اطلاعات، خمیرمایه توسعه در سازمان و جامعه است و محورهای اساسی توسعه و ماهیت آن را نیز متناسب با نیاز جامعه و کارکنان تعیین میکند و میتواند بر توسعه حرفهای کارکنان تأثیر بهسزایی داشته باشد. اما پذيرش فناوری اطلاعات به عنوان بخشي از موانع انساني -اجتماعي يكي از مهمترين موانع موجود در سازمان است، زيرا مرتفع شدن موانع اقتصادي و فني بدون از ميان برداشتن موانع انساني اجتماعي در پذيرش فناوری اطلاعات بینتيجه خواهد ماند.
لذا هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیرات پذیرش فناوری اطلاعات بر توسعه حرفهای کارکنان شرکت مهندسی کانی کاوان شرق میباشد. بدین منظور ابتدا شاخصهای مرتبط با پذیرش فناوری شامل: سودمندی درک شده، سهولت درک شده، نگرش استفاده و تمایل به استفاده و شاخصهای مرتبط با توسعه حرفهای شامل: بهبود عملکرد کیفیت، دانش و آگاهی، توانمندی شغلی و رضایت شغلی، مسئولیت تصمیمگیری، فرصت های شغلی، خودکنترلی، ارتباطات حضوری، صرفهجویی در زمان و استقلالکاری را شناسایی نمودیم. سپس دو پرسشنامه طراحی شد. پرسشنامه مربوط به پذیرش فناوری با 21 سؤال و پرسشنامه توسعه حرفهای با 45 سؤال طراحی شد. اعتبار هر دو پرسشنامه با استفاده از روش اعتبار صوری و محتوایی تأیید و پایایی آنها با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 95/. و 92/. محاسبه گردید. نمونه آماری این تحقیق 92 نفر از کارشناسان خبره شرکت کانی کاوان میباشند که از میان 120 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از آنجاییکه مقياس اندازهگيري فاصلهاي و متغیرهای تحقیق نرمال ميباشند جهت آزمون فرضيات آماري از ضريب همبستگي پيرسون و برازش مدل رگرسیونی استفاده شده است.
یافتههای این پژوهش در بخش آزمون فرضیهها نشان داد که بین پذیرش فناوری اطلاعات و بهبود عملکرد کیفیت، دانش و آگاهی، توانمندسازی کارکنان، رضایت شغلی، مسئولیت تصمیمگیری، فرصتهای شغلی، خود کنترلی، ارتباطات حضوری، صرفهجویی در زمان و استقلالکاری رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد.
پرونده مقاله
در سالهای اخیر، استفاده از نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی برای بهسازی عملکرد کارکنان در سازمانها متداول شده است. بیشک طراحی مناسب این روش جدید نقش تعیینکنندهای در اثربخشی و کارایی آن دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف ارائه چهارچوبی برای طراحی نظام پشتیبانی عملک چکیده کامل
در سالهای اخیر، استفاده از نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی برای بهسازی عملکرد کارکنان در سازمانها متداول شده است. بیشک طراحی مناسب این روش جدید نقش تعیینکنندهای در اثربخشی و کارایی آن دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف ارائه چهارچوبی برای طراحی نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی انجام شد. روش تحقیق مورد استفاده در این مطالعه، تحلیل محتوای کیفی از نوع قیاسی بود. جامعه پژوهش، شامل کلیه منابع و مقالات مرتبط نمایه شده در پایگاههای اطلاعاتی پروکوئیست، اسپرینگر، ساینسدایرکت، امرالد، ابسکو، سیج، اریک، و گوگل اسکولار بود. نمونهبرداری از این منابع با روش نمونهگیری هدفمند انجام گرفت، 45 مقاله و کتاب مطابق معیارهای مورد نظر بررسی شد، و دادههای حاصله برای تشکیل چهارچوب پیشنهادی تلفیق گردید. در نتیجه این پژوهش؛ هفت اصل زمینه شغلی، رابط کاربر، سنجش و نظارت، دسترسی به منابع پشتیبانی عملکرد، انطباقپذیری، پاسخدهی فوری، و قابلیت استفاده جهت رعایت در نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی شناسایی گردید، راهبردهایی نیز برای عملیاتی ساختن آنها ارائه شد و در نهایت چهارچوبی برای چگونگی کاربست این اصول و راهبردها در طراحی نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی پیشنهاد گردید. نتایج به دست آمده از این پژوهش میتواند راهنمای طراحان نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی در انتخاب و تدارک نظام پشتیبانی عملکرد کارا و اثربخش برای ارتقای عملکرد کارکنان سازمان باشد.
