فهرست مقالات
-
دسترسی آزاد مقاله
1 - شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران
کریم شاطریپژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران و معاونان منابع انسانی و استعدادهای صنعت برق بوده که با 19 نفر از آنها مصاحبههایی عمیق و هدفمند به عم چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران و معاونان منابع انسانی و استعدادهای صنعت برق بوده که با 19 نفر از آنها مصاحبههایی عمیق و هدفمند به عمل آمد. برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از فن تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد و روایی یافتههای پژوهش با استفاده از فنون بررسی توسط اعضاء، سه سویه نگری منابع دادهها و بررسی همتا تأیید گردید. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه استعدادهای صنعت برق بوده که مشتمل بر 279 نفر بودند و از این میان با استفاده از فرمول نمونهگیری لوی و لمشو (1981)، 134 نفر به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت گردآوری دادهها از یک پرسشنامه محقق ساخته 56 سؤالی استفاده شد. برای تحلیل دادهها از مدلیابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل موضوعی متون مصاحبهها نشان داد که مهمترین سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران شامل نشستهای درون/ برون سازمانی، مسیر پیشرفت شغلی مدیریتی، مسیر پیشرفت شغلی تخصصی، خودتوسعهای، مربیگری، جانشینپروری، آموزش، مدیریت عملکرد، تکنیکهای طراحی مشاغل، کار تیمی، یادگیری عملی، تسهیم دانش و شبکهسازی بود. نتایج آزمون تی نشان داد که همه سازوکارهای شناسایی شده از نظر استعدادهای صنعت برق در حد مطلوبی ارزیابی شدهاند. همچنین، نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که همه متغیرهای مشاهدهپذیر و مکنون دارای بار عاملی بالاتر از 70/0 روی متغیر مکنون متناظر خود هستند، لذا در سطح 01/0 معنیدار بوده و مورد تأیید قرار گرفتند. به عبارت دیگر، مؤلفههای 13 گانه شناسایی شده در بخش کیفی میتوانند به عنوان عوامل زیر بنایی سازوکارهای توسعه استعدادها به کارفته و آن را پیشبینی نمایند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران
کریم شاطری خدایار ابیلی علی رضاییانپژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران و معاونان منابع انسانی و استعدادهای صنعت برق بوده که با 19 نفر از آنها مصاحبههایی عمیق و هدفمند به عم چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران و معاونان منابع انسانی و استعدادهای صنعت برق بوده که با 19 نفر از آنها مصاحبههایی عمیق و هدفمند به عمل آمد. برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از فن تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد و روایی یافتههای پژوهش با استفاده از فنون بررسی توسط اعضاء، سه سویه نگری منابع دادهها و بررسی همتا تأیید گردید. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه استعدادهای صنعت برق بوده که مشتمل بر 279 نفر بودند و از این میان با استفاده از فرمول نمونهگیری لوی و لمشو (1981)، 134 نفر به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت گردآوری دادهها از یک پرسشنامه محقق ساخته 56 سؤالی استفاده شد. برای تحلیل دادهها از مدلیابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل موضوعی متون مصاحبهها نشان داد که مهمترین سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران شامل نشستهای درون/ برون سازمانی، مسیر پیشرفت شغلی مدیریتی، مسیر پیشرفت شغلی تخصصی، خودتوسعهای، مربیگری، جانشینپروری، آموزش، مدیریت عملکرد، تکنیکهای طراحی مشاغل، کار تیمی، یادگیری عملی، تسهیم دانش و شبکهسازی بود. نتایج آزمون تی نشان داد که همه سازوکارهای شناسایی شده از نظر استعدادهای صنعت برق در حد مطلوبی ارزیابی شدهاند. همچنین، نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که همه متغیرهای مشاهدهپذیر و مکنون دارای بار عاملی بالاتر از 70/0 روی متغیر مکنون متناظر خود هستند، لذا در سطح 01/0 معنیدار بوده و مورد تأیید قرار گرفتند. به عبارت دیگر، مؤلفههای 13 گانه شناسایی شده در بخش کیفی میتوانند به عنوان عوامل زیر بنایی سازوکارهای توسعه استعدادها به کارفته و آن را پیشبینی نمایند پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران
