هدف از پژوهش حاضر واکاوی ادراکات معلمان پیرامون آموزش ضمن خدمت مجازی میباشد. این مطالعه به روش پدیدارشناسی توصیفی صورت گرفت. بدین منظور مصاحبههای نیمهساختار یافتهی عمیق از نمونههای هدفمند ملاکمدار تا حد اشباع اطلاعات با 18 معلم از مقاطع ابتدایی، دوره متوسطه اول و چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر واکاوی ادراکات معلمان پیرامون آموزش ضمن خدمت مجازی میباشد. این مطالعه به روش پدیدارشناسی توصیفی صورت گرفت. بدین منظور مصاحبههای نیمهساختار یافتهی عمیق از نمونههای هدفمند ملاکمدار تا حد اشباع اطلاعات با 18 معلم از مقاطع ابتدایی، دوره متوسطه اول و دوم داشتند صورت گرفت. طی مصاحبهها، معلمان تجربیات خویش را از آموزش ضمن خدمت مجازی بیان نمودند که با روش هفت مرحلهای کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت که 9 مضمون اصلی به دست آمده عبارت بودند از: قابلیت دسترسی فارغ از زمان و مکان، بهینه بودن، تناسب با روشهای آموزشی و فناوریهای نوین، حمایتهای سازمانی، مشکلات محتوایی، مشکلات اجرایی، مشکلات ارزشیابی، مشکلات منابع انسانی؛ نداشتن زیرساختهای لازم. این مضمونها از تجمیع و تلخیص مضمونهایی چون: (افزایش ساعات آموزش، سهولت، انعطافپذیری در آموزش، مدیریت زمان و مکان آموزش، و پاسخگویی کارکنان به ارباب رجوعان، کاهش هزینههای اجرایی دوره برای سازمان، کاهش هزینههای رفت و آمد برای معلمان، آموزش مهارتهای فنی و رایانهای، یادگیرنده محور شدن آموزش، امکان ترکیب با سایر فضاهای مجازی، به روز بودن روشهای آموزشی و آزمون، افزایش امتیاز در ارزشیابی سازمانی، امکان ارتقای سازمانی، کاربردی نبودن و تاکید بر مطالب کلیشهای، سلیقهای بودن محتوا، مبتنی نبودن بر نیازسنجی، نداشتن نظارت صحیح، گواهیگرایی به جای تاکید بر یادگیری، بی اعتباری نتایج، ایجاد فرصت برای سودجویان، عدم تعامل در حین آموزش، نداشتن انگیزه علمی، فشار و مشکلات کاری معلمان، نداشتن سواد رسانهای). یافتههای پژوهش نشان میدهد، بهرهگيری از نظام آموزش مجازی در دوره های آموزش ضمن خدمت، می تواند برخی از مشکلات و ناکارآمدیهای آموزش ضمن خدمت حضوری معلمان از جمله همگام نبودن آموزش با تغييرات كتب درسی، محدودیتهای زمان، مكان و منابع آموزشی را برطرف و راه را برای پيدايش شيوههای نوين آموزش معلمان مانند شیوههای الکترونیکی و مجازی هموار نمايد.
پرونده مقاله