عملکرد سازمان ها را نمی توان صرفاً بر اساس معیارهای مالی مورد ارزیابی و قضاوت قرار داد؛ زیرا پژوهش ها نشان داده است، ارزش بازاری شرکت ها و مؤسسات مالی را عمدتاً دارایی های غیرمالی که به آن ها دارایی های نامشهود یا سرمایه های فکری اطلاق می شود، تعیین می کند. بر این چکیده کامل
عملکرد سازمان ها را نمی توان صرفاً بر اساس معیارهای مالی مورد ارزیابی و قضاوت قرار داد؛ زیرا پژوهش ها نشان داده است، ارزش بازاری شرکت ها و مؤسسات مالی را عمدتاً دارایی های غیرمالی که به آن ها دارایی های نامشهود یا سرمایه های فکری اطلاق می شود، تعیین می کند. بر این اساس تحقیقِ حاضر با هدف شناسایی تأثیرِ ابعاد سرمایۀ فکری و مدیریت دانش و تأثیر آن ها بر عملکرد سازمانی در شرکت پایانه های نفتی ایران انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظِ روش، توصیفی تحلیلی و از لحاظِ هدف، کاربردی است. جامعۀ آماری شامل کلیۀ مدیران، رؤسا و سرپرستان (رتبه های بالای 17) و پرسنل ستادی می باشد که در زمان تحقیق 214 نفر بوده اند و به روش سرشماری انجام گرفته است. برای تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که مدل اصلی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. در این مدل سرمایۀ انسانی و ساختاری و رابطه ای بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت داشته و از سوی دیگر این اجزاء به طور غیرمستقیم با نقش میانجی مدیریت دانش بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت دارند، که با نتایج به دست آمده میزان تأثیر هر یک از عوامل، مشخص و رتبه بندی شده و بر این اساس پیشنهاداتی مطرح شدند.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، شناسایی موانع اجرای اثربخش مربیگری مدیریتی «در مواجهه مدیر با عملکرد نامطلوب کارشناس» و مکانیزمهای اثرگذاری آن موانع، در یک واحد سازمانی خدمات مرکز داده بود. پژوهش با راهبرد نظریهپردازی دادهبنیان انجام شد. جمعآوری داده از طریق مصاحبههای انفرادی نیمه چکیده کامل
هدف این پژوهش، شناسایی موانع اجرای اثربخش مربیگری مدیریتی «در مواجهه مدیر با عملکرد نامطلوب کارشناس» و مکانیزمهای اثرگذاری آن موانع، در یک واحد سازمانی خدمات مرکز داده بود. پژوهش با راهبرد نظریهپردازی دادهبنیان انجام شد. جمعآوری داده از طریق مصاحبههای انفرادی نیمهساختاریافته با هجده نفر، متشکل از هشت مدیر و ده کارشناس، و با نمونهگیری نظری انجام گرفت. نتایج متشکل از پنج مانع میشود که یکی از آنها ویژگی زمینهای صنعت مرکز داده است و در تحقیقات قبلی تأثیر آن بر مربیگری در این صنعت بررسی نشدهبود. دو مانع دیگر از پنج مانع نیز در مطالعات قبلی معرفی نشدهبودند. عامل اصلی پیونددهنده موانع یافتشده این است که مدیر و یا کارشناس در مواقعی، موقعیت عملکرد نامطلوب را به عنوان موقعیتي براي مربیگری در نظر نمیگیرند. مکانیزمهای اثرگذاری موانع در مطالعات قبلی بررسی نشدهبود و در این تحقیق سه مکانیزم اصلی شناسایی شدهاست. اول اینکه عوامل شناساييشده مانع بروز رفتارهای مربیگری از جانب مدیر در برابر عملکرد نامطلوب کارشناس میشوند. دوم اینکه برخي عوامل مانع یادگیری کارشناس با وجود بروز رفتارهای مربیگری مدیر میشوند. سوم اینکه موانع باعث تضعیف رابطه کاری مدیر و کارشناس با وجود بروز رفتارهای مربیگری مدیر میشوند. چند پیشنهاد به سازمانهای ارائهدهنده خدمات مرکز داده ارائه میشود. اول اینکه