پرونده مقاله
عملکرد سازمان ها را نمی توان صرفاً بر اساس معیارهای مالی مورد ارزیابی و قضاوت قرار داد؛ زیرا پژوهش ها نشان داده است، ارزش بازاری شرکت ها و مؤسسات مالی را عمدتاً دارایی های غیرمالی که به آن ها دارایی های نامشهود یا سرمایه های فکری اطلاق می شود، تعیین می کند. بر این چکیده کامل
عملکرد سازمان ها را نمی توان صرفاً بر اساس معیارهای مالی مورد ارزیابی و قضاوت قرار داد؛ زیرا پژوهش ها نشان داده است، ارزش بازاری شرکت ها و مؤسسات مالی را عمدتاً دارایی های غیرمالی که به آن ها دارایی های نامشهود یا سرمایه های فکری اطلاق می شود، تعیین می کند. بر این اساس تحقیقِ حاضر با هدف شناسایی تأثیرِ ابعاد سرمایۀ فکری و مدیریت دانش و تأثیر آن ها بر عملکرد سازمانی در شرکت پایانه های نفتی ایران انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظِ روش، توصیفی تحلیلی و از لحاظِ هدف، کاربردی است. جامعۀ آماری شامل کلیۀ مدیران، رؤسا و سرپرستان (رتبه های بالای 17) و پرسنل ستادی می باشد که در زمان تحقیق 214 نفر بوده اند و به روش سرشماری انجام گرفته است. برای تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که مدل اصلی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. در این مدل سرمایۀ انسانی و ساختاری و رابطه ای بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت داشته و از سوی دیگر این اجزاء به طور غیرمستقیم با نقش میانجی مدیریت دانش بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت دارند، که با نتایج به دست آمده میزان تأثیر هر یک از عوامل، مشخص و رتبه بندی شده و بر این اساس پیشنهاداتی مطرح شدند.
پرونده مقاله
به كارگيري ابزارهاي فناوري اطلاعات و ارتباطات، راهكارهاي نويني را برای بهبود و توسعۀ نظام آموزشي ارائه کرده است که يادگيري همراه ازجمله نتايج آن است. از مسائل مهم بخش آموزش در راهآهن، شرایط خاص برخی از مشاغل در حوزههای سیر و حرکت، ناوگان، خط، ارتباطات و علائم الکتر چکیده کامل
به كارگيري ابزارهاي فناوري اطلاعات و ارتباطات، راهكارهاي نويني را برای بهبود و توسعۀ نظام آموزشي ارائه کرده است که يادگيري همراه ازجمله نتايج آن است. از مسائل مهم بخش آموزش در راهآهن، شرایط خاص برخی از مشاغل در حوزههای سیر و حرکت، ناوگان، خط، ارتباطات و علائم الکتریکی است که امکان حضور آنها را در دوره های مشخص و سیستمی کاهش می دهد. ازجمله این مشاغل حساس می توان به لوکوموتیورانی اشاره کرد که هدف این پژوهش نیز، بررسی اثر سیستم یادگیری همراه تعاملی بر عملکرد شخصی لوکوموتیوران است. بهمنظور بررسي مسئله تحقيق و آزمون فرضيه از روش تحقيق نیمه آزمايشي و از طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. گروه ها با استفاده از روش نمونه-گيري خوشه ای از میان لکوموتیو رانان ایستگاه تهران انتخاب شدند. جامعۀ آماری شامل کلیۀ لوکوموتیورانان ایستگاه تهران به تعداد 420 نفر بود. سپس 45 نفر بهعنوان نمونۀ آماری که نمرۀ فرسودگی شغلی آنان در مؤلفۀ عملکرد شخصی پایین تر از 32 بود، به روش نمونه گیری خوش ای انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در سه گروه 15 نفری، دو گروه از شرکتکنندگان با رویکرد آموزش بزرگسالان (آندراگوژی) و سیستم یادگیری همراه تعاملی (IMLS) با رویکرد هیتاگوژی و یک گروه کنترل جایگزین شدند. یافتهها نشان داد که آموزش به شیوۀ یادگیری همراه تعاملی در افزایش فراوانی و شدت عملکرد شخصی شرکت کنندگان پژوهش مؤثر بود.
