پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت کننده در این دوره می باشد. برای جمع آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه ساختمند چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت کننده در این دوره می باشد. برای جمع آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه ساختمند و پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آنها با مقدار قابل قبول مورد تأیید قرار گرفته، استفاده شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای Spss و Excel و به منظور تجزیه و تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه نیمه ساختمند و سؤالات باز-پاسخ پرسشنامه از روش تحلیل محتوا به روش مقوله بندی اقدام شده است. یافته-ها نشان می دهند شرکت کنندگان نسبت به طراحی، محتوا، مدرس و سازماندهی دوره مذکور رضایت بالایی دارند و تا حدودی آموخته های خود را از طریق «گفتگوهای غیر رسمی» در محیط کار بکار می گیرند. از طرفی دیگر وجود ارتباط نزدیک بین نتایج مورد انتظار و از قبل تعیین شده با نتایج حاصل شده از برگزاری دوره، می توان نتیجه گرفت دوره مدیریت اجرایی، اثربخش بوده است.
پرونده مقاله
در قرن بیست و یکم به موازات توسعه کمی نظامهای آموزشی مسأله کیفیت آموزش مطرح شده است. بهبود مستمر کیفیت آموزش ضمن خدمت کارکنان از ضروریات ارتقای قابلیت رقابت در مؤسسات آموزشی محسوب میشود. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کیفیت آموزشهای ضمن خدمت بر مبنای رویکرد کیفیت خدمات با چکیده کامل
در قرن بیست و یکم به موازات توسعه کمی نظامهای آموزشی مسأله کیفیت آموزش مطرح شده است. بهبود مستمر کیفیت آموزش ضمن خدمت کارکنان از ضروریات ارتقای قابلیت رقابت در مؤسسات آموزشی محسوب میشود. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کیفیت آموزشهای ضمن خدمت بر مبنای رویکرد کیفیت خدمات با روش توصیفی- همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، 140 نفر از شرکتکنندگان دورههای آموزشی در دانشگاه علوم وفنون هوایی شهید ستاری بودند که بین 92 نفر از آنان که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند، پرسشنامه توزیع گردید. دادههای به دست آمده با آزمونهای آماری تی تک نمونهای، همبستگی پیرسون و فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد کیفیت مؤلفههای گوناکون آموزش ضمن خدمت از دیدگاه فراگیران در حد مطلوبی قرار دارد و بین کیفیت کلی دورههای آموزشی و مؤلفههای آن و رضایت شرکتکنندگان از آموزشها همبستگی مثبت و معنیداری وجود دارد. از میان عوامل مؤثر بر کیفیت آموزش ضمن خدمت، کادر اداری از نظر پاسخدهندگان مهمترین عامل بوده است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت کننده در این دوره می باشد. برای جمع آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه ساختمند چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت کننده در این دوره می باشد. برای جمع آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه ساختمند و پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آنها با مقدار قابل قبول مورد تأیید قرار گرفته، استفاده شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای Spss و Excel و به منظور تجزیه و تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه نیمه ساختمند و سؤالات باز-پاسخ پرسشنامه از روش تحلیل محتوا به روش مقوله بندی اقدام شده است. یافته-ها نشان می دهند شرکت کنندگان نسبت به طراحی، محتوا، مدرس و سازماندهی دوره مذکور رضایت بالایی دارند و تا حدودی آموخته های خود را از طریق «گفتگوهای غیر رسمی» در محیط کار بکار می گیرند. از طرفی دیگر وجود ارتباط نزدیک بین نتایج مورد انتظار و از قبل تعیین شده با نتایج حاصل شده از برگزاری دوره، می توان نتیجه گرفت دوره مدیریت اجرایی، اثربخش بوده است
پرونده مقاله
