هدف این پژوهش ارائه برنامهای منظم به منظور آموزش و توسعه کارشناسان و مدیران آموزش در شرکت ملی نفت ایران با رویکرد حرفهگرایی میباشد. این پژوهش از حیث رویکرد، کیفی و تکنیک مورد استفاده، دلفی میباشد؛ به این شکل که ضمن مطالعه اسناد بالادستی و شرح مشاغل، با خبرگان آموزش چکیده کامل
هدف این پژوهش ارائه برنامهای منظم به منظور آموزش و توسعه کارشناسان و مدیران آموزش در شرکت ملی نفت ایران با رویکرد حرفهگرایی میباشد. این پژوهش از حیث رویکرد، کیفی و تکنیک مورد استفاده، دلفی میباشد؛ به این شکل که ضمن مطالعه اسناد بالادستی و شرح مشاغل، با خبرگان آموزش نیز مصاحبه (با سؤالات نیمهساختارمند) به عمل آمده است. جامعه مورد مطالعه شامل خبرگان آموزش آشنا با صنعت نفت و نمونه 10 نفر از آنان را شامل شده است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات تحلیل محتوا است. جهت اعتباربخشی نتایج نیز از دو روش بازبینی اعضا و ممیزی خارجی استفاده شده است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که به منظور توسعه و بهسازی شاغلین فعال در حوزه آموزش صنعت نفت، بایستی آموزشها را در سه سطح متصدی آموزش، کارشناس آموزش و مدیر آموزش ارائه نمود و در هر یک از این سطوح دورههای آموزشی مناسب را در نظر گرفت. برای مثال در سطح متصدی آموزش دورههای آموزش بزرگسالان، مدیریت منابع انسانی، تاریخچه آموزش در صنعت نفت و ...، در سطح کارشناس آموزش دورههای نیازسنجی، طراحی آموزش، راهبردهای اجرایی آموزش و...، همچنین در سطح مدیر آموزش دورههای مدیریت پروژه، مدیریت دانش، سازمان یادگیرنده، سیاستگذاری آموزشی و .... مد نظر قرار گرفتهاند.
پرونده مقاله
هدف اصلي اين پژوهش، تدوين طرحي به منظور تربيت ارزشياب آموزشي خبره در سطح وزارت نفت ميباشد. به اين منظور، تعداد 6 نفر از خبرگان آموزش در صنعت نفت به همراه 7 نفر از متخصصان حوزه سنجش و ارزشيابي آموزشي به صورت هدفمند و با راهبرد نمونهگيري ملاكمحور انتخاب شده و به صورت ن چکیده کامل
هدف اصلي اين پژوهش، تدوين طرحي به منظور تربيت ارزشياب آموزشي خبره در سطح وزارت نفت ميباشد. به اين منظور، تعداد 6 نفر از خبرگان آموزش در صنعت نفت به همراه 7 نفر از متخصصان حوزه سنجش و ارزشيابي آموزشي به صورت هدفمند و با راهبرد نمونهگيري ملاكمحور انتخاب شده و به صورت نيمهساختاريافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. دادههاي حاصل از مصاحبهها مورد تحليل مضمون قرار گرفته و نتايج حاصله در قالب رويكرد حوزههاي دانشي (Body of knowledge) جهت تربيت ارزشياب در سه سطح پايه، مياني و خبره، سازماندهي شدند. به منظور اعتباربخشي نتايج از راهبردهاي بازبيني اعضا و تحليل همگنان استفاده شده و نتايج طي چندين مرحله تعديل شدند. نتايج نهايي نشان ميدهند براي تربيت ارزشياب آموزشي خبره در صنعت نفت، تسلط بر حوزههاي دانشي ذيل ضروري بوده و در طراحي آموزشي ميبايد مدنظر قرار گيرند: الف- ارزياب پايه: 1)آمار استنباطی، 2)آمار توصیفی، 3)سنجش و اندازهگیری که خود دارای سه زیر مجموعه: آزمونسازی، مقیاسهای واکنشسنج، مقیاسهای اندازهگیری عملکرد میباشد، 4)تحلیل دادههای کیفی، 5)الگوی نیازسنجی دیکوم 6)ارزیابی اثربخشی واکنش، یادگیری و رفتار (در محیط کار) مطابق با استاندارد 10015، 7)ارزیابی عملکرد، ب- ارزياب مياني: 1)بازگشت سرمایه، 2) بازگشت انتظارات، 3)تکنیک نیازسنجی درخت خطا، ج- ارزياب خبره: 1)روش ارزيابي کارت امتیاز متوازن، 2) ممیزی دورههای مجازی، 3)بهینهکاوی و 4)آیندهپژوهشی.