پرونده مقاله
در طول چند دهه گذشته تطبیق و به کارگیری روش های مدیریت عملکرد جهت بهبود ارائه خدمات و کسب پیامدهای کلیدی از اجزاء اصلی تغییرات مهم در توسعه منابع انسانی دولت ها شده است. با توجه به وضعیت نظام اداری کشور در خصوص مدیریت عمکرد کارکنان و با عنایت به اینکه مدلی که امروز اجرا چکیده کامل
در طول چند دهه گذشته تطبیق و به کارگیری روش های مدیریت عملکرد جهت بهبود ارائه خدمات و کسب پیامدهای کلیدی از اجزاء اصلی تغییرات مهم در توسعه منابع انسانی دولت ها شده است. با توجه به وضعیت نظام اداری کشور در خصوص مدیریت عمکرد کارکنان و با عنایت به اینکه مدلی که امروز اجرا می شود، در عمل توانایی ارزیابی عملکرد صحیح کارکنان و به دنبال آن توسعه منابع انسانی را ندارد، هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی مدیریت عملکرد با رویکرد توسعه منابع انسانی در بخش دولتی طرح ریزی شد. این تحقیق با روش تحلیل محتوای کیفی در بخش استخراج مدل و بر پایه پیمایشی میدانی برای ارزیابی آن اجرا شده است که منجر به طراحی الگوی مطلوب مدیریت عملکرد برای توسعه منابع انسانی در دستگاه های دولتی کشور شد. ابعاد اصلی این مدل شامل تاثیرپذیری استراتژی سرمایه انسانی از استراتژی سازمانی و اسناد بالادستی، همخوانی و هماهنگی فرایند پاسخگویی، ارتباط مسئولیت و اختیار با شاخص های ارزیابی عملکرد کارکنان؛ تاثیر استراتژی های ارزیابی بر فرایند ارزیابی عملکرد کارکنان؛ وجود رابطه معنادار ویژگی های فردی کارکنان با فرایند ارزیابی عملکرد آنان و در نهایت تاثیر ویژگی روابط کاری فی مابین بر مدیریت عملکرد کارکنان است.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، شناسایی موانع اجرای اثربخش مربیگری مدیریتی «در مواجهه مدیر با عملکرد نامطلوب کارشناس» و مکانیزمهای اثرگذاری آن موانع، در یک واحد سازمانی خدمات مرکز داده بود. پژوهش با راهبرد نظریهپردازی دادهبنیان انجام شد. جمعآوری داده از طریق مصاحبههای انفرادی نیمه چکیده کامل
هدف این پژوهش، شناسایی موانع اجرای اثربخش مربیگری مدیریتی «در مواجهه مدیر با عملکرد نامطلوب کارشناس» و مکانیزمهای اثرگذاری آن موانع، در یک واحد سازمانی خدمات مرکز داده بود. پژوهش با راهبرد نظریهپردازی دادهبنیان انجام شد. جمعآوری داده از طریق مصاحبههای انفرادی نیمهساختاریافته با هجده نفر، متشکل از هشت مدیر و ده کارشناس، و با نمونهگیری نظری انجام گرفت. نتایج متشکل از پنج مانع میشود که یکی از آنها ویژگی زمینهای صنعت مرکز داده است و در تحقیقات قبلی تأثیر آن بر مربیگری در این صنعت بررسی نشدهبود. دو مانع دیگر از پنج مانع نیز در مطالعات قبلی معرفی نشدهبودند. عامل اصلی پیونددهنده موانع یافتشده این است که مدیر و یا کارشناس در مواقعی، موقعیت عملکرد نامطلوب را به عنوان موقعیتي براي مربیگری در نظر نمیگیرند. مکانیزمهای اثرگذاری موانع در مطالعات قبلی بررسی نشدهبود و در