کریم شاطری خدایار ابیلی علی رضاییان آرین قلی پورپژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران و معاونان منابع انسانی و استعدادهای صنعت برق بوده که با 19 نفر از آنها مصاحبههایی عمیق و هدفمند به عم چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف شناسایی سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران، با استفاده از روش پژوهش آمیخته صورت گرفت. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی، مدیران و معاونان منابع انسانی و استعدادهای صنعت برق بوده که با 19 نفر از آنها مصاحبههایی عمیق و هدفمند به عمل آمد. برای تحلیل دادهها در بخش کیفی از فن تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد و روایی یافتههای پژوهش با استفاده از فنون بررسی توسط اعضاء، سه سویه نگری منابع دادهها و بررسی همتا تأیید گردید. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه استعدادهای صنعت برق بوده که مشتمل بر 279 نفر بودند و از این میان با استفاده از فرمول نمونهگیری لوی و لمشو (1981)، 134 نفر به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت گردآوری دادهها از یک پرسشنامه محقق ساخته 56 سؤالی استفاده شد. برای تحلیل دادهها از مدلیابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل موضوعی متون مصاحبهها نشان داد که مهمترین سازوکارهای توسعه استعدادها در صنعت برق ایران شامل نشستهای درون/ برون سازمانی، مسیر پیشرفت شغلی مدیریتی، مسیر پیشرفت شغلی تخصصی، خودتوسعهای، مربیگری، جانشینپروری، آموزش، مدیریت عملکرد، تکنیکهای طراحی مشاغل، کار تیمی، یادگیری عملی، تسهیم دانش و شبکهسازی بود. نتایج آزمون تی نشان داد که همه سازوکارهای شناسایی شده از نظر استعدادهای صنعت برق در حد مطلوبی ارزیابی شدهاند. همچنین، نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که همه متغیرهای مشاهدهپذیر و مکنون دارای بار عاملی بالاتر از 70/0 روی متغیر مکنون متناظر خود هستند، لذا در سطح 01/0 معنیدار بوده و مورد تأیید قرار گرفتند. به عبارت دیگر، مؤلفههای 13 گانه شناسایی شده در بخش کیفی میتوانند به عنوان عوامل زیر بنایی سازوکارهای توسعه استعدادها به کارفته و آن را پیشبینی نمایند پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش معلمان با رویکرد فرا ترکیبگرا
داود معصومی روح اله مهدیون بتول معصومیهدف این مقاله بررسی چگونگی کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در تربیت معلم و در یک رویکرد وسیعتر در توسعه مدارس است. برای آمادهسازی دانشجویان تربیت معلم و معلمان آینده جهت کار در جامعه به شدت در حال تغییر و سرشار از اطلاعات و فناوری، مؤسسات آموزش عالی در کشورهای م چکیده کاملهدف این مقاله بررسی چگونگی کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در تربیت معلم و در یک رویکرد وسیعتر در توسعه مدارس است. برای آمادهسازی دانشجویان تربیت معلم و معلمان آینده جهت کار در جامعه به شدت در حال تغییر و سرشار از اطلاعات و فناوری، مؤسسات آموزش عالی در کشورهای مختلف استراتژیهای گوناگونی را برای کاربست فاوا در تربیت معلم اعمال میکنند. بررسی و تجزیه و تحلیل جهتگیریها و استراتژیهای به کار رفته در کاربست فاوا در سیستمهای آموزشی کشورهای مختلف میتواند مسیر حرکت ما را در بستری که تنها عنصر ثابت آن تغییر است، تا حدود زیادی روشنتر نماید. در همین راستا مقاله حاضر مطالعهای کیفی از نوع فراترکیبی جهت تحلیل و ترکیب مطالعات و کاربست فاوا در آموزش، به خصوص در تربیت معلم، میباشد. نتایج به دست آمده در دو مقوله اصلی شامل کاربست فاوا در آموزش ضمن خدمت معلمان و کاربست فاوا در آموزش پیش از خدمت معلمان، آورده شده است. جهتگیریها و استراتژیهای به کار رفته در کاربست فاوا در آموزش پیش از خدمت معلمان بایستی مبتنی بر رویکرد گلچین شدهای باشد که برنامه استراتژیک، دسترسی مناسب به نرمافزار و سختافزار و پشتیبانی در مؤسسات و رشته مورد نظر، ارائه فعالیتهای تدریس سازنده، ایجاد شبکه میان دانشجویان تربیت معلم و معلمان، افزایش مهارت فاوا مدرسان معلمی و ارشادگرها، و موارد مشابه را در خود داشته باشد. در همین راستا اثربخشترین نحوه کاربست فاوا در مؤسسات آموزشی، بهکارگیری ترکیبی از استراتژیهاست. برای کاربست فاوا در تربیت معلمان و در یک رویکرد کلیتر توسعه مدارس، لازم است بر هر دو نوع آموزش پیش و ضمن خدمت معلمان تأکید گردد. در ابتدا رویکردهای کاربست فاوا در توسعه مدارس بحث میشود؛ سپس روشهای کاربرد فاوا در آموزش پیش از خدمت و ضمن خدمت معلمان مورد بحث قرار میگیرد و نهایتاً این دو حوزه کاری به یکدیگر ارتباط داده شده و به جستجوی شباهتها و تفاوتهای آنها پرداخته میشود پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - ارائه چارچوب استراتژيك آموزش و بهسازي سازماني در وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي
