هدف پژوهش حاضر، آسيب شناسي نظام آموزش کارکنان یکی از شرکتهای مادر تخصصی تابعه وزارت نیرو با استفاده از الگوي سه شاخگي است. در الگوي مذکور، سازمان ها از سه منظر ساختاري، رفتاري و زمينه اي مورد بررسي قرار مي گيرند. اين پژوهش به لحاظ روش شناسي، رويکردي کيفي دارد که به کمک چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، آسيب شناسي نظام آموزش کارکنان یکی از شرکتهای مادر تخصصی تابعه وزارت نیرو با استفاده از الگوي سه شاخگي است. در الگوي مذکور، سازمان ها از سه منظر ساختاري، رفتاري و زمينه اي مورد بررسي قرار مي گيرند. اين پژوهش به لحاظ روش شناسي، رويکردي کيفي دارد که به کمک ابزارهايي از جمله مصاحبه و پرسشنامه هاي باز پاسخ صورت گرفته است. روايي ابزار از طريق آزمون کرونباخ و پايايي آن به کمک روش بررسي همتايان مورد تأييد قرار گرفت. از روش سرشماري در نمونه گيري و گردآوري داده ها و از روش تحليل محتوا در تحليل يافته ها استفاده شده است. تحلیل یافته ها نشان داد بیشترین چالش ها، نقاط قوت و فرصت های قابل بهبود در مقوله ساختار قرار دارد. هم چنین بیشترین انتظارات دست اندرکاران بخش آموزش از مراجع بالادستی در شاخه ساختار جای می گیرد. این بدان معناست که در نظام آموزشی فعلی کانون توجه به سمت مسایل درونسازمانی است. بر این اساس می توان گفت در حال حاضر مقوله های رفتاری و محیطی کمتر مورد توجه واقع شده اند. در پايان پيشنهادهايي به منظور رفع آسيب هاي نظام آموزشي موجود ارایه شده است.
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه گیری در دسترس به مطالعه اسناد و تحقیقات مرتبط پرداخته شد و پس از مقوله بندی آسیب ها بر اساس مدل تحقیق، چارچوب مصاحبه تدوین و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 10 نفر از کارکنان و مدیران به منظور شناسایی آسیب های فعالیت های آموزش و بهسازی صنایع الکترونیکی فجر، مصاحبه انجام شد. در مرحله کمی پژوهش، پس از تبدیل آسیب های شناسایی شده به گویه ها و تدوین ابزار پرسشنامه، نسبت به اجرای آن اقدام شد. این افراد با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران از جامعه آماری که 250 نفر، شامل کارمندان و مدیران صنایع الکترونیکی فجر بودند، 126 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک نمونه ای، طیف مطلوبیت نانلی، t گروه های مستقل، برآورد میانگین جامعه و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که واحد آموزش صنایع الکترونیکی فجر در تمام ابعاد مدل اعم از بعد فرایندی، ساختاری و محیطی و در تمامی مقوله-های هریک از ابعاد در وضعیت کاملاً آسیب و نسبتاً آسیب قرار دارد
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه گیری در دسترس به مطالعه اسناد و تحقیقات مرتبط پرداخته شد و پس از مقوله بندی آسیب ها بر اساس مدل تحقیق، چارچوب مصاحبه تدوین و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 10 نفر از کارکنان و مدیران به منظور شناسایی آسیب های فعالیت های آموزش و بهسازی صنایع الکترونیکی فجر، مصاحبه انجام شد. در مرحله کمی پژوهش، پس از تبدیل آسیب های شناسایی شده به گویه ها و تدوین ابزار پرسشنامه، نسبت به اجرای آن اقدام شد. این افراد با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران از جامعه آماری که 250 نفر، شامل کارمندان و مدیران صنایع الکترونیکی فجر بودند، 126 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک نمونه ای، طیف مطلوبیت نانلی، t گروه های مستقل، برآورد میانگین جامعه و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که واحد آموزش صنایع الکترونیکی فجر در تمام ابعاد مدل اعم از بعد فرایندی، ساختاری و محیطی و در تمامی مقوله-های هریک از ابعاد در وضعیت کاملاً آسیب و نسبتاً آسیب قرار دارد
