امروزه اصرار كارشناسان و متخصصان آموزش مبني بر قرار گرفتن فرآیند آموزش و بهسازي منابع انساني همانند ساير عناصر توليد، چالش جديدي را براي مباحث مديريت آموزش سازماني به وجود آورده است در ميان اين چالشها بحث محاسبه نرخ بازگشت سرمايه است. متخصصان اعتقاد دارند با توسعه اين چکیده کامل
امروزه اصرار كارشناسان و متخصصان آموزش مبني بر قرار گرفتن فرآیند آموزش و بهسازي منابع انساني همانند ساير عناصر توليد، چالش جديدي را براي مباحث مديريت آموزش سازماني به وجود آورده است در ميان اين چالشها بحث محاسبه نرخ بازگشت سرمايه است. متخصصان اعتقاد دارند با توسعه اين پارادايم امكان گسترش پيوند آموزش با ساير اركان توليد مهيا خواهد شد. در این مطالعه آموزشهای شرکت نفت و گاز پارس در حوزه مدیریت پروژه مورد ارزیابی قرار گرفته است. رويكرد پژوهش آميخته و روش پژوهش مورد استفاده در اين ارزشيابي ميباشد. در بخش كيفي مشاركتكنندگان در پژوهش جهت انتخاب شاخصهاي ارزيابي برنامه از مجريان فازها و شركتكنندگان در برنامه به صورت هدفمند انتخاب شدند. در بخش كمي براي تعيين سهم خالص تأثيرات آموزش از ساير مؤلفههاي تأثيرگذار از تكنيك تحليل سلسله مراتبي (AHP) و نرم افزار Expert Choice استفاده گردید. و در نهایت نرخ بازگشت سرمایه برای دورههای مورد مطالعه معادل 59976% محاسبه گردید. نرخ بازگشت سرمايه به دليل محاسبه فروش نفت با مبناي ارزش مالي دلار بسيار بالا نمود ميكند. برقراري تعامل صحيحتر بين كارفرمايان و پيمانكاران فني شركت، نرخ بالاي قبولي در آزمون بينالمللي PMI و همچنين نرخ بالاي حضور شركتكنندگان دوره آموزشي مورد مطالعه در رويدادهاي مديريت صنعت نفت از جمله دستاوردهاي ناملموس برنامه آموزشي محسوب ميشود.
پرونده مقاله
برنامه توسعه فردي يكي از ابزارها مهم در راهبري توسعه منابع انساني همواره يكي از حوزههاي جذاب آموزش و توسعه منابع انساني ميباشد و توسعه مدلها و الگوهاي عملياتي در اين بخش از نيازمنديهاي مديريت آموزش و توسعه منابع انساني است. هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدلی براي اس چکیده کامل
برنامه توسعه فردي يكي از ابزارها مهم در راهبري توسعه منابع انساني همواره يكي از حوزههاي جذاب آموزش و توسعه منابع انساني ميباشد و توسعه مدلها و الگوهاي عملياتي در اين بخش از نيازمنديهاي مديريت آموزش و توسعه منابع انساني است. هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدلی براي استقرار و تدوين برنامه توسعه فردي در سطح سازمانهاي پيشرو ميباشد. رویکرد پژوهش پيش روي كيفي و روش مورد استفاده در آن مبتني پژوهش نظریهای ميباشد. برای شناسایی عناصر مدل از روش مصاحبه با متخصصين استفاده گرديد و پس از آن براي تثبيت عناصر از روش گروههاي اسمي بهره برده شد. در نهايت براي انسجامبخشي به دادهها در قالب يك مدل و تعیین ارتباط عناصر از نرمافزار الگوسازي ساختاري تفسیري (ISM) استفاده گرديد. شرکتکنندگان در فرآیند مصاحبه با روش نمونهگیری نظری انتخاب شدند. مصاحبهها با روش کدگذاری باز و محوري سازماندهی شدند و دادهها مبتني بر تحليل مضمون طبقهيندي شدند و مضامين و مقولههاي مورد نظر به عنوان ورودي جلسات مديريتي تعاملي (با رويكرد گروههاي اسمي) وارد فرآيند مدلسازي شدند. براساس ديدگاه اجماعي و سازماندهي انجام شده، مدل به دست آمده در پنج بخش اصلي با عناوين مشروعيت بخشي نهادي (L)، الزامات و زيرساختهاي مالي، اعتباري و مقرراتي (R)، الزامات و زيرساخت هاي فني (T)، گردآوري باليني اطلاعات سند برنامه توسعه فردي (C) و اجرا و بهينه سازي سيستم توسعه فردي (I) معرفي ميشود. براي تسهيل در امر نامگذاري مدل سر واژه عناصر كليدي با هم تركيب شدند و مدلي موسوم به LRTCI بعنوان مدلي جامع و رهيافتي در استقرار نظامهاي توسعه فردي در مقاله معرفي گرديد.
پرونده مقاله
هدف از اين پژوهش، تشريح روند تكوين مدل آسيبشناسي آموزش و بهسازي منابع انساني، شناسايي و تعيين آسيبهاي آموزش و بهسازي منابع انساني و ارائه برنامههاي بهبود آموزش صندوق بيمه كشاورزي در حوزه آموزش و توسعه منابع انساني ميباشد. رویکرد پژوهش در اين مطالعه آمیخته میباشد. د چکیده کامل
هدف از اين پژوهش، تشريح روند تكوين مدل آسيبشناسي آموزش و بهسازي منابع انساني، شناسايي و تعيين آسيبهاي آموزش و بهسازي منابع انساني و ارائه برنامههاي بهبود آموزش صندوق بيمه كشاورزي در حوزه آموزش و توسعه منابع انساني ميباشد. رویکرد پژوهش در اين مطالعه آمیخته میباشد. در اين پژوهش از رويكردهاي کمی و کیفی استفاده شده است. پژوهش در بخش كيفي مبتني بر روش ارزشيابي میباشد. و در بخش كمي از روش پيمايش براي تعيين اولويت برنامههاي بهبود آموزشي (مبتني بر نرخ اولويت ريسك) استفاده شده است. براي سازماندهي الگوي آسيبشناسي آموزشي و شناسایی و انتخاب شاخصهاي آسيبشناسي از مصاحبه با متخصصين و مديران مجموعه استفاده شده است. انتخاب شرکتکنندگان در فرآیند مصاحبه با روش نمونهگیری هدفمند (از نوع نظري) صورت گرفت. پس از انجام مصاحبهها، محورهاي آسيبشناسي آموزشي تعيين شدند و شاخصهاي مرتبط در قالب الگوي آسيبشناسي آموزشي موسوم به MTM جانمايي شدند. پس از نهاييسازي الگوي MTM براي وزندهي به محورهاي آسيبشناسي از نرمافزار مدلسازي تفسير ساختاري (IMS) استفاده شد. پس از نهايي شدن الگو و شاخصهاي مرتبط، شاخصهاي آموزش و بهسازي منابع انساني در شهرداري كرج مورد ارزيابي قرار گرفت و برنامههاي بهبود براي ترميم و يا كاهش آسيبها تعيين شدند و در نهايت با استفاده از تكنيك امتياز اولويت ريسك (RPN) برنامههاي بهبود اولويتبندي و ارائه شدند.
پرونده مقاله