این پژوهش به ارزشیابی اثربخشی برنامهدرسی مدیریت اجرایی نفت در شرکت ملی نفت ایران با استفاده از الگوی مدل چهار سطحی کرک پاتریک به شیوه ترکیبی همزمان، پرداخته است. جامعه پژوهش، کلیه افراد شرکتکننده در کلاسهای آموزشی دوره مذکور (30 نفر) میباشد. جهت گردآوری اطلاعات در ب چکیده کامل
این پژوهش به ارزشیابی اثربخشی برنامهدرسی مدیریت اجرایی نفت در شرکت ملی نفت ایران با استفاده از الگوی مدل چهار سطحی کرک پاتریک به شیوه ترکیبی همزمان، پرداخته است. جامعه پژوهش، کلیه افراد شرکتکننده در کلاسهای آموزشی دوره مذکور (30 نفر) میباشد. جهت گردآوری اطلاعات در بخش کمی (سطوح 1 تا 3) از فرم سنجش رضایت، مقیاس خودارزیابی و مقیاس اندازهگیری رفتار و در بخش کیفی از مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها، در بخش کمی، نرخ اثربخشی دوره در هر سه سطح محاسبه شد، علاوه بر این از نرخ خالص تغییر برای سطح دوم و ضریب همبستگی برای محاسبه زنجیره تأثیر بین سطوح استفاده شد. همچنین در بخش کیفی از شیوه تحلیل مضمون برای تحلیل دادهها و ممیزی همگنان برای اعتباربخشی نتایج استفاده شد. در سطح اول (واكنش)، اثربخشي دوره پايينتر از حد مطلوب بوده، در سطح دوم (یادگیری)، اثربخشي دوره کمی بالاتر از حد مطلوب و اثربخشی دوره در سطح رفتار، پايينتر از حد مطلوب به دست آمد. در سطح دوم، نرخ خالص تغییر نشان داد که میزان تغییرات یادگیری حاصل از شرکت در دوره، بسیار پایینتر از حد پیشبینی شده بوده است. زنجیره تأثیر بین سطوح واکنش و یادگیری از حیث آماری معنادار بوده، اما ضریب همبستگی پایین به دست آمده نشان میدهد که رضایت افراد از دوره تأثیر چندانی بر بهبود یادگیری آنها در سطح 2 نداشته است. زنجیره تأثیر بین سطوح یادگیری و رفتار نیز از حیث آماری معنادار نبوده و ضریب همبستگی پایین به دست آمده نشان میدهد که یادگیری افراد از دوره تأثیری بر بهبود رفتار شغلی آنها در سطح 3 نداشته است. زنجیره تأثیر بین سطوح واکنش و رفتار از حیث آماری معنادار نبود و ضریب همبستگی پایین به دست آمده نشان داد که واکنش افراد از دوره تأثیری بر بهبود رفتار شغلی آنها در سطح 3 نداشته است. با توجه به این نتایج میتوان گفت دوره آموزشی مدیریت اجرایی نفت در بعد انتقال مفاهیم اثربخشتر بوده است و هر چه وارد ابعاد عملیاتی میشویم، از اثربخشی دورهها کاسته میشود
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف" ارزیابی رضایتمندی کارکنان از دورههای آموزش ضمنخدمت کارکنان گروه شرکتهای توربو کمپرسور نفت بر اساس مدل ارزشیابی سیپ" صورت گرفته است. پژوهش از نظر هدف از نوع پژوهشهای کاربردی میباشد و از لحاظ گردآوری دادهها در زمره پژوهشهای پیمایشی است. جهت ارز چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف" ارزیابی رضایتمندی کارکنان از دورههای آموزش ضمنخدمت کارکنان گروه شرکتهای توربو کمپرسور نفت بر اساس مدل ارزشیابی سیپ" صورت گرفته است. پژوهش از نظر هدف از نوع پژوهشهای کاربردی میباشد و از لحاظ گردآوری دادهها در زمره پژوهشهای پیمایشی است. جهت ارزیابی رضایتمندی کارکنان از دورههای آموزش ضمنخدمت، مؤلفههای مدل ارزشیابی سیپ با استفاده از پرسشنامه محققساخته اندازهگيری شده است. جامعه آماری اين پژوهش شامل کلیه کارکنان گروه شرکتهای توربو کمپرسور نفت میباشد که طی سال 1393 در دورههای آموزش ضمنخدمت شرکت کردهاند که تعداد کل آنها 1770 نفر و نمونه با استفاده از روش نمونهگيری مورگان 317 نفر میباشد. جهت تجزيه و تحليل دادهها از شاخصهای آمار توصيفی شامل فراوانی، درصد، ميانگين و انحراف استاندارد و آمار استنباطی شامل آزمونهای کای اسکوئر، یومان ویتنی و کروسکال والیس استفاده شده است. نتايج پژوهش حاکی از آناست که با بررسی کیفیت دورههای آموزش ضمنخدمت در ابعاد چهارگانه مدل ارزشیابی سیپ، کیفیت دورههای آموزش ضمنخدمت در ابعاد زمینه، درونداد، فرآیند و برونداد توانسته موجبات رضایت خاطر شرکت کنندگان را فراهم آورد.
