هدف این مقاله بررسی چگونگی کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در تربیت معلم و در یک رویکرد وسیعتر در توسعه مدارس است. برای آمادهسازی دانشجویان تربیت معلم و معلمان آینده جهت کار در جامعه به شدت در حال تغییر و سرشار از اطلاعات و فناوری، مؤسسات آموزش عالی در کشورهای م چکیده کامل
هدف این مقاله بررسی چگونگی کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در تربیت معلم و در یک رویکرد وسیعتر در توسعه مدارس است. برای آمادهسازی دانشجویان تربیت معلم و معلمان آینده جهت کار در جامعه به شدت در حال تغییر و سرشار از اطلاعات و فناوری، مؤسسات آموزش عالی در کشورهای مختلف استراتژیهای گوناگونی را برای کاربست فاوا در تربیت معلم اعمال میکنند.
بررسی و تجزیه و تحلیل جهتگیریها و استراتژیهای به کار رفته در کاربست فاوا در سیستمهای آموزشی کشورهای مختلف میتواند مسیر حرکت ما را در بستری که تنها عنصر ثابت آن تغییر است، تا حدود زیادی روشنتر نماید. در همین راستا مقاله حاضر مطالعهای کیفی از نوع فراترکیبی جهت تحلیل و ترکیب مطالعات و کاربست فاوا در آموزش، به خصوص در تربیت معلم، میباشد. نتایج به دست آمده در دو مقوله اصلی شامل کاربست فاوا در آموزش ضمن خدمت معلمان و کاربست فاوا در آموزش پیش از خدمت معلمان، آورده شده است. جهتگیریها و استراتژیهای به کار رفته در کاربست فاوا در آموزش پیش از خدمت معلمان بایستی مبتنی بر رویکرد گلچین شدهای باشد که برنامه استراتژیک، دسترسی مناسب به نرمافزار و سختافزار و پشتیبانی در مؤسسات و رشته مورد نظر، ارائه فعالیتهای تدریس سازنده، ایجاد شبکه میان دانشجویان تربیت معلم و معلمان، افزایش مهارت فاوا مدرسان معلمی و ارشادگرها، و موارد مشابه را در خود داشته باشد. در همین راستا اثربخشترین نحوه کاربست فاوا در مؤسسات آموزشی، بهکارگیری ترکیبی از استراتژیهاست. برای کاربست فاوا در تربیت معلمان و در یک رویکرد کلیتر توسعه مدارس، لازم است بر هر دو نوع آموزش پیش و ضمن خدمت معلمان تأکید گردد. در ابتدا رویکردهای کاربست فاوا در توسعه مدارس بحث میشود؛ سپس روشهای کاربرد فاوا در آموزش پیش از خدمت و ضمن خدمت معلمان مورد بحث قرار میگیرد و نهایتاً این دو حوزه کاری به یکدیگر ارتباط داده شده و به جستجوی شباهتها و تفاوتهای آنها پرداخته میشود
پرونده مقاله
یکی از سیاستگذاریهای مهم آموزش عالی در اغلب کشورها میتواند ساخت و تولید سرمایه اجتماعی از طریق توسعه کیفیت آموزش منابع انسانی باشد. سیستمهای آموزشی میتوانند با فراهمآوری فرصتهای کیفی آموزش برای همهی ذینفعان زمینه مناسبی برای حضور آنان در حوزههای مختلف عمومی و ا چکیده کامل
یکی از سیاستگذاریهای مهم آموزش عالی در اغلب کشورها میتواند ساخت و تولید سرمایه اجتماعی از طریق توسعه کیفیت آموزش منابع انسانی باشد. سیستمهای آموزشی میتوانند با فراهمآوری فرصتهای کیفی آموزش برای همهی ذینفعان زمینه مناسبی برای حضور آنان در حوزههای مختلف عمومی و اجتماعی را فراهم آورند. اما آنچه باید در ارزیابی این سیاستگذاری مدنظر قرار گیرد توجه به مفاهیم نظری مختلف کیفیسازی آموزش است. یکی از مهمترین مفاهیم نظری تأثیرگذار بر کیفیت توسعه منابع انسانی در دهههای اخیر، توجه به ارتباط و بسط کیفیت آموزش با ساخت و تولید سرمایه اجتماعی است. لذا در این مقاله با رویکرد توصیفی، تحلیلی و کیفی به بررسی این مقوله