این تحقیق سه مکانیزم اصلی شناسایی شدهاست. اول اینکه عوامل شناساييشده مانع بروز رفتارهای مربیگری از جانب مدیر در برابر عملکرد نامطلوب کارشناس میشوند. دوم اینکه برخي عوامل مانع یادگیری کارشناس با وجود بروز رفتارهای مربیگری مدیر میشوند. سوم اینکه موانع باعث تضعیف رابطه کاری مدیر و کارشناس با وجود بروز رفتارهای مربیگری مدیر میشوند. چند پیشنهاد به سازمانهای ارائهدهنده خدمات مرکز داده ارائه میشود. اول اینکه مدیران و کارشناسان با تقویت خودآگاهی و ذهنآگاهی خود، با تشخیص هوشیارانه در لحظه، از موقعیتهای عملکرد نامطلوب تا حد امکان به عنوان فرصت مناسبی برای مربیگری بهره ببرند و نیز سازمان رویکردهای هیجانی حامیانه مدیران را در برقراری ارتباط با کارشناسان در مواجهه با عملکرد نامطلوبشان ترویج کند. دوم اینکه مدیران و کارشناسان منابع انسانی جهت آموزش قابلیتهای غیرفنی مورد نیاز کارشناسان، اقدام کنند. سوم اینکه روشهای انگیزشي براي یادگیری کارشناسان به مدیران آموزش دادهشود و سازوکارهای انگیزشی نیز در جهت تقویت انگیزش یادگیری در حوزههای مورد نیاز طراحی شود.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفههاي شکاف عملکرد در سازمان تأمین اجتماعی انجام شده و روش اصلی پژوهش حاضر، روش پیمایش بوده است که گردآوری دادهها به کمک پرسشنامه و تحلیل آن به کمک نرمافزار PLS و آمارهای مختلف صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل همه کارکنان ساز چکیده کامل
این پژوهش با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفههاي شکاف عملکرد در سازمان تأمین اجتماعی انجام شده و روش اصلی پژوهش حاضر، روش پیمایش بوده است که گردآوری دادهها به کمک پرسشنامه و تحلیل آن به کمک نرمافزار PLS و آمارهای مختلف صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل همه کارکنان سازمان تأمین اجتماعی است که 395 نفر از میان آنان و از روش نمونهگیری تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. دادههای گردآوری شده از طریق تحلیل عاملی اکتشافی، عوامل مختلفی تعیین شده و سپس به اتکای تحلیل عاملی تاییدی نهایی شده است؛ و یافتههای پژوهش حاکی از آن است که «شکاف عملکرد» در سه بُعد سبک راهبری، محیط کاری و مدیریت نیروی انسانی قابل توضیح است؛ براساس یافتههای مذکور در بعد اول، مولفههای «رویکرد استراتژیک»، «محیط کار تعاملی و شفاف»، «سبک تفویض اختیار» و «بازخورگیری از ذینفعان»، در بعد دوم، مولفههای «مدیریت عملکرد»، «نظام استخدام و انتصاب»، «کارآمدی ابزارهای انگیزش شغلی»، «آموزش اثربخش»، «نظام جبران خدمت» و «دانش تخصصی» و در نهایت در بعد سوم، مولفههای «انتظام اخلاقی و اطلاعاتی»، «فرهنگ مشارکتی» و «دانشمحوری» تایید شدند. بدین ترتیب ضمن تدوین مدل نهایی شکاف عملکرد در سازمان تامین اجتماعی، درجه تناسب مدل ارائه شده مشخص و برازش آن مدل با مقدار قوی 0.6 مورد تایید قرار گرفت.