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه گیری در دسترس به مطالعه اسناد و تحقیقات مرتبط پرداخته شد و پس از مقوله بندی آسیب ها بر اساس مدل تحقیق، چارچوب مصاحبه تدوین و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 10 نفر از کارکنان و مدیران به منظور شناسایی آسیب های فعالیت های آموزش و بهسازی صنایع الکترونیکی فجر، مصاحبه انجام شد. در مرحله کمی پژوهش، پس از تبدیل آسیب های شناسایی شده به گویه ها و تدوین ابزار پرسشنامه، نسبت به اجرای آن اقدام شد. این افراد با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران از جامعه آماری که 250 نفر، شامل کارمندان و مدیران صنایع الکترونیکی فجر بودند، 126 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک نمونه ای، طیف مطلوبیت نانلی، t گروه های مستقل، برآورد میانگین جامعه و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که واحد آموزش صنایع الکترونیکی فجر در تمام ابعاد مدل اعم از بعد فرایندی، ساختاری و محیطی و در تمامی مقوله-های هریک از ابعاد در وضعیت کاملاً آسیب و نسبتاً آسیب قرار دارد
پرونده مقاله
در سازمانهايي که به امر آموزش نيروی انسانی اهميت بيشتری داده ميشود، نيروی انسانی اساساً درصدد کسب اطلاعات و راهکارهای عملی جديد به منظور دستيابی به بهرهوری و کارایی بهتر ميباشد و اينگونه سازمانها از خصوصيات پويايی، خلاقيت و بالندگی در جهت ايجاد تحولات اثربخش در عو چکیده کامل
در سازمانهايي که به امر آموزش نيروی انسانی اهميت بيشتری داده ميشود، نيروی انسانی اساساً درصدد کسب اطلاعات و راهکارهای عملی جديد به منظور دستيابی به بهرهوری و کارایی بهتر ميباشد و اينگونه سازمانها از خصوصيات پويايی، خلاقيت و بالندگی در جهت ايجاد تحولات اثربخش در عوامل درون سازمانی و تعامل با محيط اجتماعی خود برخوردار هستند. مسأله اصلی پژوهش حاضر آن بوده است که چه آسيبها و مشكلاتي در زمینه حمایت مدیران از توسعه و بالندگی منابع انسانی وجود دارد؟ و اينكه چگونه ميتوان وضعيت پشتيباني مديران از اين فعاليتها را بهبود بخشيد به گونهاي كه حداكثر بهرهوري و نتايج از اين سرمايهگذاري به دست آيد؟ بنابراين آنچه كه مسأله اصلي پژوهش حاضر را تشكيل ميدهد عبارت است از آسیبشناسی حمایت مديران سازمان منطقه آزاد كيش از توسعه و بالندگی منابع انساني به منظور دستيابي به راهكارهايي كه اثربخشي اين يادگيريها را افزايش دهد. جامعه آماري شامل 315 نفر از کارکنان سازمان منطقه آزاد کیش و 21 نفر از مدیران سازمان مذکور بود که بر طبق جدول كرجسي و مورگان و همچنین از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای 175 نفر به عنوان حجم نمونه کارکنان و 21 نفر به عنوان حجم نمونه مدیران انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی – پیمایشی بوده و دادههای مورد استفاده در این مطالعه از طریق پرسشنامه محققساخته مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پس از جمعآوری دادهها، تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصيفي شامل جداول توزیع فراوانی و نمودارها و آمار استنباطي شامل آزمون t تک نمونهای، آزمون t مستقل (t دو نمونهای)، آزمون فریدمن، آزمون کولموگوروف اسمیرنوف و تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) مورد پردازش قرار گرفت. نتايج به دست آمده از بررسي سؤالات تحقيق نشان داد که موانع اساسی در زمینه حمایت از مدیران وجود دارد و راهکارهایی برای غلبه بر این آسیبها پیشنهاد شده است.