پرونده مقاله
هدف تحقيق حاضر بررسي اثربخشي برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقيق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مد چکیده کامل
هدف تحقيق حاضر بررسي اثربخشي برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقيق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مدل کرک پاتریک جهت انجام این مهم استفاده شده است. جامعه آماري اين پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد که تعداد آن ها 421 نفر میباشند. براي ارزشيابي سطح واكنش فراگیران از پرسشنامه كرمی (1386)، براي ارزشيابي ميزان يادگيري از پيش آزمون و پس آزمون و براي ارزشيابي ميزان تغيير رفتار فراگیران از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گرديد. نتايج به دست آمده نشان داد که فراگیران واكنش مطلوبی به دوره هاي عمومي و تخصصي از خود نشان داده اند. سطح يادگيري در دوره هاي تخصصي و عمومي اثربخش بود و فراگیران دانش لازم را کسب کردند. از نظر تغییرات ایجاد شده در رفتار فراگیران نتایج نشان داد که دوره های تخصصی در سطح اثربخشی معناداری قرار نداشتند. در خصوص ميزان تفاوت در تغییر رفتار فراگيران براساس نظر سه گروه (خود فراگيران، مافوق و همكارانشان) نتایج نشان داد كه به جز در یک مورد بین این سه گروه تفاوت معناداری وجود نداشت.
پرونده مقاله
هدف اصلي اين پژوهش، تدوين طرحي به منظور تربيت ارزشياب آموزشي خبره در سطح وزارت نفت ميباشد. به اين منظور، تعداد 6 نفر از خبرگان آموزش در صنعت نفت به همراه 7 نفر از متخصصان حوزه سنجش و ارزشيابي آموزشي به صورت هدفمند و با راهبرد نمونهگيري ملاكمحور انتخاب شده و به صورت ن چکیده کامل
هدف اصلي اين پژوهش، تدوين طرحي به منظور تربيت ارزشياب آموزشي خبره در سطح وزارت نفت ميباشد. به اين منظور، تعداد 6 نفر از خبرگان آموزش در صنعت نفت به همراه 7 نفر از متخصصان حوزه سنجش و ارزشيابي آموزشي به صورت هدفمند و با راهبرد نمونهگيري ملاكمحور انتخاب شده و به صورت نيمهساختاريافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. دادههاي حاصل از مصاحبهها مورد تحليل مضمون قرار گرفته و نتايج حاصله در قالب رويكرد حوزههاي دانشي (Body of knowledge) جهت تربيت ارزشياب در سه سطح پايه، مياني و خبره، سازماندهي شدند. به منظور اعتباربخشي نتايج از راهبردهاي بازبيني اعضا و تحليل همگنان استفاده شده و نتايج طي چندين مرحله تعديل شدند. نتايج نهايي نشان ميدهند براي تربيت ارزشياب آموزشي خبره در صنعت نفت، تسلط بر حوزههاي دانشي ذيل ضروري بوده و در طراحي آموزشي ميبايد مدنظر قرار گيرند: الف- ارزياب پايه: 1)آمار استنباطی، 2)آمار توصیفی، 3)سنجش و اندازهگیری که خود دارای سه زیر مجموعه: آزمونسازی، مقیاسهای واکنشسنج، مقیاسهای اندازهگیری عملکرد میباشد، 4)تحلیل دادههای کیفی، 5)الگوی نیازسنجی دیکوم 6)ارزیابی اثربخشی واکنش، یادگیری و رفتار (در محیط کار) مطابق با استاندارد 10015، 7)ارزیابی عملکرد، ب- ارزياب مياني: 1)بازگشت سرمایه، 2) بازگشت انتظارات، 3)تکنیک نیازسنجی درخت خطا، ج- ارزياب خبره: 1)روش ارزيابي کارت امتیاز متوازن، 2) ممیزی دورههای مجازی، 3)بهینهکاوی و 4)آیندهپژوهشی.
