فناوری اطلاعات، خمیرمایه توسعه در سازمان و جامعه است و محورهای اساسی توسعه و ماهیت آن را نیز متناسب با نیاز جامعه و کارکنان تعیین میکند و میتواند بر توسعه حرفهای کارکنان تأثیر بهسزایی داشته باشد. اما پذيرش فناوری اطلاعات به عنوان بخشي از موانع انساني -اجتماعي يكي از چکیده کامل
فناوری اطلاعات، خمیرمایه توسعه در سازمان و جامعه است و محورهای اساسی توسعه و ماهیت آن را نیز متناسب با نیاز جامعه و کارکنان تعیین میکند و میتواند بر توسعه حرفهای کارکنان تأثیر بهسزایی داشته باشد. اما پذيرش فناوری اطلاعات به عنوان بخشي از موانع انساني -اجتماعي يكي از مهمترين موانع موجود در سازمان است، زيرا مرتفع شدن موانع اقتصادي و فني بدون از ميان برداشتن موانع انساني اجتماعي در پذيرش فناوری اطلاعات بینتيجه خواهد ماند.
لذا هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیرات پذیرش فناوری اطلاعات بر توسعه حرفهای کارکنان شرکت مهندسی کانی کاوان شرق میباشد. بدین منظور ابتدا شاخصهای مرتبط با پذیرش فناوری شامل: سودمندی درک شده، سهولت درک شده، نگرش استفاده و تمایل به استفاده و شاخصهای مرتبط با توسعه حرفهای شامل: بهبود عملکرد کیفیت، دانش و آگاهی، توانمندی شغلی و رضایت شغلی، مسئولیت تصمیمگیری، فرصت های شغلی، خودکنترلی، ارتباطات حضوری، صرفهجویی در زمان و استقلالکاری را شناسایی نمودیم. سپس دو پرسشنامه طراحی شد. پرسشنامه مربوط به پذیرش فناوری با 21 سؤال و پرسشنامه توسعه حرفهای با 45 سؤال طراحی شد. اعتبار هر دو پرسشنامه با استفاده از روش اعتبار صوری و محتوایی تأیید و پایایی آنها با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 95/. و 92/. محاسبه گردید. نمونه آماری این تحقیق 92 نفر از کارشناسان خبره شرکت کانی کاوان میباشند که از میان 120 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از آنجاییکه مقياس اندازهگيري فاصلهاي و متغیرهای تحقیق نرمال ميباشند جهت آزمون فرضيات آماري از ضريب همبستگي پيرسون و برازش مدل رگرسیونی استفاده شده است.
یافتههای این پژوهش در بخش آزمون فرضیهها نشان داد که بین پذیرش فناوری اطلاعات و بهبود عملکرد کیفیت، دانش و آگاهی، توانمندسازی کارکنان، رضایت شغلی، مسئولیت تصمیمگیری، فرصتهای شغلی، خود کنترلی، ارتباطات حضوری، صرفهجویی در زمان و استقلالکاری رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد.
پرونده مقاله
هر قدر نظام آموزشی بهتر و بیشتر بتواند توانایی های بالقوه کارکنان را به فعل درآورد نه تنها، انسان در خود اعتبار و ارزش والاتری می بیند بلکه جامعه نیز بر او ارج بیشتری می نهد و این خود از هر جهت تقویت کننده ی روح و روان انسان است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلف چکیده کامل
هر قدر نظام آموزشی بهتر و بیشتر بتواند توانایی های بالقوه کارکنان را به فعل درآورد نه تنها، انسان در خود اعتبار و ارزش والاتری می بیند بلکه جامعه نیز بر او ارج بیشتری می نهد و این خود از هر جهت تقویت کننده ی روح و روان انسان است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلفه های نظام آموزش اثربخش برای مدیران دوره ی ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد (خودظهور) انجام شده است. جامعه آماری شامل صاحبنظران حوزه ی علوم تربیتی و مدیریت آموزشی، در حوزه ی آموزش و پرورش است که شیوه انتخاب آن ها هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در مجموع با 30 نفر متخصص و دست اندرکار حوزه ی آموزش و پرورش، مصاحبه به عمل آمد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند تا رسیدن به نقطه اشباع نظری و حداکثر اطلاعات ادامه یافت. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. که در قالب الگوی مفهومی بدین صورت شکل گرفت: شرایط علی (رهبری و خط مشی گذاری، ساختار مدیریتی)، مقوله اصلی (آموزش اثربخش)، شرایط زمینه-ای (مدیریت اجرایی)، شرایط مداخله گر (الزامات اجرایی)، راهبردها (طراحی آموزشی، برنامه ریزی آموزشی) و پیامد (ارزشیابی و پایش) است که به عنوان ابعاد آموزش اثربخش نقش مهمی در تحقق رسالت مدیران مدارس ایفا می کنند. در نهایت نیز بر مبنای یافته ها و نتایج به دست آمده، رهنمودهایی برای عملی شدن برنامه ارائه شده است.
پرونده مقاله