پرونده مقاله
هدف از این پژوهش، فهم تجربه های زیسته کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد از آموزش های سازمانی است که با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه عمیق است که مشارکتکنندگان در مصاحبه، به صورت هدفمند انتخاب شدند. حجم نمونه با توجه به اشباع نظری چکیده کامل
هدف از این پژوهش، فهم تجربه های زیسته کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد از آموزش های سازمانی است که با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه عمیق است که مشارکتکنندگان در مصاحبه، به صورت هدفمند انتخاب شدند. حجم نمونه با توجه به اشباع نظری تعیین شد که تعداد نهایی شرکتکنندگان در مصاحبه 9 نفر از کارکنان غیر هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد بودند. یافته های پژوهش نشان می دهد که کارکنان، آموزش را به عنوان حقی انسانی و پدیده ای در هم تنیده با دیگر جوانب مدیریت منابع انسانی تجربه کرده اند. تجربه آموزش های غیرحرفه ای و ناظر به نیازهای فردی آنان نیز، نشان می دهد که آموزش ها در سازمان، لزوماً به آموزش های حرفه ای محدود نمی شود و آموزش های ناظر به نیازهای فردی و عمومی آنها موجب رضایت بیشتر آنان خواهد شد. در نهایت در این پژوهش، مدلی اکتشافی از آموزش سازمانی در دانشگاه فردوسی مشهد به دست آمد.
پرونده مقاله
تغییر نگرش و تنوع بينشي و تأثیر ذهنیتها میتواند سبب ارتقا یا کاهش بهسازی منابع انسانی سازمان شود و بازاندیشی در نحوه بهسازی منابع انسانی را فراهم نماید. هدف پژوهش حاضر آن است تا عاملها و الگوهای ذهنی اثرگذار در بهسازی منابع انسانی را به شکل دقیق بازنمایی نماید و با ش چکیده کامل
تغییر نگرش و تنوع بينشي و تأثیر ذهنیتها میتواند سبب ارتقا یا کاهش بهسازی منابع انسانی سازمان شود و بازاندیشی در نحوه بهسازی منابع انسانی را فراهم نماید. هدف پژوهش حاضر آن است تا عاملها و الگوهای ذهنی اثرگذار در بهسازی منابع انسانی را به شکل دقیق بازنمایی نماید و با شناخت آنها، الگوهای ذهنی قالب در خصوص ارتقای بهسازی منابع انسانی را تبیین و ارائه نماید. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان ستادی واحد سازمان جهاد دانشگاهی در یک استان کشور میباشند که با توجه به هدف مطالعه كيو و گامهای اجرای آن همچون وجود معيار تفسيرپذير بودن الگوهای ذهنی، تعداد 7 عامل اثرگذار شناسایی و ارائه شده است. بر اساس یافتههای تحلیل عاملی، نقشهای جدید برای جامعه آماری یا کارشناسان ستادی واحد مورد پژوهش ارائه شده است و ضعفهای موجود که به کاهش ارتقای بهسازی منابع انسانی منجر میشود، نیز تبیین شده است.