مهم میپردازد. بنابراین با تحلیل مفهوم سرمایه اجتماعی و ارتباط آن با کیفیت مهارتهای آموزشی مورد نیاز منابع انسانی میتوان سیاستگذاری مناسبی برای ارتقاء کیفیت آموزش عالی به عمل آورد و در نهایت نتیجه گرفته شده است که برقراری توازن و تعادل در ابعاد اقتصادی و فرهنگی، ضرورت سیاستگذاری عالمانه در کیفیت آموزش عالی است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر باهدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای شایستگیهای دستیاران آموزشی در محیط یادگیری الکترونیکی انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربری و از منظر گردآوری اطلاعات ازنوع کیفی- اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش، دستیاران متخصص و باتجربه در محیط یادگیری الکترونیکی بوده اس چکیده کامل
پژوهش حاضر باهدف شناسایی ابعاد و مؤلفههای شایستگیهای دستیاران آموزشی در محیط یادگیری الکترونیکی انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربری و از منظر گردآوری اطلاعات ازنوع کیفی- اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش، دستیاران متخصص و باتجربه در محیط یادگیری الکترونیکی بوده است. برای نیل به هدف پژوهش ادبیات، مبانی نظری و تجربی تحقیق مطالعه شد. هم چنین با استفاده از روش مصاحبه اکتشافی نیمه ساختار یافته با 22 نفر از متخصصین در زمینهی موضوع، به صورت هدفمند، اطلاعات گردآوری و با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج پژوهش، مدل شایستگیهای دستیاران در چهار بعد: شایستگیهای تخصصی- حرفهای (آموزشی، پژوهشی، دانش موضوعی، مدیریت کلاس) شایستگیهای میان فردی ارتباطی- اجتماعی (فعالیت تیمی و تعاملی)، شایستگی های مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات (تفکر فناوری اطلاعات و ارتباطات، دانش فناوری اطلاعات و ارتباطات، مهارت فناوری اطلاعات و ارتباطات) و شایستگیهای عمومی و فردی (ادراکی، خلاقیت و نوآوری، اخلاق و رفتاری) شناسایی و طراحی شد.
پرونده مقاله
یکی از راهبردهای ارتقای کیفی دانشگاهها توجه به رشد و بالندگی اعضای هیئت علمی است. بر این اساس دانشگاهها تلاش میکنند تا با ارائه برنامههایی به منظور بالندگی اعضای هیئت علمی، گامی در جهت ارتقای کیفیت بردارند. علیرغم تاکید فوق، استقبال اساتید از برنامههای بالندگی ه چکیده کامل
یکی از راهبردهای ارتقای کیفی دانشگاهها توجه به رشد و بالندگی اعضای هیئت علمی است. بر این اساس دانشگاهها تلاش میکنند تا با ارائه برنامههایی به منظور بالندگی اعضای هیئت علمی، گامی در جهت ارتقای کیفیت بردارند. علیرغم تاکید فوق، استقبال اساتید از برنامههای بالندگی هیئت علمی در حد انتظار نبوده است و این موضوع نیازمند مطالعه و رسیدگی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارتقای برنامههای بالندگی هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، درصدد شناسایی نقاط ضعف آن از دیدگاه اساتید است. در طرحی کیفی و پدیدارشناسانه، مصاحبههای نیمهساختاریافتهای با 29 نفر از اساتید دانشگاه شهید بهشتی انجام و از آنان درباره نقاط ضعف برنامههای بالندگی هیئت علمی دانشگاه سوال شده است. مصاحبههای پیادهسازی شده با استفاده از روش اشتراوس-کوربین و در سه مرحله کدگذاری شدند. در نتیجه فرایند کدگذاری، چهارده نقطه ضعف برای برنامههای بالندگی شناسایی شدند که عبارتند