پرونده مقاله
ضرورتهای جهانی، منطقهای و ملی، نیاز به گمرک پاسخگو را مورد تأکید قرار میدهند. سرمایه انسانی یکی از با ارزشترین داراییهای گمرک برای برآورده نمودن این ضرورت و همگام شدن با محیطی است که دائماً در حال تغییر است. گمرک، سازمانی است که ضمن وظیفهی پاسداری از مرزهای اقتصاد چکیده کامل
ضرورتهای جهانی، منطقهای و ملی، نیاز به گمرک پاسخگو را مورد تأکید قرار میدهند. سرمایه انسانی یکی از با ارزشترین داراییهای گمرک برای برآورده نمودن این ضرورت و همگام شدن با محیطی است که دائماً در حال تغییر است. گمرک، سازمانی است که ضمن وظیفهی پاسداری از مرزهای اقتصادی، حفاظت منافع جامعه را از طریق صیانت از سلامت اقتصادی، بهداشتی، اجتماعی و فرهنگی را برعهده دارد. در صورت اشتباهات غیر عمد کارکنان مشاغل اختصاصی گمرک امکان وارد شدن میلیاردها ريال خسارت به کشور وجود دارد. خساراتی که ممکن است به صورت مالی در زمان وقوع بوده و یا اثرات آن باعث بوجود آمدن خسارات مالی و معنوی در درازمدت باشد. بنابراین لزوم آموزش صحیح کارکنان که منجر به یادگیری در آنها شود و در انجام بهینه وظایف کارکنان با حداقل خطا، موثر واقع شود، جایگاه و اهمیت هرچه بیشتر آموزش ضمن خدمت کارکنان گمرک را نشان می دهد. برای هرچه بهتر برگزار شدن دوره های آموزشی از لحاظ کمی و کیفی در گمرک ایران، شناخت و رفع موانع و مشکلات بسیار حائز اهمیت است. به همین جهت در این پژوهش این سوال مورد بررسی قرار گرفت که آسیبهای نظام آموزش کارکنان گمرک ایران چیست؟ در همین راستا با انجام مصاحبهی کیفی با کارشناسان و خبرگان بخش آموزش گمرک ایران و انجام مطالعه تطبیقی بینالمللی با گمرک ژاپن به بررسی آسیبهای بخش آموزش گمرک ایران پرداخته شد و آسیبهای شناسایی شده با استفاده از تکنيک تجزيه و تحليل سلسله مراتبی AHP بررسی و اولویتبندی گردید.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی شاخصهای ارزیابی شایستگیهای آموزشی مدیران شهرداری تهران است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی قرار میگیرد. جامعه آماری در این پژوهش مدیران شهرداری تهران هستند که با استفاده از روش نمونهگ چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی شاخصهای ارزیابی شایستگیهای آموزشی مدیران شهرداری تهران است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی قرار میگیرد. جامعه آماری در این پژوهش مدیران شهرداری تهران هستند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده سه گروه از مدیران عالی 15 نفر، مدیران میانی 45 نفر و مدیران اجرایی 62 نفر انتخاب گردیدند. برای جمعآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته مولفهها و شاخصهای شایستگیهای آموزشی مدیران براساس نظریه رابرت ال کاتز (شناسایی سطوح سه گانه مدیریتی عالی، میانی، اجرایی) استفاده گردید. پرسشنامه مورد نظر، دارای 66 سوال و مطابق با مقیاس لیکرت تنظیم شده است. روایی پرسشنامه به تأیید اساتید و متخصصان حوزه مورد نظر رسید و ضریب پایایی آن نیز، با استفاده از روش آلفای کرونباخ 964/0برآورد گردید. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای گردآوری شده، از آزمون استباطی t تک گروهی و آزمون تحلیل واریانس فریدمن استفاده گردید. نتایج دادههای پژوهش نشان دهنده شناسایی معیارها و شاخصهای هر یک از شایستگیهای آموزشی مدیران و همچنین مدل مفهومی شایستگیهای آموزشی مدیران شهرداری است. نتایج نشان داد که تمامی شاخصهای ارزیابی شایستگیهای ادراکی، شایستگیهای انسانی و شایستگیهای فنی مدیران ارشد در حد مطلوب است. نتایج نشان داد که تمامی شاخصهای ارزیابی شایستگیهای انسانی، شایستگیهای فنی مدیران میانی در حد مطلوب بوده و شایستگیهای ادارکی مدیران میانی در حد متوسط ارزیابی میگردد. نتایج نشان داد که تمامی شاخصهای ارزیابی شایستگیهای ادراکی، شایستگیهای انسانی و شایستگیهای فنی مدیران اجرایی در حد مطلوب است.