پرونده مقاله
از مهم ترین راهبردهای توسعه پایدار در دانشگاههای ارزش آفرین و پیشگام در عرصه خلق دانش و فناوری، بسترسازی برای فعالیت بهینه اعضای هیئت علمی است. در پژوهش حاضر، سعیشد چالش ها و موانع رشد و بالندگی اعضای هیئت علمي جدیدالاستخدام در دانشگاههای دولتی شهر تهران مورد مطالع چکیده کامل
از مهم ترین راهبردهای توسعه پایدار در دانشگاههای ارزش آفرین و پیشگام در عرصه خلق دانش و فناوری، بسترسازی برای فعالیت بهینه اعضای هیئت علمی است. در پژوهش حاضر، سعیشد چالش ها و موانع رشد و بالندگی اعضای هیئت علمي جدیدالاستخدام در دانشگاههای دولتی شهر تهران مورد مطالعه قرار گیرد. بدینمنظور از نمونهگیری هدفمند، از نوع ملاکی استفاده شد که پس از مصاحبه یازدهم، اشباع نظري دادهها حاصل گردید، اما در راستای اعتباربخشی به یافته ها، مصاحبه ها تا پانزدهمین نفر ادامه یافت. دادهها با استفاده از فن مصاحبه نیمهساختاریافته و در سه شیوه "حضوری"، "تلفنی" و "مکتوب" جمعآوري شده و مبتنی بر راهبرد هفت مرحلهای کُلایزی، تحلیل گردید. نتایج پژوهش، به شناسایی چالشها در دو بخش عمده «رشد و بالندگی» و «سلامت روانی» منتج گردید. چالشهای رشد و بالندگی شامل مقوله های: «حقوق و مزایای ناچیز در قبال حجم سنگین کار»؛ «ابهام در قوانین ارتقاء و نبود اطلاعرسانی کافی»؛ «ارایه نشدن خدمات لازم برای انجام وظایف سازمانی»؛ «مشکل فضا و مدیریت نامناسب آن»؛ «نبود مهد و شیرخوارگاه برای نگهداری فرزندان اساتید» است. در خصوص سلامت روانی، سه چالش عمده شامل: «فرسودگی شغلی بهدلیل حجم زیاد دروس ارائهشده»؛ «دغدغه عقد قرارداد طرح های پژوهشی با سازمانها»؛ «تحت فشار بودن برای چاپ مقاله نمایه شده در WOS برای تمدید قرارداد دو ساله»، شناسایی گردید. يافتهها نشان داد که اعضای هیئت علمی، با چالشهای متعدد و متفاوتي مواجهاند که استمرار آنها زمینه افت بهرهوری، تعهد، سلامتی و نشاط و پویایی ایشان را فراهم آورده و میتواند در سطوح، فردی، تیمی، سازمانی و اجتماعی، چالشها و آسیبهاي مضاعفي را بههمراه داشته باشد.
پرونده مقاله
ضرورتهای جهانی، منطقهای و ملی، نیاز به گمرک پاسخگو را مورد تأکید قرار میدهند. سرمایه انسانی یکی از با ارزشترین داراییهای گمرک برای برآورده نمودن این ضرورت و همگام شدن با محیطی است که دائماً در حال تغییر است. گمرک، سازمانی است که ضمن وظیفهی پاسداری از مرزهای اقتصاد چکیده کامل
ضرورتهای جهانی، منطقهای و ملی، نیاز به گمرک پاسخگو را مورد تأکید قرار میدهند. سرمایه انسانی یکی از با ارزشترین داراییهای گمرک برای برآورده نمودن این ضرورت و همگام شدن با محیطی است که دائماً در حال تغییر است. گمرک، سازمانی است که ضمن وظیفهی پاسداری از مرزهای اقتصادی، حفاظت منافع جامعه را از طریق صیانت از سلامت اقتصادی، بهداشتی، اجتماعی و فرهنگی را برعهده دارد. در صورت اشتباهات غیر عمد کارکنان مشاغل اختصاصی گمرک امکان وارد شدن میلیاردها ريال خسارت به کشور وجود دارد. خساراتی که ممکن است به صورت مالی در زمان وقوع بوده و یا اثرات آن باعث بوجود آمدن خسارات مالی و معنوی در درازمدت باشد. بنابراین لزوم آموزش صحیح کارکنان که منجر به یادگیری در آنها شود و در انجام بهینه وظایف کارکنان با حداقل خطا، موثر واقع شود، جایگاه و اهمیت هرچه بیشتر آموزش ضمن خدمت کارکنان گمرک را نشان می دهد. برای هرچه بهتر برگزار شدن دوره های آموزشی از لحاظ کمی و کیفی در گمرک ایران، شناخت و رفع موانع و مشکلات بسیار حائز اهمیت است. به همین جهت در این پژوهش این سوال مورد بررسی قرار گرفت که آسیبهای نظام آموزش کارکنان گمرک ایران چیست؟ در همین راستا با انجام مصاحبهی کیفی با کارشناسان و خبرگان بخش آموزش گمرک ایران و انجام مطالعه تطبیقی بینالمللی با گمرک ژاپن به بررسی آسیبهای بخش آموزش گمرک ایران پرداخته شد و آسیبهای شناسایی شده با استفاده از تکنيک تجزيه و تحليل سلسله مراتبی AHP بررسی و اولویتبندی گردید.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی این پرسش اساسی است که با توجه به تغییرات گسترده در تکنولوژی، کدام جنبه از مفاهیم و فرایندهای دانش مدیریت آموزشی، در صنعت چاپ و نشرکاربرد بیشتری دارد و لازم است جهت استقرار یک سیستم آموزشی کارآمد در این صنعت در اولویت قرار گیرند؟ نوع مطالعه کیفی با ر چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی این پرسش اساسی است که با توجه به تغییرات گسترده در تکنولوژی، کدام جنبه از مفاهیم و فرایندهای دانش مدیریت آموزشی، در صنعت چاپ و نشرکاربرد بیشتری دارد و لازم است جهت استقرار یک سیستم آموزشی کارآمد در این صنعت در اولویت قرار گیرند؟ نوع مطالعه کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بویژه تحلیل تجربه زیسته بود. مشارکت کنندگان اين پژوهش از طریق نمونهگیری هدفمند از نوع گلوله برفی تا مرز اشباع نظری، 8 تن از صاحب نظران عرصه آموزش های سازمانی و متخصصین و فعالین شناخته شده صنعت چاپ و نشر بودند. در این پژوهش جهت استحکام پایایی تحقیق از قابلیت وابستگی، باورپذیری و تأیید پذیری استفاده شد. دادههای حاصل از بازخوانی مصاحبهها در این پژوهش، با استفاده از روش هفت مرحلهای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. براساس نتایج حاصل از کدگذاری، 37 مؤلفه بازشناسی شدند که در 13 موضوع استنباطی قابل خوشه بندی بودند. در نهایت 6 سازه استاندارد سازی بستههای برنامههای درسی، متنوع سازی سیستمهای عرضه آموزش، بسط زیبایی شناسانه آموزش، بازاریابی و برندسازی، لجستیک جامع و مؤثر و نیز پایش مستمر مبتنی بر نرخ بازگشت سرمایه در آموزشهای صنعت چاپ و نشر ایران به عنوان بخشی از مفاهیم دانش مدیریت آموزشی تمیابی شدند. تحلیلهای ارائه شده در این پژوهش نشان میدهد کاربست مفاهیم اشاره شده، بهرهوری صنعت چاپ و نشر را در شرایط تغییرات گسترده درونی و بیرونی این صنعت ارتقاء خواهد داد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی آسیب های مرتبط با عملکرد نظام آموزش عالی در زمینه توسعه منابع انسانی استان یزد با بکارگیری پارادایم کیفی و اصول نظریه مبنایی یا داده بنیاد و ارائه پیشنهاداتی به منظور اتخاذ راهکارهای مناسب جهت جبران و رفع آسیب ها و نقاط ضعف شناسایی شده چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و بررسی آسیب های مرتبط با عملکرد نظام آموزش عالی در زمینه توسعه منابع انسانی استان یزد با بکارگیری پارادایم کیفی و اصول نظریه مبنایی یا داده بنیاد و ارائه پیشنهاداتی به منظور اتخاذ راهکارهای مناسب جهت جبران و رفع آسیب ها و نقاط ضعف شناسایی شده، انجام شد. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از لحاظ نحوۀ گردآوری اطلاعات از نوع تحقیقات توصیفی و غیرآزمایشی است. داده های مورد نیاز این مطالعه از طریق انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند با 45 نفر از خبرگان، نخبگان، سياست گذاران، برنامهريزان و مديران استاني، متخصصان و کارشناسان منابع انسانی استان که به نوعي در فرايند توسعه منابع انساني استان يزد دخيل بودند، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مقایسه مداوم به شیوه استراوس و کوربین انجام شد. بر اساس یافته های این مطالعه، اصلیترین آسیبهای وارد بر عملکرد نظام آموزش عالی در زمینه توسعه نیروی انسانی استان یزد، ضعف منابع و کارکرد آموزشی موسسات آموزش عالی استان، نامناسب بودن سیاست های توسعه علم و فناوری و عدم توجه به آمایش در نظام آموزش عالی بود. بر این اساس مهم ترین راهکارها در جهت کاهش میزان آسیب های نظام آموزش عالی در زمینه توسعه منابع انسانی استان یزد، برقراری سازوکارهایی به منظور ایجاد ارتباط بین دانشگاه و بخش های اقتصادی استان، اجرای مطالعات آمایش در نظام آموزش عالی و بازنگری در شیوه-های آموزشی پیشنهاد شده است.
پرونده مقاله
هدف کلی این پژوهش، شناسایی و اولویتبندی موانع بهرهمندی موثر از مکانیسمهای کنوانسیون تغییرات اقلیم سازمان ملل متحد با تاکید بر آموزش سازمانی بر اساس مدل سه شاخگی، اولویتبندی آنها و بررسی نحوه تاثیرگذاری این موانع است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، اکتشافی و از نظر ما چکیده کامل
هدف کلی این پژوهش، شناسایی و اولویتبندی موانع بهرهمندی موثر از مکانیسمهای کنوانسیون تغییرات اقلیم سازمان ملل متحد با تاکید بر آموزش سازمانی بر اساس مدل سه شاخگی، اولویتبندی آنها و بررسی نحوه تاثیرگذاری این موانع است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، اکتشافی و از نظر ماهیت موضوعی، کاربردی - توسعهای و روش بررسی آن نیز توصیفی تحلیلی است. همچنین نحوه گردآوری دادهها با روش آمیخته کمی و کیفی از طریق مطالعات کتابخانهای و میدانی است که از طریق مصاحبه با 40 نفر از خبرگان و متخصصان آشنا با انواع مکانیسمهای مالی و غیرمالی کنوانسیون تغییرات اقلیم به صورت نیمهساختاریافته هدفمند و تکمیل پرسشنامه محققساخته انجام شده است. در مرحله اول با مطالعات اسنادی و نتایج مصاحبه با خبرگان با روش کدگذاری باز، 212 مقوله به عنوان موانع شناسایی شد که بر اساس مدل سه شاخگی در سه گروه عوامل محتوایی (رفتاری)، زمینهای و ساختاری طبقهبندی گردیدند. سپس با حذف موارد تکراری و بررسی موارد مرتبط با موضوع پژوهش، 44 گزاره پرسشنامه استخراج شد که با انجام روایی محتوایی، 36 گزاره انتخاب و پایایی آن با آلفای کرونباخ 812/0 تأیید گردید و اولویتبندی آسیبها، از طریق روش دلفی فازی انجام شد. نحوه تأثیرپذیری موانع شناسایی شده با استفاده از تکنیک MICMAC و ISM نیز صورت گرفت. یافتهها بیانگر آن است که بعد از قوانین و مسائل حقوقی ملی و بینالمللی، آموزش در سطح دوم تاثیرگذاری قرار دارد. در بین مولفههای آموزش، نبود فرآیند مناسب نیازسنجی آموزشی برای سطوح و مخاطبین مختلف، کمبود مدرسان آشنا به مکانیسمها و کمبود محتواهای مناسب آموزشی از جمله مسائل اولویتدار تعیین شد.