در سازمانهايي که به امر آموزش نيروی انسانی اهميت بيشتری داده ميشود، نيروی انسانی اساساً درصدد کسب اطلاعات و راهکارهای عملی جديد به منظور دستيابی به بهرهوری و کارایی بهتر ميباشد و اينگونه سازمانها از خصوصيات پويايی، خلاقيت و بالندگی در جهت ايجاد تحولات اثربخش در عو چکیده کامل
در سازمانهايي که به امر آموزش نيروی انسانی اهميت بيشتری داده ميشود، نيروی انسانی اساساً درصدد کسب اطلاعات و راهکارهای عملی جديد به منظور دستيابی به بهرهوری و کارایی بهتر ميباشد و اينگونه سازمانها از خصوصيات پويايی، خلاقيت و بالندگی در جهت ايجاد تحولات اثربخش در عوامل درون سازمانی و تعامل با محيط اجتماعی خود برخوردار هستند. مسأله اصلی پژوهش حاضر آن بوده است که چه آسيبها و مشكلاتي در زمینه حمایت مدیران از توسعه و بالندگی منابع انسانی وجود دارد؟ و اينكه چگونه ميتوان وضعيت پشتيباني مديران از اين فعاليتها را بهبود بخشيد به گونهاي كه حداكثر بهرهوري و نتايج از اين سرمايهگذاري به دست آيد؟ بنابراين آنچه كه مسأله اصلي پژوهش حاضر را تشكيل ميدهد عبارت است از آسیبشناسی حمایت مديران سازمان منطقه آزاد كيش از توسعه و بالندگی منابع انساني به منظور دستيابي به راهكارهايي كه اثربخشي اين يادگيريها را افزايش دهد. جامعه آماري شامل 315 نفر از کارکنان سازمان منطقه آزاد کیش و 21 نفر از مدیران سازمان مذکور بود که بر طبق جدول كرجسي و مورگان و همچنین از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای 175 نفر به عنوان حجم نمونه کارکنان و 21 نفر به عنوان حجم نمونه مدیران انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی – پیمایشی بوده و دادههای مورد استفاده در این مطالعه از طریق پرسشنامه محققساخته مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پس از جمعآوری دادهها، تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصيفي شامل جداول توزیع فراوانی و نمودارها و آمار استنباطي شامل آزمون t تک نمونهای، آزمون t مستقل (t دو نمونهای)، آزمون فریدمن، آزمون کولموگوروف اسمیرنوف و تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) مورد پردازش قرار گرفت. نتايج به دست آمده از بررسي سؤالات تحقيق نشان داد که موانع اساسی در زمینه حمایت از مدیران وجود دارد و راهکارهایی برای غلبه بر این آسیبها پیشنهاد شده است.
پرونده مقاله
هدف كلي اين پژوهش ارائه الگوی آموزش مدیریت استرس و رابطه آن با خودکارآمدی کارکنان است . جامعه آماري اين پژوهش، شامل مدیران و کارکنان سازمانهای دولتی در سال 1399است. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 220نفر به عنوان حجم نمونه استفاده شد به نحوی که در بخش کیفی چکیده کامل
هدف كلي اين پژوهش ارائه الگوی آموزش مدیریت استرس و رابطه آن با خودکارآمدی کارکنان است . جامعه آماري اين پژوهش، شامل مدیران و کارکنان سازمانهای دولتی در سال 1399است. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 220نفر به عنوان حجم نمونه استفاده شد به نحوی که در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ملاک ورود (متخصصان و صاحب نظران با حداقل5 سال سابقه کارکه دوره آموزش مدیریت استرس را گذرانده اند) انتخاب شده اند.ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش دو پرسشنامه استانداردوهنجاریابی شده شامل پرسشنامه استانداردمقابله باشرایط پراسترس توسط اندلروپارکر(1990)، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شوارترز و جروسالم (1992) بوده است.بعد از جمع آوري دادههاي پژوهش،اطلاعات و نتايج به دست آمده بااستفاده ازآمار توصيفي(ميانگين وانحراف معیار)و آمار استنباطي( تحليل رگرسیون) مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. نتايج نشان دادكه راهبردهای مقابله با شرایط پر استرس بر خودکارآمدی افراد تاثیر متفاوتی دارند به نحوی که راهبرد مقابله مسئله مدار با خودکارآمدی رابطه مثبت معناداری دارد و اثر راهبرد مقابله مسئله مدار بر خودکارآمدی افزایشی است (05/0< p ) .به معنای دیگر هرچه برراهبرد مقابله مسئله مدار تاکید شود، خودکارآمدی افراد هم افزایش مییابد و در مقابل راهبرد مقابله هیجان مدار و راهبرد مقابله اجتناب مدار با خودکارآمدی رابطه منفی و کاهشی دارد (05/0< p ) به نحوی که هرچه برراهبرد هیجان مدار و راهبرد مقابله اجتناب مدار تاکید شود، خودکارآمدی افراد هم کاهش مییابد.
پرونده مقاله