پرونده مقاله
در طول چند دهه گذشته تطبیق و به کارگیری روش های مدیریت عملکرد جهت بهبود ارائه خدمات و کسب پیامدهای کلیدی از اجزاء اصلی تغییرات مهم در توسعه منابع انسانی دولت ها شده است. با توجه به وضعیت نظام اداری کشور در خصوص مدیریت عمکرد کارکنان و با عنایت به اینکه مدلی که امروز اجرا چکیده کامل
در طول چند دهه گذشته تطبیق و به کارگیری روش های مدیریت عملکرد جهت بهبود ارائه خدمات و کسب پیامدهای کلیدی از اجزاء اصلی تغییرات مهم در توسعه منابع انسانی دولت ها شده است. با توجه به وضعیت نظام اداری کشور در خصوص مدیریت عمکرد کارکنان و با عنایت به اینکه مدلی که امروز اجرا می شود، در عمل توانایی ارزیابی عملکرد صحیح کارکنان و به دنبال آن توسعه منابع انسانی را ندارد، هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی مدیریت عملکرد با رویکرد توسعه منابع انسانی در بخش دولتی طرح ریزی شد. این تحقیق با روش تحلیل محتوای کیفی در بخش استخراج مدل و بر پایه پیمایشی میدانی برای ارزیابی آن اجرا شده است که منجر به طراحی الگوی مطلوب مدیریت عملکرد برای توسعه منابع انسانی در دستگاه های دولتی کشور شد. ابعاد اصلی این مدل شامل تاثیرپذیری استراتژی سرمایه انسانی از استراتژی سازمانی و اسناد بالادستی، همخوانی و هماهنگی فرایند پاسخگویی، ارتباط مسئولیت و اختیار با شاخص های ارزیابی عملکرد کارکنان؛ تاثیر استراتژی های ارزیابی بر فرایند ارزیابی عملکرد کارکنان؛ وجود رابطه معنادار ویژگی های فردی کارکنان با فرایند ارزیابی عملکرد آنان و در نهایت تاثیر ویژگی روابط کاری فی مابین بر مدیریت عملکرد کارکنان است.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر طراحي و اعتباریابی برنامه توسعه فردي(IDP) در بانک انصارمی باشد. پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از حیث گردآوری داده ها آمیخته بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مدیران و کارکنان بانک انصار، و همچنین صاحبنظران حوزه توسعه منابع انسانی شاغل در سازمانه چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر طراحي و اعتباریابی برنامه توسعه فردي(IDP) در بانک انصارمی باشد. پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از حیث گردآوری داده ها آمیخته بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مدیران و کارکنان بانک انصار، و همچنین صاحبنظران حوزه توسعه منابع انسانی شاغل در سازمانهای مختلف که دارای تالیفات و تجارب در زمینه ی برنامه ریزی توسعه فردی بودند، تشکیل می داد. نمونه گیری در بخش کیفی پژوهش به صورت هدفمند و در بخش کمی به صورت تصادفی ساده انجام شد. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد، روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن نیز با آزمون آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تحلیل یافته های بخش کیفی از تحلیل محتوای کیفی باز و محوری استفاده شد و برای تحلیل داده های بخش کمی نیز از آزمون T تک نمونه ای استفاده شد. در مجموع یافته های بخش کیفی در 14 مضمون اصلی طبقه بندی شدندکه عبارتند از: استراتژی؛ نظام مندی؛ نیازهای فرد؛ شایستگی؛ اهداف؛ نیازهای سازمان؛ رهبران؛ پیامدها؛ بازخورد؛ روش ها؛ زمان بندی؛ فرهنگ؛ پیاده-سازی؛ و ارزیابی. مضامین 14 گانه استخراج شده از تحلیل داده ها، در نهایت در سه دسته ی کلی تحت عنوان مولفه های اجرایی، مولفه های حمایتی و دستاوردها تقسیم بندی شد. یافته های بخش کمی نشان داد که مولفه های مختلف مدل، از منظر کارکنان و مدیران بانک انصار، معتبر بوده و قابلیت پیاده سازی در بانک را دارند.