از: «بیتوجهی به ابعاد گوناگون بالندگی هیئت علمی»، «بینظمی در برنامهها»، «بیتوجهی به انگیزانندههای درونی»، «بیتوجهی به تفاوتهای فردی»، «اجرا نشدن نیازسنجی»، «تعداد و تکرار کم برنامهها»، «منعطف نبودن زمان برنامهها»، «اطلاعرسانی ضعیف»، «موضوعات نامناسب»، «محتوای نامناسب»، «روشهای یاددهی-یادگیری غیراثربخش»، «تعامل و مشارکت پایین»، «نبود سازوکارهای کافی برای ارزیابی اثربخشی دوره» و «ضعف کانالهای بازخورد». برای دستیابی به دیدگاهی جامعتر درباره برنامههای بالندگی هیئت علمی، نقاط ضعف شناسایی شده، در قالب عناصر برنامه درسی طبقهبندی شدند و مورد بحث قرار گرفتند. در مجموع بر اساس یافتههای پژوهش میتوان گفت برنامههای بالندگی هیئت علمی دانشگاه در هر چهار گروه هدف، محتوا، روشهای یاددهی-یادگیری و روشهای ارزیابی نیاز به یک بازنگری اساسی دارد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی آسیب های مرتبط با عملکرد نظام آموزش عالی در زمینه توسعه منابع انسانی استان یزد با بکارگیری پارادایم کیفی و اصول نظریه مبنایی یا داده بنیاد و ارائه پیشنهاداتی به منظور اتخاذ راهکارهای مناسب جهت جبران و رفع آسیب ها و نقاط ضعف شناسایی شده چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی آسیب های مرتبط با عملکرد نظام آموزش عالی در زمینه توسعه منابع انسانی استان یزد با بکارگیری پارادایم کیفی و اصول نظریه مبنایی یا داده بنیاد و ارائه پیشنهاداتی به منظور اتخاذ راهکارهای مناسب جهت جبران و رفع آسیب ها و نقاط ضعف شناسایی شده، انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از لحاظ نحوۀ گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات توصیفی و غیرآزمایشی است. داده های مورد نیاز این مطالعه از طریق انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند با 45 نفر از خبرگان، نخبگان، سياست گذاران، برنامهريزان و مديران استاني، متخصصان و کارشناسان منابع انسانی استان که به نوعي در فرايند توسعه منابع انساني استان يزد دخيل بودند، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مقایسه مداوم به شیوه استراوس و کوربین انجام شد. بر اساس یافته های این مطالعه، اصلیترین آسیبهای وارد بر عملکرد نظام آموزش عالی در زمینه توسعه نیروی انسانی استان یزد، ضعف منابع و کارکرد آموزشی موسسات آموزش عالی استان، نامناسب بودن سیاست های توسعه علم و فناوری و عدم توجه به آمایش در نظام آموزش عالی بود. بر این اساس مهم ترین راهکارها در جهت کاهش میزان آسیب های نظام آموزش عالی در زمینه توسعه منابع انسانی استان یزد، برقراری سازوکارهایی به منظور ایجاد ارتباط بین دانشگاه و بخش های اقتصادی استان، اجرای مطالعات آمایش در نظام آموزش عالی و بازنگری در شیوه-های آموزشی پیشنهاد شده است.
پرونده مقاله
زمینه و هدف: تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل عوامل موثر بر شایستگی رهبری مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی انجام شده است.
روش کار : این پژوهش به روش ترکیبی بوده که در بخش کیفی از روش متوالی- اکتشافی و در بخش کمی روش توصیفی – پیمایشی استفاده شده است. مشارکت کنندگان در بخش ک چکیده کامل
زمینه و هدف: تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل عوامل موثر بر شایستگی رهبری مدیران دانشگاه های آزاد اسلامی انجام شده است.