مژگان اتابکی محمدنقی ايماني گله پردسری علی ربیعیهدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب آموزش و بهسازي استراتژيك سرمايههاي انساني در وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي ميباشد. روش تحقيق به كار گرفته شده توصيفي و از نوع آميخته (تركيبي از روشهاي كمي و كيفي) است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه است، كه در ابتدا نوع خاصي از پرسشنامه براي چکیده کاملهدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب آموزش و بهسازي استراتژيك سرمايههاي انساني در وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي ميباشد. روش تحقيق به كار گرفته شده توصيفي و از نوع آميخته (تركيبي از روشهاي كمي و كيفي) است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه است، كه در ابتدا نوع خاصي از پرسشنامه براي اجراي روش نظرسنجي از خبرگان و با هدف نهاييسازي مدل تحقيق طراحي و در سه مرحله اجرا گرديد. پس از نهاييسازي الگو به شيوه فوق، به منظور اجراي پيمايش پرسشنامه ديگري شامل 4 بعد، 13 مؤلفه و 60 شاخص كه وضعيت موجود و وضعيت مطلوب بر اساس آن با يك مقياس ده درجهاي توسط پاسخگو درجهبندي شده است طراحي گرديد. يافتههاي پژوهش نشان داد كه در چارچوب پيشنهادي 9 متغير پيشبين شامل عوامل قانوني (0.222)، عوامل اقتصادي (0.322)، عوامل تكنولوژيكي (0.212)، عوامل اجتماعي (0.350)، استراتژي آموزش (0.265)، نگرش راهبردي به آموزش (0.306)، نيازسنجي آموزش (0.265)، مديريت اجرايي آموزش (0.219)، فرهنگ يادگيري و رشد (0.333)، همبستگي معنادار با متغير ملاك (آموزش و بهسازي استراتژيك در وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي) دارند پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - آسیب¬شناسی فعالیت¬های آموزش و بهسازی منابع انسانی بر اساس مدل سه شاخگی (مورد مطالعه: صنایع الکترونیکی فجر)
غلامرضا شمس مورکانی علی فاطمی صفتتحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه چکیده کاملتحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه گیری در دسترس به مطالعه اسناد و تحقیقات مرتبط پرداخته شد و پس از مقوله بندی آسیب ها بر اساس مدل تحقیق، چارچوب مصاحبه تدوین و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 10 نفر از کارکنان و مدیران به منظور شناسایی آسیب های فعالیت های آموزش و بهسازی صنایع الکترونیکی فجر، مصاحبه انجام شد. در مرحله کمی پژوهش، پس از تبدیل آسیب های شناسایی شده به گویه ها و تدوین ابزار پرسشنامه، نسبت به اجرای آن اقدام شد. این افراد با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران از جامعه آماری که 250 نفر، شامل کارمندان و مدیران صنایع الکترونیکی فجر بودند، 126 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک نمونه ای، طیف مطلوبیت نانلی، t گروه های مستقل، برآورد میانگین جامعه و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که واحد آموزش صنایع الکترونیکی فجر در تمام ابعاد مدل اعم از بعد فرایندی، ساختاری و محیطی و در تمامی مقوله-های هریک از ابعاد در وضعیت کاملاً آسیب و نسبتاً آسیب قرار دارد پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - آسیب¬شناسی فعالیت¬های آموزش و بهسازی منابع انسانی بر اساس مدل سه شاخگی (مورد مطالعه: صنایع الکترونیکی فجر)
غلامرضا شمس مورکانیتحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه چکیده کاملتحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه گیری در دسترس به مطالعه اسناد و تحقیقات مرتبط پرداخته شد و پس از مقوله بندی آسیب ها بر اساس مدل تحقیق، چارچوب مصاحبه تدوین و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 10 نفر از کارکنان و مدیران به منظور شناسایی آسیب های فعالیت های آموزش و بهسازی صنایع الکترونیکی فجر، مصاحبه انجام شد. در مرحله کمی پژوهش، پس از تبدیل آسیب های شناسایی شده به گویه ها و تدوین ابزار پرسشنامه، نسبت به اجرای آن اقدام شد. این افراد با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران از جامعه آماری که 250 نفر، شامل کارمندان و مدیران صنایع الکترونیکی فجر بودند، 126 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک نمونه ای، طیف مطلوبیت نانلی، t گروه های مستقل، برآورد میانگین جامعه و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که واحد آموزش صنایع الکترونیکی فجر در تمام ابعاد مدل اعم از بعد فرایندی، ساختاری و محیطی و در تمامی مقوله-های هریک از ابعاد در وضعیت کاملاً آسیب و نسبتاً آسیب قرار دارد پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - آسیب¬شناسی فعالیت¬های آموزش و بهسازی منابع انسانی بر اساس مدل سه شاخگی (مورد مطالعه: صنایع الکترونیکی فجر)
