هدف از این پژوهش شناسايي عوامل پدیداری و شرايط زمینهای يادگيري حين كار معلمان مدارس خاص شهر تهران میباشد. اين پژوهش کیفی و مبتني بر نظریه داده بنياد بوده، دادهها به روش بررسي متون مرتبط و مصاحبههای نیمهساختمند با 47 نفر(براي رسيدن به اشباع نظري و بيشترين اعتماد) از چکیده کامل
هدف از این پژوهش شناسايي عوامل پدیداری و شرايط زمینهای يادگيري حين كار معلمان مدارس خاص شهر تهران میباشد. اين پژوهش کیفی و مبتني بر نظریه داده بنياد بوده، دادهها به روش بررسي متون مرتبط و مصاحبههای نیمهساختمند با 47 نفر(براي رسيدن به اشباع نظري و بيشترين اعتماد) از افراد مطلع (مديران فعلي و قبلي، معلمان و كارشناسان آموزشي مدارس خاص) كه به روش هدفمند انتخاب شدند، جمعآوري شدهاند. دادهها به روش کدگذاری باز، محوري و گزينشي تحليل شد. نتايج پژوهش نشان داد دو دسته ويژگي موجب يادگيري حين كار معلمان ميشوند: 1-ویژگیهای فردي (استعداد و تواناييهاي كلي فرد، انگيزههاي دروني، و احساس معنا و هدفمندي در كار) 2- ويژگيهاي شغل معلمي (ضرورت رشد مستمر در شغل معلمی، رسالت و تکلیف انسان سازی، تلاش براي بهبود مستمر حرفهاي، فرصت بكارگيري آموختهها، اهميت ايدهپردازي و خلاقيت). شرايطي زمینهاي براي يادگيري حين كار معلمان عبارتند از: 1-فرهنگ سازماني (كيفيت تعاملات، فرصتهاي يادگيري، نظام بازخورد، سبك تصميمگيري، تاكيد بر نوآوري و ...)،2- الگوهای نقش (نفوذ پیشکسوتان، مدیران به عنوان الگوي يادگيري، بلندپروازي و اشتياق شغلي و ...)، 3-حمایت سازمانی (توجه به منافع مادی و معنوی معلمان)، و 4-کیفیت و کمیت دورههای آموزشی (تناسب هدفها، محتوا، روشها، ارزشيابي و امكانات آموزشي). بدينگونه اگر محل کار به محل يادگيري تبدیل شود، یادگیری حین کار افراد موجب تحول پیوسته خودشان و سازمانشان میشود.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر طراحي الگوي توسعه مديران مدارس بر اساس رويكرد شايستگي محور (مورد مطالعه: مدارس دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران) است. روش پژوهش عبارت است از روش آمیخته کیفی به روش تئوری زمینه ای و مدل معادلات ساختاری به روش کمی. جامعه پژوهش عبارت اند از کلیه مدیران مدارس چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر طراحي الگوي توسعه مديران مدارس بر اساس رويكرد شايستگي محور (مورد مطالعه: مدارس دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران) است. روش پژوهش عبارت است از روش آمیخته کیفی به روش تئوری زمینه ای و مدل معادلات ساختاری به روش کمی. جامعه پژوهش عبارت اند از کلیه مدیران مدارس دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران و نمونه در بخش کیفی 22 نفر از خبرگان و صاحبنظران مدیریت آموزشی از سازمان آموزش و پرورش و دانشگاه ها هستند، و در بخش کمی 330 نفر از مدیران مدارس متوسطه در مناطق آموزش و پرورش 22 گانه شهر تهران انتخاب شده است. ابزار های تحقیق عبارت است از مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته سنجش توسعه مديران شایسته. دادهها در بخش کیفی به روش گراندد تئوری اکتشافی جمعآوری شده و سپس با آزمون مدل معادله ساختاری در نرم افزار pls تحلیل شده است. یافتهها نشان داد 77 مفهوم، تحت 16 مولفه شناسایی شد. نتایج تحلیل اکتشافی نشان داد دو مقوله توسعه شایستگی ها، توسعه مهارت و صلاحیت به عنوان مقوله های اصلی بدست آمدند. چهار مورد مورد از شرایط علي شامل: مدیریت استعداد، توسعه مدیران، الزامات سازمان و منابع به عنوان عوامل علی اثر گذار بر توسعه شایستگی های مدیران