پرونده مقاله
حاضر با هدف تأثیر استفاده از بازی وارسازی بر انگیزش و یادگیری کارکنان در دوره آموزشی مدیریت مشارکتی شرکت نفت و گاز پارس استان تهران به روش شبه تجربی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت نفت و گاز پارس استان تهرا چکیده کامل
حاضر با هدف تأثیر استفاده از بازی وارسازی بر انگیزش و یادگیری کارکنان در دوره آموزشی مدیریت مشارکتی شرکت نفت و گاز پارس استان تهران به روش شبه تجربی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت نفت و گاز پارس استان تهران به تعداد 700 نفر بود که بر مبنای نظر کرسول (2011) 36 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (18 نفر) و کنترل (18 نفر) گمارش شدند. ابزار مورد استفاده این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته سنجش انگیزش یادگیری دارای 20گویه با مقیاس 7 درجه ای و پرسشنامه میزان یادگیری به صورت پیش آزمون و پس آزمون با 9 سوال به صورت تشریحی بود که روایی صوری توسط تعدای از شرکت کنندگان پژوهش و محتوایی آن نیز توسط استاد راهنما و چند نفر از صاحبنظران تأیید شد. همچنین پایایی پرسشنامه، سنجش انگیزش یادگیری با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای به مقدار 0.832 محاسبه شده که مقدار آن قابل قبول است. تجزیه و تحلیل یافته ها نیز با استفاده از آمار توصیفی شامل محاسبه میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی برای تحلیل کواریانس چند متغیره و تحلیل کواریانس یکراهه انجام گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد بکارگیری روش بازی وارسازی بر انگیزش و یادگیری کارکنان درآموزش دوره مدیریت مشارکتی در شرکت نفت و گاز پارس مؤثر بوده است.
پرونده مقاله
امروزه اصرار كارشناسان و متخصصان آموزش مبني بر قرار گرفتن فرآیند آموزش و بهسازي منابع انساني همانند ساير عناصر توليد، چالش جديدي را براي مباحث مديريت آموزش سازماني به وجود آورده است در ميان اين چالشها بحث محاسبه نرخ بازگشت سرمايه است. متخصصان اعتقاد دارند با توسعه اين چکیده کامل
امروزه اصرار كارشناسان و متخصصان آموزش مبني بر قرار گرفتن فرآیند آموزش و بهسازي منابع انساني همانند ساير عناصر توليد، چالش جديدي را براي مباحث مديريت آموزش سازماني به وجود آورده است در ميان اين چالشها بحث محاسبه نرخ بازگشت سرمايه است. متخصصان اعتقاد دارند با توسعه اين پارادايم امكان گسترش پيوند آموزش با ساير اركان توليد مهيا خواهد شد. در این مطالعه آموزشهای شرکت نفت و گاز پارس در حوزه مدیریت پروژه مورد ارزیابی قرار گرفته است. رويكرد پژوهش آميخته و روش پژوهش مورد استفاده در اين ارزشيابي ميباشد. در بخش كيفي مشاركتكنندگان در پژوهش جهت انتخاب شاخصهاي ارزيابي برنامه از مجريان فازها و شركتكنندگان در برنامه به صورت هدفمند انتخاب شدند. در بخش كمي براي تعيين سهم خالص تأثيرات آموزش از ساير مؤلفههاي تأثيرگذار از تكنيك تحليل سلسله مراتبي (AHP) و نرم افزار Expert Choice استفاده گردید. و در نهایت نرخ بازگشت سرمایه برای دورههای مورد مطالعه معادل 59976% محاسبه گردید. نرخ بازگشت سرمايه به دليل محاسبه فروش نفت با مبناي ارزش مالي دلار بسيار بالا نمود ميكند. برقراري تعامل صحيحتر بين كارفرمايان و پيمانكاران فني شركت، نرخ بالاي قبولي در آزمون بينالمللي PMI و همچنين نرخ بالاي حضور شركتكنندگان دوره آموزشي مورد مطالعه در رويدادهاي مديريت صنعت نفت از جمله دستاوردهاي ناملموس برنامه آموزشي محسوب ميشود.
