پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت کننده در این دوره می باشد. برای جمع آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه ساختمند چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت کننده در این دوره می باشد. برای جمع آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه ساختمند و پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آنها با مقدار قابل قبول مورد تأیید قرار گرفته، استفاده شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای Spss و Excel و به منظور تجزیه و تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه نیمه ساختمند و سؤالات باز-پاسخ پرسشنامه از روش تحلیل محتوا به روش مقوله بندی اقدام شده است. یافته-ها نشان می دهند شرکت کنندگان نسبت به طراحی، محتوا، مدرس و سازماندهی دوره مذکور رضایت بالایی دارند و تا حدودی آموخته های خود را از طریق «گفتگوهای غیر رسمی» در محیط کار بکار می گیرند. از طرفی دیگر وجود ارتباط نزدیک بین نتایج مورد انتظار و از قبل تعیین شده با نتایج حاصل شده از برگزاری دوره، می توان نتیجه گرفت دوره مدیریت اجرایی، اثربخش بوده است.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت کننده در این دوره می باشد. برای جمع آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه ساختمند چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت کننده در این دوره می باشد. برای جمع آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه ساختمند و پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آنها با مقدار قابل قبول مورد تأیید قرار گرفته، استفاده شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای Spss و Excel و به منظور تجزیه و تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه نیمه ساختمند و سؤالات باز-پاسخ پرسشنامه از روش تحلیل محتوا به روش مقوله بندی اقدام شده است. یافته-ها نشان می دهند شرکت کنندگان نسبت به طراحی، محتوا، مدرس و سازماندهی دوره مذکور رضایت بالایی دارند و تا حدودی آموخته های خود را از طریق «گفتگوهای غیر رسمی» در محیط کار بکار می گیرند. از طرفی دیگر وجود ارتباط نزدیک بین نتایج مورد انتظار و از قبل تعیین شده با نتایج حاصل شده از برگزاری دوره، می توان نتیجه گرفت دوره مدیریت اجرایی، اثربخش بوده است
پرونده مقاله
هدف تحقيق حاضر بررسي اثربخشي برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقيق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مد چکیده کامل
هدف تحقيق حاضر بررسي اثربخشي برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقيق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مدل کرک پاتریک جهت انجام این مهم استفاده شده است. جامعه آماري اين پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد که تعداد آن ها 421 نفر میباشند. براي ارزشيابي سطح واكنش فراگیران از پرسشنامه كرمی (1386)، براي ارزشيابي ميزان يادگيري از پيش آزمون و پس آزمون و براي ارزشيابي ميزان تغيير رفتار فراگیران از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گرديد. نتايج به دست آمده نشان داد که فراگیران واكنش مطلوبی به دوره هاي عمومي و تخصصي از خود نشان داده اند. سطح يادگيري در دوره هاي تخصصي و عمومي اثربخش بود و فراگیران دانش لازم را کسب کردند. از نظر تغییرات ایجاد شده در رفتار فراگیران نتایج نشان داد که دوره های تخصصی در سطح اثربخشی معناداری قرار نداشتند. در خصوص ميزان تفاوت در تغییر رفتار فراگيران براساس نظر سه گروه (خود فراگيران، مافوق و همكارانشان) نتایج نشان داد كه به جز در یک مورد بین این سه گروه تفاوت معناداری وجود نداشت.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی چکیده کامل
پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی از استان ها انتخاب شدند. همچنین دوره های آموزشی مالیاتی که طی دو سال اخیر برای کارشناسان اجرا شده است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه مورد تائید صاحبنظران آموزشی و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 گزارش گردید. تحلیل دادهها بیانگر آن بود که وضعیت موجود نیازسنجی دورههای آموزشی، اهداف دورههای آموزشی، محتوای دورههای آموزشی، مدرسان دورههای آموزشی، سازماندهی دورههای آموزشی، ارزشیابی دورههای آموزشی و انگیزش از دید کارشناسان سازمان امور مالیاتی در حد متوسط بوده است. نتایج فوق و انجام مصاحبه با خبرگان مالیاتی، نتایج نشان داد که عمده ترین آسیب های نظام آموزش سازمان امور مالیاتی شامل؛ نیازسنجی (سیستماتیک و علمی نبودن، جامع نبودن، کاربردی نبودن و عدم همکاری پرسنل سازمان در نیازسنجی)، اهداف دوره ها (عدم اطلاعرسانی، کلی بودن و محتوای نامناسب)، آسیب های محتوا (گستردگی سرفصل ها، نبود تیم تدوین محتوا و نظری بودن محتوا)، مدرسان (عدم صلاحیت، پرداخت نامناسب، روش تدریس نامناسب و معیوب بودن سیستم انتخاب مدرسان)، محیط و شرایط برگزاری دوره ها (امکانات و تجهیزات ضعیف و زمان نامناسب برگزاری دورهها)، آسیبهای اجرای دوره ها (عدم تفکیک کارآموزان، عدم حمایت مدیران، زمان اجرای دوره ها و اجرایی نبودن برخی دوره ها)، ارزشیابی آموزشی (پیگیری نکردن اثربخشی آموزش، واقعی نبودن نمرات ارزیابی دوره ها و عدم همکاری سرپرستان در خصوص ارزیابی دوره ها)، انگیزه (نبود مکانیزم های برای تشویق و تنبیه افراد، انگیزه ناکافی کارآموزان و انگیزه ناکافی مدرس ها)، مشکلات فرهنگی (عدم باور سرپرستان به آموزش و نگاه نامناسب مدیران ارشد به آموزش) و نیروی انسانی (کمبود نیروی انسانی و استفاده نادرست از تخصص ها در آموزش) می باشد.
پرونده مقاله