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود ارزشیابی آموزشی و شناسایی چالش های پیش روی آن در بانک های خصوصی کشور بود. پژوهش حاضر از نوع پژوهش توصیفی-کاربردی بوده و به روش کیفی انجام پذیرفته است. در همین راستا، مشارکت کنندگان پژوهش حاضر را کلیه ی کارشناسان و متخصصان شاغل در ادا چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود ارزشیابی آموزشی و شناسایی چالش های پیش روی آن در بانک های خصوصی کشور بود. پژوهش حاضر از نوع پژوهش توصیفی-کاربردی بوده و به روش کیفی انجام پذیرفته است. در همین راستا، مشارکت کنندگان پژوهش حاضر را کلیه ی کارشناسان و متخصصان شاغل در ادارات آموزش بانک های خصوصی تشکیل می دادند و نمونه گیری به صورت غیراحتمالی و با روش ملاک محور انجام شد. به منظور گردآوری داده های پژوهش از مصاحبه ی نیمه-ساختاریافته استفاده شد. همچنین، به منظور تجزیه و تحلیل داده های کیفی از تحلیل محتوای پیشنهادی گرانهیم و لاندمن استفاده شد. برای تعیین اعتبار و قابلیت اعتماد داده های گردآوری شده، از راهبردهای ارائه شده توسط کرسول و پوث استفاده شد. یافته ها نشان داد که به ازای هر 1000 نفر 6/2 نفر در ادارات آموزش سازمان های مورد مطالعه مشغول هستند. همچنین 78 درصد از کارکنان واحد آموزش در سازمان های مورد مطالعه تحصیلات دانشگاهی غیرمرتبط با حیطه شغلی خود دارند. یافته ی دیگر این بود که همه ی بانک های خصوصی از الگوی کرک پاتریک برای ارزشیابی دوره های آموزشی خود استفاده می کنند، و فقط سه مورد از سازمان ها از الگوهای دیگر نیز جهت ارزشیابی دوره های آموزشی خود استفاده کرده اند، و در نهایت چالش های پیش روی سازمان ها در زمینه ارزشیابی آموزشی در 13 مقوله طبقه بندی شدند.
پرونده مقاله
یکی از چالشهای مدیریت منابع انسانی سازمانها بهخصوص در آموزشوپرورش، نحوه انتخاب و ارتقاء مدیران است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیها و توانمندی های مورد نیاز مدیران عالی آموزشوپرورش و ارائه مدل شایستگی مدیران جهت استفاده مراکز ارزیابی برای ارتقاء، انتخ چکیده کامل
یکی از چالشهای مدیریت منابع انسانی سازمانها بهخصوص در آموزشوپرورش، نحوه انتخاب و ارتقاء مدیران است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیها و توانمندی های مورد نیاز مدیران عالی آموزشوپرورش و ارائه مدل شایستگی مدیران جهت استفاده مراکز ارزیابی برای ارتقاء، انتخاب و انتصاب مدیران طراحي شد. برای انجام پژوهش از رويکرد پژوهش آميخته استفاده گرديد. این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی– کمی) بود. ابتدا در مرحله کیفی مطالعه اکتشافی انجام شد و رویکرد پژوهش قیاسی- استقرایی بوده است. روش پژوهش در قسمت کمی توصيفي (غير آزمايشي) و طرح پژوهش همبستگي از نوع تحليل معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، کلیه صاحبنظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزشوپرورش بود که با استفاده از نمونهگیری هدفمند مبتنی بر گلوله برفی با 17 نفر از صاحبنظران مصاحبه شد و در قسمت دلفی 25 نفر از آنها انتخاب شدند. و جامعه آماري در مرحله کمی کلیه مدیران آموزشوپرورش شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای 462 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مرحله کیفی مصاحبه نیمه ساختار و در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل اطلاعات در قسمت کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و تحلیل دلفی و در قسمت کمی از روشهای تحلیل توصیفی، تحلیل همبستگی و تحلیل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مؤلفههای الگوی شایستگی مدیران آموزشوپرورش عبارتاند از: شایستگی دانشی، شایستگی حرفهای، شایستگی شخصیتی، شایستگی اجرایی، شایستگی رهبری و هدایت، شایستگی ارتباطی و شایستگی ادراکی.