پرونده مقاله
یکی از چالشهایی که ادارات آموزش سازمانهای تولیدی، بازرگانی، و خدماتی با آن روبرو هستند، ناتوانی در ارائه گزارش عملکرد خویش بر مبنای شاخصهایی است که نشان دهد تا چه اندازه در بهبود عملکرد کارکنان سازمان تأثیرگذار بودهاند. امروزه شاخصهایی چون نفر/ ساعت، میانگین رضایت چکیده کامل
یکی از چالشهایی که ادارات آموزش سازمانهای تولیدی، بازرگانی، و خدماتی با آن روبرو هستند، ناتوانی در ارائه گزارش عملکرد خویش بر مبنای شاخصهایی است که نشان دهد تا چه اندازه در بهبود عملکرد کارکنان سازمان تأثیرگذار بودهاند. امروزه شاخصهایی چون نفر/ ساعت، میانگین رضایت کارکنان از دورهها، تعداد قبولشدگان در آزمونهای حرفهای، و امثالهم نمیتواند مدیران را اقناع کند که آموزش توانسته نقش تاثيرگذاري در سازمان ایفا کند. لذا این مقاله درصدد است تا بر مبنای مفهوم انتقال یادگیری، شاخص کیفی را به منظور اندازهگیری اثربخشی برنامههای آموزشی ارائهکند. این شاخص که نرخ انتقال یادگیری نام دارد با بکارگیری ضریب همبستگی پیرسون و ضریب تعیین (از طریق محاسبه نمرات یادگیرندگان در اتمام دوره و نمرات ارزیابی پيگيري عملكرد یادگیرندگان طی دورة زمانی 3 تا 6 ماه پس از دوره) قابل استخراج است (این شیوه در مقاله حاضر راهبرد خطی ساده نام گرفته است). همچنین در صورتیکه بخواهیم علاوه بر یادگیری حاصل از دوره، نقش سایر متغیرها در بهبود عملکرد را محاسبه کنیم، میتوان با بکارگیری رگرسیون چندگانه، تصویر بهتری به دست آورد (این شیوه در مقاله حاضر راهبرد خطی خوشهای نام گرفته است). مهمترین مزیت شاخص پیشنهادی این است که تحت تأثیر عوامل کمّی نظیر افزایش تعداد دورهها، نفر/ ساعت و امثالهم قرار نگرفته و صرفاً بهبود شرایط کیفی دوره (مدرس، محتوی، شرایط یادگیری، و امثالهم) و محيط كار میتواند موجب افزایش نرخ مذکور شود.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش بررسی امکانِ استقرارِ رشته برنامهدرسی محیط کار در دانشگاههای ایران است. این پژوهش در پیِ پاسخگویی به این سوال است: آیا میتوان در دانشگاه رشتهای به عنوان ِ برنامهدرسی محیط کار برای تربیت متخصصان این رشته ایجاد کرد؟ پژوهش حاضر با توجه به هدف، ماهیت و ا چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی امکانِ استقرارِ رشته برنامهدرسی محیط کار در دانشگاههای ایران است. این پژوهش در پیِ پاسخگویی به این سوال است: آیا میتوان در دانشگاه رشتهای به عنوان ِ برنامهدرسی محیط کار برای تربیت متخصصان این رشته ایجاد کرد؟ پژوهش حاضر با توجه به هدف، ماهیت و امکاناتِ اجرایی در گروه پژوهشهای کیفی قرار دارد. برای اجرای پژوهش از مصاحبه نیمهساختار یافته با ده نفر از متخصصان برنامهدرسی محیط کار استفاده شد. با توجه به تمرکز این پژوهش بر برنامهدرسی محیط کار روش نمونهگیری ملاکمحور در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. بررسی اطلاعاتِ مصاحبهها با کمک روش تحلیل مضمون انجام شد. براساس یافتهها، نظرات متخصصان در پاسخ به موضوعِ «ضرورتِ استقرارِ رشته در دانشگاه» در سه دسته مضمونیِ «عوامل مرتبط با رشته مطالعات برنامهدرسی»، «عوامل مرتبط با رشتهها و زمینههای مشابه» و «عوامل مرتبط با محیط کار» قرار گرفت. در ادامه با تحلیل مضمونِ پاسخ متخصصان در پاسخ به موضوعِ «پیششرطهای لازم برای استقرار رشته» دو دسته مضمونیِ «شرایط اجرایی»، «شرایط علمی» و مضامین فرعی هریک معرفی شدند. در پایان نقشها و توانمندیهای فارغالتحصیلان رشته برنامهدرسی محیط کار مورد بررسی قرار گرفت.
