هدف اين پژوهش ارائه راهبردهايي به منظور آموزش و توسعه کارآفرينان اجتماعي در ايران ميباشدکه به روش آميخته انجام گرفته است. در بخش کيفي با 12 کارآفرين اجتماعي که به روش هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه عميق انجام گرفت و اشباع نظري حاصل گرديد و سپس به روش نظريه برخاسته از داده چکیده کامل
هدف اين پژوهش ارائه راهبردهايي به منظور آموزش و توسعه کارآفرينان اجتماعي در ايران ميباشدکه به روش آميخته انجام گرفته است. در بخش کيفي با 12 کارآفرين اجتماعي که به روش هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه عميق انجام گرفت و اشباع نظري حاصل گرديد و سپس به روش نظريه برخاسته از دادهها و روش روايتي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. کارآفرينان اجتماعي عواملي چون فرهنگسازي و آگاهي بخشي عمومي، مطالعات تطبيقي و الگوبرداري، راهبري اثربخشتر نهادهاي سياسي و اجتماعي، توسعه فعاليتهاي مرتبط با آموزش کارآفرينان اجتماعي و نهادينهسازي کارآفريني اجتماعي در نظام آموزشي را مؤثر در آموزش و توسعه کارآفرينان اجتماعي در ايران بيان ميکنند. در بخش کمي پژوهش به منظور تأييد نتايج حاصل از بخش کيفي و تعميم پذيري داده ها، 5 فرضيه تدوين و سؤالات پرسشنامه بر اساس آن تنظيم گرديد. نمونه آماري بخش کمي پژوهش 58 نفر از بنيانگذاران و مديرعاملان موسسات خيريه در استان تهران بودند که به روش نمونهگيري دردسترس انتخاب شدند. سپس به روش آزمونt تک نمونه و آزمون فريدمن دادهها مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت و همه مؤلفهها تأييد و تنها دو زيرمؤلفه مورد تأييد قرار نگرفت
پرونده مقاله
یادگیری تنها منبع مزیت استراتژیک پایدار برای شرکتهاست. فناوریهای نوین، از جمله یادگیری الکترونیکی، فرصتهای آموزشی متنوعی را برای کارکنان شرکتها بهوجود آورده است. اما استمرار و تداوم این دورهها از اهمیت بسزایی برخوردار است و هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر تداوم یادگی چکیده کامل
یادگیری تنها منبع مزیت استراتژیک پایدار برای شرکتهاست. فناوریهای نوین، از جمله یادگیری الکترونیکی، فرصتهای آموزشی متنوعی را برای کارکنان شرکتها بهوجود آورده است. اما استمرار و تداوم این دورهها از اهمیت بسزایی برخوردار است و هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر تداوم یادگیری الکترونیکی بر توسعه حرفهای کارکنان است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش 924 نفر از کارکنان شرکت خدمات ارتباطی است که 272 نفر به شیوه نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند و 260 نفر پرسشنامه استاندارد الکترونیکی را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تی، ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد وضعیت شرکت از نظر یادگیری الکترونیکی و توسعه حرفهای مثبت و در شرایط قابل قبولی است. قابلیت کاربرد و صمیمت ادراکشده، بالاترین نمره و شایستگی ادراکشده پایین نمره را داراست. یادگیری الکترونیکی در سه خردهمقیاس رضایت کاربر، صمیمیت ارتباط ادراکشده و علاقه به تداوم یادگیری الکترونیکی بر افزایش توسعه حرفهای کارکنان بیشترین تأثیر را داشته است. تداوم یادگیری الکترونیکی در شرکت خدمات ارتباطی از اثربخشی نسبتاً بالایی برخوردار است و به ترتیب مولفه ارتباط ادراکشده، قابلیت کاربرد، انگیزه درونی، علاقه به یادگیری الکترونیکی، خودمختاری ادراکشده، رضایت کاربر،کیفیت اطلاعات و شایستگی ادراکشده دارای بیشترین میانگین بودهاند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کمی و با بهره گیری از روش پیمایش، درصدد تحلیل عملکرد مدیریت منابع انسانی در شناسایی و رفع نیازهای توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی بوده است. بدین منظور از میان 850 عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی تعداد270 عضو بعنوان حجم نمونه تعیین و در چارچوب ن چکیده کامل
پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کمی و با بهره گیری از روش پیمایش، درصدد تحلیل عملکرد مدیریت منابع انسانی در شناسایی و رفع نیازهای توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی بوده است. بدین منظور از میان 850 عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی تعداد270 عضو بعنوان حجم نمونه تعیین و در چارچوب نمونه گیری طبقه ای نسبی قرار گرفت. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. روایی پرسشنامه فوق به وسیله صاحب نظران امر مورد تائید و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کورنباخ .89 محاسبه شد. ضمن آنکه داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل واقع گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که میزان برخورداری اعضای هیأت علمی از نیازهای توسعه حرفه ای پژوهشی، آموزشی، فردی، سازمانی و اخلاقی در سطح بالایی گزارش شده است، لیکن عملکرد مدیریت منابع انسانی تنها در رفع نیازهای توسعه حرفه ای آموزشی در حد مطلوب گزارش شده است و در رفع سایر نیازها در سطح نامطلوبی گزارش شده است. بنابراین شکاف اساسی میان نیازهای توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی با عملکرد مدیریت منابع انسانی در رفع این نیازها قابل مشاهده است. چنین شکافی ضرورت تغییر و اصلاح رویه نظام مدیریت منابع انسانی در نیازسنجی و برنامه ریزی توسعه حرفه ای اعضای هیأت علمی را یادآور می شود.
پرونده مقاله