پرونده مقاله
این پژوهش از نوع تحقیقات بنیادی-کاربردی می باشد که از روش پژوهش ترکیبی اکشتافی به عنوان روش پژوهش استفاده کرده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل 16 نفر از متخصصان توسعه منابع انسانی و مدیران سازمان تأمین اجتماعی بود و در بخش کمی از 351 نفر از کارکنان سازمان تأ چکیده کامل
این پژوهش از نوع تحقیقات بنیادی-کاربردی می باشد که از روش پژوهش ترکیبی اکشتافی به عنوان روش پژوهش استفاده کرده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل 16 نفر از متخصصان توسعه منابع انسانی و مدیران سازمان تأمین اجتماعی بود و در بخش کمی از 351 نفر از کارکنان سازمان تأمین اجتماعی به عنوان نمونه تحقیق استفاده شد. از روش نمونه گیری هدفمند در بخش کیفی و از روش نمونه گیری تصادفی ساده در بخش کمی استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کمی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی شامل پرسشنامه عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت و پرسشنامه محقق ساخته توسعــه فردی منابع انسانی بود. برای تجـزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از نرم افزار NVivo11 و در بخش کمی از نرم افزار Lisrel و SPSS19 استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها شامل روش داده بنیاد (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) در بخش کیفی و روش تحلیل مسیر، همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان برای بخش کمی بود. نتایج این پژوهش در بخش کیفی منجر به شکل گیری الگوی توسعه فردی منابع انسانی در سازمان تأمین اجتماعی تهران شد و در بخش کمی اثر الگو بر عملکرد سازمانی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن حاکی از تأثیر مثبت الگوی توسعه فردی منابع انسانی بر عملکرد سازمانی بود. یافته های این پژوهش می تواند دلالت های کاربردی و عملیاتی در راستای توسعه فردی منابع انسانی و بهبود عملکرد سازمانی در سازمان تأمین اجتماعی ارائه می دهد
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر سنجش اثربخشی و کارایی سه روش کارآموزی، نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی و تجمیع کارآموزی با نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی بر بهبود عملکرد و افزایش کارایی کارکنان می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف و ماهیت، کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی و طرح پس آزمون با چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر سنجش اثربخشی و کارایی سه روش کارآموزی، نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی و تجمیع کارآموزی با نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی بر بهبود عملکرد و افزایش کارایی کارکنان می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف و ماهیت، کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی و طرح پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری در این پژوهش 570 نفر از نمایندگان شرکت بیمه دی در سراسر کشور بودند که از میان آنها، 60 نماینده به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به-صورت تصادفی در سه گروه "کارآموزی الکترونیکی"، " نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی" و "تجمیع کارآموزی الکترونیکی با نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی" جایگزین شدند. به منظور سنجش عملکرد واقعی نمایندگان، با کمک متخصصین موضوعی، پرسشنامه ای طراحی و برای تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوایی و برای تعیین پایایی از روش پایایی مصححان (ضریب همبستگی 79/0) استفاده گرید. جهت سنجش کارایی (میزان زمان صرف شده برای تکمیل وظیفه شغلی)، زمان ورود نمایندگان به محیط الکترونیکی صدور بیمه نامه و لحظه خروج آنها از این محیط برآورد گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون های تعقیبی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد نمایندگانی که در گروه "تجمیع نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی با کارآموزی" حضور داشتند، در مقایسه با نمایندگان حاضر در دو گروه "کارآموزی" و "نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی"، عملکرد بهتری داشته و فعالیت شغلی خود را در مدت زمان کوتاه تری انجام دادند.
پرونده مقاله
هدف اصلی پژوهش ارائه مدلی برای شایستگی مربیگری عملکرد ویژه سرپرستان و مدیران شرکت ملی نفت است. تحقیق از نظر هدف کاربردی و اکتشافی بوده و در جمع آوری و تحلیل داده ها از روش های کیفی و کمی استفاده شده است. تحلیل دادهها در روش کیفی، تحلیل محتوای متون، مصاحبه و پرسشنامه چکیده کامل
هدف اصلی پژوهش ارائه مدلی برای شایستگی مربیگری عملکرد ویژه سرپرستان و مدیران شرکت ملی نفت است. تحقیق از نظر هدف کاربردی و اکتشافی بوده و در جمع آوری و تحلیل داده ها از روش های کیفی و کمی استفاده شده است. تحلیل دادهها در روش کیفی، تحلیل محتوای متون، مصاحبه و پرسشنامه های با رویکرد دلفی و در روش کمی پیمایشی
( پرسشنامه مقایسات زوجی شبکه ای) میباشد. روش نمونهگیری هدفمند بوده و حجم نمونه ادبیات براساس اشباع دادهها، مصاحبه نیمه ساختمند 12 نفر و در روش دلفی و مقایسات زوجی شبکهای20 نفر از متخصصان و مدیران آگاه به مربیگری میباشد. روایی محتوایی سؤالات مصاحبه و پرسشنامهها با استفاده از نظر متخصصین ، روایی صوری با اجرای آزمایشی ،پایایی مصاحبه با ضریب توافق دو کدگذار و پایایی پرسشنامه مقایسات زوجی شبکه ای به شیوه ضریب توافق بدست آمد. ابتدا مفاهیم مطرحشده در ادبیات و مصاحبهها استخراج شده و مفاهیم مشترک در قالب 16 مؤلفه جمعبندی و براساس منابع معتبر در حوزه شایستگی، ابعاد و شاخصها استخراج شد. پرسشنامههای دلفی در دو مرحله و سپس پرسشنامه مقایسات زوجی شبکهای ساخته و اجرا گردید. تجزیه و تحلیل دادههای متون و مصاحبهها به روش استقرایی و با نرمافزار MAXQDA، پرسشنامه های دلفی با نرم افزار SPSS، پرسشنامه مقایسات زوجی شبکهای با استفاده از نرمافزارهای Matlab وSuper Decision انجام شد. تحلیل یافتهها منجر به ارائه مدل مربیگری عملکرد شامل 15مؤلفه و 56 شاخص در سهبُعد فردی، سازمانی و مدیریتی با ذکر رتبهبندی و میزان تاثیر و تأثرات درونی مؤلفهها شد.
