این پژوهش به ارزشیابی اثربخشی برنامهدرسی مدیریت اجرایی نفت در شرکت ملی نفت ایران با استفاده از الگوی مدل چهار سطحی کرک پاتریک به شیوه ترکیبی همزمان، پرداخته است. جامعه پژوهش، کلیه افراد شرکتکننده در کلاسهای آموزشی دوره مذکور (30 نفر) میباشد. جهت گردآوری اطلاعات در ب چکیده کامل
این پژوهش به ارزشیابی اثربخشی برنامهدرسی مدیریت اجرایی نفت در شرکت ملی نفت ایران با استفاده از الگوی مدل چهار سطحی کرک پاتریک به شیوه ترکیبی همزمان، پرداخته است. جامعه پژوهش، کلیه افراد شرکتکننده در کلاسهای آموزشی دوره مذکور (30 نفر) میباشد. جهت گردآوری اطلاعات در بخش کمی (سطوح 1 تا 3) از فرم سنجش رضایت، مقیاس خودارزیابی و مقیاس اندازهگیری رفتار و در بخش کیفی از مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها، در بخش کمی، نرخ اثربخشی دوره در هر سه سطح محاسبه شد، علاوه بر این از نرخ خالص تغییر برای سطح دوم و ضریب همبستگی برای محاسبه زنجیره تأثیر بین سطوح استفاده شد. همچنین در بخش کیفی از شیوه تحلیل مضمون برای تحلیل دادهها و ممیزی همگنان برای اعتباربخشی نتایج استفاده شد. در سطح اول (واكنش)، اثربخشي دوره پايينتر از حد مطلوب بوده، در سطح دوم (یادگیری)، اثربخشي دوره کمی بالاتر از حد مطلوب و اثربخشی دوره در سطح رفتار، پايينتر از حد مطلوب به دست آمد. در سطح دوم، نرخ خالص تغییر نشان داد که میزان تغییرات یادگیری حاصل از شرکت در دوره، بسیار پایینتر از حد پیشبینی شده بوده است. زنجیره تأثیر بین سطوح واکنش و یادگیری از حیث آماری معنادار بوده، اما ضریب همبستگی پایین به دست آمده نشان میدهد که رضایت افراد از دوره تأثیر چندانی بر بهبود یادگیری آنها در سطح 2 نداشته است. زنجیره تأثیر بین سطوح یادگیری و رفتار نیز از حیث آماری معنادار نبوده و ضریب همبستگی پایین به دست آمده نشان میدهد که یادگیری افراد از دوره تأثیری بر بهبود رفتار شغلی آنها در سطح 3 نداشته است. زنجیره تأثیر بین سطوح واکنش و رفتار از حیث آماری معنادار نبود و ضریب همبستگی پایین به دست آمده نشان داد که واکنش افراد از دوره تأثیری بر بهبود رفتار شغلی آنها در سطح 3 نداشته است. با توجه به این نتایج میتوان گفت دوره آموزشی مدیریت اجرایی نفت در بعد انتقال مفاهیم اثربخشتر بوده است و هر چه وارد ابعاد عملیاتی میشویم، از اثربخشی دورهها کاسته میشود
پرونده مقاله
با عنايت به اهميت توسعه منابع انساني خصوصا توسعه مديران بعنوان كليد توسعه كشور، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگويي براي توسعه مديران شركت ملي نفت ايران صورت گرفته است. در تحقيق از روش آميخته استفاده شده است. در بخش كيفي با بهره گيري از روش دلفي و نمونه گيري هدفمند با 15 نفر چکیده کامل
با عنايت به اهميت توسعه منابع انساني خصوصا توسعه مديران بعنوان كليد توسعه كشور، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگويي براي توسعه مديران شركت ملي نفت ايران صورت گرفته است. در تحقيق از روش آميخته استفاده شده است. در بخش كيفي با بهره گيري از روش دلفي و نمونه گيري هدفمند با 15 نفر از مديران ارشد شركت ملي نفت ايران مصاحبه اي نيمه ساختار يافته در جهت ساخت پرسشنامه صورت گرفت كه تحليل مضمون و كدگذاري در نرم افزار مكس كيودا صورت گرفت. در بخش كمي پس از جمع آوري اطلاعات 156 پرسشنامه از قلمرو مكاني تمامي واحدهاي آموزش و توسعه در شركت ملي نفت ايران، براي تاييد و آزمون مدل مفهومي از تحليل عاملي تاييدي از نرم افزار SPSS و LISREL استفاده شده است. نتايج پژوهش نشان داد در بين ابعاد توسعه مديران تراز جهاني، بعد فردي بالاترين همبستگي را با متغير مكنون داشته و اختلاف معني داري را با سطح مطلوب شاهد نيستيم بعد از آن بعد گروهي اختلاف كمتري با سطح مطلوب دارد اما در ابعاد سازماني با تراز جهاني اختلاف معني داري را شاهد هستيم. با عنايت به اهميت توسعه منابع انساني خصوصا توسعه مديران بعنوان كليد توسعه كشور، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگويي براي توسعه مديران شركت ملي نفت ايران صورت گرفته است. در تحقيق از روش آميخته استفاده شده است.در بخش كيفي با بهره گيري از روش دلفي و نمونه گيري هدفمند با 15 نفر از مديران ارشد شركت ملي نفت ايران مصاحبه اي نيمه ساختار يافته صورت گرفت
پرونده مقاله