مدیران و کارشناسان با تقویت خودآگاهی و ذهنآگاهی خود، با تشخیص هوشیارانه در لحظه، از موقعیتهای عملکرد نامطلوب تا حد امکان به عنوان فرصت مناسبی برای مربیگری بهره ببرند و نیز سازمان رویکردهای هیجانی حامیانه مدیران را در برقراری ارتباط با کارشناسان در مواجهه با عملکرد نامطلوبشان ترویج کند. دوم اینکه مدیران و کارشناسان منابع انسانی جهت آموزش قابلیتهای غیرفنی مورد نیاز کارشناسان، اقدام کنند. سوم اینکه روشهای انگیزشي براي یادگیری کارشناسان به مدیران آموزش دادهشود و سازوکارهای انگیزشی نیز در جهت تقویت انگیزش یادگیری در حوزههای مورد نیاز طراحی شود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی برای شاخصهای مربیگری عملکرد برای مدیران روابط عمومی شرکتهای پتروشیمی منطقه پارس جنوبی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و در عین حال اکتشافی از نوع مقولهبندی (ابعاد ، مولفهها و شاخصهای رفتاری) میباشد. در جمعآوری و تحلیل دادهها، چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی برای شاخصهای مربیگری عملکرد برای مدیران روابط عمومی شرکتهای پتروشیمی منطقه پارس جنوبی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و در عین حال اکتشافی از نوع مقولهبندی (ابعاد ، مولفهها و شاخصهای رفتاری) میباشد. در جمعآوری و تحلیل دادهها، از روش تحقیق ترکیبی استفاده شده است. روش گرد آوری داده ها در روش کیفی مصاحبه با متخصصان حوزه مربی گری بوده و استراتژی تحلیل دادهها در روش تحقیق کیفی، تحلیل محتوای متون ، مصاحبه و پرسشنامهها با رویکرد دلفی است .ابزار جمع آوری داده ها در روش کمی نظر خواهی از طریق پرسشنامه مقایسات زوجی شبکه ای و پرسشنامه استاندارد سنجش عملکرد اچیو است.مشارکت کنندگان در روش کیفی 20 نفر متخصص و در روش کمی 160 نفر مدیران روابط عمومی میباشند. نتیجه تحقیق نشان میدهد که خبرگان بر روی سه بعد فردی، اجتماعی و سازمانی با توافق 100 درصد اجماع نظر دارند. متخصصان بر روی شاخصهای بدست آمده از ادبیات تحقیق و مصاحبه های انجام شده که در بعد فردی شامل 8 شاخص ، در بعد اجتماعی شامل 6 شاخص و در بعد سازمانی شامل5 شاخص است به اجماع نظر رسیدند. در بررسی تاثیر بر مدیریت عملکرد بعد سازمانی با ضریب مسیر 6/4 در اولویت اول تاثیر سپس بعد فردی با ضریب مسیر 55/2 و پس از آن بعد اجتماعی با ضریب مسیر 46/2 در رتبه سوم قرار دارد. در بعد فردی براساس تحلیل ضریب مسیر در معادلات ساختاری به ترتیب اولویت شاخص رفتار و منش با ضریب 9/36، شاخص سواد رسانه با ضریب مسیر 2/33، شاخص هوش شناختی و توانمندی با ضریب مسیر7/25، شاخص شخصیت با ضریب مسیر 5/19 و شاخص مسئولیتپذیری با ضریب مسیر 8/9 ، در بعد اجتماعی شاخص مهارت ارتباط با ضریب مسیر 4/28 ، منزلت و جایگاه با ضریب مسیر3/26 ، مشارکت با ضریب مسیر 2/24 ، پویا بودن با ضریب 5/19، نوع دوستی با ضریب 3/17 و برنامهریزی گروهی با ضریب 1/14 است. برای آزمون شاخصهای بدست آمده ارتباط آنها با مولفه های عملکرد براساس مدل اچیو بررسی شد. نتایج آزمون نشان داد که مقدار ضریب مسیر عوامل فردی بر مدیریت عملکرد برابر با 0.190 مقدار ضریب مسیر عوامل اجتماعی بر مدیریت عملکرد برابر با 0.267 مقدار ضریب مسیر عوامل سازمانی بر مدیریت عملکرد برابر با 0.397 میباشد. به این معنا که عوامل بر مدیریت عملکرد تأثیر مثبت و معناداری دارند و مدل طراحی شده مورد تأیید میباشد.
پرونده مقاله