پرونده مقاله
هدف: این پژوهش به بررسی تأثیر مربیگری سازمانی بر بدبینی و عملکردشغلی با یک رویکرد چندسطحی پرداخته است. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکتهای پتروشیمی در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر بوده است. از طریق فرومول حجم نمونه در جو چکیده کامل
هدف: این پژوهش به بررسی تأثیر مربیگری سازمانی بر بدبینی و عملکردشغلی با یک رویکرد چندسطحی پرداخته است. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکتهای پتروشیمی در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر بوده است. از طریق فرومول حجم نمونه در جوامع محدود تعداد 245 نفر به صورت تصادفی طبقهای از 18 شرکت انتخاب شده است و پرسشنامه بین این تعداد کارکنان توزیع شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار Smart PLS و بخش تحلیل چند سطحی از نرمافزار HLM استفاده شده است. یافتهها: نتایج پژوهش در سطح فردی نشان داد که بدبینی بر عملکرد شغلی تأثیر منفی و معنیداری دارد. نتایج تحلیل چندسطحی نشان داد که مربیگری در سطح سازمانی بر بدبینی در سطح فردی تأثیر منفی و معنادار و بر عملکرد شغلی تأثیر مثبت و معنیداری دارد. همچنین در این پژوهش نقش تعدیلکنندگی چند سطحی مربیگری سازمانی در رابطه بین بدبینی و عملکردشغلی مورد تایید قرار گرفت. نتیجهگیری: به نظر میرسد که مربیگری سازمانی و تقویت آن در سازمان باعث کاهش بدبینی سازمانیشده و عملکرد شغلی کارمندان را بهبود میبخشد.
پرونده مقاله
تحلیل عملکرد در سازمانها و شناسایی شکاف عملکرد، علل و ریشههای آن امر بسیار مهمی است که میتواند باعث بهبود کیفیت خدمات سازمانها، رضایت مشتریان و خدمات گیرندگان گردد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد شکاف عملکرد کارکنان به منظور استقرار بهسازی عملکرد انسانی در چکیده کامل
تحلیل عملکرد در سازمانها و شناسایی شکاف عملکرد، علل و ریشههای آن امر بسیار مهمی است که میتواند باعث بهبود کیفیت خدمات سازمانها، رضایت مشتریان و خدمات گیرندگان گردد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد شکاف عملکرد کارکنان به منظور استقرار بهسازی عملکرد انسانی در سازمان تامین اجتماعی انجام شدهاست. پژوهش به لحاظ هدف در بین پژوهشهای کاربردی و به روش کیفی انجام شدهاست. نمونۀ آماری این پژوهش شامل 21 نفر از صاحبنظران (دانشگاهی و سازمانی) است و ابزار گردآوری دادهها فیشبرداری از متون، مطالعات نظری و مدلهای موجود است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که شکاف عملکرد در سه بُعد رویکردهای سبک راهبري، محیط کاري و مدیریت نیروي انسانی قابل تقسیمبندی است. براساس یافتهها در بُعد اول مولفههاي مدیریت استراتژیک، ساختار، فرآیندها، سبک مدیریت و منافع ذینفعان، در بُعد دوم، مولفههاي فرهنگ سازمانی، شرایط محیط کاری، دادهها و اطلاعات و در نهایت در بُعد سوم، مولفههاي مدیریت منابع انسانی، شایستگیهای فردی، نظام پاداشدهی و جبران خدمات تأیید شدند و مدل براساس ابعاد مورد نظر و مؤلفههای آن ترسیم و تأیید شد. بدینترتیب ضمن تأیید مدل نهایی شکاف عملکرد، مراحل بهسازی عملکرد انسانی در پنج مرحله و براساس یافتههای پژوهش بیان شدند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر مقایسه سطوح سه گانه نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی (درونزا، برونزا و بیرونی) بر بهبود عملکرد و افزایش کارایی