بدست آمده است. چهار مورد از زمينه ها و بستر های پدیده شامل نگاه به شایسته سالاری و توسعه کارکنان، جو و فرهنگ سازمانی و شرایط محیطی بدست آمده است که نیازمند فراهم آوردن هستن، همچنین دو عامل مداخلهگر عوامل سازمانی و مقررات سازمانی بدست آمده است که نیاز مند کنترل و ایجاد هستند و یک پیامد که توسعه مدیران با رویکرد شایستگی محور در دو بعد فردی و سازمانی است، مدل توسعه شایستگی محور مدیران را تشکیل می دهد. در تایید مدل و مرحله کمی، تحلیل مسیر ارتباط بین متغیر ها نشان می دهد مسیر مستقیم بسترها، شرایط مداخله گر و مقوله های محوری به راهبرد ها همچنین مسیر های مستقیم راهبرد ها به پیامد ها و شرایط علی به مقوله محوری معنادار بود. از طرفی مسیر های غیر مستقیم شرایط علی به راهبرد ها از طریق مقوله محوری ، بستر و عوامل مداخله گر و مقوله محوری به پیامد از طریق راهبرد ها و همچنین شرایط علی به پیامد ها از طریق راهبرد ها و مقوله محوری معنادار بود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی با رویکرد پدیدار شناسانه است که جهت شناسایی ابعاد و مؤلفه های توسعه حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی و تدوین چارچوب آن انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، مدیران مدارس دولتی مقطع ابتدایی شهر تهران درسال تحصیلی 99-98 بودند. طی دو مرحله نمونه چکیده کامل
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی با رویکرد پدیدار شناسانه است که جهت شناسایی ابعاد و مؤلفه های توسعه حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی و تدوین چارچوب آن انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، مدیران مدارس دولتی مقطع ابتدایی شهر تهران درسال تحصیلی 99-98 بودند. طی دو مرحله نمونه گیری، با روش های نمونه گیری سهمیه ای و سپس هدفمند نمونه ها انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته به کار گرفته شد . مصاحبه تا جایی ادامه یافت که فرایند اکتشاف و جمع آوری داده ها پس از مصاحبه با 14 نفر به نقطه اشباع نظری رسید. با انجام مراحل کدگذاری باز و محوری ، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از دو روش تأیید مصاحبه شوندگان و تأیید یک خبره بیرونی برای کنترل روایی استفاده شد. برای تعیین پایایی نیز از دو روش بررسی مجدد نوشته ها و نیز از روش کدگذاری مجدد استفاده گردید. توافق در همسانی کدگذاری ها محاسبه شد و ضریب توافق 86% به دست آمد. یافته های پژوهش نشان داد که چارچوب توسعه حرفه ای برای مدیران مدارس ابتدایی دارای 3 بُعد، 14 مؤلفه با 117 نشانگر است که شامل بُعد محتوای توسعه حرفه ای ( با مؤلفه های دانش مدیریت عمومی، دانش مدیریت تخصصی، مهارت تعاملی، مهارت مدیریت منابع، مهارت حرفه ای، تمایلات فردی، نگرش مدیریتی، توانایی جسمی و روانی و توانایی فکری و ذهنی)، بُعد فرایند توسعه حرفه ای (با مؤلفه های اقدامات خود-توسعه ای، روابط توسعه دهنده) و بُعد الزامات سازمانی ( با مؤلفه های زمینه سازی دانش افزایی و کسب مهارت، اصلاح روشهای انتخاب و انتصاب مدیران، بهبود ساختار و فرایندهای سازمانی) می باشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، باهدف شناسايي عوامل مؤثر بر توسعه حرفهای مدیران مدارس مقطع متوسطه آموزشوپرورش استان خراسان جنوبي با رويکرد آیندهپژوهی انجام شد. اين پژوهش بر مبنای هدف، در ذیل پژوهشهای کاربردی و بر مبنای ماهیت پژوهش؛ جزء پژوهشهای توصیفی- همبستگی محسوب میشود که به روش چکیده کامل