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقاط قوت و ضعف برگزاری دوره های آموزش الکترونیکی در آموزش منابع انسانی شرکت ملی گاز ایران بر اساس مدل سیستمی هائو و باریچ است. متناسب با این هدف، طرح پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی اتخاذ شد. جامعه آماری این پژوهش، مدیران و متصدیان فنی بخش ستاد چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقاط قوت و ضعف برگزاری دوره های آموزش الکترونیکی در آموزش منابع انسانی شرکت ملی گاز ایران بر اساس مدل سیستمی هائو و باریچ است. متناسب با این هدف، طرح پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی اتخاذ شد. جامعه آماری این پژوهش، مدیران و متصدیان فنی بخش ستاد شرکت ملی گاز هستند که از این جامعه تعداد10 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته نسبت به جمع-آوری اطلاعات تا دستیابی محقق به اشباع نظری اقدام شد. یافته ها با استفاده از راهبرد هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل عمیق مصاحبه ها به بازنمایی 23 مقوله و تعداد 86 زیرمقوله مرتبط منتج گردید. بر اساس یافته های پژوهش، نقاط قوت برگزاری آموزش الکترونیکی در شرکت ملی گاز ایران شامل رضایت و استقبال یادگیرندگان، تخصص علمی اساتید، حمایت مدیران سازمان، تولید محتوای با کیفیت، تدوین بانک جامع سوالات آزمون و برخورداری از روش اجرا و طراحی روندهای برگزاری آزمون های مجازی است. در خصوص نقاط ضعف مواردی چون عدم آمادگی و تجربه کافی اساتید، ضعف ارتباطات شبکه ای، عدم همه جانبه نگری در تدوین اهداف، غلبه روش سخنرانی در تدریس دوره های مجازی و عدم اطمینان به صحت آزمون های مجازی احصا گردید. در پایان بر لزوم بازاندیشی و تمهید سازوکارهایی مناسب برای کاهش اثرات تهدیدهای احتمالی و ارتقای شرایط مثبت تاکید و به برخی پیشنهادهای کاربردی اشاره شده است
پرونده مقاله
هدف اصلي اين پژوهش، آسیبشناسی آموزش منابع انسانی در آموزش عالی و تدوين و اعتباريابي الگويی برای آن بود. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توسعهای و از نظر شیوه گردآوری دادهها، ترکيبي اکتشافي متوالي و از نوع الگوسازي بوده که با استفاده از روش همسوسازي دادههاي چندگانه در دو چکیده کامل
هدف اصلي اين پژوهش، آسیبشناسی آموزش منابع انسانی در آموزش عالی و تدوين و اعتباريابي الگويی برای آن بود. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توسعهای و از نظر شیوه گردآوری دادهها، ترکيبي اکتشافي متوالي و از نوع الگوسازي بوده که با استفاده از روش همسوسازي دادههاي چندگانه در دو مرحله، چارچوب نظري اوليه تدوين و در قالب یک الگو اعتباريابي شد. برای شناسایی آسیبها، در مرحله اول با بهرهگیری از مطالعه موردی کیفی، دیدگاهها و تجارب 11 نفر از خبرگان با رویکرد هدفمند و معیار اشباع نظری از طریق مصاحبه نیمه-ساختمند مورد بررسی قرار گرفته و سپس با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون، دادهها تحلیل شدند. در مرحله دوم با استفاده از روش پیمایشی، ابعاد و مؤلفههای استخراج شده از طریق پرسشنامه محققساخته از دیدگاه 98 