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر ارزیابی عملکرد مراکز آموزشی یکی از سازمان های دولتی کشور با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی می باشد. اين مقاله یک پژوهش ارزشیابی برای ارزیابی عملکرد مراکز آموزش سازمانی دولتی است. اطلاعات مورد نياز اين تحقیق از طريق كانالهاي موازي اطلاعات مثل استفاده از اسن چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر ارزیابی عملکرد مراکز آموزشی یکی از سازمان های دولتی کشور با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی می باشد. اين مقاله یک پژوهش ارزشیابی برای ارزیابی عملکرد مراکز آموزش سازمانی دولتی است. اطلاعات مورد نياز اين تحقیق از طريق كانالهاي موازي اطلاعات مثل استفاده از اسناد و مدارک مراکز آموزشی زیر مجموعه سازمان و مراجعه به اسناد و مدارك آنها با حفظ مراتب طبقه بندی جمعآوري شد. جامعه آماري مورد مطالعه اين پژوهش 5 مرکز آموزشی یکی از سازمان های دولتی که برای حدود 10 هزار نفر پرسنل در بین سالهای 1392 الی 1399 دوره های آموزشی برگزار می کنند، می باشد؛ براساس نظر خبرگان و نتایج مطالعات مرتبط ورودی و خروجی های پژوهش انتخاب و تعیین گردید. جهت کاهش متغیرهای ورودی و خروجی، از روش مدل سازی معادلات ساختاری - حداقل مربعات جزئی و به منظور آموزش شبکه عصبی دولایه MLP از روش آموزش پس از انتشار خطای ارتجاعی استفاده گردید، پس از آموزش شبکه عصبی، عملکرد شبکه عصبی با استفاده از الگوهای تست، مورد بررسی قرار گرفت. مقدار(میانگین مجذور خطا) MSE مربوط به 13 الگوی تست برابر. 43/7413 که نشان دهنده دقت بالای شبکه آموزش داده شده است، در نهایت عملکرد مراکز آموزشی بر اساس داده های تجزیه و تحلیل شده مورد رتبه بندی قرار گرفت.
پرونده مقاله
اینکه بسیاری از اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور، آموزش معلمی ندیدهاند ولی معلمی میکنند، همواره یکی از دغدغههای مهم اهالی تعلیم و تربیت کشور بوده است. از سوی دیگر، بسیاری از دورههایی که به صورت حضوری و یا مجازی برای آموزش معلمی به اساتید کشور برگزار میشوند، فاقد اث چکیده کامل
اینکه بسیاری از اعضای هیئت علمی دانشگاههای کشور، آموزش معلمی ندیدهاند ولی معلمی میکنند، همواره یکی از دغدغههای مهم اهالی تعلیم و تربیت کشور بوده است. از سوی دیگر، بسیاری از دورههایی که به صورت حضوری و یا مجازی برای آموزش معلمی به اساتید کشور برگزار میشوند، فاقد اثربخشی موردانتظار میباشند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی اثربخشی یک دوره الکترونیکی غیرهمزمان بالندگی هیئت علمی یکی از دانشگاههای جامع و تراز اول کشور انجام شده است. این دوره با عنوان «صلاحیتهای مدرسی در کلاس مجازی»، به منظور ارتقای شایستگیهای اساتید در سه زمینه تدریس، ارزیابی و تولید محتوای الکترونیکی در کلاس مجازی طراحی و اجرا شد. طرح پژوهش حاضر کمی و راهبرد پژوهش، شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون تکگروهی است. شرکتکنندگان این دوره 33 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه بودند که این دوره را طی 5 هفته به پایان رساندند. به منظور گردآوری دادهها از چندین پرسشنامه خوداظهاری استفاده شد که بر اساس مؤلفههای سطح یک و دوی مدل کرکپاتریک طراحی شده بودند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که واکنش شرکتکنندگان (رضایت، درگیری و ارتباط با شغل) نسبت به دوره «صلاحیتهای مدرسی در کلاس مجازی» مثبت بود و این دوره بر دانش و مهارت ادراکشده شرکتکنندگان، تأثیر معناداری داشت. با اینحال در بُعد نگرش تنها بر نگرش شرکتکنندگان نسبت به تدریس تاثیر منفی داشت. ضمن اینکه اعتمادبهنفس و تعهد شرکتکنندگان تغییر معناداری نداشتند. این نتایج در ارتباط با هشت ویژگی پداگوژیکی و آندراگوژیکی دوره مورد بحث قرار گرفتهاند و درباره اینکه چرا این دوره نتوانسته است بر روی نگرش، اعتمادبهنفس و تعهد اساتید تأثیر مورد انتظار را بگذارد نیز بحث شده است. همچنین اثرات و کاربرد این یافتهها در دو زمینه نظری و عملی در مقاله مورد بحث قرار گرفتهاند.
پرونده مقاله