پرونده مقاله
هدف اصلی این پژوهش شناسایی انواع فرهنگهای یادگیری محیط کار در سازمانهای ایرانی میباشد. روش تحقیق گراندد تئوری از نوع کلاسیک است که توسط گلیزر مطرح شده است. برای جمع آوری دادهها، 98 نفر از کارکنان سازمانهای تولیدی، خدماتی و بازرگانی در سه بخش دولتی، خصوصی، و خصولتی چکیده کامل
هدف اصلی این پژوهش شناسایی انواع فرهنگهای یادگیری محیط کار در سازمانهای ایرانی میباشد. روش تحقیق گراندد تئوری از نوع کلاسیک است که توسط گلیزر مطرح شده است. برای جمع آوری دادهها، 98 نفر از کارکنان سازمانهای تولیدی، خدماتی و بازرگانی در سه بخش دولتی، خصوصی، و خصولتی در طول یک دوره 4 ساله مورد مصاحبه قرار گرفتند. مصاحبهها از نوع نیمهساختاریافته یا عمیق بود، به طوری که چند سوال کلی از تمامی شرکتکنندگان در پژوهش پرسیده شد و سوالات بعدی بر اساس شرایط مصاحبه و دادههای کسب شده مطرح میشدند. نمونهگیری در پژوهش حاضر به صورت هدفمند و با به کارگیری دو راهبرد نمونه گیری با حداکثر تنوع و نمونهگیری نظریهای انجام شده است. نهایتاً دادههای حاصل نیز به طور مستمر با استفاده از دو راهبرد بازبینی اعضاء و ممیزی همکاران اعتباربخشی شدند. تحلیل دادههای این پژوهش بر اساس چارچوب گراندد تئوری کلاسیک (گلیزی) در دو گام کدگذاری جوهری و کدگذاری نظریهای صورت پذیرفت. براساس تحلیلهای صورت گرفته، انواع فرهنگهای یادگیری در سازمانهای ایرانی به شرح ذیل می باشند: فرهنگ یادگیری بازدارنده، فرهنگ یادگیری جزمگرایانه، و فرهنگ یادگیری الزامآور. عوامل موثر در شکل گیری این فرهنگ ها را میتوان رویکرد مدیران، نگرشهای همکاران و انتظار نسبت به ارتقاء در محیط کار دانست.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، شناسایی شایستگیهای مورد نیاز کارشناسان آموزش سازمانهای دولتی در ایران است. به این منظور ابتدا مدلهای شایستگی تدوین شده در سطح دنیا شناسایی شده و مولفههای مشترک آنها استخراج شدند. سپس از طریق بکارگیری روش دلفی و مصاحبه با متخصصان دانشگاهی و مسئولان آم چکیده کامل
هدف این پژوهش، شناسایی شایستگیهای مورد نیاز کارشناسان آموزش سازمانهای دولتی در ایران است. به این منظور ابتدا مدلهای شایستگی تدوین شده در سطح دنیا شناسایی شده و مولفههای مشترک آنها استخراج شدند. سپس از طریق بکارگیری روش دلفی و مصاحبه با متخصصان دانشگاهی و مسئولان آموزش سازمانهای دولتی(نمونهگیری هدفمند ملاکمحور) فهرستی از شایستگیها با توجه به ماموریت ادارات آموزش در این سازمانها استخراج شدند. جهت اعتباربخشی شایستگیها مدل تدوین شده سه نوبت در اختیار خبرگان مربوطه قرار گرفت تا نهایتا توافق لازم در مورد فهرست نهایی به دست آمد. بر طبق نتایج این تحقیق، شایستگیهای کارکنان آموزش را میتوان به دو دسته شایستگیهای پایه(ارتباط موثر، شناخت صنعت، سواد فنآوری، کلاننگری) و شایستگیهای تخصصی(تحلیل نیازهای آموزشی، طراحی آموزشی، روانشناسی یادگیری، راهبردهای آموزش و توسعه، سنجش یادگیری و عملکرد، تکنولوژی آموزشی، استانداردهای آموزش و توسعه) تقسیم نمود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های برنامه درسی محیط کار در سازمان های کسب و کار در سازمان بنادرو دریانوردی انجام پذیرفت. این پژوهش از لحاظ هدف،کاربردی و رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و از نوع پژوهش نظریه ای بود. شرکت کنندگان پژوهش، شامل متخصصان رشتۀ برنامۀ درسی که ه چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های برنامه درسی محیط کار در سازمان های کسب و کار در سازمان بنادرو دریانوردی انجام پذیرفت. این پژوهش از لحاظ هدف،کاربردی و رویکرد پژوهش حاضر، کیفی و از نوع پژوهش نظریه ای بود. شرکت کنندگان پژوهش، شامل متخصصان رشتۀ برنامۀ درسی که همگی دارای مدرک دکتری برنامۀ ریزی درسی هستند و همچنین کارکنان سازمان بنادر و دریانوردی در سطوح مدیریتی، کارشناسی که حداقل 5 سال تجربه کار در آموزش و توسعه منابع انسانی سازمان بنادر و دریانوردی را دارا بود. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، می توان دریافت که ساختار برنامه درسی شامل مولفه های هدف( نیازسنجی، سازگاری فرهنگی و تفاوت های فردی و انعطاف پذیری)، محتوا ( چالش برانگیزی، متناسب و سهولت در دسترس) و ارزشیابی ( تناسب سنجش و ارزشیابی با اهداف، محتوا و منابع یادگیری، وضوح و شفافیت معیارهای سنجش، استفاده از روشهای سنجش و ارزشیابی و سنجش انعطاف پذیر) می باشد. در مورد عوامل موثر بر بر طراحی وتدوین برنامه درسی محیط کار مبتنی برمدیریت یادگیری در سازمان بنادر و دریانوردی، نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که عوامل مدیریتی، عوامل سازمانی، عوامل فردی، عوامل آموزشی از عوامل موثر می باشند.همچنین پارادایم مدیریت یادگیری در مقایسه با مدیریت اموزشی شامل مولفه های یادگیری موثر، دانش مداری، نگرش، عوامل سازمانی، می باشند. اصول و مفروضات الگوی برنامه درسی محیط کار مبتنی بر مدیریت یادگیری شامل مولفه های محورهای برنامه درسی، عوامل توسعه ای، ارزش و ویژگیهای برنامه درسی مبتنی بر مدیریت یادگیری شامل مولفه های ویژگی ماهیتی، ویژگی یادگیری و ویژگی محیطی شناسایی شدند
پرونده مقاله
در شرکت¬های دانش¬بنیان، سرمایه اصلی دانش است و لازمه بهره¬مندی از این سرمایه در اختیار داشتن کارکنان دانشی است. کارکنانی که یادگیرندگان مادام¬العمر هستند. بااینحال، در محیط متلاطم این شرکت¬ها رویکردهای یادگیری سنتی پاسخگوی نیاز آنها نیست. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ار چکیده کامل
در شرکت¬های دانش¬بنیان، سرمایه اصلی دانش است و لازمه بهره¬مندی از این سرمایه در اختیار داشتن کارکنان دانشی است. کارکنانی که یادگیرندگان مادام¬العمر هستند. بااینحال، در محیط متلاطم این شرکت¬ها رویکردهای یادگیری سنتی پاسخگوی نیاز آنها نیست. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب یادگیری متناسب برای شرکت¬های دانش¬بنیان بود. بهمنظور تحقق این هدف، روش کیفی فراترکیب انتخاب و تحلیل ادبیات موضوع بر اساس مراحل هفتگانه سندلوسکی و باروسو انجام شد. با بررسی ادبیات موضوع در ابتدا 250 منبع شناسایی با استفاده از روش فراترکیب تعداد 50 مقاله که با معیارهای مورد پذیرش منطبق بودند، تحلیل شدند. نتایج بیانگر آن بود که مؤلفههای محیط فراسازمانی، محیط سازمانی، جوهره شرکت¬های دانشبنیان و رویکردهای یادگیری از ابعاد مهم چارچوب یادگیری شرکت¬های دانش¬بنیان هستند. هر یک از این مؤلفهها در برگیرنده زیر مؤلفههایی بوده که یادگیری در شرکت¬های دانش¬بنیان را تحت تأثیر قرار می¬دهند لذا با توجه به زیرمولفه¬ها در محیط فراسازمانی متلاطم، محیط سازمانی متاثر از آنکه تأکید بر ساختار چابک، فرهنگ باز، فرهنگ مشارکتی، طراحی شغل ارگانیک و فضای کار مستقل دارد، جوهره شرکت¬های دانشبنیان با مختصاتی نظیر تخصص محوری، نوآوری محوری، تیم محوری یادگیری محوری، ارتباط محوری و دانش محوری شکل گرفته است. در نهایت سه رویکرد یادگیری مورد توجه در شرکت¬های دانشبنیان شامل یادگیری عملی، خودراهبر و مشارکتی بود که در ادبیات بیشترین تناسب را با شرکت¬های دانش¬بنیان دارا بودند؛ بنابراین میتوان نتیجهگیری گرفت که توجه به مؤلفههای شناسایی شده به همراه زیر مؤلفههای آن نقش مهمی در تدوین چارچوب یادگیری متناسب برای شرکت¬های دانشبنیان ایفا مینمایند.
پرونده مقاله