نفر از مدیران و کارشناسان منابع انسانی دانشگاههای دولتی تهران بر اساس روش نمونهگیری تصادفی نسبتی بررسی شد. جهت تحلیل دادهها، برای اعتباریابی چهارچوب تدوین شده از تحلیل حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرمافزار اسمارت. پی. ال. اس استفاده شد. در نتیجه کدگذاری دادههای حاصل از تحلیل مصاحبه 215 کد استخراج شد که که در قالب 34 مؤلفه و 14 بعد؛ تجزیه و تحلیل مشاغل و شایستگی، نیازسنجی، طراحی و برنامهریزی، اجرای آموزش، ارزشیابی و پایش، انتقال آموزش، سیستمی، مدیریت دانش و تجارب، فرهنگ دانشگاهی و منابع انسانی، قوانین و اسناد بالادستی، مالی و بودجه، آشناسازی و آگاهی بخشی، ساختار سازمانی و منابع انسانی، و فنآوری دستهبندی و الگوی آسیبشناسی آموزش منابع انسانی دانشگاهها تدوین و اعتبارسنجی شد. متغیرهای ارزشیابی و پایش، طراحی و برنامهریزی و انتقال آموزش(با ضریب تعیین 74/0، 73/0، 71/0) بیشترین تبیین و متغیرهای مدیریت دانش و تجارب، قوانین و اسناد بالادستی و مالی و بودجه(با ضریب تعیین، 50/0، 40/0، 31/0) کمترین تبیین را از الگوی تدوین شده نشان دادند.
پرونده مقاله
آموزش های سازمانی مشروط به اینکه با توجه به اصول و روش های علمی پایهگذاری شود بهعنوان یک عامل توانمند ساز، نقش مهمی در بروز رسانی دانش، مهارت و نگرش کارکنان دارد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و شناسایی محدودیت های آموزش سازمانی مهندسان صنعت آب و برق است. رو چکیده کامل
آموزش های سازمانی مشروط به اینکه با توجه به اصول و روش های علمی پایهگذاری شود بهعنوان یک عامل توانمند ساز، نقش مهمی در بروز رسانی دانش، مهارت و نگرش کارکنان دارد. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر، ارزیابی و شناسایی محدودیت های آموزش سازمانی مهندسان صنعت آب و برق است. رویکرد پژوهش ترکیبی بود که در بخش کمی، از روش پیمایشی و در بخش کیفی از پدیدارشناسی استفاده شده است. ابزار بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته و بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. شرکت-کنندگان بخش کمی، مهندسان آموزشدیده، طی سال 1400 به تعداد 900 نفر و در بخش کیفی مدرسان و کارفرمایان صنعت آب و برق بوده اند. حجم نمونه در بخش کمی، به روش نمونهگیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان 269 نفر تعیین شد و در بخش کیفی با توجه به سطح اشباع نظری با 20 نفر مصاحبه شد. بهمنظور تحلیل اطلاعات کمی از نرمافزار SPSS و برای تحلیل اطلاعات کیفی از روش تحلیل مضمون استفادهشده است. بر اساس یافتههای بخش کمی پژوهش، وضعیت موجود آموزش سازمانی مهندسان صنعت آب و برق در هر 5 بعد آموزش در حد متوسط و پایینتر از متوسط است و بر اساس یافتههای بخش کیفی، عمده-ترین محدودیتهای نظام آموزش شغلی سازمانی مشتمل بر محدودیتهای فرایندی، انگیزشی، فرهنگی و ساختاری اداری است. نتایج پژوهش نشان می دهد که آموزش های سازمانی صنعت آب و برق از کیفیت لازم برخوردار نیست؛ مشکلات فرهنگی و بی توجهی به جایگاه آموزش، فقدان مشوقهای انگیزشی، مشکلات ساختاری- اداری و مشکلات فرایندی و عدم تبعیت آموزش های سازمانی از رویکردهای علمی و منطقی در ایجاد این وضعیت تأثیرگذار است.
پرونده مقاله