روش کار : این پژوهش به روش ترکیبی بوده که در بخش کیفی از روش متوالی- اکتشافی و در بخش کمی روش توصیفی – پیمایشی استفاده شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل 21 نفر از صاحبنظران دانشگاهی بوده اند که بصورت هدفمند و با روش صاحبنظران کلیدی و استفاده از روش اشباع نظری انتخاب شده اند و در بخش کمی جامعه آماری کلیه هیئت علمی و کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس به تعدا 1800 نفر بوده اند که برای تعیین حجم نمونه از جامعه آماری از جدول مورگان استفاده شده که براساس اين جدول از تعداد 1800 هیئت علمی و کارمنددانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس ،تعداد 317 نفر از آنها انتخاب شدند . ابزار پژوهش در بخش کیفی ، مصاحبه اکتشافی و نیمه ساختمند و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته ؛ عوامل موثر بر شایستگی رهبری مدیران که براساس مضامین بدست آمده در مرحله کیفی طراحی شده،استفاده گردیده است.
نتایج:نتایج بدست در بخش کیفی عوامل موثر بر شایستگی رهبری را در قالب21 ویژگی پایه،4 ویژگی سازمان دهنده(اخلاق گرایی،انگیزشی،مدیریتی،ساختاری) و دو عامل فراگیر(فردی و سازمانی) نشان داد که براساس این یافته ها مدل عوامل موثر بر شایستگی رهبری مدیران طراحی گردیدو نتایج بخش کمی نشان داد که عامل ساختاری در دانشگاه ها بر روی شایستگی های رهبران و مدیران تاثیر زیادی می گذارد و مدل بدست آمده از برازش مطلوبی برخوردار است.
نتیجه گیری:با توجه به نتایج تحقیق، چهار عامل تاثیر گذار بر شایستگی رهبری بدست آمده که عبارتند از:اخلاق گرایی،انگیزشی،مدیریتی،ساختاری است که لازم است راهبردهای کلان و خرد که موجبات بروز و ظهور شایستگی های رهبری در مدیران دانشگاه آزاد را فراهم می کند اتخاذ شود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر جانشین پروری بر انتقال دانش در آموزش عالی با نقش میانجی رهبری تحول آفرین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران (تعداد 200 نفر) دانشگاه خوارزمی بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۱۲۰ نفر چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر جانشین پروری بر انتقال دانش در آموزش عالی با نقش میانجی رهبری تحول آفرین بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه مدیران (تعداد 200 نفر) دانشگاه خوارزمی بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۱۲۰ نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه ابزار پرسشنامه جانشین پروری(کیم، 2006)، رهبری تحول آفرین باس و اولیو (2004) و انتقال دانش نوناکا و تاکینچی(1995) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای AMOS و Spss22 انجام شد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل مفهومی پژوهش با داده های تجربی برازش مطلوبی دارد و رهبری تحول آفرین نقش میانجی در رابطه بین جانشین-پروری و انتقال دانش دارد. بر این اساس رابطه متغیر جانشین پروری با انتقال دانش از طریق رهبری تحول آفرین در قالب تحلیل مسیر مورد تأیید قرار گرفت. بدین شرح که متغیر رهبری تحول آفرین نقش تسهیل کننده را در رابطه بین جانشین پروری با انتقال دانش در مدیران نشان داد. همچنین متغیر پیش بین جانشین پروری اثر مستقیم و مثبت بر انتقال دانش داشت. بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که مدیران دانشگاه ها با استقرار نظام جانشین پروری و اجرای رهبری تحول آفرین در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی می توانند بستر مناسبی را برای نهادینه سازی انتقال دانش در درون و بیرون دانشگاه فراهم نمایند. مدیران دانشگاهی در فضای رقابتی کنونی با پرورش مدیران با دانش، اهداف متعالی و رسالت های دانشگاه را تحقق بخشیده و از این طریق رشد، توسعه و مزیت رقابتی دانشگاه را تضمین خواهند نمود.