کارکنان می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی و طرح پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری در این پژوهش 750 نفر چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر مقایسه سطوح سه گانه نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی (درونزا، برونزا و بیرونی) بر بهبود عملکرد و افزایش کارایی کارکنان می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی و طرح پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری در این پژوهش 750 نفر از نمایندگان شرکت بیمه دی بودند که 90 نماینده به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی درونزا، برونزا و بیرونی جایگزین شدند. به-منظور سنجش عملکرد واقعی نمایندگان، با کمک متخصصین موضوعی، پرسشنامه ای طراحی و برای تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوایی و برای تعیین پایایی از روش پایایی مصححان (ضریب همبستگی 79/0 ) استفاده گرید. جهت سنجش کارایی، زمان ورود و خروج نمایندگان به محیط الکترونیکی صدور بیمه نامه برآورد گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون های تعقیبی تحلیل شد. نتایج بدست آمده نشان داد نمایندگان حاضر در گروه نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی درونزا و برونزا، نسبت به نمایندگانی که از نظام پشتیبانی عملکرد الکترونیکی بیرونی استفاده کرده بودند، عملکرد بهتری داشتند. همچنین نمایندگان حاضر در گروه نظام پشتیبانی عملکرد درونزا نسبت به نمایندگان دو گروه دیگر توانسته بودند فعالیت شغلی خود را در مدت زمان کوتاه تری انجام دهند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر ارزیابی عملکرد مراکز آموزشی یکی از سازمان های دولتی کشور با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی می باشد. اين مقاله یک پژوهش ارزشیابی برای ارزیابی عملکرد مراکز آموزش سازمانی دولتی است. اطلاعات مورد نياز اين تحقیق از طريق كانالهاي موازي اطلاعات مثل استفاده از اسن چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر ارزیابی عملکرد مراکز آموزشی یکی از سازمان های دولتی کشور با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی می باشد. اين مقاله یک پژوهش ارزشیابی برای ارزیابی عملکرد مراکز آموزش سازمانی دولتی است. اطلاعات مورد نياز اين تحقیق از طريق كانالهاي موازي اطلاعات مثل استفاده از اسناد و مدارک مراکز آموزشی زیر مجموعه سازمان و مراجعه به اسناد و مدارك آنها با حفظ مراتب طبقه بندی جمعآوري شد. جامعه آماري مورد مطالعه اين پژوهش 5 مرکز آموزشی یکی از سازمان های دولتی که برای حدود 10 هزار نفر پرسنل در بین سالهای 1392 الی 1399 دوره های آموزشی برگزار می کنند، می باشد؛ براساس نظر خبرگان و نتایج مطالعات مرتبط ورودی و خروجی های پژوهش انتخاب و تعیین گردید. جهت کاهش متغیرهای ورودی و خروجی، از روش مدل سازی معادلات ساختاری - حداقل مربعات جزئی و به منظور آموزش شبکه عصبی دولایه MLP از روش آموزش پس از انتشار خطای ارتجاعی استفاده گردید، پس از آموزش شبکه عصبی، عملکرد شبکه عصبی با استفاده از الگوهای تست، مورد بررسی قرار گرفت. مقدار(میانگین مجذور خطا) MSE مربوط به 13 الگوی تست برابر. 43/7413 که نشان دهنده دقت بالای شبکه آموزش داده شده است، در نهایت عملکرد مراکز آموزشی بر اساس داده های تجزیه و تحلیل شده مورد رتبه بندی قرار گرفت.
پرونده مقاله