غلامرضا شمس مورکانی علی فاطمی صفتتحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه چکیده کاملتحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی آسیب های موجود فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی صنایع الکترونیکی فجر (شامل سه بعد فرایند، ساختار و محیط) انجام شده است. رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، ترکیبی است؛ بدین معنا که در گام اول (مطالعه کیفی) ابتدا براساس روش نمونه گیری در دسترس به مطالعه اسناد و تحقیقات مرتبط پرداخته شد و پس از مقوله بندی آسیب ها بر اساس مدل تحقیق، چارچوب مصاحبه تدوین و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند با 10 نفر از کارکنان و مدیران به منظور شناسایی آسیب های فعالیت های آموزش و بهسازی صنایع الکترونیکی فجر، مصاحبه انجام شد. در مرحله کمی پژوهش، پس از تبدیل آسیب های شناسایی شده به گویه ها و تدوین ابزار پرسشنامه، نسبت به اجرای آن اقدام شد. این افراد با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای بر اساس فرمول کوکران از جامعه آماری که 250 نفر، شامل کارمندان و مدیران صنایع الکترونیکی فجر بودند، 126 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و آمار استنباطی (t تک نمونه ای، طیف مطلوبیت نانلی، t گروه های مستقل، برآورد میانگین جامعه و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که واحد آموزش صنایع الکترونیکی فجر در تمام ابعاد مدل اعم از بعد فرایندی، ساختاری و محیطی و در تمامی مقوله-های هریک از ابعاد در وضعیت کاملاً آسیب و نسبتاً آسیب قرار دارد پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - بررسی میزان رضایت ذینفعان از فرایند آموزش ضمنخدمت در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران
سیدمحمد میرکمالی فهیمه سعادتی تبارتحقيق حاضر با هدف «بررسی میزان رضایت ذینفعان از فرایند آموزش ضمنخدمت در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران» به روش توصيفي- تحليلي صورت گرفته است. جامعه آماری شامل ذینفعان فرایند آموزش ضمنخدمت سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران میباشد که در 9 ماهه اول سال 93 در دورهه چکیده کاملتحقيق حاضر با هدف «بررسی میزان رضایت ذینفعان از فرایند آموزش ضمنخدمت در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران» به روش توصيفي- تحليلي صورت گرفته است. جامعه آماری شامل ذینفعان فرایند آموزش ضمنخدمت سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران میباشد که در 9 ماهه اول سال 93 در دورههای آموزشی کوتاهمدت سازمان شرکت کرده و شامل کارکنان سازمان، مدیران و معاونان سازمان و مدیران شرکتهای تابعه میباشد که در مجموع 1249 نفرند که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای نسبتی و تصادفی ساده 143 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محققساخته استفاده شد و پس از تأیید خبرگان و اساتید دانشگاهی به صورت مقدماتی اجرا و پایایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ برآورد شد (89/.=α ). برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS و از روشهای آماری توصیفی (فراوانی، میانگین، نمودار و ...) و آمار استنباطی (آزمون تی تکنمونهای، تی گروههای مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه) استفاده شد. همچنین برای رتبهبندی نظرات شرکتکنندگان در دورههای آموزشی در خصوص سنجش میزان رضایت از فرایند آموزش از آزمون فریدمن استفاده گردید. یافتهها نشان داد که رضایت ذینفعان از تمامی مراحل فرایند آموزش ضمنخدمت (نیازسنجی، طراحی، اجرا، ارزشیابی و بازخورد) در حد متوسط میباشد و بیشترین میزان رضایت به ترتیب از مرحله بازخورد از دورههای آموزشی، اجرای دورههای آموزشی، ارزشیابی از دورههای آموزشی، طراحی دورههای آموزشی و نیازسنجی دورههای آموزشی است. همچنین در این پژوهش مشخص شد که بین میزان رضایت ذینفعان از فرایند آموزش بر حسب متغیرهای جمعیتشناختی (جنسیت، سمت سازمانی، میزان تحصیلات و سابقه خدمت) تفاوت معنیداری وجود ندارد پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - نقش سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانشآفرینی کارکنان درمانی بیمارستان امام رضا (ع) مشهد