پژوهش حاضر، باهدف شناسايي عوامل مؤثر بر توسعه حرفهای مدیران مدارس مقطع متوسطه آموزشوپرورش استان خراسان جنوبي با رويکرد آیندهپژوهی انجام شد. اين پژوهش بر مبنای هدف، در ذیل پژوهشهای کاربردی و بر مبنای ماهیت پژوهش؛ جزء پژوهشهای توصیفی- همبستگی محسوب میشود که به روش ترکیبی و طرح اکتشافی متوالی انجامشده است. در اين پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند (18 نفر)؛ به بررسي نظر و ديدگاه مدیران ستادی آموزشوپرورش استان خراسان جنوبي در ارتباط با عوامل مؤثر بر توسعه حرفهای مدیران مدارس در آينده پرداخته شد. در ادامه براي تأیید عوامل شناساییشده پرسشنامهای محقق ساخته در بين 201 از مدیران و معاونین مدارس مقطع متوسطه استان خراسان جنوبي توزيع شد. اعتبار ابزار اندازهگیری در بخش کیفی با استفاده از روش توافق کدگذاران و در بخش کمی، از طریق روایی همگرا و روایی واگرا مورد تأیید واقع شد. همچنین؛ پایایی پرسشنامه محقق ساخته بر اساس سه معیار ضرایب بارهای عاملی، آلفای کرونباخ (81/0) و پایایی ترکیبی (87/0) با استفاده از نرمافزار PLS موردبررسی قرار گرفت. برای آزمون سؤالهای پژوهش، از نرمافزار MAXQDA10 و نرمافزار PLS3 استفاده شد. نتایج بخش کیفی پژوهش، بیانگر 39 کدباز، 6 کد سازمان دهنده و 3 کد انتخابي بود. نتایج بخش کمی پژوهش نشان داد که عوامل مؤثر بر توسعه حرفهای مدارس با رويکرد آیندهپژوهی را مي توان در قالب سه سه بعد (فردی، سازماني و محیطی) و 6 مؤلفه (مدیریتی، ارتباطي، رفتاري، روانشناختی، اعتقادي، عوامل محیطی و زمینهای) و 39 شاخص طبقه بندي کرد که در اين بين، بعد سازماني (62/0) نقش مؤثرتری در تبیین توسعه حرفهای مدیران مقطع متوسطه آموزشوپرورش استان خراسان جنوبی دارد. بنابراین؛ بر مبنای یافتههای حاصل از این پژوهش، بهمنظور برنامهریزی براي بهبود فرايند توسعه حرفهای مدیران در آينده، در گام اول؛ میبایست مؤلفههای سازمانی موردتوجه قرار گيرد.
پرونده مقاله
هدف از انجام این پژوهش شناسایی فرآیند توسعه فردی به منظور ارائۀ الگوی برنامه توسعه فردی مدیران مدارس دوره ابتدایی است. چارچوب اصلی پژوهش کیفی است و جهت جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. روش پژوهش به لحاظ ماهیت داده از نوع کیفی و به لحاظ هدف ا چکیده کامل
هدف از انجام این پژوهش شناسایی فرآیند توسعه فردی به منظور ارائۀ الگوی برنامه توسعه فردی مدیران مدارس دوره ابتدایی است. چارچوب اصلی پژوهش کیفی است و جهت جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. روش پژوهش به لحاظ ماهیت داده از نوع کیفی و به لحاظ هدف از نوع کاربردی است. مشارکت کنندگان پژوهش را اساتید و متخصصان مدیریت و مدیران و خبرگان نظام آموزش و پرورش پس از اشباع نظری به تعداد 22 نفر تشکیل داد که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از فن تحلیل مضمون انجام شد. نتیجه پژوهش عبارت است از یک فرآیند شش مرحله ای، شامل ترسیم وضعیت مطلوب، تحلیل وضعیت موجود، تحلیل شکاف بین دو وضعیت، تعیین نیازها و هدفگذاری، اقدامات و فعالیت های برنامه توسعه و بالاخره ارزیابی و ثبت نتایج بود. همچنین پیش بایست های برنامه توسعه فردی مدیران مدارس ابتدایی، شامل عوامل فردی، سازمانی و محیطی موثر، الزامات برنامه یعنی: مهارت ها، توانایی ها، دانش و نگرش مدیران، و نیز راهبردهای این برنامه در قالب مولفه هایی شناسایی شد. در این تحقیق بر مبنای ترکیب الگوها و برنامه های توسعه فردی و مصاحبه صاحبنظران، الگویی جامع برای توسعه فردی مدیران مدارس ابتدایی پیشنهاد شده است که می تواند مبنای چگونگی توسعه فردی به شمار رود.
پرونده مقاله