پرونده مقاله
هدف اصلي اين پژوهش، آسیبشناسی آموزش منابع انسانی در آموزش عالی و تدوين و اعتباريابي الگويی برای آن بود. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توسعهای و از نظر شیوه گردآوری دادهها، ترکيبي اکتشافي متوالي و از نوع الگوسازي بوده که با استفاده از روش همسوسازي دادههاي چندگانه در دو چکیده کامل
هدف اصلي اين پژوهش، آسیبشناسی آموزش منابع انسانی در آموزش عالی و تدوين و اعتباريابي الگويی برای آن بود. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توسعهای و از نظر شیوه گردآوری دادهها، ترکيبي اکتشافي متوالي و از نوع الگوسازي بوده که با استفاده از روش همسوسازي دادههاي چندگانه در دو مرحله، چارچوب نظري اوليه تدوين و در قالب یک الگو اعتباريابي شد. برای شناسایی آسیبها، در مرحله اول با بهرهگیری از مطالعه موردی کیفی، دیدگاهها و تجارب 11 نفر از خبرگان با رویکرد هدفمند و معیار اشباع نظری از طریق مصاحبه نیمه-ساختمند مورد بررسی قرار گرفته و سپس با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون، دادهها تحلیل شدند. در مرحله دوم با استفاده از روش پیمایشی، ابعاد و مؤلفههای استخراج شده از طریق پرسشنامه محققساخته از دیدگاه 98 نفر از مدیران و کارشناسان منابع انسانی دانشگاههای دولتی تهران بر اساس روش نمونهگیری تصادفی نسبتی بررسی شد. جهت تحلیل دادهها، برای اعتباریابی چهارچوب تدوین شده از تحلیل حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرمافزار اسمارت. پی. ال. اس استفاده شد. در نتیجه کدگذاری دادههای حاصل از تحلیل مصاحبه 215 کد استخراج شد که که در قالب 34 مؤلفه و 14 بعد؛ تجزیه و تحلیل مشاغل و شایستگی، نیازسنجی، طراحی و برنامهریزی، اجرای آموزش، ارزشیابی و پایش، انتقال آموزش، سیستمی، مدیریت دانش و تجارب، فرهنگ دانشگاهی و منابع انسانی، قوانین و اسناد بالادستی، مالی و بودجه، آشناسازی و آگاهی بخشی، ساختار سازمانی و منابع انسانی، و فنآوری دستهبندی و الگوی آسیبشناسی آموزش منابع انسانی دانشگاهها تدوین و اعتبارسنجی شد. متغیرهای ارزشیابی و پایش، طراحی و برنامهریزی و انتقال آموزش(با ضریب تعیین 74/0، 73/0، 71/0) بیشترین تبیین و متغیرهای مدیریت دانش و تجارب، قوانین و اسناد بالادستی و مالی و بودجه(با ضریب تعیین، 50/0، 40/0، 31/0) کمترین تبیین را از الگوی تدوین شده نشان دادند.
پرونده مقاله
این پژوهش باهدف طراحی و ارائه الگوی توسعه منابع انساني با رویکرد جانشین پروری در دانشگاهها صورت گرفته و مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. ازنظر ماهیت و روش از نوع توصیفی و اکتشافی و جمعآوری داده ها از نوع کیفی و مبتنی بر مصاحبههای نیمه ساختاریافته و هدفمند است. دادههای چکیده کامل
این پژوهش باهدف طراحی و ارائه الگوی توسعه منابع انساني با رویکرد جانشین پروری در دانشگاهها صورت گرفته و مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. ازنظر ماهیت و روش از نوع توصیفی و اکتشافی و جمعآوری داده ها از نوع کیفی و مبتنی بر مصاحبههای نیمه ساختاریافته و هدفمند است. دادههای موردنیاز این پژوهش با استفاده از مصاحبه با 14 نفر از مدیران دانشگاههای کشور که در زمینه مدیریت منابع انسانی تجربه داشته و یا صاحبنظر بودند احصاء گردیده است. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار spss و Atlas.ti در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با الهام از مدل پارادایمی سیستماتیک استراوس و کوربین ترسیم و روایی و پایایی دادهها با استفاده از روشهای بازبینی مشارکتکنندگان و مرور توسط خبرگان بهدستآمده است. پدیدهی محوری پژوهش حاضر توسعهی کارمندان بر مبنای نظام جانشین پروری " است که با توجه به شرایط علی، زمینهای، مداخلهگر و پیامدهای آن، راهبردها تدوین و الگوی نهایی ارائهشده است.
پرونده مقاله