ابوالفضل قاسمزاده علیشاهی مهدی کاتب زهرا حیدری زادهبیمارستانها یکی از پرتعاملترین سازمانها هستند. تعاملاتی که میتواند موجب یادگیری و دانشآفرینی نیروی انسانی آن گردد به شرطی که فرهنگ این محیط به سمت سازمان یادگیرنده سمت و سو یابد. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه فکری بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانشآفرینی با در نظر گ چکیده کاملبیمارستانها یکی از پرتعاملترین سازمانها هستند. تعاملاتی که میتواند موجب یادگیری و دانشآفرینی نیروی انسانی آن گردد به شرطی که فرهنگ این محیط به سمت سازمان یادگیرنده سمت و سو یابد. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه فکری بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانشآفرینی با در نظر گرفتن نقش میانجی فرهنگ سازمان یادگیرنده در سازمانهای درمانی است. پژوهش حاضر از نظر روششناسی، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان درمانی بیمارستان امام رضا (ع) شهر مشهد شامل 800 نفر میباشد. در این پژوهش از نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی استفاده شد که بر اساس بخشها و نسبتها تعداد نمونه هر یک از بخشها معین شد. حجم نمونه با توجه به جامعه آماری و با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر در نظر گرفته شد. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای استاندارد سرمایه فکری بنتیس (2004)، فرهنگ سازمان یادگیرنده یانگ و همکاران (2004)، پرسشنامه داﻧﺶآفرینی ﭼﻮي و ﻟﻲ (2002) و ظرفیت یادگیری سازمانی چیوا (2007) استفاده شد. همچنین، به منظور بررسی روابط متغیرها در الگوی مفهومی مدل معادلات ساختاری مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای پژوهش حاکی از بالاترین سطح همبستگی (77/0) میان سرمایه فکری با یادگیری سازمانی و کمترین سطح همبستگی (56/0) میان سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده میباشد. همچنین نقش میانجی فرهنگ سازمان یادگیرنده در این پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده با فرایندهای دانشآفرینی و ارتقای ظرفیت یادگیری سازمانی رابطه داشته و میتوانند نقش تبیین کنندهای را ایفا کنند پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - مربی¬گری الکترونیک: نوآوری مبتنی بر وب
ابراهیم رجب پور مهدی افخمی اردکانی عزیزه حسینی اقبالظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات و به خصوص اینترنت باعث ایجاد مفهوم جدید مربیگری الکترونیک در مدیریت منابع انسانی شده است. لذا با توجه به مزایای متعدد مربی گری الکترونیک برای سازمان ها؛ هدف از این پژوهش، ارائه مدل مربی گری الکترونیکی با استفاده از مطالعه تطبیقی و سنجش عو چکیده کاملظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات و به خصوص اینترنت باعث ایجاد مفهوم جدید مربیگری الکترونیک در مدیریت منابع انسانی شده است. لذا با توجه به مزایای متعدد مربی گری الکترونیک برای سازمان ها؛ هدف از این پژوهش، ارائه مدل مربی گری الکترونیکی با استفاده از مطالعه تطبیقی و سنجش عوامل مؤثر بر پذیرش مربی گری الکترونیک در شرکت های ارائه دهنده خدمات فناوری اطلاعات می باشد. جامعه آماری اين پژوهش را مربیان شرکت های فعال در زمینه فناوری اطلاعات در سطح تهران تشكيل ميدهند و 258 نفر به عنوان نمونه آماري انتخاب شدند که از بین آنان 104 پرسشنامه به طور کامل پاسخ داده شد. براي انتخاب نمونه آماري از روش نمونهگيري تصادفي طبقه اي استفاده شد. تأیید روایی پرسشنامه از نظرات اعضای هیئت علمی و افراد صاحب نظر در این زمینه بررسی شد. پایایی پرسشنامه توسط آلفای کرونباخ سنجیده شد؛ این ضریب برای عوامل مختلف پرسشنامه بین 74/0 تا 91/0 بدست آمد. براي تحليل داده ها از روش هاي مدل سازی معدلات ساختاری، آمار توصيفي و آمار استنباطي (تحليل واريانس يك طرفه ANOVA و آزمون تی) استفاده شد. نتايج تحقیق نشان داد که مؤلفه های مزیت نسبی، پیچیدگی، مشاهدهپذیری، نوآوری های فردی، جنسیت، سن، تحصیلات، مهارت کامپیوتری و موانع ادارکی متغیرهای پیش بینی کننده فرآیند پذیرش مربی-گری الکترونیک هستند پرونده مقاله